جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای رهام

پرهامی،
دوره 9، شماره 6 - ( 2-1330 )
چکیده


یونس پرهامی،
دوره 12، شماره 8 - ( 1-1334 )
چکیده


حسن سلمان روغنی، محمد رضا پهلوان زاده، رهام سلمان روغنی،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده

با توجه به مقاومت به مترونیدازول در درمان هلیکوباکتر‌پیلوری، در این مطالعه کارائی و عوارض درمان یک هفته‌ای فورازولیدون به همراه آموکسی‌سیلین، بیسموت و امپرازول مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: در شروع مطالعه 177 بیمار مبتلا به زخم اثنی‌عشر آلوده با هلیکوباکتر پیلوری بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول داروی فورازولیدون 200 میلی‌گرم دو بار در روز برای یک هفته، امپرازول 20 میلی‌گرم دو بار در روز، آموکسی‌سیلین یک گرم دو بار در روز ‌و بیسموت‌ساب‌سیترات 120 میلی‌گرم چهار بار در روز برای دو هفته دریافت داشتند. گروه دوم بیماران همین رژیم داروئی را دریافت داشتند با این تفاوت که در هفته دوم درمان، داروی مترونیدازول به جای فورازولیدون برای هفته دوم ادامه داده شد. دو و شش هفته بعد از درمان میزان پذیرش دارو و عوارض داروئی بررسی شده و در نمونه برداری آندوسکوپی، تست اوره‌آز و هیستولوژی بررسی شد و چنانچه همه نمونه‌ها برای هلیکوباکترپیلوری منفی بود باکتری حذف شده قلمداد می‌گردید. مصرف بیش از 80% داروهای رژیم درمانی، ‌بعنوان پذیرش خوب در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: 157 بیمار با متوسط سنی 42/10 ± 84/38 سال مطالعه را به بایان رسانیدند. 4/55% مرد و 6/44%بیماران زن بودند . میزان ریشه کنی بر اساسperprotocol Analysis و Intention to treat Analysis به ترتیب در گروه اول 89% و 3/79% و در گروه دوم 6/86% و 4/74% بود و اختلاف معناداری در دو گروه وجود نداشت . (33/0p=)
نتیجه‌گیری: یک هفته فورازولیدون به همراه دو هفته آموکسی‌سیلین، ‌امپرازول و بیسموت‌ساب‌سیترات رژیم مؤثر و مقرون به صرفه در ریشه‌کنی هلیکوباکتر می‌باشد. اضافه نمودن مترونیدازول در هفته دوم درمان بر میزان ریشه کنی تأثیر ندارد. عوارض درمانی یک هفته درمان با فورازولیدون بسیار کم است .


آذر حدادی، سینا مرادمند بدیع، مریم رهام، مهرناز رسولی‌نژاد، ناهید میرزایی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: ازجمله تظاهرات بالینی بیماران آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی (Human immunodeficiency Virus) تظاهرات قلبی عروقی می‌باشد. هدف این مطالعه، بررسی شیوع مشکلات قلبی- عروقی بیماران آلوده به HIV به منظور درمان به موقع برای کاهش میزان مورتالیتی و موربیدیتی این بیماران بوده است.

روش بررسی: این مطالعه به روش Cross sectional توصیفی روی 134 بیمار HIV مثبت مراجعه‌کننده به بیمارستان امام‌خمینی تهران طی سال‌های 87-1386 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، سابقه مصرف مواد مخدر و سیگار، مصرف، نوع و مدت زمان دریافت دارو‌های ضد رترو ویروس در پرسشنامه‌ای وارد شد. برای بیماران پس از انجام معاینات فیزیکی، الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرافی انجام شد.

یافته‌ها: در این مطالعه 98 بیمار (1/73%) مذکر و میانگین سنی بیماران 3/10±5/36 سال بود. میانگین CD4 بیماران 181±296 بوده است. سابقه اعتیاد تزریقی در 4/54% بیماران مثبت بود.در مجموع مشکلات قلبی- عروقی در 84(7/62%) بیمار وجود داشت. 75% مبتلایان مذکر بودند. شایع‌ترین تغییر الکتروکاردیوگرام انحراف محور قلبی بیمار بود. پریکاردیال افیوژن و LVEF کمتر از 50% در 7(2/5%) و 23(2/17%) بیمار وجود داشت. درگیری دریچه‌های قلبی به ترتیب دریچه میترال، تریکوسپید و آئورت بوده است. اختلال عملکرد میوکارد نیز در 10(4/7) بیمار گزارش شد.

نتیجه‌گیری: مطالعه ما شیوع بالایی از مشکلات قلبی- عروقی را در بیماران HIV مثبت نشان داد. بنابراین بررسی قلبی- عروقی این بیماران حتی قبل از ایجاد علایم بالینی، ضروری به نظر می‌رسد.


مریم رهام، محمدجواد فاطمی، میترا نیازی، مهنوش مومنی،
دوره 75، شماره 5 - ( مرداد 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش سطح آلبومین سرم (هایپوآلبومینمی) یک یافته شایع در بیماران سوخته است اما رابطه آن با میزان مرگ و میر بیماران سوخته به‌طور دقیق مشخص نشده است. هدف مطالعه حاضر اندازه‌گیری سطح آلبومین سرم در بیماران سوخته و تعیین رابطه آن با سطح سوختگی و طول مدت بستری در بیمارستان بود. 
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی بیماران بالای ۱۶ سال که در شش ماهه دوم سال ۱۳۹۳ و در ۲۴ ساعت اول سوختگی به بیمارستان شهید مطهری تهران مراجعه کردند انجام شد. برای همه‌ی بیمارانی که وارد مطالعه شدند، CBC، آلبومین، کراتینین توتال، پروتیین، BUN و کلسیم در روزهای بستری، یک هفته پس از بستری و در بیمارانی که بد حال می‌شدند، به‌صورت روزانه و در سایر بیماران یک روز پیش از ترخیص مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: پژوهش حاضر نشان داد که میانگین مقدار آلبومین در گروه ترخیص شده در روز پذیرش، یک هفته پس از پذیرش و به هنگام ترخیص به‌طور معناداری بالاتر از گروه فوت شده بود (۰/۰۰۱P<). همچنین میان سطح سوختگی و میزان آلبومین ارتباط معناداری وجود داشت (۰/۰۰۱P<)، به‌طوری‌که هر چه سطح سوختگی بالاتر بود میزان آلبومین پایین‌تر بود ولی بین میزان آلبومین با سن و طول مدت بستری در بیمارستان رابطه معناداری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر نشان داد که سطح آلبومین سرم می‌تواند به‌عنوان یک شاخص قابل اتکا برای تعیین وضعیت بیماران سوخته کاربرد داشته باشد، ولی پیدا کردن راهکاری برای رساندن سطح آلبومین به حد مناسب نیازمند پژوهش‌های بیشتر می‌باشد.

پرهام مردی، سرور شجاعیان، نوشین طاهرزاده قهفرخی، غزاله مولاوردی، مائده امیری‌رودی، علی سلحشور، محمود بختیاری، سید‌حمیدرضا مژگانی،
دوره 78، شماره 11 - ( بهمن 1399 )
چکیده

سارس کروناویروس دو یکی از اعضای خانواده کروناویریده (Coronaviridae) می‌باشد که منشا آن کشور چین و شهر ووهان اعلام شده است. انتقال این ویروس که موجب بیماری کووید-19 می‌شود از راه تماس نزدیک با فرد مبتلا، تماس با وسایل آلوده به ویروس و انتشار قطرات معلق هوا امکان‌پذیر است. مهمترین علایم این بیماری شامل تب، سرفه، تنگی‌نفس، اختلالات گوارشی و اسهال است و در موارد بسیار شدید این بیماری موجب سندرم‌ حاد دیسترس تنفسی در فرد می‌شود که می‌تواند منجر به بستری در ICU و مرگ گردد.
هر چه سن مبتلایان افزایش می‌یابد شانس مرگ و بروز عوارض در آنان بیشتر می‌شود. این درحالی‌است که بیماری در کودکان عموما بی‌علامت است. در برخی مواقع فرد مبتلا علامت‌دار نمی‌باشد، اما همچنان می‌تواند ناقل این بیماری باشد. برای تشخیص این بیماری، تست‌های سرولوژی و اندازه‌گیری واکنشگرهای فاز حاد نظیر ESR و CRP می‌تواند کمک‌کننده باشد هرچند تشخیص قطعی با تست‌های مولکولی نظیر PCR به انجام می‌رسد.
CT، درگیری ریه را در این بیماران نشان می‌دهد، در این بیماران شایعترین علامت‌ Ground glass opacification در لوب تحتانی و در ناحیه ساب‌پلورال است که برای تشخیص کووید-19 کمک‌کننده است ولی اختصاصی نیست. جمع‌آوری و بررسی مطالعات مختلف در خصوص این بیماری، می‌تواند راه‌گشای قدم‌های بعدی برای روند شناخت بهتر ماهیت این بـیماری باشد.مطالعه‌ی مروری حاضر، با جمع‌آوری اطلاعات موجود در زمینه‌های ویروس‌شناسی، بیماری‌زایی مولکولی، علایم بیماری، اپیدمیولوژی و گسترش آن و ارایه راهکارهای پیشگیری و درمان براساس اسناد موجود می‌تواند چراغ راه سیاست‌گذاران حوزه سلامت، متخصصان بالینی، دست‌اندرکاران حوزه بهداشت عمومی، محققین و دانشجویان باشد.

محمود پرهام، داود اولاد دمشقی، حسین ثقفی، اعظم سربندی فراهانی، سعید کریمی مطلوب، رسول کریمی مطلوب،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود ویتامین B12 به‌دلیل تداخل با جذب آن، از شناخته‌شده‌ترین اختلالات ناشی از مصرف طولانی مدت متفورمین است.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی از خرداد تا مهر 1396 در بیمارستان شهید بهشتی قم بر روی 60 بیمار دیابتی نوع دو با سابقه دیابت به‌مدت یک تا دو سال و مصرف متفورمین به میزان g 1-2 انجام گرفت. بیماران به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. گروه مداخله متفورمین را به‌همراه روزانه g 1 کربنات کلسیم و گروه کنترل فقط متفورمین دریافت کردند. در دو گروه سطح ویتامین B12 بیماران پیش از شروع مداخله و پس از سه ماه اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: بین دو گروه از نظر جنسیت اختلاف وجود داشت و بین میانگین سنی در دو گروه اختلاف معناداری مشاهده نشد. میانگین سطح ویتامین B12 پیش از دریافت کلسیم در گروه A (مداخله) کمتراز گروه B (کنترل) بود (036/0=P) و پس از دریافت کلسیم سطح ویتامین B12 در گروه مداخله افزایش یافت (002/0=P) و در گروه کنترل سطح ویتامین B12 کاهش یافت (030/0=P)، میزان نوروپاتی در پرسشنامه میشیگان، قسمت شرح حال در هر دو گروه مداخله و کنترل با اختلاف معناداری کاهش پیدا کرد، ولی قسمت معاینه در گروه مداخله با اختلاف معناداری کاهش پیدا کرد (006/0P=) و در گروه کنترل اختلاف معناداری در قسمت معاینه در نوروپاتی نداشت (2/0P=).
نتیجه‌گیری: مصرف خوراکی کلسیم به‌صورت روزانه‌، باعث افزایش سطح ویتامین B12 در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد و شاید کلسیم بتواند کاهش سطح سرمی ویتامین B12 ناشی از مصرف متفورمین در بیماران مبتلا به دیابت تیپ دو را تعدیل کند.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb