14 نتیجه برای رحمانی
علی کاظمی خالدی، رضا رحمانی،
دوره 61، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
مقدمه: عمل مجدد دریچه های مصنوعی قلب با عوارض بیشتری نسبت به عمل اول همراه است. با شناخت عوامل موثر بر علل عمل مجدد و بقا زودرس بعد از عمل، می توان دریچه مصنوعی مناسب را هنگام تعویض دریچه انتخاب کرد و با انجام عمل جراحی در زمان مناسب، میزان خطر اعمال جراحی مجدد را کاهش داد.
مواد و روش ها: 200 بیمار که از مهر 1370 تا آبان 1380 تحت عمل جراحی دریچه مصنوعی قرار گرفته بودند وارد مطالعه شدند و مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: 68 نفر از بیماران مرد و 132 نفر زن و میانگین سنی بیماران 11.8±42 سال بود. شایعترین علت تعویض دریچه های بیولوژیک نارسایی ساختمانی دریچه بدست آمد (93%). ترومبوز علت شایع عمل جراحی دریچه مکانیکی بود (32%). سن کمتر از 50 سال (P=0.01)، زمان بعد از عمل اول بیشتر از 10 سال (P=0.05) روی نارسایی ساختمانی دریچه بیولوژیک موثر بودند. سن بالا بویژه بیشتر از 40 سال (P<0.05)، موقعیت میترال (P<0.01) و فیبریلاسیون دهلیزی (P<0.01) روی ترومبوز دریچه مکانیکی اثر داشت. زمان بیشتر کلامپ آئورت (P=0.005)، نارسایی دریچه سه لختی (P=0.001) و NYHA class IV با (P=0.005) و عمل اورژانس (P=0.001) شاخص های مستقل مرگ و میر بیمارستانی بودند.
نتیجه گیری و توصیه ها: در نتیجه، در بیماران با طول عمر قابل انتظار بیش از 10 سال و سن کمتر از 50 سال می توان دریچه مکانیکی را در هنگام تعویض دریچه طبیعی انتخاب کرد. با انجام بموقع عمل جراحی قبل از رسیدن بیمار به یک وضعیت بحرانی بقا بعد عمل ایده آل خواهد بود.
منصور رفیعی، سیدمحمود صدربافقی، محمد افخمی اردکانی، سیده مهدیه نماینده، امیرمحمد عرفا، محمدحسین احمدیه، حمیدرضا دهقان، رضا رفیعی، مسعود رحمانیان،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: بیماری قلبی و عروقی علت اصلی مرگ ناشی از دیابت است و در بیماران مبتلا به دیابت 4-2 برابر شایعتر از جمعیت عمومی می باشد. بیماری های عروق محیطی نیز در بیماران دیابتی 4 برابر شایعتر است. مطالعات متعددی همراهی عروق محیطی را با درگیری عروق کرونر و حتی کاروتید به اثبات رسانیده اند. اندکس (ABI: Ankle/Brachial Index) یک تست حساس و اختصاصی (حساسیت 95% و ویژگی 99%) جهت سنجش بیماری های عروق محیطی می باشد. هدف این مطالعه ارزیابی قدرت پیش گویی کننده اندکس ABI در تشخیص بیماری های ایسکمیک عروق کرونر در بیماران دیابتی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تعداد 948 بیماران دیابتی که دو سال یا بیشتر از تشخیص دیابت آنها می گذشت و جهت مراقبت دیابت به مرکز تحقیقات دیابت مراجعه کردند در طول یکسال وارد مطالعه شدند. اندکس ABI برای تمامی بیماران محاسبه گردید و مشخصات دموگرافی و ریسک فاکتورهای بیماران ثبت گردید. کلیه افرادی که ABI آنها کمتر از 1.1 یا بیشتر از 1.4 بود (172 نفر) تست ورزش شدند 105 نفر هم از نفرات باقیمانده بعنوان کنترل جمعا تعداد 279 نفر با پروتکل Bruce تست ورزش شدند. نتایج تست ورزش با نتایج اندکس ABI مقایسه شدند. یافته ها: از تعداد 948 بیمار 497 نفر (52.4%) زن و 451 نفر (47.6%) مرد بودند. میانگین سنی 10.02±55.25 بود. میانگین مدت ابتلا به دیابت 1.2±8.84 سال بود. 56% فشار خون بالا داشتند. 10.2% بیماران ABI<1 داشتند. ABI در گروه سنی >60 سال کاهش معنی داری نشان می داد (P=0.02) بیماران در سه گروه تقسیم شدند. گروه I با ABI<=1.1 با 238 نفر (25.1%)، گروه II با 1.1=1.4 هشتاد و پنج نفر (9%) بودند. 52.8% بیماران در گروه I و 19.6% بیماران در گروه II و 44.7% بیماران در گروه III تست ورزش مثبت داشتند (P II,III=0.05) و (P I,II=0). در مجموع 108 بیمار (38%) از 279 بیمار تست ورزش مثبت داشتند که اکثرا در گروه I و III بودند. 72.2% در گروه I و 52.5% در گروه II فشار خون بالا داشتند (P=0.00). شصت و شش درصد از افراد هیپرتنسیو گروه I و 80% از افراد هیپرتنسیو گروه III تست ورزش مثبت داشتند در مقابل 37% از افراد هیپرتنسیو گروه II که تست ورزش مثبت داشتند. 55% از زنان و 24% از مردان فشار خون بالا داشتند (P=0.00). ریسک ابتلا به فشار خون در زنان 2.3 برابر بیشتر از مردان دیابتی بود (OR=2.28-CI=1.68
مریم رحمانی، سیدرضا نجفیزاده، هومن شارق، ساعد رحمت صادقی، نسرین احمدینژاد،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: سونوگرافی با وضوح بالای (High resolution) شریان کاروتید مشترک روش غیرتهاجمی تشخیص آترواسکلروز تحت بالینی بیماران آرتریت روماتویید میباشد. هدف بررسی یافتههای سونوگرافیک آترواسکلروز در بیماران آرتریت روماتویید و گروه کنترل و مقایسه آن دو از نظر فراوانی پلاک آترومی و ضخامت کمپلکس اینتیما، مدیا میباشد.
روش بررسی: 50 بیمار آرتریت روماتویید و 50 فرد گروه کنترل در یک مطالعه مقطعی بهصورت توصیفی از نظر فراوانی پلاک آترومی و ضخامت کمپلکس اینتیما- مدیا در شریان کاروتید مشترک توسط سونوگرافی B.Mode مقایسه شدند.
یافتهها: پس از آنالیز آماری یافتههای سونوگرافی شریان کاروتید مشترک 100 زن شرکت کننده در طرح) بیماران دارای میانگین سنی 1/48 (61-23) سال و گروه کنترل دارای میانگین سنی 47 سال [23-61]، (شیوع بیمارانRA دارای پلاک آترومی 32% و گروه کنترل 6% بود (001/0p=، 3/27-2=95%CI، 4/7OR=) متوسط ضخامتIM در 76/7RA(SD) میلیمتر (04/1±) و در گروه کنترل 10/6(SD) میلیمتر (95/0±) بوده است. از 38 بیمار RA که کمتر یا برابر پنج مفصل درگیر در رادیوگرافی دست داشتهاند پنج بیمار دارای پلاک آترومی بودهاند و متوسط ضخامت IM در آنها 6/7(SD) میلیمتر (1/1±) بود. از 12 بیمار RA که بیش از پنج مفصل درگیر در داشتهاند 11 نفر دارای پلاک آترومی بودهاند و میانگین(SD) ضخامت 4/8 IMمیلیمتر (7/0±) بود (012/0p=).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع مشکلات عروقی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید تشخیص زودرس و غربالگری پاتولوژیهای عروق میتواند به کاهش مرگ و میر در این بیماران کمک نماید.
علی ربانی، پریسا رحمانی، شراره قدوسی، وحید ضیائی،
دوره 69، شماره 6 - ( 6-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: اختلالات متابولیسم کلسیم میتوانند به صورت حاد یا مزمن بهوجود آید و به صورت مزمن سبب عوارضی میشود از جمله آنها میتوان به
اختلالات دندانی اشاره کرد. بهترین راه جهت برخورد با این مشکلات دندانی جلوگیری از بروز آنها با تشخیص و درمان به موقع و پیشگیرانه
در افرادی است که با این اختلالات مواجهند. بنابراین مطالعهای توصیفی مقطعی جهت تعیین نوع اختلالات دندانی در بیماران
با اختلال متابولیسم کلسیم طراحی شد.
روش بررسی: تمامی بیماران با تشخیص هیپوپاراتیروییدیسم، ریکتز تغذیهای، ریکتز هیپوفسفاتمیک
و استئودیستروفی کلیوی فوق از کلینیک غدد و نفرولوژی مرکز طبی کودکان طی سالهای 1384 تا 1388 ارجاع گردیدند و تحت معاینه توسط دندانپزشک قرار گرفتند و فراوانی هریک از مشکلات دندانی شامل Taurdontis (نسبت تاج به ریشه دندان)، هیپوپلازی مینا، آبسه دندانی، پوسیدگی دندانی و ژنژیویت در هر کدام بهدست آمد.
یافتهها: ریکتز تغذیهای شایعترین
بیماری بررسی شده در این مطالعه بود که شایعترین اختلال در این گروه تاخیر در دندان در آوردن (9/61%) بود. بیشترین فراوانی Taurdontism و هیپولازی مینای
دندان در گروه مورد مطالعه مربوط به بیماران مبتلا به هیپوپاراتیروییدیسم (به ترتیب
33% و 50%)، آبسه دندانی و پوسیدگی دندانی و ژنژویت در افراد مبتلا به استئودیستروفی کلیوی
(به ترتیب 50%، 90% و 20%) و بهدست آمد. در مجموع شایعترین اختلال در مجموع بیماران
پوسیدگی دندان (8/69%) و تاخیر در دندان در آوردن (5/49%) بود.
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها به نظر میرسد لزوم تشخیص صحیح و درمان به موقع بیماریها از ارکان مهم جلوگیری از بیماریهای دهان و دندان باشد لذا معاینات دورهای منظم ضروری میباشد.
رضا رحمانی، لطیفه نفسی، ارسلان سالاری، علی پاشا میثمی، علیرضا عبدالهی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: انجام آنژیوپلاستی کرونر Percutaneous Coronary Intervention (PCI) میتواند با خطر بالای بروز حوادث قلبی و عروقی در طی انجام این اقدام همراه باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تجویز آتورواستاتین با دوز بالا با آتورواستاتین با دوز کم 24 ساعت قبل از PCI در کاهش انفارکتوس حین PCI بوده است.
روش بررسی: 190 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده بررسی شدند. بیماران کاندید PCI انتخابی بودند و همگی داروی آتورواستاتین با دوز پایین (کمتر از 40 میلیگرم) مصرف میکردند. این بیماران بهصورت تصادفی در دو گروه شامل 80 میلیگرم آتورواستاتین (95 نفر) و پلاسبو (95 نفر) در طی 24 ساعت قبل از PCI قرار گرفتند. مقادیر سرمی Creatine Kinase-MB، troponin I و High sensitive C-Reactive Protein (Hs-CRP) قبل، شش و 12 ساعت پس از PCI اندازهگیری شد. انفارکتوس میوکارد بهصورت افزایش سه برابر مقادیر Creatine kinase-MB یا troponin I در مقایسه با قبل از PCI تعریف شد.
یافتهها: در گروه آتورواستاتین در چهار بیمار (2/4%) و در گروه پلاسبو در 13 بیمار (7/13%) انفارکتوس قلبی پس از PCI رخ داد (022/0P=). میانگین تغییرات Creatine kinase-MB (5/0±7/0 در مقایسه 9/1±3/3؛ 001/0P<)، troponin I (2/0±1/0 در مقایسه 7/0±4/0؛ 052/0P=) و Hs-CRP (5/0±1/0 در مقایسه 9/0±1؛ 001/0P<) در گروه آتورواستاتین در مقایسه با در گروه پلاسبو کمتر بود.
نتیجهگیری: تجویز آتورواستاتین با دوز بالا در طی 24 ساعت قبل از PCI انتخابی بهطور مشخص و معنیداری انفارکتوس میوکارد در حین PCI انتخابی را کاهش میدهد.
حمید اراضی، فرهاد رحمانینیا، کریم آزالی، محمد مهرتاش،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ال-کارنیتین با افزایش اکسیداسیون چربیها، احتمالا میتواند موجب کاهش تولید اسید لاکتیک و بهبود عملکرد ورزشکار شود. هدف از این تحقیق بررسی اثر مکمل یاری حاد ال-کارنیتین بر لاکتات، گلوکز خون، VO2max و توان مردان تمرین کرده بود.
روش بررسی: 16 مرد تمرینکرده بهصورت تصادفی به دو گروه هوازی (8n=) و بیهوازی (8n=) تقسیم شدند و آزمونها را در دو جلسه مجزا بهصورت دوسوکور انجام دادند. آزمودنیها 90 دقیقه قبل از فعالیت سه گرم ال-کارنیتین یا دارونما (مالتودکسترین) را مصرف کردند. نمونههای خونی پیش و پس از آزمون جمعآوری شدند.
یافتهها: گروه مکمل نسبت به گروه دارونما پس از فعالیت میزان لاکتات کمتر و گلوکز خون، VO2max، حداکثر و میانگین توان بیشتری داشتند (05/0P≤).
نتیجهگیری: مکمل یاری حاد ال-کارنیتین 90 دقیقه قبل از فعالیت میتواند موجب کاهش خستگی و بهبود عملکرد شود.
زهرا رحمانی، صدیقه برنا،
دوره 72، شماره 10 - ( دی 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در خانمهای باردار با دیابت کنترل نشده، اندازه و وزن جفت افزایش پیدا میکند. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه وزن و اندازه جفت و وزن نوزاد بین این دو گروه بود.
روش بررسی: در یک پژوهش آینده نگر که از مهر 1391 تا اسفند 1392 در بیمارستانهای ولیعصر (عج) و شریعتی تهران انجام شد، طی آن 67 خانم باردار سالم و 42 خانم باردار مبتلا به دیابت بارداری کنترل شده انتخاب شدند. توسط دستگاه سونوگرافی طول و عرض جفت و پس از زایمان وزن جفت و نوزاد اندازهگیری شد و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: تفاوتی بین خانمهای باردار دارای دیابت بارداری و سالم در مورد متغیرهای وزن نوزاد و جفت و طول و عرض جفت، نسبت وزن جفت به وزن نوزاد و ایندکس توده بدن وجود نداشت، اما تعداد بارداری در افراد سالم 791/1 و در افراد دارای دیابت بارداری 9762/1 بود که با هم تفاوت معنادار داشت (0217/0P=) و در مورد متغیر تعداد تولد نیز به ترتیب 65672/0 و 8100/0 بود که با هم تفاوت معنادار آماری داشت (0183/0P=).
نتیجهگیری: تفاوت معنادار آماری بین وزن و اندازه جفت و وزن نوزاد در دو گروه وجود نداشت.
سعیده سادات شبیری، سعید عابدیان کناری، زهرا رحمانی، هادی حسين نتاج هادی حسین نتاج، حسین آزاده،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: جنین نیمه آلوژن در تماس مستقیم با سیستم ایمنی مادر قرار دارد. عدم تنظیم سیستم ایمنی، سبب دفع جنین توسط مادر میگردد. مولکول HLA-G1، که در القای تحمل در دوران بارداری نقش داشته، با مهار سلولهای کشنده طبیعی، از تهاجم به سلولهای تروفوبلاست جنینی جلوگیری میکند. هدف از این مطالعه، بررسی تعداد سلولهای NK و بیان HLA-G1 در خانمهای باردار تهدید به سقط در مقایسه با گروه کنترل بود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مورد- شاهدی، از بهمن 1392 تا مهر 1393 در کلینیک باغبان شهر ساری انجام شد و طی آن 21 خانم باردار تهدید به سقط در مقایسه با 21 خانم باردار طبیعی پیش از هفته بیستم بارداری، مورد بررسی قرارگرفتند. سلولهای تک هستهای خون محیطی افراد تحت مطالعه، جدا شده و درصد سلولهای کشنده طبیعی با روش فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، بیان HLA-G1 در دو گروه به روشReal time polymerase chain reaction (RT-PCR) ارزیابی گردید.
یافتهها: تعداد سلولهای کشنده خون محیطی بهطور معناداری بالاتر از خانمهای باردار طبیعی بود (03/0P=). همچنین، کاهش معناداری در بیان ایزوفرم HLA-G1 در گروه تهدید به سقط نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (004/0P=).
نتیجهگیری: کاهش HLA-G1 همزمان با افزایش سلولهای NK در خانمهای تهدید به سقط نشاندهنده عدم تنظیم سیستم ایمنی مادر میباشد. بنابراین، پیشنهاد میشود که در بیماران تهدید به سقط، بیان HLA-G1 همراه با درصد سلولهای NK بهعنوان شاخص تشخیصی مورد بررسی قرار گیرد.
فرزانه رحمانیراد، مریم بیگم مباشری، محمد حسین مدرسی،
دوره 73، شماره 4 - ( تیر 1394 )
چکیده
در پژوهشهای مرتبط با سرطان امروزه توجه خاصی به گروه جدیدی از ژنهای موثر در سرطان به نام ژنهای سرطان/بیضه (Cancer/Testis, CT) معطوف گردیده است. وجود سد خونی-بیضهای ویژگی منحصر به فردی را در بیضه ایجاد نموده است. ژنهایی که بیان طبیعی آنها محدود به بیضه است و در دیگر بافتهای طبیعی یا بیان نداشته و یا بیان بسیار اندکی دارند، به سبب وجود این سد برای سیستم ایمنی بدن بیگانه محسوب گردیده و در صورت بیان نابهجا در بافتهای دیگر، مانند آنچه در اغلب بافتهای سرطانی رخ میدهد، میتوانند محرک سیستم ایمنی و ایجادکننده پاسخ ایمنی باشند. بر این اساس ژنهای سرطان/بیضه اهداف نویدبخشی برای واکسنهای سرطان و ایمونوتراپی هستند. در بدخیمیها تنظیم بیان ژن مختل میشود و این امر منجر به بیان آنتیژنهای CTدر انواع مختلفی از تومورها میشود. با این حال هنوز مشخص نشده است که بیان نامتعادل این ژنها در انواع مختلف سرطان علت بروز سرطان یا معلول آن است. مکانیسم عملکردی ژنهای CT اغلب ناشناخته است. فهرست فزایندهای از ژنهای CT مرحله کارآزمایی بالینی را برای به منظور استفاده در پیشگیری و یا درمان سرطان میگذرانند. در این پژوهش، ژن TSGA10 بهعنوان یکی از ژنهای CT بازنگری میگردد. این ژن در بالاترین میزان خود در اسپرماتیدهای در حال طویل شدن بیان میشود و محل استقرار آن در Fibrous sheath اسپرم بالغ است و بهعنوان یک بیومارکر سرولوژیکی در لنفومای پوستی شناخته میشود. بیان نامتعادل TSGA10 در لوکمی لنفوبلاستیک حاد (ALL)، سرطانهای پستان، مغز، معده- رودهای و گستردهای از سرطانهای دیگر در سطح mRNA و پروتیین گزارش شده است. فقدان یا کاهش بیان TSGA10 در مردان نابارور مبتلا به آزواسپرمی غیرانسدادی نیز گزارش شده است.
داریوش افشاری علیآبادی، نسرین مرادیان، الهام رحمانیان، مسعود محمدی،
دوره 78، شماره 3 - ( خرداد 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم گیلن باره شدیدترین نوروپاتی ناخوشایند حاد است، از اینرو هدف این مطالعه بررسی مشخصات بیماران مبتلا به سندرم گیلن باره بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی-تحلیلی (مقطعی) و با استفاده از دادههای بیماران بستری شده در بیمارستانهای امام رضا (ع) و فارابی کرمانشاه از فروردین ۱۳۷۲ تا اسفند ۱۳۹۲ انجام و تعداد ۲۶۲ پرونده بررسی شد.
یافتهها: از افراد مورد بررسی ۵۹/۵% مرد و ۴۰/۵% زن و میانگین سن بیماران مورد مطالعه ۲۲/۹±۴۴/۶ بود. بیشترین افراد مبتلا در سن ۳۰ تا ۵۰ سالگی و بیشترین شیوع در فصل بهار مشاهده گردید. پلیرادیکولونوروپاتی دمیلیناتینگ التهابی حاد با ۴/۵۳% شایعترین تظاهر این سندرم در بین بیماران بوده و میزان مرگومیر نیز ۵/۷% گزارش شد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پلیرادیکولونوروپاتی دمیلیناتینگ التهابی حاد بیشترین شیوع را در بیماران داشته و با افزایش سن کاهش و این سندرم در فصل بهار شیوع بیشتری داشته است.
پریسا رحمانی، محمد روشنقلب، حسین علیمددی، بهناز بازرگانی، نصیر فخار، ریحانه محسنیپور،
دوره 78، شماره 8 - ( آبان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت دستگاه عصبی مرکزی میتواند به شکل موضعی یا عمومی باشد. مننژیت آسپتیک و مننگوانسفالیت دو نوع از عوارض اوریون (بهصورت ویروس وحشی یا واکسن) میباشند. با توجه به عوارض شدید مننژیت ما بر آن شدیم که اطلاعاتی در مورد وضعیت کلینیکی و علایم بالینی و یافتههای آزمایشگاهی پس از تزریق واکسن MMR در برخی کودکان ایرانی را بررسی کنیم.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از فروردین 1392 تا اسفند 1393 (بهمدت دو سال) در بیمارستان مرکز طبی کودکان، از بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران، انجام شد، همه کودکانی که با تشخیص مننژیت بهدنبال MMR در بخش عفونی و اورژانس بیمارستان مرکز طبی بستری شده بودند وارد مطالعه شدند و اطلاعات از پرونده آنها گردآوری شد و در پرسشنامه ثبت شد.
یافتهها: 73 کودک با علایم مننژیت و مننگوآنسفالیت وارد مطالعه شدند که از این تعداد 46 پسر و 27 دختر بودند. پس از معاینه علایم بالینی، علایم زیر بهترتیب دیده شد: تب 66%، سردرد 3/49%، تهوع و استفراغ 74%، تورم پاروتید 0%، تشنج در 9/21% و علایم مننژه در 37% افراد مشاهده شد. علایم آزمایشگاهی نشان داد در 2/8% بیماران White blood cell (WBC) در Cerebrospinal fluid (CSF) (مایع مغزی نخاعی) نرمال و در 7/76% افراد غیرطبیعی بود. Polymerase chain reaction (PCR) اوریون در85% از موارد ارسال شده مثبت بود.
نتیجهگیری: مطالعه ما نشان داد که تهوع و استفراغ شایعترین علامت در بیماران با مننژیت آسپتیک بهدنبال واکسیناسیون است و در مرحله بعدی تب قرار دارد. بنابراین ما باید پس از واکسیناسیون MMR مراقب کودکان به خصوص افراد با علامت باشیم.
احمد علی نوربالا، قاسم رجبی واسوکلایی، حجت رحمانی،
دوره 79، شماره 11 - ( بهمن 1400 )
چکیده
سردبیر محترم
سلامت روان بهعنوان یک جزو جداییناپذیر و ضروری سلامت شناخته میشود و دسترسی به سلامت کامل بدون عبور و گذر از چالشهای حیطه سلامت روان دور از ذهن و ناممکن است. بنابراین همپایی و همسویی سایر بخشها در دستیابی به سلامت کامل را میطلبد.
دادههای بار بیماری سلامت براساس شاخص سالهای عمر تطبیق شده برای ناتوانی (DALYs) نشان میدهد که در کشور ایران بیمارهای روانی از سال 1394 تاکنون در بین 22 گروه بیماری، رتبه دوم را بهخود اختصاص داده است و دادههای سال 1398 نشان میدهد که DALYs بیماریهای روانی 31/10 % از کل این شاخص را سهمبری مینماید.1
در ایران نیز چهار پیمایش ملی در حوزه سنجش اختلالات و مشکلات روانی اجرا شد که آخرین مطالعه نشان داد 4/23% مردم ایران از مشکلات روانی رنج میبرند.2
سرانه هزینه دولت در سلامت روان در سال 2017 در اروپا 7/21 دلار، آمریکا 8/11 دلار، مدیترانه شرقی 2 دلار، جنوب شرق آسیا 1/0 دلار، غرب اقیانوسیه 1/1 دلار و در آفریقا 1/0 دلار میباشد و میانگین جهانی نیز 5/2 دلار آمریکا گزارش شده است.
میانه هزینه دولت در کشورهای با درآمد بالا 24/80 دلار و در کشورهای با درآمد پایین 02/0 دلار میباشد و اختلاف فاحشی وجود دارد. مطالعات نشان میدهد، در کشورهایی که تولید ناخالص داخلی زیادتری دارند، هزینههای دولت در حوزه سلامت روان افزایش پیدا مینماید.
در تامین نیروی انسانی نیز میانگین جهانی نه پرسنل با تخصص سلامت روان بهازای هر 100 هزار نفر جمعیت وجود دارد. این میزان در منطقه اروپا 50 نفر، آمریکا 9/10 نفر، مدیترانه شرقی 7/7 نفر، آفریقا 9/0 نفر، جنوب شرق آسیا 5/2 نفر و غرب اقیانوسیه 10 نفر بهازای هر 100000 نفر جمعیت است. همچنین در کشورهای با درآمد بالا 7/71 نفر و در کشورهای با درآمد پایین 6/1 نفر بهازای هر 100 هزار جمعیت وجود دارد.3
در ایران نیز، 39 بیمارستان روان پزشکی با 6735 تخت و 159 بیمارستان عمومی با 3700 تخت روان پزشکی خدمات ارایه میدهند.
در حوزه کودکان نیز 11 بیمارستان با مجموع 181 تخت به ارایه خدمات روان پزشکی میپردازند. بهطور کلی به ازای هر 100000 نفر 2/13 تخت روان پزشکی وجود دارد و همچنین 178 مرکز مرتبط با نگهداری بیماریهای مزمن با تعداد 12180 تخت برای بیمارانی که ناتوانی و اختلالات روانی شدید و مزمن دارند، وجود دارد.
در طرح تحول سلامت، بیش از 1200روانشناس بالینی در مراکز جامع سلامت با همکاری پزشکان عمومی خدمات سلامت روان را ارایه میدهند و همچنین 1600 روانپزشک بزرگسالان و 120 روانپزشک با تخصص کودکان در کشور در مراکز جامع سلامت، بیمارستانهای عمومی و خصوصی مشغول به فعالیت میباشند.2
در حوزه بهزیستی و رفاه اجتماعی تعداد 66 مرکز روزانه روانی، 178 مراکز شبانهروزی بیماران روانی مزمن، 150 مراکز ارایهدهنده خدمت در منزل، 74 مرکز مشاوره تلفنی، 2850 مراکز مشاوره حضوری، 277 مراکز سلامت روان محلی به کلیه مردم بهصورت عمومی و تخصصی در حوزه سلامت روان خدمات ارایه میدهند.4
بکارگیری اقدامات مبتنی بر شواهد در حوزه سلامت روان میتواند تاثیرات اجتماعی و هزینههای اقتصادی مشکلات و اختلالات روانی را بهطور مطلوب مدیریت کند و منجر به کاهش نابرابری، جلوگیری از مرگومیر و ناتوانی و در نهایت توسعه کشور گردد و به همین جهت برنامهریزی و سیاستگذاری باید براساس آن صورت پذیرد.
سیاستگذاران و مدیران دولتی برای تشخیص جایگاه و ظرفیت خود در سیاستگذاری باید بهطور همزمان به سه چشمانداز سازمانی، سیاسی و فنی جهت بهبود مشارکت خود در فرآیند سیاستگذاری توجه نمایند. شرایط اجتماعی و اقتصادی کنونی دولتها را ناگزیر میسازد تا از سیاستگذاری و نهادسازی موثر و کارآمد در حوزه
سلامت روان بهرهمند شوند. از اینرو راهبردهایی نظیر اولویتدهی به موضوع سلامت روان در سیاستگذاریهای عمومی کشور، اقناع و حساسسازی سیاستگذاران و مدیران کشور به حیطه سلامت روان، نگاشت نهادی کارآمد و شفافیت در تولیگری، آیندهنگاری و آیندهپژوهشی سلامت روان در ایران، یکپارچگی در قانونگذاری و برنامهریزی مبتنی بر نیاز و ظرفیتها درونبخشی و بینبخشی، عدالت در ارایه خدمات و توجه به دسترسی و فراهمی مبتنی بر توان پرداخت و نیاز میتواند در توسعه خدمات سلامت روان اثرگذار باشند.
همچنین توجه به سطحبندی خدمات، استقرار نظام ارجاع بینبخشی و بینسطحی، حمایتطلبی و استفاده از ظرفیت رسانهها و جریانسازی فرهنگی، ارزشگذاری اجتماعی موضوع سلامت روان، تامین و توانمندسازی نیروی انسانی متخصص و بهرهور، مشارکتدهی آحاد جامعه در پیشگیری، درمان و توانبخشی مشکلات و اختلالات روانی، اختصاص بودجه بیشتر به این حوزه، تعرفهگذاری روزآمد خدمات سلامت روان، برقراری بیمه مشاوران و روانشناسان، رفع تعارض و تضاد منافع و استفاده از ظرفیت فناوری اطلاعات در حکمرانی و ارایه خدمات باید در دستور کار سیاستگذاران و مدیران حیطه سلامت روان در ایران باشد.
بهطور کلی با بازاندیشی در حـوزه سیاستگذاری سلامت روان
و تدوین راهبردهای مبتنی بر ارزشها، فرهنگ، وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و توسعهای میتوان تصویر روشنی از ارایه خدمات سلامت روان یکپارچه و مبتنی بر شواهد ارایه نمود. از طرف دیگر مناسبسازی و استانداردسازی خدمات، ارتقا سطح پاسخگویی، مدیریت هزینه و تقاضا، افزایش دسترسی، رعایت عدالت در بهرهمندی از خدمات، همافزایی و جلوگیری از موازیکاری، افزایش اثربخشی و کارایی و همچنین شفافیت در امور از پیامدهای سیاستگذاری اثربخش در حوزه سلامت روان میباشد.
سعیده ابراهیمی، سعید کلانتری، سهیل رحمانی فرد، میترا کهندل، زهرا امیری، یوسف علی محمدی، سارا مینائیان،
دوره 80، شماره 2 - ( اردیبهشت 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم پیشرفتهای بسیار، درمان کامل بیماری ایدز با چالشهایی ازجمله مقاومت ویروسی و درمان ناموفق دارویی مواجه گردیده است. هدف این مطالعه بررسی تفاوت در پروفایل سایتوکینی در بیماران با درمان موفق و بیماران با درمان ناموفق جهت فهم بهتر سازوکار شکست درمان دارویی میباشد.
روش بررسی: 69 بیمار مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی که از مهر 1397 تا اسفند 1399 به مرکز بهداشت غرب تهران جهت درمان مراجعه کردند، در این مطالعه وارد گردیدند. تعداد سلولهای CD4+ و همچنین بار ویروسی خونی بیماران بهترتیب با روشهای فلوسایتومتری و واکنش زنجیرهای پلیمراز بیدرنگ کمی (RT-qPCR) اندازهگیری گردید و براساس آن بیماران به دو گروه درمان موفق (36 نفر) و درمان ناموفق (33 نفر) تقسیم شدند. سپس سطح سرمی سایتوکینهای فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا (TNF-α) و اینترلوکین-10 (IL-10) در آنان توسط روش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج آزمایشات نشاندهنده این بود که سطح فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α) در بیماران گروه درمان ناموفق بهصورت قابلتوجهی از بیماران گروه درمان موفق بالاتر بود (pg/ml 17/10±43/10 در مقابل pg/ml 25/5±37/5، 01/0P=) در سطح سرمی اینترلوکین-10 (IL-10) بین دو گروه مورد مطالعه تفاوتی مشاهده نگردید. همچنین مدلهای رگرسیون خطی نشان داد که در بیماران با درمان ناموفق، رژیم درمانی مهارکنندههای ترانس کریپتاز معکوس غیرنوکلئوزیدی (NNRTI)، بر میزان سطح سرمی IL-10 تاثیرگذار میباشد (ضریب رگرسیون 88/10 (45/20-32/1 CI:)، 03/0P=).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نقش بالقوه TNF-α را بهعنوان فاکتور پیشالتهابی در پیشرفت بیماری ایدز یا شکست درمان نشان میدهد. از این رو، مطالعات بیشتر در آینده جهت شفافسازی این رابطه میتواند کمک بسزایی در پیشرفت دانش درمانی در مقابله با بیماری ایدز باشد.
حجت رحمانی، زهرا اسدی پیری،
دوره 81، شماره 7 - ( مهر 1402 )
چکیده
سردبیر محترم
پرونده الکترونیکسلامت (Electronic health record, EHR) بهعنوان نسخه الکترونیکی از تاریخچه پزشکی بیمار که توسط ارایهدهنده مراقبتهای سلامت برای مدتی نگهداری میشود و شامل تمام دادههای بالینی حیاتی است که در راستای مراقبتهای ارایهشده به یک فرد است.1 این سیستم اطلاعاتی جهت ارایه خدمات با کیفیت، هزینهاثربخش، مشتریگرا و همچنین دسترسی بهموقع به اطلاعات کامل و صحیح ضروری است.2و3 علیرغم مزایای بالقوه پرونده الکترونیکسلامت (EHR)، پیادهسازی آن باموانع اجرایی مواجه است که مهمترین آنها محدودیتهای بودجهای، فناوری، نگرشی و جنبههای سازمانی میباشد. لذا پیش از پیادهسازی باید عوامل فنی و غیرفنی شناسایی شوند و موانع پیادهسازی رفع گردد.4
یکی از چالشهای اصلی در پیادهسازی EHR درایران کمبود یک سیستم استاندارد است. درحالحاضر، چندین سیستم EHR در کشور استفاده میشوند، اما اغلب آنها فاقدقابلیت همکاری هستند، که موانعی برای اشتراک دادهها و تداوم مراقبتها ایجاد میکنند. چالش دیگر هزینه اجرای EHR است. بسیاری از مراکز ارایهکننده خدمات سلامت، بهویژه در مناطق روستایی فاقدمنابع لازم برای پیادهسازی این سیستمها هستند. هزینههای خرید سختافزار و نرمافزارهای مربوطه و همچنین ارایه آموزش به کارکنان میتواند بسیار گران باشد.
طبق برآوردهای وزارت بهداشت، سالیانه حدود 500 میلیارد تومان برای استقرار EHR لازم است. ایندرحالی است که رقم مصوب در قوانین بودجه سنواتی برای این منظور حدود 200 میلیون تومان بوده است. طبق گزارش دیوان محاسبات کشور، اعتبارات پیشبینی شده طی سنوات اخیر بابت (برنامه توسعه دولتالکترونیک) و (گسترش فنآوری ارتباطات و اطلاعات در بهداشت و درمان) تخصیص مناسبی نداشته و غالبا صرف هزینههای مربوط به سامانههای غیرمرتبط با موضوع EHR (مانند اتوماسیون اداری و...) شده است.
عدمتناسب ساختار اجرایی با ابعاد و گستردگی طرح و تغییرات مکرر مدیریتی از دیگر چالشهای پیش روی این طرح است. EHR از پیچیدهترین پروژهها در همه دنیا محسوب میشود که تحقق آن ساختاری متشکل از تیمهای متخصص جهت اموری نظیر تحقیق و توسعه، مطالعات کاربردی، خدمات فنی و مشاوره، تحلیل و ارزیابی و مدیریت پروژه را در کشور میطلبد، درحالیکه بزرگترین اقدامی که وزارت بهداشت بهعنوان متولی نظام سلامت در راستای ارتقای این ساختار در بدنه خود انجام داده است، ارتقای سطح دفتر آمار و فناوری اطلاعات به سطح مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت است.
تغییرات مکرر مدیریتی مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت و عدماتصال بخش عمدهای از مراکز ارایهدهنده خدمت با مرکز تبادل اطلاعات سلامت نیز از چالشهای موجود است. درحالحاضر از مجموع حدودا 170 هزار مرکز ارایه خدمت در کل کشور، کمتر از 30 هزار به مرکز تبادل اطلاعات سلامت اتصال یافتهاند، بهطوری که موارد مهمی همچون اقدامات بالینی، در کمتر از 20% مطبها و بیمارستانها و همچنین در کمتر از 40% مراکز و کلینیکها ثبت میشوند. بهغیر از اطلاعات هویتی بیمار و دادههای مالی و اداری، بخش زیادی از اطلاعات در بسیاری از مراکز در سامانه ثبت نمیشوند و میتوان عنوان کرد که ماهیت پروندههایی که در مراکز تشکیل میشوند، بیشتر مالی است تا بالینی.
درحالحاضر سازوکار مواجهه با چالشهای امنیتی، مجوزهای دسترسی به دادهها و اینکه چه مرجعی مجاز است اطلاعات را در اختیار دیگران قرار دهد هنوز مبهم است. عدماستفاده پزشکان جهت اجرای EHR در مطب و همچنین داروخانهها بهدلیل بار مالی نیز اجرای این رویکرد را دچار مشکل کرده است. محدودیتهای نگرشی و رفتاری افراد، نقایص موجود در زیرساختهای ارتباطی کشور، کمبود نیروی انسانی متخصص و ماهر جذب در حوزه مدیریت اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی از دیگر موانع اجرای این طرح در کشور است.
برای غلبه بر این چالشها، چندین الزام اجرایی باید برآورده شود. باید یک استراتژی و سیاست ملی شفاف برای اجرا EHR وجود داشته باشد. این باید شامل دستورالعملها و استانداردهایی برای سیستمهای EHR باشد و اطمینان حاصل شود که همه سازمانهای مراقبتهای سلامت در جهت اهداف یکسان و با استفاده از سیستمها و استانداردهای یکسان کار میکنند. نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختها و فناوری،
بهویژه در مناطق روستایی است، که میتواند شامل ارایه سختافزار، نرمافزار و آموزش لازم برای اجرای EHR به سازمانهای مراقبتهای بهداشتی باشد.باید بر استانداردسازی و قابلیت همکاری بین سیستمهای مختلف ازجمله توسعه استانداردها و اصطلاحات ملی و همچنین تلاش برای اطمینان از ارتباط سیستمهای EHR مختلف تمرکز شود.
بهرسمیت شناختن نظام نظارتی الکترونیک و واگذاری وظایف تعیین صلاحیت شرکتها و سامانههای حوزه سلامت الکترونیک به این نظام، تامین بستر ارتباطات امن تبادل اطلاعات، رفع خلاهای قانونی عمده در راستای پیادهسازی ارکان نظام سلامت الکترونیک (نسخه نویسیالکترونیک، سلامت همراه و سلامت از راه دور) و تامین اعتبار مالی پایدار از دیگر پیشنیازهای اجرای EHR در ایران است.
پیشبینی ضوابط مشارکت بخش خصوصی در بخش سلامت و اتصال بخش خصوصی به مرکز تبادل دادههای سلامت، تدوین سند ملی سلامت الکترونیک، شامل تعیین دقیق نقش هرکدام از ذینفعان، زمانبندی اجرای مراحل، پایش و ارزیابی طرح و همچنین نحوه پرداختن به جوانب مختلف سلامت الکترونیک ازجمله ثبت و نگهداری اطلاعات پزشکی افراد، تبادل اطلاعات سلامت بین مراکز مختلف بهداشتی و درمانی جهت بهبود مراقبت از بیماران، امنیت اطلاعات، حفظ حریم خصوصی اطلاعات سلامت افراد نیز در اجرای EHR باید در نظر گرفته شود. آموزش و شرکت ذینفعان مختلف این حوزه ازجمله پزشکان و کادر سلامت و همچنین مردم در فرآیند تصمیمگیری و پیادهسازی، حمایتهای دولتی و شرکتهای بیمهگر سلامت (از طریق ایجاد انگیزههای مستقیم یا غیرمستقیم) مانند ارایه پاداشهای مالی برای پزشکانی که از EHR استفاده میکنند، پیادهسازی تدریجی پرونده الکترونیکسلامت بهدلیل بارکاری سنگین کاربران، بهویژه پزشکانی که زمان کافی برای یادگیری ویژگیهای موجود در سیستم EHR را در اختیار ندارند از عوامل موثر بر اجرای این طرح است. تدوین اسناد و قوانین بالادستی (تاکید بر همکاری سازمانهای مختلف در توسعه EHR)، تشکیل تیمهای تخصصی از کارشناسان و متخصصان در زمینههای مختلف و ارتقای مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت میتوان اجرای EHR در کشور را مصون از تغییرات دولتها، مدیران و ساختارها و ناپایداریهای سیاسی و اجتماعی نگهداشت.
پیشبرد اقدامات و هماهنگیهای فرابخشی با مشارکت سازمانهای مختلف ازجمله سازمان برنامه بودجه (شمول بودجه ویژه به حوزه سلامت الکترونیک کشور)، سازمان ملی استاندارد ایران (تدوین کلیه استانداردهای لازم مورد نیاز برای پرونده الکترونیک سلامت ایران) وزارت ارتباطات (تکمیل شبکه اطلاعاتی کشور برای توسعه شبکه ملی سلامت به کلیه مراکز ارایهکننده خدمات سلامت) و تشکیل کمیته راهبری سلامت الکترونیک در دولت از دیگر عوامل تسهیلکننده اجرای EHR در ایران است. علاوهبراین، نیاز به استانداردسازی اصطلاحات پزشکی و سیستمهای کدگذاری وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که دادهها میتوانند در بین سازمانهای مختلف مراقبتهای سلامت مقایسه و تجزیه و تحلیل شوند. درک این نکته ضروری است که اجرای موفقیت آمیز EHRs در ایران مستلزم سرمایهگذاری قابلتوجهی از منابع و تلاش است. بااینحال، مزایای بالقوه برای مراقبت از بیمار و نتایج، این تلاش را ارزشمند میکند. با پرداختن به چالشها و برآوردن پیشنیازهای اجرای EHR، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که بیماران در سراسر ایران از مراقبتهای سلامت با کیفیت، ایمن و کارآمد برخوردار میشوند.