جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای حسین نوری

زهرا حیدری، باقر مینایی زنگی، سید محمد حسین نوری، محمد اکبری،
دوره 55، شماره 5 - ( 2-1376 )
چکیده

در مطاله حاضر، تاثیر سرب بر خصوصیات فراساختمانی سلول اندوتلیال جدار سینوزوئید در طحال جنین Rat مورد بررسی قرار می گیرد. آلودگی زیست محیطی سرب با پیشرفت صنعت، بطور بی رویه ای در حال افزایش است. این آلودگی به طرق مختلف حیات موجودات زنده را مورد تهدید قرار می دهد. دستگاه گردش خون و ایمنی در این میان از حساسیت خاصی برخوردار می باشد. 30 رت ماده و 6 رت نر از نژاد (Sprague Dawley) به طریق نمونه برداری تصادفی انتخاب می گردند. پس از جفت گیری و مشاهده پلاک واژینال، رتهای حامله به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم می گردند. از نخستین روز بارداری، گروه آزمایش محلول استات سرب 0/13% و گروه شاهد آب مقطر به عنوان آب آشامیدنی مصرفی روزانه دریافت می نمایند. پس از زایمان، نمونه طحال نوزاد در محلول گلوتارآلدهاید 0.02 تثبیت و پس از طی مراحل آماده سازی توسط میکروسکوپ الکترونی مورد مطالعه قرار می گیرد. بررسی الکترون میکروسکوپی در سلولهای اندوتلیال سینوزوئید، تغییرات مورفولوژیک میتوکندری، ظهور لیزوزوم های اولیه، ثانویه و اجسام مالتی وزیکولار و تورم شبکه آندوپلاسمی را نشان می دهد. به نظر می رسد که این تغییرات در اثر تداخل سرب با اعمال آنزیمی یا تجمع سرب در ارگانلهای سلولی مذکور باشد.


حمیدرضا محمودزاده ثاقب، عبدالرحمن دزفولیان، سیدمحمد حسین نوری، زهرا حیدری، پادماکارچیت نیس،
دوره 60، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده

مقدمه: روشهای استریولوژیک بمنظور به دست آوردن اطلاعات کمی در ارتباط با ساختمانهای سه بعدی از مقاطع بافتی بکار می روند. هدف پژوهش حاضر استفاده از تکنیک های جدید و بدون تورش استریولوژی جهت بررسی تغییرات حجم و تعداد گلومرولهای کلیه پس از کاربرد مزمن استات سرب بصورت کمی و در محیط سه بعدی می باشد. سرب یکی از فلزات سنگین است که اثرات منفی بر عملکرد کلیه دارد. این اثرات هم لوله ها و هم گلومرولها را درگیر می نماید. در مورد اثرات سرب روی بافت کلیه و گلومرولها مطالعات هیستولوژیک کیفی زیادی انجام شده است و در مواردی تغییر در حجم و تعداد گلومرولها گزارش شده است.

مواد و روشها: چهار گروه رت نر بالغ هر گروه (n=9) بصورت تصادفی انتخاب شد. گروههای آزمایش به ترتیب مورد تجویز محلول آشامیدنی استات سرب 0/5 درصد و 1 درصد به مدت 8 هفته قرار گرفتند، گروه شاهد آب مقطر و گروه شاهد مثبت محلول اسید استیک 0/4 درصد در همان مدت دریافت کردند. آنالیز استریولوژیک شامل تعیین حجم مرجع (Vrefrence) کسر حجمی گلومرولها (VVGlom) و حجم گلومرولها (VGlom) با استفاده از اصول کاوالیه انجام شد. چگالی عددی گلومرولها (NVGlom) و تعداد کل گلومرولها (NTGlom) نیز با روش دیسکتور فیزیکی محاسبه شد.

یافته ها: نتایج حاصل نشان می دهد تعداد گلومرولها در گروه مورد تجویز استات سرب 1 درصد کاهش معنی داری نسبت به گروههای شاهد و شاهد مثبت از خود نشان می دهد (P<0.05)، اما در گروه مورد تجویز استات سرب 0/5 درصد تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود. از طرف دیگر بدنبال مسمومیت با سرب حجم کل گلومرولها در هردو گروه مورد تجویز (0/5 درصد و 1 درصد) در مقایسه با گروههای شاهد و شاهد مثبت تفاوت معنی دار آماری از خود نشان می دهد (P=0.01).

نتیجه گیری و توصیه ها: بررسی حاضر نتایج تحقیقات هیستولوژیک مشاهده ای کیفی را با روشی دقیق و بدون سوگیری تایید نموده نشان دهنده تغییرات در تعداد و حجم گلومرولهای کلیه بدنبال مسمومیت با سرب می باشد.


ابراهیم نصیری، سید محمدحسین نوری موگهی، احمدرضا دهپور، فرید ابوالحسنی، حامد صادقی پور،
دوره 61، شماره 6 - ( 6-1382 )
چکیده

مقدمه: کلستاز انسدادی نوعی بیماری کبدی است که با تجمع اسیدهای صفراوی، افزایش تونوس اوپیوئیدهای درونساز، نیتریک اکساید و سیتوکین ها در پلاسما همراه است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات احتمالی هورمون های گنادوتروپین و میزان آپوپتوز سلول های زاینده در موش کلستاتیک می باشد.

مواد و روش ها: برای این مطالعه سه گروه موش صحرایی بکار بردیم: شاهد (بدون جراحی)، شاهد جراحی با Sham (جراحی بدون انسداد مجرای صفراوی) و گروه کلستاتیک (جراحی همراه با انسداد مجرای صفراوی). سه هفته بعد از انجام جراحی غلظت سرم هورمون های LH و FSH و تستوسترون توسط ایمونورادیومتریک اسی (IRMA) و آپوپتوز سلول های زاینده بیضه با روش TUNEL اندازه گیری شدند.

یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر کاهش معنی دار هورمون های LH و FSH و تستوسترون در گروه کلستاتیک نسبت به گروه های شاهد و شاهد-جراحی است. که در این رابطه میانگین غلظت هورمون FSH در موش های کلستاتیک نسبت به گروه های شاهد و شاهد-جراحی است (P<0.05). درحالیکه تغییر معنی داری در شاخص آپوپتوز گروه کلستاتیک نسبت به گروه های دیگر مشاهده نشد (P<0.19).

نتیجه گیری و توصیه ها: از نتایج این مطالعه حدس زده می شود که آپوپتوز سلول های زاینده بیضه موش های بالغ تنها وابسته به هورمون های گنادوتروپین و تستوسترون نیست بلکه فاکتورهای دیگری نیز ممکن است دخالت داشته باشند.


زهرا حیدری، حمیدرضا محمودزاده ثاقب، مهدی محمدی، سید محمدحسین نوری موگهی، علی عرب،
دوره 62، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: سفالومتری یکی از شاخه های مهم آنتروپومتری می باشد، که در تشخیص هویت، پزشکی قانونی، جراحی پلاستیک، ارتودنسی، باستان شناسی و تشخیص منشا نژادها کاربرد دارد. مطالعه حاضر بمنظور تعیین فنوتیپ های سر و صورت نوزادان پسر یک روزه دو گروه قومی بومی سیستانی و بلوچ ساکن شهرستان زاهدان، صورت گرفت.

مواد و روش ها: این مطالعه به روش مقطعی و بصورت توصیفی تحلیلی بر روی 420 نوزاد پسر یک روزه بومی (216 سیستانی و 204 بلوچ) که از لحاظ بالینی سالم بودند، در تابستان 1381 و در مرکز آموزشی درمانی قدس زاهدان انجام شد. در این مطالعه شاخص های سفالیک و پروسوپیک با روش سفالومتری کلاسیک تعیین گردید.

یافته ها: میانگین و انحراف معیار شاخص سفالیک در گروه های سیستانی و بلوچ بترتیب 4.8±83.67 و 4.77±83.64 و شاخص پروسوپیک 5.87±86.79 و 6.76±86.53 تعیین گردید. براساس شاخص سفالیک در گروه سیستانی تیپ غالب انواع براکی سفال (37%) و هیپربراکی سفال (37%) بود. در گروه قومی بلوچ نیز تیپ غالب سر هیپربراکی سفال (37.3%) و براکی سفال (3.35%) بود. براساس شاخص های پروسوپیک در گروه سیستانی تیپ غالب صورت اوری پروسوپیک (42.6%) و در گروه بلوچ نیز تیپ غالب صورت اوری پروسوپیک (39.2%) بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: این تحقیق نشان داد که اختلاف آماری معنی داری بین میانگین شاخص ها و انواع تیپ های سر و صورت در دو گروه قومی سیستانی و بلوچ ساکن در شهرستان زاهدان وجود ندارد (P<0.05). براساس این مطالعه مقطعی بنظر می رسد که بین نوزادان دو گروه قومی مذکور از نظر شاخص های سر و صورت شباهت هایی وجود دارد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb