۱۳ نتیجه برای رستگار
اکبر میرصالحیان، ناصر ابراهیمی دریانی، عبدالفتاح صراف نژاد، حسین رستگاریان،
دوره ۵۶، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۷۷ )
چکیده
هلیکوباکترپیلوری میکروارگانیسمی است که به عنوان یکی از عوامل موثر در ناراحتیهای دستگاه گوارش نظیر زخم دوازدهه در دهه اخیر مطرح شده است. در راستای بکارگیری روشهای تشخیصی ساده و کم هزینه، استفاده از روش سرولوژی ELISA بعنوان روشی که می تواند جایگزین روشهای دیگر از جمله کشت و آزمایشهای بیوشیمیایی شود، توجه بسیاری از آزمایشگاههای تشخیص طبی را بخود جلب نموده است. به همین دلیل مطالعه ای بر روی ۱۱۱ نفر از بیماران مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان امام خمینی صورت گرفت. پس از بررسی های اولیه از بیماران جهت انجام آزمایشهای میکروبی، بافت شناسی و سرولوژی، نمونه بیوپسی و خون گرفته شد. در آزمایشی که بر روی کلیه نمونه های بیوپسی و سرمی به عمل آمد، حساسیت و ویژگی آزمایش ELISA در مقایسه با سایر روشهای استاندارد به ترتیب ۹۰% و ۹۳% تعیین گردید. این مطالعه نشان داد که روش الایزا یک روش موثر و با ارزش در تشخیص عفونت هلیکوباکتر پیلوری می باشد.
امید سبزواری، عباس دلیرج، محمد محمدی، حسین رستگار،
دوره ۶۴، شماره ۱۲ - ( ۸-۱۳۸۵ )
چکیده
خوراک شیرخوار مورد مصرف کودکان، بسته به نوع منابع مورد استفاده در ساخت آنها حاوی اسیدهای چرب مختلفی میباشند. برخی از این اسیدهای چرب ارزش تغذیهای و بیولوژیکی مؤثر دارند اما حضور برخی از آنها در خوراک شیرخوار میتواند همراه با اثرات مضر باشد، در این میان اسید چرب اروسیک بیشتر از بقیه مورد توجه میباشد. این اسید چرب با تجمع در بافت میوکارد قلب، ایجاد آسیب میکند بنابراین تا حد امکان این اسید چرب مضر نباید در خوراک شیرخوار وجود داشته باشد.
روش بررسی: گاز کروماتوگرافی یکی از مهمترین روشهای جداسازی اسیدهای چرب از جمله اسیداروسیک در روغنها و مواد غذایی حاوی روغن، میباشد. به منظور بررسی میزان اسید چرب مضر اروسیک در سه نوع خوراک شیرخوار پر مصرف در ایران به نامهای هومانا، بیومیل و ملتی از روش GC و با استفاده از ستون WCOT Fused Silica و آشکارساز FID استفاده گردید. با استفاده از غلظتهای مختلف اسید اروسیک منحنی کالیبراسیون رسم شد و برای کاستن خطای کار، از استاندارد داخلی Heneicosanoic Acid استفاده گردید.
یافتهها: در این بررسی اسید چرب اروسیک در خوراک شیرخوار هومانا ۰۶/۰% و در بیومیل ۰۰۲/۰% (کل اسیدهای چرب) یافت شد ولی در خوراک شیرخوار ملتی، یافت نشد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که مقادیر اسید چرب مضر اروسیک در سه نوع خوراک شیر خوار کمتر از حد مجاز اعلام شده استاندارد Codex (کمتر از ۱%) میباشد.
محمدمهدی سلطاندلال، هدروشا ملاآقامیرزایی، جلیل فلاح مهرآبادی، عبدالعزیز رستگارلاری، آیلار صباغی، محمدرضا اشراقیان، عاطفه فرد صانعی، روناک بختیاری، مجتبی حنفی ابدر،
دوره ۶۸، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه
و هدف: آنزیمهای
بتالاکتامازی، مهمترین عامل مقاومت به آنتیبیوتیکهای خانواده بتالاکتام در میان
باکتریهای گرم منفی میباشند. امروزه شاهد افزایش روز افزون عفونتهای ناشی از آنها
در جهان هستیم که این امر به عنوان یک موضوع مهم مورد توجّه محققین در آمده است.
آنزیمهای بتالاکتامازهای TEM به علت شیوع بالا و AmpC بهدلیل ایجاد اختلال در تستهای فنوتیپی از اهمیت زیادی
برخوردارند. از آنجا که ژنهای خانواده بتالاکتامازی دارای زیرگروههای فراوانی
بوده بر این اساس بهکارگیری روشهای مولکولی به ویژه استفاده از پرایمرهای
یونیورسال به منظور شناسایی کامل این زیرگروهها ضروری است، هدف از این تحقیق
شناسایی و بررسی شیوع ژنهای بتالاکتامازی TEM و AmpC (DHA, MOX) در ایزولههای بالینی Escherichia coli با استفاده از پرایمرهای
یونیورسال میباشد.
روش بررسی: تعداد
۵۰۰ نمونه بالینی از بیمارستانهای شهر تهران جمعآوری گردید که با استفاده از تستهای
بیوشیمیایی، تعداد ۲۰۰ ایزوله E.coli غربال شد و از طریق تستهای
فنوتیپی Disk diffusion method و Combined disk، از لحاظ تولید آنزیمهای
بتالاکتامازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سویههای فنوتیپ مثبت، جهت جستجوی ژنهای
مذکور توسط پروسه PCR بررسی شدند.
یافتهها: از
۲۰۰ ایزوله مورد بررسی (۶۴%)، ۱۲۸ سویه از طریق تستهای فنوتیپی برای PCR ژنهای TEM وAmpC انتخاب شد، (۸/۵۷%)۷۴ و (۹/۳%)۵ ایزوله به ترتیب
حاوی ژنهای TEM و DHAبود
و ژن MOX در هیچ ایزولهای شناسایی
نشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصله، به کارگیری روشهای
مولکولی در کنار روشهای فنوتیپی جهت تشخیص کامل این نوع مقاومتها امری ضروری
بوده و به علت شیوع بالای این مقاومت، بهتر است که نسبت به استفاده از پروتکلهای
درمانی رایج در کشور اقدامات مناسبتری به عمل آید.
حمیدرضا احمدیآشتیانی، نیما حکمتناظمی، شمسعلی رضازاده، بنفشه غلامحسینی، محمد بقایی، امیر هوشنگ احسانی، حسین رستگار،
دوره ۶۸، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه
و هدف: امروزه
آسیبهای پوستی ناشی از اشعه فرابنفش، نیاز به محصولات ایمن، ارزان، در دسترس و محافظ در
برابر پرتو فرابنفش خورشید را بیش از پیش نموده است. سیلیمارین موجود در گیاه
خارمریم دارای اثرات محافظتی در برابر پرتو فرابنفش خورشید است. در این تحقیق
اثرات مصرف موضعی کرم حاوی سیلیمارین در جلوگیری از اثرات سوء پرتو فرابنفش بر
پوست با استفاده از یافتههای هیستوپاتولوژیک و بالینی ارزیابی شد.
روش بررسی:
۷۵ خوکچه هندی آلبینو به طور تصادفی به پنج گروه ۱۵ تایی تقسیم شدند. موهای پشت حیوانات
در ابعاد دو سانتیمتر مربع تراشیده شد. در گروه اول تیماری صورت نگرفت. در گروه
دوم وازلین، در گروه سوم کرم پایه بدون عصاره سیلیمارین، در گروه چهارم
عصاره سیلیمارین و در گروه پنج کرم حاوی عصاره سیلیمارین استفاده شد. پس از دریافت
ماده مورد نظر، خوکچهها به مدت ۴۵ دقیقه اشعه فرابنفش دریافت کردند. پس از ۵۰ روز بررسی بالینی خوکچهها، آسانکشی شدند و
نمونهگیری پوستی بهعمل آمد.
یافتهها: در بررسی بالینی مواردی چون پوسته پوسته شدن جلد، برنزه
شدن پوست، همچنین ادم جلدی و در بررسی میکروسکوپیک ضایعات پاتولوژیکی از قبیل هایپرکراتوز
و هایپرپیگمانتاسیون اپیدرم، اگزوسیتوز، اکانتوز، پریفولیکولیت، ادم و افزایش
ضخامت درم دیده شد. مقایسه آماری گروه یک و گروه پنج، در اکثر شاخصها اختلاف معنیداری
را نشان میدهد (۰۱/۰p<).
نتیجهگیری:
مصرف موضعی کرم حاوی عصاره سیلیمارین می تواند در پیشگیری از ضایعات ناشی از پرتو
فرابنفش در خوکچه هندی موثر باشد. بررسی یافتههای بالینی و هیستوپاتولوژیک نتایج
مشابهی را با نتایج روشهای آنزیمی ارائه میدهد.
محمد مهدی سلطان دلال، گلناز مبصری، جلیل فلاح مهرآبادی، محمد رضا اشراقیان، عبدالعزیز رستگار لاری، هدروشا ملاآقامیرزایی، آیلار صباغی، محمد آذرسا،
دوره ۶۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: مقاومت به آنتیبیوتیکهای بتالاکتام در میان ایزولههای بالینی، در اکثر مواقع ناشی از تولید آنزیمهای بتالاکتامازی است. در سالهای اخیر، تولید آنزیمهای بتالاکتامازی با طیف وسیع (ESBLs) در میان ایزولههای بالینی بهویژه باکتری Escherichia coli شیوع فراوانی یافته و از آنجا که این بتالاکتامازها شامل چندین زیر خانواده میباشند، طراحی و استفاده از پرایمرهای یونیورسال بهمنظور شناسایی کامل این زیر خانوادهها میتواند مفید واقع شود. تولید آنزیم بتالاکتاماز در باکتری اشریشیا کلی مشکلات فراوانی را در درمان بیماران ایجاد نموده است. ژن CTX-M-۱ عامل مقاومت بتالاکتامازی میباشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان ژن CTX-M-۱ در باکتری اشریشیا کلی میباشد.
روش بررسی: در مجموع ۵۰۰ نمونه ادراری از بیمارستانهای شهر تهران گردآوری شده؛ پس از کشت بر روی محیط EMB آگار در دمای ۳۷ درجه بهمدت ۲۴ ساعت و انجام تستهای بیوشمیایی برای تایید از بین ۵۰۰ نمونه ۲۰۰ ایزوله اشریشیا کلی جداسازی شد. بررسی حضور ژن CTX-M-۱ با استفاده از روش PCR بر روی ایزولههایی که در تستهای تشخیصی Diffusion agar disk و Combined disk جداسازی شده بود انجام گرفت.
یافتهها: از ۲۰۰ سویه مورد بررسی ۱۲۸ (%۶۴) سویه مولد بتالاکتامازهای وسیعالطیف بوده، پس از طی پروسه PCR برای شناسایی ژن CTX-M-۱ نشان داد از ۱۲۸ سویه بتالاکتامازهای وسیعالطیف مثبت ۹۹ ایزوله (۳۴/۷۷%) حاوی ژن مورد نظر بوده است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل شده از این مطالعه درصد بالای مقاومت بتالاکتامازی را در بین سویههای اشریشیا کلی نشان میدهد. این مسئله یک خطر عمومی جدی را خاطر نشان میسازد که باید همه اقدامات برای جلوگیری از این خطر صورت گیرد.
محمد مهدی سلطان دلال، محمد آذرسا، محمد حسن شیرازی، عبدالعزیز رستگار لاری، پرویز اولیاء، جلیل فلاح مهرآبادی، آیلار صباغی، هدروشا ملاآقامیرزایی، فرناز شامکانی، سوان آوادیس یانس، گلناز مبصری، روناک بختیاری، محمدکاظم شریفی یزدی،
دوره ۶۹، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و
هدف: مصرف
روزافزون مواد ضد میکروبی بتالاکتام در درمان عفونتهای باکتریایی سبب افزایش مقاومت
بر علیه آنها شده است. هم اکنون یکی از معضلات در درمان عفونتهای بیمارستانی
مقاومت آنزیمی به بتالاکتامازهای وسیعالطیف (ESBL) در میان ایزولههای بالینی بهویژه اشریشیاکلی میباشد. از
آنجاییکه تعدادی از سویهها حساسیت دوگانه در شرایط آزمایشگاهی و درون بدن نشان
میدهند، انتخاب درمان موثر را با مشکل روبهرو میکند. در سالهای اخیر
بتالاکتامازهای CTX-M بهصورت غالب در سراسر جهان
شیوع یافتهاند. میزان شیوع تیپهای ESBL در بیشتر نقاط ایران ناشناخته مانده است. هدف از این مطالعه بررسی
فراوانی ESBL و نیز میزان شیوع زیر گروه CTX-M-۱ در اشریشیاکلی جدا شده از عفونت ادراری
در شهر تبریز میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه ابتدا ۴۰۰ نمونه
ادراری از آبان سال ۱۳۸۸ تا فروردین سال ۱۳۸۹ از بیمارستانهای تبریز جمعآوری و
۱۸۸ سویه اشریشیاکلی توسط آزمایشهای بیوشیمیایی تایید شدند. در مرحله بعد
تست تعیین حساسیت نسبت به ۱۰ آنتیبیوتیک منتخب انجام شد. سپس با
استفاده از روش دیسک ترکیبی و سینرژیسم دوبل، سویههای تولیدکننده ESBL شناسایی گردیدند. در نهایت با استفاده از روش PCR سویههای تولیدکننده آنزیمهای گروه CTX-M-۱ مشخص شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از تستهای
فنوتیپی نشان داد که از کل ۱۸۸ سویه اشریشیاکلی تعداد ۸۲ (۶/۴۳%) سویه تولیدکننده ESBL میباشند. طی روش PCR نیز مشخص شد که از این میان تعداد ۶۹ (۱/۸۴%) سویه تولیدکننده CTX-M-۱ هستند.
نتیجهگیری: مطالعه
حاضر نشان میدهد که سویههای اشریشیاکلی تولیدکننده CTX-M در حال افزایش هستند. جهت تجویز داروی مناسب نیاز به شناسایی کافی
این سویهها میباشد.
محمد مهدی سلطان دلال، فرهاد نیکخواهی، احمد خیرخواه، صابر مولایی، سید کاظم حسینی، عبدالعزیز رستگار لاری، عباس رحیمی فروشانی، احد خوش زبان، زهره کلافی،
دوره ۶۹، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
Normal
۰
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer۴
زمینه و هدف: غشای آمنیونی انسان از
یک دیواره داخلی، کیسه غشایی تشکیل شده است که جنین را در طی بارداری احاطه و
محافظت میکند. مزیت اصلی مشاهده شده غشای آمنیونی در درمان کراتیت باکتریال،
خاصیتی شبیه به نوار زخمبندی اپیتلیالی است. مطالعات قبلی نشان داد که در مایع
آمنیونی پروتیین و پپتیدهای ضدمیکروبی نظیر لاکتوفرین، لیزوزیم، پروتیینهای
افزایشدهنده قدرت نفوذپذیری غشا و مواد باکتری کش، کالپروتسین {MRP۸/ ۱۴}، LL۳۷ و دفنسینهای نوتروفیلی (HNP۱-۳) وجود دارد. غشای آمنیونی به خاطر اینکه فاقد آنتیژنهای HLA-A, B, C, DR میباشد به جلوگیری از رد پیوند کمک میکند. این ساختار به عنوان
یک سد ایمونوبیولوژیکی عمل میکند. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثر غشای آمنیونی در
بهبودی قرنیه دچار کراتیت سودوموناسی با استفاده از مدل حیوانی میباشد.
روش بررسی: تعداد ۱۴ خرگوش به دو گروه تقسیم
شد: ۱- کنترل ۲- غشای آمنیونی. به استرومای قرنیه تمام آنها باکتری سودوموناس
آئروژینوزا ATCC ۲۷۸۵۳ با استفاده از سرنگ
تزریق شد. پس از ۲۰ ساعت که کراتیت ایجاد گردید، به گروه دو غشای آمنیونی پیوند
زده شد، نتایج از لحاظ اندازه پرفوراسیون و انفیلتراسیون در روزهای اول، سوم و
هفتم مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در گروه کنترل
پرفوراسیون دیده شد (۰۰۱/۰P<). غشای آمنیونی در گروه دو
به خوبی اثر خود را نشان داد به طوری که در این گروه پرفوراسیون ایجاد نشد ولی به
لحاظ اندازه انفیلتراسیون نیز تفاوت مشخصی دیده نشد (۲/۰P=).
نتیجهگیری: غشا آمنیونی در روند
بهبود کراتیت سودوموناسی و جلوگیری از سوراخشدگی قرنیه و کنترل این عارضه موثر میباشد.
محمد رهبر، لیلا عظیمی، مونا محمدزاده، فرانک عالینژاد، سمیه سلیمانزاده مقدم، محبوبه ستارزاده، عبدالعزیز رستگار لاری،
دوره ۷۰، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
۸۰۰x۶۰۰ Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴
زمینه و هدف: مصرف روزافزون آنتیبیوتیکهای بتالاکتام در بالین از ابتدای دهه ۱۹۸۰ در درمان عفونتهای مختلف باکتریایی منجر به افزایش ظهور مقاومت به این آنتیبیوتیکها در بین انواع باکتریهای جدا شده از بیماران گردیده است. بهطوری که امروزه یکی از معضلات درمان عفونتهای بیمارستانی ناشی از باکتریهای مقاوم بالاخص انتروباکترکلوآکه بهلحاظ وجود مقاومت متقاطع در این میکروارگانیسمها و بهدلیل تولید آنزیمهای بتالاکتاماز وسیعالطیف میباشد. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی انتروباکترکلوآکههای تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز وسیعالطیف جدا شده از نمونههای مختلف عفونی ارسالی از دو بیمارستان میلاد و شهید مطهری تهران میباشد.
روش بررسی: در مطالعه حاضر ۱۰۱ انتروباکترکلوآکه از بهمن ۱۳۸۹ تا شهریور ۱۳۹۰ از بیمارستانهای میلاد و شهید مطهری تهران جمعآوری گردید. پس از تایید گونه توسط آزمایشهای استاندارد و اختصاصی میکروبیولوژی، تست حساسیت آنتیبیوتیکی طبق روش استاندارد CLSI و با استفاده از ۱۳ آنتیبیوتیک انتخابی مصرفی در مطالعه حاضر انجام گرفت. همچنین گونههای تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز وسیعالطیف با استفاده از روش دیسک ترکیبی بهعنوان یک روش استاندارد تشخیص فنوتیپی جداسازی شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از روش فنوتیپی نشان داد که ۳۳ (۳۳%) از گونههای انتروباکترکلوآکه جداسازی شده توانایی تولید آنزیم بتالاکتاماز وسیعالطیف را دارا بودند. ۵% گونههای جدا شده به ایمیپنم نیز مقاوم بودند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان از مقاومت بالا به بتالاکتامهای وسیعالطیف و همچنین وجود پنج درصدی سوشهای با مقاومت چندگانه (MDR) در بین انتروباکترکلوآکههای ایزولهشده دارد. این سویهها تنها به کلستین حساس بودند. این نتایج میتواند زنگ خطری برای پزشکان جهت درمان عفونتهای ناشی از انتروباکترکلوآکههای مقاوم به آنتیبیوتیکها بالاخص گونههای تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز وسیعالطیف باشد.
مهشید طالبی طاهر، مریم لطیفنیا، سید علی جواد موسوی، مریم ادابی، عبدالعزیز رستگار لاری، مجتبی فتاحی عبدی زاده، شاهین بابازاده،
دوره ۷۰، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: پنومونی وابسته به دستگاه تنفس مصنوعی یکی از عوارض جدی است که در بخشهای مراقبت ویژه رخ میدهد. هدف از این مطالعه تعیین عوامل خطر برای کسب عفونت با آسینتوباکتر و تعیین نمای حساسیت دارویی آنها میباشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در بخشهای مراقبت ویژه انجام شد. تعداد ۵۱ نمونه خلط تهیه شده از بیماران دارای لوله تراشه که تشخیص پنومونی وابسته به دستگاه داشتهاند مورد بررسی باکتریولوژیکی قرار گرفتند. حساسیت دارویی با دو روش دیسک دیفیوژن و تهیه رقتهای سریال از آنتیبیوتیک (Broth microdilution) انجام شد.
یافتهها: از ۵۱ نمونه خلط، ۳۵ مورد گونههای آسینتوباکتر یافت شد. درصد بالایی از ایزولهها مقاوم به ایمیپنم، پیپراسیلین- تازوباکتام، سفالوسپورینهای نسل سوم و جنتامایسین بودند.
نتیجهگیری: مقاومت باکتریهای گرم منفی بهویژه گونههای آسینتوباکتر رو به افزایش است و اقدامات پیشگیریکننده باید به فوریت انجام شود.
اکبر اسلامی، محمد حسین ساقی، ایوب رستگار،
دوره ۷۳، شماره ۱۰ - ( دی ۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: بشر همواره تحت تابش پرتوهای یونیزان و اثرات زیانبار ناشی از آن قرار دارد، بنابراین اندازهگیری تابش زمینهای طبیعی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی است. در این مطالعه میزان پرتو گاما در ۲۶ ایستگاه در فضای باز و بسته و در چهار ماه از مهر تا دی ماه سال ۱۳۹۳ در شهر سبزوار اندازهگیری شد.
یافتهها: تفاوت آماری معناداری بین پرتوگیری داخل و خارج ساختمانها وجود دارد (۰۵/۰P<). اما بین زمان و مکانهای نمونه برداری تفاوت معناداری مشاهده نگردید (۰۵/۰P>). دوز معادل موثر سالانه برای ساکنین سبزوار ۸۵/۰ میلی سیورت (millisievert, mSv) و میزان خطر ابتلا به سرطان ۳-۱۰ × ۳۹/۳ برآورد گردید.
نتیجهگیری: دوز معادل موثر سالانه و میزان خطر ابتلا به سرطان ناشی از دریافت پرتو گاما در طول عمر زندگی ساکنین شهر سبزوار از میزان متوسط جهانی بیشتر است.
احمد جنیدی جعفری، ایوب رستگار، میلاد نظرزاده،
دوره ۷۶، شماره ۱۰ - ( دی ۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف قلیان نسبت به سیگار در بین مردم شیوع بالایی یافته است، زیرا مصرفکنندگان بر این باورند که مصرف تنباکو به شکل قلیان نسبت به سیگار اثرات سلامتی کمتری دارد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین سرطان ریه و مصرف تنباکو به شکل قلیان بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع متاآنالیز میباشد، که در دانشگاه علوم پزشکی ایران از دی ۱۳۹۵ تا اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ به جستجو الکترونیکی مقالات پرداخته شد، جستجوی مقالات در پایگاههای دادهای (PubMed, MEDLINE and EMBASE) جهت یافتن مقالات مرتبط با تاثیر قلیان بر سلامتی انجام شد. مطالعات مورد- شاهدی و کوهورت منتشر شده بین ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۷ در سرتاسر جهان بدون محدودیت زبانی انتخاب شد و ما مقالاتی که به صورت گزارش موردی، خلاصه کنفرانس و مروری و شامل بشر نبودند از مطالعه خارج نمودیم. فرآیند انتخاب مقاله و استخراج دادهها توسط دو پژوهشگر جداگانه انجام شد و با استفاده از مدلهای مربوط، به ارزیابی نسبت شانس، هتروژنی و تورش انتشار (Publication bias) پرداخته شد.
یافتهها: در این مطالعه تعداد ۱۲۰ مقاله مرتبط با تاثیر دود قلیان بر سلامتی یافت شد که از این تعداد مقالات منتشر شده، ۹ مقاله مرتبط با تاثیر دود قلیان با ریه بودند که برای مطالعه متاآنالیز انتخاب شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که دود قلیان خطر ابتلا به سرطان ریه را با نسبت شانس ۳/۷۲ و فاصله اطمینان ۴/۸۵- ۲/۶۰ افزایش میدهد و هتروژنی و تورش انتشار در بین مقالات انتخاب شده مشاهده نشد.
نتیجهگیری: شواهد گردآوری شده نشان داد که ارتباط بین مصرف قلیان و سرطان ریه وجود دارد، که ابتلا به سرطان ریه در اثر مصرف قلیان افزایش مییابد.
طاهره عباسی معیر، عزیز قهاری، طیبه رستگار، فاطمه ملک، فرزانه رضایی یزدی، کامیار غفاری دافچاهی، نسرین تک زارع،
دوره ۸۰، شماره ۳ - ( خرداد ۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از چالشهای علم پزشکی ترمیم زخمهای سوختگی است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی درمان با لوسیون حاوی عسل، آلوئهورا، بره موم و سلولهای بنیادی مشتق از مغز استخوان در بهبود زخم سوختگی درجه دو در مدل حیوانی است.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در حیوان خانه دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، از مهر ماه ۱۳۹۹ تا آبان ماه ۱۳۹۹ انجام شد و ۷۲ رت پس از سوختگی در شش گروه با دورههای ۷، ۱۴ و ۲۱ روزه تقسیمبندی شدند: شاهد(بدون درمان)، کنترل مثبت (پماد سیلورسولفادیازین ۱%)، تجربی اول (سلولهای بنیادی)، تجربی دوم (لوسیون)، تجربی سوم (سلولهای بنیادی و لوسیون)، تجربی چهارم (DMEM). از سطح زخم در روزهای صفر، ۴، ۷، ۱۰، ۱۴، ۱۷ و ۲۱ عکس تهیه شد و مساحت زخم توسط نرمافزار J image محاسبه گردید. در روزهای ۷، ۱۴، ۲۱ نمونهها جهت رنگآمیزی H&E، تریکروم ماسون و بررسیهای IHC و RT-PCR تهیه شدند و نتایج با نرمافزارGraph Pad Prism۸ و آزمونهای Analysis of variance، Two Way و Tukeyبررسی شد.
یافتهها: ارجحیت درمان با گروه درمان ترکیبی و سپس با گروه لوسیون بود. در تصاویر ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک، بیشترین میزان پوشش زخم و حضور رشتههای کلاژن بالغ در گروه درمان ترکیبی مشاهده شد. نتایج آنالیزها نیز بیانگر افزایش اپیتلیزاسیون، گرانولیشن، رسوب کلاژن، آنژیوژنز و تکثیر سلولهای فیبروبلاست و کاهش التهاب در گروه درمان ترکیبی بود. گروه درمان ترکیبی بیشترین میزان بیان ژن TGF-β را دارا بود (۰۵/۰P<).
نتیجهگیری: درمان ترکیبی لوسیون و سلولهای بنیادی مشتق از مغز استخوان در ترمیم زخم سوختگی درجه دو در مدل حیوانی تاثیرات همافزایی داشته و منجر به تسریع ترمیم زخمهای سوختگی میشود.
طیبه روئینفرد، علی اوغازیان، محمد حسین ساقی، مهدی قربانیان، ایوب رستگار، شهرام نظری،
دوره ۸۱، شماره ۴ - ( تیر ۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی خطرات سرطانزایی و غیرسرطانزایی برای سلامتی فلزات سنگین در تنباکوهای پرمصرف از طریق قرار گرفتن در معرض استنشاق انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از فروردین ۱۴۰۱ تا مهر ۱۴۰۱ در شهر بجنورد بر روی مسیر دود هفت برند پرمصرف تنباکو انجام شد، غلظت فلزات سنگین در مسیر دود تنباکوها با استفاده از طیفسنجی نشر نوری پلاسما با جفت القایی تعیین شد. از نرمافزار مونتکارلو برای ارزیابی ریسک احتمالی استفاده شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد غلظت فلزات سنگین در مسیر دود تنباکوها Fe>Zn>Mn>Ba>Pb>Ni>Cu>Mo>Cr>As>Cd بدین ترتیب بود. تجزیه و تحلیل Kruskal-Wallis نشان داد که غلظت فلزات سنگین بین تنباکوهای مختلف از نظر آماری تفاوت معنادار دارد (۰۵/۰P<). مقادیر شاخص خطر (HI) برای مسیر دود تنباکوهای الراح، آموردوسیب، الفاخر، الروبی، مزایا، سنتی بدون طعم و نخل بهترتیب ۶۴/۲، ۴۱/۲، ۰۵/۲، ۷/۱، ۴۹/۱، ۴۶/۱ و ۴۴/۱ بود. مقادیر خطر سرطانزایی یا خطر افزایشی سرطان مادام العمر (ILCR) آمور دوسیب، الراح، نخل، مزایا، الروبی، الفاخر و سنتی بدون طعم بهترتیب۱۰-۳×۸/۲، ۱۰-۳×۴۳/۲، ۱۰-۳×۷۲/۱، ۱۰-۳×۵۸/۱، ۱۰-۳×۴۳/۱۰، ۱-۴×۵۸/۹ و ۱۰-۴×۰۸/۸ بود. سرب در مسیر دود تنباکو الراح، با مقدار ۵۹/۱ بیشترین مقدار ریسک غیرسرطانزایی داشت.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده بیانگر این است که مسیر دود تنباکو الراح ریسک سرطانی و غیرسرطانی بالایی نسبت به سایر تنباکوها دارد و میتواند خطرات غیر سرطانزا و سرطانزا برای مصرف کنندگان ایجاد کند. بنابراین، نظارت منظم بر کیفیت تنباکوی رایج برای کاهش سطح خطرات سلامت انسان ضروری است.