جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای ربیعی

سیدمحمد ربیعی هاشمی، علی گرانسر،
دوره 55، شماره 5 - ( 2-1376 )
چکیده


سیدمحمد ربیعی هاشمی، محمد طبری،
دوره 59، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

بیماری پیلونیدال عمدتا در مردان جوان که در دوران کار و تحصیل هستند رخ داده و با عوارض زیادی همراه می باشد. بعد از اکسیزیون سینوس پیلونیدال، بعضی از جراحان، زخم را باز می گذارند (ترمیم ثانویه) و برخی دیگر بصورت اولیه، زخم را ترمیم می نمایند. هدف از این مطالعه، مقایسه طول مدت بستری، مدت زمان عمل جراحی، زمان بازگشت بکار، میزان عفونت زخم، میزان عود، اسکار ناحیه عمل، میزان درد، تعداد دفعات پانسمان بعد از عمل جراحی و زمان ترمیم کامل زخم در این دو روش جراحی می باشد. 50 بیمار که سینوس پیلونیدال مزمن (بدون عفونت حاد و سابقه عود یا بیماری ناتوان کننده) داشته اند بصورت تصادفی تحت یکی از دو روش جراحی واقع شدند. نیمی از بیماران بعد از برداشتن ضایعه تحت ترمیم فلپ فاسیوکوتانئوس (گروه A) و نیمی دیگر تحت برداشتن ضایعه و ترمیم ثانویه (باز) قرار گرفتند (گروه B). همه بیماران بمدت 6 ماه پیگیری شدند. هیچ مورد عفونت یا عود مشاهده نگردید. اگرچه در بیماران گروه A بطور قابل توجهی میانگین مدت بستری بعد از عمل و مدت زمان عمل جراحی نسبت به گروه B طولانی تر بود (P<0.001) ولی مدت زمان بازگشت به کار، اسکار ناحیه عمل، درد و تعداد دفعات پانسمان بعد از عمل و زمان ترمیم کامل زخم کمتری نسبت به گروه B داشتند (P<0.001). با توجه به عوارض کمتر در بیماران گروه A و سالم و جوان بودن اکثریت بیماران سینوس پیلونیدال که افزایش مدت زمان عمل جراحی را بخوبی تحمل می نمایند، از لحاظ اقتصادی و کاری، انجام فلپ فاسیوکوتانئوس در درمان بیماران سینوس پیلونیدال به نفع بیماران بوده و در نهایت باعث رضایت بیشتر بیماران می گردد و انجام این روش جراحی، جهت مداوای بیماران سینوس پیلونیدال به دیگر همکاران توصیه می شود.


رخساره صادقی، مریم ربیعی، حوریه صادری، مرضیه جعفری،
دوره 69، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات زیادی نشان می‌دهند که پاتوژن‌های پریودنتال می‌توانند به‌عنوان یک ریسک‌فاکتور برای زایمان زودرس و وزن کم هنگام تولد عمل نمایند، در مورد این‌که بین سایر باکتری‌های دهانی با سرانجام بارداری ارتباطی وجود دارد یا نه مطالعات بسیار کمی وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه فلور باکتریال بزاق در دوران حاملگی با سرانجام نامطلوب حاملگی انجام شد. روش بررسی: مطالعه به‌صورت کوهورت (آینده‌نگر) بر روی 300 زن باردار که در سال 89-1388 برای مراقبت‌های دوره بارداری به بیمارستان حضرت زینب (س) مراجعه کرده بودند، انجام شد. نمونه بزاق افراد مورد مطالعه حداقل یک ساعت بعد از صبحانه با استفاده از سمپلر تهیه و بر روی لام تثبیت شد. عمل شمارش باکتری‌ها بر اساس شکل و واکنش گرم صورت گرفت. میکروارگانیسم‌های مورد مطالعه شامل کوکوس‌های گرم مثبت و منفی، باسیل‌های گرم مثبت و منفی، اسپریل‌ها، اسپیروکت‌ها، مخمرها، باکتری‌های فوزی فرم و اکتینومیست‌ها بودند. یافته‌ها: از 300 فرد مورد مطالعه داده‌های کامل مربوط به 243 زن به‌دست آمد. پنج مورد (2%) از نمونه‌های مورد بررسی مرده‌زایی داشتند و 238 نفر (98%) نوزادانی زنده به‌دنیا آوردند. فقط بین میانگین کوکسی‌‌های گرم منفی و مرده‌زایی ارتباط آماری معنی‌داری یافت شد (04/0P=). 10 مورد (1/4%) از نمونه‌های مورد بررسی دارای زایمان نامطلوب و 233 مورد (95%) زایمان مطلوب داشتند. نتایج نشان داد بین میانگین اسپیروکت‌ها با زایمان نامطلوب ارتباط آماری معنی‌داری وجود داشت (05/0P<). نتیجه‌گیری: برخی گونه‌های باکتری موجود در بزاق ممکن است به‌عنوان ریسک‌فاکتوری در زایمان زودهنگام و وزن کم هنگام تولد نقش داشته باشند
علی قلعه‌ایها، آزاده سیدیان، مهردخت مزده، محمد علی سیف ربیعی، محمد کاظم ضرابیان،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: میگرن شایع‌ترین علت سردرد است که حدود 15% زنان و 6% مردان را گرفتار می‌کند. مبتلایان به سردرد میگرنی ممکن است مشکلات روان‌پزشکی همراه داشته باشند. از جمله این اختلالات، اختلال وسواسی- جبری (OCD) است. بررسی رابطه بین اختلال وسواسی- جبری با سردرد میگرنی است. روش بررسی: این مطالعه موردی- شاهدی و تحلیلی بر روی 120 بیمار مبتلا به سردرد میگرنی و هم‌چنین 120 همراه به عنوان گروه کنترل در مراجعه‌کنندگان به بیمارستان فرشچیان شهر همدان طی سال‌های 88-1387 انجام شده است. بیماران گروه مورد بر اساس مصاحبه بالینی و معاینه دارای معیارهای IHS جهت تشخیص سردرد میگرنی بودند. جهت تشخیص اختلالات وسواسی- جبری پرسش‌نامه مادزلی توسط نمونه‌ها در هر دو گروه تکمیل شد. گروه شاهد مورد مصاحبه قرار گرفتند و مبتلایان به میگرن از مطالعه خارج شدند. یافته‌ها: در مطالعه ما مجموعاً 240 نفر شرکت داشتند که 120 نفر از آن‌ها به میگرن مبتلا بوده و 120 نفر غیر مبتلا به میگرن بوده و به ‌عنوان گروه کنترل در مطالعه شرکت داشتند. از مجموع بیماران گروه کنترل سه نفر (5/2%) مبتلا به اختلالات وسواسی- جبری و از مجموع بیماران مبتلا به میگرن 11 نفر (17/9%) مبتلا به اختلالات وسواسی- جبری بودند (24/0P=). بررسی بقیه متغیرها ارتباط معنی‌داری را نشان نداد. نتیجه‌گیری: بررسی حاضر تاییدکننده وجود ارتباط بین سردرد میگرنی و وسواسی- جبری است. وجود چنین ارتباطی چه از نظر تئوری و چه از نظر عملی حایز اهمیت است. از نظر عملی، توجه به اختلالات روان‌پزشکی همراه، از جمله وسواسی- جبری، در مبتلایان به میگرن سبب بهبود نتایج درمان خواهد شد.
فریبا کرامت، شهرام همایونفر، محمدعلی سیف ربیعی، کژال عباسی، علی سعادتمند،
دوره 77، شماره 4 - ( تیر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری اندوکاردیت عفونی به‌دلیل حضور میکروارگانیسم در اندوکارد و یا دریچه‌های قلب به‌وجود می‌آید. امروزه اندوکاردیت عفونی به‌عنوان یک علت عمده مرگ‌ومیر با میزان بروز کمابیش ۵ تا ۷/۹ مورد در صدهزار نفر می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی عوامل باکتریال جدا شده از کشت خون بیماران مبتلا به اندوکاردیت عفونی بود.
روش بررسی: در این بررسی گذشته‌نگر که از فروردین ۱۳۸۴ تا اسفند ۱۳۹۳ در یک دوره ده ساله بر روی بیماران مبتلا به اندوکاردیت عفونی بستری شده در بیمارستان‌های سینا و اکباتان در شهر همدان انجام شد. بیماران بستری با تشخیص اندوکاردیت عفونی بررسی شدند و داده‌های تظاهرات بالینی، معاینه فیزیکی و گزارش آزمایشات و اکوکاردیوگرافی بیماران در چک لیست طراحی شده ثبت گردید و برای تمام بیماران کشت خون و تست آنتی‌بیوگرام به روش دیسک دیفیوژن انجام شد.
یافته‌ها: در مجموع ۶۱ بیمار با تشخیص نهایی اندوکاردیت وارد مطالعه شدند که ۵۰ نفر (۸۲%) مرد و ۱۱ نفر (۱۸%) زن بودند. ۵۴ نفر (۸۸/۵%) اندوکاردیت دریچه طبیعی و ۷ مورد (۱۱/۵%) اندوکاردیت دریچه مصنوعی داشتند. همچنین ۳۸ نفر (۶۲/۳%) از بیماران معتاد تزریقی و ۲۳ نفر (۳۷/۷%) غیرمعتاد تزریقی بودند. شایعترین ارگانیسم عامل بیماری استافیلوکوکوس اورئوس در ۱۵ نفر (۵۵/۵۵%) بود که بیشترین مقاومت را نسبت به آنتی‌بیوتیک اگزاسیلین داشت.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های به‌دست آمده می‌توان نتیجه گرفت، الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی عوامل باکتریال جدا شده از کشت خون بیماران مبتلا به اندوکاردیت عفونی تغییر کرده است.

مجتبی هدایت‌ یعقوبی، محمدمهدی صباحی، الهه قادری، محمدعلی سیف ربیعی، فرشید رحیمی بشر،
دوره 77، شماره 11 - ( بهمن 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کنترل و مراقبت از عفونت‏های وابسته به ابزار در بخش‏های مراقبت ویژه یکی از مهمترین استراتژی‏های مراکز درمانی است. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی عفونت‌های مرتبط با مراقبت‌های پزشکی وابسته به ابزار و تعیین الگوی مقاومت میکروبی مرتبط به آن در بخش‏های مراقبت ویژه بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی از فروردین تا اسفند ۱۳۹۶ در بخش‏های مراقبت ویژه بیمارستان بعثت شهر همدان در طی ۱۲ ماه انجام شد. عفونت وابسته به ابزار شامل، عفونت جریان خون مرتبط با کاتتر مرکزی، عفونت ادراری وابسته به سوند و پنومونی وابسته به ونتیلاتور، مقاومت میکروبی و میزان مرگ‌و‌میر در بیماران بستری شده در بخش‏های مراقبت ویژه سنجیده شد.
یافته‌ها: از بین ۱۸۰۶ بیمار بستری در بخش‏های مراقبت ویژه در مجموع ۱۶۸ مورد (۹/۳%) عفونت وابسته به ابزار با فراوانی ۹۲ مورد (۵۵%) پنومونی وابسته به ونتیلاتور، ۵۶ مورد (۳۴%) عفونت ادراری وابسته به سوند و ۲۰ مورد (۱۱%) عفونت جریان خون مرتبط با کاتتر مرکزی شناسایی شد. میزان بروز پنومونی وابسته به ونتیلاتور، عفونت ادراری وابسته به سوند و عفونت جریان خون مرتبط با کاتتر مرکزی به‌ترتیب برابر ۴۴/۷، ۱۷/۵ و ۲۱/۶ هزار روز-وسیله بود. شایع‌ترین میکروارگانیسم‌های جدا شده به‌ترتیب، آسینتوباکتر (۲۷/۴%)، کلبسیلا (۱۸/۳%) و اشرشیاکلی (۱۵/۴%) بودند.
نتیجه‌گیری: بر‌اساس یافته‌های پژوهش کنونی شیوع عفونت وابسته به ابزار و مقاومت میکروبی در بخش‏های مراقبت ویژه به‌نسبت بالا می‌باشد که نیاز به به‌کارگیری و تقویت برنامه‌های پیشگیرانه و کنترل‌کننده‌ی عفونت‏های وابسته به ابزار احساس می‌شود.

ریحانه پیرجانی، علی اکبری ساری، محبوبه شیرازی، امین نخستین انصاری، مریم ربیعی، آمنه عبیری،
دوره 80، شماره 3 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکک گروه بتا (GBS: Group B Streptococcus) کوکسی گرم مثبت می‌باشد که در رکتوواژینال کلونیزه می‌شود. حدود 3/%31-6/4 زنان سنین باروری حامل عفونت GBS می‌باشند. GBS یک فاکتور خطر برای عفونتهای متعاقب در زنان حامله می‌باشد، که در 2%-1 موارد منجر به عفونت مهاجم نوزادی می‌شود. در بیشتر کشورهای دنیا، درمان بر طبق پروتکل CDC (Centers for Disease Control and Prevention) و براساس نتایج کشت انجام می‌شود. درایران درمان بر‌اساس ریسک فاکتورها انجام می‌شود. بنابراین بر آن شدیم تا در مطالعه‌ای نتایج به‌دست آمده از درمان براساس فاکتورهای خطر و براساس نتایج کشت و دیگر عوارض مادری و نوزادی را در این دو گروه با یکدیگر مقایسه کنیم.
روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی است. مطالعه در بیمارستان آرش از فروردین سال 1397 تا پایان اسفند سال 1398 به انجام رسیده است. در گروه مورد، نمونه‌های ترشحات رکتوواژینال از 98 زن باردار 37-35 هفته، برای کشت ارسال و درمان براساس نتیجه کشت، انجام شد. نمونه‌های شاهد 200 مادر باردار هستند که براساس فاکتور خطر تحت درمان قرار گرفتند. دو گروه از نظر پیامدهای حاملگی مقایسه شدند.
یافته‌ها: از 98 فرد مورد برررسی، 24 نفر (5/24%) کشت مثبت رکتوواژینال داشتند. افراد کشت مثبتی که تحت درمان آنتی‌بیوتیکی قرار گرفتند، تفاوت معناداری از نظر پیامدهای حاملگی در مقایسه با گروه شاهد نداشتند.
نتیجه‌گیری: در افراد با سابقه ترشحات واژینال، به‌طور معناداری شیوع کلونیزاسیون GBS بالاتر بود. به‌دلیل تعداد کم مطالعات صورت گرفته در ایران، توصیه می‌گردد مطالعات با حجم نمونه بیشتر انجام شود تا بتوان پروتکل مناسب‌تری به لحاظ اثربخشی و اقتصادی تبیین نمود.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb