جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای دشتی

کاظم خلخالی، سیدموسی صدرحسینی، محمدرضا عزیزی، غلامعلی دشتی خویدکی،
دوره ۶۱، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۸۲ )
چکیده

بیماری کیمورا یک بیماری ناشایع، خوش خیم و التهابی مزمن است که علت و پاتوژنز آن ناشناخته می باشد. این بیماری بافت های زیرجلدی را گرفتار کرده؛ مانند ضایعات توموری تظاهر می کند و بیشتر در ناحیه سر و گردن یافت می شود. از نظر بالینی در صورت گرفتاری پاروتید، با تومور پاروتید همراه با متاستاز به غدد لنفاوی اشتباه می شود. تشخیص آن قبل از بیوپسی بافتی مشکل است و FNA ارزش محدودی در تشخیص این بیماری دارد. شواهدی از تبدیل به بدخیمی وجود ندارد و گاهی بهبود خودبخودی رخ می دهد. انواع روش های درمانی در درمان این بیماری پیشنهاد شده است اما هیچکدام بطور کامل تایید نشده اند و عود شایع است. ما یک مرد ۳۳ ساله دچار بیماری کیمورا را که تظاهر آن بصورت توده پاروتید چپ بوده است شرح می دهیم.


علیرضا کریمی یزدی، محمد صادقی، عباس ندیمی تهرانی، محسن نراقی، غلامعلی دشتی خویدکی، کسری ثابتی،
دوره ۶۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده

مقدمه: اثر مخرب اصوات با شدت زیاد روی ساختمان های گوش داخلی از سال ها پیش شناخته شده است. اثر سر و صدای ناشی از دریل جراحی روی گوش مقابل یکی از این اثرات است که کمتر در مورد آن بحث شده است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی کاهش شنوایی در گوش عمل نشده توسط دستگاه ادیومتر (اندازه گیری تون خالص یا Pure tone audiometery: PTA) و دستگاه OAE (اندازه گیری بازتاب شنوایی یا Distortion product otoacoustic emission: DPOAE) در بیمارانی است که تحت عمل ماستوئیدکتومی قرار گرفته اند می باشد.

مواد و روش ها: طی این مطالعه توصیفی تحلیلی، ۴۹ بیمار که در سال ۱۳۷۹ در بیمارستان های امیراعلم و امام خمینی تهران تحت عمل ماستوئیدکتومی قرار گرفته بودند از نظر آسیب صوتی حاصل از دریل جراحی روی گوش مقابل ارزیابی شدند. وضعیت شنوایی قبل از عمل بیماران با انجام آزمایشات PTA و DPOAE و وضعیت پس از عمل آنها نیز به کمک آزمایشات PTA و DPOAE مجدد ارزیابی شد.

یافته ها: دامنه سنی بیماران ۹ تا ۵۵ سال با میانگین سنی ۲۹ سال بود. ۲۵ بیمار مرد و ۲۴ بیمار زن بودند. در بررسی انجام شده در ۱۰-۷ روز بعد از عمل، از مجموع ۴۹ بیمار، ۴ بیمار (۸,۱%) تغییر در آستانه های PTA و ۷ بیمار (۱۴.۲%) تغییر در دامنه های DPOAE پیدا کردند. در کنترل مجدد یکماه بعد از آن در دو بیمار دچار کاهش شنوایی در PTA و ۵ بیمار از ۷ بیمار دچار تغییر دامنه در DPOAE بهبود مشاهده شد.

نتیجه گیری و توصیه ها: بطور خلاصه می توان نتیجه گرفت که ترومای صوتی حاصل از دریل جراحی روی گوش مقابل در تعداد کمی از بیماران رخ داده که اکثرا قابل برگشت می باشد.


محمدتقی خرسندی آشتیانی، غلامعلی دشتی خویدکی، سیدهادی صمیمی اردستانی،
دوره ۶۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: برداشتن کامل حنجره بدلیل ابتلای بیماران به سرطان حنجره دارای عوارض متعددی از جمله از دست دادن صدا می‌باشد. جهت برقراری مجدد ارتباط کلامی بیماران روشهای مختلفی وجود دارد که ایجاد سوراخ نایی مروی و تعبیه پروتز صوتی یکی از پذیرفته شده‌ترین آنها می‌باشد.
روش بررسی: در این تحقیق ۱۰ بیمار که در سالهای ۸۰ تا ۸۲ جهت آنها سوراخ نایی مروی ایجاد شده بود تحت بررسی قرار گرفتند. در ۴ بیمار پروتز بصورت اولیه و بلافاصله پس از برداشتن کامل حنجره تعبیه شد و در ۶ بیمار این کار بصورت ثانویه انجام گرفت. بیماران همگی مرد بودند و در دو بیمارستان امیر اعلم و امام خمینی تهران تحت عمل جراحی قرار گرفتند.
یافته‌ها: سن بیماران ۵۰ تا ۷۰ سال بود. ۹۰% آنها سیگار و ۱۰% الکل مصرف می‌کردند. روانی گفتار در ۳۰% بیماران در حد خوب، در ۶۰% متوسط و در ۱۰% ضعیف بود. از نظر مفهوم بودن گفتار نیز ۴۰% بیماران خوب، ۵۰% متوسط و ۱۰% ضعیف بودند. کیفیت صوت در ۴۰% بیماران خوب، در ۵۰% متوسط و در ۱۰% ضعیف بدست آمد. ۳۰% بیماران دچار نشت بزاق شدند که با درمان نگهدارنده بهبود یافتند.
نتیجه‌گیری‌: در پایان این طور نتیجه گرفتیم که روش ایجاد سوراخ نایی مروی و تعبیه پروتز یکی از روشهای نسبتاً کم عارضه و دارای کیفیت مطلوب نسبت به سایر روشهای بازتوانی صوتی در بیماران بدون حنجره می‌باشد. از نکات مهمی که باید در این روش مدنظر قرار گیرد، انتخاب صحیح بیماران و توجه به انگیزه و توانایی کامل آنها جهت نگهداری از پروتز و همچنین انتخاب صحیح اندازه پروتز برای هر بیمار می‌باشد.


حسین خلیلی، سیمین دشتی، سپیده سیفی، ملوک حاجی بابایی، سهیلا شفیعی،
دوره ۶۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: آنمی از مشکلات شایع در بیماران با نارسائی مزمن کلیه می‌باشد که در ۲۵% بیماران دیده می‌شود. شایعترین علت بروز آنمی در این بیماران، کاهش ترشح اریتروپویتین بوده ولی سایر علل شامل کاهش طول عمر گلبولهای قرمز، از دست دادن خون در ضمن دیالیز و یا خون گیری‌های مکرر، اورمی، کمبود آهن، ویتامین B۱۲ و اسید فولیک می‌باشد. تا قبل از معرفی اریتروپویتین در سال ۱۹۸۲، جهت تصحیح و حفظ هماتوکریت در محدوده نرمال در بیماران دیالیزی، از تزریق خون استفاده می‌شد.
روش بررسی: هدف از انجام این مطالعه ارزیابی مصرف این دارو و مقایسه اثربخشی فرآورده‌های تجاری موجود در بازار داروئی ایران می‌باشد. مطالعه در یک دوره یکساله (ابتدای شهریور ۱۳۸۲ تا شهریور ۱۳۸۳) در بخش نفرولوژی و دیالیز بیمارستان امام خمینی انجام شد.
یافته‌ها: از ۳۰ بیمار مورد مطالعه ۱۳ بیمار Eprex و ۱۷ بیمار Epocim دریافت می‌نموند متوسط دوز دریافتی اریتروپویتین ۲۰۰۰ IU سه بار در هفته بود. متوسط سطح پلاسمایی هموگلوبین و هماتوکریت قبل از درمان در بیماران به ترتیب ۹,۳۸ g/dl و ۲۸% بود. افزایش هموگلوبین و هماتوکریت در گروهی که Eprex دریافت می‌نموند به میزان معنی‌داری از گروه Epocim بالاتر بود (به ترتیب P = ۰.۰۰۱ و P = ۰.۰۲۶)
نتیجه‌گیری: میزان بروز عوارض شامل افزایش فشارخون، سردرد، درد محل تزریق و علائم شبه آنفولانزا در گروه Epocim به میزان قابل توجهی از گروه Eprex بالاتر بود.


حسین خلیلی،  سیمین دشتی، پدرام احمد پور،  ملوک حاجی بابایی، فرشته عبدالهی،
دوره ۶۴، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: خارش یکی از مشکلات شایع بیماران با نارسایی پیشرفته کلیه است. ۳۵-۲۵% بیماران قبل از دیالیز و ۸۰-۶۰% بیماران دیالیزی از خارش شکایت دارند. پاتوفیزیولوژی خارش در این بیماران ناشناخته بوده و علل متفاوتی از جمله آزاد شدن هیستامین از ماست سل‌ها و بازوفیل‌ها، پوست اورمیک (پوست خشک و آتروفی شده )، پرولیفراسیون ماست سل‌های پوستی، آتروفی سلول‌های چربی‌ساز و تعریقی پوست، اختلالات الکترولیتی و تجمع اسیدهای صفراوی مطرح می‌باشد. از آنجا که هیستامین واسطه اصلی در خارش می‌باشد ، هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش آنتی‌هیستامین‌ها در کنترل خارش بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع Before and After Study بوده که در یک دوره یک ساله در بخش دیالیز بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد. ۳۰ بیمار واجد شرایط وارد مطالعه شدند. بیماران ابتدا دو هفته تحت درمان با هیدروکسی‌زین mg ۲۵ سه بار در روز قرار گرفته و بعد از یک هفته قطع دارو، درمان دو هفته‌ای با کتوتیفن دو بار در روزBD شروع گردید. سپس بعد از قطع یک هفته‌ای دارو، درمان دو هفته‌ای کلرفنیرامین mg ۴ سه بار در روز شروع گردید. شدت خارش بیماران قبل و بعد از هر دوره درمانی با استفاده از جدول PSS (Pruritus Severity Score) ارزیابی گردید.
یافته‌ها: متوسط کاهش شدت خارش در درمان با هیدروکسی‌زین، کلرفنیرامین و کتوتیفن به ترتیب ۳۳% ، ۲۰% و ۵/۴% بود که کاهش شدت خارش در مورد داروهای هیدروکسی‌زین وکلرفینرامین معنی‌دار بوده (۰۰۱/۰p<) ولی در مورد کتوتیفن معنی‌دار نبود.
نتیجه‌گیری: هیدروکسی‌زین و کلر فنیرامین داروهای مؤثر در کنترل خارش بیماران کلیوی بوده و نسبت به کتوتیفن مؤثرترند.


نرگس ایزدی مود، محمد رضا دهدشتی، زهرا افتخار، سید علی احمدی،
دوره ۶۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت سرطان دهانه رحم در خانم‌ها و تشخیص زودرس آن و همچنین حساسیت پایین تست پاپ‌اسمیر معمولی در غربالگری این بیماری، در سالیان اخیر تلاش فراوانی جهت یافتن تست مناسب‌تر انجام شده است. تست‌های سیتولوژی در محیط مایع (Liquid-based cytology) در اکثر مطالعات به عنوان روشی که باعث بهبود کیفیت تست می‌شود معرفی شده است. مواردی از جمله کاهش نمونه‌های ناکافی و افزایش حساسیت در تشخیص ضایعات بدخیمی و پیش بدخیمی از مزایای این روش است. مقایسه پاپ اسمیرهای معمولی و سیتولوژی در محیط مایع با استفاده از مواد و روشprep Liquid از نظر کفایت نمونه و تشخیص سلول سنگفرشی آتیپیک در این مطالعه انجام شد.

روش بررسی: در این بررسی آینده‌نگر، بر روی ۲۸۹ خانم مراجعهکننده به بخش کولپوسکپی بیمارستان میرزا کوچک‌خان در فاصله زمانی بهمن ۸۴ تا اسفند ۸۵ به طور همزمان هر دو تست پاپ‌اسمیر معمولی و سیتولوژی در محیط مایع (Split-sample study) و نتایج این تست‌ها از نظر کفایت نمونه و تشخیص سلول سنگفرشی آتیپیک مورد مقایسه قرار گرفتند. تست سیتولوژی در محیط مایع به روش دستی و مطابق با پروتکل و روشprep Liquid انجام شد و اسمیرها بر اساس سیستم Bethesda ۲۰۰۱ گزارش گردیدند.

یافته‌ها: در روش پاپ اسمیر معمولی، موارد با عدم کفایت نمونه ۲۴ مورد (۵%) بود، در حالی که در روش Liquid prep ۶۶ مورد (۸/۲۲%) اسمیر با عدم کفایت نمونه وجود داشت که این افزایش موارد ناکافی از لحاظ آماری معنی‌دار بود. تعداد موارد سلول سنگفرشی آتیپیک در تست پاپ‌اسمیر معمولی پنج مورد (۸/۱%)، در حالی که در روشprep Liquid شش مرد (۱/۲%) بود که این افزایش موارد تشخیص سلول سنگفرشی آتیپیک در روشprep Liquid از نظر آماری معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: در این متد سیتولوژی در محیط مایع که به روش دستی مطابق با روشprep  Liquid انجام گرفت، نسبت به روش معمولی موارد unsatisfactory به طور معنی‌داری از نظر آماری، افزایش نشان داد در حالی که افزایش موارد تشخیص سلول سنگفرشی آتیپیک در روشprep Liquid نسبت به روش معمولی از نظر آماری معنی‌دار نبود.


حمید قادری، کورش شمیمی، فریدون معظمی، سیدحسن امامی رضوی، علی امینیان، سید مهدی جلالی، رضا افغانی، مرتضی نوع پرست، سید حبیب اله دشتی، سعید صفری، علیرضا احمدوند، سیده عادله میرجعفری دریاسری، فاطمه السادات نعیمی،
دوره ۶۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴ زمینه و هدف: با توجه به شیوع آپاندیسیت در دومین و سومین دهه عمر، زخم آن از نظر مسائل زیبایی حائز اهمیت می‌باشد، اسکار بعد از جراحی عامل مهمی جهت رضایت بعد از عمل بیماران می‌باشد از طرفی آموزش قدیمی در مورد بستن زخم‌های آپاندیسیت تاکیدی بر بستن زخم‌ها به‌روش مجزا (Separate) دارد.

روش بررسی: از فروردین ۱۳۸۶ الی فروردین ۱۳۸۷ از ۳۲۱ بیمار مراجعه‌کننده به اورژانس جراحی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران که کاندید جراحی آپاندکتومی بودند، ۲۷۸ (۶/۸۶%) بیمار دارای آپاندیسیت بدون عارضه بودند که به  یک کارآزمایی بالینی وارد شدند. همه بیماران به‌روش مشابهی تحت بیهوشی و جراحی قرار گرفتند و تصادفی در دو گروه بستن زخم به‌روش بخیه‌های Interrupted ۱۳۹n= و بستن زخم به‌روش بخیه ساب‌کوتیکولر Subcuticular ۱۳۹n= قرار گرفتند. بیماران به‌مدت چهار هفته از نظر وجود علایم عفونت و وجود ترشح چرکی از محل زخم، وجود درد در محل زخم، وجود گرمی در محل عمل، وجود تورم یا اریتم در محل تحت پی‌گیری قرار گرفتند. 

یافته‌ها: بین میانگین سن و جنس در بیماران دو گروه اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. بین فراوانی بروز عوارض محل زخم نیز در بین دو گروه اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. پنج مورد در گروه بخیه‌های interrupted و هشت مورد در گروه بخیه subcuticular،. 

نتیجه‌گیری: بستن زخم به‌روش subcuticular شانس عوارض زخم را افزایش نمی‌دهد و با توجه به نتایج زیبایی بهتر بخیه‌های subcuticular، به‌نظر می‌رسد این روش در ترمیم زخم آپاندکتومی بدون عارضه روش ارجح می‌باشد.


رضا افغانی، علی امینیان، سید رسول میرشریفی، علی جعفریان، حمید قادری، مرتضی نوعپرست، سید حبیب‌الله دشتی،
دوره ۶۸، شماره ۸ - ( آبان ۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: سنگ کیسه صفرا مشکل عمده سلامتی در سراسر جهان است. برای این بیماری شایع ریسک فاکتورهای مختلفی شناسایی شده است. از آن‌جا که این بیماری و بیماری قلبی و عروقی در بعضی از ریسک فاکتورها مشترک هستند و هموسیستیین به‌عنوان یک ریسک فاکتور بیماری قلبی و عروقی پذیرفته شده است بر آن شدیم که تأثیر سطح هموسیستیین را بر سنگ صفراوی ارزیابی کنیم. روش بررسی: جهت بررسی تأثیر سطح هموسیستیین بر سنگ صفراوی مطالعه مورد شاهدی طراحی شد. از ابتدای سال ۸۶ تا پایان سال۸۷، ۵۴ نفر در گروه بیمار و ۵۴ نفر در گروه کنترل انتخاب شدند که گروه بیمار دارای سنگ صفراوی با تظاهرات مربوط به آن بود و گروه کنترل نیز پس از رد و جود سنگ صفراوی توسط سونوگرافی وارد مطالعه شدند. نمونه خون جهت تعیین میزان هموسیستیین گرفته شد و سطح هموسیستیین به دو گروه پایین‌تر از ۱۵ و بالاتر و مساوی ۱۵ تقسیم شد. یافته‌ها: با تعیین سطح هموسیستیین در گروه بیمار و کنترل نشان داده شد که سطوح هموسیستیین بر سنگ صفراوی اثر معنی‌دار دارد (۰۱۴/۰=p) و خطر ابتلا به سنگ در افرادی که هموسیستیین برابر یا بیش از ۱۵ دارند ۴/۳ برابر افزایش می‌یابد (۰۱۹/۰=p). همچنین افزایش یک واحد شاخص توده بدن، ۱۲/۱ برابر ابتلا به سنگ را افزایش می‌دهد (۰۳۵/۰=p). نتیجه‌گیری: با مشخص شدن تأثیر سطح هموسیستیین بر سنگ صفراوی می‌توان هموسیستیین را به‌عنوان یکی از عوامل دخیل در ایجاد سنگ صفراوی دانست و با مداخلات تغذیه‌ای در جهت کاهش سطوح هموسیستیین به نتایج مطلوب دست یافت.
موسی احمدپور کچو، یداله زاهد پاشا، حجت‌اله احتشام‌منش، علیرضا یحیائی شاهاندشتی، فاطمه حیدری، طاهره جهانگیر، فائزه آقاجانپور،
دوره ۷۳، شماره ۹ - ( آذر ۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: آبله‌مرغان نوزادی، ثانوی به عفونت حواشی تولد در مادر می‌باشد که در صورت عدم درمان در ۳۰% موارد خطر مرگ به‌دنبال دارد. درمان شامل ایزولاسیون و تجویز آسیکلوویر و ایمیون گلوبولین داخل وریدی است. هدف از گزارش این مورد، درمان نارسایی تنفسی ناشی از آبله‌مرغان با سورفاکتانت است.

معرفی بیمار: نوزاد پسر هفت روزه‌ای است که به‌دلیل دیسترس تنفسی و ضایعات منتشر پاپولووزیکولر در بیمارستان کودکان امیر‌کلا بابل در اردیبهشت ۱۳۹۱ بستری شد. مادر وی چهار روز پیش از زایمان سابقه آبله‌مرغان داشت. آسیکلوویر و آنتی‌بیوتیک‌های وریدی برای وی شروع شد. روز دوم بستری به‌دلیل پنومونی شدید و نارسایی تنفسی اینتوبه شد و به ونتیلاتور متصل گردید و سورفاکتانت داخل تراشه در دو دوز مجزا به‌دلیل نیاز به تنظیم بالای ونتیلاتور تجویز شد. نوزاد پس از ۱۴ روز با حال عمومی خوب ترخیص شد.

نتیجه‌گیری: تجویز سورفاکتانت در نارسایی تنفسی ناشی از پنومونی آبله‌مرغان می‌تواند در درمان نارسایی تنفسی آنها مفید باشد.


سعید رحمنی، علی‌اکبر شفیعی، عباس ریاضی، علیرضا اکبرزاده باغبان، علیرضا جعفری، مریم دشتی،
دوره ۸۲، شماره ۶ - ( شهریور ۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: مشکلات در مقابل نور آبی، از جمله مواردی است که افرادی که تحت عمل Photorefractive keratectomy (PRK) قرار می‌گیرند دارند. این مطالعه به‌منظور بررسی تأثیر فیلترهای مسدود کننده نور آبی بر بهبود بینایی افراد پس از جراحی انکساری از نوع PRK انجام شد. هدف اصلی آن ارزیابی اثربخشی این فیلترها در افزایش کیفیت بینایی و کاهش عوارض ناشی از جراحی بود.
روش بررسی: در یک مطالعه شبه‌تجربی، افرادی که تحت جراحی PRK قرار گرفته بودند، به کلینیک اپتومتری بیمارستان شهید دکترلبافی نژاد در شهر تهران از اول اسفند ۱۴۰۲ تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ مراجعه کرده و معاینه شدند. شرکت‌کنندگان در این مطالعه با و بدون اعمال فیلتر مسدود کننده نور آبی مورد معاینه و بررسی قرار گرفتند. حدت بینایی و حساسیت کنتراست در مراجعه‌کنندگان، در هر دو حالت اندازه‌گیری و نتایج مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: ۳۴ داوطلب (۵/۷۳% زن و ۵/۲۶% مرد) با میانگین سنی ۶/۳۲ سال وارد مطالعه شدند. میانگین ریفرکشن پس از عمل در چشم راست و چپ به‌ترتیب ۴۲/۰±۱۶/۰ و ۳۰/۰±۱۶/۰ دیوپتر ثبت شد. حدت بینایی چشم راست و چپ با استفاده از فیلتر بلوکات به‌طور معنا‌داری بهبود یافت (۰۰۵/۰P<) و همچنین حساسیت کنتراست در فرکانس‌های فضایی ۵/۱، ۶ و ۱۸ c/d به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافت (۰۰۵/۰P<).
نتیجه‌گیری: استفاده از فیلترهای بلوک‌کننده نور آبی در افراد با سابقه عمل PRK موجب بهبود قابل‌توجهی در حدت بینایی و افزایش حساسیت کنتراست می‌شود. این یافته‌ها نشان‌دهنده اهمیت این فیلترها در بهبود تجربه بصری بیماران بعد از جراحی هستند.

 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb