جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای رئیسی

محمد حسن مرندیان، حسین علی عسگری، منیژه رئیسی، غلامرضا ولی زاده، محمود کبیری، ژاله مشهود،
دوره 31، شماره 2 - ( 2-1352 )
چکیده

شرح یک مورد گزانتوماتوز تاندونی هیپرکلسترولمیک خانوادگی را که به تازگی در بخش طبی چهار مرکز پزشکی پهلوی مشاهده شد، در اینجا آورده ایم علائم مشخصه بیماری ، یعنی توزیع خانوادگی، وجود گزانتوم های تاندونی و پوستی و وضع خاص لیپوپروتئین های پلاسما تردیدی باقی نمی گذارد که یک مورد هیپرلیپوپروتئینمی تیپ lIa فردریکسون درکاست . یکی از کیفیات جالب در این بیمار تظاهرات روماتیسمی و دردهای مفصلی است که در مقاله دیگری به تفصیل خواهد آمد. در بحث این بیمار اشاراتی به لیپوپروتئین های پلاسما و موقعیت هیپرلیپوپروتئینمی تیپ دو شده است. از درمانهای مختلفی که برای این بیماری پیشنهاد شده در پایان این نوشته به اختصار ذکری به میان آمده است. دو مورد توکسوپلاسموز مادرزادی با عوارض دیررس به صورت آنسفالومیلیت و آنسفالیت همراه با عود سرولوژیک بیماری معرفی می شوند. از بحث مسائل تشخیص بالینی و آزمایشگاهی می توان نتیجه گرفت که:1- اغلب این نوزادان مبتلا به توکسوپلاسموز مادرزادی فاقد تظاهرات بالینی هستند و فقط تغییرات سرولوژیک ، بیمار بودن آنان را مشخص می کند. آینده این بیماران را عوارض دیررس توکسوپلاسموز تهدید می کند.2- اشکال خفیف و تک علامتی بیماری بر خلاف آنچه قبلاً تصور می شد نسبت به تظاهرات وخیم بودن دوران نوزادی شیوع بیشتری دارد.3- ضایعات چشمی و مغزی گاهی در شش ماهه دوم زندگی و به ندرت در سالهای بعد تشکیل می شوند.4- توکسوپلاسموز مادرزادی بیماری مزمنی است که تا سالها امکان عود و قدرت تولید ضایعات جدید را دارد.5- هیچ یک از ضوابط کلاسیک نظیر وقفه در پیشرفت ضایعات چشمی با علائم عصبی، از بین رفتن علائم التهابی، کاهش ائوزینوفیلی یا سیر نزولی آنتی کورها ضامن بهبودی قطعی و دائمی بیماری نیست و برنامه های درمانی چند ماهه و تکرار آن در صورت عود علائم بیماری ضروری به نظر می رسد.آزمایشهای اندازه گیری آنتی کور ضد توکسوپلاسما که در این مقاله ذکر شده تماماً در مرکز تحقیقات ایمونوفلوئرسانس بخش ایمونولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران انجام شده است.


محمد بروجردی، فیروزه رئیسی،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: افسردگی مشکل شایعی بوده و باعث کاهش کارکرد افراد می شود. بررسی این موضوع در افراد پرهوش، بدلیل سودمندی بالاتر آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این مطالعه هدف ما بررسی فراوانی نسبی افسردگی در افراد پرهوش در مقایسه با افراد معمولی است.

 مواد و روش ها: به این منظور در یک مطالعه مورد-شاهدی تعداد 90 داوطلب رده هوشی بهنجار و 56 داوطلب از رده پرهوش که محدوده سنی آنها بین 20 تا 30 سالگی بوده و از لحاظ جنسیت جور شده بودند از نظر شدت افسردگی با آزمون فهرست افسردگی بک مورد ارزیابی قرار گرفتند. تعیین بهره هوشی افراد با اجرای هر دو آزمون هوشی ماتریس های فزاینده ریون و آزمون هوشی کسلر بزرگسالان انجام شد.

یافته ها: در بین 90 نفر از افراد بهنجار، 36 نفر از آنها افسرده بودند (40%) و از 56 نفر افراد پرهوش، 35 نفر آنها افسرده بودند (62.5%) و مشاهده شد که فراوانی نسبی افسردگی در افراد پرهوش، با تفاوت آماری معنادار بیشتر است (P<0.05).

نتیجه گیری و توصیه ها: با وجود توانایی بیشتر افراد پرهوش در مقابله با استرس، بدلیل بهره هوشی بالاتر، در این مطالعه مشاهده شد که شیوع افسردگی در افراد پرهوش بیشتر است. این یافته ها ممکن است بدلیل درک بیشتر این افراد و نتیجه آن، عملا برخورد بیشتر این افراد با استرس می باشد.


مهدی ناطق پور، غلامحسین ادریسیان، الهام ترابی، احمد رئیسی، افسانه متولی حقی، هدی عابد خجسته، نفیسه قباخلو،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: پلاسمودیوم ویواکس و پلاسمودیوم فالسیپارم از مهمترین انگل‌های منتقله توسط بند پایان هستند که دارای پراکندگی جهانی بوده و از قدرت بیماری‌زایی قابل ملاحظه‌ای برخوردارند. گزارش‌های مبنی بر مقاومت پلاسمودیوم فالسیپارم به داروی کلروکین در سطح گسترده‌ای از جهان از آن‌جمله ایران و مقاومت پلاسمودیوم ویواکس به داروی مذکور در بعضی از کشورهای مالاریاخیز، ایجاب می‌کرد که پایش حساسیت پلاسمودیوم‌های فالسیپارم و ویواکس به کلروکین در منطقه بندرعباس، یکی از مناطق مالاریا خیز ایران نیز انجام پذیرد.

روش بررسی: این مطالعه به‌روش بررسی بیماران انجام پذیرفت. تعداد 123 بیمار پس از دریافت درمان استاندارد با کلروکین از نظر تاثیر داروی مذکور به‌صورت بالینی و انگل‌شناسی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج در مالاریای ویواکس به‌صورت متوسط زمان پاک شدن انگل (MPCT) و در مالاریای فالسیپارم به‌صورت شکست سریع درمان (ETF)، شکست تاخیری درمان (LTF) و پاسخ کافی بالینی و انگل‌شناسی (ACPR) طبقه‌بندی و تفسیر شدند. 

یافته‌ها: زمان پاک شدن انگل پلاسمودیوم ویواکس از خون پس از تجویز اولین دوز درمانی با کلروکین بین 216-24 ساعت متغیر بود. متوسط زمان پاک شدن انگل (MPCT) در کل بیماران (47/26±) 07/61 ساعت مشاهده گردید. 3/33% مبتلایان به پلاسمودیوم فالسیپارم پس از تکمیل دوره درمان استاندارد با کلروکین در گروه پاسخ کافی بالینی و انگل‌شناسی به درمان (ACPR) و 66/66% در گروه شکست تاخیری درمان (LTF) طبقه‌بندی شدند.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از تاثیر مطلوب کلروکین بر پلاسمودیوم ویواکس در نزد اکثر بیماران می‌باشد اما طولانی شدن زمان پاک شدن انگل در خون تعدادی از بیماران پس از تجویز کلروکین نشان‌دهنده علائم اولیه کاهش حساسیت بعضی سویه‌های پلاسمودیوم ویواکس به‌داروی مذکور در منطقه تحت بررسی است. بررسی‌ها بر روی پلاسمودیوم فالسیپاروم نشان داد، انگل مذکور به‌میزان قابل ملاحظه‌ای کماکان در برابر کلروکین مقاوم می‌باشد.


سلوا سادات مصطفوی ده رئیسی، سید مهدی سادات، فاطمه داوری تنها، محمدرضا آقاصادقی، مهدی صفرپور، پریناز عباسی رنجبر، احمد ابراهیمی،
دوره 72، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: لیومیوم‌های رحمی شایع‌ترین تومور خوش‌خیم رحمی در زنان می‌باشد که تقریبا 40-20 درصد زنان در سن باروری به این بیماری مبتلا می‌باشند. استروژن نقش مهمی در پاتوژنز لیومیوما ایفا می‌کند. از جمله ژن‌های درگیر در بیوسنتز استروژن گلوتاتیون S- ترانسفراز می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان پلی‌مورفیسم GSTP1 Ile105Val و خطر ابتلا به لیومیوم رحمی در جمعیت ایرانی بود. روش بررسی: این مطالعه مورد- شاهدی از آبان 1391 تا شهریور 1392 روی 50 زن مبتلا به لیومیوم رحمی و 50 زن سالم در انستیتو پاستور ایران انجام گرفت. مولکول DNA ژنومیک این افراد از لکوسیت‌های خون محیطی به‌روش استاندارد فنل- کلروفرم استخراج شد. پس از استخراج DNA، پلی‌مورفیسم GSTP1 Ile105Val به‌وسیله تکنیک Amplification Refractory Mutation System Polymerase Chain Reaction (ARMS-PCR) تعیین ژنوتیپ گردیدند. بررسی ارتباط میان پلی‌مورفیسم ایزولوسین/والین و شانس ابتلا به بیماری به‌کمک نرم‌افزار SPSS ویراست 18 انجام شد. یافته‌ها: آنالیز داده‌های به دست آمده در مورد پلی‌مورفیسم GSTP1 Ile105Val نشان داد که وجود اختلاف معنادار در فراوانی ژنوتیپی در دو گروه مورد و شاهد بود (0001/0P<). بر مبنای نتایج به‌دست آمده حضور آلل والین شانس ابتلا به میوم رحمی در حاملین این الل را در مقایسه با افراد غیرحامل به‌طور تقریبی به میزان سه برابر افزایش می‌داد. 34/3 ((15/6-82/1)CI:، 34/3OR:) برابر بود. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از مطالعه نشان دادکه پلی‌مورفیسم GSTP1 Ile105Val با خطر ابتلا به بیماری لیومیوم رحمی در جمعیت ایران ارتباط دارد. اگرچه انجام مطالعات بیشتر با حجم نمونه بالاتر در سایر جمعیت‌ها و قومیت‌ها به منظور تایید نتایج حاصل در این تحقیق ضروری است.
سلوا سادات مصطفوی ده رئیسی، سید مهدی سادات، فاطمه داوری تنها، محمدرضا آقاصادقی، گلناز بهرامعلی، مهدی صفرپور، احمد ابراهیمی،
دوره 72، شماره 10 - ( دی 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: میوم‌های رحمی شایعترین تومورهای جامد لگنی در زنان هستند که تقریبا 25% زنان در سنین باروری به این بیماری مبتلا می‌باشند. آنزیم گلوتاتیون S- ترانسفراز در فرآیند حفاظت سلولی نقش داشته که نقص در آن می‌تواند با خطر ابتلا به بیماری در ارتباط باشد. بنابراین در پژوهش حاضر به بررسی نقش پلی‌مورفیسم‌های شایع ژن گلوتاتیون S- ترانسفراز (GSTT1, GSTM1) در استعداد ابتلا به میوم رحمی در جمعیت ایرانی پرداخته شد. روش بررسی: مطالعه مورد- شاهدی حاضر از آبان ماه 1391 تا شهریور 1392 بر روی 50 زن مبتلا به میوم رحمی و 50 زن سالم در انستیتو پاستور ایران انجام گرفت. DNA ژنومیک از لکوسیت‌های خون محیطی به روش Salting out استخراج شد. پلی‌مورفیسم‌های GSTT1 و GSTM1 به‌وسیله تکنیک Gap-polymerase chain reaction (gap-PCR) ژنوتیپ شدند. یافته‌ها: در این مطالعه افراد مبتلا به میوم رحمی با دامنه سنی 49-16 سال و افراد سالم با دامنه سنی 39-20 سال مورد بررسی قرار گرفتند. یافته‌های به‌دست آمده نشان داد فراوانی ژنوتیپ‌های null GSTT1 و GSTM1 در بین گروه بیمار بیشتر از گروه سالم بود. (به ترتیب (8/10-4/1CI:، 009/0P=) و (37/9-35/1CI:، 01/0P=)). از سوی دیگر خطر ابتلا به میوم رحمی در افراد دارای ژنوتیپ null ترکیبی GSTT1/M1 در مقایسه با سایر افراد بیشتر بود (41/167-20/2CI:، 007/0P=). نتیجه‌گیری: در این مطالعه، بین پلی‌مورفیسم‌های ژن GSTT1 و GSTM1 و بروز بیماری میوم رحمی ارتباط معناداری مشاهده گردید. اگرچه انجام مطالعات با حجم نمونه بالاتر در سایر جمعیت‌ها و قومیت‌ها به منظور تایید نتایج حاصل در این پژوهش پیشنهاد می‌گردد.
فیروزه رئیسی، حبیب‌الله قاسم‌زاده، علی پاشا میثمی، ریحانه فیروزی خجسته‌فر، نرگس کرمقدیری، مریم سرایانی، عباسعلی ناصحی، جلیل فلاح، نرگس ابراهیم خانی،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مشکلات معمول در مبتلایان به اختلال وسواس فکری- عملی، اختلال عملکرد جنسی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی این ارتباط بود. روش بررسی: شرکت‌کنندگان در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 56 بیمار وسواسی متاهل (36 زن و 20 مرد) در دامنه سنی 50-18 سال مراجعه‌کننده به درمانگاه بیمارستان روزبه و چند مطب خصوصی شهر تهران، از مهر ماه سال 1390 تا اسفند 1392 بودند. پس از مصاحبه بالینی روانپزشک، پرسشنامه‌های داده‎های دموگرافیک،Obsessive Compulsive Inventory-Revised (OCI-R), Maudsley Obsessional Compulsive Inventory (MOCI), International Index of Erectile Function (IIEF), Female Sexual Function Index (FSFI) توسط روان شناسان بالینی اجرا گردیدند. یافته‌ها: از 56 بیمار وسواسی متاهل، 36 مورد زن بودند که 81% از زنان اختلال عملکرد جنسی را گزارش کردند 50% کاهش میل جنسی، 58% اشکال در برانگیختگی جنسی، 1/36% اختلال در لوبریکیشن، 44% اختلال ارگاسم و 53% درد جنسی. همچنین در مردان (20 نفر)، اختلال عملکرد جنسی 25% گزارش گردید 10% کاهش میل جنسی، 20% اختلال در نعوظ، 25% اشکال در ارگاسم و انزال و 40% کاهش رضایتمندی جنسی. نتیجه‌گیری: شیوع بالای اختلال عملکرد جنسی در زنان مبتلا به وسواس و همبستگی معنادار بین اختلال عملکرد جنسی و علایم وسواس در مردان می‌تواند نشان دهنده نوعی ارتباط میان این دو اختلال باشد.


علی لباف، رسول معصومی، میثاق رئیسی،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: این نگرانی از سوی برخی پزشکان وجود دارد که عدم قطع صحبت اولیه بیماران، منجر به طولانی شدن بیش از حد ویزیت‌های پزشکی می‌شود. هدف این مطالعه بررسی زمان صحبت اولیه بیماران مراجعه‌کننده به اورژانس بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران بود. روش بررسی: این مطالعه توصیقی- مقطعی در ماه‌های مرداد تا مهر سال 1390 در اورژانس بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران انجام گرفت. به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس، تعداد 100 بیمار وارد این مطالعه شدند. بیمارانی که شرایط تهدیدکننده حیات را نداشتند وارد مطالعه و بیماران بدحال و نیز بیماران غیر ایرانی از مطالعه کنار گذاشته شدند. داده‌های دموگرافیک بیماران و زمان صحبت اولیه آنها ثبت و اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: 56% شرکت‌کنندگان مرد بودند. 79% دارای سطح تحصیلات دیپلم به پایین و بیشتر افراد نمونه دارای قومیت فارس (60 نفر) بودند. بیماران به‌طور متوسط 37/2±60/71 ثانیه صحبت کردند. کمترین مدت زمان 51/22 ثانیه و بیشترین 51/206 ثانیه بود. اختلاف معناداری بین سن (001/0P=) و جنس (032/0P=) با میزان صحبت اولیه وجود داشت. اما سطح تحصیلات (996/0P=) و قومیت (266/0P=) تأثیر معناداری بر میزان صحبت اولیه نداشتند. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این مطالعه میزان صحبت اولیه بیماران کمتر از مقداری است که باعث افزایش زمان ویزیت‌های پزشکی شود.


زهرا رئیسی، پانته‌آ رمضان‌نژاد، مرضیه احمدزاده، شهرام ترحمی،
دوره 75، شماره 1 - ( فروردین 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تکنیک‌های داده کاوی از معروف‌ترین روش‌ها به‌منظور استخراج دانش و داده‌های نهان و ارزشمند در حیطه پزشکی می‌باشند و از مهمترین دستاوردهای آن می‌توان به کمک‌رسانی در زمینه تشخیص نوع بیماری و یا انتخاب نوع درمان اشاره کرد. هدف از این مطالعه پرداختن به دو مسئله شناخت علایم بالینی تاثیرگذار بر روی بیماری اِسکلروزِ چندگانه (Multiple sclerosis, MS) و بررسی میزان تاثیرگذاری فاکتورهای مختلف در این بیماری و رابطه بین این فاکتورها با انواع دسته‌بندی موجود بیماری بود.

روش بررسی: داده‌ها مربوط به بیماران اِسکلروزِ چندگانه مربوط به استان چهارمحال و بختیاری بود. این مطالعه پژوهشی در آزمایشگاه دانشگاه صنعتی شیراز همراه با همکاری تیم پزشکی انجام شد.

یافته‌ها: در این مطالعه در بررسی مسئله اول مشخص شد که بیشترین علایم تاثیرگذار در این بیماری علایم بالینی- بینایی بود و در بررسی مسئله دوم نتایج حاصل‌شده نشان داد که نسبت ابتلا زنان به مردان چهار برابر می‌باشد. در واقع ۷۰% از افراد مبتلا، با تحصیلات بالاتر از دیپلم در دسته عود کننده- بهبود یابنده قرار گرفته‌اند و ۶۲/۵% از افراد در محدوده سنی ۲۰ تا ۴۰ سال هستند.

نتیجه‌گیری: وجود برخی از علایم MS در افراد، موقت و گذراست و در بسیاری از موارد توسط افراد نادیده گرفته می‌شود که در صورت آگاهی از چگونگی شیوع علایم بالینی، می‌تواند یک اخطار برای افراد پیش از شروع دوره بحرانی بیماری باشد که به‌نوبه خود می‌تواند موجب تشخیص سریع‌تر، درمان موثرتر و تا حدی جلوگیری از پیشرفت بیماری شود.


هادی پیری دوگاهه، رقیه تیمورپور، محسن ارزنلو، سینا رستمی، الهام رئیسی،
دوره 75، شماره 8 - ( آبان 1396 )
چکیده

به لحاظ تاریخی توبرکلوزیس عامل مهم مرگ‌و‌میر در سرتاسر جهان بوده است. عفونت توبرکلوزیس به‌دلیل مسری بودن، قابلیت ماندن به‌صورت نهفته در میزبان برای یک مدت طولانی و سپس پیدایش آن به‌شکل یک عفونت فعال هنوز به‌عنوان تهدیدی جدی برای سلامت انسان باقی‌مانده است. تخمین زده می‌شود که یک سوم از جمعیت جهان نزدیک به دو بیلیون نفر با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس آلوده شده‌اند. افراد مبتلا به عفونت نهفته تنها با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس آلوده شده‌اند بدون اینکه علایم بالینی داشته باشند. تست توبرکولین بیشترین تستی است که به‌طور گسترده در جهان برای تشخیص افراد آلوده شده با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس استفاده می‌شود. تست توبرکولین داده‌های ارزشمندی را در تشخیص عفونت نهفته فراهم می‌کند با این وجود واکسیناسیون با واکسن ب.ث.ژ و آلوده شدن با مایکوباکتریوم‌های غیرتوبرکلوزی اختصاصیت این تست را کاهش می‌دهد. در این تست پاسخ‌های ازدیاد حساسیت نسبت به مشتق پروتیینی تخلیص شده از مایکوباکتریوم توبرکلوزیس ازریابی می‌شود. تست توبرکولین مثبت نشان‌دهنده احتمال ابتلا به عفونت توبرکلوزیس و پیشرفت عفونت نهفته به عفونت فعال می‌باشد. مطالعات پیشین نشان داده است که بین پاسخ مثبت تست توبرکولین و احتمال عفونت فعال رابطه‌ای وجود دارد. شواهد تجربی نشان داده است که درمان عفونت نهفته احتمال عفونت فعال را کاهش می‌هد. اگرچه تست توبرکولین یک تست ایده‌آل نیست اما یک روش ساده و ارزان قیمت برای تشخیص توبرکلوزیس می‌باشد که این ویژگی‌ها باعث شده به‌روشی مناسب به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه بدل شود.
 

مینا جعفرآبادی، مریم باقری، مامک شریعت، خدیجه رئیسی، اطهره رنجبر، فائزه غفوری، فدیه حق‌اللهی،
دوره 78، شماره 10 - ( دی 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری همه‌گیر کووید 19 در حال گسترش است. به‌منظور ارایه اقدامات پیشگیرانه و درمانی موثر، انجام تحقیقات گسترده با تمرکز بر شناخت بیماری و عوامل زمینه‌ساز بروز بیماری ضروری می‌باشد. از این‌رو هدف این مطالعه تعیین علایم بالینی و اتیولوژیک کرونا ویروس نوین-2019 می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی، بر روی 510 بیمار مبتلا به کوید 19، در درمانگاه عفونی بیمارستان امام خمینی تهران از اسفند 1398 تا خرداد 1399 به‌مدت چهار ماه در طول اولین دوره همه‌گیری کرونا انجام شد. بیماران با معیار ورود اسکن ریه اختصاصی کووید 19 به دو دسته بستری (179 نفر) و سرپایی (331 نفر) تقسیم شدند. اطلاعات دموگرافیک، علایم بالینی و عوامل خطرساز ابتلای بیماری در یک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و اطلاعات تجزیه و تحلیل آماری شد.
یافته‌ها: بارزترین علایم تب، لرز و سرفه بودند که در 176 نفر (52%) از افراد گروه سرپایی و 101 (59%) از افراد گروه بستری گزارش شدند. بیماری زمینه‌ای مثل فشارخون بالا با احتمال 9/4 برابر (0001/0P=، 25/433-10/2: %95CI، 9/4=OR) و آنمی با احتمال 22 برابر (000/0P=، 083/355-56/9: %95CI، 905/22=OR) در شدت بیماری موثر می‌باشد. به‌نظر می‌رسد که دریافت ویتامین D3 اثر حمایت‌کننده‌ای در کاهش شدت بیماری دارد.
نتیجه‌گیری: تب، لرز و سرفه در شناسایی بیماران مبتلا به کووید دارای شیوع بالایی بود. با توجه به اثر حمایتی ویتامین D3 در کاهش شدت بیماری، انجام کارآزمایی‌های بالینی و مطالعات جامع‌تر جهت بررسی نقش کاربردی این ویتامین پیشنهاد می‌شود.

فیروزه رئیسی، سید طه یحیوی، زهرا شاهواری، احسان کاظمی خالدی، مهدی سلیمانی، آگاه اشرفی،
دوره 79، شماره 10 - ( دی 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه به‌منظور ساخت و توسعه «پرسشنامه ارزیابی سطح آگاهی و رفتار جنسی ایمن در بیماران با بیماری‌های شدید روانپزشکی» طراحی شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر در پنج مرحله انجام گرفته است. ابتدا با استفاده از مطالعات مشابه و نظرات متخصصان، آیتم‌های پرسشنامه انتخاب و استخر گویه‌ها تشکیل شد. سپس ویژگی‌های روانسنجی پرسشنامه با بهره‌گیری از روایی محتوا، روایی صوری، پایایی و روایی سازه مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوا با استفاده از شاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا و پایایی با استفاده از روش بازآزمایی با فاصله دو هفته در 70 بیمار و روایی سازه با تحلیل عاملی اکتشافی در 265 بیمار مورد آزمایش قرار گرفت. ثبات درونی نیز با استفاده از شاخص آلفای کرونباخ محاسبه شد.
یافته‌ها: پس از تأیید روایی، ابزاری با 16 گویه در بخش آگاهی به شکل صحیح/غلط و 16 گویه با مقیاس لیکرت پنج درجه‌ای جهت سنجش رفتار حاصل شد. ضریب همبستگی نمرات در دو بار اجرای ابزار در بخش‌های آگاهی و رفتار به‌ترتیب 880/0 (001/0P<) و 951/0 (001/0P<) بود. ضریب آلفای کرونباخ برای بخش‌های آگاهی و رفتار به‌ترتیب 809/0 و 756/0 و برای کل پرسشنامه 782/0 بود. تحلیل عاملی اکتشافی مؤید وجود چهار عامل در بخش آگاهی و سه عامل در بخش رفتار بود.
نتیجه‌گیری: پرسشنامه 32 گویه‌ای حاضر به واسطه طراحی براساس نظرات متخصصان و اظهارات مهم بیماران در مورد بهداشت جنسی، نمره‌گذاری ساده، پایایی و روایی مطلوب، ابزاری مناسب جهت ارزیابی سطح آگاهی و نحوه رفتار جنسی ایمن در بیماران دارای بیماری‌های شدید روانپزشکی است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb