جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای جزایری

لشکری، کریمی افشار، جزایری،
دوره 27، شماره 8 - ( 1-1349 )
چکیده

شرح حال بیماری داده می شود که بعلت اشک ریزش مراجعه می کند و در رایوگرافی ساده که برحسب اتفاق از بیمار انجام می گیرد علت اساسی وجود جسم خارجی (سند شکسته) در داخل کیسه اشک تشخیص داده می شود. این موضوع این نکته را روشن می کند که انجام کامل امتحانات لازم قبل از اقدام به درمان تا چه اندازه به تشخیص کمک میکند.


حمیدرضا صادق پور، ابوالقاسم جزایری، حمیده نیک بین، محمدرضا اشراقیان،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده

یک بررسی توصیفی-تحلیلی مقطعی در سال 1375 بر روی 350 دانش آموز دختر 14-11 ساله در مرکز شهر تهران (منطقه 11 آموزش و پرورش) با استفاده از تکنیک مصاحبه و مشاهده مشارکتی با هدف تعیین وزن، قد، نمایه توده بدن و میزان دریافت انرژی و مواد مغذی انجام شد. اندازه گیریهای تن سنجی (قد و وزن) و تکمیل سه پرسشنامه 24 ساعت یاد آمد، بسامد مصرف خوراک و اطلاعات عمومی در مورد کلیه افراد نمونه انجام گرفت. یافته های تن سنجی در مقایسه با استاندارد مرکز ملی آمارهای بهداشتی امریکا (National center for health statistics=NCHS) و براساس نماگر وزن برای سن و امتیاز Z، بیانگر 20% سو تغذیه خفیف زمان حال و گذشته می باشد. براساس نماگر قد برای سن، 16/6% دختران به سو تغذیه خفیف زمان گذشته مبتلا هستند؛ 12/5% دختران براساس نماگر نمایه توده بدن (Body mass index=BMI) به سو تغذیه شدید زمان حال مبتلا بوده و 13/7% آنان اضافه وزن دارند. مقایسه منحنی صدکهای وزن، قد و نمایه توده بدن با منحنی های استاندارد نشان می دهد که منحنی قد با استاندارد همخوانی دارد، اما در مورد وزن چنین نیست. منحنی صدک BMI نمونه نیز با استاندارد تفاوت زیادی دارد. علاوه بر این، از نظر میزان دریافت روزانه، 53/7% دختران نوجوان با کمبود شدید دریافت انرژی (کمتر از 80% نیاز)، 86% با کمبود ویتامین A (کمتر از 75% مقدار توصیه شده RDA) و 49/7% با کمبود ریبوفلاوین، 59% با کمبود B12 و 67/7% با کمبود فولاسین، 76/5% با کمبود کلسیم و 88% با کمبود آهن مواجه هستند. در این مطالعه بین میزان انرژی دریافتی با قد، ویتامین A دریافتی با وزن، روی دریافتی با قد و کربوهیدرات دریافتی با قد، همبستگی خطی مثبت بدست آمد.


سیدمجتبی علوی نائینی، سیدابوالقاسم جزایری، ناهید مقدم بنائم، غلامعلی افروز، بهبودی،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

تاثیر مصرف میان وعده غذایی در مدرسه بر توانایی یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در منطقه 18 آموزش و پرورش مورد آزمایش قرار گرفت. در این رابطه تاثیر پایه تحصیلی، وضع تغذیه، عادات مصرف صبحانه و عادت مصرف میان وعده در مدرسه نیز بررسی شد. بدین منظور بعد از امتحانات ثلث اول سال تحصیلی 76-1375، 236 نفر از دانش آموزان پسر در 4 دبستان بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی (119 نفر) و گروه شاهد (117 نفر) انتخاب شدند. بعد از انجام آزمون های روانشناختی به گروه آزمایشی یک میان وعده کم کالری از نوع غذاهای مخصوص برنامه تغذیه رایگان مدارس داده شد و گروه شاهد، برنامه معمولی خود را ادامه داد. بعد از 4 ماه مجددا آزمون های شناختی و امتحانات ثلث سوم برای هر دو گروه در شرایط یکسان و همزمان انجام شد. وضع تغذیه به روش تن سنجی، عادت خوردن صبحانه و میان وعده در مدرسه با بررسی عادات غذایی بوسیله پرسشنامه و مصاحبه، عملکردهای شناختی با سه آزمون ویژه عملکرد ذهنی و عملکرد تحصیلی نیز بوسیله امتحانات ثلث ارزیابی شدند. اطلاعات حاصل از اجرای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که میان وعده غذایی در مدرسه تاثیر مثبتی بر نمرات آزمون های شناختی داشت که در مورد حافظه کوتاه مدت، معنی دار بود (P<0.03). هرچند میانگین نمرات دروس اصلی و معدل دروس بعد از مداخله، در دانش آموزان گروه شاهد بالاتر از گروه آزمایشی بود، اما تفاوت معنی دار نبود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خوردن میان وعده در مدرسه چنانچه در طول سال تحصیلی و با مقدار انرژی بیشتر ادامه داشته باشد، احتمال پیشرفت تحصیلی و بهبود عملکردهای شناختی را افزایش خواهد داد.


حسن رادمهر، زینت حتمی، سیدعلی جزایری طهرانی، آیت اله بیاتیان،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: بیماریهای ایسکمیک قلب شایع ترین علت مرگ در کشورهای توسعه یافته می باشند. یکی از روشهای درمانی این بیماریها عمل بای پس شریان کرونر قلب (Coronary Artery Bypass Graft (CABG است. با توجه به روند صنعتی شدن کشور و افزایش شیوع بیماریهای شرایین کرونر این مطالعه بنا به ضرورت صورت پذیرفت.

مواد و روشها: در این مطالعه سه ساله از مهرماه 1375 الی مهرماه 1378 عوامل خطر عمل CABG در بیمارستان امام خمینی و میزان تاثیر آنها در مرگ و میر این بیماران مطالعه شد. طی مطالعه، 20 عامل خطر شامل سن، جنس، مصرف سیگار، سابقه خانوادگی بیماریهای قلبی، دیابت، چاقی مفرط، هیپرکلسترولمی، فشارخون بالا، تپش قلب، نارسایی کلیه، بیماری انسدادی مزمن ریه، سابقه انفارکتوس قلبی، نارسایی احتقانی قلب، سابقه PTCA، سابقه CPR) Cardio Pulmonary Resuscitation) و سابقه اندآرتکتومی بررسی شدند، این مطالعه بصورت مقطعی انجام گردید.

یافته ها: تعداد 635 بیمار، 467 مرد (73/5 درصد) و 168 زن (26/5 درصد) تحت بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی 58/5 سال با انحراف معیار 9/56 سال بود. از میان عوامل بررسی شده فاکتورهای سیگار CHF) Coronary Heart Failure)، اندارکتومی، سابقه CPR، سابقه استفاده از Pace maker، تپش قلب، در مرگ و میر بیماران موثر بود. با توجه به آنالیز آماری انجام شده مشخص گردید سیگار کشیدن در جنس مرد بطور معنی داری به عنوان عامل خطر می باشد (P=0.04)، همچنین CHF در زنان (P=0.03)، اندارترکتومی در هر دو جنس (P=0.003) و به تفکیک در مردان (P=0.004) و Pace maker در هر دو جنس (P=0.00006) و به تفکیک در زنان (P=0.05) و مردان (P<0.0001)، تپش قلب در هر دو جنس (P=0.0001) و زنان (P=0.002) و CPR در هر دو جنس و مردان (P<0.001) و زنان (P<0.001) در مرگ و میر بعد از CABG موثر بودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: CHF، آندارترکتومی ساقه CRP، استفاده از Pace maker، تپش قلب و سیگار از عوامل موثر در مرگ و میر بعد از CABG شناخته شدند.


محبوبه تسلیمی‌طالقانی، سیدابوالقاسم جزایری، سیدعلی کشاورز، هاله صدرزاده یگانه، عباس رحیمی،
دوره 63، شماره 1 - ( 2-1384 )
چکیده

مقدمه: دوران نوجوانی از بحرانی ترین دورانهای زندگی محسوب می‌گردد. نتایج مطالعات مختلف بیانگر پایین بودن سطح آگاهی و نگرش تغذیه ای نوجوانان بویژه دختران می‌باشد. لذا در سالهای اخیر آموزش تغذیه به عنوان امری ضروری مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین برخی از عوامل اقتصادی- اجتماعی با اثر بخشی آموزش پرداخته اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر وضعیت تحصیلات والدین، شغل والدین، بعد خانوار، نوع مالکیت مسکن، نحوه نظارت درسی، تصور ذهنی از بدن، میزان پول توجیبی ماهانه و معدل نمرات درسی بر اثربخشی آموزش تغذیه در ارتقاء سطح آگاهی و نگرش تغذیه ای دانش آموزان دختر سال اول راهنمایی تهران صورت گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه 300 نفر دانش آموز به شکل سه گروه 100 نفری ( آموزش از راه جزوه ، آموزش از راه بحث گروهی و کنترل) از 11 مدرسه به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. با استفاده از آزمون اولیه و ثانویه، قبل وچهار هفته بعد از اجرای آموزش که از طریق تکمیل سه پرسشنامه عمومی، آگاهی و نگرش صورت گرفت، اطلاعات جمع‌آوری گردید. آموزش به صورت ارائه جزوه و جلسات بحث گروهی طی 4 جلسه یک و نیم ساعته در دو گروه اجرا و به گروه کنترل آموزشی داده نشد.
یافته ها: بررسی نتایج نشان داد تحصیلات مادر به طور مستقل از نوع آموزش با افزایش نمرات آگاهی ارتباط مثبت داشته است (007/0= p). دو متغیر سطح تحصیلات مادر و معدل نمرات درسی به دلیل ارتباط با سطح نگرش تغذیه ای از میزان تاثیر آموزش بر تغییر سطح نمرات نگرش کاسته اند(139/0= p و 29/0= p) و تاثیر آموزش بر ایجاد افزایش در نمرات آگاهی مستقل از متغیر پول توجیبی ماهانه نبوده است(035/0= p). بجز موارد مذکور، سایرمتغیرها نه بطور مستقل و نه از طریق تاثیر متقابل با نوع آموزش، هیچگونه رابطه معنی داری با تغییر نمرات آگاهی و نگرش نداشتند.
نتیجه گیری و توصیه ها: بطور کلی مشخص گردید به استثنای متغیر پول توجیبی، تاثیرنوع آموزش بر سطح آگاهی و نگرش مستقل از متغیرهای مورد مطالعه بوده است و از بین کلیه متغیرهای مستقل تنها تحصیلات مادر به طور مستقل از نوع آموزش با نمرات آگاهی ارتباط داشته است.


زهرا کرم سلطانی، احمد رضا درستی، محمد رضا اشراقیان، فریدون سیاسی، ابوالقاسم جزایری،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

امنیت غذایی به مفهوم دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی به‌منظور زندگی سالم و فعال است، همچنین فراهم بودن غذای سالم و کافی از نظر تغذیه‌ای و کسب اطمینان از توانایی افراد در بدست آوردن غذای مورد قبول از طرق مورد پذیرش جامعه را شامل می‌شود. این مطالعه به‌منظور تعیین شیوع چاقی، امنیت غذایی در کودکان دبستانی و برخی عوامل غذایی (انرژی و درشت مغذی‌ها) مرتبط با آنها در شهر یزد انجام گردید.

روش بررسی: طی نمونه‌گیری خوشه‌ای دو مرحله‌ای در سال تحصیلی 84-1383، تعداد 3245 دانش‌آموز 11-6 ساله جهت تعیین شیوع چاقی بررسی شدند. تعداد 187 دانش آموز 9 تا 11 ساله دارای BMI بزرگتر یا مساوی صدک 95 مرجع ایرانی حسینی و همکاران، به‌عنوان افراد چاق (مورد) و همین تعداد افراد هم‌سن و هم‌جنس غیر چاق BMI (کوچکتر از صدک 85 همان مرجع) به‌عنوان گروه شاهد محسوب شدند. پرسشنامه امنیت غذایی خانواده (USDA) و پرسشنامه 24 ساعت یادآمد خورال برای تعیین وضعیت ناامنی غذایی میزان دریافت انرژی و درشت مغذی‌ها بکار رفت.

یافته‌ها: شیوع چاقی در بین کل دانش‌آموزان 3/13% و شیوع ناامنی غذایی در بین دانش‌آموزان گروه مورد 5/30% بود. میانگین انرژی و کربوهیدرات دریافتی بر حسب RDA، درصد انرژی دریافتی از پروتئین و کربوهیدرات و میزان انرژی و درشت مغذی‌های دریافتی به ازاء کیلوگرم وزن بدن در بین دو گروه اختلاف آماری معنی‌داری داشت (05/0p<). با کنترل چربی، بین امنیت غذایی و چاقی ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده گردید. (027/0p=).

نتیجه‌گیری: دریافت بالای انرژی، پروتئین و کربوهیدرات از عوامل غذایی مرتبط با چاقی در بین دانش‌آموزان دبستانی شهر یزد بود. همچنین تغییر در میزان دریافت چربی نیز، یک عامل مرتبط با ناامنی غذایی بود.


هادی کریم‌زاده بیدهندی، سعید رضا پاکزاد، محمود محمودی، سهیلا اژدری، مهدی نوروزی، مینو اکبری، مریم دارم، سید محمد جزایری،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: طبق توصیه WHO، واکسیناسیون هپاتیت B از سال 1991 در برنامه کاری ایمن‌سازی روتین قرار گرفته است. از آنجایی‌که در تعداد معدودی از موارد عدم پاسخ به واکسن مشاهده شده که می‌تواند به علت‌های مختلف از جمله: موتاسیون ویروسی، اشکال در سیستم ایمنی فرد، کاهش کارایی واکسن و غیره باشد. لذا کیفیت واکسن هپاتیت B بایستی با روش مناسبی ارزیابی شود.

روش بررسی: در روش In vitro با استفاده از روش الایزا بر روی رقت‌های واکسن استاندارد و واکسن مورد آزمایش، مقدار آنتی‌ژن موجود در واکسن مورد ارزیابی قرار گرفت. در روش In vivo دوزهای مختلفی از واکسن استاندارد و تست به موش‌های Balb/c تلقیح گردید. همچنین ماتریکس واکسن به یک گروه موش به‌عنوان گروه کنترل تزریق شد. پس از چهار هفته، سرم موش‌ها توسط روش الایزا از جهت حضور آنتی‌بادی علیه هپاتیت B مورد آزمایش قرار گرفت. سپس نتایج توسط روش Probit آنالیز گردید.

 یافته‌ها: با ارزیابی سری ساخت‌های مختلف واکسن هپاتیت B هر دو روش In vitro و In vivo در آزمایشگاه ملی کنترل راه‌اندازی شد و مشاهده گردید که هر دو روش نتایج قابل مقایسه‌ای را نشان می‌دهند. لذا می‌توان جهت کنترل کیفی واکسن از تست In vitro به‌طور روتین استفاده نمود.

نتیجه‌گیری: روش In vitro را می‌توان جایگزین روش پرهزینه و وقت‌گیر In vivo نمود. همچنین از آنجایی‌که در روش In vitro از حیوان آزمایشگاهی استفاده نمی‌شود، این روش با مفهوم 3R و تمایل استفاده از روش‌های بدون حیوان مطابقت می‌کند.


شکوفه رادفر، سیده طاهره جزایری، حمید حقانی، مهدی حبیبی، سمیه السادات انوری،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف : اختلال استرس بعد از حادثه ( PTSD ) یک اختلال اضطرابی است که با ایجاد علایم بعد از مواجهه با حوادث تروماتیک زندگی رخ می‌دهد. شیوع آن در تمام جنبه‌های زندگی یک فرد در امریکا 8% برآورد شده است. مشکلات شناختی همراه با PTSD شامل ضعف تمرکز و اختلال حافظه می‌باشد. با توجه به نقش مهم حافظه در سطح عملکرد این مطالعه قصد دارد تا وضعیت حافظه را بررسی نماید. روش بررسی: در مجموع 100 بیمار مرد در دو گروه جانبازان مبتلا به PTSD توام با افسردگی (50 n= ) و بیماران افسرده غیر جانباز (50 n= ) بر اساس ملاک‌های DSM-IV بررسی شدند. این بیماران از لحاظ شدت افسردگی، جنس، سن، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل با یک‌دیگر همسان شدند. پرسش‌نامه‌های دموگرافیک، می‌سی‌سی‌پی، چک لیست اختلال استرس بعد از حادثه (PCL) ، افسردگی بک و حافظه وکسلر توسط یک روانشناس تکمیل شد. یافته‌ها: بین شدت علایم PTSD ، مدت ابتلا به آن و تاثیرشان بر حافظه ارتباط معنی‌داری وجود نداشت (05/0 P> ). فقط بین اطلاعات شخصی و عمومی با تجربه مجدد خاطرات همبستگی منفی وجود داشت (05/0 P< ). هر چه سن بالاتر از 45 سال، سطح تحصیلات پایین‌تر از دیپلم، افسردگی شدیدتر و مدت زمان حضور در جبهه بیش‌تر باشد تاثیر آن بر اختلالات حافظه نیز بیش‌تر خواهد بود. نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این تحقیق نشان داد گرچه هر دو اختلال استرس بعد از حادثه و افسردگی بر حافظه موثر هستند، وضعیت حافظه در بیماران مبتلا به PTSD توام با افسردگی و بیماران افسرده مزمن تفاوتی ندارد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb