جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای حسین باقری

حسین باقری، محمد اکبری، غلامرضا علیائی، سعید طالبیان، فرزانه جعفری،
دوره 59، شماره 3 - ( 3-1380 )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه دو فرکانس مختلف تحریک الکتریکی اعصاب از طریق پوست T.E.N.S) Transcutaneous Electrical Nerve stimulation) بر تحریک پذیری رفلکس هافمن H-Reflex ثبت شده از عضله گاستروسولئوس در افراد سالم بود. تعداد 40 نفر داوطلب خانم بین سنین 20 تا 30 سال به روش شبه تجربی در این بررسی شرکت نمودند. در 20 نفر از افراد جریان TENS با فرکانس 100 هرتز و در 20 نفر دیگر TENS با فرکانس 2 هرتز بر درماتوم اولین عصب ساکرال S1 در ناحیه خلف ساق اعمال گردید. تحریک پذیری رفلکس نورون حرکتی آلفا با اندازه گیری دامنه رفلکس هافمن (Peak to Peak Amplitude H max/2) قبل و بعد از کاربرد TENS مورد ارزیابی قرار گرفت. اندازه گیری و ثبت رفلکس H به روش هیوگون (1973) قبل از کاربرد TENS و یک دقیقه و پنج دقیقه و ده دقیقه بعد از کاربرد TENS انجام می گرفت. جریان TENS به مدت 30 دقیقه با فرکانس 100 هرتز در گروه الف و فرکانس 2 هرتز در گروه ب بکار رفت. برای مقایسه دوبدو میانگین متغیرها از روش (Multiple Paired T test (a=0.00825 استفاده گردید. نتایج حاصل از این بررسی نشان دهنده کاهش قابل توجه دامنه رفلکس هافمن بعد از کاربرد جریان TENS با فرکانس 100 هرتز در مقایسه با قبل از کاربرد جریان می باشد و این اثر تا مدت 10 دقیقه بعد از کاربرد TENS باقی بود. در صورتیکه بدنبال کاربرد TENS با فرکانس 2 هرتز افزایش در دامنه رفلکس هافمن مشاهده گردید. با مقایسه دامنه رفلکس در مراحل پنج و ده دقیقه اختلاف معناداری مشاهده نگردید و اثر این جریان تا قبل از 5 دقیقه از بین رفته بود. این نتایج نشان می دهد که تحریک الکتریکی TENS با فرکانس 100 هرتز اثرات مهاری بر تحریک پذیری رفلکسی نورون حرکتی آلفا دارد. این اثر همچنان تا ده دقیقه بعد از کاربرد TENS باقی است. در صورتیکه استفاده از جریان TENS با فرکانس 2 هرتز اثرات تسهیلی بر تحریک پذیری رفلکسی نورون حرکتی آلفا دارد و این اثر کوتاه مدت بوده و قبل از 5 دقیقه به سطوح اولیه برگشته است.


رویا ابوالفضلی، حسین باقری، امیرحسین سلطانی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: یکی از مفیدترین تستهای الکتروفیزیولوژیک در زمینه بررسی سیستم شنیداری، تست پاسخهای برانگیخته شنیداری ساقه مغزی A.B.R) Auditory Brainstem Response) می باشد، بطوریکه امروزه این تست در کلیه کلینیکهای رادیولوژی، نورولوژی به عنوان یک تست ممتاز در مجموعه تستهای تشخیصی ضایعات عصب شنوائی و یا ضایعات مغزی بکار می رود. گروهی از محققین اعتقاد دارند که نتایج بدست آمده با پلاریته های مختلف دارای اختلاف قابل ملاحظه ای نمی باشند و برعکس گروهی دیگر معتقدند که مشخصا امواج (A.B.R) تحت تاثیر پلاریته واقع می شوند. وجود این تناقض لزوم پژوهش بیشتر پیرامون پلاریته را مشخص تر می سازد.

مواد و روشها: این پژوهش بر روی 148 بیمار و 296 گوش صورت پذیرفته است که از این تعداد 75 نفر مرد و 73 نفر زن بوده اند.

یافته ها: نتایج (A.B.R) این بیماران که با سه پلاریته انبساطی، انقباضی و متناوب بدست آمده با یکدیگر مقایسه شده است. از این تعداد 69 نفر در هر گوش دارای شنوائی طبیعی بوده و نتایج تست (A.B.R) آنها نیز نرمان بوده که در دسته بندی طبیعی طبقه بندی شده اند. 17 نفر از بیماران مبتلا به ضایعه رتروکوکلئر بوده اند که توسط پزشک متخصص و نتایج تستهای رادیولوژیک و سایر تستهای پاراکلینیک برای آنها تشخیص ضایعه رتروکوکلئر داده شده و توسط تست (A.B.R) وجود ضایعه در این افراد ثابت شده است. زمان نهفتگی امواج (V ،III ،I) و فاصله بین موج I تا V در سه گروه نرمال، کوکلئر و رتروکوکلئر محاسبه گردید. این طبقه بندی براساس میزان شنوائی در اودیومتری تون خالص در سه فرکانس 1000 و 2000 و 4000 هرتز (Hz) و محل ضایعه صورت گرفته است. نتایج نشان داد که زمان نهفتگی موج I در سه پلاریته مختلف از نظر آماری دارای اختلاف معنی داری می باشد (P<0.05) ولی امواج III و V و زمان نهفتگی بین امواج I تا V اختلاف قابل توجهی در سه پلاریته ذکر شده ندارند.

نتیجه گیری و توصیه ها: نکته قابل توجه این بود که زمان نهفتگی و امواج ثبت شده در پلاریته انبساطی Rarefaction درمقایسه با دو پلاریته دیگر از ثبات بیشتری برخوردار بودند.


رویا ابوالفضلی، نوشین مکاری، حسین باقری، مهناز احمدی،
دوره 62، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: یکی از اختلالات مهم در جریان وقوع بیماری های عروقی مغز، آسیب و اختلال در سیستم مرکزی شنوایی می باشد و باتوجه به وسعت و محل ضایعه، بیمار ممکن است دچار علایم واضحی از درگیری در سیستم شنوایی بوده یا هیچگونه اختلال مشخص و واضحی دال بر درگیری سیستم شنوایی نداشته باشد که در این حالت ممکن است حتی آزمون های رادیولوژیکی همچون سی تی اسکن ضایعه ای را نشان ندهد و با انجام آزمون های رایج شنوایی، نتایج غیرطبیعی بدست نیاید ولی به مرور و با گذشت زمان عوارض افت عملکرد سیستم مرکزی شنوایی در وی آشکار گردد. در پژوهش حاضر سعی گردیده است تا با یکی از آزمون های مرکزی شنوایی بنام آزمون جملات رقابتی، عملکرد این سیستم را در بیماران مبتلا به سکته مغزی که هیچگونه شکایتی از شنوایی خود نداشتند را ارزیابی نماییم.

مواد و روش ها: در این تحقیق مقطعی-تحلیلی، 30 نمونه سالم (15 مرد و 15 زن) و 40 بیمار مبتلا به سکته مغزی در سه گروه، 16 بیمار با سی تی اسکن غیرطبیعی و ضایعه در نیمکره چپ (11 مرد و 5 زن) و 14 بیمار با سی تی اسکن غیرطبیعی و ضایعه در نیمکره راست (5 مرد و 9 زن) و 10 بیمار با سی تی اسکن طبیعی (5 زن و 5 مرد) که همگی دارای معدل آستانه شنوایی طبیعی بودند و در رده سنی 50 تا 70 سال قرار داشتند انجام گردیده است. در گروه شاهد و مورد بمنظور اطمینان از شنوایی محیطی طبیعی، آزمون رایج ادیومتری صوت خالص، ادیومتری ایمیتنس و ادیومتری گفتاری (شامل آزمون دریافت کلمات دوسیلابی و میزان امتیاز آزمون تشخیص کلمات تک سیلابی) انجام شده و سپس بمنظور بررسی عملکرد سیستم مرکزی شنوایی از آزمون جملات رقابتی استفاده گردید.

یافته ها: در تمامی گروه های آزمایشی، میانگین امتیاز آزمون جملات رقابتی در گوش راست بیشتر از چپ بود. میانگین امتیاز در هر دو گوش بیماران مبتلا به سکته مغزی با میانگین امتیاز این آزمون در هر دو گوش فرد سالم، اختلاف معنی داری داشت (P<0.05). اختلاف معنی داری بین میانگین امتیاز آزمون جملات رقابتی خانم ها و آقایان در هر دو گوش مشاهده نگردید (P>0.05). باتوجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق، در بیماران مبتلا به سکته مغزی علیرغم وجود شنوایی نسبتا طبیعی و احراز درصد بالای امتیاز در آزمون های ساده گفتاری همچون آزمون تشخیص کلمات تک سیلابی، میانگین امتیاز آزمون جملات رقابتی در هر دو گوش نسبت به افراد سالم، افت معنی داری را نشان داد (P<0.05). نکته حائز اهمیت دیگر آنست که در برخی از بیماران مبتلا به سکته مغزی با وجود آنکه بررسی های رادیولوژیک رایج همچون سی تی اسکن، هیچگونه ضایعه آناتومیک و ساختاری را نشان نداده بود ولی با استفاده از آزمون مناسب مرکزی همچون آزمون جملات رقابتی، کاهش عملکرد سیستم شنوایی مرکزی مشاهده گردید.

نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج فوق حاکی از آن است که آزمون جملات رقابتی می تواند آزمون مناسبی در مجموعه آزمون های بررسی کننده سیستم شنوایی مرکزی در بیماران مبتلا به سکته مغزی در رده سنی 70-50 سال باشد.


سعید طالبیان، شیرین بهرامی، غلامرضا علیایی، حسین باقری، محمدرضا هادیان،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

هدف از این تحقیق مقایسه حداکثر و متوسط حداکثر گشتاور ایزوکینتیک عضلات اکسترنال واینترنال روتاتور شانه غالب و نسبت آنها طی انقباض کانسنتریک بین ورزشکاران حرفه ای تنیس و والیبال می باشد.
روش بررسی: این تحقیق روی 17 بازیکن حرفه ای که بیش از سه سال بطور ممتد در لیگ های برتر بازی می کنند انجام گرفت. هفت تنیسور و ده والیبالیست با دامنه سنی 28-18 سال در این پژوهش شرکت داشتند. در هر گروه هیچگونه ضایعه ای در مفصل شانه در طی سال گذشته گزارش نشده بود عمل گرم کردن به مدت پنج دقیقه توسط شولدر- ویل انجام شد، سپس از هر شخص خواسته می شد که پنج انقبـاض حـداکـثر کـانـسنـتریـک با دستگاه ایزوکینتیک Biodex system 3 در زاویـه 90 درجـه ابـداکسیون بازو در سه سرعت 120، 180 و210 درجه در ثانیه با استراحت 30 ثانیه انجام دهد. در تجزیه و تحلیل، حداکثر و متوسط حداکثر گشتاور سه انقباض میانی به عنوان مقدار مطلوب برای محاسبه قدرت و نسبت حداکثر گشتاور به وزن افراد جهت نرمال کردن گشتاور در نظر گرفته شدند.
یافته ها: با افزایش سرعت، حداکثر و متوسط سه حداکثر گشتاور عضلات روتاتور شانه در دو گروه به غیر از اینترنال روتاتور تنیس بازان کاهش می یابد (05/0P < ). تفاوت معنی داری در سه سرعت بین دو گروه ورزشکاران در حداکثر، متوسط سه حداکثر گشتاور عضلات روتاتور شانه و مقادیر نرمال شده گشتاور نسبت به وزن آنان وجود ندارد. همچنین نسبت عضلات اکسترنال به اینترنال اختلاف معنی داری را بین دو گروه در سرعت 210 درجه بر ثانیه نشان داد. (05/0P < )
نتیجه گیری: دو نوع فعالیت ورزشی تنیس و والیبال در زنان بر قدرت ایزوکینتیکی عضلات روتاتور شانه تاثیر چندانی ندارد. در سرعت بالا نسبت فعالیت عضلات اکسترنال به اینترنال در گروه تنیس بازان کاهش می یابد که نشان می دهد افزایش سرعت سبب بکارگیری بیشتر روتاتورهای داخلی در مقایسه با روتاتورهای خارجی در این گروه از ورزشکاران می شود.


سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، محمدرضا هادیان، حسین باقری، سیما مهرداد،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده

تغییرات کنترل حرکت در استفاده از محافظت کننده‌ها می‌تواند به درک و شناخت تاثیر آن در عملکرد انسان کمک نماید. پژوهش حاضر نگرشی دارد بر چگونگی استفاده از داینامومترها در جهت کمّی نمودن اندازه‌های الگوی حرکتی در رابطه با ستون فقرات به دنبال استفاده از کمربند کمری- خاجی.

روش بررسی: 50 زن سالم به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. دامنه حرکتی، حداکثر گشتاور ایزومتریک و تغییرات زاویه وقوع حداکثر گشتاور و سرعت حرکتی در نتیجه استفاده از کمربند کمری ـ خاجی در حرکات فلکشن و اکستنشن در حالتهای ایستاده و نشسته اندازه‌گیری و مقایسه شدند.

یافته‌ها: دامنه حرکتی ستون فقرات کمری در دو جهت فلکشن و اکستنشن در وضعیت‌های ایستاده و نشسته بعد از استفاده از کمربند کاهش معنی‌داری داشت (01/0p=). کاهش معنی‌دار حداکثر گشتاور ایزومتریک در حالتهای فلکشن نشسته و اکستنشن ایستاده و نشسته ملاحظه شد (01/0p=). فاز زاویه حداکثر گشتاور و سرعت در دو جهت فلکشن و اکستنشن در حالتهای ایستاده و نشسته تغییر معنی‌داری کردند (01/0p=).

نتیجه‌گیری: کمربند کمری خاجی سبب کاهش نیروهای وارده به سطح مهره‌های کمری می‌شود و با جابجایی زاویه وقوع حداکثر گشتاور و سرعت به ابتدای دامنه حرکتی احتمال بروز فشارهای طبیعی وارده را در شرایط استحکام مفصلی فراهم می‌آورد. این امر می تواند به کاهش استرسهای وارده به مفاصل خلفی ستون فقرات کمری منجر شود و محدودیتی را برای نیروها لحظه ای چندگانه در شروع حرکت مفصلی فراهم می‌سازد. در این شرایط از ضایعات مفصلی جلوگیری شده و از بروز استرسهای مکانیکال که سبب بیماریهای مفصلی می شوند جلوگیری به عمل می آورد.


سعید طالبیان، حسین باقری،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

در بسیاری از ضایعات وارده به مفاصل عدم ثبات حرکتی در حین فعالیت نقش عمده‌ای دارد. ثبات داینامیک در جهات مختلف در ستون فقرات کمری به دلیل ویژگی حرکات در سه محور و افزایش درجه آزادی از اهمیت زیادی برخوردار است. بیشترین فشار مفصلی اعم از فشارنده و سایشی در زمان بروز حداکثر گشتاور ایجاد می‌شود، لذا نقش مهمی در ثبات حرکت داینامیک دارد. این تحقیق متغیر فاز زاویه یا بروز حداکثر گشتاور و سرعت را شناسایی نموده و در ازای تغییر نیروهای وارده تخمینی از جابجایی آن دارد.
روش بررسی: تعداد 30 فرد سالم در این پژوهش شرکت کردند. آزمون شامل سه مرحله بود: 1- تکمیل پرسشنامه و آشنایی با آزمایش 2- آزمون حداکثر قدرت ایزومتریک در هر یک از سه محور حرکتی ستون فقرات 3- آزمون حرکات داینامیک با پنج تکرار در هر سه محور حرکنی شامل: بدون مقاومت و با مقاومت به میزان 25 و 50 درصد حداکثر گشتاور.
یافته‌ها: با افزایش مقاومت در هر کدام از سه محور افزایش گشتاور در حرکت داینامیک بوجود آمد (05/0
p<). اعمال مقاومت سبب شد فاز زاویه حرکتی حداکثر گشتاور و سرعت جابجا شود به نحوی که در هر سه محور حرکتی این جابجایی به سمت شروع دامنه خارجی حرکتی است و تفاوت معنی‌داری را نشان داد (05/0p<). همبستگی معنی‌داری بین فاز زاویه گشتاور و سرعت در سه محور وجود دارد (05/0p<).
نتیجه‌گیری: تغییرات فاز زاویه حداکثر گشتاور و سرعت حرکتی به دنبال افزایش مقاومت حرکت به سمت شروع دامنه خارجی در سه محور حرکتی یک رفتار کنترلی در سیستم پردازش حرکت در رفتار داینامیک می‌باشد و تابع یک الگوی بیومکانیکال نیست چرا که با تغییر جزء نیرو الگوی رفتار ثابت نبوده است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb