11 نتیجه برای درخشان
غلامرضا درخشان دیلمی، سمراد محرابی،
دوره 58، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده
علی رغم استفاده از کورتیکواستروئید خوراکی در اغلب موارد آسم شدید، مصرف این دارو همراه با ترس از عوارض جانبی فراوان آن همراه است. گزارشات متناقضی در مورد نقش متوترکسات به عنوان یک کاهنده نیاز به استروئید در این بیماران وجود دارد. این مطالعه در صدد است که نقش متوترکسات را در آسم وابسته به گلوکوکورتیکوئید ارزیابی کند. شش بیمار مبتلا به آسم وابسته به گلوکوکورتیکوئید در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور تصادفی با طرح متقاطع و کنترل دارونما وارد شدند. بیماران در دو دوره 12 هفته ای متوترکسات هفتگی با دوز 15 میلی گرم یا دارونما دریافت کردند. زمانی که بیماران با متوترکسات درمان شدند، 62/55% کاهش در میزان نیاز به گلوکوکورتیکوئید خوراکی در مقایسه با مصرف دارونما مشاهده گردید (P<=0.01). ضمنا در دوره درمان با متوترکسات نیز FEV1 به میزان 20% نسبت به دوره درمان با دارونما افزایش نشان داد (P<0.05). این مطالعه نشان می دهد که در بیماران مبتلا به آسم وابسته به گلوکوکورتیکوئید مصرف متوترکسات خوراکی با دوز کم منجر به کاهش نیاز به این دارو می شود.
شهرام فیروزبخش، عنایت صفوی، محمدرضا زاهد پورانارکی، غلامرضا درخشان دیلمی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده
مقدمه: ترانس برونکیال بیوپسی ریه (TBLB) روش جایگزین جالبی برای بیوپسی باز ریه در بررسی تشخیص اولیه مبتلایان به بیماریهای منتشر ریوی یا ضایعات لوکال دور از دسترس مستقیم برونکوسکوپ محسوب می گردد. در بررسی ضایعات منتشر ریوی، گزارشاتی مبنی بر بی خطر بودن انجام TBLB کور (بدون هدایت فلوروسکوپی) وجود دارد. بعلت در دسترس نبودن فلوروسکوپ در بخش ریه این مرکز درصدد برآمدیم میزان موفقیت TBLB های انجام شده را در بدست آوردن نمونه کافی از نسج ریه و قدرت تشخیص نمونه های بدست آمده را سنجیده و عوارض ناشی از آن را مشخص کنیم.
مواد و روشها: در طی 6 ماهه اول سال 1378، در بخش آندوسکوپی ریه مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران، 64 مورد TBLB بدون هدایت فلوروسکوپی انجام شده و نتایج در دفاتر بخش آندوسکوپی ثبت گردیده بود که از آنها استفاده به عمل آمد.
یافته ها: در بررسی نتایج معلوم گردید که در 2 مورد (3/1 درصد) نسج ریه بدست نیامده و نتایج پاتولوژیک حاصله در (71/9 درصد) 46 مورد منجر به تشخیص گردیده بود. گزارشی از هموپتیزی نداشتیم. سه مورد پنوموتوراکس رخ داده بود که تنها در یک مورد (1/6 درصد) نیاز به استفاده از Chest tube وجود داشت.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به جمیع مراتب، بنظر می رسد TBLB کور در مرکز ما با موفقیت همراه بوده است و میزان عوارض آن قابل مقایسه با سایر مراکز مورد تائید می باشد.
شهرام فیروزبخش، عنایت صفوی، محمدرضا زاهد پورانارکی، غلامرضا درخشان دیلمی،
دوره 60، شماره 4 - ( 4-1381 )
چکیده
مقدمه: ترانس برونکیال بیوپسی ریه (TBLB) روش جایگزین جالبی برای بیوپسی باز ریه در بررسی تشخیص اولیه مبتلایان به بیماریهای منتشر ریوی یا ضایعات لوکال دور از دسترس مستقیم برونکوسکوپ محسوب می گردد. در بررسی ضایعات منتشر ریوی، گزارشاتی مبنی بر بی خطر بودن انجام TBLB کور (بدون هدایت فلوروسکوپی) وجود دارد. بعلت در دسترس نبودن فلوروسکوپ در بخش ریه این مرکز درصدد برآمدیم میزان موفقیت TBLB های انجام شده را در بدست آوردن نمونه کافی از نسج ریه و قدرت تشخیص نمونه های بدست آمده را سنجیده و عوارض ناشی از آن را مشخص کنیم.
مواد و روشها: در طی 6 ماهه اول سال 1378، در بخش آندوسکوپی ریه مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران، 64 مورد TBLB بدون هدایت فلوروسکوپی انجام شده و نتایج در دفاتر بخش آندوسکوپی ثبت گردیده بود که از آنها استفاده به عمل آمد.
یافته ها: در بررسی نتایج معلوم گردید که در 2 مورد (3/1 درصد) نسج ریه بدست نیامده و نتایج پاتولوژیک حاصله در (71/9 درصد) 46 مورد منجر به تشخیص گردیده بود. گزارشی از هموپتیزی نداشتیم. سه مورد پنوموتوراکس رخ داده بود که تنها در یک مورد (1/6 درصد) نیاز به استفاده از Chest tube وجود داشت.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به جمیع مراتب، بنظر می رسد TBLB کور در مرکز ما با موفقیت همراه بوده است. و میزان عوارض آن قابل مقایسه با سایر مراکز مورد تائید می باشد.
جواد میکائیلی، مسعود ستوده، محمدحسین درخشان، عباس یزدان بد، بهنوش عابدی اردکانی، سیدمهدی نورایی، محمدجعفر فره وش، رضا ملک زاده،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: اخیرا مطالعات زیادی جهت تعیین عوامل خطر گاستریت ناشی از عفونت هلیکوباکترپیلوری صورت گرفته است. این مطالعات برای فهم بهتر مراحل ابتدایی کارسینوژنز سرطان معده بسیار مفید هستند. در مقاله حاضر، ما وسعت و توپوگرافی گاستریت مزمن را در جمعیت ساکن در یک منطقه پرخطر از نظر میزان بروز سرطان کاردیای معده مورد بررسی قرار داده و نقش هلیکوباکترپیلوری، شاخص خطر سرطان معده و سن را در پاتوژنز آن ارزیابی کردیم.
مواد و روش ها: طی یک مطالعه آندوسکوپیک مبتنی بر جمعیت، 508 نفر از ساکنان بالای چهل سال شهری و روستایی شهرستان مشکین شهر از استان اردبیل وارد مطالعه شدند. تمامی افراد پس از تفهیم و توجیه کافی از اهداف مطالعه و امضای رضایتنامه کتبی تحت معاینه آندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی قرار گرفتند. حداقل یک بیوپسی از مناطق استاندارد ششگانه معده افراد شرکت کننده در مطالعه برداشته شد (سه ناحیه از آنتر (ناحیه 1، 2 و 3)، دو ناحیه از تنه (نواحی 4 و 5) و یک ناحیه از کاردیا (ناحیه 6)). شدت و فعالیت گاستریت، اسکور ترکیبی التهاب و وضعیت عفونت هلیکوباکترپیلوری در تمام نمونه های بیوپسی براساس آخرین ویرایش سیستم طبقه بندی گاستریت سیدنی اندازه گیری شدند و تاثیر هلیکوباکترپیلوری، سن، جنس و محل سکونت بر روی میانگین شدت، فعالیت و اسکور ترکیبی التهاب به تفکیک هر ناحیه بیوپسی مورد ارزیابی واقع گردید.
یافته ها: کلا 508 داوطلب با میانگین سنی 11.3±54.6 سال وارد مطالعه شدند. 234 نفر (46.1%) مرد و 274 (53.9%) زن بودند. براساس معیار هیستولوژیک 80.5% افراد هلیکوباکترپیلوری مثبت بودند. میانگین اسکور فعالیت غیر از ناحیه 5 در تمام نواحی، در افراد دارای هلیکوباکترپیلوری بیشتر از افراد بدون عفونت بود (P<0.01). میانگین اسکور ترکیبی التهاب در تمام نواحی در افراد آلوده بیشتر از افراد غیر آلوده بود (P<0.01). در 44% افراد آلوده، میانگین اسکور ترکیبی التهاب تنه بیشتر و یا حداقل برابر آنتر معده ارزیابی شد. همچنین در 54% افراد آلوده، میانگین اسکور ترکیبی التهاب ناحیه کاردیا بیشتر یا برابر آنتر معده بود. سن ارتباط معکوس و معنی داری (P<0.01) با اسکور ترکیبی ناحیه آنتر نشان می داد. این ارتباط در کاردیا مثبت و قویتر بود.
نتیجه گیری و توصیه ها: هلیکوباکترپیلوری عامل اصلی فعالیت گاستریت در تمام نواحی معده می باشد. این تاثیر در آنتر و کاردیا بسیار قوی می باشد. بنظر می رسد التهاب مزمن و ممتد مخاط کاردیا در سنین بالا زمینه ساز پیدایش سرطان کاردیای معده در این منطقه باشد.
عنایت صفوی، بشارت رحیمی، سیروس جعفری، سروش سیفیراد، غلامرضا درخشان دیلمی، محمدرضا زاهدپور انارکی، حمیدرضا ابطحی،
دوره 69، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیرا روش القای خلط بهعنوان روشی مؤثر و ارزان برای بهدست آوردن نمونههای خلط با کیفیت بالا از بیماران مشکوک به سل ریوی معرفی شده است. بسیاری از پزشکان کشور با این روش آشنا نیستند. این مطالعه تلاشی در جهت آشنایی پزشکان با این روش در بیماران مشکوک به سل ریوی میباشد.
روش بررسی: از تیر لغایت بهمن 1389 بیماران دارای شواهد کلینیکی یا رادیولوژیک بهنفع سل ریوی که قادر به دادن نمونه خلط نبودند، وارد مطالعه شدند. بیماران با استفاده از نبولایزر اولتراسوند و سالین هایپرتونیک 3% استریل بهمدت 20 دقیقه تحت القای خلط قرار گرفتند. کیفیت نمونه خلط (نسبت سلولهای پلیمورف به سلولهای اپیتلیال ≤2) بررسی شد. اطلاعات بیماران شامل جنس، سن، (±)HIV و شواهد رادیولوژیک مثبت بهنفع سل ریوی ثبت و تحت آنالیز آماری قرار گرفت.
یافتهها: 50 بیمار مشکوک به سل ریوی وارد مطالعه شدند ]23 مرد (SD±Mean سن 24/20±21/51) و 27 زن (SD±Mean سن 00/18±40/55)[. سرفه شایعترین شکایت منجر به مراجعه در بیماران و شایعترین ضایعه رادیولوژیک انفیلتراسیون و کانسالیدیشن در کلیشهها بود. تست PPD در تعداد 21 (42%) بیمار مثبت گزارش شد (حساسیت 5/61%، ویژگی 8/64%، ارزش اخباری مثبت 38%، ارزش اخباری منفی 7/82%). روش القای خلط در 90% بیماران منجر به تولید نمونههای مناسب خلط شد. اسمیر و کشت در 13 (26%) از بیماران مثبت گزارش شد.
نتیجهگیری: القای خلط روشی کم تهاجمی و کم هزینه بوده که بهنیروی انسانی کمی احتیاج دارد و با نتایج رضایتبخشی در جهت بهدست آوردن نمونههای خلط با کیفیت بالا از بیماران بدون خلط همراه است.
رویا ستارزاده بادکوبه، لیلا درخشان، امیر فرهنگ زند پارسا، علی پاشامیثمی، بختیار خسروی، بابک گراییلی، سیدمصطفی جباری،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: برای تعیین شدت تنگی دریچه میترال و ارایه بهترین روشهای درمانی علاوه بر اطلاعات بالینی، اندازهگیری دقیق سطح دریچه میترال ضروری است. این مطالعه با هدف مقایسه روش اکوکاردیوگرافی غیرتهاجمی معادله همبستگی جریان (Continuity equation) با پلنی متری در اندازهگیری سطح دریچه میترال انجام شد.
روش بررسی: بیماران مبتلا به تنگی میترال مراجعهکننده به کلینیک اکوکاردیوگرافی بیمارستان امامخمینی (ره) از ابتدا تا انتهای سال 1389 که برای انجام اکوکاردیوگرافی قبل از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالوندار یا بهصورت روتین به این مرکز مراجعه کرده بودند، تحت بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: تعداد موارد مورد مطالعه 73 بیمار بود، از این تعداد 17 نفر (3/23%) مرد و 56 نفر (6/76%) زن بودند متوسط سن بیماران 9/8±18/42 سال بود. در کل این بیماران روش معادله همبستگی با روش پلنی متری، ضریب همبستگی 832/0 (001/0P<) داشت. روش Pressure Half-Time (PHT) با روش پلنی متری ضریب همبستگی 720/0 (001/0P<) و روش PHT با روش Continuity equation ضریب همبستگی 604/0 (001/0P<) داشت. در زیر گروه بیماران با ریتم فیبریلاسیون دهلیزی و نارسایی میترال قابل توجه، ضریب همبستگی بین پلنی متری و Continuity equation کمتر قابل اطمینان بود.
نتیجهگیری: با توجه به ضریب همبستگی بالا بین روش پلنی متری مستقیم و روش Continuity equation میتوان نتیجه گرفت که روش Continuity equation روش قابل اعتمادی در اندازهگیری سطح دریچه میترال میباشد و در مواردی که انجام پلنی متری با محدودیت مواجه است، از جمله کلسیفیکاسیون شدید دریچه میترال و بلافاصله بعد از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالوندار، میتوان از روش Continuity equation بهعنوان جایگزین استفاده کرد.
هدی درخشانیان، سید حسین مرجانمهر، سجاد قدبیگی، نسترن رحیمی، سید علی مصطفوی، پیام حسینزاده، امین صالحپور، احمد رضا دهپور،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سیروز صفراوی یک بیماری مزمن است که منجر به تخریب پیشرونده بافت کبد میگردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر فلاونویید کوئرستین در کاهش آسیبهای کبدی ناشی از سیروز صفراوی میباشد.
روش بررسی: 30 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ-دالی 7-6 ماهه بهطور تصادفی به سه گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل تنها یک عمل جراحی کاذب داشت و دو گروه دیگر تحت عمل بستن مجرای صفراوی قرار گرفتند. پس از چهار هفته میزان بیلیروبین، آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز سرم جهت اطمینان از بروز سیروز کبدی در گروه دوم و سوم اندازهگیری و بررسی شد. سپس بهمدت چهار هفته، روزانه و بهصورت داخل صفاقی یکی از گروههای سیروتیک، دارونما و دیگری mg/kg50 مکمل کوئرستین دریافت نمودند. در پایان بررسی (هفته هشتم)، آنزیمهای کبدی و بیلیروبین سرم سنجیده شد و نمونههای کبد مورد بررسی بافتشناسی قرار گرفت.
یافتهها: دریافت کوئرستین در گروه سوم باعث کاهش میزان بیلیروبین (9/0±4/7 در برابر mg/dL6/1±9/8، 05/0P<)، آلکالین فسفاتاز (9/76±1387 در برابر IU/L3/65±2273، 001/0P<) و آلانین آمینوترانسفراز سرم (1/38±9/601 در برابر IU/L 4/37±8/644، 05/0P<) در مقایسه با موشهای سیروتیک دریافتکننده دارونما شد. میزان سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز و همچنین ویژگیهای هیستولوژیک بافت کبد در اثر دریافت کوئرستین تغییر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: در این مداخله، دریافت mg/kg50 کوئرستین اگرچه منجر به تغییر معنیداری در ویژگیهای بافتی کبد نشد، ولی کاهش قابل ملاحظه ایجاد شده در میزان بیلیروبین، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز، بیانگر نقش مثبت کوئرستین در کم کردن آسیب کبدی میباشد.
حسین قهوهچیان، آرش درخشان، فرزاد حدائق،
دوره 73، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پیشدیابت حالتی پرخطر برای ابتلا به بیماری قند و امراض قلبی- عروقی میباشد. هدف مطالعه تعیین بروز پیشدیابت وفنوتیپهای آن و عوامل خطر مربوطه در پیگیری ٩ ساله بود.
روش بررسی: مطالعه قند و لیپید تهران مطالعه آیندهنگری است که در ساکنین منطقه 13 تهران با هدف تعیین شیوع و بروز و عوامل خطر بیماریهای غیرقابل انتقال انجام شده است. چهار فاز از این مطالعه اجرا شده که شامل دورههای سه ساله از سال 1377 تا 1389 میباشد. از بین 12808 فرد 20 سال و بالاتر در جمعیت پایه، پس از خارج کردن افرادی که شرایط لازم را نداشتند، آنالیزها در 2597 مرد و 3282 زن اجرا شد.
یافتهها: در مردان، سن (سال)، شاخص توده بدنی (kg/m2)، سابقه خانوادگی دیابت، سطح تحصیلات بالای 12 سال، قندخون ناشتا (mmol/l)، قندخون دو ساعت پس از مصرف گلوکز (mmol/l)، با افزایش بروز پیشدیابت همراه بودند، اما مداخلات جامعه محور اثر محافظتی معنادار داشتند. درزنان، سابقه خانوادگی دیابت، نسبت دور کمر به قد، قندخون دو ساعت پس از مصرف گلوکز، نسبت کلسترول تام به کلسترول لیپوپروتیین با چگالی بالا، قندخون ناشتا، خطر پیشدیابت را افزودند در حالی که وضعیت مطلقه/بیوه با خطر کمتر همراه بود. قندخون ناشتا، قندخون دو ساعت پس از مصرف گلوکز، شاخص توده بدنی و نسبت کلسترول تام به کلسترول لیپوپروتیین با چگالی بالا عوامل خطر بروز ترکیب گلوکز ناشتای مختل و اختلال تحمل گلوکز، اما دور باسن اثر محافظتی داشت. بروز پیشدیابت 1/46 در هر1000 شخص در سال در مردان و 8/36 در هر 1000شخص در سال در زنان محاسبه شد.
نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که بروز پیشدیابت و فنوتیپهای مختلف آن در جمعیت ایرانی بالا است.
امین درخشانفر، هادی توکلی، جواد مویدی، علی پوست فروش فرد،
دوره 77، شماره 12 - ( اسفند 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ویروس آنفلوانزای تحت تیپ H9N2 که در بسیاری از مناطق ایران بهصورت اندمیک وجود دارد بهعنوان یک کاندید جهت ایجاد پاندمیهای آینده مطرح است. در مطالعه حاضر مدت زمان دفع ویروس آنفلوانزای اندمیک ایران (تحت تیپ H9N2) از طریق مدفوع و ترشحات حلقی مرغ نژاد تخمگذار مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از تیر ۱۳۹۶ تا مهر ۱۳۹۶ در مرکز تحقیقات علوم و فناوری تشخیص آزمایشگاهی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و بخش علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شده است. در ابتدا ویروس آنفلوانزا با مشخصات A/Chicken/Iran/SH-110/99 (H9N2) در مایع آلانتوییک تخممرغ جنیندار کشت داده شد و EID50 ویروس با روش Reed and Muench تعیین گردید. سپس مقدار EID50/ml ۱۰۶ ویروس از طریق بینی به جوجههای نژادهای لاین تلقیح گردید. نمونهبردای از حلق و مدفوع پرندگان در روزهای ۲، ۵، ۱۰ و ۱۷ پس از تلقیح انجام شد. وجود ویروس در نمونههای پرندگان چالش شده با استفاده از روش مولکولی واکنش زنجیرهای پلیمراز- رونوشت معکوس (RT-PCR) مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: دفع ویروس آنفلوانزا از ترشحات حلقی و مدفوع پرندگان دو روز پس از آلودگی آغاز شد و بهترتیب تا روزهای ۱۰ و ۱۷ ادامه داشت. بیشترین میزان خطر آفرین بودن ماکیان تجاری مبتلا به آنفلوانزا، روزهای دو تا پنج پس از آلودگی بود.
نتیجهگیری: ردیابی ویروس در نمونههای پرندگان چالش شده با ویروس آنفلوانزای H9N2 نشان داد که ویروس به مدت طولانیتری میتواند از طریق مدفوع پرنده آلوده، در مقایسه با ترشحات حلق، به محیط اطراف منتشر گردد و برای انسان در تماس مشکل آفرین باشد.
اکبر درخشان، سمیه بازدار، شهرام بامداد،
دوره 78، شماره 7 - ( مهر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: دید رنگی از اهمیت ویژهای در انجام امور روزمره و فراگیری مهارتهای خاص در حرفههای مختلف بهویژه در رشته پزشکی برخوردار است. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه کنونی با هدف بررسی شیوع کوررنگی، انواع مختلف آن و همچنین میزان خودآگاهی افراد نسبت به بیماری خود بر روی 200 نفر از آقایان دانشجوی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد از خرداد تا شهریور 1395 انجام شد.
روش بررسی: تعداد 200 نفر از آقایان دانشجوی پزشکی پسر دانشگاه علوم پزشکی مشهد از تاریخ خرداد تا شهریور 1395 به روش نمونهگیری آسان وارد این مطالعه شدند. از دفترچه تست ایشیهارا (Ishihara test) جهت تست دید رنگی افراد استفاده شد و اطلاعات بهدست آمده در پرسشنامههایی که از پیش برای این مطالعه طراحی شده بود ثبت گردید. جهت مقایسه میانگین دادههای کمی از Student’s t-test استفاده شد. جهت مقایسه دادههای کیفی در گروههای مختلف از Chi-square test و در مواردی که حجم گروههای مقایسه کم بود از Fisher’s exact test استفاده گردید.
یافتهها: نتایج بهدست آمده نشان داد که تعداد هشت نفر (4%) از افراد شرکتکننده در این مطالعه کوررنگ بودند که از این افراد نیز شش نفر(75%) به کوررنگی خود آگاهی داشتند و دو نفر از آنان (25%) از ابتلای به این اختلال آگاهی نداشتند. همچنین هفت نفر از افراد مبتلا به کوررنگی دچار کوررنگی سبز-قرمز، یک نفر از آنان مبتلا به کوررنگی کامل بودند.
نتیجهگیری: با مقایسه نتایج بهدست آمده از مطالعه فعلی این نتیجه بهدست آمد که کوررنگی در جمعیت مورد مطالعه (4%) شیوع کمتری نسبت به جمعیت عمومی (8%) دارد.
مژده بهادرزاده، احمد کچوئی، مصطفی واحدیان، الهه خان بابایی، پویا درخشان برجوئی،
دوره 81، شماره 6 - ( شهریور 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: زخمهای گوارشی بهدلیل عدم تعادل بین مکانیسمهای دفاعی مخاط معده و نیروهای آسیبزننده بهویژه اسید معده و پپسین اتفاق میافتند. 14%-2 زخمها در نهایت سوراخ میشوند. از اتیولوژیهای مهم در این رابطه میتوان استفاده از داروهای ضدالتهاب غیراستروییدی، استروییدها، استعمال سیگار، هلیکوباکترپیلوری و رژیم غذایی پر نمک را نام برد.
روش بررسی: در این مطالعه با بررسی فاکتورها و عوامل مرتبط با پرفوراسیون، اطلاعات بیماران مبتلا به زخم پپتیک مراجعهکننده به بیمارستان بهشتی از اردیبهشت 1398 تا بهمن 1400 مورد بررسی قرار گرفتند و به دو گروه مبتلا به پرفوراسیون و بدون پرفوراسیون تقسیم شدند. سپس متغیرهای سن، جنس، سیگار، مصرف داروی ضدالتهاب غیراستروییدی (NSAID) و اوپیوم، عفونت هلیکوباکترپیلوری و مصرف PPI و سابقه پیشین پپتیک اولسر در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: مصرف سیگار: در گروه بدون پرفوراسیون 6/29% سیگاری و در گروه پرفوره 4/50% سیگاری بودند. مصرف اوپیوم در افراد بدون پرفوراسیون حدود 6/15% و درگروه پرفوره حدود 3/33% بود. مصرف NSAID در گروه غیرپرفوره شیوع 6/35% و در گروه پرفوره شیوع 4/27% داشت. مصرف PPI در گروه بدون پرفوراسیون 7/46% و در گروه پرفوره 5/21% بود. شیوع عفونت H.pilory شیوع در گروه غیرپرفوره 2/45% و در گروه پرفوره 4/30% بود. سابقه پیشین PUD در گروه غیرپرفوره 3/56% و در گروه با پرفوراسیون 8/37% بود.
نتیجهگیری: بین مصرف سیگار و اوپیوم در گروه پرفوره و غیرپرفوره مصرف PPI در این دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت بهطورکلی شیوع PUD در جنس مرد در هر دو نوع پرفوره و غیرپرفوره بالاتر بود.