جستجو در مقالات منتشر شده


26 نتیجه برای بیگی

ابوطالب بیگی، فریبا زرین کوب،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده

برای کنترل بهتر دوران بارداری و تشخیص نحوه رشد جنین و تصمیم گیری مناسب برای ختم حاملگی بویژه در موارد پرخطر، دانستن وزن تخمینی جنین الزامی است. بهترین وسیله تخمین وزن جنین سونوگرافی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی یک روش ساده، مطمئن و سریع در پیش بینی وزن جنین به کمک سونوگرافی در خانم های باردار ایرانی و بررسی تغییرات احتمالی و مقایسه نتایج با مطالعه مشابه خارجی است. مطالعه به روش توصیفی تحلیلی و بصورت آینده نگر و با اندازه گیری سونوگرافیک قطر بی پاریتال، قطر میانگین وزن نوزادان متولد شده 2320 گرم بود. با استفاده از آنالیز رگرسیون متعدد داده ها، برای پیش بینی وزن نوزاد فرمول زیر بدست آمد. 4932.1- (سانتی متر) قطر بی پاریتال×15.6- (سانتی متر) قطر متوسط شکم×20+ (سانتی متر) طول ران×95.8=وزن (گرم) اثر کلیه پارامترهای وارد شده در معادله از لحاظ آماری معنی دار بود (P<0.02). علاوه بر آن جدول ساده ای برای تخمین وزن جنین پدید آمد. آزمون T جهت مقایسه این جدول و با جدول مشابه Rose & Mc callum در ردیف های انتهایی جدول و یا بعبارتی در اوزان تخمینی 4000 گرم و یا بیشتر اختلاف معنی دار نشان داد (P<0.05). مطالعه ما نشان داد که تخمین وزن جنین با استفاده از مجموع سه پارامتر بیومتریک قطر بی پاریتال، قطر متوسط شکم و طول ران روش دقیق و قابل قبولی است. تحقیق بیشتر در بکارگیری سایر پارامترهای جنینی بویژه در مورد اختلال رشد جنین (FGR) و یا ماکروزومی ممکن است در تخمین دقیق تر وزن جنین کمک کننده باشد.


ابوطالب بیگی، جمیله صلواتی،
دوره 62، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: منظور از این مطالعه مقایسه خصوصیات مانیتورینگ الکترونیک ضربان قلب جنین بین جنین های با وزن متناسب (AGA: Appropriate for gestational age) و جنین های کوچک (SGA: Small for gestational age) نسبت به سن حاملگی است.

مواد و روش ها: در بین نوزادان متولد شده در سال های 1380 و 1381 در بیمارستان آرش، 300 نوزاد منفرد متولد شده از حاملگی های بدون عارضه که در آنها (Non-stress test: NST) اواخر سه ماهه دوم حاملگی (24 تا 27 هفتگی) انجام شده بود مورد بررسی قرار گرفتند. ضربان پایه قلب، تغییرات ضربان پایه قلب، وجود Acceleration، افت پریود یک یا اپیزود یک و خصوصیات نوزاد بین نوزادان با وزن متناسب و نوزادان کوچک نسبت به سن حاملگی و همچنین بین حاملگی های با افت ضربان قلب جنین در سه ماهه دوم و یا بدون آن مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ها: از 300 نوزاد، 261 نوزاد (87 درصد) AGA و 39 نوزاد (13 درصد) SGA و 65 نوزاد افت ضربان قلب در NST سه ماهه دوم داشتند و 235 نوزاد بدون افت ضربان قلب بودند. در نوزادان SGA در مقایسه با نوزادان AGA بطور معناداری وزن زمان تولد و سن بارداری کمتر ولی فراوانی وقوع افت ضربان قلب در NST سه ماهه دوم، افت ضربان قلب در زمان زایمان و تغییرات ضربان پایه قلب بیشتر بود (P<0.05). سن مادر، پاریتی مادر، آپگار دقیقه اول، دفع مکونیوم، نوع زایمان، بستری شدن در NICU، ضربان پایه قلب و Acceleration در نوزادان SGA و AGA تفاوت معنادار آماری نداشت. نوزادان SGA در حاملگی های همراه با افت ضربان قلب جنین در سه ماهه دوم نسبت به حاملگی های بدون افت ضربان قلب شایعتر بودند (P<0.05). تغییرات ضربان پایه قلب جنین در حاملگی های همراه با افت ضربان قلب جنین در سه ماهه دوم نسبت به حاملگی های بدون افت ضربان قلب بیشتر دیده شد (P<0.05).

نتیجه گیری و توصیه ها: افت پریود یک یا اپیزود یک و افزایش تغییرپذیری ضربان قلب جنین در NST سه ماهه دوم با افزایش خطر نوزادان SGA همراه است.


فریبا زرین کوب، ابوطالب بیگی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده

یرقان یکی از شایع‌ترین مشکلات فراروی اکثریت نوزادان در روزهای اول پس از تولد است. یرقان در 24 ساعت اول پس از تولد همیشه پاتولوژیک است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع یرقان در 24 ساعت اول پس از تولد و همچنین ارزیابی عوامل خطر موثر بر آن است.

روش بررسی: این مطالعه به‌صورت آینده‌نگر و مقطعی انجام شد. در تمام نوزادان مبتلا به زردی در 24 ساعت اول پس از تولد، تعیین گروه خون و Rh، هموگلوبین و هماتوکریت،CBC از نظر مرفولوژی اریتروسیتها و شمارش رتیکولوسیت، فعالیت G6PD، تست کومبس غیر مستقیم مادر و تست کومبس مستقیم نوزاد، بیلیروبین توتال، بیلیروبین کونژوگه و غیر کونژوگه انجام شد. همچنین جنس نوزاد، وزن تولد، ضریب آپگار، سن حاملگی، روش زایمان، ترومای زایمانی ناشی از فورسپس یا وانتوز، سفال هماتوم و خونمردگی جلدی ،نیاز به احیاء، نیاز به NICU، روش تغذیه و از دست دادن غیرطبیعی وزن بررسی شد. سن و پاریتی مادران و سابقه زردی در فرزندان دیگر نیز بررسی شد. بررسی و آنالیز آماری داده‌ها با استفاده از تستهای One-way ANOVA ، t-test ،و 2χ انجام شد.

یافته‌ها: 122 نوزاد از 2096 نوزاد متولد شده در طی یکسال در 24 ساعت اول پس از تولد دچار یرقان شده‌اند. شیوع زردی در 24 ساعت اول پس از تولد 8/5% بوده است. در این مطالعه شیوع عوامل خطر زردی زودرس نوزاد، به ترتیب عبارتند از ناسازگاری ABO، زودرس بودن عفونت، کاهش فعالیت آنزیم G6PD، سفال هماتوم، آسفیکسی و ناسازگاری Rh ارتباط آماری معنی‌داری بین سن مادران، تعداد حاملگی‌های قبلی و روش زایمان با شیوع زردی مشاهده نشد (05/0p>). همچنین ارتباط آماری مهمی بین جنس نوزادان و شیوع زردی زودرس پیدا نشد (05/0p>). ارتباط آماری معنی‌داری در رابطه با سابقه وجود یرقان نوزادی در خواهران یا برادران نوزاد مبتلا به زردی پیدا نشد (05/0p>).

نتیجه‌گیری: یرقان در 24 ساعت اول پس از تولد شایع نبوده، ولی همیشه پاتولوژیک است و معاینه مکرر نوزاد در روز اول تولد و به‌ویژه قبل از ترخیص را می‌طلبد، خصوصا اگر گروه خونی مادر O باشد.


ابوطالب بیگی، رباب بهدانی، فریبا زرین کوب،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

هدف این مطالعه بررسی تاثیر قراردادن ژل پوویدون یداین در واژن پس از روش ضد عفونی روتین با محلول پوویدون یداین در کاهش بیماری تب‌دار بعد از جراحی هیسترکتومی شکمی است.

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی، 166 بیمار کاندید جراحی الکتیو هیسترکتومی شکمی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. در هر دو گروه تدابیر روتین پیشگیری از عفونت مثل تجویز آنتی بیوتیک و شستشوی شکم و واژن با محلول پوویدون یداین قبل از جراحی اجراء شد. ولی در بیماران گروه مداخله علاوه بر آن، 20 میلی لیتر ژل پوویدون یداین بلافاصله قبل از عمل در واژن قرار داده شد. هدف اصلی مطالعه بررسی عوارض تب‌دار پس از جراحی و اهداف دیگر آن، بررسی علل تب نظیر عفونت زخم، سلولیت کاف واژن، و آبسه لگنی بودند. در آنالیز آماری داده‌ها تست آماری Fisher's exact test استفاده شد. 05/0 p< از نظر آماری مهم در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: میزان بروز تب پس از عمل 5/20% بود. در گروه کنترل 24 نفر از 86 بیمار در مقابل ده نفر از 80 بیمار در گروه مداخله دچار تب شدند (9/27% در مقابل 5/12% و 05/0 p<). 16 بیمار از گروه کنترل در مقابل چهار بیمار در گروه مداخله دچار عفونت زخم شدند (6/18% در مقابل 5% و 05/0p<). یک بیمار از گروه مداخله در مقابل سه بیمار از گروه کنترل سلولیت کاف داشتند، (05/0p>). در هیچ بیماری از گروه مداخله آبسه لگنی مشاهده نشد، ولی در یک بیمار از گروه کنترل آبسه لگنی دیده شد، (05/0p>).

نتیجه‌گیری: استفاده از ژل واژینال پوویدون یداین در کاهش رخداد تب پس از هیسترکتومی شکمی موثر است و بروز عفونت زخم را به طرز مهمی کاهش می‌دهد.


مرضیه وحید دستجردی، نیکا علوی طبری، زهرا عسگری، ابوطالب بیگی،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

خونریزی بعد از یاﺋسگی یکی از شایع‌ترین علل مراجعه به کلینیک‌های زنان است. در بیش از 60% این موارد یک یافته غیر طبیعی وجود دارد. تشخیص زودهنگام علت خونریزی ضروری است اما توافق عمومی در مورد بهترین روش تشخیص وجود ندارد. هدف از این مطالعه ارزیابی و مقایسه نتایج سه روش تشخیصی سونوگرافی ترانس واژینال، بیوپسی اندومتر و هیستروسکوپی است.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، زنان یائسه‌‌ای که با شکایت خونریزی در سال 1384 به درمانگاه زنان بیمارستان آرش مراجعه نمودند، بررسی شدند. پس از اخذ رضایت‌نامه کتبی برای همه، سونوگرافی و سپس بیوپسی اندومتر انجام شد. در تمامی موارد، بدون توجه به نتایج سونوگرافی و بیوپسی، هیستروسکوپی نیز انجام شد. سپس با استفاده از منحنی ROC آستانه ضخامت اندومتر برای تقسیم‌بندی داده‌ها جهت دست‌یابی به بهترین ویژگی و حساسیت مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: در مجموع 90 زن یائسه در دامنه سنی 41 تا 80 سال، بررسی شدند. میانگین سنی افراد 6±84/53 سال بود و به‌طور متوسط 1/5±3/4 سال از یائسگی آنها گذشته بود. میانگین ضخامت اندومتر 7/3±25/6 میلیمتر بود. در یافته‌های بیوپسی، شایع‌ترین تظاهر پاتولوژیک آتروفی (9/48%) و پس از آن اندومتر پرولیفراتیو (7/36%) بود. در بررسی هیستروسکوپی نیز شایع‌ترین یافته‌ها آتروفی (4/44%) و اندومتر پرولیفراتیو (3/33%) بودند. با تقسیم‌بندی داده‌ها بر اساس ضخامت اندومتر، مشخص گردید که ضخامت اندومتر توانایی پیشگویی یافته‌های بیوپسی و هیستروسکوپی را داراست.

نتیجه‌گیری: تعیین ضخامت اندومتر به‌وسیله سونوگرافی ترانس واژینال، روش غیرتهاجمی مناسبی است که داده‌های آن، یافته‌های بیوپسی و هیستروسکوپی را به‌خوبی پیش‌بینی می‌کند.


ابوطالب بیگی، لیلا سعیدی، هایده سمیعی، فریبا زرین‌کوب، هما زرین‌کوب،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

اتیولوژی پره اکلامپسی واکنش‌های التهابی واسطه آسیب عروقی و فعال شدن اندوتلیوم می‌باشد. CRP یک اندکس بسیار حساس از التهاب سیستمیک است و احتمالا˝ می‌توان از آن به‌عنوان فاکتور پیش‌گویی کننده برای ابتلا به بیماری استفاده کرد. هدف در این پژوهش یافتن یک تست غربالگری یا پیشگویی‌کننده برای تشخیص و شناسایی زودرس زنان در معرض ابتلا به پره اکلامپسی بود.

روش بررسی: در این مطالعه آینده‌نگر برای 170 زن با سن حاملگی 16-10 هفته سطح سرمی CRP سنجیده شد. بعد از زایمان با مراجعه به پرونده بیمار و اطلاع از پیامد حاملگی، بیماران با 4≤CRP و 4>CRP مورد مقایسه قرارگرفتند.

یافته‌ها: ابتدا میانگین سطح سرمی CRP در دو گروه زنان مبتلا به پره اکلامپسی و زنان با پیامد حاملگی طبیعی مقایسه شد، mg/l18/6 در مقایسه با mg/l12/4 (003/0=p). سپس برای اثبات معنی‌دار بودن تفاوت مشاهده شده میان دو گروه بیماران با CRP بالا و پایین در ابتلا به پره اکلامپسی آزمون 2 انجام شد. افراد با 4≤CRP در معرض ریسک بالاتری برای ابتلا به پره اکلامپسی قرار داشتند، به‌عبارتی بیماران با 4≤CRP، 15/6 برابر نسبت به افراد با 4>CRP شانس ابتلا به پره اکلامپسی داشتند، (002/0=p 4/9=k) (28/22-69/0=CI %95، 15/6=OR).

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش تاییدی است بر روی نتایج سایر مقالات ارائه شده در مورد ارتباط مثبت میان افزایش سطوح سرمی CRP در تریمستر اول و وقوع پره اکلامپسی در اواخر حاملگی. مطالعات بزرگتر و با دخالت سایر فاکتورهای التهابی لازم است تا بتوان به یک تست غربالگری قابل قبول و مقرون به صرفه برای شناسایی زنان در معرض خطر ابتلا به پره اکلامپسی دست یافت.


رباب بهدانی، ابوطالب بیگی، نوشین مبارکی،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده

در جوامع مختلف میزان بارداری از موعد گذشته حدود 10% از کل نوزادان متولد شده را تشکیل می‌دهد. اندازه‌گیری CRL جنین با سونوگرافی در تریمستر اول یکی از دقیق ترین اندازه گیری ها برای محاسبه سن بارداری می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر تعیین سن حاملگی در سه ماهه اول با سونوگرافی بر کاهش حاملگی از موعد گذشته می‌باشد تا از نتایج حاصل از آن بتوان مشاوره بهتری به خانم‌های باردار ارائه نمود.

روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی و توصیفی تحلیلی می‌باشد که بر روی مادران مراجعه‌کننده به درمانگاه پره‌ناتال بیمارستان آرش صورت گرفته است. اطلاعات از روی سونوگرافی تریمستر اول و LMP (اولین روز آخرین قاعدگی) بیماران در قالب پرسشنامه تکمیل شد.

یافته‌ها: در مادران بارداری که تحت بررسی سونوگرافی تریمستر اول قرار گرفته بودند میزان موارد حاملگی از موعد گذشته (post term) کمتر بود. لذا توجه ویژه به انجام سونوگرافی در سه ماهه اول می‌تواند باعث کاهش موارد حاملگی‌های post term شود. در مجموع 217 مورد زایمان مورد مطالعه قرار گرفت، که میزان حاملگی از موعد گذشته در آنها بر طبق LMP 6/10% و با سونوگرافی تریمستر اول 7/3% بود. (005/0p=).

نتیجه‌گیری: از آنجایی که میزان شیوع حاملگی پست ترم بین دو نوع روش محاسبه سن بارداری تفاوت داشت، با سونوگرافی تریمستر اول میزان حاملگی‌های post term کمتر بود، برای کاهش حاملگی‌های از موعد گذشته، انجام سونوگرافی در سه ماهه اول توصیه می‌شود.


ماندانا خطیبی، زهرا احمدی‌نژاد، محسن نصیری طوسی، بشیر حاجی بیگی، حامد زاهدی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت هپاتیت C نه تنها باعث بیماری‌های مزمن کبدی بلکه تظاهرات خارج کبدی مانند کرایوگلوبولینمی و لیکن پلان دهانی نیز می‌گردد. لیکن پلان نیز درماتوز شایع پوستی مخاطی است که به دلیل سیر مزمن و احتمال بروز تغییرات بدخیمی کشف و درمان آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی لیکن پلان دهانی در بیماران آلوده به ویروس هپاتیت C انجام شد.

روش بررسی: تحقیق از نوع توصیفی- مقطعی روی 150 بیمار آلوده به ویروس هپاتیت C مراجعه‌کننده به بخش کبد، گوارش و عفونی بیمارستان امام‌خمینی و سازمان انتقال خون تهران در طی سال‌های 1384 و 85 انجام شد. نمونه‌گیری به روش sequential صورت پذیرفت.

یافته‌ها: از 150 بیمار مبتلا به هپاتیت C در این مطالعه 7/88% (133 نفر) مرد و 3/11% (17 نفر) زن بودند. میانگین سنی بیماران تحت مطالعه 2/39 (±4/11) سال بود. در شش بیمار (4%) ضایعات لیکن پلان در دهان مشاهده شد که همه موارد از نوع کراتوتیک بود. شایع‌ترین محل ضایعه مخاط باکال و ضایعه در 7/66% یک‌طرفه بود. ارتباطی بین متغیرهای زمینه‌ای و مستقل از جمله سن، بیماری زمینه‌ای، مصرف سیگار، اینترفرون و ژنوتیپ ویروس با بروز لیکن پلان وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به فراوانی بالاتر لیکن پلان دهانی در افراد آلوده به ویروس هپاتیت C در این مطالعه (4%) نسبت به جمعیت نرمال، باید به لیکن پلان دهانی به عنوان یکی از تظاهرات خارج کبدی هپاتیت C توجه بیشتری نمود.


ابوطالب بیگی، هدی طبرستانی، اشرف معینی، فریبا زرین‌کوب، میترا کاظمی‌پور، آرش هادیان‌امری،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: خونریزی بعد از زایمان از علل مهم مورتالینی و موربیدیتی مادران باردار است. کنترل فعال مرحله سوم زایمان یک روش شناخته‌شده پیشگیری از خونریزی بعد از زایمان است این مطالعه مقایسه بین دو داروی یوترونیک در پیشگیری از خونریزی پس از زایمان می‌باشد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 542 بیمار حامله‌ نخست‌زا در طی سال‌های ۸۵ تا ۸۷ انجام شد. مادران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه 400 میکروگرم میزوپروستول زیرزبانی و در گروه دیگر 20 واحد اکسیتوسین وریدی بلافاصله بعد از تولد نوزاد تجویز شد. داد‌ه‌ها با استفاده از نرم‌افزار institute, USA) JMP  (Version 4, SASو آزمون‌های 2 cو تی مستقل آنالیز گردید.

یافته‌ها: خونریزی پس از زایمان در بیماران تحت درمان با میزوپرستول به میزان معنی‌داری کمتر از گروه تحت درمان با اکسی‌توسین بود. طول مرحله سوم زایمان نیز در گروه میزوپروستول کمتر از گروه اکسی‌توسین بود (45/6 دقیقه در گروه میزوپروستول در قیاس با 9/6 دقیقه در گروه اکسی‌توسین. مقایسه تفاوت هموگلوبین‌ قبل و بعد از زایمان بین دو گروه نشان داد که خونریزی در گروه میزوپرستول کمتر بود و این گروه افت هموگلوبین کمتری داشت. عوارض جانبی در گروه مصرف‌کننده میزوپرستول، بالاتر بود، ولی خطرناک نبودند. شایع‌ترین عارضه در گروه میزوپروستول لرز (66/35%) و در گروه اکسی‌توسین سردرد (63/9%) بود.

نتیجه‌گیری: میزوپروستول در کنترل خونریزی بعد از زایمان موثرتر از اکسی‌توسین است.


ابوطالب بیگی، سیده میترا کاظمی‌پور، هدی طبرستانی،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سرویکس مطلوب و انقباضات رحمی دو عامل اساسی در زایمان هستند و برای موفقیت القای لیبر حایز اهمیت هستند. درمان‌های مختلفی برای القای زایمان استفاده می‌شود که از آن جمله می‌توان به میزوپروستول اشاره نمود. این مطالعه با توجه به اهمیت موضوع و نیز عدم وجود مطالعه مشابهی در ایران به‌منظور مقایسه اثر میزوپروستول زیرزبانی و واژینال در القای لیبر در بیماران ترم انجام شده است.
روش بررسی:
این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور است. 250 خانم باردار مراجعه‌کننده به بیمارستان آرش در طی سال‌های 88-87 با استفاده از جدول اعداد تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه mg25 میزوپروستول واژینال همراه با پلاسبوی خوراکی و یک گروه mg25 میزوپروستول خوراکی همراه با پلاسبوی واژینال دریافت نمودند و در ادامه عوارض جنینی و مادری و امتیاز بیشاپ و زمان آغاز درد و فاصله آن تا زایمان در دو گروه بررسی شدند. 
یافته‌ها:
میانگین امتیاز بیشاپ قبل و بعد از تجویز میزوپروستول و نیز زمان شروع درد و فاصله آن تا زایمان و تعداد دوزهای مصرفی میزوپروستول در دو گروه تفاوتی نداشت (05/0
نتیجه‌گیری: تفاوتی بین دو روش زیرزبانی و واژینال تجویز میزوپروستول از نظر نتایج بارداری و عوارض مادری و جنینی وجود ندارد و لذا هر یک از آن‌ها را می‌توان با توجه به شرایط بیمار و پزشک استفاده نمود.


افسانه تهرانیان، فرناز بیگی‌شاه، اشرف معینی، ملیحه عرب، فرح فرزانه،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هد ف: میزوپروستول واژینال به عنوان یک داروی موثر برای ایجاد رسیدن سرویکس و القاء سقط جنین شناخته شده است . هدف از انجام این مط العه بررسی تاثیر اضافه کردن هیوسین به میزوپروستول واژینال بر میزان موفقیت سقط جنین می باشد. روش بررس ی: در یک کارآزمایی بالینی 74 زن که در بیمارستان آرش که از اسفند ماه 86 لغا یت اسفند ماه 87 جهت انجام سقط قانونی در سه ماهه اول حاملگی مراجعه کرده بودند، وارد شدند و به 400 واژینال ) μg/4h) و یا میزوپروستول (n= 400 واژینال ) ( 37 μg/4h) صورت تصادفی در دو گروه میزوپروستول قرار می گرفتند. شکایات بیمار شامل تهوع و استفراغ، تب، درد، نیاز (n= 20 داخل وریدی ) ( 37 mg) همراه با هیوسین 3، نیاز به تزریق خون، شکست درمان براساس g/dl به ضد درد، اسهال، خونریزی واژینال، افت هموگ لوبین بیش از عدم وقوع سقط و باز شدن دهانه رحم در 24 ساعت بعد از شروع درمان و مدت زمان بستری در بیمارستان بین دو گروه مقایسه شد . یافت هها: بین فراوانی عوارض درمان شامل موارد تهوع، درد شکم و خونریزی واژینال مختصر ب ین دو گروه اختلاف معنی داری دیده نشد. در گروه میزوپروستول به همراه هیوسین میزان موفقیت سقط به میزان و همچنین طول مدت بستری در بیمارستان کوتا ه تر بود (p=0/04 ،%18/ 40 % در برابر 9 / معنی داری بالاتر بود ( 5 تب در هی چ یک از بیماران دو گروه دیده نشد و هی چیک از بیماران (p=0/ 1/42 روز ، 01 0/ 1/16 در برابر 45 0/41) دو گروه نیاز به تزریق خون پیدا نکردند و هیچکدام از بیماران خونریزی واژینال با اهمیت نداشتند . نتیج هگیر ی: 20 داخل وریدی به میزوپروستول واژینال موجب افزایش میزان موفقیت سقط جنین و mg اضافه کردن هیوسین کاهش طول مدت بستری در بیمارستان بدون افزایش عوارض برای مادر می شود.
راضیه قاسمی خوراسگانی، مرضیه ثنایی، مجید محمدبیگی،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه تا سال‌ها استفاده از روش‌های سنتی در تولید واکسن مرسوم بود، اما با پیدایش علومی مانند مهندسی ژنتیک و بیوانفورماتیک، فرصتی برای توسعه‌ی واکسن‌های جدید و بهبود یافته فراهم گردیده است.
روش بررسی: طراحی واکسن معکوس اولین بار در تهیه‌ی واکسن علیه نایسریا مننژیتیدیس به کار برده شد. در این روش، ژنوم کامل یک پاتوژن به کمک آنالیزهای کامپیوتری بررسی می‌شود تا آنتی‌ژن‌هایی که بیش‌ترین احتمال ایمنی‌زایی را دارند، شناسایی شوند.
یافته‌ها: با استفاده از این روش پس از بررسی ژنوم باکتری نایسریا مننژیتیدیس، 600 پروتیین سطحی یا ترشحی شناسایی گردیده که در این میان 350 پروتیین بیان و خالص‌سازی شده‌اند. در نهایت هفت پروتیین شناسایی شده که قادر به ایجاد ایمنی در برابر طیف وسیعی از سویه‌ها می‌باشند.
نتیجه‌گیری: توسعه‌ی تکنیک‌های کامپیوتری محققان را قادر ساخته تا ویژگی‌های بیولوژیکی پیچیده را با اطمینان بالاتری پیش‌بینی کنند و زمینه‌ی حرکت به سمت زیست فناوری مبتنی بر کامپیوتر را فراهم نمایند.


سید ابراهیم نوریان، علی اکبر بیگی، معصومه صفایی، کیان حشمت قهدریجانی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه: لنفوم اولیه پانکراس بسیار نادر است و حدود 9/4-2/0 درصد از کل بدخیمی‌های پانکراس را شامل می‌شود. تشخیص لنفوم اولیه پانکراس مشکل است چون علایم و نشانه‌های آن مشابه آدنوکارسینوم پانکراس می‌باشد.
معرفی‌ بیمار: آقای 30 ساله‌ای با درد شکم مراجعه کردند. در بررسی‌ها متوجه طحال بزرگ و کاهش سه رده سلول‌های خونی شده و به این ترتیب بیمار آماده برای طحال برداری گشت. در موقع لاپاراتومی متوجه توده‌ای در پانکراس شده که از آن نمونه‌گیری انجام و در پاتولوژی لنفوم لنفوبلاستیک پانکراس گزارش شد.
نتیجه‌گیری: تشخیص لنفوم از آدنوکارسینوم پانکراس بسیار مهم است. چون درمان و پیش‌آگهی آن‌ها با هم کاملا متفاوت است. لنفوم پانکراس باید همیشه در تشخیص‌های افتراقی توده‌های پانکراس قرار بگیرد و به خصوص در افراد جوان قبل از اقدام به جراحی رادیکال نمونه‌گیری از توده انجام شود.


هدی درخشانیان، سید حسین مرجانمهر، سجاد قدبیگی، نسترن رحیمی، سید علی مصطفوی، پیام حسین‌زاده، امین صالحپور، احمد رضا دهپور،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سیروز صفراوی یک بیماری مزمن است که منجر به تخریب پیش‌رونده بافت کبد می‌گردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر فلاونویید کوئرستین در کاهش آسیب‌های کبدی ناشی از سیروز صفراوی می‌باشد.
روش بررسی: 30 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ-دالی 7-6 ماهه به‌طور تصادفی به سه گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل تنها یک عمل جراحی کاذب داشت و دو گروه دیگر تحت عمل بستن مجرای صفراوی قرار گرفتند. پس از چهار هفته میزان بیلی‌روبین، آنزیم‌های آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز سرم جهت اطمینان از بروز سیروز کبدی در گروه دوم و سوم اندازه‌گیری و بررسی شد. سپس به‌مدت چهار هفته، روزانه و به‌صورت داخل صفاقی یکی از گروه‌های سیروتیک، دارونما و دیگری mg/kg50 مکمل کوئرستین دریافت نمودند. در پایان بررسی (هفته هشتم)، آنزیم‌های کبدی و بیلی‌روبین سرم سنجیده شد و نمونه‌های کبد مورد بررسی بافت‌شناسی قرار گرفت.
یافته‌ها: دریافت کوئرستین در گروه سوم باعث کاهش میزان بیلی‌روبین (9/0±4/7 در برابر mg/dL6/1±9/8، 05/0P<)، آلکالین فسفاتاز (9/76±1387 در برابر IU/L3/65±2273، 001/0P<) و آلانین آمینوترانسفراز سرم (1/38±9/601 در برابر IU/L 4/37±8/644، 05/0P<) در مقایسه با موش‌های سیروتیک دریافت‌کننده دارونما شد. میزان سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز و هم‌چنین ویژگی‌های هیستولوژیک بافت کبد در اثر دریافت کوئرستین تغییر معنی‌داری نداشت.
نتیجه‌گیری: در این مداخله، دریافت mg/kg50 کوئرستین اگرچه منجر به تغییر معنی‌داری در ویژگی‌های بافتی کبد نشد، ولی کاهش قابل ملاحظه ایجاد شده در میزان بیلی‌روبین، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز، بیان‌گر نقش مثبت کوئرستین در کم کردن آسیب کبدی می‌باشد.


مریم امیرعضدی، فرهاد دریانوش، محمد‌علی بابایی بیگی، مریم کوشکی جهرمی، امین مهرابی،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: هورمون پپتید گشاد‌کننده روده‌ای (Vasoactive Intestinal Peptide, VIP)، نقش مهمی در تعدیل جریان خون کرونری ایفا می‌کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت کم بر سطوح پلاسمایی هورمون VIP، فشارخون و ضربان قلب افراد غیرورزشکار سالم و مبتلا به بیماری کرونری (CAD) است.
روش بررسی: در این پژوهش 15 زن و 15 مرد سالم و 15 زن و 15 مرد بیمار مبتلا به CAD، به‌عنوان گروه کنترل و گروه آزمایش به‌طور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی‌ها سه جلسه در هفته با شدت ثابت 10±100 ضربه در دقیقه به‌مدت هشت هفته به‌فعالیت هوازی پرداختند. برای بررسی تغییرات هورمون VIP، از تمامی آزمودنی‌ها در سه نوبت (قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از هشت هفته)، نمونه‌ی خونی گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در چهار گروه تفاوت معنی‌داری بین میزان VIP پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از هشت هفته تمرین مشاهده نشد. از طرف دیگر فشارخون سیستولیک سه نوبت چهار گروه (01/0P=) و فشارخون دیاستولیک سه نوبت، در مردان بیمار و زنان سالم (03/0P=) معنی‌دار بود، اما در فشارخون دیاستولیک سه نوبت دو گروه دیگر تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. تفاوت معنی‌داری بین ضربان قلب سه نوبت سه گروه وجود داشت (002/0P=)؛ اما تفاوتی در مردان سالم مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج فوق به‌نظر می‌رسد باید مدت و شدت هر جلسه تمرینی مورد‌توجه قرار گیرد تا به آستانه تحریک VIP برسد، شاید باعث ایجاد تغییرات قابل‌ملاحظه‌ای در سطوح VIP گردد.

ابوطالب بیگی، نیما طاهری، حمیدرضا نوروزی،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: زایمان زودرس بیش‌ترین تأثیر را در شاخص میزان مرگ‌و‌میر نوزادان دارد. این مطالعه با‌هدف بررسی شیوع زایمان بسیار زودرس (32-26 هفته)، عوامل خطر و عوارض نوزادی زودرس آن (28 روز اول زندگی یا کم‌تر) انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌روش توصیفی- مقطعی گذشته‌نگر انجام شد. از 4393 مورد زایمان در بیمارستان آرش در سال 1388، 59 زایمان و 79 تولد، بسیار زودرس بود که از نظر عوامل خطر مادری، و عوارض نوزادی بررسی شدند.
یافته‌ها: از 59 زن باردار، 12/27% حاملگی چند‌قلو و 12/27% پارگی زودرس پرده‌های جنینی داشتند. در حدود نیمی از نوزادان وزن بسیار پایین تولد، 74 نفر (93/67%) سندرم دیسترس تنفسی و 13 مورد مرگ گزارش شد.
نتیجه‌گیری: زایمان زودرس یک پدیده چندعلتی است و شناسایی علل خطر و جلب مشارکت مادران باردار و بالابردن آگاهی آن‌ها می‌تواند در کاهش ابتلا به آن مؤثر باشد.

حبیب‌اله یاری بیگی، حجت تقی‌پور، حمیدرضا تقی‌پور،
دوره 72، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع ریسک فاکتورهای قلبی بین افرادی که جراحی عروق کرونر انجام داده‌اند خیلی مشخص نیست. روش بررسی: مطالعه حاضر روی 1592 بیماری که بین فروردین 1388 تا فروردین 1392 تحت عمل جراحی بای‌پس عروق کرونر (CABG) قرار گرفتند انجام گرفت. فاکتورها و عوامل موثر در بروز بیماری‌های قلبی بررسی گردیده و اطلاعات لازم جمع‌آوری و ارزیابی شد. یافته‌ها: 8/70% از بیماران مرد و 2/29% زن بودند. میانگین سنی 5/739/60 سال و میانگین وزنی 3/6 kg 91/73 بود. 3/47% دارای دیابت، 4/79% هایپرکلسترومی، 3/34% سابقه مصرف سیگار، 5/64% پرفشاری خون و 2/44% نیز دارای سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری قلبی بودند. در بین عوامل آتیپیک نیز شیوع آنژین در آنها بالا بود (8/88%). میانگین BMI این بیماران نیز بالاتر از حد نرمال بود 1/246/27. اما سایر عوامل غیر کلاسیک شیوع بالایی نداشتند. نتیجه‌گیری: با غربالگری و شناسایی افرادی که دارای ریسک فاکتورهای بیماری‌های قلبی می‌باشند می‌توان از بروز آترواسکلروز و در نتیجه انجام جراحی بای‌پس عروق کرونر در آینده پیشگیری نمود.
محبوبه سادات حسینی، محمد جواد باهوش، غلامحسین علیشیری، ناهید خلیلی، حبیب یاری بیگی،
دوره 75، شماره 11 - ( بهمن 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع بیماری دیابت به‌دلیل عوامل مختلف به‌شدت در حال افزایش است. پدیده مقاومت به انسولین یکی از علل اصلی بروز این بیماری است که به دلایل مختلفی همچون کاهش سطح سرمی ویتامین دی‌۳ رخ می‌دهد. در این مطالعه رابطه بین سطح پلاسمایی ویتامین دی‌۳ با مقاومت به انسولین و فاکتورهای لیپیدی پلاسما ارزیابی گردید.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی بیماران دیابتی نوع دو مراجعه‌کننده به کلینیک دیابت درمانگاه بقیه‌اله تهران از تیر تا شهریور ۱۳۹۴ انجام گرفت. ابتدا داده‌های دموگرافیک گردآوری و سپس مقادیر سرمی ناشتای ویتامین دی۳، گلوکز و لیپیدهای پلاسمایی اندازه‌گیری شد. بیماران به دو گروه نرمال و دچار کمبود ویتامین دی۳ تقسیم شده و میزان لیپیدهای پلاسما و فشارخون بین آن‌ها مقایسه گردید. سپس افراد هایپوویتامینوز تحت درمان با ویتامین دی۳ به‌مدت هشت هفته قرار گرفتند تا سطح آن به بالای ng/ml ۳۰ برسد. سپس روی درمان نگه‌دارنده ۵۰۰۰۰ واحد ویتامین دی۳ ماهیانه و g ۱/۵ کربنات کلسیم روزانه قرار گرفتند. پس از دو ماه دوباره بررسی شدند.
یافته‌ها: ۱۸۷ نفر (۹۹ مرد و ۸۸ زن) وارد مطالعه شدند. شیوع هایپوویتامینوز در افراد چاق بیشتر بود. درمان با ویتامین دی۳ موجب تغییر معنادار HbA۱c، HDL، تری‌گلیسرید، قندخون ناشتا و ویتامین دی۳ گردید، اما در سایر شاخصه‌ها تغییرات معنادار ایجاد نشد.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد کمبود ویتامین دی۳ یکی از علل افزایش گلوکز پلاسما و دیس‌لیپیدمی باشد. همچنین اصلاح سطح پلاسمایی ویتامین دی۳ می‌تواند منجر به کاهش مقاومت به انسولین و نیز اصلاح الگوی لیپیدی پلاسما در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو گردد.

میثم هواسی مهر، فاطمه صفارزاده، اشکان دیوان بیگی، فریبا کریم‌زاده،
دوره 76، شماره 2 - ( اردیبهشت 1397 )
چکیده

امروزه مدل‌های حیوانی متعددی برای القای تشنج‌های حاد و مزمن از نوع شیمیایی، الکتریکی و ژنتیکی به عرصه تحقیقات راه یافته‌اند. مکانیسم‌های متفاوت هر کدام سبب القای نوع متفاوتی از تشنج می‌گردد. این تنوع در مدل‌های حیوانی، موجب سردرگمی پژوهشگران جوان گشته است که کدام مدل در یک طرح تحقیقاتی باید به‌کار گرفته شود. هدف این مطالعه معرفی انواع مدل‌های حیوانی تشنج و بیان انتخاب مناسب‌ترین مدل در یک پژوهش است. مدل‌های پنی‌سیلین و بیکوکولین مناسب‌ترین مدل به‌منظور القای تشنج‌های فوکال معرفی شده‌اند. پیلوکارپین و کاینیک اسید نیز می‌توانند در تکامل تشنج‌های لوب تمپورال به‌کار گرفته شوند. مدل‌های پنتیلن تترازول و سم تتانوس نیز از جمله تشنج‌زاهایی هستند که می‌توانند تشنج‌های حاد و مزمن منتشر و تونیک-کلونیک را القا نمایند. مدل‌های الکتریکی القای تشنج مانند شوک الکتریکی ماکزیمم مناسب‌ترین مدل برای القای تشنج‌های حاد هستند. کیندلینگ الکتریکی آمیگدال نیز می‌تواند تشنج‌های تکرار شونده لوب تمپورال را القا نماید. مدل‌های ژنتیکی از جمله مدل‌های تشنج‌های راجعه خودبه‌خودی و مدل‌های رفلکسی نیز در برخی مطالعات از جمله صرع غیابی و اودیوژنیک کاربرد بسیار دارند که موش‌های WAG/Rij از جمله معتبرترین مدل‌های ژنتیکی صرع غیابی می‌باشند. انتخاب مدل حیوانی مناسب در بین مدل‌های حیوانی متعدد برای طراحی یک پژوهش بسیار حیاتی است. شواهد مرور شده در این مطالعه سبب توانمند شدن پژوهشگران جوان خواهد شد تا بتوانند مدل مناسبی را انتخاب نمایند.

عادله پورصالح، محمد نجفی، فرحناز صادق‌بیگی،
دوره 77، شماره 3 - ( خرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: پاسخ‌های مرتبط با سیستم ایمنی در سلول‌های عروقی ممکن است شامل افزایش بیان مولکول‌های چسبان، رولینگ و نفوذ لکوسیت باشد. بررسی وقایع سلولی و مولکولی درگیر در فرآیند رولینگ برای درمان یا پیشگیری تنگی عروق به‌ویژه در شریان‌های کرونری مفید است. miRNAها، RNA‌های غیر‌کدکننده کوچک تک‌رشته‌ای با حدود ۲۳-۱۹ نوکلئوتید می‌باشند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر سرکوب microRNA-125 بر چسبندگی سلولی در فرآیند رولینگ به‌منظور کاهش یا مهار تنگی عروق در افراد مستعد بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که از تیر تا دی ۱۳۹۶ در مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت، نمونه‌های بافت آئورت از افراد سالمی که به هر دلیل دچار مرگ مغزی شده و مشمول اهدای قلب و سایر نسوج بودند، از بخش جراحی واحد فرآهم‌آوری اعضای پیوندی بیمارستان دکتر مسیح دانشوری تهیه و با رعایت شرایط کاملا استریل در کوتاه‌ترین زمان ممکن به مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی منتقل شد. سلول‌های اندوتلیال از آئورت با استفاده از کلاژناز و مونوسیتها با استفاده از کیت RosetteSep Kit (StemCell Technologies, Vancouver, Canada)، از خون کامل جدا شدند. microRNA-125 با استفاده از نانو ذره Polyethylenimine (PEI) به درون سلول‌های اندوتلیال منتقل شدند. سطح بیان مولکول چسبان اینتگرین بتا ۲ (ITGB2) با روش Quantitative reverse transcription polymerase chain reaction (qRT-PCR) و میزان چسبندگی سلول‌های اندوتلیال-مونوسیت با CytoSelect™ leukocyte-endothelium adhesion assay kit (Cell Biolabs, San Diego, CA, USA) ارزیابی شد.
یافته‌ها: براساس نتایج سطح بیان ژن اینتگرین بتا ۲ (ITGB2) و چسبندگی سلول‌های اندوتلیال-مونوسیت تحت درمان با
microRNA-125 در مقایسه با نمونه‌های کنترل به‌طور معناداری کاهش یافت (به‌ترتیب ۰/۰۰۸P= و ۰/۰۲P=) که در نتیجه منجر به کاهش یا تعدیل فرآیند رولینگ می‌شود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که microRNA-125 میزان بیان مولکول چسبان ITGB2 و چسبندگی سلول‌های اندوتلیال را به‌طور چشمگیری کاهش داد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb