جستجو در مقالات منتشر شده


18 نتیجه برای دانا

اردشیر قوام زاده، عیسی بایبوردی، محمد جهانی، ماندانا محی الدین،
دوره 51، شماره 2 - ( 2-1372 )
چکیده

از فروردین ماه 1370 تا آخر شهریور ماه 1372 در بخش پیوند مغز استخوان بیمارستان دکتر شریعتی، 18 نفر بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور بستری شدند و از بین دهنده های HLA identical که 17 نفر آنها از میان خواهر و برادر و یک نفر از والدین (پدر) بیمار انتخاب شده بودند، بعد از درمان با دوز بالای بوسولفان و سیکلوفسفامید، پیوند مغز استخوان بر روی آنها انجام شد. یازده نفر از دهنده ها، تالاسمی مینور داشتند، هفت نفر از بیماران پسر و بقیه دختر بودند و متوسط سن بیماران نیز پنج سال و یازده ماه بود. بیماران براساس فیبروز پورتال و هپاتومگالی و فریتین بالا به سه گروه تقسیم شدند: گروه اول شامل بیمارانی می شد که هیچکدام از این معیارها را نداشتند. گروه دوم دو تا از این معیارها را دارا بودند؛ گروه سوم تمام این معیارها را داشتند. 60% از بیماران ما در گروه اول و 40% در گروه دوم قرار داشتند. تمام بیماران بعد از پیوند، علائم GVHD را بصورت اسهال، خارش و اریتم پوست بویژه در کف دستها و پاها نشان دادند و در دو نفر نیز علائم پوستی و گوارشی شدید و علائم کبدی بصورت افزایش بیلی روبین و آنزیمهای کبدی ظاهر شد. بیماران با درمانهای مناسب کنترل شدند، تنها یکی از آنها بعلت عوارض GVHD شدید دستگاه گوارش با تابلوی سوراخ شدن (perforation) روده کوچک و خونریزی داخلی در روز 70+ فوت شد. یک نفر نیز بعد از سپری شدن 9 ماه بعلت رد (reject) پیوند فوت نمود و یکی از بیماران نیز هم اکنون حالت کیمریسم دارد و هنوز بعد از گذشت یکسال وابسته به تزریق خون است. میزان زنده ماندن (survival) بیماران ظرف دو سال و نیم در بخش پیوند مغز استخوان 88% بود که با میزان survival بخشهای اروپایی و آمریکایی که برای گروه اول 94% و گروه دوم 84% می باشد برابری می نماید. ایران بعد از ایتالیا از نظر تعداد بیماران تالاسمی پیوند شده، دومین مقام را در دنیا دارا می باشد.


ماندانا محی الدین، فریده خسروی، بهروز نیک بین،
دوره 53، شماره 1 - ( 1-1374 )
چکیده


محمدرضا ظفرقندی، ایرج حریرچی، ماندانا ابراهیمی، ندا زمانی، صغری جاروندی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده

به منظور برررسی وضعیت بیماریهای پستان در تهران، مرکز بیماریهای پستان جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران طی یک مطالعه مقطعی گذشته نگر، اقدام به بررسی 3058 گزارش آسیب شناسی پستان موجود در 5 بیمارستان بزرگ شهر تهران در مدت 11 سال (74-1364) نمود. از بین 2436 گزارش آسیب شناسی مربوط به زنان با تشخیص آسیب شناسی قطعی، 903 مورد سرطان پستان (37/1 درصد)، 1430 مورد بیماری خوش خیم پستان (58/7 درصد)، 45 مورد بیماری پوستی پستان (1/8 درصد) و 58 مورد نتیجه آسیب شناسی طبیعی (2/4 درصد) داشتند. از بین 278 گزارش آسیب شناسی مربوط به مردان با تشخیص آسیب شناسی قطعی، 32 مورد سرطان پستان (11/5 درصد)، 239 مورد بیماری خوش خیم (86 درصد)، 3 مورد بیماری پوستی پستان (1/1 درصد) و 4 مورد نتیجه آسیب شناسی طبیعی (1/4 درصد) داشتند. سرطان پستان مردان 3/5 درصد از کل موارد سرطان پستان را تشکیل می داد. اکثر زنان مبتلا به سرطان پستان در گروه سنی 49-40 سال بوده و شایعترین محل پاتولوژیک بیماری مرحله III بوده است. 2/3 درصد از زنان مبتلا به سرطان دارای سن کمتر یا مساوی 25 سال بودند. تمام مردان مبتلا به سرطان پستان سن بالای 40 سال داشته و شایعترین سن ابتلا به سرطان پستان 60 سال به بالا بود. شایعترین مرحله پاتولوژیک بیماری مرحله III بوده است. این بررسی نشان داد که در زنان با افزایش سن، نسبت بیماری خوش خیم به بدخیم کاهش می یابد. همچنین در مورد مردان در سنین بالای 40 سال با افزایش سن، نسبت سرطان پستان به ژنیکوماستی سیر صعودی داشته است. با توجه به پیشرفته بودن سرطان پستان در بیش از 70 درصد موارد مبتلا در این بررسی، اجرای برنامه های بیماریابی جهت تشخیص زودرس سرطان پستان از طریق افزایش آگاهی زنان و کادر پزشکی، انجام خودآزمایی پستان، معاینات کلینیکی و شاید ماموگرافی ضروری بنظر می رسد.


ماندانا محی الدین بناب، کامران علی مقدم، پویا علیجانی پور، مریم بشتر، اردشیر قوام زاده،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: پیوند سلول های بنیادی خونساز امکان استفاده از دوزهای بالای داروهای شیمی درمانی را جهت درمان بیماری های خونی بدخیم فراهم نموده است. بهترین روش برای نگهداری کوتاه مدت سلول های بنیادی خونساز جهت استفاده در پیوند اتولوگ خون محیطی نگهداری در دمای 4 درجه سانتیگراد (یخچال) می باشد. ما در این مطالعه تعداد و درصد زنده بودن سلول های هسته دار و واحدهای تشکیل دهنده کلنی نمونه های خون محیطی موبیلیزه نگهداری شده در دمای 4 درجه سانتیگراد را بررسی کردیم.

مواد و روش ها: نمونه های پیوند خون محیطی 37 نفر شامل 13 بیمار خونی کاندید پیوند اتولوگ و 24 نفر دهنده سالم جهت پیوند آلوژن در 5 لوله استریل در دمای 4 درجه سانتیگراد بمدت 8 روز نگهداری شدند. هر نمونه در روزهای صفر (روز اخذ نمونه)، 2، 4، 6 و 8 از لحاظ شمارش سلولی (با لام نئوبار)، درصد زنده بودن (با رنگ تریپان بلو) و تعداد واحدهای تشکیل دهنده کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ تحت بررسی قرار گرفت. مقادیر بدست آمده به درصد مقادیر روز صفر تبدیل و از برنامه SPSS 10.0 جهت تحلیل آماری استفاده شد.

یافته ها: میانگین تعداد سلول های هسته دار در روزهای 2، 4، 6 و 8 برحسب مقادیر روز صفر بترتیب 101.2، 98.7، 96.3 و 88.9 بود. میانگین درصد سلول های زنده در این روزها بترتیب 93.8، 84.7، 78.1 و 73.6 بدست آمد. میانگین تعداد واحدهای تشکیل دهنده کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ بهمین ترتیب 72.3، 54.4، 29.5 و 10.6بود. هیچ ارتباط معنی داری بین سن، جنس، وزن و نوع دهنده اتولوگ یا آلوژن با شمارش سلولی، درصد زنده بودن و تعداد واحدهای تشکیل دهنده کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ یافته نشد.

 نتیجه گیری و توصیه ها: در طول 8 روز نگهداری نمونه های پیوند خون محیطی تعداد سلول ها و درصد سلول های زنده تا بالاتر از 70% باقی می مانند، درحالی که تعداد واحدهای تشکیل دهنده کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ سریعتر افت می کند و بعد از روز چهار به کمتر از 50% می رسد. بنابراین، تعداد سلول های بنیادی خونساز خیلی سریعتر از تعداد کل سلول ها و درصد زنده بودن آنها افت می کند.


ماندانا رفیعی، غلامرضا خاتمی،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: تغییرات پاتولوژیک و مراحل آن در مری کودکان تا قرن اخیر توجه کمی را به خود جلب نموده بود ولی اخیرا این تغییرات و توالی کلینیکی آن علاقه بسیاری را به خود معطوف داشته است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع و اپیدمیولوژی ازوفاژیت می باشد. با عنایت به اینکه بتوان با آگاهی از شیوع و شناخت هرچه سریعتر علائم بالینی و بهبود روش های تشخیصی و درمانی از ایجاد عوارضی که حیطه وسیعی از بیماری های طب کودکان را در برمی گیرد پیشگیری نمود.

مواد و روش ها: بررسی بصورت توصیفی مقطعی بر روی کودکان کمتر از 16 سال مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی مرکز طبی کودکان بصورت آینده نگر بمدت یکسال (تیر 1379-تیر 1380) بصورت نمونه گیری غیر احتمالی صورت گرفت.

نتایج: 500 کودک تحت بررسی قرار گرفتند که از این میان 50.2% مذکر و شایعترین گروه سنی 8 تا 12 سال بود. شایعترین شکایت بیماران دل درد با 45.7% و سپس تهوع و استفراغ 13% موارد بود. ملنا و هماتمز هرکدام با 66% و 18.8% شایعترین علت مراجعه در ازوفاژیت Severe بودند. بیماری فیبروز کیستیک شایعترین بیماری همراه با ازوفاژیت در گروه مورد مطالعه بود. طبق مطالعه انجام شده دید ماکروسکوپی (آندوسکوپی) در 415 مورد ازوفاژیت را گزارش نمود درحالیکه پاتولوژی تنها در 352 مورد آنرا تایید نمود. از سوی دیگر در 83 مورد آندوسکوپی و دید ماکروسکوپی از نظر ازوفاژیت منفی بود که در این عده 23 مورد پاتولوژی ازوفاژیت را گزارش نموده بود. ازوفاژیت Mild در دید آندوسکوپی 67% و در پاتولوژی 63.5% ازوفاژیت Moderate در آندوسکوپی 14.7% و در پاتولوژی 17.2% ازوفاژیت Severe در آندوسکوپی 2.8% و در پاتولوژی 4.9% بود. بحث: براساس مطالعه انجام شده ازوفاژیت یافته شایعی در آندوسکوپی اطفال بوده و آندوسکوپی از نظر تعیین حدس ازوفاژیت از توانایی نسبتا بالایی برخوردار است (ppv=48.8% و حساسیت حدود 85.4%) ولی اختصاصی بودن آن حدود 26.7% خواهد بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: بیوپسی از مخاط در هر بیماری که آندوسکوپی می شود ضروری خواهد بود و در کودکان مبتلا به دل درد مزمن، تهوع، استفراغ و اختلال رشد و بیماران مبتلا به فیبروزکیستیک باید همواره به فکر ازوفاژیت بود و آنرا کنار گذارد باید توجه نمود که ازوفاژیت بیماری نادری نبوده و بررسی بیشتری باید در این مورد در کودکان ایرانی صورت گیرد.


صنمبر صدیقی، محمدعلی محققی،  فریدون معماری، جهانگیر رأفت، علیرضا موسوی‌جراحی، علی منتظری، زهرا صدیقی، مریم مستقیمی‌تهرانی،  ماندانا زنگنه،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

این مطالعه جهت مقایسه دو رژیم شیمی درمانی برای بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته و غیر قابل جراحی معده طراحی گردید.
روش کار: طی مدت سه سال 90 بیمار بالغ با تشخیص آدنوکارسینومای معده غیرقابل جراحی، به طور تصادفی در دو گروه قرارگرفتند. گروه اول شیمی درمانی موسوم به ECF شامل 5FU, Cisplatin, Epirubicin و گروه دوم شیمی درمانی TCF مشتمل بر 5FU, Cisplatin, Docetaxel هر سه هفته یک بار دریافت کردند. هدف اولیه تعیین پاسخ درمانی و ایجاد امکان جراحی کامل و اهداف ثانویه تعیین طول عمر، طول عمر بدون عود، عوارض دارویی وکیفیت زندگی بیماران طرح بود.
یافته‌ها: ارزیابی پاسخ به درمان در 86 بیمار(42 بیمار در گروه اول و44 بیمار در گروه دوم) انجام گردید. پاسخ بیش از50% در حجم تومور به ترتیب در 16 بیمار گروه اول و 19 بیمار گروه دوم بدست آمد. سپس جراحی تومور در شش بیمار در گروه اول و هشت بیمار گروه دوم انجام شد. جراحی کامل تومور در سطح میکروسکوپی در دو بیمار گروه یک و شش بیمار در گروه دوم امکان‌پذیر گردید. مرگ ناشی از درمان مشاهده نشد. واکنش‌های پوستی و اسهال اگرچه خفیف در گروه دوم بیشتر مشاهده شد. به طور کلی بعد از سه نوبت درمان کیفیت زندگی بیماران، درد و بی‌خوابی از نظر آماری بهبودی قابل توجه نشان داد. میانه طول عمر در هر دو گروه 12 ماه بود.
نتیجه گیری: تفاوت معنی‌دار از نقطه نظر آماری بین دو روش شیمی درمانی از نظر پاسخ درمانی و طول عمر بیماران در این مطالعه کوچک فاز سه به دست نیامد.


مریم مدرس، ماندانا میرمحمد‌علی، حمید حقانی، رباب آرامی، پروین رهنما،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده

گسترده‌ترین آزمونی که برای ارزیابی سلامت جنین قبل از زایمان انجام می‌گیرد NST یا آزمون بدون استرس جنین می‌باشد. در این آزمون تعداد تسریع‌های ضربان قلب به کمک دستگاه داپلر یا مانیتور‌الکترونیکی مورد بررسی قرار می‌گیرد. نتایج این آزمون میزان مثبت کاذب بالایی دارد. مطالعات مختلف همراهی تحریک صوتی ارتعاشی با NST را جهت کاهش موارد غیرواکنشی و مدت آزمون پیشنهاد نموده‌اند.
روش بررسی:
این پژوهش از نوع بررسی تست‌ها به صورت یک گروهی و به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده بود. تعداد نمونه‌ها 40 نفر و ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسشنامه و برگ ثبت اطلاعات، دستگاه سونوگرافی و Non Stress Test (NST)، کاغذ الگوهای ضربان قلب، مسواک الکتریکی و ساعت بود. تحریک صوتی ارتعاشی با مسواک الکتریکی به مدت سه ثانیه بالای سر جنین از روی شکم مادر انجام و NST ده دقیقه دیگر ادامه می‌یافت. سپس نتایج آن را ثبت و بیمار جهت پروفایل بیوفیزیکی (BPP) ارجاع می‌شد. داده‌های بدست آمده توسط نرم‌افزار SPSS جمع‌آوری و با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی کای‌دو و آزمون دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در این پژوهش 70% موارد غیرواکنشی با استفاده از تحریک صوتی ارتعاشی به واکنشی تغییر یافت و در همه آنها نمره BPP طبیعی (نمره هشت از هشت) بود (ارزش پیشگویی منفی 100%). میزان مثبت کاذب با تحریک صوتی ارتعاشی کمتر از NST بود.
نتیجه‌گیری: با استفاده از تحریک صوتی ارتعاشی در ارزیابی سلامت جنین می‌توان با صرفه‌جویی در وقت و هزینه و پرسنل، سلامتی جنین را زودتر و بهتر تشخیص داد.


ماندانا خطیبی، زهرا احمدی‌نژاد، محسن نصیری طوسی، بشیر حاجی بیگی، حامد زاهدی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت هپاتیت C نه تنها باعث بیماری‌های مزمن کبدی بلکه تظاهرات خارج کبدی مانند کرایوگلوبولینمی و لیکن پلان دهانی نیز می‌گردد. لیکن پلان نیز درماتوز شایع پوستی مخاطی است که به دلیل سیر مزمن و احتمال بروز تغییرات بدخیمی کشف و درمان آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی لیکن پلان دهانی در بیماران آلوده به ویروس هپاتیت C انجام شد.

روش بررسی: تحقیق از نوع توصیفی- مقطعی روی 150 بیمار آلوده به ویروس هپاتیت C مراجعه‌کننده به بخش کبد، گوارش و عفونی بیمارستان امام‌خمینی و سازمان انتقال خون تهران در طی سال‌های 1384 و 85 انجام شد. نمونه‌گیری به روش sequential صورت پذیرفت.

یافته‌ها: از 150 بیمار مبتلا به هپاتیت C در این مطالعه 7/88% (133 نفر) مرد و 3/11% (17 نفر) زن بودند. میانگین سنی بیماران تحت مطالعه 2/39 (±4/11) سال بود. در شش بیمار (4%) ضایعات لیکن پلان در دهان مشاهده شد که همه موارد از نوع کراتوتیک بود. شایع‌ترین محل ضایعه مخاط باکال و ضایعه در 7/66% یک‌طرفه بود. ارتباطی بین متغیرهای زمینه‌ای و مستقل از جمله سن، بیماری زمینه‌ای، مصرف سیگار، اینترفرون و ژنوتیپ ویروس با بروز لیکن پلان وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به فراوانی بالاتر لیکن پلان دهانی در افراد آلوده به ویروس هپاتیت C در این مطالعه (4%) نسبت به جمعیت نرمال، باید به لیکن پلان دهانی به عنوان یکی از تظاهرات خارج کبدی هپاتیت C توجه بیشتری نمود.


احیاء گرشاسبی، سقراط فقیه‌زاده، نادر فلاح، محسن خوش‌نیت‌نیکو، فرحناز ترکستانی، ماندانا قوام، مریم عباسیان،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: دیابت بارداری به‌صورت عدم تحمل کربوهیدرات که اولین بار در بارداری تشخیص یا شروع شده است، تعریف می‌شود. این مساله منجر به افزایش عوارض مادری و جنینی می‌شود، که با انجام غربالگری و تشخیص زودرس می‌توان بروز این عوارض را کاهش داد. هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر غربالگری انتخابی برای تشخیص دیابت بارداری (GDM): براساس ارزیابی ریسک فاکتورها و نیز براساس توصیه چهارمین کارگاه کنفرانس GDM می‌باشد.

روش بررسی: طی یک مطالعه مورد- شاهدی در بیمارستان حضرت زینب (س) تعداد 370 خانم باردار مبتلا به GDM به عنوان گروه مورد و 600 خانم باردار با تست تحمل قند طبیعی به عنوان گروه شاهد انتخاب و با توجه به ریسک فاکتورها براساس توصیه چهارمین کارگاه- کنفرانس بین‌المللی GDM مورد بررسی و ارزیابی مقایسه‌ای از نظر عوارض مادی و نوزادی قرار گرفتند. از آنالیز لجستیک رگرسیون برای تخمین میزان خطر نسبی (odds Ratio) با فاصله اطمینان 95%CI استفاده شد.

یافته‌ها: شیوع ریسک فاکتورها به‌طور مشخصی در گروه بیماران GDM بالاتر بود، اما 45 نفر (12%) از آنها فاقد هرگونه ریسک فاکتوری بودند. 107 نفر (29%) از خانم‌های گروه GDM در گروه با ریسک پایین قرار داشتند و اگر از غربالگری انتخابی انجام می‌شد این بیماران ناشناخته باقی می‌ماندند. عوارضی اصلی نوزادی در گروه با ریسک پایین از عوارض نوزادی سایر خانم‏های با GDM تفاوت مشخصی نداشت.

نتیجه‌گیری: توصیه‌های مبنی بر عدم انجام غربالگری برای گروه کم‌خطر مورد تردید است در حالی‌که غربالگری جامع همه‌ خانم‌های حامله منطقی به‌نظر می‌رسد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


هاله اخوان نیاکی، رضا طبری‌پور، محمد رضا اسمعیلی دوکی، ماندانا عزیزی، جواد توکلی بزاز، باقر لاریجانی،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: فیبروز کیستی یک بیماری اتوزومال مغلوب شایع در میان سفیدپوستان است و منجر به اختلال در عملکرد غدد برون‌ریز می‌شود که ناشی از جهش در ژن پروتیین تنظیم‌کننده کانال عبور غشایی فیبروز کیستی (CFTR) است. علایم فنوتیپی در این بیماری بسیار متنوع و نتیجه طیف وسیع جهش‌ها در ژن CFTR است. این تحقیق به بررسی پلی‌مورفیسم تکرارهای پلی تیمین (T9 , T7 , T5) در اینترون هشت ژن CFTR در افراد سالم و مبتلا در استان مازندران پرداخته است.

روش بررسی: 40 کودک مبتلا به فیبروز کیستی و 40 فرد سالم ساکن استان مازندران برای پلی‌مورفیسم پلی تیمین در اینترون هشت ژن CFTR با استفاده از روش Reverse dot blot بررسی شدند.

یافته‌ها: تکرار T7 در افراد سالم و مبتلا شایع‌ترین و فراوانی آللی آن حدود 75% است. فراوانی آللی تکرارهای T9 و T5 به‌ترتیب حدود 20% و 5% می‌باشد. ژنوتیپ‌های T7/T7 در هر دو گروه شایع‌ترین و   به‌ترتیب از فراوانی 5/72% و 60% در افراد سالم و بیمار برخوردارند. ژنوتیپ‌های T5/T9 و T5/T5 در این مطالعه مشاهده نشدند. 5/22% افراد سالم و 30% افراد بیمار ژنوتیپ هتروزیگوت داشتند. 

نتیجه‌گیری: با توجه به فراوانی آلل‌های T5، T7، T9 و وجود 5/22 الی 30 درصد ژنوتیپ هتروزیگوت در افراد بررسی شده، پلی‌مورفیسم تکرارهای T در اینترون هشت می‌تواند به‌عنوان مارکر برای ردیابی آلل‌های سالم و جهش‌یافته در تشخیص پیش از تولد یا شناسایی ناقلین با سابقه بیماری در خانواده استفاده شود.


محمد مهدی سلطان دلال، سلین تلفیان، مسعود حاجیا، عنایت کلانتر، علیرضا دولت یار دهخوارقانی، عباس رحیمی فروشانی، قمرتاج خان بابایی، ماندانا مبرهن، مرجان فرزامی،
دوره 72، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: کمپلکس بورخولدریا سپاسیه یکی از عوامل مهم عفونت‌های جدی در بیماران مبتلا به فیبروز سیستیک است. هدف از این مطالعه، ژنوتایپینگ گونه‌های بورخولدریا سپاسیه در بیماران سیستیک فیبروزیس به روش Pulsed-Field Gel Electrophoresis (PFGE) و نسبت تنوع گونه‌های کمپلکس بورخولدریا سپاسیه جدا شده از نمونه‌های بالینی بود. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، طی 12 ماه در سال 91-1390، 100 نمونه ترشحات ریوی از بیماران سیستیک فیبروزیس مراجعه‌کننده به بیمارستان مسیح دانشوری جمع‌آوری شد. پس از تلقیح نمونه‌ها بر روی محیط کشت Burkholderia Cepacia Selective Agar (BCSA) و انکوباسیون، کلنی‌های مشکوک جدا و با استفاده از تست‌های بیوشیمیایی و فنوتیپی شناسایی شدند. به منظور تایید بیش‌تر با روش لیز قلیایی، DNA باکتری استخراج و با Polymerase Chain Reaction (PCR) و بررسی ژن recA انجام شد. به منظور شناسایی پُلی‌مورفیسم و تنوع تایپی سویه‌های جدا شده بورخولدریا سپاسیه از الکتروفورز ضربان متناوب (PFGE) با استفاده از آنزیم با طیف اثر محدود (XbaI و SpeI) نیز استفاده شد. یافته‌ها: از 100 نمونه مورد بررسی، پنج ایزوله به‌عنوان بورخولدریا سپاسیه شناسایی گردید. اطلاعات به‌دست آمده در الکتروفورز محصولات PCR و مقایسه باندهای ایجاد شده در نمونه‌های بیماران با سوش استاندارد ATCC 25416 بورخولدریا سپاسیه و مقایسه و آنالیز باندهای PFGE با سایز مارکر باکتری Salmonella choleraesuis سروتایپ Braenderup سویۀH9812 ، یکسان بود. نتیجه‌گیری: وجود الگوی پالس تایپ مشابه در طول مطالعه موید این فرضیه است که عامل شناسایی شده در این مطالعه از یک منبع منتشر شده باشد. بنابراین فرضیه انتقال ارگانیسم فرد به فرد رد و ضرورت دارد که در مطالعات بعدی از منابع محیطی نمونه‌برداری شود.
نسیم دانا، شیوا صفوی، نفیسه نیلی، بدرالدین ابراهیم سید طباطبایی، شقایق حق جوی جوانمرد،
دوره 72، شماره 6 - ( شهریور 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: شکست پیوند در حال حاضر یک مشکل عمده در جراحی بای‌پس عروق کرونر است. تجزیه کلاژن و الاستین، فراوان‌ترین پروتئین‌های ماتریکس خارج سلولی دیواره عروق توسط ماتریکس متالوپروتئینازها (MMPs) منجر به بازآرایی ماتریکس خارج سلولی و در نتیجه تغییر ساختار دیواره عروق می‌شود. هدف این مطالعه مقایسه خصوصیات بافت‌شناسی و بیوشیمیایی سرخرگ و سیاهرگ مربوط به شکست پیوند بود. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی در بیمارستان‌های قلب اصفهان طی تیر 1389 تا آذر 1390، بقایای عروق از عمل بای‌پس 80 بیمار جمع‌آوری شد و پس از یکنواخت‌‌سازی داده‌ها و حذف عوامل مخدوش‌کننده، نمونه‌های 11 بیمار مرد غیردیابتی بررسی شد. رگ‌های کاندید از نظر بافت‌شناسی، نسبت الاستین به کلاژن و میزان MMPs با سرخرگ آئورت مقایسه شدند. میزان MMP2,9، با استفاده از روش ژلاتین زایموگرافی تعیین و محتوای الاستین و کلاژن نمونه‌ها با روش‌ آنزیماتیک اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: میزان MMP-2 و MMP-9 فعال و غیرفعال در سرخرگ لیما (Left Internal Mammary Artery, LIMA) مشابه آئورت بود ولی میزان آنها در سرخرگ رادیال و ورید صافن به طور معنا‌داری بیشتر از آئورت بود. نسبت الاستین به کلاژن در سرخرگ لیما (15/1±92/1) شبیه آئورت (66/1±4/3) بود ولی این نسبت در ورید صافن (47/0±07/1) و شریان رادیال (39/0±14/1) به‌طور معناداری (02/0P=) از میزان آن در آئورت کمتر بود. پلاک آترواسکلروز در رادیال اکثر بیماران وجود داشت ولی در لیما فقط در یک مورد مشاهده شد. نتیجه‌گیری: وجود پلاک آترواسکلروزیس در رادیال و ضخیم بودن لایه اینتیما در ورید صافن در اکثر بیماران و همچنین پایین بودن نسبت الاستین به کلاژن و بالا بودن میزان آنزیم‌های ماتریکس متالوپروتئیناز در رادیال و ورید صافن می‌تواند منجر به شکست پیوند شود. نتایج این پژوهش استفاده از سرخرگ لیما را به‌عنوان مناسب‌ترین رگ کاندید برای عمل بای‌پس را تأیید می‌کند.
فرید عباسی، ماندانا ستاری، نوشین جلایرنادری، مرضیه سروش‌زاده،
دوره 74، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت با داشتن سطح تماس بیشتر وحلالیت بالاتر نسبت به هیدروکسی آپاتیت معمولی، مورد توجه پژوهشگران به‌عنوان یک پیوند موثر و جدید استخوانی قرار گرفته‌اند. مطالعات نشان داده‌اند که تناقض‌هایی در زمینه سازگاری زیستی این ذرات وجود دارد. هدف از مطالعه بررسی فعالیت حیاتی سلول اپی‌تلیوم دهان انسان در مجاورت با ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت بود.

روش بررسی: مطالعه به‌صورت تجربی در آبان 1392 انجام شد. غلظت‌های مختلف نانوهیدروکسی آپاتیت از 01/0 تا mg/ml 5 در 24، 48 و 72 ساعت بر سلول‌های اپی‌تلیال دهان انسان رده KB در محیط کشت تاثیر داده شد. میزان سمیت سلولی این ماده با روش متیل تیازول تترازولیوم بروماید و به‌وسیله دستگاه الیزا ریدر (Falcon, Becton-Dickinson, USA) بررسی شد.

یافته‌ها: سمیت سلولی غلظت‌های مختلف نانوهیدروکسی آپاتیت در 24 ساعت (001/0P<)، 48 ساعت (001/0P<) و 72 ساعت (001/0P<) بر سلول‌های اپی‌تلیال دهان انسان، اختلاف معنادار داشت. ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت در غلظت 5/0 تا mg/ml 1 در زمان‌های 24، 48 و 72 ساعت بیشترین سمیت سلولی را بر سلول‌های اپی‌تلیوم دهان انسان داشتند. در تمامی زمان‌ها، غلظت‌های کمتر از mg/ml 05/0 بهترین سازگاری زیستی را داشتند.

نتیجه‌گیری: نانوهیدروکسی آپاتیت سازگاری زیستی خوبی دارد و به دوز و زمان وابسته است. غلظت‌های کمتر از mg/ml 05/0 از نانوهیدروکسی آپاتیت بهترین سازگاری زیستی را با گذشت زمان دارند.


حسین قیومی‌زاده، مصطفی دانائیان، علی فیاضی، فرشاد نامداری، سید محمد مصطفوی اصفهانی،
دوره 76، شماره 1 - ( فروردین 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت، بیماری شایعی است که با ایجاد عوارض چشمی منجر به کاهش بینایی و کوری می‌گردد. در این پژوهش مدلی از شبکه‌های عصبی خودسازمان‌ده سلسله مراتبی در جهت تشخیص و طبقه‌بندی ضایعات شبکیه (رتینوپاتی دیابتی) ارایه شد.
روش بررسی: نوع مطالعه به‌صورت مقطعی گذشته‌نگر می‌باشد که از دی تا اسفند ۱۳۹۴ در دانشگاه علوم پزشکی ارتش انجام پذیرفت. مطالعه بر روی پایگاه MESSIDOR که شامل ۱۲۰۰ تصویر از قطب خلفی چشم می‌باشد انجام گرفته است. تصاویر شبکیه به سه دسته خفیف، متوسط و شدید طبقه‌بندی شده‌اند. یک سیستم متشکل از یک طبقه‌بندی ترکیبی جدید از Self-organising map (SOM) algorithm برای تشخیص ضایعات شبکیه ارایه شده است. سیستم پیشنهادی شامل پیش‌پردازش سریع، استخراج ویژگی مربوط به ضایعات و در نهایت ارایه مدلی جهت طبقه‌بندی می‌باشد. در پیش‌پردازش، سیستم از سه فرآیند جداسازی اولیه ضایعات هدف، جداسازی دیسک نوری و درنهایت جداسازی عروق خونی از شبیکه تشکیل شده است. گام دوم مجموعه‌ای از ویژگی‌ها بر اساس توصیف‌های مختلف مانند مورفولوژی، رنگ، شدت نور و مومنت‌ها می‌باشند. طبقه‌بندی شامل ارایه یک مدل از شبکه‌های خودسازمان‌ده سلسله مراتبی می‌باشد که جهت تسریع و افزایش دقت در کلاس‌بندی ضایعات با مدنظر قرار دادن حجم بالای داده‌ها در استخراج ویژگی ارایه شده است.
یافته‌ها: میزان حساسیت، ویژگی و دقت به‌دست‌آمده از مدل پیشنهادی برای طبقه‌بندی ضایعات رتینوپاتی دیابتی، به‌ترتیب برابر با ۹۸/۵۱% (CI ۹۵% ۹۹/۵% تا ۹۶%)، ۹۶/۷۷% (CI ۹۵% ۹۷% تا ۹۴%) و ۹۷/۸۷% (CI ۹۵% ۹۸% تا ۹۵%) بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، مدل پیشنهادی قادر است ضایعات را در تصاویر رتینوپاتی دیابتی تشخیص و با دقت مناسبی طبقه‌بندی نماید.

حسین قیومی‌زاده، مصطفی دانائیان، علی فیاضی، سیروس احمدی طوسی، نسرین احمدی‌نژاد، میترا نوید،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یک بدخیمی رایج است که تشخیص زودهنگام مبتنی بر تصویربرداری از سرطان پستان نتیجه درمان را بهبود می‌بخشد. تصویربرداری حرارتی (ترموگرافی) شیوه‌ای سریع، غیرتهاجمی، بدون تماس و انعطاف‌پذیر برای تشخیص سرطان پستان می‌باشد.
معرفی بیمار: بیمار زن ۲۵ ساله است که در آبان ۱۳۹۳ و تیر ۱۳۹۶ جهت انجام معاینات کلینیکی به مرکز تحقیقات رادیولوژی نوین و تهاجمی در بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه نمود. نتایج سونوگرافی پستان چپ و نواحی آگزیلاری دو طرف و بیوپسی تحت گاید سونوگرافی از ناحیه آگزیلاری چپ حاکی از آن است که منطبق بر برجستگی ملموس در ساعت ۱۱-۱۲ پستان چپ نسج ضخیم و اکوژن بدون یافته مشکوک دیده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از دقت در شناسایی و همخوانی کیست‌های بیمار در روش ماموگرافی و سونوگرافی با نتایج ترموگرافی در هر دو بازه زمانی آبان ۱۳۹۳ و تیر ۱۳۹۶ دارد.

محمد شریعتی، ماندانا شیرازی، افضل‌السادات حسینی دهشیری، مریم مدرس،
دوره 77، شماره 12 - ( اسفند 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: برای بقای علمی و دستیابی به نوآوری ایجاد تغییر در ساختار ذهنی دانشجویان و شناسایی متغیرهای بازدارنده خلاقیت ضروری است. این پژوهش با هدف شناسایی متغیرهای شناختی بازدارنده خلاقیت در دانشجویان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه با رویکرد تحلیل محتوای کیفی نوع جهت‌دار مبتنی بر مرور متون علمی و نظرات افراد متخصص و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند به مدت ۲۰ تا ۷۰ دقیقه از اسفند ۱۳۹۳ تا آبان‌ماه ۱۳۹۴ اجرا شد. با ۱۷ دانشجوی استعداد درخشان با کمک ضبط در رکوردر دیجیتال در محل مرکز استعدادهای درخشان و مرکز پژوهش‌های دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران مصاحبه شد و استخراج طی چندین بار گوش کردن و نوشتن صورت گرفت. این دانشجویان از رشته‌های مختلف پزشکی و بیشتر دانشجویان رتبه‌های اول و تک‌رقمی کنکور سراسری بودند و در کارهای پژوهشی دانشگاه در حال فعالیت بودند. داده‌ها با مصاحبه نیمه‌ساختارمند گردآوری شدند، تحلیل داده با جست‌وجوی کلمات مشخص به‌‌روش دستی انجام ‌شد.
یافته‌ها: متغیرهای بازدارنده خلاقیت با توجه به ارتباط معنایی در چهار زیر طبقه اصلی قرار گرفتند. این طبقات شامل: بازدارنده‌های مربوط به استاد، بازدارنده‌های مربوط به روش‌های تدریس و ارزیابی، بازدارنده‌های مربوط به دانشجو و بازدارنده‌های مربوط به نظام آموزشی دانشگاه شده‌اند. سپس از این چهار طبقه ۱۰ کد نهایی استخراج گردید که به عنوان متغیرهای بازدارنده خلاقیت آورده شدند. عدم استقبال اساتید از ایده‌های نو، مغفول ماندن خلاقیت در بستر آموزشی دانشگاه و ضعف انگیزه در دانشجویان از کدهای اصلی بازدارنده خلاقیت بودند.
نتیجه‌گیری: شخصیت و نگرش استاد به خلاقیت، روش‌های تدریس و محیط آموزشی دانشگاه از مهمترین دسته متغیرهای شناختی بازدارنده در ارتقای خلاقیت هستند.

محمد علی دامغانی، ماندانا صابری، سهیل معتمد،
دوره 78، شماره 9 - ( آذر 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سل حنجره از عوارض شایع سل ریوی است که طی دو دهه گذشته افزایش یافته و الگوی بالینی آن در مقایسه با گذشته تغییر کرده است. امروزه شکایت اصلی این بیماران، خشونت صدا و درد هنگام بلع می‌باشد که هدف از این مطالعه بررسی این علایم می‌باشد.
معرفی بیمار: در این مطالعه به گزارش بیماری آقای 77 ساله‌ای می‌پردازیم که به‌علت خشونت صدا در اردیبهشت 1398 در بیمارستان شفا کرمان بستری شد و نتایج بررسی‌ها وجود سل حنجره را در او تأیید کرد. وی تحت درمان با داروی ضد سل طبق پروتکل درمانی قرار گرفت و به آن پاسخ مناسبی نشان داد.
نتیجه‌گیری: اگرچه سل حنجره بیماری نادری است اما هنوز اتفاق می‌افتد. بنابراین، پزشکان باید همیشه از ویژگیهای بالینی غیرمعمول سل حنجره و احتمال ابتلا به آن برای تشخیص و درمان به موقع آگاه باشند و به‌عنوان تشخیص افتراقی در همه بیماری‌های حنجره در نظر گرفته شود.

ماندانا رضایی، نادر صدری اقدم، محمود رضا آذغانی، فریبا قادری، حکیمه آدی‌گوزلی،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: روش مرسوم اندازه‌گیری قدرت عضلانی جهت تخمین آسیب‌های ورزشی اندام تحتانی در ورزشکاران و نیز طراحی پروتکل‌های پیشگیری از آسیب، روش دینامومتری می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر وضعیت مفصل ران بر شاخص‌های دینامومتری مفصل زانو در ورزشکاران فوتبال و دومیدانی بود.
روش بررسی: 44 ورزشکار مرد (فوتبال=22 و دومیدانی=22) با نمونه‌گیری غیراحتمالی ساده وارد این مطالعه توصیفی-تحلیلی شدند. شاخص‌های دینامومتری مفصل زانو شامل حداکثر گشتاورهای فلکسوری و اکستانسوری، طول بهینه، زاویه کراس اور و نسبت‌های تعادل عملکرد عضلانی در سرعت 60 درجه بر ثانیه و در دو وضعیت نشسته و خوابیده (با توجه وضعیت مفصل ران) در دو گروه ارزیابی و با یکدیگر مقایسه شدند. این مطالعه در آزمایشگاه بیومکانیک دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (از مهر 1398 تا مهر 1399) اجرا شد.
یافته‌ها: اثر متقابل گروه و وضعیت مفصل ران در شاخص‌ها معنادار نشد (05/0<P). میزان گشتاور کانسنتریک و اکسنتریک اکستانسوری و فلکسوری و نسبت مرسوم فلکسوری به اکستانسوری در وضعیت نشسته به‌صورت معناداری بیشتر از وضعیت خوابیده بود. طول بهینه فلکسوری در وضعیت خوابیده بیشتر از نشسته و زاویه کراس اور در وضعیت خوابیده کمتر از وضعیت نشسته بود (05/0>P). وضعیت مفصل ران بر روی نسبت عملکردی فلکسوری به اکستانسوری تاثیری نداشت (05/0<P). شاخص‌های دینامومتری بین دو گروه فوتبال و دومیدانی نیز با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P).
نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر اهمیت وضعیت‌دهی مفصل ران را در اندازه‌گیری قدرت عضلانی مفصل زانو در ورزشکاران فوتبال و دومیدانی نشان می‌دهد که می‌تواند بر طراحی تمرینات تقویتی در ورزشکاران و تخمین میزان آسیب‌های ورزشی اثرگذار باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb