جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای جبل‌عاملی

اکبر میرصالحیان، فرشته جبل‌عاملی، سیدمحمد میرافشار، فرزانه باذرجانی، عالیه گرجی‌پور، حمیدرضا گلی،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ظهور سویه‌های مقاوم میکروبی یکی از موانع اساسی در درمان قطعی بیماری‌های عفونی می‌باشد که در این بین باکتری‌های گرم منفی تولیدکننده آنزیم‌های بتالاکتاماز وسیع‌الطیف (ESBLs) معضلات عدیده‌ای را در درمان این گونه عفونت‌ها بروز داده‌اند. در حال حاضر اشرشیاکلی به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجادکننده عفونت‌های بیمارستانی و عفونت دستگاه ادراری محسوب می‌گردد که در این مطالعه الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی و سویه‌های تولیدکننده بتالاکتاماز در اشرشیاکلی نسبت به 17 آنتی‌بیوتیک رایج مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه با روش Disk Agar Difusion (DAD)، الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی 392 سویه اشرشیاکلی جدا شده از بیماران مختلف نسبت به 17 آنتی‌بیوتیک تعیین گردید و سپس طبق دستورالعمل NCCLS با روش Combind Disk، باکتری‌های تولیدکننده ESBLs در بین آنها مورد شناسایی قرار گرفت.

یافته‌ها: با تعیین الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی این سویه‌ها نسبت به 17 آنتی‌بیوتیک  مشخص گردید که بیشترین درصد مقاومت نسبت به کربنی‌سیلین (06/78%) و کمترین مقاومت نسبت ایمی‌پنم (76/0%) می‌باشد. مقاومت نسبت به سه آنتی‌بیوتیک کربنی‌سیلین (06/78%)، کوتریموکسازول (21/63%) و پیپراسیلین (98/61%) بالاتر از 50% می‌باشد. در این مطالعه از بین 392 اشرشیاکلی 25/25% تولیدکننده ESBL بودند که بررسی مقاومت در این باکتری‌ها، نشان‌دهنده، مقاومت بالای آنها نسبت به سایر آنتی‌بیوتیک‌ها و مقاومت چندگانه در آنها می‌باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه حاکی از مقاومت بالای اشرشیاکلی به ویژه سویه‌های تولید کننده ESBL، نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های مختلف می‌باشد. با توجه به شیوع نسبتاً بالای باکتری‌های تولیدکننده ESBL و مقاومت آنها نسبت به سایر آنتی‌بیوتیک‌ها، باید از راهکارهای مهم کنترل عفونت مانند محدود نمودن مصرف از سفالوسپورین‌های وسیع‌الطیف، استفاده نمود.


محمود جبل‌عاملی، ابوالفضل باقری‌فرد، علی جهانسوز، تهمینه مختاری،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ژنوولگوم تغییر در محور مکانیکی اندام تحتانی به‌صورت ولگوس افزایش یافته است که در آن خط مفصل زانو شیب‌دار شده و به‌سمت سوپرولترال جهت‌گیری می‌کند. برای اصلاح این حالت استئوتومی دیستال فمور انجام می‌شود. در مطالعه حاضر نتایج درمانی بیماران با معیار نمره جامعه جراحان زانو Knee Society Score (KSS) و تغییرات زوایای محور مکانیکی اندام تحتانی در رادیوگرافی‌های قبل و پس‌از عمل جراحی مقایسه شد. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 27 بیمار مراجعه‌کننده به بیمارستان در فاصله سال‌های 90-1384 که تحت جراحی اصلاحی واروس اسئوتومی دیستال فمور قرار گرفتند، بررسی شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرونده بیماران، رادیوگرافی قبل و بعد از عمل و نیز معاینه بیماران استفاده شد. رادیوگرافی‌ها از اندام تحتانی و شامل هر سه مفصل هیپ، زانو و مچ پا بود (Alignment view). جهت کسب رضایت‌مندی از بیماران از معیار KSS استفاده شد. یافته‌ها: مطالعه روی 30 زانو (27 بیمار) و مدت زمان پی‌گیری 36/3±7/30 ماه (76-5) بود. متوسط سن بیماران 35/4±66/19 و دامنه سنی 34-10 سال بود. 10 مورد (37%) از ولگوس در طرف راست و 14 مورد (52%) در سمت چپ و سه (11%) مورد در دو طرف گزارش شد. کاهش معناداری در زاویه مکانیکی اندام تحتانی پس‌از جراحی حاصل شد. میانگین عددی معیار KSS، 52/82 بوده و نتیجه شامل 7/60% نتیجه عالی، 1/25% نتیجه خوب، صورت 1/7% متوسط، 1/7% ضعیف بود. طبق نتایج پنج بیمار دچار عدم جوش‌خوردگی استئوتومی بودند. نتیجه‌گیری: واروس استئوتومی دیستال فمور یک روش قابل اعتماد برای درمان ژنوولگوم می‌باشد که با انجام این عمل و انتخاب صحیح بیماران کاندید جراحی، ضمن بهبود در محور مکانیکی اندام تحتانی رضایت بیماران نیز از نتیجه جراحی حاصل شد.
عاطفه قصوری، میترا جبل‌عاملی، بهزاد ناظم‌رعایا، رکسانا نجفیان،
دوره 81، شماره 7 - ( مهر 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سردرد پس‌از اسپاینال یک عارضه‌ی شایع می‌باشد. با‌توجه به اهمیت ‌این مسئله مطالعه‌ حاضر با هدف مقایسه‌ی تاثیر آتروپیننیوستیگمین و ‌اندانسترون در پیشگیری از بروز سردرد پس‌از اسپاینال انجام شد.
روش بررسی: ‌این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سو کور است که از اردیبهشت تا مرداد 1400 بر روی 60 زن کاندید سزارین انجام شد. افراد به سه گروه 20 نفره تقسیم شدند. برای گروه اول 20 میکروگرم نیوستیگمین و 10 میکروگرم آتروپین به ازای هر کیلوگرم وزن تجویز شد و برای گروه دوم چهار میلی‌گرم ‌اندانسترون تجویز گردید و گروه سوم حجم مشابه نرمال سالین دریافت کردند. بیماران تا هفت روز پس‌از اسپاینال از نظر شدت سردرد در 24 ساعت اول هر شش ساعت و سپس روزانه با مقیاس NRS پیگیری شدند. اطلاعات پس‌از جمع‌آوری با SPSS software, Version 28.0.1 (IBM, USA) مورد تجزیه‌و‌تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: در مطالعه‌ی اخیر تفاوت معنادار آماری در میزان بروز سردرد، شدت آن و فاصله زمانی شروع اولین سردرد از زمان انجام پانکچر لومبار، در سه گروه مورد‌مطالعه مشاهده نشد. در نهایت مقایسه نمره میزان رضایتمندی بیماران در سه گروه نشان می‌دهد که از ‌این نظر نیز تفاوت معناداری در سه گروه وجود نداشته است. شیوع عوارض ناشی از درمان‌ها شامل اختلالات همودینامیک نیز در هر سه گروه اختلاف معنادار آماری نشان نداد.
نتیجه‌گیری: استفاده از مخلوط آتروپیننیوستیگمین و یا ‌اندانسترون در مقایسه با گروه کنترل، تفاوت معناداری در جهت پیشگیری از سردرد پس‌از بیهوشی اسپاینال ‌ایجاد نکرده‌اند.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb