11 نتیجه برای رحیمی فروشان
آزیتا گشتاسبی، فرشته مجلسی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 59، شماره 5 - ( 6-1380 )
چکیده
وزن هنگام تولد از شاخصهای مهم سلامتی نوزاد در هر جامعه ای است. در کشورهای توسعه یافته 70 درصد نوزادان دچار کم وزنی هنگام تولد (Low Birth Weight (LBW پیش از موعد مقرر بدنیا آمده اند در حالی که این رقم برای کشورهای توسعه نیافته تنها 30 درصد است و مابقی دچار کمبود رشد داخل رحمی هستند. از عوامل موثر بر LBW عوامل مادری نقشی تعیین کننده دارند و بهبود آنها اثر خود را با ارتقا سلامتی نوزاد و مادر به اثبات رسانده است. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است که بصورت مقطعی و با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده بر روی نوزادان تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهری استان کهکیلویه و بویراحمد انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز از پرونده های بهداشتی نوزادان و توسط پرسشنامه جمع آوری گردید. از 285 نوزادی که مورد مطالعه قرار گرفتند 88/4 درصد دارای وزن طبیعی، 4 درصد دچار کم وزنی بدو تولد و 11/6 درصد کودکان وزن بالاتر از نرمال داشتند. 7/4 درصد کودکان نارس بودند. 85/3 درصد مادران مورد مطالعه در محدوده سنی ایمن از نظر بارداری بودند. نسبت بی سوادی در این مطالعه 6/7 درصد بود. بجز جنس نوزادان (P=0.0008) و سن حاملگی (P?0.0001) هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی رابطه آماری با وزن هنگام تولد نشان نداد. یافته های این مطالعه موید سایر تحقیقات بوده و نشان می دهد که با بهبود عوامل مادری مانند سن مادر و شغل مادر و سواد مادر تنها فاکتورهای موثر بر وزن تولد عوامل فیزیولوژیک مثل جنس نوزاد و سن بارداری خواهند بود.
فاطمه رمضانزاده، احمدعلی نوربالا، حسین ملک افضلی، نسرین عابدینیا، عباس رحیمی فروشانی، مامک شریعت، بتول رشیدی، انسیه تهرانینژاد، فرناز سهرابوند، مریم باقری،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده
عدم باروری میتواند منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرسزای هیجانی شود. هدف از این مطالعه تاثیر مداخلات روانپزشکی در میزان بروز حاملگی زوجین نابارور میباشد.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی بوده، از بین 638 مراجعهکننده به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر(عج)، 140 زوج نابارور داوطلبانه انتخاب شده سپس بهصورت تصادفی 70 زوج در گروه مداخله و 70 زوج در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله به مدت شش ماه با داروی فلوکستین mg 60-20 روزانه و درمانهای شناختی- رفتاری و روان درمانی حمایتی، تحت درمان قرار گرفتند. سپس میزان حاملگی کلینیکی در طی شش ماه پیگیری هر دو گروه با مشاهده کیسه حاملگی در سونوگرافی، شش هفته بعد ازLMP مقایسه شد. ابزارهای بهکار برده شده شامل آزمون افسردگی بک (BDI)، مقیاس درجهبندی سازگاری مجدد اجتماعی (هولمز- ریهی) و پرسشنامه دموگرافیک- اجتماعی بوده است.
یافتهها: نتایج بررسی نشان داد که 1/47% در گروه درمان و 1/7% در گروه کنترل حاملگی داشتهاند. شانس حاملگی در طبقه تحصیلی سیکل- دبیرستان (در گروه مردان)، طول مدت ازدواج و نازائی کمتر از پنج سال، استرس کمتر و ناباروری با علت نامشخص (Unexplained) بیشتر مشاهده گردید و این ارتباطات از لحاظ آماری معنیدار بود (001/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به موثر بودن مداخلات روانی در بروز حاملگی که در این مطالعه اثر آن معنیدار بود باید توجه جدی به درمان این گروه بیماران صورت گیرد. بدون شک این امر منجر به سلامت روان و همچنین افزایش میزان باروری خواهد شد.
صدیقه حنطوشزاده، مامک شریعت، عباس رحیمی فروشان، فاطمه رمضانزاده، معصومه معصومی،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: تصور ایجاد اختلال در روابط جنسی در زایمان طبیعی (به عنوان عوارض احتمالی پس از زایمان) موجب شده است بسیاری از زنان درخواست سزارین انتخابی نمایند. حال آنکه اینگونه شکایات و اختلالات به عقاید و فرهنگ جامعه نیز شدیدا وابسته میباشد. لذا تصمیم بر آن گرفته شد تا طی یک مطالعه در پی یافتن تفاوت کاهش رضایت جنسی در میان دو روش زایمانی باشیم.
روش بررسی: در این مطالعه همگروهی یک گروه زنانی که اولین بارداری خود را به طریقه زایمان واژینال به ختم رسانده بودند (303 نفر) با گروه دیگر، زنانی که به طریقه سزارین انتخابی اولین بار زایمان کرده بودند (315 نفر) از بدو زایمان تا یک سال بعد از آن مقایسه شدند. متغیرهای مورد بررسی شامل مشخصات دموگرافیک، سوابق مامایی، سابقه بیاختیاری ادراری و پیامد مورد نظر رضایت جنسی، میباشد.
یافتهها: رضایت از روابط زناشویی در گروه زایمان واژینال به طور معنیداری از سزارین بیشتر بود. (76% واژینال در مقابل 60% سزارین). نارضایتی از روابط جنسی در کل بیماران و همچنین به تفکیک نوع زایمان هیچگونه رابطه آماری معنیداری را با درد لگنی در پیگیریهای مختلف (40 روز،3- 6-12 ماه) نشان نداد.
نتیجهگیری: علیرغم آنکه بسیاری از زنان زایمان سزارین را به علت عدم اختلال در روابط زناشویی علیرغم آنکه بسیاری از زنان زایمان سزارین را به علت توانایی در برقراری روابطجنسی موفق و راضی پس از زایمان انتخاب میکنند اما در این بررسی جنین نتیجهای حاصل نشد. به عبارتی درخواست انتخابی سزارین به بهانه رضایت جنسی پس از زایمان موجه نمی باشد.
سعید اشراقی، زهره صالحیپور، محمدرضا پورمند، عباس رحیمی فروشانی، محمد تقی زهرایی صالحی، سولماز آقا امیری، روناک بختیاری، ترانه پیمانه عابدی محتسب، نادیا مردانی، سونیا سید امیری، محمد مهدی سلطان دلال،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس یکی از شایعترین علل مهم بیماریهای منتقله از راه غذا در جهان میباشد. انتروتوکسینها و توکسین سندروم شوک توکسیک این باکتری از دسته فاکتورهای ویرولانس بسیار مهم و جزء سوپر آنتی ژنهای توکسین پیروژنیک (PTSAgs) میباشند که تاثیرات عمیقی بر میزبان خود دارند. گردش خطرناک سویههای مولد TSST1 در زنجیره مواد غذایی و نتیجتاً در جامعه، موضوع قابل اهمیتی است. هدف مطالعه نیز دستیابی به الگوهای ترکیبی ژن tst با ژنهای انتروتوکسین (ent) در سویههای استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از مواد غذایی مختلف میباشد.
روش بررسی: بیش از 1040 نمونه ماده غذایی مختلف جمعآوری و از نظر وجود استافیلوکوکوس اورئوس، طبق استاندارد ملی ایران بهشماره 1194 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج DNA ژنومی سویههای ایزوله شده، واکنش PCR برای ژنهای نامبرده بهکمک پرایمرهای اختصاصی و سوش استاندارد انجام شد.
یافتهها: در مجموع، تعداد 100 سویه (5/9%) استافیلوکوکوس اورئوس از نمونههای غذایی جدا گردید. از 25% ایزولههای حامل ژن entC، هفت سویه (28%) بهطور همزمان دارای ژن tst نیز بودند و از 8% ایزولههای استافیلوکوکوس اورئوس حامل ژن entA، یک سویه (5/12%) بهطور همزمان ژن tst را نیز تولید میکرد. همچنین از مجموع 9% سویههای استافیلوکوکوس اورئوس حامل ژنهای entA+C بهصورت ترکیبی، چهار سویه (4/44%) ژن tst را نیز همراه داشتند.
نتیجهگیری: شیوع سویههای دارای ژنوتیپهای ترکیبی tst-entC و tst-entA-C در کشور ما بالا میباشد و گردش این سویهها در جامعه، سلامت و بهداشت عمومی را به مخاطره میاندازد.
محمد مهدی سلطان دلال، فرهاد نیکخواهی، احمد خیرخواه، صابر مولایی، سید کاظم حسینی، عبدالعزیز رستگار لاری، عباس رحیمی فروشانی، احد خوش زبان، زهره کلافی،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: غشای آمنیونی انسان از
یک دیواره داخلی، کیسه غشایی تشکیل شده است که جنین را در طی بارداری احاطه و
محافظت میکند. مزیت اصلی مشاهده شده غشای آمنیونی در درمان کراتیت باکتریال،
خاصیتی شبیه به نوار زخمبندی اپیتلیالی است. مطالعات قبلی نشان داد که در مایع
آمنیونی پروتیین و پپتیدهای ضدمیکروبی نظیر لاکتوفرین، لیزوزیم، پروتیینهای
افزایشدهنده قدرت نفوذپذیری غشا و مواد باکتری کش، کالپروتسین {MRP8/ 14}، LL37 و دفنسینهای نوتروفیلی (HNP1-3) وجود دارد. غشای آمنیونی به خاطر اینکه فاقد آنتیژنهای HLA-A, B, C, DR میباشد به جلوگیری از رد پیوند کمک میکند. این ساختار به عنوان
یک سد ایمونوبیولوژیکی عمل میکند. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثر غشای آمنیونی در
بهبودی قرنیه دچار کراتیت سودوموناسی با استفاده از مدل حیوانی میباشد.
روش بررسی: تعداد 14 خرگوش به دو گروه تقسیم
شد: 1- کنترل 2- غشای آمنیونی. به استرومای قرنیه تمام آنها باکتری سودوموناس
آئروژینوزا ATCC 27853 با استفاده از سرنگ
تزریق شد. پس از 20 ساعت که کراتیت ایجاد گردید، به گروه دو غشای آمنیونی پیوند
زده شد، نتایج از لحاظ اندازه پرفوراسیون و انفیلتراسیون در روزهای اول، سوم و
هفتم مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در گروه کنترل
پرفوراسیون دیده شد (001/0P<). غشای آمنیونی در گروه دو
به خوبی اثر خود را نشان داد به طوری که در این گروه پرفوراسیون ایجاد نشد ولی به
لحاظ اندازه انفیلتراسیون نیز تفاوت مشخصی دیده نشد (2/0P=).
نتیجهگیری: غشا آمنیونی در روند
بهبود کراتیت سودوموناسی و جلوگیری از سوراخشدگی قرنیه و کنترل این عارضه موثر میباشد.
محمد مهدی سلطان دلال، لیلا شیرازی، محمد حسین یزدی، مهدی مهدوی، سلیمان مکرری، عباس رحیمی فروشانی، باباله قاسمی، ترانه پیمانه عابدی محتسب،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به گزارشات حاکی از ارتباط پروبیوتیکها در افزایش مقاومت به نئوپلاسم، هدف این مطالعه بررسی اثر لاکتوباسیلوس روتری در ممانعت از رشد تومور، بهبود وزن و میزان بقا در موشهای مبتلا به سرطان پستان است.
روش بررسی: 20 موش ماده c/BALB شش هفتهای با وزن تقریبی 17 گرم در دو گروه قرار گرفتند. گروه اول بهمدت ١٤ روز قبل از پیوند تومور، ٥۰۰ میکرولیتر از سوسپانسیون لاکتوباسیلوس روتری و گروه دوم (کنترل) بهصورت هم حجم Phosphate Buffer Saline (PBS) دریافت نمودند. سپس موشها با جراحی، توموری شده و پس از پیوند، گروه اول با دورههای تجویز هفت روزه و وقفه سه روزه، لاکتوباسیلوس روتری و گروه دوم BSP دریافت کردند. این روند تا روز 45 مطالعه ادامه داشت. رشد تومور و وزن، در دو گروه اندازهگیری، و مرگ و میر موشها ثبت و در نهایت بافت توموری در دو گروه جداسازی و بررسی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد موشهای توموری که پروبیوتیک به آنها تجویز شده بود در مقایسه با گروه کنترل کاهش رشد تومور و افزایش در وزن بدن داشتهاند (05/0P>). همچنین بقای این موشها نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری (002/0P=) داشته است. بررسی هیستولوژی بافتهای توموری نیز حاکی از بهبود عملکرد سیستم ایمنی در موشهای گیرنده پروبیوتیک بود (05/0P>).
نتیجهگیری: بررسیها نشان میدهند که لاکتوباسیلوس روتری در تقویت و بهبود عملکرد سیستم ایمنی و کمک به درمان افراد مبتلا به سرطان نقش بهسزایی دارد.
محمد مهدی سلطان دلال، سلین تلفیان، مسعود حاجیا، عنایت کلانتر، علیرضا دولت یار دهخوارقانی، عباس رحیمی فروشانی، قمرتاج خان بابایی، ماندانا مبرهن، مرجان فرزامی،
دوره 72، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: کمپلکس بورخولدریا سپاسیه یکی از عوامل مهم عفونتهای جدی در بیماران مبتلا به فیبروز سیستیک است. هدف از این مطالعه، ژنوتایپینگ گونههای بورخولدریا سپاسیه در بیماران سیستیک فیبروزیس به روش Pulsed-Field Gel Electrophoresis (PFGE) و نسبت تنوع گونههای کمپلکس بورخولدریا سپاسیه جدا شده از نمونههای بالینی بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، طی 12 ماه در سال 91-1390، 100 نمونه ترشحات ریوی از بیماران سیستیک فیبروزیس مراجعهکننده به بیمارستان مسیح دانشوری جمعآوری شد. پس از تلقیح نمونهها بر روی محیط کشت Burkholderia Cepacia Selective Agar (BCSA) و انکوباسیون، کلنیهای مشکوک جدا و با استفاده از تستهای بیوشیمیایی و فنوتیپی شناسایی شدند. به منظور تایید بیشتر با روش لیز قلیایی، DNA باکتری استخراج و با Polymerase Chain Reaction (PCR) و بررسی ژن recA انجام شد. به منظور شناسایی پُلیمورفیسم و تنوع تایپی سویههای جدا شده بورخولدریا سپاسیه از الکتروفورز ضربان متناوب (PFGE) با استفاده از آنزیم با طیف اثر محدود (XbaI و SpeI) نیز استفاده شد.
یافتهها: از 100 نمونه مورد بررسی، پنج ایزوله بهعنوان بورخولدریا سپاسیه شناسایی گردید. اطلاعات بهدست آمده در الکتروفورز محصولات PCR و مقایسه باندهای ایجاد شده در نمونههای بیماران با سوش استاندارد ATCC 25416 بورخولدریا سپاسیه و مقایسه و آنالیز باندهای PFGE با سایز مارکر باکتری Salmonella choleraesuis سروتایپ Braenderup سویۀH9812 ، یکسان بود.
نتیجهگیری: وجود الگوی پالس تایپ مشابه در طول مطالعه موید این فرضیه است که عامل شناسایی شده در این مطالعه از یک منبع منتشر شده باشد. بنابراین فرضیه انتقال ارگانیسم فرد به فرد رد و ضرورت دارد که در مطالعات بعدی از منابع محیطی نمونهبرداری شود.
محمد مهدی سلطاندلال، سمانه مطلبی، حسین معصومی اصل، عباس رحیمی فروشانی، محمد کاظم شریفی یزدی، زهرا رجبی، نوشین عقیلی،
دوره 72، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای منتقله از غذا و مقاومت به عوامل ضد میکروبی دو معضل جهانی بوده که روز به روز در حال گسترش در دنیا میباشد. هدف از این پژوهش، تجزیه و تحلیل دادههای شیوع بیماری ناشی از مواد غذایی در سطح کشور بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی طی یکسال از فروردین تا اسفند 1391 در آزمایشگاه میکروبیولوژی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، 301 نمونه سواپ مدفوع از 73 طغیان غذایی کشوری از استانهای مختلف جمعآوری و پس از شناسایی علل میکروبی طغیان، با استفاده از روش کربی بائر الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی باکتریهای بیماریزا مشخص گردید.
یافتهها: از 73 طغیان بررسی شده از نواحی مختلف ایران، بیشترین آمار طغیان بیماریهای منتقله از غذا از استان همدان با 26 طغیان (6/35%) و 103 نمونه (2/34%) بهدست آمد. از 73 طغیان 40 مورد (79/54%) ناشی از غذا، شش مورد (22/8%) ناشی از آب و 27 مورد (98/36%) نامشخص بود (0001/0P<). از 73 طغیان، 57 مورد (08/78%) در شهر و 16 طغیان (92/21%) در روستا اتفاق افتاده است (0001/0P<). از میان ارگانیسمهای پاتوژن گرم منفی جدا شده شیگلاها (9/6%) و از گرم مثبتها استافیلوکوکوس اورئوس (8/12%) بیشترین شیوع را داشتند. گروه سنی غالب زیر پنج سال (4/16%) بود و بیشتر بیماران مرد بودند (186 (8/61%)). بیشترین علایم بالینی مربوط به درد شکمی (82%)، استفراغ و تهوع (4/68%)، اسهال خونی (3/23%) و اسهال غیرخونی (7/76%) بود. همگی ارگانیسمهای گرم منفی بهدست آمده به آنتیبیوتیک سیپروفلوکساسین حساس و به کلیندامایسین مقاوم بودند. گرم مثبتها همگی به آنتیبیوتیک سفالکسین حساس و به پنیسیلین مقاوم بودند.
نتیجهگیری: آگاهی از نوع باکتری ایجادکننده بیماریهای منتقله از غذا و الگوی مقاومت دارویی آن در کاهش شیوع طغیانها حایز اهمیت است.
جلال مولودی، سید علی کشاورز، محمدجواد حسین زاده عطار، عباس رحیمی فروشانی، علی صادقپور طبایی، سجاد سالارکیا، فرهاد قلیزاده،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: فیبریلاسیون دهلیزی شایعترین آریتمی پس از عمل جراحی قلب است. Coenzyme Q10, CoQ10 (Ubiquinone) بهعنوان یک آنتیاکسیدان نقش مهمی در کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل دارد. مطالعه حاضر با هدف تجویز Q10 بهعنوان راهی برای کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی بایپس کرونری انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعهی بالینی دو سوکور، 80 بیمار مرکز قلب و عروق شهید رجایی سال 93 (از اردیبهشت تا آذر)، مبتلا به گرفتگی عروق کرونر تحت عمل جراحی عروق کرونری قرار گرفتند، بهطور تصادفی به گروههای مداخله و کنترل تقسیم شدند. یک گروه مکمل Q10 و گروه دیگر پلاسبو دریافت کرد. نوع جراحی بیماران در دو گروه مشابه بود. گروه مداخله مکمل mg/d CoQ10 150 به مدت هفت روز پیش از عمل دریافت کردند. سپس دو گروه از نظر آریتمیهای دهلیزی و بطنی پس از عمل، اقامت ICU و مدت بستری در بیمارستان مقایسه شدند.
یافتهها: 38 زن و چهل و دو مرد با میانگین سنی 98/7±37/58 سال در دو گروه Q10 و دارونما (هر گروه شامل 40 نفر) وارد مطالعه شدند. بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل 45% در گروه کنترل 20% در گروه مداخله بود (030/0P=) مدت بستری در ICU و اقامت در بیمارستان بین دو گروه تفاوت معنادار نداشت (822/0P=). تفاوت بروز فیبریلاسیون بطنی در این دوره معنادار نبود (865/0P=).
نتیجهگیری: مکمل Q10 را میتوان برای پیشگیری از فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی عروق کرونری، پیشنهاد داد.
محمد مهدی سلطان دلال، محمد کاظم شریفی یزدی، عباس رحیمی فروشانی، محمد رضا آخوندی نصب،
دوره 74، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سوختگی و عوارض آن در حال حاضر بهعنوان یکی از مشکلات مهم اجتماعی و فرهنگی در جامعه مطرح میباشد. این پژوهش بهمنظور تعیین اپیدمیولوژی و پیامد سوختگی در بیماران دچار سوختگی در بیمارستان مطهری تهران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی است که طی مدت یک سال بر روی 200 بیمار سوختگی از بخش اورژانس بیمارستان سوانح سوختگی مطهری انجام شد. در هفته اول از زخم سوختگی پس از تمیز کردن محل با نرمال سالین با سواب استریل جمعآوری شد. نمونهها در بلاد آگار و مک کانکی آگار کشت داده شدند. پس از انکوباسیون در °C 37 بهمدت 48 ساعت، شناسایی با توجه به تستهای استاندارد معمولی بیوشیمیایی انجام شد. درمان بیماران سوختگی نیز بر اساس ترمیم و اپیتلیالیزه شدن سطح زخم سوختگی و نتایج حاصل از کشت میکروبی در پرسشنامه بیمار ثبت شد.
یافتهها: مایعات داغ با 57% و مایعات مشتعل شونده با 21% بیشترین موارد سوختگی را شامل میشدند. همچنین سن 21-30 سال در جنس مرد با 5/17% و در جنس زن با 7% بیشترین موارد سوختگی را در بر میگرفتند. باکتریهای گرم منفی با 7/85% مهمترین علل عامل میکروبی و در میان آنها، سودوموناس با 5/37% مهمترین عامل عفونت در سوختگی بود.
نتیجهگیری: بیشترین علت سوختگی در هر دو جنس مایعات داغ بود. مردان در معرض خطر بیشتری بودند و این ممکن است بهدلیل این واقعیت باشد که مردان بیشتر در معرض کارهای پرخطر از زنها هستند.
فرید سلیمانی محمدی، عباس رحیمی فروشانی، محسن رکنی، محمد فرهمند، کاظم احمدیکیا، آزاده شاداب، حمیدرضا احمد خانیها، ژیلا یاوریان،
دوره 74، شماره 11 - ( بهمن 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی ناخوشیهای مزمن و پیشرونده روانی هستند که هنوز عامل سببی آنها مشخص نشده، ولی عوامل ویروسی مانند سیتومگالوویروس (CMV) بهاحتمال در پاتوژنز این اختلالات نقش دارند. هدف از مطالعه کنونی بررسی سطح آنتیبادی اختصاصی سیتومگالوویروس انسانی و نیز پی بردن به بودن یا نبود ژنوم این ویروس در سرم و سلولهای تکهستهای خون محیطی بیماران اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی در مقایسه با گروه کنترل میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مورد-شاهدی بوده و از مهر تا اسفند 1392 بر روی نمونه سرم و سلولهای تکهستهای خون محیطی 46 بیمار اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی و 46 نفر بهعنوان کنترل سالم، در گروه ویروسشناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابتدا با تست الایزا تیتر آنتیبادی اختصاصی سیتومگالوویروس در دو گروه مورد مطالعه، سنجش شد. سپس بر روی نمونههای سرولوژی مثبت و سلولهای تکهستهای خون محیطی تست Real-time PCR جهت بررسی حضور ژنوم CMV انجام پذیرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که تیتر آنتیبادی در گروه بیماران روانی نسبت به گروه کنترل سالم بهطور معنادارای بالاتر بود (009/0P=)، درحالیکه پس از انجام Real-time PCR، ژنوم سیتومگالوویروس در هیچکدام از نمونههای بیمار و سالم یافت نشد.
نتیجهگیری: در این مطالعه مشاهده شد که تیتر آنتیبادی اختصاصی سیتومگالوویروس در گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی بهطور معناداری بالاتر از این مقدار در گروه کنترل سالم است. بنابراین احتمال میرود که این ویروس در پاتوژنز این اختلالات روانی نقش ایفا کند.