جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای خیاط

سیدفرامرز کریمیان، الهام خیاط،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

جهت بررسی رابطه بین مصرف قرص های ضد بارداری خوراکی و بروز سنگ کیسه صفراوی علامت دار، یک مطالعه مورد شاهد گذشته نگر ترتیب داده شد. روش کار، بررسی شیوع مصرف مدت و نوع قرص مصرف شده در دو گروه و سپس مقایسه آمارها بوده است. داوطلبان از بابت سایر عوامل موثر در سنگ کیسه صفرا شامل سن، اندکس قدی وزنی (BMI)، تعداد بارداری، سابقه خانوادگی سنگ کیسه صفرا، سابقه دیابت و سابقه افزایش چربی های خون نیز مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه مورد مطالعه شامل 80 بیمار مبتلا به سنگ کیسه صفرای علامت دار بستری در بیمارستان بعنوان گروه مورد و 200 بیمار بستری در بیمارستان بدون سابقه سنگ کیسه صفرا بعنوان گروه شاهد می باشد. یافته های پژوهش با استفاده از تست های X² و T-student تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که شیوع مصرف قرص در گروه مورد، کمی بیشتر از گروه شاهد می باشد، ولی این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نیست. همینطور هیچ اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه از بابت اندکس قدی-وزنی، سن، سابقه خانوادگی سنگ کیسه صفرا و سابقه بیماری قند بدست نیامد. بعلاوه اختلاف آماری معنی داری در مورد شیوع مصرف، مدت مصرف و نوع قرص مصرفی بین دو گروه بدست نیامد. دو گروه از نظر شیوع افزایش چربی خون با یکدیگر اختلاف آماری معنی داری داشتند. شیوع چربی خون بالا در گروه مورد افزایش نشان می داد (P<0.05). نهایتا ما هیچ ارتباطی بین شیوع مصرف، مدت مصرف و نوع قرص با بیماری سنگ کیسه صفرای علامت دار بدست نیاوردیم. بعلاوه هیچگونه تداخلی بین موارد فوق الذکر با فاکتورهای خطر در جهت ایجاد بیماری یافت نشد.


فاطمه خیاط سرکار، محمود شیرازی،
دوره 75، شماره 8 - ( آبان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس از شایعترین بیماری‌های مزمن سیستم عصبی مرکزی می‌باشد که فرد را با چالش‌های روان‌شناختی عمده‌ای روبه‌رو می‌کند. از این‌رو هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتار درمانگری شناختی به شیوه گروهی بر استقامت ذهنی و امید به زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی (Quasi-experimental study) با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود که از مهرماه تا آذرماه ۱۳۹۵ در مرکز انجمن ام‌اس شهر زاهدان انجام شد. نمونه شامل ۳۰ بیمار مبتلا به بیماری ام‌اس بود که به شیوه داوطلبانه انتخاب و به‌روش تصادفی به دو گروه (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی را در طی هشت جلسه هفتگی دریافت نمودند، ولی گروه کنترل هیچ نوع مداخله‌ای را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه امید به زندگی حلاجیان و پرسشنامه استقامت ذهنی (MTQ-48) بود.
یافته‌ها: برای همسانی گروه‌ها از نظر سن و تحصیلات به‌ترتیب از آزمون  t-test Student’ و Chi-square test استفاده شد که تفاوت معناداری در گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد رفتار درمانگری شناختی به شیوه گروهی افزایش معناداری در امید به زندگی و استقامت ذهنی بیماران داشت. به‌صورتی که میانگین نمره استقامت ذهنی در گروه آزمایش پیش از درمان ۱/۰۵ و پس از درمان ۱/۲۴ و پیگیری ۱/۲۱ و میانگین نمره امید به زندگی در گروه آزمایش پیش از درمان ۴/۶۷ و پس از درمان ۷/۲۰ و پیگیری ۷/۰۱ با (۰/۰۰۱P<) به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: اجرای رفتار درمانگری شناختی به شکل گروهی در فرآیند درمان بیماران ام‌اس به افزایش استقامت ذهنی و امید به زندگی آن‌ها منجر شد.

 

آسیه سادات زاهدی، بهاره صداقتی خیاط، سارا بهنامی، فریدون عزیزی، مریم السادات دانشپور،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم متابولیک مجموعه‌ای از ناهنجاری‌های متابولیکی است که خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی را افزایش می‌دهد. مطالعات فراوانی نشان داده‌اند که پلی‌مورفیسم‌های (۷۸۰۰۹۴rs و ۱۲۶۰۳۲۶rs) ژن پروتیین تنظیم‌کننده گلوکوکیناز (GCKR) با مقادیر گلوکزخون، تری‌گلیسرید پلاسما و سندرم متابولیک در ارتباط هستند. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط این دو پلی‌مورفیسم ژن GCKR با سندرم متابولیک و شاخص‌های آن در جمعیت بزرگسالان مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) بود.
روش بررسی: در مطالعه مورد-شاهدی کنونی که از فروردین تا مرداد ۱۳۹۶ انجام شد، تعداد ۸۷۱۰ فرد (۳۵۲۲ مرد و ۵۱۸۸ زن) بالای ۱۹ سال غیرمرتبط خونی از افراد شرکت‌کننده در مطالعه قند و لیپید تهران انتخاب شدند. بر مبنای معیار Joint interim statement (JIS) افراد در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. نمونه‌های ژنومی با HumanOmniExpress-24 v1.0 BeadChips (Illumina, San Diego, CA, USA) تعیین ژنوتیپ شدند.
یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ TT هر دو پلی‌مورفیسم به‌صورت معناداری در گروه افراد مبتلا به سندرم متابولیک بیشتر بود و برحسب نسبت شانس تعدیل‌یافته (۷۱/۲OR=  برای ۱۲۶۰۳۲۶rs، ۵۲/۲OR=  برای ۷۸۰۰۹۴rs)، هر دو پلی‌مورفیسم با سندرم متابولیک ارتباط داشتند. ژنوتیپ TT در افرادی که میزان C-reactive protein (CRP) آن‌ها بیشتر از mg/l ۳ بود، فراوانی بیشتری داشت. آلل T هر دو پلی‌مورفیسم با میزان تری‌گلیسرید ارتباط افزایشی و با میزان قند‌خون ارتباط کاهشی نشان داد.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این پژوهش بین ۷۸۰۰۹۴rs و ۱۲۶۰۳۲۶rs، دو پلی‌مورفیسم رایج ژن GCKR و سندرم متابولیک در جمعیت مورد بررسی تهرانی ارتباط وجود دارد. این دو پلی‌مورفیسم با سطح تری‌گلیسرید و قند‌خون نیز به‌صورت معکوس ارتباط نشان دادند که تایید‌کننده نتایج مطالعات پیشین است.

بابک وحدت‌پور، محمد شیروانی، حمیدرضا جهانبانی اردکانی، امید علی‌زاده خیاط، صادق برادران مهدوی،
دوره 81، شماره 4 - ( تیر 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه انطباق فرا فرهنگی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف و تعیین پایایی و روایی پرسشنامه در جمعیت فارسی زبان مبتلا به بیماری روتاتور کاف بود.
روش بررسی: این مطالعه در شهر اصفهان و از اردیبهشت 1401 تا اسفند 1401 انجام شده است. شرکت‌کنندگان شامل 56 فرد مبتلا به پاتولوژی روتاتور کاف بودند. پایایی آزمون-بازآزمون با ضریب همبستگی درون کلاسی ایجاد شد. سازگاری درونی با استفاده از آلفا کرونباخ محاسبه گردید. تخمین خطا در اندازهگیری‌ها با خطای استاندارد اندازه‌گیری محاسبه شد. ارزیابی تکرارپذیری با فاصله سه روز بین تکمیل پرسشنامه آزمون -بازآزمون سنجیده شده است.
یافته‌ها: میزان آلفا کرونباخ 971/0 بود که سازگاری درونی بالایی را نشان داد. ضریب همبستگی درون کلاسی 99/0 بود که نشان‌دهنده پایایی بالای آزمون-بازآزمون است. مقدار همبستگی با پرسشنامه DASH برابر با 907/0 و با پرسشنامه SPADI برابر با 941/0 بوده است.
نتیجه‌گیری: نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف ابزاری معتبر و قابل اعتماد برای ارزیابی کیفیت زندگی در بیماران با تشخیص آسیب روتاتور کاف است.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb