جستجو در مقالات منتشر شده


34 نتیجه برای حجت

اکبر بردبار، حجت اله مالکی، مسعود منصوری،
دوره 33، شماره 2 - ( 8-1354 )
چکیده


حجت الله علایی، رضا حاجی امیری،
دوره 55، شماره 5 - ( 2-1376 )
چکیده

عامل اصلی بیماریهای روانی تغییرات غلظت میانجی عصبی در فضای سیناپسی است. بیماری اضطراب نیز یکی از بیماریهایی است که تحت تاثیر همین تغییرات می باشد. در این پژوهش اثر تعدادی از داروهای موثر در انتقال عصبی بر روی یکی از رفتارهای اضطرابی (anxiety related behaviour) تحت عنوان رفتار تعارض، مورد ارزیابی قرار گرفته است. در بررسی اثر این داروها از دو مدل حیوانی اضطراب: مدل تعارض و گل (VT) و مدل تعارض مونتگومری (MT) استفاده شده است. داروی Idazoxan (آلفا-دوآنتاگونیست) در تست VT در دزهای 0.01-2 mg/kg اثر ضد اضطرابی نشان داده است که این اثر در تست MT نیز تایید می شود. آرکولین که یک ترکیب آگونیست موسکارینی می باشد در دزهای 0.05-2 mg/kg در هر دو مدل اثرات اضطراب زایی از خود بروز داده است. همچنین منحنی دز پاسخ در مورد ترکیب 5HTP (پیشتاز سروتونین) اثر ضداضطرابی را در دزهای 4-16 mg/kg در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد که این اثر وابسته به دز نمی باشد. اثرات ضداضطرابی داروهای فوق نسبت به داروی Chlordiazopoxide (وابسته به سیستم گابا) از مقدار کمتری برخوردار می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که افزایش نوراپی نفرین در فضای سیناپسی باعث افزایش اضطراب شده در صورتی که بالا رفتن غلظت سروتونین در این محل اضطراب را کاهش می دهد.


حجت اله علایی، علی رضا کمکی،
دوره 56، شماره 3 - ( 2-1377 )
چکیده

امواج مغزی، ناشی از فعالیت های خودبخودی نرونهای مغزی می باشد. از عوامل بسیار مهمی که باعث تغییرات این امواج می شوند، میانجی های عصبی می باشند. داروهای مختلف می توانند آزادسازی این مواد را در فضای سیناپسی تغییر دهند که این امر باعث تغییر در دامنه و فرکانس امواج مغزی می شود. در این تحقیق سعی شده اثر بعضی از داروهای وابسته به سیستم دوپامینرژیک بر روی این امواج، مورد رسیدگی قرار گیرد. روش: برای این منظور، پس از بیهوش کردن موش صحرایی توسط ماده بیهوش کننده یوریتان و کاشتن دو الکترود در نواحی فرونتال و پریتال و ارتباط آنها با دو رشته سیم به دستگاه فیزیوگراف، امواج مغزی ثبت و توسط کامپیوتر مورد آنالیز قرار گرفت. تزریق داروها بصورت داخل صفاقی و داخل بطنی انجام شد. نتایج: تزریق داخل صفاقی دیازپام (5 mg/kg) با کاهش امواج کم فرکانس و افزایش امواج پر فرکانس، عمق بیهوشی را کاهش داد. در صورتی که تزریق داخل بطنی SKF 38393، برخلاف دیازپام، موجب افزایش توان نسبی امواج دلتا و کاهش توان نسبی امواج آلفا شده و عمق بیهوشی را افزایش می دهد. داروی سولپیرید، اثرات دوگانه ای از خود بروز داده است، بطوری که در دوز بالا ضمن کاهش توان نسبی امواج تتا، توان نسبی امواج دلتا را افزایش داده است ولی در دوز پایین (250 میکروگرم برحسب کیلوگرم)، این اثرات معکوس شده اند. تزریق همزمان دو داروی کوئین پیرول و سولپیرید در حالت هوشیاری، اثراتی مشابه دیازپام بر روی امواج مغزی ایجاد نمود. بحث: اثرات دوگانه ای که بوسیله آگونیست و آنتاگونیست های گیرنده های D2 مشاهده شد، می تواند به علت اختصاصی نبودن اثر این داروها بر روی این رسپتورها باشد و احتمالا مکانیزمهای دیگری بایستی در بروز این اثرات دخالت داشته باشند. نکته مهم در این تحقیق این است که عمق بیهوشی، توسط دیازپام کاهش داده شده و به نظر می رسد که این دارو نتواند خواب عمیق القا نماید.


مرضیه آقا حسینی، اشرف آل یاسین، افسانه خادمی، حجت الله سعیدی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده

IUI) Intrauterine Insemination) یک روش درمان ناباروری می باشد که در آن اسپرمهای متحرک شوهر جهت تلقیح استفاده می شود. این عمل در طی چند ساعت قبل از تخمک گذاری انجام می گیرد. در طی مطالعه گذشته نگر که در بخش ناباروری بیمارستان شریعتی در طی بیش از سه سال انجام شد، 427 پرونده از بیماران تحت درمان مورد بررسی قرار گرفت. در بیماران فوق، 574 سیکل IUI انجام شد. در کل 80 مورد حاملگی اتفاق افتاد، یعنی میزان حاملگی به ازای هر سیکل IUI برابر 14% بوده است. هرچقدر تعداد سالهای نازایی کمتر و تعداد سیکلهای درمانی بیشتر باشد شانس حاملگی افزایش می یابد. میزان موفقیت IUI در مقالات مختلف از 3% تا 40% گزارش شده است. بنابراین میزان موفقیت در بخش نازایی بیمارستان شریعتی تقریبا با سایر مراکز ناباروری دنیا مطابقت می نماید و با توجه به اینکه IUI یک روش ساده، ارزان و آسان نسبت به GIFT ،ZIFT و IVF که به ترتیب نتایج بهتری در درمان نازایی با علل غیرلوله ای دارند، می باشد، بنظر می رسد صلاح در این باشد که برای بیماران نازا که شرایط انجام IUI را دارند، حداقل قبل از پرداختن به سایر روشهای درمانی 3 تا 6 سیکل IUI انجام شود.


محمدرضا میر، فرهاد ناطق، حجت زراعتی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده

این بررسی برای یافتن عوامل موثر بر نتیجه برداشت پروفیلاکتیک عقده های لنفاوی در 125 بیمار مبتلا به ملانومای پوستی، مراجعه کننده به انستیتو سرطان در فاصله سالهای 1365 تا 1370 انجام پذیرفت و عوامل پروگنوستیک احتمالی ارزیابی گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که ضایعات سر و گردن در بیماران مرد تقریبا دو برابر بیماران زن بوده و در موارد عدیده ای از عود موضعی-لنفاوی برخوردار است. اکثر بیماران (76/8 درصد) با ضایعاتی در مراحل کلارک پیشرفته مراجعه نموده و بین لمس بالینی عقده های لنفاوی و وضعیت هیستولوژیک آنها ارتباطی یافت نشد.


اشرف آل یاسین، مرضیه آقا حسینی، افسانه خادمی، حجت الله سعیدی سعیدآبادی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

هیپرپرولاکتینمی می تواند بعنوان یکی از علل نازایی مطرح باشد. شیوع آن در جمعیت نازا 20% است. ارزش هیپرپرولاکتینمی بعنوان یکی از فاکتورهای قطعی نازایی نامعلوم است. در این مطالعه با بررسی میزان پرولاکتین سرم، وجود گالاکتوره و بررسی علل ایجاد کننده نازایی در زوجین نازا، ارزش هیپرپرولاکتینمی بعنوان عامل اصلی ایجاد کننده نازایی مورد ارزیابی قرار گرفته است. مطالعه حاضر روی 500 زوج مراجعه کننده به بخش نازایی بیمارستان شریعتی در 6 ماهه اول سال 1375 انجام شده است. شیوع هیپرپرولاکتینمی در این جمعیت 19% است. هیپرپرولاکتینمی بعنوان تنها علت نازایی تنها در 0/8% از بیماران یافت شده است. همراهی گالاکتوره و هیپرپرولاکتینمی در این بیماران مشهود است (P=0.00007). گالاکتوره بعنوان یافته غربال کننده برای هیپرپرولاکتینمی ارزش ندارد (حساسیت: 25%)، ولی یافته بسیار اختصاصی است (91%)، با توجه به اینکه با حذف آزمایش پرولاکتین در بیماران بدون گالاکتوره، تشخیص قطعی در 0/1% از جمعیت مورد مطالعه از دست می رود، اهمیت انجام تست پرولاکتین از نظر این مطالعه زیر سوال می رود که اثبات آن نیاز به بررسی بیشتر دارد. از نظر خصوصیات کلی مثل سن (P=0.19)، مدت نازایی (P=0.28) و نوع نازایی، زیر گروه بیماران دارای هیپرپرولاکتینمی با جمعیت اصلی تفاوت معنی داری نداشتند. بنظر می رسد هیپرپرولاکتینمی نمی تواند بعنوان یک فاکتور اصلی علت نازایی مطرح باشد، یا زیر گروهی از جمعیت نازا را از بقیه متمایز کند.


حجت الله علائی،
دوره 59، شماره 3 - ( 3-1380 )
چکیده

خواب، یک ریتم بیولوژیکی و فعال است که تحت تاثیر سیستمهای نوروترانسمیتری سیستم اعصاب مرکزی قرار دارد. در این مطالعه، اثرات سیستم روتونرژیک بر زمان خواب با استفاده از 5-Hydroxytriptophan و p-CPA) Parachlorophenylalanin) مربوط به دو روش القایی و غیرالقایی و الکتروفیزیولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفته است. متد مورد استفاده برای اندازه گیری کل زمان خواب همانند متد Angel می باشد. برای ارزیابی اثر این داروها روی امواج مغزی، پس از باز کردن دو سوراخ در نواحی فرونتال (پیشانی) و تمپورال (گیجگاهی)، دو الکترود نقره ای غیر پولاریزه در نواحی فوق تثبیت و توسط رابط هایی به فیزیوگراف و کامپیوتر جهت آنالیز امواج، وصل نمودیم. تزریق داخل بطنی داروها، به کمک دستگاه استرئوتاکس و کار گذاشتن کانول در بطن انجام گرفت. نتایج حاصله نشان داد که دیازپام با دوز 2.5 mg/kg، موجب افزایش زمان خواب نسبت به حالت کنترل در دو حالت القایی و غیرالقایی می شود (P<0.01) و 5-HTP با دوزهای 45 mg/kg و 15 بطور وابسته به دوز زمان خواب را افزایش می دهد (P<0.05). داروی p-CPA با دوزهای 300 وmg/kg 150 اثرات دوگانه بر زمان خواب اعمال می کنند، دوز 150 mg/kg زمان خواب را افزایش و دوز 300 mg/kg این زمان را کاهش می دهد (P<0.05). اثر تداخلی این داروها با دوز 45 (5-HTP) و 00mg/kg) p-CPA) شبیه کنترل بوده ضمن اینکه 5-HTP توانسته اثر p-CPA را برگرداند. تزریق داخل بطنی 5-HTP در دوزهای 150 mg/kg و 450 mg/kg بطور وابسته به دوز، فرکانس امواج دلتا را بالا برده و بطور معنی داری فرکانس امواج تتا و آلفا را کاهش داده است. p-CPA در دوز 250 mg/kg بطور معنی داری فرکانس امواج دلتا را کاهش و فرکانس سایر امواج را افزایش داده است؛ در حالیکه دوز 500 mg/kg برعکس دوز 250 mg/kg می باشد. همچنین در بررسی تداخل این دو دارو، 5-HTP نتوانسته بطور قابل توجهی اثر p-CPA را برگرداند. اثرات دو داروی فوق بر زمان امواج مغزی احتمالا از طریق افزایش سنتز سروتونین در نرونهای پیش سیناپسی می باشد. اگرچه تداخل آنها با سایر سیستمهای نوروترانسیمتری را نیز باید در نظر داشت.


حمیدرضا صادقی پور، حسن افتخار اردبیلی، حجت زراعتی، افسانه مصلح،
دوره 61، شماره 4 - ( 4-1382 )
چکیده

مقدمه: باتوجه به اینکه کودکان زیر پنج سال جزو گروه های آسیب پذیر هستند و داشتن سلامتی کامل و عدم اختلال در رشد و نمو، پایه گذار سلامتی در سنین نوجوانی، جوانی، میانسالی و سالمندی می باشد، بدیهی است که توجه بیشتر به این گروه سنی هم از نظر تجویز داروها در هنگام بیماری و هم به جهت مراقبت و پیشگیری حائز اهمیت می باشد.

مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی پرونده خانوار 505 کودک بیمار مراجعه کننده به 19 خانه بهداشت که توسط 33 بهورز به آنان دارو تجویز شده بود مورد مطالعه قرار گرفت. جهت بررسی از دو پرسشنامه طراحی شده استفاده شد. در پرسشنامه اول داروهای تجویز شده به کودکان کمتر از 5 سال مورد ارزیابی قرار گرفت و متغیرهای تجویز داروی مناسب از قبیل مقدار مصرف توصیه شده، طول دوره درمان و فواصل زمانی مصرف در دو گروه دختران و پسران به تفکیک بررسی گردید. در پرسشنامه دوم اطلاعات مربوط به وضعیت دموگرافیک بهورزان شاغل در خانه های بهداشت جمع آوری شد.

یافته ها: نتایج حاصله از پژوهش نشان داد در مواردی که برمبنای آموزش های بهورزی پیگیری بیمار توسط بهورز ضرورت دارد. پیگیری ضروری و مناسب در 56.9% موارد انجام نشده است. از محدودیت های مهم این پژوهش عدم ثبت چگونگی تجویز دارو توسط بهورزان در تعداد قابل ملاحظه ای از پرونده ها بود. این موارد شامل: 1) نامشخص بودن داروهای تجویزی در 1.2% موارد. 2) نامشخص بودن مقدار داروی تجویز شده در 44.2% موارد. 3) نامشخص بودن طول مدت درمان در 52.4% موارد. 4) نامشخص بودن فواصل زمانی داروی تجویزی در 36.5% موارد. از نظر مناسب بودن مقداری داروی تجویز شده به کودکان 64.9% موارد، از لحاظ فواصل زمانی داروی تجویز شده 73.2% موارد و در 84.1% موارد، طول مدت درمان نیز مناسب انتخاب شده بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: این پژوهش نشان داد که مسئولین امور دارویی شهرستان ها باید کنترل بیشتری بر نحوه مصرف دارو توسط بهورزان اعمال نمایند و گاهی اوقات همراه با تیم آموزشگاه بهورزی از خانه بهداشت بازدید بعمل آورند.


محمود جلالی، فرهاد شهرام، ناهید آریاییان، حجت زراعتی، محمد رضا صادقی، آرش اخلاقی، نغمه ضیایی، فریبا فاتحی، مریم چمری،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده

آرتریت روماتوئید یک بیماری سیستمیک مزمن با علت نامعلوم است. در سالهای اخیر تحقیقات زیادی بر روی تاثیر احتمالی رادیکالهای اکسیژن بر بیماری‌زایی و ایجاد آرتریت روماتوئید انجام شده است. این مطالعه نیز با هدف تعیین میزان فعالیت آنزیم آنتی‌اکسیدانی کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز گلبولهای قرمز بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در مقایسه با افراد سالم صورت گرفت.
روش بررسی: در یک مطالعه مورد- شاهدی60 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید در محدوده سنی 75-18 سال با 60 فرد سالم همگون از نظر جنس و سن مورد بررسی قرار گرفتند. اندازه‌گیری فعالیت کاتالاز بر اساس سنجش اسپکتروفتومتری و تجزیه H2O2، اندازه‌گیری فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز گلبولهای قرمز بر اساس سنجش اسپکتروفتومتری و تشکیل گلوتاتیون اکسید می باشد، اندازه‌گیری فعالیت سوپر اکسید دیسموتاز با استفاده میزان مهار واکنش گزانتین و گزانتین اکسیداز بوسیله سوپر اکسید دیسموتاز و CRP و RF بر اساس لاتکس و آگلوتیناسیون انجام گردید نتایج با استفاده از نرم‌افزار آماریSPSS 11.5 و آزمون های t-test و Chi-Squareبا سطح معنی داری 05/0 بررسی گردید.
یافته‌ها: در بیماران، کاهش معنی‌دار میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز، هموگلوبین و هماتوکریت، نسبت به گروه شاهد دیده ‌شد همچنین سوپر اکسید دیسموتاز بطور غیر چشمگیری کاهش یافت. در افراد مورد بررسی بین متغیرهای گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز سرم با متغیرهای وابسته CRPو RF همبستگی معنی‌دار و معکوسی وجود داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج فوق نشان دهنده اهمیت استرس اکسیداتیو در بیماری و التهاب می باشد.


محمد یوسف اعرابی مقدم، سید محمود معراجی، حجت مرتضائیان،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده

تترالوژی فالوت شایع‌ترین آنومالی سیانوتیک مادرزادی قلبی است. پیشرفت‌های اخیر در شناسایی و درمان این بیماران سبب شده است که تعداد زیادی از این بیماران به سنین بلوغ برسند. عملکرد سیستولی و دیاستولی هر دو بطن در تعدادی از بیماران حتی در صورت عمل جراحی ترمیمی کامل بیماران تترالوژی فالوت با پچ ترانس آنولار مختل می‌گردد. هدف این مطالعه بررسی عملکرد مرکب و همزمان دیاستولی و سیستولی هر دو بطن با استفاده از اندکس نمایه قلبی به روش داپلر اکوکاردیوگرافی یا Tei Index است.که مرکب از زمانهای ایزوولومیک دیاستولی و زمان جهش بطنی است و یک نمایه از عملکرد کلی بطنی است که به روش داپلر اکوکاردیوگرافی محاسبه می‌شود.

روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه 68 بیمار (36 نفر مذکر و 32 نفر مونث) با متوسط سنی 4± 5/7 سال است که سابقه قبلی ترمیم جراحی تترالوژی فالوت با پچ ترانس آنولار دارند. این بیماران به طور تصادفی انتخاب و به روش داپلر اکوکاردیوگرافی بررسی شدند.

یافته‌ها :57  بیمار یعنی 84% بیماران مبتلا به نارسایی خفیف و متوسط دریچه ریوی و11 بیمار یعنی 16% بیماران مبتلا به نارسایی شدید دریچه ریوی بودند. اندکس نمایه بطنی در بطن راست به طور مشخصی در بیماران با نارسایی شدید ریوی (18/0±54/0)در مقایسه با بیماران با نارسایی خفیف و متوسط( 11/0±24/0) افزایش یافته است. (با 01/0P<) اندکس نمایه بطن چپ نیز در بیماران با نارسایی شدید دریچه ریوی (22/0±46/0) در مقایسه با بیماران با نارسایی خفیف تا متوسط دریچه ریوی افزایش یافته است. (14/0±32/0 با 05/0P< ).

نتیجه‌گیری: نارسایی دریچه ریوی یک عارضه شایع و جدی پس از ترمیم تترالوژی فالوت با پچ ترانس آنولار است.


پرویز دریایی، فرزاد واقف داوری، محمدرضا میر، ایرج حریرچی، حجت سلماسیان،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

در اکثر روش‌های جراحی رزکسیون مری به‌طور روتین از لوله بینی‌معدی استفاده می‌شود. با توجه به عوارض بسیار استفاده از این لوله و زیر سؤال بودن آثار مفیدی که به آن نسبت داده می‌شود و کمبود مطالعات در این زمینه به‌خصوص در بیماران مبتلا به کانسر مری در این مطالعه قصد داریم لزوم استفاده از این لوله را بررسی نماییم.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در انستیتو کانسر بیمارستان امام‌خمینی انجام شد. 40 نفر از مبتلایان به کانسر مری بعد از عمل جراحی ازوفاژکتومی به‌طور تصادفی به دو گروه دارای لوله NG و بدون لوله به‌علاوه تجویز متوکلوپرامید تقسیم ‌شدند. تمام بیماران بعد از عمل تحت درمان با هپارین،رانیتیدین و آنتی‌بیوتیک قرار گرفتند. در مواردی که از لوله NG استفاده نشده بود و در بیمارانی که لوله آنها کشیده شده بود در صورت اتساع شکم یا استفراغ‌های مکرر لوله NGگذاشته شد. CXRبعد از عمل برای تمام بیماران گرفته شد و تمام بیماران تحت فیزیوتراپی تنفسی قرار گرفتند. متغیرهایی که برای هر فرد ثبت می‌شدند شامل زمان دفع اولین گاز، زمان دفع اولین مدفوع، زمان سمع صداهای روده‌ای، تعداد روزهای بستری بعد از عمل، تهوع و استفراغ، اتساع شکم، عوارض ریوی، عوارض زخم، نشت آناستوموز و نیاز به گذاشتن مجدد لوله NG بودند.
یافته‌ها: برای 22 نفر لوله NG گذاشته شد در حالی که در 18 نفر از لوله استفاده نشد. بروز نشت آناستوموز در گروه دارای لوله NG به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه دیگر بود. بقیه عوارض هیچ تفاوتی بین دو گروه نداشتند. میانگین زمان‌ دفع گاز، دفع مدفوع، سمع صداهای روده‌ای و روزهای بستری در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت. دو گروه از نظر نیاز به گذاشتن مجدد لوله NG تفاوتی نداشتند. مرگ بعد از عمل تفاوت معنی‌داری در دو گروه نداشت.
 نتیجه‌گیری: استفاده روتین از لوله
 NG بعد از عمل برای تمام بیماران توصیه نمی‌شود و ‌به‌نظر‌ می‌رسد بهتر است در مورد استفاده از این لوله بسته به شرایط هر بیمار تصمیم‌گیری شود


لیلی چمنی تبریز، محمود جدی تهرانی، حجت زراعتی، سهیلا عسگری، مجید ترحمی، محسن معینی، جمیله قاسمی،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: کلامیدیا تراکوماتیس یکی از عوامل ایجادکننده عفونت‌های منتقله از راه تماس جنسی است که می‌تواند بی‌علامت و یا همراه با علایم باشد. PCR روی نمونه ادرار یک تست تشخیصی بسیار حساس و غیرتهاجمی برای غربالگری وجود عفونت کلامیدیایی می‌باشد. هدف این مطالعه تعیین شیوع عفونت ادراری تناسلی کلامیدیا تراکوماتیس در زنان متاهل و بررسی اهمیت غربالگری زنان از نظر آلودگی بدون علامت به این عفونت می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه به‌صورت توصیفی- تحلیلی و به‌طور مقطعی بر روی 991 زن متاهل تهرانی در سنین 42-15 سال انجام گرفت. ابزار تحقیق، پرسشنامه‌ و نمونه مورد استفاده، نمونه ادرار بود که به‌صورت روزانه جمع‌آوری و جهت استخراج DNA  و انجام PCR- RFLP به پژوهشکده ابن‌سینا منتقل گردید.

یافته‌ها: از 991 شرکت‌کننده، 127نفر (8/12%) دارای تست PCR مثبت بودند. میانگین سنی شرکت‌کنندگان 19/6±88/28 سال بود. عفونت در افراد دارای تحصیلات ابتدایی، شاغل و غیرباردار شیوع بیشتری داشت. در افرادی که از روش‌های پیشگیری از بارداری    استفاده می‌کردند شیوع عفونت بالاتر بود. عفونت در زنانی که از کاندوم استفاده می‌کردند بیش از سایر روش‌ها   شایع بود. براساس سابقه باروری، عفونت در افراد دارای سابقه ترشحات واژینال، درد زیر شکم، ناباروری و تولد نوزاد با وزن کم‌ شایع‌تر بود اما در افراد با سابقه سقط، زایمان زودرس و بارداری نابجا شیوع پایین‌تری داشت. براساس آنالیز انجام شده این تفاوت‌ها در هیچ مورد معنی‌دار نبود. 

نتیجه‌گیری: عفونت کلامیدیایی عفونتی شایع در جامعه مورد مطالعه است. براساس منابع موجود در جوامعی که فراوانی نسبی عفونت، بالای 4% است انجام تست غربالگری مورد نیاز می‌باشد؛ لذا به منظور کاهش بار بیماری در جامعه، غربالگری کلامیدیا می‌تواند به‌عنوان بخشی از برنامه‌های بهداشتی کشور در نظر گرفته شود.


آزاده میرفیض‌‌اللهی، شیرین فریور، محمد مهدی آخوندی، محمد حسین مدرسی، مهشید حجت، محمدرضا صادقی،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ایزوآنزیم GSTM و GSTP آنزیم گلوتاتیون S-ترانسفراز در سطح اسپرم انسان وجود دارند که در محافظت علیه استرس اکسیداتیو نقش دارد. هدف این مطالعه بررسی پلی‌مورفیسم ژن GSTP1 و GSTM1 و ارتباط آن با فعالیت آنزیم گلوتاتیون S-ترانسفراز و پارامترهای اسپرمی می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه روی 95 مرد مبتلا به الیگوآستنو تراتواسپرمی و 26 مرد نورمواسپرمی انجام گردید. آنالیز مایع منی بر اساس روش استاندارد WHO برای هر دو گروه انجام گرفت.پس از استخراج DNA ژنومی خون با استفاده از روش Salting out، پلی‌مورفیسم ژن GSTM1 با استفاده از Multiplex-PCR و پلی‌مورفیسم ژن GSTP1  به کمک روش PCR-RFLP بررسی گردید. سپس فعالیت آنزیم گلوتاتیون S-ترانسفراز در سطح اسپرم اندازه گیری شد.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ نول GSTM1 در گروه مورد و کنترل به ترتیب 1/52% و 8/53% بود. اختلاف فعالیت آنزیم گلوتاتیون S-ترانسفراز بین دو ژنوتیپ مثبت و نول GSTM1 در دو گروه معنی‌دار نبود. نتایج پلی‌مورفیسم ژن  GSTP1 نشان داد همه نمونه‌های مورد بررسی دارای ژنوتیپ Ile/Ile در کدون 105 می‌باشند. فراوانی ژنوتیپ هموزیگوت Ala/Ala) 114 (، هتروزیگوت (Ala/Val 114)، هموزیگوت (Val/Val114) ژن GSTP1 در گروه الیگوآستنوتراتواسپرمی به ترتیب 1/81% و 9/17% و 1/1% و در گروه نورمو اسپرمی به ترتیب 5/88% و 5/11% و صفر بود.

نتیجه‌گیری: فقدان فعالیت آنزیمی مربوط به ژنوتیپ نول GSTM1 تاثیری بر پارامترهای اسپرمی و میزان فعالیت آنزیمی ندارد که ممکن است به دلیل فعالیت جبرانی سایر ایزوزیم‌های موجود در سطح اسپرم از جمله GSTP1 باشد که خود میتواند مربوط به افزایش بیان ژن GSTP1 در مواجهه با استرس اکسیداتیو باشد.


حجت مرتضاییان لنگرودی، محمد راد گودرزی، پریدخت نخستین داوری، اکبر شاه محمدی، سید محمد معراجی، محمد یوسف اعرابی،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: کوارکتاسیون آئورت به تنگی آئورت اطلاق می‌شود. توافق بر سر بهترین روش درمانی حاصل نشده است. هدف از این مطالعه که اولین مطالعه در کشور ما می‌باشد بررسی کاربرد استنت در درمان کوارکتاسیون به‌ویژه در سن کمتر از ده سال و وزن کمتر از 25 کیلوگرم است.

روش‌بررسی: گروه سنی کمتر از 18 سال که طی سال‌های 89-1383 جهت درمان کوارکتاسیون- ری کوارکتاسیون درمرکز قلب شهید رجایی استنت‌گذاری شدند از نظر کارایی و عوارض این روش درمانی بررسی شد.

یافته‌ها: مطالعه ما با پی‌گیری شش ماهه روی 53 بیمار کمتر از 18 سال صورت گرفت. جمعاً 54 مورد استنت‌گذاری موفق در 53 بیمار انجام شد. متوسط سنی بیماران 2/4±6/11 سال بود که از این تعداد (32%)17 نفر زیر 10سال و (68%)36 نفر بیشتر یا مساوی آن بودند. متوسط وزن بیماران 18±24/39 کیلوگرم بود که (30%)16 نفر زیر 25 کیلوگرم و (70%)37 نفر بالای آن بودند (001/0p<). پیک گرادیان سیستولی قبل و پس از کاتتریزاسیون به ترتیب 07/17±26/46 و 19/0±03/1 میلی‌متر جیوه بود. این تفاوت معنی‌دار در گرادیان قبل و پس از استنت‌گذاری در زیر گروه‌های کوارکتاسیون ناتیو، کمتر از 25 کیلوگرم و زیر 10 سال فرقی نداشت (001/0p<). عوارض در (44%)24 نفر اتفاق افتادند که جز در دو مورد، بقیه مینور بودند.

نتیجه‌گیری: استنت‌گذاری کوارکتاسیون آئورت با توجه به تجارب تیمی در مراکز مختلف توام با پیشرفتی چشمگیر، همراه با کاهش عوارض بوده، حتی در گروه سنی کودکان، بیماران کمتر از 25 کیلوگرم و سن کمتر از 10 سال قابل استفاده است.


ام‌البنین پاک‌نژاد، سیده امینه حجتی، مرضیه پازوکی،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: آسم (Asthma) یک بیماری تهدید‌کننده حیات است که می‌تواند با اسپاسم و انسداد راه‌های هوایی سبب مرگ شود. جهت تشخیص آسم در کنار علایم بالینی نظیر خس‌‌خس سینه، تنگی نفس حمله‌ای، سرفه مزمن و یا سرفه به‌دنبال تماس با هوای سرد و یا به‌‌دنبال فعالیت وجود معیار اسپیرومتری نیز لازم می‌باشد. اما رابطه نتایج تست متاکولین مثبت با علایم تنفسی مشخص نمی‌باشد. هدف این مقاله بررسی رابطه بین نتایج تست متاکولین و با علایم تنفسی بیماران و آلرژی می‌باشد.

روش بررسی: در مطالعه ما 146 بیمار با علایم تنفسی در یک مطالعه مقطعی تحت بررسی قرار گرفتند. جمعیت تحت مطالعه عبارت بودند از بیماران دارای علایم بیماری‌های تنفسی نظیر سرفه مزمن، خس‌خس سینه، تنگی‌نفس که در معاینه بالینی نرمال بوده و اسپیرومتری پایه نرمال داشتند و با توجه به‌نتایج تست متاکولین به دو گروه تست مثبت و منفی تقسیم شدند و رابطه نتایج تست با علایم تنفسی بررسی شد.

یافته‌ها: تعداد 146 بیمار وارد مطالعه شدند که 59 بیمار (4/40%) مونث و 87 بیمار (6/59%) مذکر بودند. میانگین سن بیماران تحت مطالعه 8/13±8/33 سال بوده است. 61 بیمار (8/41) تست مثبت داشتند و بین سابقه آلرژی و خس‌خس سینه و سن با نتایج تست ارتباط معنی‌داری وجود داشت. بین سایر علایم بالینی با نتایج تست متاکولین ارتباط معنی‌داری دیده نشد.

نتیجه‌گیری: تست متاکولین بهترین روش برای رد تشخیص آسم در افرادی است که تست عملکرد ریه نرمال دارند اما با توجه به علایم بالینی نمی‌توان آسم را به‌صورت قطعی رد کرد اما در افراد زیر 30 سالی که با خس‌خس سینه و سابقه آلرژی مراجعه می‌کنند احتمال مثبت شدن تست زیاد است.


ملیحه حسن‌زاده مفرد، فاطمه همایی، حبیب‌الله اسماعیلی، صدیقه آیتی، حجت نقوی ریابی،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سارکوم‌های ژنیتال زنان تومورهایی نادر و بدخیم‌ترین گروه تومورها با منشاء مزودرمال هستند. اطلاعات موجود در مورد پاتوژنز، ریسک فاکتورها، درمان بهینه و نتایج درمانی این بیماری‌ها ناچیز است. در نتیجه بر آن شدیم خصوصیات کلینیکوپاتولوژیک مربوط به بیماران مبتلا به سارکوم ژنیتال را مورد بررسی قرار دهیم.

روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- مقطعی گذشته‌نگر است. پرونده 43 بیمار که با تشخیص سارکوم ژنیتال زنانه طی مدت 16 سال (از سال 1370 تا سال 1385) تحت درمان قرار گرفته بودند بررسی شد و اطلاعات استخراج گردید.

یافته‌ها: سن متوسط بیماران ما 95/46 سال (77-3 سال) و شایع‌ترین شکایت در این بررسی خون‌ریزی واژینال غیرطبیعی (8/69%) بود. میانگین مدت زمان سپری شده از شروع علایم تا تشخیص بیماری برابر 53/8 ماه (36-1 ماه) بود. هیستولوژی تومورها در مطالعه ما شامل 34 مورد لیومیوسارکوم (1/79%)، هشت مورد سارکوم استرومای آندومتر (6/18%) و یک مورد امبریونال رابدومیوسارکوما (3/2%) بود. سه بیمار (7%) در Stage I، 20 بیمار (5/46%) در Stage II، شش بیمار (14%) در Stage III و 14 بیمار (6/32%) در Stage IV قرار داشتند. 85/48% کمورادیوتراپی استفاده کرده بودند.

نتیجه‌گیری: اکثریت بیماران ما بسیار دیر مراجعه کرده بودند و یا به علت نادر بودن بیماری تشخیص دیررس انجام شده بود. به همین دلیل در هر بیمار با خونریزی غیرطبیعی خصوصاً پس از یائسگی که در سونوگرافی توده رحمی گزارش شده است باید به فکر این بیماری باشیم.


اکبر شاه محمدی، حجت مرتضاییان، محمدرضا علیپور،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: امروزه درمان انتخابی برای جابه‌جایی عروق بزرگ عمل تعویض شریانی است ولی بعضی کودکان کاندیدای مناسبی برای این عمل نیستند که در این موارد عمل زنینگ (Senning) مناسب است، لذا پیش‌آگهی این جراحی باید بهتر شناخته شود.

روش بررسی: روش این مطالعه آینده‌‌نگر بوده و 65 بیمار که از سال 88-1381 در بیمارستان قلب شهید رجایی تحت عمل زنینگ قرار گرفتند به‌مدت یک‌سال پی‌گیری شدند.

یافته‌ها: 9/16% مرگ زودرس و 5/1% مرگ دیررس وجود داشت. 8/51% از موارد مرگ زودرس مربوط به عمل زنینگ ساده، 9/38% آن مربوط به زنینگ همراه بستن نقص دیواره بین بطنی با یا بدون رفع تنگی دریچه شریان ریوی، 3/9% مربوط به زنینگ پالیاتیو بود. شایع‌ترین آریتمی ریتم پیوست‌گاهی بود (5/18%). 15% بیماران انسداد زنینگ و 7/1% آن‌ها نشت بافل دهلیزی داشتند. صرف‌نظر از موارد مورتالیتی سه نفر (7/5%) نارسایی دریچه سه‌لتی قابل ملاحظه داشتند. 3/13% بیماران نارسایی بطن راست داشتند که اکثر موارد آن (5/37%) در عمل زنینگ همراه بستن نقص دیواره بین بطنی بود. صرف‌نظر از موارد مورتالیتی یک نفر (9/1%) سیانوز بالینی و سه نفر (7/5%) تنگی‌نفس هنگام فعالیت داشتند و 3/94% بیماران در فانکشنال کلاس یک بودند.

نتیجه‌گیری: با توجه به این‌که اکثر موارد مرگ متعاقب زنینگ طی ماه اول و به‌خصوص در روز دوم اتفاق افتاده توجه به مرحله بلافاصله پس از عمل حایز اهمیت است. اکثر بیماران طی یک‌سال پس از عمل نارسایی دریچه سه‌لتی یا نارسایی بطن راست نداشتند که حاکی از پیش‌آگهی امیدوار کننده‌ای برای این بیماران است.


پریدخت نخستین داوری، حجت مرتضائیان لنگرودی، حمیدرضا قائمی،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: تنگی ایزوله دریچه شریان ریوی 10-8% از نقایص مادرزادی قلب را تشکیل می‌دهد. این مطالعه برای بررسی نتایج بالن والولوپلاستی پولمونر در کودکان انجام شده است.

روش بررسی: 78 بیمار تحت بالن والولوپلاستی قرار گرفتند. در پی‌گیری طی فواصل یک روزه، یک، سه و شش ماهه و یک‌ساله گرادیان سطح دریچه از طریق اکوکاردیوگرافی اندازه‌‌گیری شد. بیماران به دو دسته بدون تنگی ناحیه انفاندیبول و با تنگی ناحیه تقسیم شدند. گروه با تنگی ناحیه انفاندیبول نیز به دو دسته دریافت‌کننده ایندرال و بدون ایندرال تقسیم‌بندی شدند.

 یافته‌ها: از 78 بیمار، 35 مورد (9/44%) مونث و 43 مورد (1/59%) مذکر بودند. وزن بیماران در محدوده 8/8±18/16 کیلوگرم و سن بیماران 5/3±29/4 سال بود. گروه بدون تنگی انفاندیبولار 33 مورد (43%) و با تنگی انفاندیبولار 45 مورد (57%) این دو گروه از نظر سن، جنس، وزن، نوع بالن استفاده شده و نسبت سطح بالن به سطح بدن و شدت نارسایی دریچه ریوی (PR) با هم اختلاف معنی‌داری نداشتند. از میان 45 بیمار با تنگی انفاندیبول 27 بیمار (60%) به مدت شش ماه تحت دریافت ایندرال قرار گرفتند و 18 بیمار (40%) ایندرال نگرفتند. در این دو گروه هم بعد از بالن گرادیان به صورت معنی‌داری افت کرد (0001/0P<). در گروه دریافت کننده ایندرال سیر نزولی دایمی و شدیدتر بود. نسبت سطح بالن به سطح بدن با شدت PR متوسط و شدید رابطه معنی‌داری داشت (015/0=P).

نتیجه‌گیری: بالن والولوپلاستی روش درمانی مؤثر برای تنگی پولمونر است. گرادیان باقی‌مانده در ناحیه انفاندیبول متعاقب بالن والولوپلاستی پولمونر به مرور زمان کاهش پیدا می‌کند. تجویز ایندرال به تسریع این روند کمک می‌کند.


حجت ا... جعفری فشارکی، فاطمه‌السادات نیری، پروین اکبری اسبق، الهه امینی، مجتبی صداقت،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در حال حاضر به‌طور عمده از ایبوپروفن برای بستن مجرای شریانی باز (PDA) استفاده می‌‌شود ولی، مطالعات اندکی در پیدا کردن دوزهای مؤثرتری از ایبوپروفن انجام شده است. به همین دلیل بر آن شدیم تا با انجام یک مطالعه مداخله‌ای با مقایسه ‌دوز معمول ایبوپروفن با دوز جدیدی از آن، به دوز موثرتری دست پیدا کنیم.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی شاهددار تصادفی شده، 60 نوزاد مبتلا به PDA تأیید شده با اکوکاردیوگرافی از طریق تصادفی‌سازی در دو گروه 30 نفری تقسیم و بررسی شدند. به یک گروهmg/kg 10 ایبوپروفن به عنوان دوز اولیه در روز اول و دو دوز mg/kg5 در دو روز متوالی و به گروه دیگر دوزmg/kg 15 به عنوان دوز اولیه در روز اول و دو دوزmg/kg 5/7 در دو روز متوالی تجویز گردید و میزان بسته شدن PDA و عوارض درمانی در دو گروه مقایسه شد.
یافته‌ها: 30 نفر (100 درصد) از نوزادان در گروه 15 میلی‌گرم و 23 نفر (7/76 درصد) در گروه 10 میلی‌گرم دارای پاسخ درمانی بودند و نیاز به انجام مداخله جراحی پیدا ننمودند که اختلاف آماری معنی‌داری را بین دو گروه نشان می‌داد (011/0P=) و بیش‌ترین پاسخ به درمان در دو گروه مورد بررسی بعد از 24 ساعت از تجویز دوز اول دارو بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از دوز بالاتر ایبوپروفن اثربخشی موثرتری در درمان باز ماندن مجرای شریانی در نوزادان دارد و سبب کاهش معنی‌داری در میزان فراوانی موارد نیازمند جراحی می‌شود، ولی عوارض دارویی چندانی را در قیاس با دوز معمول این دارو ایجاد نمی‌نماید.


سعیده داوری، سید علیرضا طلایی، منصوره سلطانی، حجت‌الله علایی، محمود سلامی،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت قندی بر پارامترهای متابولیک که منعکس‌کننده سطح شاخص‌های پلاسما هستند تأثیر می‌گذارد. این بیماری از طریق عوامل استرس اکسیداتیو بر عملکردهای سیستم عصبی از جمله یادگیری و حافظه اثر می‌گذارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که پروبیوتیک‌ها اثرات آنتی‌اکسیدانی دارند. مطالعه حاضر به‌منظور بررسی اثر پروبیوتیک‌ها بر یادگیری و حافظه فضایی و فاکتورهای استرس اکسیداتیو در موش‌های صحرایی دیابتی طراحی شد.
روش بررسی: این تحقیق تجربی در 40 رأس موش صحرایی نر که به‌طور تصادفی به چهار گروه 10 تایی سالم- کنترل؛ کنترل غیردیابتی (CO)، سالم- پروبیوتیک؛ کنترل غیردیابتی دریافت‌کننده پروبیوتیک (CP)، دیابت- کنترل؛ کنترل دیابتی (DC) و دیابت- پروبیوتیک؛ کنترل دیابتی دریافت‌کننده پروبیوتیک (DP) تقسیم شدند، انجام شد. مکمل پروبیوتیک شامل باکتری‌های لاکتوباسیلوس فرمنتوم و اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس با 1010Colony Forming Unit (CFU)~ برای هر باکتری، همراه با آب آشامیدنی، هر 12 ساعت، به‌مدت هشت هفته تجویز شد. یادگیری و حافظه فضایی توسط ماز آبی موریس و انسولین و فاکتورهای استرس اکسیداتیو (8- هیدروکسی2- داکسی گوانوزین؛ 8-OHdG و سوپراکسید دیسموتاز؛ SOD) با کیت‌های آزمایشگاهی ارزیابی شدند.
یافته‌ها: دریافت مخلوط پروبیوتیک‌ها اختلال ایجاد شده در روند یادگیری (008/0P=) و میزان تثبیت حافظه فضایی (01/0P=) موش‌های صحرایی دیابتی را بهبود داد. هم‌چنین باعث افزایش انسولین (0001/0P<)، افزایش فعالیت   آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (007/0P=)، کاهش قندخون (006/0P=)، و کاهش فاکتور 8-OHdG (0001/0P<) سرم آن‌ها شد.
نتیجه‌گیری: مکمل‌های پروبیوتیک، سطح انسولین و گلوکز سرم را در بیماری دیابت به سطح نرمال نزدیک کرده و باعث افزایش ظرفیت آنتی‌اکسیدانی می‌شوند. درمان با پروبیوتیک‌ باعث بهبود روند یادگیری و حافظه فضایی موش صحرایی دیابتی می‌شود. ارتباط بین پدیده‌های متابولیک و عملکردهای رفتاری نیاز به بررسی بیش‌تر دارد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb