جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای دبیدی روشن

سید کمال سادات حسینی، ولی‌الله دبیدی روشن،
دوره 74، شماره 11 - ( بهمن 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: دوکسوروبیسین، یکی از رایج‌ترین داروهای شیمی‌درمانی است، که با کاهش آنتی‌اکسیدان‌ها و القای آپوپتوز منجر به سمیت کبدی می‌شود. پژوهش کنونی با هدف بررسی اثرات تعاملی دو شیوه تمرین اجباری و اختیاری و مکمل نانوکورکومین، بر آسیب بافت کبد آزمودنی‌های مدل سالمندی، انجام شد.

روش بررسی: این پژوهش تجربی در آزمایشگاه جانوری گروه فیزیولوژی ورزش دانشگاه مازندران در فروردین 1393 انجام شد. 80 سر رت نر نژاد ویستار، 9 هفته به‌صورت روزانه در معرض تزریق 100 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن دی گالاکتوز به‌صورت زیر صفاقی قرار گرفتند و به‌صورت تصادفی به 10 گروه تقسیم شدند. تمرین اجباری نوارگردان به‌صورت پیشرونده، 54-25 دقیقه در روز، سرعت 20-15 متر در دقیقه، پنج جلسه در هفته و به‌مدت شش هفته، و تمرین اختیاری چرخ دوار به‌مدت شش هفته بود. دوکسوروبیسین، 15روز، روزانه mg/kg 1 به‌صورت زیر صفاقی تزریق شد. نانوکورکومین 14 روز به‌صورت روزانه mg/kg 100 به‌صورت گاواژ خورانده شد. سطوح سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و فاکتور محرک آپوپتوز (AIF) به‌روش الایزا اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: اجرای تمرینات اجباری و اختیاری به‌همراه نانوکورکومین، به‌ترتیب منجر به کاهش و افزایش غیرمعنادار SOD، در مقایسه با اجرای این تمرینات به‌تنهایی، شد (955/0P= و 99/0P=). به‌دنبال اجرای این تمرینات به‌همراه نانوکورکومین، AIF، کاهشی غیر معنادار نسبت به اجرای این تمرینات به‌تنهایی داشت (99/0P= و 99/0P=).

نتیجه‌گیری: هر چند اجرای این تمرینات به‌همراه نانوکورکومین تا حدودی منجر به تعدیل اثرات جانبی ناشی از دوکسوروبیسین می‌شود، لیکن این سطح از مداخلات جهت حفاظت در مقابل سمیت کبدی ناشی از دوکسوروبیسین، کافی نیست.


مهدی نیک‌سرشت، محمود نیک‌سرشت، ولی‌الله دبیدی روشن،
دوره 75، شماره 12 - ( اسفند 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های قلبی-عروقی مهمترین عامل مرگ‌ومیر در جهان هستند. ایسکمی میوکارد یکی از انواع بیماری‌های قلبی-عروقی است که با افزایش سن خطر آن گسترش می‌یابد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر مقایسه ایسکمی میوکارد به شیوه غیرتهاجمی در بیماران مبتلا به مشکلات قلبی در رده‌های سنی متفاوت بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقایسه‌ای بود که طی ماه‌های تیر تا مهر سال ۱۳۹۵ در دانشگاه مازندران انجام گرفت. ۱۷۵ مرد (۵۹-۴۵ سال) و ۱۲۴ مرد ( ۷۷-۶۰ سال) با ناراحتی قلبی در این مطالعه شرکت کردند. پرسشنامه‌های آنژین صدری رز (برای ارزیابی خطر ایسکمی میوکارد)، سبک زندگی و سطح فعالیت بدنی توسط آزمودنی‌ها تکمیل شد. افزون‌بر، ویژگی‌های آنتروپومتری، فشارخون و اکسیژن مصرفی اوج آزمودنی‌ها اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که خطر ایسکمی میوکارد در مردان سنین ۷۷-۶۰ سال به‌طور معناداری بالاتر از مردان سنین ۵۹-۴۵ سال بود (۰/۰۴۹=P). مردان ۷۷-۶۰ سال در شاخص‌های خوب (سطح فعالیت بدنی، اکسیژن مصرفی بیشینه و بیشتر شاخص‌های سبک زندگی) به‌طور معناداری پایین‌تر و در شاخص‌های بد (نسبت کمر/لگن، شاخص شکل بدن، فشارخون سیستول مچ پا، فشارخون سیستول و دیاستول بازو) به‌طور معناداری بالاتر از مردان ۴۵-۵۹ سال بودند (۰/۰۳۱˂P، برای همه متغیرها). همچنین، تفاوت معناداری در خطر ایسکمی بین گروه‌ها مشاهده نشد، وقتی بر اساس سطح فعالیت بدنی یکسان بودند.
نتیجه‌گیری: با توجه به این یافته‌ها، به‌نظر می‌رسد که بالاتر بودن خطر ایسکمی میوکارد در مردان سنین ۷۷-۶۰ سال در مقایسه با مردان سنین ۵۹-۴۵ سال تنها به دلیل تفاوت در سن نیست، بلکه افزایش شاخص‌های بد و کاهش شاخص‌های خوب یا ترکیبی از این دو تأثیر قابل توجهی دارند.

مهدی نیک‌سرشت، ولی‌الله دبیدی روشن، خدیجه نصیری،
دوره 81، شماره 10 - ( دی 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تمرینات ورزشی مختلف سازگاری‌های فیزیولوژیکی متفاوتی ایجاد می‌کنند. درحالی‌که اثر پروتکل‌های HIIT کم-حجم و کم-تواتر با فواصل استراحتی مختلف بررسی نشده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر تأثیر تمرینات HIIT با فشردگی بالا (HC) و پایین (LC) همراه با مکمل بربرین (BBR) بر متغیرهای هماتولوژی مردان پیش-دیابتی بود.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی از مهر لغایت آذر 1400 در دانشگاه مازندران انجام شد. 54 مرد دارای اضافه وزن/چاق با میانگین سنی 0/6±6/48 سال، شاخص توده بدنی 1/3±7/30 و درصد چربی 0/4±4/30 به‌صورت تصادفی و مساوی به شش گروهHC ، LC، HC+BBR، LC+BBR، BBR و کنترل تقسیم شدند. پروتکل‌های تمرینی HC (نسبت کار: استراحت، 2:1) وLC (1:1) شامل هشت حرکت وزن بدن با شدت 95%-80 ضربان قلب بیشینه از 4-2 ست به مدت هشت هفته/دو جلسه در هفته بود. پاسخ این متغیرها به آزمون ورزشی بروس پیش و پس از مداخله ارزیابی شد. تحلیل داده‌ها با آزمون آنالیز واریانس دو طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0>P انجام شد.
یافته‌ها: مقایسه اولیه متغیرهای هماتولوژی گروه‌های پیش-دیابتی و غیردیابتی تفاوت معناداری نداشت (همه، 05/0<P). در مقایسه با پیش-آزمون، گلبول‌های سفیدخون (WBCs) گروه‌های LC و LC+BBR و لنفوسیت‌های همه‌ی مداخله‌ها (به جز مکمل) کاهش معناداری داشتند (همه، 05/0>P). هموگلوبین و هماتوکریت گروه‌های HC و HC+BBR کاهش معناداری داشت (05/0>P). هرچند، در پاسخ به فعالیت ورزشی بروس، WBCs در گروه‌های LC و LC+BBR (به‌ترتیب 18% و 25%) کاهش معناداری نشان داد (هر دو، 005/0>P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تمرین LC، حتی بدون مصرف مکمل، با کاهش WBCs موجب عملکرد ایمنی موثرتر و اثرات همولیزی کمتری نسبت به پروتکل تمرین HC می‌گردد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb