جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای جوادیان

احمد جوادیان،
دوره 53، شماره 1 - ( 1-1374 )
چکیده

با افزایش روزافزون استفاده از کنتاکت لنز بیماریهای مختلفی به فرهنگ چشم پزشکی افزوده شده است. یکی از این بیماریها که اخیرا اهمیت بیشتری کسب کرده و مطرح می شود و بسیار آزاردهنده نیز می باشد و در صورتی که تشخیص داده نشود ایجاد ناراحتی دایمی در موقع گذاشتن لنز می نماید، کونژنکتیویت با پاپیهای غول آسا وابسته به کنتاکت لنز (Giant-Papillary Conjunctivitis=G.P.C) می باشد. این بیماری با انواع مختلف کنتاکت لنز ایجاد می شود و زمان بروز آن ماهها پس از استفاده از لنز می باشد، ولی سالها پس از استفاده از لنز نیز بیمارانی به این عارضه مبتلا می شوند. این بیماران با افزایش ترشح موکوسی ملتحمه و خارش و تاری دید مراجعه می نمایند و معمولا اظهار می دارند که لنز را بیشتر از گذشته حس می کنند. این سندرم با لنزهای نرم بیشتر اتفاق می افتد و از شدت بیشتری برخوردار می باشد. در گزارشهای مختلف میزان شیوع این بیماری حدود 10% با لنز نرم و 5-1 درصد با لنز هارد گزارش شده است. یک مطالعه توصیفی گذشته نگر (Retrospective) در بیماران انجام شده و نتیجه این بررسی که در 700 بیمار انجام شده ارائه می شود این بیماران از بین پرونده های بیماران کنتاکت لنزی که به اینجانب مراجعه کرده اند، بطور شانسی (Random) انتخاب شده اند. 550 مورد با سافت لنز و 150 مورد با هارد لنز مورد بررسی قرار گرفتند و معیار تشخیص بیماری، علایم سوبژکتیو و ابژکتیو خاص بیماری بوده است. حدود 11% بیماران با سافت لنز و 4% بیماران با هارد لنز مبتلا به مرحله ای از این بیماری بودند. اکثریت قریب به اتفاق بیماران از لنزهای کثیف و یا لنز با کیفیت پایین استفاده می کردند. معمولا این بیماری با لنزهایی که کیفیت عادی خود را از دست داده و یا زمان استفاده از آنها معمولا بیش از 6 ماه بود، ایجاد شده بود و بطور متوسط زمان استفاده از لنز سافت در بیماران حدود 11 ماه بود و در لنز هارد 14 ماه. عارضه در 2 بیمار با سافت لنز حدود 10 روز پس از استفاده از لنز ایجاد شد و در چند بیمار پس از چندین سال استفاده راحت از لنز (یک مورد 11 سال)، این بیماری ایجاد شده بود.


احمد جوادیان، فریدون سلطان مرادی، شبنم عزلتی، علی منصوری، محمد اسلامی، لیلا کیانی، امید پورنیک، مژگان کاربخش داوری، پژمان محرابیان،
دوره 54، شماره 1 - ( 1-1375 )
چکیده

در 100 موش سوری سالم، بالغ و ماده با وزنی حدود 20 تا 25 گرم دو زخم کامل و نسبتا قرینه با مساحت حدود 15+100 میلی مترمربع در ناحیه پشت ایجاد شده است موش ها بطور تصادفی در سه گروه قرار گرفته اند. گروه یک، تابش به زخم راست، گروه دو، تابش به زخم چپ و گروه سه، کنترل زخم های گروه های آزمون در طی 10 روز، روزانه بمدت 250 ثانیه مورد تابش لیزر هلیوم-نئون (طول موج 632.8nm و توان ثابت 16mw) قرار گرفتند. موش های گروه کنترل نیز در شرایط یکسان بمدت 250 ثانیه ثابت نگهداشته شدند. اندازه زخم ها هردو روز یکبار اندازه گیری شد همچنین هر سه روز یکبار از تعداد مشخصی از نمونه ها برای بررسی میکروسکوپی مراحل بهبود زخم بیوپسی بعمل آمد. تفاوت بهبود زخم، بین گروه آزمون و شاهد معنی دار بود همچنانکه بوسیله روش های آماری (مانند One way و SCHEFFE و ANOVA) با (?=0.05) تایید شد و بوسیله یافته های میکروسکوپی ثابت گردید. این آزمایش بصورت "Blind" انجام گرفت. هیچ تفاوت معنی داری بین بهبود زخم دوطرفه در گروه های آزمون مشاهده نشد. این تحقیق به این ایده که «لیزردرمانی» باعث آزاد شدن فاکتورهای سیستمیک بهبود زخم می شود قوت می بخشد.


اکبر سلطان زاده، احمد جوادیان،
دوره 55، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

سم بوتولینوم یکی از قویترین سموم می باشد که از کلستریدیوم بوتولینوم تولید می گردد. عارضه بسیار مهم این باکتری در انسان بیماری بوتولیسم می باشد. در سالهای اخیر سم بوتولینوم تیپ A را به صورت آمپولهای تزریقی تهیه نموده اند که جهت درمان دیستونیها بویژه بلفارواسپاسم و همی فاسیال اسپاسم بکار می برند. مکانیسم اثر این سم بلوک نمودن پیوندگاه عصبی عضلانی به طریق جلوگیری از آزاد شدن استیل کولین می باشد. در این مقاله 36 بیمار (22 مرد و 14 مورد زن) مورد تزریق این دارو قرار گرفتند. 85 تا 90 درصد بیماران علیرغم فلج شدن موقتی پلک و صورت، از نتایج تزریق بسیار راضی بودند. بیمارانی که در اسپاسم پلکی مورد تزریق واقع شدند 17 نفر و همی فاسیال اسپاسم 19 نفر بودند. عوارض مهم در بیماران عبارت بود از افتادگی پلکها، فلج نیمه صورت، سوزش دهان و کبودی محل تزریق، نتایج مطالعه نشان داد که اکثر بیماران راضی بودند و دریافت این داروی تزریقی را بر مصرف خوراکی سایر داروها ترجیح می داد.


اکبر سلطان زاده، احمد جوادیان،
دوره 55، شماره 6 - ( 5-1376 )
چکیده

در این مطالعه که بصورت توصیفی (نوع Case series) روی بیست بیمار انجام شده است، فراوانی MRI غیرطبیعی در اولین حمله نوریت اپتیک و نیز بروز اسکلروز متعدد (MS) در ماهها و سالهای بعد پی گیری شده است. از 20 بیمار، 15 بیمار زن و 5 نفر مرد بودند، کمترین سن 15 سال، بالاترین آن 29 سال و متوسط سن بیماران 23 سال و شایعترین علامت آغازگر بیماری افت بینایی و تاری دید بوده است. از همه بیماران معاینه دقیق نورولوژیک بعمل آمد تا از گرفتاری دستگاه عصبی مرکزی اطمینان حاصل شود. در 15 بیمار (75%)، MRI اولیه که از چند روز تا چند ماه بعد از ظهور نوریت اپتیک انجام شده بود غیرطبیعی و نشان دهنده پلاکهای MS در مغز بود و 5 نفر (25%)، MRI اولیه طبیعی داشتند. 14 بیمار از 20 بیمار فوق که از یک ماه تا 8 سال پی گیری شدند به مالتیپل اسکلروسیس مبتلا شدند که از این عده در 11 نفر آنها MRI اولیه غیرطبیعی بوده است. از نتایج این پژوهش چنین برمی آید که نوریت حاد عصب بینایی می تواند عارضه پیشتازی برای بروز MS در آینده باشد، بویژه اگر MRI اولیه مغز غیرطبیعی و علی رغم نبودن علائم بالینی گرفتاری CNS، پلاکهای تخریب میلین را در مغز نشان می دهد.


سارگل موقرنژاد، مریم جوادیان، هدی شیرافکن، شهلا یزدانی،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه یافتن علل عدم موفقیت زایمان طبیعی در حاملگی ترم دیررس بود که می‌تواند برای اداره‌ی زایمان‌ در این مادران باردار و طرح راهکار برای افزایش زایمان طبیعی سودمند باشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در جامعه زنان باردار با حاملگی ترم دیررس بیش از 41 هفته و با انتخاب 148 نفرِ مراجعه‌کننده به بیمارستان آیت‌الله روحانی بابل طی فروردین 1397 الی اسفند 1398 انجام شده است. سن مادر، شاخص توده بدنی، سن بارداری، تعداد بارداری و زایمان، مدت بستری، وضعیت و روش آمادگی سرویکس برای ختم بارداری از پرونده بیماران استخراج و ثبت شد. اطلاعات در دو گروه روش ختم بارداری (زایمان طبیعی و سزارین) مورد مقایسه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA)، Chi-square test، Student’s t-test و Fitting logistic regression models صورت گرفت. 05/0P< معنادار تلقی گردید.
یافته‌ها: در این بررسی 167 زن باردار با حاملگی ترم دیررس مورد مطالعه قرار گرفتند. میانگین سنی زنان باردار برابر 98/5±03/26 سال بود. متغیر نمره بیشاپ (Bishop score) بالا با نسبت شانس 44/0، فاکتور پیشگیری‌کننده برای زایمان سزارین به‌شمار می‌رود (001/0=P). شاخص توده بدنی بالاتر نیز به‌عنوان ریسک فاکتور زایمان سزارین شناخته شده است (01/0=P) به‌طوری‌که به‌ازای هر واحد افزایش در نمره بیشاپ شانس زایمان سزارین 56% کاهش می‌یابد و به‌ازای هر واحد افزایش BMI، شانس سزارین 9% افزایش می‌یابد.
نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد نزدیک نیمی از موارد حاملگی‌های دیررس منجر به زایمان طبیعی می‌شوند. BMI بالا احتمال زایمان طبیعی در حاملگی‌های ترم دیررس را کاهش می‌دهد. اما نمره بیشاپ بالاتر می‌تواند در موفقیت زایمان طبیعی موثر باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb