جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای جلایی

گیتا کلباسی، سعید طالبیان‌مقدم، اسماعیل ابراهیمی ‌تکامجانی، غلامرضا علیانی، نادر معروفی ، شهره جلایی،
دوره 63، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

مقدمه: با توجه به بی‌ثباتی ذاتی ستون فقرات و نقش برجسته عضلات در تأمین ثبات آن و جلوگیری از صدمات و عوارض حاصله و نظر به اهمیت مطالعه الگوی فعالیت عضلات ستون فقرات کمری و کمربندلگنی در افراد سالم ( بدون علامت )، جهت مقابله با انواع اغتشاشات اعمال شده بر بدن در شرایط مختلف محیطی به عنوان مبنای مطالعات بالینی این تحقیق در این تحقیق، 20 فرد سالم مؤنث از دانشجویان دانشکده‌های علوم توانبخشی دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران و ایران صورت گرفت. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نحوه فعالیت عضلات مختلف در هر یک از آزمون‌های بارگذاری و نیز بررسی نحوه فعالیت هر یک از عضلات در آزمون‌های مختلف بارگذاری در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف بود.
مواد و روش‌ها: در این بررسی گروه سنی (30ـ18) سال مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه در حالت تعادلی استاتیک در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف ( سطح خنثی، شیب مثبت، شیب منفی )، باری معادل 7% وزن کل بدن از طریق اندام‌های فوقانی بر افراد نمونه اعمال می‌گردید و با ثبت سطحی فعالیت الکتریکی عضلات دلتویید، گلوتئوس ماگزیموس، مایل داخلی شکم و پارااسپاینال کمری، زمان شروع فعالیت (Onset Time)، سطح فعالیت ( شاخصRMS) و مدت زمان فعالیت (Duration) محاسبه گردید.
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که در آزمون‌های بارگذاری در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف، جهت جبران گشتاور فلکسوری حاصل از اعمال اغتشاش از سمت قدام، ابتدا عضلات خلف تنه ( آگونیست‌ها ) فعال می‌شوند (Switch-on) و پس از آن عضلات قدام تنه (آنتاگونیست‌ها) جهت جبران نیروهای واکنشی حاصل از فعالیت عضلات آگونیست، فعال می‌گردند. در کلیه آزمون‌های بارگذاری عضله مایل داخلی شکم با وجود ایفای نقش آنتاگونیستی، بیشترین سطح فعالیت را داشت و در آن هرگز، کاهش فعالیت (Shut-off ) مشاهده نگردید. این امر می‌تواند دال بر نقش عضله مایل داخلی شکم به عنوان یکی از ثبات دهنده‌های اصلی تنه باشد.
نتیجه‌گیری و توصیه‌ها: از آنجایی که نوع سطح اتکاء بر روی زمان شروع فعالیت هر یک از عضلات و سطح و مدّت زمان فعالیت آنها در آزمون‌های مختلف تأثیری نداشت می‌توان نتیجه گرفت که احتمالاً فعال شدن گیرنده‌های حس عمقی نواحی تنه و ستون فقرات در اثر اغتشاشات خارجی، تنها مسئول راه اندازی ( Triggering ) پاسخ‌های پاسچرال هستند و در تعیین نحوه فعالیت عضلات یعنی زمانبندی ( Timing ) و میزان بزرگی پاسخ ( Scaling ) نقشی ندارند.


بهنوش وثاقی فراملکی، حمیدرضا صادقی پور رودسری، ناصر سلسبیلی، فیروزه اکبری اسبق، شهره جلایی،
دوره 63، شماره 10 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثر کشت همرفت (Co-culture) سلول های گرانولوزا بر تسهیم سلولی جنین های انسانی در محیط های مایع فولیکولی و Ham's F10 و مقایسه آن با رشد جنین در محیط کشت 3S بود.
مواد و روشها: بدین منظور در یک مطالعه تجربی، از میان مراجعین به بخش IVF بیمارستان میرزاکوچک خان تهران 27 نفر بطور تصادفی انتخاب شدند. پس از تحریک تخمدانی با روش بلند مدت، تخمک های بیماران با استفاده از اولتراسوند واژینال جمع آوری و به روش تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (Intracytoplasmic Sperm Injection ICSI) بارور گردیدند. سپس رشد آنها در محیط های کشت مایع فولیکولی و Ham's F10 ساده و حاوی سلول های گرانولوزا مورد مطالعه قرار گرفت و با محیط سرم ساختنی جایگزین (3S) مقایسه شد (در مجموع 5 محیط).
یافته ها: بر طبق نتایج این تحقیق بیشترین فراوانی جنین های 8 سلولی در محیط همرفت (Co-culture) مایع فولیکولی با سلول های گرانولوزا، و بیشترین جنین های 2 سلولی در محیط همرفت Ham's F10 با سلول های گرانولوزا دیده شد. کمترین فراوانی عدم تقسیم در محیط 3S وجود داشت و کمترین جنین های 8 سلولی در محیط مایع فولیکولی ساده (فاقد سلول های گرانولوزا) مشاهده گردید. از نظر از هم پاشیدگی (Fragmentation) سیتوپلاسمی، محیط مایع فولیکولی همراه با سلول های گرانولوزا و 3S کمترین از هم پاشیدگی را داشت. ولی در محیط های Ham's F10 به تنهائی و یا همراه با سلول های گرانولوزا بیشترین میزان از هم پاشیدگی سیتوپلاسمی مشاهده شد.
نتیجه گیری و توصیه ها: بطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد کشت همرفت تخمک های بارور شده در مایع فولیکولی همراه با سلول های گرانولوزا سبب افزایش تعداد سلول های جنین با کمترین فراگمانتاسیون سیتوپلاسمی می شود.


آزاده شادمهر، علی استکی، غلامرضا علیایی، فیروز مددی، گیتی ترکمان، شهره جلایی،
دوره 63، شماره 12 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: میزان ترمیم شکستگی استخوان به عواملی هم چون سن، شرایط هورمونی، نوع صدمه و به ویژه محیط مکانیکی اطراف آن بستگی دارد. مطالعات متعددی اثر کرنش های مکانیکی متناوب کنترل شده بر بهبود فرآیند ترمیم استخوان را نشان داده اند، اما هنوز پارامترهای بهینه این تحریکات مشخص نشده اند. هدف از این مطالعه نشان دادن اثر تحریکات مکانیکی تعریف شده در منطقه شکستگی، در جهت افزایش ترمیم استخوان می باشد.
مواد و روشها: 16 خرگوش بالغ به طور تصادفی در 4 گروه 4 تایی قرار داده شدند. هر یک از خرگوشها تحت استئوتومی مید دیافیز تیبیا قرار گرفته که توسط یک فیکساتور خارجی سفت با پهنای شکاف استئوتومی به میزان 2 میلیمتر ثابت شدند. نیمی از حیوانات یک هفته پس از عمل به طور روزانه تحت تحریکات مکانیکی (جابجایی فشاری 5/0 میلیمتر، فرکانس 1 هرتز، 15 دقیقه در روز) قرار گرفتند. حیوانات در هفته دوم و سوم پس از عمل کشته شدند و استخوان تیبیای هر یک تحت بررسی رادیوگرافی و تست خمش سه نقطه ای استخوان قرار گرفت.
یافته ها: در پایان هفته دوم و سوم پس از عمل مشاهده شد کمیت و کیفیت تشکیل کال، نیروی حداکثر برای شکست و انرژی جذب شده در گروه های آزمایش نسبت به گروه های کنترل بیشتر شده و تفاوت معناداری را نشان می دهد.
نتیجه گیری و توصیه ها: این مطالعه نشان داد که استفاده از فیکساتور سفت و محکم به همراه تحریکات مکانیکی با مشخصه های فوق به بهبود فر آیند ترمیم کمک می نماید این تغییرات در کمیت و کیفیت کال تشکیل شده و نیز نتایج حاصل از تست خمش استخوان مشاهده شد. 


قاسم محمدخانی، ابوالفضل ملاصادقی رکن آبادی، هاله مجیدی، زهرا جعفری، سعید اسد ملایری، شهره جلایی، نعمت الله نوربخش،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: تحریکات شنوایی و بینایی مهمترین عواملی هستند که امکان ارتباط با محیط بیرون را فراهم می‌کند. بنظر می‌رسد در جریان رشد و تکامل مغزی، کاهش ورودی بینایی موجب تقویت پاسخ‌های کورتیکال شنوایی وحسی- بدنی می‌شود. در این پژوهش زمان نهفتگی و دامنه پتانسیل‌های بر انگیخته شنوایی میان رس در نابینایان مادرزادی و افراد دارای بینایی هنجار مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 40 دانش آموز نابینای مادرزاد و 40 دانش‌آموز دارای بینایی هنجار در محدوده سنی 14 تا 20 ساله که از حساسیت شنوایی و همچنین رفلکس عضله رکابی طبیعی برخوردار بودند و هیچگونه مشکل گوش میانی نداشتند انجام شد. دلیل انتخاب این گروه سنی، تکامل پتانسیل‌های برانگیخته شنوایی میان رس می‌باشد. نمونه‌گیری بصورت تصادفی انجام شد.
یافته‌ها: در این بررسی دامنه امواج Na ، Pa و Nb و همچنین زمان نهفتگی موج Na در دو گروه نابینایان و افراد دارای بینایی هنجار تفاوت معنی‌داری نداشتند. در حالی‌که بین زمان نهفتگی امواج Pa  و Nb در دو گروه تفاوت معنی‌داری مشاهده شد.
نتیجه‌گیری‌: کاهش زمان نهفتگی امواج Pa و Nb در افراد نابینا نسبت به افراد دارای بینایی هنجار احتمالاً نشان دهنده نوعی پدیده جبران حسی در افراد نابینا است. بنظر می‌رسد بدلیل نوروپلاستیسیتی سرعت پردازش و درک شنوایی در افراد نابینا بیشتر است.


حسن جلایی خو، منوچهر کیهانی،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: پان‌سیتوپنی کاهش هر سه رده عنصر خونی اعم از اریتروسیت‌ها، لکوسیت‌ها و پلاکت‌ها می‌باشد. پان‌سیتوپنی با مکانیزم‌های مختلفی به وجود می‌آیند. بعضی از حالات همراه با کاهش تولید سلول‌های خون‌ساز در مغز استخوان می‌باشد که نتیجه تخریب مغز استخوان به وسیله توکسین‌ها است (مغز استخوان کم سلول یا بدون سلول). مغز استخوان ممکن است به وسیله سلول‌های ابنرمال و بدخیم جایگزین شده و یا تمایز یا رشد سلول‌های مغز استخوان سرکوب شده باشد. فاکتورهای مختلفی از جمله توزیع جغرافیایی و ژنتیک سبب اختلاف در شیوع علل پان‌سیتوپنی در مناطق مختلف می‌باشد.
روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه از نوع توصیفی و گذشته‌نگر می‌باشد که کلیه بیماران مبتلا به پان‌سیتوپنی که از سال 73 لغایت 81 در بخش خون بیمارستان 501 بستری بوده‌اند را شامل می‌شود. بحث و بررسی نتایج براساس اطلاعات استخراج شده از پرونده بیماران که در بایگانی بیمارستان موجود می‌باشد انجام گرفته است. بعد از بررسی محتویات و مدارک پزشکی بیماران تعداد 188 بیمار به عنوان حجم نمونه جمع‌آوری شد. زمان شروع به کار این تحقیق از تاریخ 1/9/81 می‌باشد و تا تاریخ 31/5/82 به طول انجامید.
یافته‌ها و نتیجه‌گیری: بعد از استخراج و بررسی اطلاعات نتایج زیر به دست آمده:
1- بیشترین شیوع علل ایجاد کننده پان‌سیتوپنی مربوط به لوکمی حاد می‌باشد.
2- در میان انواع لوکمی حاد، AML بیشترین گروه را شامل می‌شود.
3- بیشترین گروه سنی درگیر مربوط به دهه دوم می‌باشد.
4- گروه جنسی مذکر با دارا بودن 73% از بیماران، بیشترین گروه جنسی درگیر بوده است.
5- بیشترین علت مراجعه بیماران ضعف و بی‌حالی و تظاهرات مربوط به کم‌خونی می‌باشد.


نورالدین نخستین انصاری، محمدرضا هادیان، حسین باقری، صوفیا نقدی، شهره جلایی، طاهره خسرویان عرب،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: اسپاستیسیته یک اختلال حرکتی است که با افزایش وابسته به سرعت در رفلکس های کششی تونیک (تون عضله) و تشدید تاندون جرک بعلت افزایش تحریک‌پذیری رفلکس کششی بعنوان جزئی از سندرم نورون محرکه فوقانی مشخص می‌شود. ارزیابی کلینیکی در درمان و تعیین پیشرفت بیماران اسپاستیک ضروری می‌باشد. در حال حاضر، پذیرفته شده‌ترین مقیاس کلینیکی برای ارزیابی تون عضلانی، مقیاس اصلاح شده اشورت است. هدف تحقیق، بررسی پایایی مقیاس اصلاح شده اشورت (اینترریتر ریلایبیلیتی) و مقایسه پایایی در اندام فوقانی و تحتانی، عضلات پروگزیمال و دیستال اندام‌ها بود.
روش بررسی: در این مطالعه 30 بیمار، 14 زن و 16 مرد با میانگین سنی40/59 مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران توسط دو فیزیوتراپیست خانم و با تجربه ارزیابی شدند. اداکتورهای شانه، فلکسورهای آرنج و فلکسورهای مچ دست از اندام فوقانی و اداکتورهای هیپ، عضلات چهار سر رانی و پلانتار فلکسورهای مچ پا از اندام تحتانی تست شدند. برای تعیین سطح توافق بین معاینه کننده‌ها از Cohen&aposs kappa Test و برابری کاپاها از آزمون مجذور کای استفاده شد.
یافته‌ها: پایایی مقیاس اصلاح شده اشورت در عضلات ادوکتور شانه و فلکسورآرنج "نسبتاً متوسط" (مقدار کاپا به ترتیب 372/0 و 0.369)، فلکسور مچ دست "خوب" (612/0)، ادوکتور هیپ " نسبتا متوسط" (350/0)، اکستانسوزانو و پلانتارفلکسور مچ پا" متوسط " (مقدار کاپا به ترتیب 518/0 و 542/0)، میانگین کاپا بین عضلات اندام فوقانی (505/0) و تحتانی (516/0) معنی‌دار نبود (p>0.05). مقدار کاپا در عضلات دیستال اندام فوقانی 612/0 (خوب) و در عضلات پروگزیمال آن 372/0 (نسبتاً متوسط) بود که این اختلاف معنی‌دار بود (p<0.05 =33.87, df=1,²X). مقدار کاپا در عضلات دیستال اندام تحتانی 0.542 (متوسط) و در عضلات پروگزیمال آن 350/0 (نسبتاً متوسط) بود که این اختلاف معنی‌دار نبود (p>0.05 =1.315, df=1,²X).
نتیجه‌گیری: اینتر ریتر ریلایبیلیتی مقیاس اصلاح شده اشورت خوب نیست. اندام در میزان پایایی اثر ندارد و در اندام فوقانی بر خلاف اندام تحتانی بین عضلات پروگزیمال و دیستال اختلاف معنی‌دار است. هنگام استفاده از مقیاس باید محدودیت‌های آن را در نظر گرفت.


محیا شریفی‌نیک، فهیمه حاجی ابوالحسن، شهره جلایی، وحید مرادی ، محسن جعفری، مهدی قاسمی امیر،
دوره 72، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم زجر تنفسی نوعی نقص تکامل ریوی است که به‌علت کمبود سورفاکتانت به‌وجود می‌آید. کمبود سورفاکتانت ریوی منجر به آتلکتازی وسیع و هیپوکسمی شریانی می‌شود. این مطالعه با هدف مقایسه عملکرد حلزون شنوایی نوزادان مبتلا به سندرم زجر تنفسی با نوزادان هنجار با استفاده از آزمون گسیل صوتی برانگیخته گذرا گوش Transient-Evoked Otoacoustic Emission (TEOAE) می‌باشد. روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی که از اول دی 1392 تا آخر شهریور 1393 بر روی 21 نوزاد (42 گوش) مبتلا به سندرم زجر تنفسی و 21 نوزاد (42 گوش) هنجار در بیمارستان میرزا کوچک‌خان انجام شد، گردآوری داده‌های مربوط به وضعیت سلامت و بیماری نوزادان با استفاده از پرونده‌خوانی و ارزیابی حلزون شنوایی با استفاده از ثبت کامپیوتری با دستگاه گسیل صوتی برانگیخته گذرا گوش صورت گرفت. یافته‌ها: نتایج حاصل از مطالعه حاضر در گروه هنجار نشان داد که بین دو گوش و دوجنس در نتایج آزمون TEOAE تفاوت معناداری وجود نداشت؛ در گروه مبتلا نیز در نتایج آزمون بین دو گوش تفاوت معناداری وجود نداشت، اما بین دو جنس تفاوت معناداری وجود داشت؛ توزیع فراوانی نتیجه قبول در گروه پسران بیشتر از دختران بود (014/0P=). بین دو گروه مورد مطالعه نیز تفاوت معناداری وجود داشت؛ توزیع فراوانی نتیجه قبول در گروه هنجار بیشتر از گروه مبتلا بود (032/0P=). نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه حاضر به‌نظر می‌رسد سندرم زجر تنفسی می‌تواند بر حلزون شنوایی اثرات سوء داشته باشد و عملکرد سلول مویی خارجی حلزون را تحت تاثیر قرار دهد.
حجت‌اله فروتنی، نورالدین نخستین انصاری، صوفیا نقدی، شهره جلایی،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از مقیاسی پایا، روا و دارای پاسخ‌دهی جهت ارزیابی پیامدهای درمان اهمیت دارد. هدف این پژوهش، بررسی پاسخ‌دهی شاخص درجه‌بندی عملکردی فارسی در مبتلایان به گردن‌درد غیراختصاصی مزمن بود.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت آینده‌نگر از فروردین‌ تا تیر ۱۳۹۶ در بیمارستان‌ شریعتی تهران انجام شد. بیماران پرسشنامه اصلی، نسخه فارسی شاخص ناتوانی گردن و شاخص درجه‌بندی نمره‌ای را پیش و پس از ۱۰ جلسه فیزیوتراپی و مقیاس تغییر درجه‌بندی گلوبال را پس از درمان تکمیل کردند.
یافته‌ها: سی بیمار با میانگین سنی ۱۳/۸±۴۵/۶ سال درمان شدند. همبستگی معناداری بین شاخص درجه‌بندی عملکردی (Functional rating index, FRI) با شاخص ناتوانی و مقیاس تغییر گلوبال وجود داشت (به‌ترتیب ۰/۷۸r=، ۰/۶۹r=، ۰/۰۰۱P<). اندازه اثر، میانگین پاسخ استاندارد، و شاخص پاسخ‌دهی گویات (Guyatt responsiveness index, GRI) به‌ترتیب ۰/۷۳، ۰/۷۸ و ۵/۵۸ بود. سطح منحنی راک (Receiver operating characteristic, ROC) ۰/۸۹ (۰/۰۰۱P<) و حداقل تغییرات بالینی مهم ۱۱/۷% بود.
نتیجه‌گیری: شاخص درجه‌بندی عملکردی فارسی، برای ارزیابی مبتلایان به گردن‌درد مزمن غیراختصاصی پاسخ‌دهی دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb