۲۵ نتیجه برای رمیم
سیما جعفری، سیامک خالقی، علی باسی، طیب رمیم،
دوره ۷۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: آدنوکارسینوم کولون به ویژه انواع
ثانویه به سرطانهای تخمدان اغلب در تشخیصها نادیده گرفته میشوند. هدف از این مطالعه
بررسی همراهی پولیپهای کولون با سرطانهای تخمدان میباشد.
روش بررسی: بیماران بیمارستانهای فیروزگر، اکبرآبادی و رسول اکرم از سال
۱۳۸۹ تا ۱۳۹۰ با تشخیص سرطان تخمدان و اندومتر مورد بررسی قرار گرفتند. پولیپها و
تومورهای یافت شده در کولونوسکوپی با روش ایمونوهیستوشیمی از نظر اولیه یا
متاستاتیک بودن بررسی گردیدند.
یافتهها: ۱۰۰ بیمار با میانگین سنی
۲۱/۵۰ سال، میانگین وزنی ۹/۶۵ کیلوگرم و میانگینBMI ، ۲kg/m۰۷/۲۶ در این مطالعه
شرکت کردند. فراوانی کلی پولیپهای کولورکتال پنج مورد در۱۰۰ نفر بود. افراد دارای
تشخیص پولیپ، سابقه فامیلی مثبت از نظر ابتلا به سرطان تخمدان داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به پایین بودن آمار مبتلایان به پولیپهای کولورکتال،
پیگیری بیماران جهت انجام غربالگری توصیه نمیشود.
علی علیزاده خطیر، مهدی پناهخواهی، علیرضا خواجه نصیری، طیب رمیم، منصوره تقاء،
دوره ۷۰، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: سردردهای ناشی از مصرف
بیش از حد دارو سردردهایی هستند که بیش از ۱۵ روز در ماه طول کشیده و در اثر هر داروی
مسکنی که برای کاهش درد مصرف میشود ایجاد میگردد. اغلب درمانهای دارویی استفادهشده
در این افراد بینتیجه بوده است. در برخی موارد از بلوک عصب اکسیپیتال بزرگ برای
درمان این سردردها استفاده میشود.
روش
بررسی: مطالعه بهصورت تجربی و دو سویه کور در بیماران بزرگسال مراجعهکننده
به درمانگاه نورولوژی بیمارستان سینا از خرداد سال ۱۳۸۸ الی خرداد ۱۳۹۰ انجام
گردید. بلوک عصب پس سری در گروه اول با ml۳ بوپیواکایین ۵/۰% و ml۲ سالین و در گروه دوم با ترکیب ml۳ بوپیواکایین ۵/۰%
بههمراه ۸۰ میلیگرم متیل پردنیزولون انجام شد. کاهش شدت سردرد بر اساس معیار Visual Analogue Scale و افزایش
مدت روزهای بدون سردرد اندازهگیری شد. ۰۵/۰P< معنیدار در
نظر گرفته شد.
یافتهها: ۱۳ مرد و ۱۹ زن با
میانگین سنی ۷۶/۸±۸۸/۳۹ سال در این
مطالعه شرکت کردند. میانگین کاهش شدت سردرد یک ساعت بعد از تزریق در گروه اول ۰۳/۱±۵۶/۵ و در گروه
دوم ۹۲/۱±۶۳/۴ بود. میانگین روزهای بدون سردرد یکماه پس از تزریق در گروه
اول ۷۵/۸ و در گروه دوم ۷۵/۴ روز بود. در هیچ مورد اختلاف آماری معنیداری میان دو
گروه وجود نداشت.
نتیجهگیری: استفاده
از هر دو روش نتایج یکسان و موثری در درمان بیماری داشت. این نکته بهخصوص در مورد
این سردردها که اغلب مقاوم به درمان بوده و باعث اختلال در زندگی روزمره بیماران
میگردد اهمیت دارد.
علیرضا شریفی، شهاب دولتشاهی، حسین ناصری، طیب رمیم،
دوره ۷۰، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: گاستروستومی به روش آندوسکوپی از طریق پوست روشی است که برای انجام تغذیه غیر دهانی در بیماران دارای دیسفاژی ناشی از سکته مغزی، بدخیمیهای اوروفارنژیال، بیماریهای عصب حرکتی و مانند آن بهکار میرود. هدف از انجام این مطالعه بررسی نتایج کوتاهمدت گاستروستومی به روش آندوسکوپی در بیماران بستری در بیمارستان با توجه به شرایط بالینی و بیماری زمینهای آنها میباشد.
روش بررسی: بیمارانی که از ابتدای فروردین ۱۳۹۰ تا انتهای تیر ۱۳۹۱ تحت گاستروستومی به روش آندوسکوپی در بیمارستان سینای تهران قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. زمان کلی تغذیه از طریق گاستروستومی، عوارض ایجاد شده و زمان بروز آنها بررسی شد. حداقل زمان پیگیری بیماران شش ماه بود. در صورت فوت بیمار و یا خروج ابزار تعبیه شده، پیگیری بیمار متوقف گردید.
یافتهها: در این مطالعه ۶۵ مورد گاستروستومی (۳۳ مرد، ۳۲ زن) انجام گردید. میانگین سنی بیماران ۸۳/۱۶±۴۵/۵۷ سال (۹۴-۱۹) بود. بیماران ترومای سر ۱۵ نفر (۱/۲۳%) و جراحی توراکس چهار مورد (۲/۶%) بودند. ۳۶ نفر (۳۹/۵۵%) هیچ عارضهای تا پایان زمان پیگیری نداشتند. عوارض شامل نشت (۱۱ مورد)، انسداد (۹ مورد)، سلولیت (هفت مورد) و جداشدن لوله گاستروستومی (دو مورد) بود. از ۲۹ بیمار، ۲۱ مورد (۷۲%) دو تا پنج ماه بعد دچار عارضه شدند. تفاوت معنیداری میان عوارض ایجاد شده بین دو جنس وجود نداشت (۱۶/۰=P) ۲۷ نفر (۵/۴۱%) فوت نمودند که هیچیک به علت عوارض ناشی از گاستروستومی نبود.
نتیجهگیری: استفاده از گاستروستومی به روش آندوسکوپی از راه پوست با توجه به سهولت انجام و عدم نیاز به بیهوشی عمومی و عوارض اندک، در مواردی که بیمار در بیمارستان تحت نظر کادر درمانی میباشد میتواند به عنوان یک روش مطلوب در تغذیه غیر دهانی استفاده شود.
محمدرضا گلبخش، بابک سیاوشی، مجید عطار، طیب رمیم،
دوره ۷۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: اسپوندیلولیستزیس به تغییرات دژنراتیو در ستون مهرهها اطلاق میگردد که در موارد شدید با افزایش شیب ساکروم همراه است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ناپایداری ستون فقرات کمری و شیب ساکروم با اسپوندیلولیستزیس شدید دژنراتیو انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی و آیندهنگر در بیماران با درد کمر مراجعهکننده به بیمارستانهای شفایحیاییان و سینا در مدت ۱۸ ماه ( از فروردین ۱۳۸۹ الی مهر ۱۳۹۰) انجام شد. سه ماه کمردرد متناوب یا دایم و سابقه اولین کمردرد از یکسال قبل که حداقل دو حمله کمردرد ناتوانکننده داشته باشد از معیارهای ورود بود. بیماران باردار از مطالعه خارج شدند. نسبت جابهجایی مهره در حالت دینامیک، بهاندازه جسم مهره بر اساس درصد مشخص شد که بالاتر از هشت درصد، ناپایداری کمری تلقی گردید. میزان چرخش بیشتر از ۱۱ درجه غیرطبیعی در نظر گرفته شد.
یافتهها: ۵۲ بیمار با میانگین سنی ۴۹/۹±۳۵/۳۸ سال (۳۰ مرد، ۲۲ زن) وارد مطالعه شدند. میانگین ایندکس توده بدنی برابر ۲kg/m۵۹/۴±۰۱/۲۳ بود. مقدار میانگین جابهجایی مهره در۳۰ نفر غیرطبیعی بود. از نظر چرخش زاویهای ۱۲ بیمار (۷۷ درصد) در گروه بیشتر از ۱۱ درجه قرار داشتند. ایندکس لگنی در گروه جابهجایی طبیعی با گروه با جابهجایی غیرطبیعی اختلاف آماری معنیداری نداشت (۴۴۳/۰P=). همچنین میانگین ایندکس لگنی در گروه با چرخش زاویهای طبیعی ۹۷/۵۵ درجه و در گروه با جابهجایی بیشتر از ۱۱ درجه برابر ۵۸/۵۳ درجه بود که اختلاف آماری معنیداری نداشت (۵۵۶/۰P=).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد دژنراسیون دیسک ارتباطی با شیب ساکروم ندارد. شیب ساکروم بالا هر چند باعث تشدید اسپوندیلولیستزیس میگردد ولی در بروز اسپوندیلولیستزیس دژنراتیو شدید نقشی نداشته و باید علل دیگری را در این زمینه جستجو نمود.
بارانک صفائیان، سیما شکری، سکینه محمدیان، فاطمه چراغعلی، لیلا جویباری، صفا آریان نژاد، طیّب رمیم،
دوره ۷۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: سطح استرادیول سرم از عوامل مورد بحث در پیشآگهی مبتلایان به چسبندگی لابیا میباشد. هدف از این مطالعه بررسی سطح سرمی استرادیول و پاسخدهی به استروژن موضعی در مبتلایان به چسبندگی لابیا میباشد.
روش بررسی: مطالعه به صورت مداخلهای و آیندهنگر انجام گردید. ۱۰۰ کودک از میان دختران مراجعهکننده به درمانگاه کودکان بیمارستان طالقانی شهر گرگان در سال ۱۳۹۰ انتخاب شدند. تشخیص بیماری با معاینه بالینی ناحیه وستیبول انجام گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن سه ماه تا هشت سال، عدم وجود علایم بلوغ، عدم ابهام تناسلی، عدم وجود علایم وولوواژنیت، وجود چسبندگی لابیا بیشتر از ۲۵%، عدم سابقه درمان قبلی با استروژن موضعی به فاصله کمتر از دو هفته و عدم سابقه درمان ناکامل قبلی بود. در صورت عدم مصرف مناسب دارو از نظر زمان و مقدار آن، عدم مراجعه برای معاینات بعدی و بروز عوارض مربوط به درمان طی دوره درمانی هفت روزه بیمار از مطالعه خارج گردید.
یافتهها: بیشترین فراوانی چسبندگی لابیا در کودکان زیر یکسال و کمترین آن در کودکان ۸-۷ سال وجود داشت. ۸۶ بیمار بهبودی کامل یا نسبی داشتند. در ۱۴ کودک هیچگونهای شواهدی از بهبودی مشاهده نگردید. در هیچکدام از بیماران شدت چسبندگی بدتر نگردیده بود. در افرادی که پاسخ مثبت به درمان داشتند، استرادیول خون در سطح پایینتری قرار داشت. اختلاف آماری معنیداری میان سطح استرادیول خون در موارد پیشرفت کامل یا نسبی در مقایسه با موارد بدون پیشرفت وجود داشت (۰۴۴/۰=P).
نتیجهگیری: در نهایت به نظر میرسد اثربخشی استفاده از کرم استروژن موضعی در بهبود چسبندگی لابیا در کودکانی که سطح استروژن پایینتری دارند بیشتر است.
محمود معتمدی، محمدرضا قینی، پردیس اعتمادی، طیّب رمیم،
دوره ۷۱، شماره ۹ - ( آذر ۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف : انتخاب داروی مناسب با عوارض کم و اثربخشی بالا در کنترل حملات صرع در سالمندان اهمیت دارد. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی داروی لاموتریژین و لوتیراستام در کنترل حملات صرع در سالمندان بود.
روش بررسی: مطالعه بهصورت کارآزمایی بالینی تصادفی دوسویهکور در بیماران مراجعهکننده به بیمارستان سینا، تهران در سال ۱۳۹۱ انجام گردید. بیماران بالای ۶۰ سال با تشخیص صرع از یکسال قبل و حداقل یک مورد حمله در شش ماه گذشته وارد مطالعه شدند. ۴۹ بیمار بهمدت ۲۴ هفته با داروی لاموتریژین ( mg/day ۲۵) و ۴۶ بیمار با لوتیراستام ( mg/day ۲۵۰) تحت درمان قرار گرفتند. در صورت عدم بروز عوارض، دوز دارو تا حداکثر دوز ذکر شده در پروتکل درمانی افزایش یافت . پیگیری بیماران در هفتههای دو، چهار، هشت، ۱۲ و ۲۰ از نظر تعداد حملات، اختلالات آزمایشگاهی و عوارض جانبی دارو انجام گردید. از روشهای آماری تحلیلی برای آنالیز دادهها استفاده شد.
یافتهها: ۴۹ بیمار در گروه لاموتریژین (۲۸ مرد، ۲۱ زن) و ۴۶ بیمار در گروه لوتیراستام (۲۷ مرد، ۱۹ زن) در آنالیز نهایی شرکت داده شدند. بیماران شرکتکننده در مطالعه دارای میانگین سنی ۸۷/۵ ± ۴/۷۲ سال (۸۵-۶۳ سال) بودند. در ۵۷ مورد عارضه جانبی دارویی مشاهده گردید که ۲۶ مورد مربوط به گروه لاموتریژین و ۳۱ مورد مربوط به گروه لوتیراستام بود. فراوانی حمله صرع در هر دو گروه روند رو به کاهش داشته و فقط در هفته آخر در گروه لاموتریژین بیشتر بود (۰۳۹/۰ P= ).
نتیجهگیری: استفاده از هر دو داروی لاموتریژین و لوتیراستام در کنترل حملات صرع در سالمندان مؤثر است با این تفاوت که عدم وقوع حملات صرع در گروه لوتیراستام بالاتر بوده ولی تحملپذیری در گروه لاموتریژین بهتر است.
هادی احمدی آملی، علی اخلاقی، طیّب رمیم،
دوره ۷۱، شماره ۱۰ - ( دی ماه ۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه: تومور استرومال دستگاه گوارش تومورهای مزانشیالی هستند که اختصاصی دستگاه گوارش بوده و حاصل فعالیت موتاسیونهای ژنی میباشند. شایعترین محل این تومورها در معده و سپس روده کوچک است. ۶۰-۴۰ درصد در معده، ۴۰-۳۰% در روده کوچک و ۵-۳% موارد در دئودنوم رخ میدهد.
معرفیبیمار: بیمار آقای ۴۶ ساله میباشد که از حدود دو ماه قبل بارها دچار درد کولیکی سمت چپ شکم شده که پس از چند ساعت بهبود مییافت. دو هفته قبل از مراجعه همزمان با شروع درد، به صورت ناگهانی دچار ملنای شدید و متعدد همراه با غش شده بود. پس از مراجعه به بیمارستان سینا در سال ۱۳۹۱ بلافاصله اقدامات حمایتی شروع گردید. سپس بیمار تحت آندوسکوپی و سیتی اسکن شکم و لگن با ماده حاجب خوراکی و تزریقی قرار گرفت. در نهایت بیمار با تشخیص تومور ناحیه دئودنوم تحت عمل جراحی به روش ویپل کلاسیک قرار گرفت.
نتیجهگیری: شایعترین علامت تومورهای استرومال دستگاه گوارش خونریزیهای گوارشی به صورت مزمن و خفیف است که پس از آن به صورت ناگهانی و شدید تظاهر مییابد. تشخیص بیماری با اندوسکوپی و بیوپسی است. تومورهای بزرگ با سلولهایی با وضعیت میتوتیک بالا پیشآگهی بدتری نسبت به تومورهای کوچک با سلولهایی با وضعیت میتوتیک پایین دارند.
منصوره تقاء، محمدرضا قینی، سید محمدحسن پاکنژاد، الهه تقوایی زحمتکش، طیّب رمیم،
دوره ۷۱، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: سلکسیب (Celecoxib) هنوز به صورت گستردهای بهعنوان یک داروی مسکن در درمان سردرد توسط بیماران مورد سوء مصرف قرار نگرفته است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی داروی سلکسیب و مقایسه آن با پردنیزولون در کاهش شدت سردرد بیماران در درمان دوره محرومیت مصرف مسکن انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دوسویهکور در بیماران مراجعهکننده به کلینیک خصوصی سردرد در تهران در سال ۱۳۹۱ انجام گردید. بیماران ۶۵-۱۸ سال با سردرد بیشتر از ۱۵ روز در ماه به مدت حداقل سه ماه متوالی وارد مطالعه شدند. پردنیزولون بهصورت mg ۷۵، mg ۵۰، mg ۳۰، mg ۲۵ و mg ۱۰ (هر سه روز) و سلکسیب به صورت mg ۱۰۰ سه بار، دو بار و یک بار در روز (هر پنج روز) تجویز شد. روزهای ابتلا به سردرد، شدت آن، طول مدت سردرد، مصرف سایر مسکنها بهعلت سردرد شدید و عوارض دارویی بررسی گردید. برای تعیین شدت سردرد از معیار آنالوگ بینایی استفاده گردید.
یافتهها: ۱۰۳ بیمار در دو گروه سلکسیب (۵۳ بیمار) و پردنیزولون (۵۰ بیمار) وارد مطالعه شدند. ۲۱ مرد و ۸۲ زن با میانگین سنی ۶۵/۹±۶۲/۳۳ سال در مطالعه شرکت کردند. بیماران گروه سلکسیب از نظر زمان سردرد دارای بیشترین فراوانی در گروه ۴-۱ ساعت (۱۹ مورد)و بیشتر از چهار ساعت (۱۹ مورد) بودند که در گروه پردنیزولون مربوط به گروه بیشتر از چهار ساعت (۲۸ مورد) بود. اختلاف آماری معناداری از این نظر میان دو گروه وجود نداشت (۱۴۹/۰P=). فراوانی عوارض دارویی در گروه پردنیزولون ۴۲% و در گروه سلکسیب ۹/۱۸% بود (۲/۲Relaive risk=، ۰۱۱/۰P=). بیشترین فراوانی عوارض دارویی در هر دو گروه مربوط به ضعف و بیحالی بود.
نتیجهگیری: با در نظر گرفتن تاثیر مثبت هر دو دارو در کاهش سردرد بیماران در دوره محرومیت مصرف مسکن، داروی سلکسیب در مقایسه با پردنیزولون دارای اثربخشی بهتر و عوارض جانبی کمتر بود.
سید شهابالدین صدر، محمد حسن قدیانی، شکرالله آویش، طیّب رمیم،
دوره ۷۲، شماره ۵ - ( مرداد ۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی علل شکایت علیه پزشکان میتواند در کاهش آنها موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی پروندههای شکایت از قصور پزشکی در حیطه روانپزشکی بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی و گذشتهنگر انجام گردیده و پروندههای مطرحشده در هیئت عالی انتظامی سازمان نظام پزشکی در مورد شکایت از قصور پزشکی در حیطه روانپزشکی از سال ۸۹-۱۳۸۰ بررسی شد. اطلاعات بهدستآمده با آزمون پیرسون ۲ آنالیز گردید. ۰۵/۰P< معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: تعداد ۲۴ پرونده در مطالعه شرکت داده شدند. همه پزشکان مورد شکایت مرد بودند. ۱۷ نفر در گروه سنی ۵۰-۳۰ سال و هفت نفر در گروه سنی ۵۰ سال قرار داشتند. بیشترین قصور مربوط به عدم رعایت نظامهای دولتی (۴۰%) بود. سن، تخصص و محل فعالیت متغیرهایی بودند که در دو گروه قصور و برائت اختلاف آماری معناداری داشتند (۰۵/۰P<). در هیئت بدوی هشت مورد حکم برائت صادر شد که در هیئت تجدید نظر ۹ مورد و در بررسی مجدد در هیئت عالی انتظامی هشت مورد حکم برائت گرفتند.
نتیجهگیری: سن بالا، تخصص و محل فعالیت از جمله عوامل موثر در کاهش قصور در حیطه روانپزشکی بودند.
علیرضا شریفی، شهاب دولتشاهی، عاطفه رضایی فر، طیب رمیم،
دوره ۷۲، شماره ۶ - ( شهریور ۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: عدم وجود یافتههای کافی در حمایت از انجام بیوپسی در تشخیص مریبارت در حین آندوسکوپی نیازمند انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه میباشد. در این مطالعه بافتهای مخاطی ناحیه دیستال مری برای تشخیص مریبارت در مبتلایان به ریفلاکس مقاوم بهدرمان از طریق بیوپسی در حین آندوسکوپی بررسی و ارزیابی گردید. روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی در مراجعین بخش آندوسکوپی بیمارستان سینا، تهران، از سال ۹۲-۱۳۹۱ در مدت یکسال انجام شد. اختلالات انعقادی، ابتلا به کانسر مری، تشخیص قبلی مریبارت، سندرم روده تحریکپذیر، بیماریهای سایکولوژی و سابقه مصرف منظم NSAIDs معیارهای خروج بودند. در آندوسکوپی محل تبدیل اپیتلیوم سنگفرشی به استوانهای معده بررسی و از ناحیه بالاتر از محل برخورد مخاط مری به معده ۴-۲ بیوپسی تهیه شد.
یافتهها: یکصدو پنجاه و سه بیمار ۷۸ مرد (۵۱%) و ۷۵ زن (۴۹%) و با میانگین سنی ۵۷/۱۷±۹۲/۴۷ سال در مطالعه شرکت کردند. میانگین BMI بیماران kg/m۲ ۱۷/۴±۰۵/۲۵ بود که ۸/۴۵% از آنها دارای BMI بیشتر از kg/m۲ ۳۰ بودند. نمونه پاتولوژی در ۳۱ مورد جهت بررسی پاتولوژیک کافی نبود. از ۱۲۲ مورد باقیمانده ۲۵ مورد نرمال و ۹۷ مورد (۵/۷۹%) دارای ضایعه پاتولوژیک به ترتیب زیر بودند: ۴۹ نفر (۲/۴۰%) ازوفاژیت خفیف، ۲۴ نفر (۷/۱۹%) ازوفاژیت متوسط، ۱۴ نفر (۵/۱۱%) ازوفاژیت شدید، هشت نفر (۵/۶%) مریبارت، یک نفر (۸/۰%) ازوفاژیت قارچی و یک نفر (۸/۰%) ازوفاژیت ائوزینوفیلیک. ۱۱۷ بیمار (۵/۷۶%) به هلیکوباکتر پیلوری مبتلا بودند. حساسیت و ویژگی آندوسکوپی در تشخیص مریبارت در مقایسه با نمونه پاتولوژی به ترتیب ۰/۱۰۰% و ۱۳/۸۴% (۰۹/۸۹-۵۳/۷۸ :۹۵%CI) بهدست آمد.
نتیجهگیری: انجام نمونه پاتولوژی همزمان با آندوسکوپی برای بررسی هیستولوژی ضایعات ایجاد شده میتواند در تشخیص موارد ابتلا به مریبارت کمککننده باشد.
داریوش گوران سوادکوهی، بابک سیاوشی، مژگان سیفی، طیّب رمیم،
دوره ۷۲، شماره ۱۰ - ( دی ۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: طراحی پروتزهای Short-stem فمور جهت تعویض کامل مفصل هیپ و برطرف کردن ضعف پروتزهای استاندارد صورت گرفت. هدف از این مطالعه مقایسه نتایج درمانی پروتز Short-stem و پروتز Standard-stem بود.
روش بررسی: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی در بیماران تعویض کامل مفصل هیپ بیمارستان سینا در سال ۹۱-۱۳۸۹ انجام شد. بیماران دو هفته، شش هفته، سه ماه، شش ماه و یکسال پس از آن از نظر موقعیت پروتز بررسی شدند. عفونت، درد، لنگش، توانایی بالارفتن از پله، استفاده از عصا و وزنگذاری بیماران نیز ارزیابی شد.
یافتهها: ۸۴ نفر در دو گروه ۴۲ نفری با متوسط سنی ۶۸/۸±۱/۶۱ سال وارد مطالعه شدند. شایعترین علت انجام عمل، استئوآرتریت، نکروز آواسکولار و دیسپلازی هیپ بود. مقدار خونریزی حین عمل در گروه Short-stem، ml ۴۴/۳۹۳ و در گروه Standard-stem، ml ۸۳/۴۵۴ بود که اختلاف آماری معناداری بین دو گروه از این نظر وجود داشت (۰۰۱/۰=P). میانگین معیار هاریس (Harris Hip Score, HHS) در Short-stem بالاتر از Standard-stem بود. در هفته ششم و ماه سوم اختلاف معناداری بین دو گروه از نظر معیار هاریس وجود داشت (۰۰۰۱/۰P<).
نتیجهگیری: استفاده از پروتز Short-stem در کوتاهمدت میتواند در بهبود عملکرد بیمار موثر باشد ولی در بلندمدت تفاوت آشکاری با پروتزهای Standard-stem بهکار گرفته شده ندارد.
هاشم فخر یاسری، مهدی شکرابی، حمیدرضا براداران، علیمحمد فخر یاسری، سیّد کامران سلطانی عربشاهی، طیب رمیم،
دوره ۷۲، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: سایتوتوکسین وابسته به ژن A (Cytotoxin-associated gene A, cagA) مهمترین عامل ویرولانس هلیکوباکترپیلوری محسوب میشود. با اندازهگیری آنتیبادی حاصل در سرم بیمار میتوان گونه خاص هلیکوباکترپیلوری مسؤل ایجاد زخم پپتیک را تشخیص داد و از آندوسکوپی غیرضروری در بیماران جلوگیری کرد. هدف از انجام این مطالعه بررسی آنتیبادی ضد CagA در سرم مبتلایان به زخم پپتیک در مقایسه با بیماران مبتلا به دیسپپسی بدون زخم بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مورد- شاهدی از مهر ۱۳۹۰ تا آبان ۱۳۹۱ در ۱۳۰ بیمار که بیشتر از شش ماه از دیسپپسی شکایت داشتند و به بخش گوارش و آندوسکوپی بیمارستان فیروزگر مراجعه کرده بودند انجام شد. با استفاده از روش الیزا مقدار آنتیبادی ضد CagA در نمونه سرم بیماران اندازهگیری شد. بیماران مبتلا به زخم پپتیک بهعنوان گروه مورد و بیماران بدون زخم پپتیک بهعنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند.
یافتهها: در این مطالعه ۶۵ بیمار در گروه مورد و ۶۵ بیمار در گروه شاهد شرکت داشتند. ۵۹ نفر از گروه مورد (۷۶/۹۰%) و ۳۷ نفر از گروه شاهد (۹۲/۵۶%) از نظر وجود آنتیبادی ضد CagA مثبت بودند (۰۰۳/۰P=). همچنین ۴/۶۱% از افراد دارای آنتیبادی ضد CagA و ۶/۱۷% افراد فاقد آنتیبادی ضد CagA دارای زخم پپتیک بودند (۰۰۳/۰P=).
نتیجهگیری: اندازهگیری آنتیبادی ضد پروتیین CagA در سرم بیماران مبتلا به دیسپپسی روش غیرتهاجمی و بهنسبت ارزان برای افتراق بیماران مبتلا به زخم پپتیک از موارد بدون زخم است و با استفاده از استراتژی "آزمون و درمان" میتوان موارد آندوسکوپی فوری و غیرضروری، برای تشخیص، زخم پپتیک را کاهش داد.
مریم رهبر، زهرا چیت سازیان، بهرام مسلمی، طیب رمیم،
دوره ۷۳، شماره ۱ - ( فروردین ۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: بتا-۲ میکروگلوبولین (Beta-۲ microglobulin, B۲M) از جمله توکسینهایی است که سطح سرمی آن در بیماران دیالیزی مزمن تحت عوامل مختلفی افزایش مییابد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط فاکتور التهابی C-reactive protein (CRP) با بتا-۲ میکروگلبولین در بیماران همودیالیزی مزمن تحت دیالیز با PES۱۳۰HF, High-flux membrane (Meditechsys Co., Tehran, Iran) انجام شد. روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی در ۴۴ بیمار همودیالیزی در بیمارستان سینا و امیراعلم تهران در سال ۱۳۹۲ انجام شد. بیماران از طریق فیستول یا کاتتر دایمی همودیالیز شده و حداقل سه ماه از همودیالیز آنها گذشته بود. بیماران در صورت ابتلا به بیماری عفونی شناخته شده، انجام همودیالیز با Low-flux membrane و انجام دیالیز کمتر از سه بار در هفته از مطالعه خارج شدند. تمام بیماران با دستگاه Fresenius (Massachusetts, USA) همودیالیز و با High-flux biocompatible membrane همودیالیز شدند. خونگیری از رگ شریانی انجام گردیده و سطح سرمی اوره، کراتینین، بتا-۲ میکروگلبولین و CRP مورد بررسی آزمایشگاهی قرار گرفت. یافتهها: از ۴۴ بیمار همودیالیزی مزمن ۲۰ نفر (۵/۴۴%) مرد و ۲۴ نفر (۵/۵۴%) زن بودند. بیشترین فراوانی نارسایی کلیوی در زمینه بیماری دیابت قندی و هیپرتانسیون بود. بتا-۲ میکروگلبولین در ۲۳ نفر (۳/۵۲%) بیش از mg/l ۱۲ و در ۲۱ نفر (۷/۴۷%) کمتر از mg/l ۱۲ بود که ارتباط آماری معناداری با CRP نداشت (۴۶۰/۰P=). همچنین ارتباط مشخصی میان CRP و بتا-۲ میکروگلوبولین وجود نداشت (۷۶۳/۰P=، ۴۷/۰- r=). نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدستآمده از مطالعه، ارتباط آماری معناداری بین CRP و بتا-۲ میکروگلبولین در بیماران همودیالیزی مزمن تحت دیالیز با High-flux membrane بهدست نیامد.
فاطمه نوغانی، مهتاب بیات ریزی، زهره قربانی، طیب رمیم،
دوره ۷۳، شماره ۲ - ( اردیبهشت ۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: ویژگیهای فردی مانند جنسیت، قومیت، ناتوانی، سن، اهداف، انتظارات فردی و متغیرهای تحصیلی در ایجاد رضایتمندی دانشجویان نقش دارند. مطالعه با هدف بررسی همبستگی هوش هیجانی و رضایت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به صورت مقطعی و با نمونهگیری خوشهای در سال ۱۳۹۲ انجام شد. ابتدا به صورت تصادفی چند دانشکده از دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران انتخاب شده، سپس بهصورت تصادفی چند کلاس از بین کلاسهای دانشکده مورد نظر انتخاب گردید. به منظور جمعآوری دادهها و اندازهگیری متغیرها از دو پرسشنامه خودگزارشی رضایت تحصیلی و هوش هیجانی بار-اُن (Barr-On's model) استفاده شد. پرسشنامه رضایت تحصیلی و هوش هیجانی در اختیار دانشجویان کلاسها قرار گرفته و توسط آنان تکمیل شد.
یافتهها: ۱۶۸ دانشجو در مطالعه حاضر شرکت کردند. میانگین هوش هیجانی بهطور کلی ۴۵/۰±۲۵/۳ بود که به صورت جداگانه بر حسب خودآگاهی ۵۹/۰±۴۴/۳، خود کنترلی ۵۹/۰±۰۹/۳، خودانگیزی ۴۶/۰±۱۷/۳، مهارتهای اجتماعی ۵۹/۰±۳۰/۳ و هوشیاری اجتماعی ۶۷/۰±۲۴/۳ بود. نمره میانگین رضایت تحصیلی ۶۳/۱۴±۵۵/۹۶ بود. نتایج آنالیز نشاندهنده رابطه مثبت و مستقیم هوش هیجانی با رضایت تحصیلی بود. بر اساس ضریب استاندارد بتا با هر واحد تغییر در واریانس هوش هیجانی به اندازه پنج واحد در واریانس رضایت تحصیلی تغییر ایجاد شد.
نتیجهگیری: میتوان از طریق پرورش مهارت خودآگاهی و خودانگیزی در دانشجویان میزان رضایت تحصیلی آنان را افزایش داد. با ارتقاء سطح رضایت تحصیلی بهطور مستقیم احتمال پیشرفت تحصیلی دانشجویان در آینده افزایش مییابد.
بهاره عباسی، پیمان حافظی مقدم، نفیسه انصاری نژاد، مریم سروری، طیب رمیم،
دوره ۷۳، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: احتمال بروز تشنج در بیمارانی که دچار مسمومیت یا سوء مصرف ترامادول شدهاند، تصمیمگیری برای مدت زمان تحت نظر گرفتن این بیماران را مشکل مینماید. هدف از مطالعه تعیین فراوانی موارد بروز تشنج و زمان آن پس از مصرف ترامادول در مراکز درمانی و پس از ترخیص بیماران بود. روش بررسی: مطالعه به صورت مقطعی و آیندهنگر در بیمارستان حضرت رسول (ص) و لقمان شهر تهران از فروردین ۱۳۹۱ تا فروردین ۱۳۹۲ در بیمارانی که سابقه اپیلپسی کنترل نشده و ضربه به سر نداشتند، انجام گردید. بیماران حداقل مدت ۱۲ساعت در اورژانس تحتنظر بوده و در صورت وخامت وضعیت بالینی، به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شدند. پیگیری تلفنی یک هفته پس از ترخیص انجام شد. فاصله زمانی مصرف دارو تا زمان مراجعه و زمان بروز اولین و دومین حمله سنجیده شد. یافتهها: ۱۵۰ بیمار (۱۴۱ مرد/ ۹ زن) با میانگین سنی ۹۴/۵±۲۳/۲۳ سال وارد مطالعه شدند. ۱۰۴ نفر (۳/۶۹%) دچار تشنج شدند که هشت نفر از آنها (۶/۷%) دو نوبت تشنج و بیشتر داشتند. میانگین زمانی مصرف دارو تا بروز اولین و دومین تشنج در بیمارانی با بیش از یک نوبت حمله تشنج به ترتیب ۱۷/۰±۹۳/۰ و ۷۵/۰±۵/۲ ساعت بود. مردان و افراد دارای سابقه مثبت تشنج دارای بیشترین فراوانی بروز تشنج بودند. ۳/۹۹% بیماران از بیمارستان مرخص شدند. تنها یک مورد فوت مشاهده گردید که علت آن مسمومیت شدید با ترامادول بود. نتیجهگیری: در چهار ساعت اول پس از مصرف ترامادول بیشترین احتمال بروز تشنج در افراد مصرفکننده این دارو وجود دارد. همچنین در افراد مستعد نوبت دوم تشنج نیز با فاصله زمانی کمی از نوبت اول رخ داده بود. زمان مناسب تحتنظر گرفتن بیماران حدود چهار ساعت بوده و پس از آن میتوان بیماران را با علایم هشدار ترخیص نمود.
هاشم فخر یاسری، غلامرضا حمصی، طیب رمیم،
دوره ۷۴، شماره ۱ - ( فروردین ۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: مانومتری مری با قدرت تفکیک بالا جدیدترین روش تشخیصی بررسی اختلالات حرکتی مری است که میتواند مبتلایان به بیماری آشالازی را از اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری تفکیک نماید. این مطالعه با هدف بررسی علایم بالینی مبتلایان به اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری و مقایسه آن با بیماران آشالازی انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی و آیندهنگر در ۹۶۳ بیمار که با علایم گوارشی فوقانی (دیسفاژی، درد سینه غیرقلبی، برگشت غذا، سوزش پشت جناغ سینه، خشونت صدا، آسم و استفراغ) و کاهش وزن از فروردین ۱۳۹۱ تا فروردین ۱۳۹۴ به بخش مانومتری مرکز تحقیقات گوارش فیروزگر، مراجعه کرده بودند انجام گردید. برای همه بیماران، مانومتر مری با روشهای استاندارد جهانی، انجام شد. سپس تراسههای مانومتری در بیمارانی که Integrated relaxation pressure ۴ (IRP۴) مساوی یا کمتر از mmHg ۱۵ داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: پژوهش کنونی نشان داد که اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری (%۵۸) شایعتر از بیماری آشالازی (۲/%۱۸) است. سوزش پشت جناغ سینه (۵/%۶۸)، برگشت غذا (۴/%۶۵) و درد سینه (۶/%۶۰) شایعترین علامت این بیماران بود. هر چند استفراغ (۷/%۹۱) و کاهش وزن (%۶۳) شایعترین علامتهای بیماران مراجعهکننده بود ولی در مبتلایان به اختلالات حرکتی غیر آشالازی مری ارزش تشخیصی ندارند. اختلال عمل حرکتی بینابینی مری (۲/%۶۷) شایعترین و فقدان پریستالتیسم مری (%۷) و مری پرقدرت (۳/%۳) نادرترین یافتهها در اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری بودند.
نتیجهگیری: هر چند آشالازی از اختلات حرکتی درمانپذیر مری محسوب میشود ولی اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری شایعتر است. همچنین علایم بالینی همیشه نمیتواند انواع مختلف اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری را از همدیگر افتراق دهد، بنابراین مانومتری مری در تشخیص و تعیین نوع درمان این اختلالات، بهخصوص در بیمارانی که رفلاکس گاستروازوفاژیال دارند، ضروری است.
رایکا جمالی، ابراهیم موسوی جهان آباد، طیب رمیم،
دوره ۷۴، شماره ۵ - ( مرداد ۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از آنزیمهای مرحله استرس اکسیداتیو روشی غیرتهاجمی در پیشبینی پاتولوژی کبد در مبتلایان به کبد چرب غیرالکلی است. پژوهش کنونی با هدف بررسی ارتباط سطح سرمی روی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) با یافتههای پاتولوژی کبد انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت کوهورت همراه با گروه کنترل در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی مراجعهکننده به درمانگاه گوارش بیمارستان سینا، تهران در مدت یکسال (فروردین ۱۳۹۳ تا فروردین ۱۳۹۴) انجام شد. افرادی که فاقد بیماری در بالین و سونوگرافی کبدی و آزمایشات طبیعی بودند بهعنوان گروه کنترل وارد مطالعه شدند. در افراد شرکتکننده سطح سرمی روی با روش اسپکترومتری جذب اتمی مورد بررسی قرار گرفت. سطح طبیعی روی µmol/L ۹/۲۲- ۷/۱۰ (µg/dL ۷۰-۱۵۰) بوده و سطوح کمتر از (µg/dL ۴۶) µg/dl ۷ بهعنوان کمبود روی در نظر گرفته شد.
یافتهها: دو گروه ۶۰ نفری در این مطالعه شرکت کردند. در گروه مورد، شش نفر و در گروه شاهد ۲۶ نفر بهدلیل عدم رضایت به انجام آزمایشات حذف شدند. در نهایت ۵۴ نفر در گروه مورد (۳۵ مرد، ۱۹ زن) و ۳۴ نفر در گروه شاهد (۲۲ مرد، ۱۲ زن) در بررسی نهایی شرکت داده شدند. میانگین سنی بیماران در گروه مورد ۸۲/۹±۰۲/۳۷ سال و در گروه شاهد ۰۱/۱۲±۲۴/۳۳ سال بود (۱۱۱/۰P=). اختلاف آماری معناداری بین دو گروه از نظر سطح روی وجود نداشت (۵۰/۰P=).
نتیجهگیری: یافتههای بهدستآمده نشان داد که ارتباط آماری معناداری میان سطح سرمی روی و استئاتوز، التهاب لوبولار و فیبروز کبد در مبتلایان به کبد چرب غیرالکلی وجود ندارد.
بهاره عباسی، نفیسه انصاری نژاد، فرشید فرداد، سمیه نصیریپور، طیب رمیم،
دوره ۷۴، شماره ۸ - ( آبان ۱۳۹۵ )
چکیده
تغییرات مولکولی پایدار در طول تقسیمات سلولی بدون ایجاد تغییر در توالی مولکولهای DNA تحت عنوان اپیژنتیک معرفی میگردد. مکانیسمهای مولکولی دخیل در این فرآیند شامل تغییرات هیستونی، متیلاسیون DNA، کمپلکسهای پروتیینی و RNA آنتیسنس میباشد. تغییر ژنوم سرطانی از طریق ترکیب هایپرمتیلاسیون و خاموشی اپیژنتیکی درازمدت به همراه از دست دادن هتروزیگوسیتی و حذف نواحی ژنومی اتفاق میافتد. ترکیبهای مختلفی از تغییرات N ترمینال با همکاری واریانتهای هیستونی مختلف که نقش مشخصی در تنظیم ژن دارند منجر به بارگزاری یک هیستون تنظیمی میشوند که پتانسیل رونویسی یک ژن خاص یا ناحیه ژنومی را تعیین میکند. آنالیز متیلاسیون DNA در سطح ژنوم با استفاده از کاریوتایپ دیجیتالی خاص متیلاسیون از بافت پستان نرمال، الگوهای بیان ژن و متیلاسیون DNA خاصی را شناسایی کرده است که در کارسینومای پستان نیز یافت می شوند. بیش از ۱۰۰ ژن هایپرمتیله در تومورهای پستان یا لاینهای سلولی سرطان پستان، گزارش شدهاند. در واقع تمرکز متیلاسیون DNA در سرطان بر روی هایپرمتیلاسیون جزایر CpG بوده است و اکثر تکنیکها قادر به شناسایی نواحی هایپرمتیله خواهند بود. مطالعات اخیر بر روی نقش خاموشی اپیژنتیکی در بیماریزایی سرطان پستان که در آن استیلاسیون و داستیلاسیون DNA بیان ژنهای سرکوبگر تومور را تغییر میدهد، متمرکز شده است. مهار کنندههای هیستون داستیلازها نقش مختلفی در سلولهای سرطانی پستان داشته و میتوانند راههای درمانی جدیدی را برای سرطان پستان نشان دهند. در این مطالعه مروری جنبههای مختلف اپیژنتیک سرطان پستان و کاربردهای آن در تشخیص، پیشبینی و درمان توصیف میگردد.
بهاره عباسی، نفیسه انصارینژاد، فرشید فرداد، طیب رمیم،
دوره ۷۵، شماره ۲ - ( اردیبهشت ۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: میکرونوکلئی بهعنوان یکی از شاخصهای آسیب کروموزومی در رادیوتراپی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات میکرونوکلئی لنفوسیتهای خون محیطی در بیماران مبتلا به سرطان دستگاه گوارش پیش و پس از کمورادیوتراپی انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی بود که در مبتلایان به سرطان دستگاه گوارش مراجعهکننده به بخش انکولوژی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) تهران از دی ماه تا اسفند ماه ۱۳۹۴ انجام شد. از تمامی بیماران نمونه خون محیطی به میزان ml ۳ جهت ارزیابیهای سیتوژنتیکی طی دو مرحله پیش و چهار هفته پس از شروع درمان گرفته شد. در مراحل نمونهگیری، فراوانی بروز میکرونوکلئی به ازای ۱۰۰۰ سلول لنفوسیتی دو هستهای مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: ۶۱ بیمار مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت ۱۱ بیمار از مطالعه خارج شدند. ۵۰ بیمار (۳۴ مرد، ۱۶ زن) با میانگین سنی ۱۳/۳۴±۵۹/۷۴ سال بررسی شدند. ۲۴ نفر (%۴۸) در گروه سنی کمتر از ۶۰ سال و ۲۶ نفر (%۵۲) در گروه سنی ۶۰ سال و بالاتر قرار داشتند. ۳۷ نفر (%۷۴) سرطان معده و ۱۳ نفر (%۲۶) سرطان مری داشتند. اختلاف آماری معناداری در میانگین میکرونوکلئی پیش و پس از درمان وجود داشت (۴۴/۸۸ در مقابل ۳۶۴/۴۰ در ۱۰۰۰ سلول) (۰/۰۰۵=P). اختلاف آماری معناداری میان میانگین تعداد میکرونوکلئی پیش و پس از درمان بر حسب نوع سرطان، جنسیت و گروههای سنی وجود نداشت.
نتیجهگیری: در بیماران دارای سرطان دستگاه گوارش که تحت رژیمهای کمورادیوتراپی قرار گرفته بودند، تعداد میکرونوکلئیهای خون محیطی به میزان معناداری افزایش یافت. البته بهنظر میرسد که این افزایش با سن، جنس و نوع سرطان ارتباطی نداشت.
زیبا اقصاییفرد، زیبا حسینیفرد، رضا علیزاده، طیب رمیم،
دوره ۷۶، شماره ۴ - ( تیر ۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: هر چه کفایت دیالیز بهتر باشد عوارض اورمی از جمله آنمی کمتر میگردد. هایپرپاراتیروییدیسم نیز از فاکتورهایی است که در ایجاد آنمی بیماری کلیوی دخیل است. هدف مطالعه بررسی ارتباط هموگلوبین و هماتوکریت با هورمون پاراتیرویید و کفایت دیالیز در بیماران همودیالیز مزمن انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به روش مقطعی در بیماران تحت دیالیز در مرکز همودیالیز سوده، شهر واوان استان تهران در مدت دو سال (از مهر ۱۳۹۲ تا مهر ۱۳۹۴) انجام شد. بیماران بالای ۱۸ سال که حداقل به مدت سه ماه تحت دیالیز قرار داشتند وارد مطالعه شدند. آنمی بر اساس مقدار مطلق هموگلوبین، هماتوکریت بیمار و درصد بیمارانی که به هدف درمانی هموگلوبین بیشتر از g/dl ۱۱ دست یافته بودند محاسبه گردید. سطح هورمون پاراتیرویید بهصورت Intact PTH و به روش Enzyme immunoassay (EIA) اندازه گرفته شد.
یافتهها: ۱۷۶ بیمار شامل ۱۰۲ مرد (۵۸%) و ۷۴ زن (۴۲%) در این مطالعه شرکت کردند. میانگین سن بیماران ۱۳/۹۸±۵۴/۱۴ سال (۸۵-۱۸ سال) بود. ۲۳ نفر (۱۳/۱%) از بیماران سابقه پیشین پیوند کلیه داشتند. از ۱۷۶ بیمار تنها یک مورد سابقه پاراتیروییدکتومی داشت (۰/۶%). میانگین زمان دیالیز در بیماران شرکت کننده ۵/۲۹±۶/۳۸ سال (۲۸-۱ سال) بود. نوع اکسس دیالیز در ۱۳۲ بیمار (۷۵%) فیستول و در ۴۴ بیمار (۲۵%) شالدون بود. میانگین هموگلوبین g/dl ۱۰/۷۳، میانگین هماتوکریت ۳۳/۰۶% و میانگین هورمون پاراتیرویید pg/ml ۴۰۳ بود.
نتیجهگیری: یافتههای بهدست آمده نشان داد ارتباط آماری معناداری میان سطح هموگلوبین و هماتوکریت با سطح هورمون پاراتیرویید و کفایت دیالیز وجود ندارد. افزایش سطح آهن سرم، Total iron binding capacity (TIBC) و مقاومت به اریتروپوییتین با کاهش سطح هموگلوبین و مقاومت به اریتروپوییتین با کاهش سطح هماتوکریت همراه بود.