جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای حصاری

مهوش حصاری، کامران منصوری، علی مصطفایی، علی بیدمشکی پور،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: آنزیم‌های پروتئولیتیک، خصوصاً کلاژنازها برای هضم ماتریکس خارج سلولی، جداسازی سلول‌ها و کشت اولیه مورد استفاده قرار می‌گیرند. با توجه به مشکلات تخلیص و مقدار کم کلاژنازها در منابع باکتریایی یا جانوری، یافتن منابع جدید و کم هزینه این آنزیم‌ها اهمیت دارد. به‌همین جهت در این مطالعه اکتینیدین که فراوان‌ترین پروتیین میوه کیوی است، تخلیص شد و مخلوط مناسبی از آن و تریپسین برای جداسازی سلول‌های اندوتلیال آئورت موش صحرایی به‌کار رفت.
روش بررسی:
سلول‌های اندوتلیال آئورت با استفاده از محلول هضمی شامل غلظت‌های متفاوت اکتینیدین (دو تا 16 میلی‌گرم در میلی‌لیتر) و تریپسین (3/0، 6/0، 2/1 و 4/2 میلی‌گرم در میلی‌لیتر) در زمان‌های مختلف (15 تا 90 دقیقه) جدا شدند و در محیط کشت DMEM کشت داده شدند. سلول‌های جداشده به‌واسطه خصوصیات مورفولوژیک و رنگ‌آمیزی ایمونوسیتوشیمی شناسایی شدند و درصد بقا به‌کمک آزمون تریپان بلو تخمین زده شد.
یافته‌ها: اکتینیدین در غلظت 10 میلی‌گرم در میلی‌لیتر به‌همراه تریپسین با غلظت 2/1 میلی‌گرم در میلی‌لیتر به‌مدت 60 دقیقه توانست سلول‌های اندوتلیال آئورت موش صحرایی را جدا کند. درصد بقای سلول‌های ذکر شده در این شرایط 90% تخمین زده شد. خصوصیات مورفولوژیک و ایمونوسیتوشیمی ماهیت سلول‌های جدا شده به‌عنوان سلول‌های اندوتلیال را تأیید نمود.
نتیجه‌گیری:
یافته‌ها نشان داد که مخلوط بهینه اکتینیدین و تریپسین اثرات سمی محسوسی بر سلول‌های جدا شده نداشته و گزینه‌ای مناسب و جدید برای جداسازی سلول‌های اندوتلیال آئورت موش صحرایی است.


کامبیز کامیاب حصاری، مریم غیاثی، آزیتا نیکو، محسن بیگلریان، سید مجتبی جمالی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: لنفوم اولیه پوستی به دو گروه لنفوم پوستی T-CELL و B-CELL تقسیم می‌شوند. این مطالعه به هدف تقسیم‌بندی هیستوپاتولوژیک و مشخص شدن مشخصات دموگرافیک بیماران ایرانی انجام گرفت.
روش بررسی: 234 بیمار مبتلا به لنفوم اولیه پوست که در مدت چهار سال به بیمارستان رازی، دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه نمودند مورد تحقیق قرار گرفتند. اطلاعات بیماران با مطالعه پرونده جمع‌آوری شد، لام‌ها و مدارک مجدداً مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: از میان 234 بیمار، تنها علامت بالینی بیماران، خارش پوستی و شایع‌ترین محل درگیری جنرالیزه گزارش شده است. 189 بیمار T-CELL و 45 بیمار B-CELL را داشتند، سن بیماران و برتری جنسی به هر دو نوع لنفوم در زمان تشخیص مشابه و با مردان بوده است.
نتیجه‌گیری: نتایج اطلاعات، رده‌بندی هیستوپاتولوژیک و دموگرافیک بیماران مبتلا به لنفوم اولیه پوست را فراهم می‌کند.


جواد هاشمی، زهرا حصاری، علیرضا گلشن،
دوره 75، شماره 1 - ( فروردین 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کلیوی مزمن تبدیل به یک بیماری همه‌گیر در سرتاسر جهان شده است. در نتیجه نقص کلیه در مرحله انتهایی هیپوکلسمی و هیپرفسفاتمی و در پی آن افزایش هورمون پاراتیرویید، در این بیماران رخ می‌دهد که در نهایت به هیپرپاراتیروییدیسم ثانویه منجر می‌شود. بنابراین بررسی روتین الکترولیت‌ها در این بیماران ضروری به‌نظر می‌رسد. پژوهش کنونی با هدف بررسی الکترولیت‌های موجود در بزاق در بیماران تحت دیالیز صورت گرفت تا نمونه بزاق به‌عنوان یک نمونه غیر‌تهاجمی برای آزمایشگاه‌های تشخیصی ارایه شود.

روش بررسی: در این مطالعه موردی-شاهدی که از مرداد تا مهر ۱۳۹۵ در بیمارستان امام علی (ع) شهر بجنورد انجام گردید، تعداد ۴۴ فرد بیمار دیالیزی و ۴۴ فرد سالم همسان‌سازی‌شده با آن‌ها، انتخاب شده و هموگلوبین، هماتوکریت، سطح آهن، فریتین، Total iron binding capacity (TIBC)، گلوکز خون، کلسترول، تری‌گلیسیرید، اوره، کراتینین، کلسیم، فسفر، پتاسیم و Parathyroid hormone (PTH) در خون آن‌ها و همچنین کلسیم، فسفر و پتاسیم در بزاق آن‌ها با روش‌های آزمایشگاهی روتین اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: کلسیم و فسفر در گروه بیماران دیالیزی بالاتر از گروه شاهد بود. همچنین سطح کلسیم، فسفر و پتاسیم در دو نمونه سرم و بزاق ارتباط معناداری ندارند، اما رابطه مثبتی بین PTH در سرم با فسفر و پتاسیم در بزاق مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: بزاق بیماران همودیالیزی سطح کلسیم و فسفر بالاتری نسبت به افراد سالم دارد و بنابراین می‌توانند مارکر مناسبی برای تشخیص باشند. افزون بر آن سطح PTH خونی با سطح فسفر و پتاسیم بزاقی در این بیماران ارتباط دارد که این دو الکترولیت بزاقی را به‌عنوان نماینده PTH در خون معرفی می‌کند.


سعیده پرورش، احمد انحصاری، سید علی معافی، مائده جعفری، فاطمه کرمی رباطی،
دوره 79، شماره 11 - ( بهمن 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ریفلاکس ادراری یکی از شایع‌ترین آنومالی‌های مادرزادی در کودکان است. هدف مطالعه حاضر، مقایسه فاصله دهانه حالب از خط وسط در کودکان با ریفلاکس ادراری و کودکان سالم بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی روی کودکان مبتلا به‌ پیلونفریت مراجعه‌‌کننده به بیمارستان افضلی‌پور از شهریور 1398 تا شهریور 1399 انجام شد. 20 کودک با ریفلاکس ادراری و 20 کودک سالم به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. فاصله دهانه حالب از خط وسط توسط دستگاه سونوگرافی Philips affinity 70 اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: در دو گروه، 95% کودکان، دختر بودند. میانگین سنی کودکان با ریفلاکس و کودکان سالم، به‌ترتیب، 58/2±8/5 و 54/1±75/4 سال بود. میانگین فاصله دهانه حالب از خط وسط در کودکان با ریفلاکس و کودکان سالم به‌ترتیب، 60/2±44/11 و 74/2±32/9 میلی‌متر بود (002/0=P).
نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه فاصله دهانه حالب از خط وسط در بیماران با ریفلاکس ادراری به میزان قابل‌توجهی بیشتر از حالب‌های غیر ریفلاکسی است، می‌تواند به‌عنوان یک روش غیر تهاجمی برای تشخیص وزیکویوترال ریفلاکس در کودکان مورد استفاده قرار گیرد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb