48 نتیجه برای زارع
سیدعباس صفوی نائینی، خندان زارع،
دوره 55، شماره 3 - ( 2-1376 )
چکیده
در این مقاله بیماری با لوزه های هیپرتروفیه و نقاط زردرنگ فراوان در سطوح هر دو لوزه معرفی می گردد. بیمار تحت عمل جراحی تانسیلکتومی قرار گرفت که پاسخ آسیب شناسی بیماری Tangier لوزه بود که بیماری نادری می باشد.
سیدمنصور رضوی، حمیدرضا زارع، حسین اسفندی،
دوره 56، شماره 4 - ( 4-1377 )
چکیده
در این مطالعه 391 زن دیابتی بطور تصادفی از میان مراجعه کنندگان به مرکز کنترل دیابت شهر یزد انتخاب و از نظر سوابق و نتایج بارداری به روش مقطعی مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی عبارت بودند از: میانگین (سن ازدواج، دفعات ازدواج، سن اولین بارداری، دفعات بارداری، آخرین قند خون ناشتا)، فراوانی و میانگین (زایمان زودرس، تولد زنده، کودک باقی مانده، تولد کودکان >4 Kg، تولد کودک ناهنجار، سابقه سقط)، فراوانی دیابت (دیابت در نسلهای قبل و بعد، زنان واجد شرایط تنظیم خانواده، شایعترین روش جلوگیری از بارداری)، و بررسی زنان حامله در جمعیت تحت بررسی. در بین افراد مورد مطالعه کسانی وجود داشتند که: بیش از 5 بار ازدواج کرده بودند، 25 بار حامله شده بودند، پانزده فرزند داشتند، 10 کودک بیش از 4 کیلوگرم بدنیا آورده بودند، 14 مرتبه سابقه سقط داشتند و حتی فردی بود که 11 کودک ناهنجار بدنیا آورده بود. بیماری بدون در نظر گرفتن نوع دیابت در هر نسل، در جنس مونث بیشتر بود، و میانگین آخرین قند خون ناشتا در افراد با تعداد حاملگی بیش از 6 بار بطور معنی داری بیشتر از افراد با حاملگی کمتر از 6 بار بود (P=0.0004). پیشنهاد اصلی این بررسی غربالگری صحیح زنان باردار از نظر دیابت و پیگیری اورژانس مبتلایان و تاکید بیشتر بر آموزش بوده است.
سیدمنصور رضوی، حمیدرضا زارع، حسین اسفندی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
عواملی نظیر افزایش سن، چاقی، کم تحرکی، استرس، شهرنشینی، هیپرلیپیدمی، افزایش فشارخون شریانی، تعدد حاملگی، مصرف دخانیات و غیره از عوامل مهمی هستند که چه در ایجاد بیماری دیابت و چه در افزایش موربیدیتی و مورتالیتی آن پیوسته مورد بحث واقع می شوند. در این مطالعه 780 بیمار مبتلا به دیابت قندی که جهت درمان بیماری خود به مرکز کنترل بیماری دیابتی شهر یزد مراجعه می کردند، در یک مطالعه توصیفی Correlational study از نظر برخی عوامل خطرزای مهم تحت بررسی قرار گرفتند تا با شناسایی افراد در معرض خطر برای آنها اقدامات پیشگیری کننده لازم انجام گیرد. در این بررسی 54% جمعیت مورد مطالعه چاق، 52/3% کم تحرک، 80/7% شهرنشین، 42/8% مبتلا به هیپرلیپیدمی، 45/1% مبتلا به افزایش فشارخون شریانی، 21/5% سیگاری و حدود 11% بیماران بصورت متناوب یا دائمی الکل مصرف می کردند و یا قبلا الکلی بوده اند. 85% کل بیماران عادت به ورزش نداشتند که میانگین قندخون ناشتای آنها بالاتر از کسانی بود که به انجام ورزش عادت داشتند و این اختلاف نیز معنی دار بود (P=0.01). اکثریت زنان تحت مطالعه (65/3%) تعداد 6 بار یا بیشتر حامله شدن را تجربه کرده بودند و میانگین آخرین قندخون ناشتا در آنها با اختلاف معنی داری بیشتر از زنان با حاملگی کمتر بود (P=0.0004). سن اکثر بیماران در هر دو جنس 50 تا 70 سال بود و طول مدت بیماری در اکثریت آنها کمتر از 10 سال بود که میانگین آخرین قندخون ناشتا با افزایش طول مدت بیماری بطور معنی داری افزایش می یافت (P=0.00003). بیماری بدون در نظر گرفتن نوع دیابت در هر نسل در جنس مونث بیشتر بوده و میانگین آخرین قندخون ناشتای کل بیماران 216 میلی گرم در دسی لیتر بود که مقدار کنترل شده ای نیست. این میانگین بعنوان یک شاخص ارزیابی عملکرد مراکز کنترل دیابت پیشنهاد گردیده است.
نسرین تک زارع، منصور جمالی زواره ای، کامران یارمحمدی، حمیدرضا فروتن، علیرضا تک زارع، محمد بربرستانی،
دوره 59، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده
بافت عصبی با وجود نقش کلیدی که در اعمال حیاتی بدن دارد، بافتی بسیار دیر التیام شناخته شده است. جامعه پزشکی همواره کوشیده است روشهای موثری را برای ترمیم اعصاب آسیب دیده بیابد. استفاده از لیزرهای کم توان و سبک مانند لیزر هلیوم-نئون دریچه جدیدی را به رفع این معضل بزرگ، گشوده است. در این مطالعه 20 سر موش صحرایی (رت) به طور تصادفی در گروههای شاهد و تجربی قرار گرفتند. در روز جراحی، تحت بیهوشی عمومی و با رعایت شرایط استریل، عصب سیاتیک تحت فشار و آسیب واقع شد. روز جراحی، روز صفر محسوب گردید. از روز اول به صورت دوره ای به رت های گروه مورد لیزر کم توان هلیوم-نئون با طول موج ?=65nm تابانیده شد. در روزهای 3، 6، 9، ... و 27، کلیه رتها تحت آزمایش فیزیولوژیک سطح شیب دار قرار گرفتند. در روز بیست و هفتم کلیه رتها توسط اتر کشته شدند و عصب سیاتیک خارج شده و مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفت. در گروه تجربی قدرت و سرعت ترمیم عصب نسبت به گروه شاهد بیشتر بوده و اختلافات فوق از نظر آماری هم معنی دار شد. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که تابش روزانه لیزر کم توان هلیوم-نئون بر عصب سیاتیک آسیب دیده موجب تسریع معنی دار فرآیند ترمیم عصب می گردد.
منصور رحیمی فرد، ناهید زارع زاده،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
اندومتریوزیس ریه عبارت است از پرولیفراسیون سلول های اندومتر در ریه بخصوص نوع اندوتلیال و پارانشیمی که بیماری نادری بوده و با هموپتزی در زمان قاعدگی مشخص می شود. تعداد بسیاری از بیماری های ریه ایجاد هموپتزی می کنند (مانند برونشکتازی، بدخیمی ها و سل و عفونت های ریه و بیماری های قلبی و ابنورمالی های عروقی و ...). اندومتریوزیس ریه بیشتر بصورت پنوموتراکس و درد سینه تظاهر می کند و بیمار بندرت با علامت هموپتزی مراجعه می کند و این بیماری معمولا با بیماری های دیگر اشتباه می شود زیرا محل خونریزی را نمی توان دقیقا مشخص نمود و تایید آن با هیستولوژی مشکل می باشد بنابراین تشخیص مطمئن آن با تظاهرات بالینی بصورت هموپتزی در زمان قاعدگی و پاسخ به درمان امکان پذیر است و نیز به کمک MRI امر تشخیص با سهولت بیشتری انجام می گیرد. در این مقاله دو مورد از این بیماری گزارش شده است: مورد اول خانم 32 ساله ای است (Para3-gravide4) که دو ماه پس از اولین سزارین (سال گذشته) بطور مداوم هر ماه دچار هموپتزی می گردید. CXR و CT scan ریه افزایش پاترن رتیکولار را در لب تحتانی راست نشان داد و Perfusion scan افزایش جذب (افزایش خون) در همان ناحیه را نشان داد. بیمار برونکوسکوپی شد و مختصری افزایش قرمزی برونش لب تحتانی راست در او مشاهده گردید. BAL و TBLB نکته مثبتی نداشته و بیمار تحت درمان با Deca peptide قرار گرفته و بهبود یافت. مورد دوم خانم 13 ساله ای است که از 4 ماه قبل مداوما هر ماه بمدت سه روز هموپتزی داشت. در CT scan ضایعه هیپودنس با جدار نسبتا ضخیم (2mm) بدون Septation در لب فوقانی راست مشاهده شد. در برونکوسکوپی نیز خونریزی از لب فوقانی راست داشته و در نمونه BAL و TBLB بغیر از خونریزی، یافته مثبت دیگری گزارش نشد که تحت درمان با Deca peptide قرار گرفته و بهبود یافت.
منصور رحیمی فرد، ناهید زارع زاده،
دوره 62، شماره 6 - ( 6-1383 )
چکیده
مقدمه: یکی از شایعترین علل بیماری های انسدادی ریه، بیماری های ریوی ناشی از عوامل شغلی و محیطی می باشند. باتوجه به وجود بیش از ده هزار کارگر شاغل در صنایع نساجی استان یزد و بالا بودن شیوع بیماری Byssinosis و صدمات جبران ناپذیر ریوی و ضررهای اقتصادی متعاقب آن، این تحقیق با هدف بررسی نقش پارتیکل های هوای موجود در محل کار کارگران صنایع نساجی در عملکرد ریوی با در نظر گرفتن فاکتورهای سابقه کار و مصرف سیگار انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش Cross-sectional بر روی 473 کارگر کارخانه نساجی سعادت نساجان، یزدباف و افشار یزد در سال 1380 بصورت خوشه ای انجام گرفت و متغیرهای سابقه کار، میزان پارتیکل (با دستگاه Desage GS 312) میزان FEV1 و %FEV1/FVC با دستگاه Fukda 100، سابقه مصرف سیگار، سابقه کار و سابقه احساس تنگی نفس و سرفه بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مفاهیم آمار توصیفی، T-test و آنالیز رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: شیوع Byssinosis براساس شرح حال، 11% بود. در بررسی رابطه متغیرهای میزان پارتیکل، مصرف سیگار، سابقه کار با FEV1 و %FEV1/FVC بوسیله آنالیز رگرسیون با متد Stepwise تنها متغیر میزان مصرف سیگار، سابقه کار در معادله معنی دار گردید. اختلاف درصد FEV1 و %FEV1/FVC در افراد با سابقه تنگی نفس با سرفه و بدون این سابقه اختلاف معنی دار نداشت، عدم اختلاف معنی دار عملکرد ریوی بین کارگران برحسب سابقه تنگی نفس را می توان به Prevarication bias و یا تست های مثبت و منفی کاذب نسبت داد.
نتیجه گیری و توصیه ها: علیرغم اختلاف غلظت پارتیکل ها در سالن های مختلف ریسندگی، حلاجی و بافندگی، ارتباط آن با عملکرد ریوی در این تحقیق معنی دار نبود که از علل آن می توان شکل، نوع و اندازه پارتیکل، نوع اندوتوکسین موجود در ذرات، پخته یا ناپخته بودن مواد نساجی، میزان رطوبت موجود در هر سالن و نوع و میزان فعالیت افراد در سالن ها (اختلاف الگوی تنفسی) را برشمرد.
گلبرگ طریقت صابر، شبنم زارعی، آرش اعتمادی، محمدرضا محمدی، گیتی شمس،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب شایعترین دیسترس سایکولوژیک در مبتلایان به کانسر است. مطالعات زیادی برای بررسی شیوع اضطراب و افسردگی در مبتلایان به کانسر و عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته است. میزان آگاهی بیماران از جنبههای مختلف بیماری، میزان تمایل آنها به دریافت اطلاعات بیشتر و رضایتمندی آنها از اطلاعات منتقل شده و نگرش مبتلایان به کانسر در ایران نسبت به انتقال کامل اطلاعات، مقولاتی هستند که به خوبی به آنها پرداخته نشده و ارتباط آنها با بروز موربیدیتی سایکولوژیک در این بیماران شناخته شده نیست.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی 250 بیمار مبتلا به کانسرهای جامد در محدوده سنی 75-15 سال، مراجعهکننده به انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی، وارد مطالعه شدند. با استفاه از پرسشنامه شماره 1، میزان آگاهی بیماران از جنبههای مختلف بیماری، تمایل بیماران به دریافت اطلاعات بیشتر، سطح رضایت و نگرش بیماران به دریافت اطلاعات سنجیده شد. نمره افسردگی و اضطراب با استفاده از مقیاس افسردگی و اضطراب بیمارستانی سنجیده شد. پایایی پرسشنامه شماره یک با محاسبه آلفا کرومباخ (9/0α<) سنجیده شد.
یافتهها: 30% بیماران اضطراب و 17% بیماران افسردگی داشتند. سطح آگاهی 32% بیماران «کم» و 54% «متوسط» بود. همبستگی معنیداری میان آگاهی و افسردگی و اضطراب وجود نداشت. اکثر بیماران (69%) میزان اطلاعات داده شده توسط پزشک را «ناکافی» میدانستند، نمره افسردگی به صورت معنیداری در این گروه از بیماران بیشتر از سایر بیماران بود. اکثر بیماران (59%) تمایل داشتند که حداکثر اطلاعات ممکن را در مورد جنبههای مختلف بیماری به دست آورند. همبستگی معنیداری میان تمایل بیماران با افسردگی و اضطراب وجود نداشت. 64% بیماران عقیده داشتند که در اکثر جنبههای مرتبط با بیماری، پزشک باید حداکثر اطلاعات ممکن را در اختیار بیمار قرار دهد. میان نگرش بیماران و افسردگی و اضطراب، همبستگی معنیداری وجود نداشت. سطح رضایت 29% بیماران «کم» و 39% بیماران «متوسط» بود. نمره افسردگی و اضطراب به صورت معنیداری در بیمارانی که رضایت کمتری داشتند، از سایر بیماران بیشتر بود.
نتیجهگیری: پایین بودن سطح آگاهی اکثر مبتلایان به کانسر درباره بیماری خود در این مطالعه و تمایل زیاد آنها به دریافت اطلاعات بیشتر و عدم رضایتمندی آنها از اطلاعات موجود، و وجود نگرش مثبت نسبت به انتقال کامل اطلاعات درباره بیماری، همگی دلالت بر این مسأله دارند که روند آگاهسازی توسط پزشکان باید بیشتر و بهتر صورت گیرد. به نظر میرسد که میزان اطلاعات به تنهایی نمیتواند در بروز موربیدیتی سایکولوژیک در مبتلایان به کانسر مؤثر باشد، در حالی که میزان رضایتمندی بیماران از اطلاعات دریافت شده که به طور ضمنی اشاره به کیفیت و نحوه انتقال اطلاعات دارد، نقش مؤثری در بروز اضطراب دارد. در عین حال، وجود دید منفی در باور عمومی جامعه ایران نسبت به کانسر و آینده آن، فاکتوری است که هم بر کارکرد پزشکان و نحوه اطلاعرسانی آنها و هم بر تطابق سایکولوژیک مبتلایان به کانسر با مسأله بیماری خود تأثیرگذار است.
سیروس صیادی، محمد اکبری، علیقلی سبحانی، فرید ابوالحسنی، نسرین تک زارع، پریچهر پاسبخش،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده
زمینه و هدف :با توجه به این که هیالورونان نقش مهمی در نفوذ پذیری، موتیلیتی اسپرم و عمل متقابل گامت ها دارد و این عمل می تواند نقش مهمی در میزان باروری افراد داشته باشد، در تحقیق حاضر اثر دوزهای 750، 1000 و 1250 میکرو گرم در میلی لیترهیالورونان روی عوامل مورفولوژی، موتیلیتی، ویتالیتی و میزان لقاح اسپرم های موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 40 سر موش (20 سر نر و 20 سر ماده) به صورت تصادفی انتخاب شدند. اسپرم های به دست آمده از هر حیوان نر به چهار گروه تقسیم شدند که یکی از آن ها به عنوان گروه کنترل (درمحیط کشت RPMI، فاقد هیالورونان)، گروه های دوم، سوم و چهارم به مدت 2 ساعت به ترتیب در معرض دوزهای 750، 1000 و 1250 میکرو گرم در میلی لیتر هیالورونان قرار گرفتند. بعد از انکوباسیون، شمارش اسپرم ها با استفاده از لام نئوبار، مورفولوژی آن ها توسط رنگ آمیزی پاپانیکولا و بررسی ویتالیتی آن ها با رنگ آمیزی فوق حیاتی ائوزین B مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین موتیلیتی اسپرم ها با مشاهده میکروسکوپی طبق استاندارد WHO و میزان لقاح آن ها بعد از IVF با شمارش جنین های دو سلولی حاصل از آن بررسی شد.
یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد که دوز 750 میکرو گرم در میلی لیتر، بیشترین تاثیر را روی موتیلیتی، ویتالیتی و میزان لقاح اسپرم ها دارد، تاثیر دوز 1000 میکرو گرم در میلی لیتر بر روی عوامل فوق نیز مثبت بود اما از دوز 750 میکرو گرم در میلی لیتر پایین تر بود. تاثیر دوز 1250 میکرو گرم در میلی لیتر بر روی عوامل فوق منفی بود و در این مطالعه هیچ تاثیری از دوزهای فوق الذکر هیالورونان روی مورفولوژی اسپرم ها مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که دوز مناسب هیالورونان (750 میکرو گرم در میلی لیتر) باعث افزایش تحرک، ویتالیتی و میزان لقاح در طی فرایند IVF می شود.
احمدرضا سروش، محمد هادی سعید مدقّق، مژگان کاربخش داوری، محمدرضا زارعی،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
مواد مخدر و الکل به عنوان دو عامل زمینه ای مهم در تقریباً تمام انواع تروما شناخته شدهاند. در این تحقیق، فراوانی سوء مصرف مواد مخدر در بیماران ترومایی طبق گزارش شخصی آنها و آزمون غربالگری ادراری مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، تمام بیماران ترومایی مراجعه کننده به بیمارستان سینا طی سه ماهه اول سال 1379 مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به این افراد در پرسشنامهای که شامل اطلاعات دموگرافیک بیماران، نوع تروما، وضعیت مصرف کنونی سیگار و الکل و مواد مخدر ( طبق گفته خود فرد) و نتیجه آزمون ادراری مرفین بود، ثبت شد و توسط نرم افزار آماری 5/11SPSS تحلیل شد.
یافتهها: از 358 بیمار مورد مطالعه ،7/94% مذکر بودند. میانگین سنی افراد، 4/28 سال بود. آزمون مرفین چک در 1/27 درصد از کل افراد مثبت گزارش شد. 4/42درصد کسانی که دچار آسیبهای نافذ بودند در مقابل 3/22درصد کسانی که آسیبهای بلانت داشتند نتیجه مثبتی در آزمون مرفین داشتند(001/0 < P). همچنین درصد مثبت بودن تست مرفین در سیگاریها (4/54%) بطور قابل ملاحظهای بیشتر از غیر سیگاریها (4/10%) بود (001/0 < P). مرفین چک در 4/36 درصد موارد ترومای مرتبط با خشونت در مقابل5/24 درصد تروماهای اتفاقی مثبت بود (038/0= P).
نتیجهگیری: در این مطالعه شواهد سوء مصرف مواد مخدر در بیش از 27 درصد از بیماران ترومایی مورد مطالعه مشاهده شد. همچنین درصد مثبت شدن آزمون مرفین چک در موارد تروماهای مرتبط با خشونت به طور معنی داری بیش از سایر موارد تروما بود. بنابراین غربالگری مصرف مواد مخدر در بیماران ترومایی بالاخص ترومای عمدی ضروری به نظر میرسد.
محمد حسن عبدالهی، سید خلیل فروزان نیا، صمد زارع،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده
قریب به سه درصد از جمعیت ایران به نوعی مبتلا به اعتیاد میباشند. هدف از این مطالعه بررسی وابستگی به مواد مخدر بر اساس معیارهای DSM-IV و ارزیابی نگرش افراد معتاد مبنی بر تأثیر مصرف مواد مخدر بر بیماری قلبی آنان در بیماران کاندید عمل CABG می باشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی بر روی 1329 بیمار کاندید عمل جراحی بایپس شریان کرونر (CABG ) در بخش جراحی قلب بیمارستان افشار یزد از تیرماه 80 تا تیرماه 83 انجام گرفته است. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته اخذ و با نرم افراز رایـانهای 5/11SPSS و آزمونـهای Chi Square و ANOVA/ MCNema'r تحلیل و مقادیر 05/0p< معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: از 1329 بیمار مورد مطالعه، 131 بیمار (9/9%)، 127 مرد (9/98%)، و چهار زن (1/1%) مطابق با ملاک DSM-IV وابستگی به مواد مخدر داشتند. میانگین سنی معتادین به طور معنیداری بالاتر از گروه غیرمعتاد بود (8 0/10±5/58 سال در برابر 15/10 ± 7/50 سال) (000/0= P). تریاک (9/96%) بیشترین ماده مصرفی و تدخین (7/52%) شایعترین راه استعمال مواد مخدر بود. 82 نفر (5/62%) از معتادان بر بهبود عملکرد قلبی عروقی و درد سینه خود پس از شروع مصرف مواد مخدر باور داشتند که از این تعداد 58 نفر قبل از شروع مصرف مواد مخدر نیز معتقد به اثر مثبت ذکر شده فوق بودند (012/0p=).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع 9/9% اعتیاد در بیماران کاندید CABG و باور به اثرات مفید قلبی عروقی مواد مخدر و با توجه به اثر صرفا˝ تسکینی و علامتی مواد مخدر بر درد سینه ، پیشنهاد می شود آموزش صحیح در این زمینه مورد توجه قرار گیرد.
خدیجه شمشاد، محمد علی عشاقی، محمدرضا یعقوبی ارشادی، حسن وطن دوست، محمدرضا عبائی، ذبیح اله زارعی، فرشته فقیه نائینی، ملیحه جداری،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده
آنوفل سوپرپیکتوس یکی از ناقلین مهم مالاریا در ایران محسوب میشود. این گونه در تمام فلات ایران و نیز مناطق کوهستانی دامنههای سلسله جبال البرز و جنوب سلسله جبال زاگرس تا ارتفاع نزدیک به 2000 متر از سطح دریا و نیز در دشتهای ساحلی کناره بحر خزر و خلیج فارس یافت میشود. جمعیتهای مختلف این گونه نقشهای مختلفی در انتقال مالاریا در مناطق تحت اشغال خود به عهده دارند. بررسیهای مورفولوژیک نشان داده که دو فرم متمایز بر اساس حلقه روی انتهای پالپ مادهها در میان جمعیتهای مختلف این گونه وجود دارد.
روش بررسی: در این مطالعه سایر خصوصیات مورفولوژیک و نیز تنوع ژنتیکی دو فرم مذکور در 35 جمعیت مختلف این گونه در ایران مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات مولکولی به کمک تکنیک PCR-RFLP وPCR-direct sequencing بر روی ژن سیتوکروم اکسیداز شماره 1 (COI) ژنوم میتوکندری انجام گرفت.
یافتهها: نتایج بررسیهای مورفولوژیک نشان دادند که دو فرم مذکور علاوه بر وجود و یا عدم وجود لکه روی پالپ از نظر طول نوار روشن انتهایی پالپ (01/0p<)، طول بال (05/0p<) و فاصله محل انشعاب رگبال 2 یا 4 تا انتهای بال (05/0p<) اختلاف معنیداری دارند. بررسی پراکندگی جغرافیایی دو فرم مورفولوژیک نشان داد که هر دو فرم در اکثر نقاط مختلف کشور بهطور سیمپاتریک وجود دارند.
نتیجهگیری: نتایج بررسی های تنوع ژنتیکی ژن سیتوکروم اکسیداز I به کمک 18 آنزیم مختلف و نیز تعیین توالی حدودbp 710 نشان داد که اختلافات مشخصی داخل یا بین جمعیتهای هر دو گروه وجود دارد ولی این تفاوتها ارتباطی با دو فرم مرفولوژیک مورد بررسی ندارند. برای تعیین وضعیت تاکسونومیک دقیق این هاپلوتایپهای ژنتیکی و نیز ارتباط آنها با انتقال مالاریا توصیه میشود مطالعات تکمیلی اکولوژیکی، سیتولوژیکی و ملکولی صورت پذیرد.
شیوا نعمتی، نرگس زارع مهرجردی، حسین بهاروند،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: سلولهای
بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسانی توانایی تبدیل به انواع مختلف سلولها
از جمله سلولهای چربی، استخوان و غضروف را دارند. بهعلاوه، این سلولها را میتوان
به انواع سلولها مثل سلولهای نورونی تمایز داد. روشهای مختلفی برای تمایز دادن
این سلولها به نورونها گزارش شده است. با استفاده از یک روش جدید در صدد تولید
پیشسازهایی هستیم که در آنها میزان بیان مارکرهای نورونی بیش از مطالعات انجام
شده باشد.
روش بررسی: آسپیراسیون مغز استخوان، از استخوان ایلیاک یک مرد
بالغ سالم انجام شد. سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان در محیط کشت DMEM حاوی 15% سرم جداسازی و کشت شدند.
سلولهای بنیادی مزانشیمی بین پاساژهای 8-4 به حالت نوروسفر به مدت هفت روز کشت و
با فاکتورهای رشد bFGF, EGF, RA القا شدند و هفت تا 14 روز
بر روی پلیتهای پوشیده شده با لامینین و پلی-L- اورنیتین کشت داده شدند. بهمنظور
بررسی میزان بیان مارکرهای اختصاصی سلولهای بنیادی عصبی از روشهای فلوسیتومتری و
ایمونوسیتوشیمی استفاده گردید.
یافتهها: فلوسیتومتری نشان داد که سلولها بعد از القا حدود
52/2±90% مارکر نستین، حدود 1±1/41% مارکر توبولین و 05/1±82/67% مارکر GFAP را بیان میکنند. مطالعات ایمونوسیتوشیمی و تغییرات مورفولوژیکی
نیز در راستای نتایج حاصل از آنالیزهای فلوسیتومتری بودند.
نتیجهگیری: تیمار سلولهای مزانشیمی با bFGF, EGF, RA تعداد نورونهای Tuj1 مثبت را افزایش میدهد. این
مطالعه نشان داد که سلولهای مزانشیمی توانایی تمایز به نورونها را در in vitro دارند و این مسئله به نوع
روش القا بستگی دارد.
سیما سبزهخواه، غلامحسن واعظی، اعظم بختیاریان، ابوالفضل سالاریانزاده، محمد زارع حقیقی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: از
مهمترین نوروترانسمیترها در رفتار ترس دوپامین میباشد. مسیر دوپامینرژیک
مزولیمبیک دارای نقش اساسی در رفتارهای هیجانی بوده و در بیماری پارکینسون دخیل می
باشد. هدف از این تحقیق نقش سیستم دوپامینرژیک در ایجاد ترسمی باشد.
روش بررسی: در
این پژوهش اثر تزریق درون بطنی مغز، آگونیست و آنتاگونیست گیرنده D2 سیستم دوپامینرژیک بر بروز رفتار
ترس در رت نر بررسی شد. در این تحقیق از هارمالین خالص به عنوان یک داوری
هالوسینوژنیک که باعث حالت توهم و ترس در حیوان میگردد به عنوان گروه کنترل مثبت
و از سالین به عنوان گروه شاهد جهت بررسی مقایسهای با گروههای تحت تیمار با
بروموکریپتین و سولپیراید استفاده شد. دستگاه Elevated plus-maze برای تست رفتاری استفاده شد. جهت
تیمار گروههای تجربی دوزهای مختلف بروموکریپتین و سولپیراید در نظر گرفته شده
است.
یافتهها: نتایج
حاصل از تزریق درون بطنی سولپیراید در رتها، اختلاف معنیداری را در بروز رفتار
ترس نشان دادند. درحالی که
تزریق مقادیر µl/Rat(10 و 15) اختلاف معنیداری
را با 05/0p< نشان ندادند. نتایج حاصل از
تزریق درون بطنی مقدار µl/Rat(95 و 65) بروموکریپتین در
رتها، اختلاف معنیداری را در بروز رفتار ترس نشان دادند. در حالی که تزریق µl/Rat(80 و 70) اختلاف معنیداری را نسبت به گروه شاهد نشان
نداد.
نتیجهگیری: تأثیر احتمالی سیستم دوپامینرژیک در فرآیند ترس، بهخصوص
گیرندههای D2 که باعث تقویت ترس شده که
در این رابطه عملکرد مشابه آگونیست و آنتاگونیست این گیرنده در مهار یا بروز
فرآیند رفتار ترس قابل توجه است.
مصیب شهریار، اعظم شرفی، ابوالفضل امامدادی، نزارعلی مولایی،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: سرفه یکی از شایعترین نشانههایی که در مراقبتهای سرپایی مورد توجه قرار میگیرد. از آن جهت که در تعداد کمی از مطالعات تاثیرات درمانی بکلوفن در درمان سرفه (خصوصاً مزمن) مورد ارزیابی قرار گرفته است، در این مطالعه تاثیرات و فعالیت ضدسرفه دوز 20 میلیگرمی خوراکی داروی بکلوفن در مقایسه با یکی از داروهای پرکاربرد ضد سرفه یعنی دکسترومتورفان، در بیماران دچار سرفه مورد ارزیابی قرار گرفت. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سویهکور، 120 بیمار مبتلا به سرفه مزمن (بیش از سه هفته) که در سال 1386 به کلینیک بیماریهای ریه بیمارستان علیابنابیطالب (ع) شهر زاهدان مراجعه کرده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران در دو گروه 60 نفره (گروه دریافتکننده بکلوفن با میانگین سنی 51/6±32/32 سال و گروه دریافت کننده دکسترومتورفان با میانگین سنی 06/5±54/31 سال) برای بررسی کاهش کیفی شدت، دوره و مدت زمان سرفهها به مدت 14 روز مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتهها: در گروه دریافتکننده بکلوفن 3/73% بیماران و در گروه دریافتکننده دکسترومتورفان 65% بیماران کاهش علایم سرفه (شدت/ دوره/ مدت زمان) را داشتند. البته تفاوت معنیداری بین دو گروه از نظر کاهش شدت، دوره و مدت زمان سرفه مشاهده نشد (05/0p>). همچنین در کل بیماران عارضه جانبی دارویی مشاهده نشد. نتیجهگیری: بکلوفن دارای اثرات کاهنده بر تعداد، شدت، دوره و مدت زمان دورههای سرفه و به نسبت بیشتر از داروی رایج دکسترومتورفان است. ولی با توجه به اینکه اختلاف معنیداری در این مطالعه مشاهده نشد، انجام تحقیقات دقیقتر و کمی توصیه میشود.
نسرین تک زارع، اعظم بختیاریان، اسماعیل سعیدی، وحید نیکوئی،
دوره 68، شماره 10 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: آلپرازولام
جزو خانواده بنزودیازیینها میباشد که امروزه مصرف آن در جامعه بهخصوص خانمهای
باردار به صورت تصاعدی افزایش یافته است. با توجه به اینکه تحقیقات زیادی در مورد
آثار تراتوژنیک این دارو در دوران ارگانوژنز انجام نگرفته است، هدف از این تحقیق،
بررسی آثار تراتوژنیک آلپرازولام بر جنین موش صحرایی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تأثیر داروی آلپرازولام با دوزهای
مختلف (mg/kg/day6 و 4 و 2 و0) بر روی چهار گروه جنین موش صحرایی
پنج تا 17 روزه که هر گروه شامل پنج جنین موش ماده رت بودند، بررسی گردید. وزن موشها
حدوداً بین 250 تا 300 گرم و همگی بالغ (سه ماهه) و سالم بودند کلیه گروهها بعد
از بروز بارداری هر روزه دوزهای تعیین شده دارو را به صورت تزریقی تا روز پانزدهم
دریافت کردند. پس از طی مراحل بارداری، جنینها خارج شده و مورد مطالعه ماکروسکوپی
(آنومالیهای ظاهری) و میکروسکوپی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج حاصله از مطالعه نشاندهنده این نکته میباشد که
با افزایش دوز آلپرازولام بهخصوص mg/kg/day6 در میزان بروز آنومالیهای ظاهری، چشم غیرطبیعی، شکاف
کام و لب افزایش قابل ملاحظهای دیده میشود. همچنین میانگین قد جنینها با افزایش
دوز دارو، کاهش یافته است. آنالیز آماری نشان داد که میزان اثرات تراتوژنیک
آلپرازولام به صورت معنیداری در گروه چهارم (mg/kg/day6)، بالاتر
از گروههای کنترل و آزمایش اول و دوم میباشد (001/0p=).
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از این مطالعه حاکی از تراتوژن
بودن آلپرازولام در دوز بالا میباشد. توصیه میگردد که مادران باردار از مصرف
بنزودیازیینها در سه ماهه اول بارداری خودداری نمایند.
مسعود سعیدی جم، حسین خان احمد شهرضا، زهرا ریختهگران تهرانی، سکینه کریمی زارع، نوشین شباب، مهدی بهدانی،
دوره 69، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مارکرهای DNA بهعنوان یکی از ابزارهای بسیار ضروری در آزمایشگاههای بیولوژی مولکولی مطرح میباشند. از آنها برای تخمین اندازه قطعات DNA مورد آزمایش، بهواسطه مقایسه میزان حرکت الکتروفورتیک قطعه مجهول و مارکر پس از انجام الکتروفورز استفاده میگردد. امروزه روشهای متنوعی برای تولید تجاری این مارکرها بهکار گرفته میشوند. در این مطالعه روشی کارآمد برای تولید تجاری این محصول ارایه گردیده است.
روش بررسی: در این پژوهش برای دستیابی به قطعات با اندازه مورد نظر از تلفیق دو روش هضم آنزیمی و واکنش زنجیرهای پلیمراز بهره گرفته شد. در روند مبتنی بر هضم آنزیمی به طراحی و ساخت پلاسمیدهایی پرداخته شد که اندازه DNA تشکیل دهنده بدنه آنها برابر با طول قطعه مورد نظر بوده و با خطی کردن پلاسمید، قطعه مربوطه تولید گردید و در روش PCR در Multiple Cloning Site MCS پلاسمید pTZ57R قطعاتی با طولهای مورد نظر قرار داده شد و از آنها بهعنوان الگو برای تولید نهایی این قطعات در واکنش PCR استفاده گردید.
یافتهها: با استفاده از این استراتژی قطعات 2000 و 3000 جفت بازی بهواسطه هضم آنزیمی پلاسمیدهایی با همین اندازه تولید شد و قطعات 100 تا 1500 جفت بازی، طی واکنش PCR و تنها با استفاده از یک جفت پرایمر جلوبر و معکوس مکمل بدنه پلاسمید در دو طرف Multiple cloning site پلاسمید pTZ57R حاصل گردید.
نتیجهگیری: مزیت این روش استفاده از یک جفت پرایمر برای تولید تمام قطعات با روش PCR و استفاده از آنزیمهای ارزان قیمت در تهیه قطعات بزرگ میباشد.
نسرین تک زارع، وحید نیکویی، ستار استاد هادی، سید محمد علی نبوی، اعظم بختیاریان،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع اختلالات وسواسی- جبری و افسردگی در دوران بارداری زیاد است و احتمال تجویز کلومیپرامین و مصرف همزمان داروها و مواد حاوی کافیین در این دوران وجود دارد. با توجه به اینکه تحقیقات کافی در مورد آثار تراتوژنیک کلومیپرامین و مصرف همزمان آن با کافیین در دوران ارگانوژنز انجام نگرفته است، هدف از این تحقیق، بررسی آثار تراتوژنیک کلومیپرامین، کافیین و مصرف همزمان آنها بر جنین موش صحرایی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 42 موش صحرایی باردار، دوزهای تعیین شده داروها را روزانه به صورت تزریقی از روز هشتم تا پانزدهم بارداری دریافت کردند. در روز هفدهم بارداری، جنینها خارج شده و مورد مطالعه ماکروسکوپی و بررسی ناهنجاریهای ظاهری قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با افزایش دوز کافیین و مصرف همزمان کافیین و کلومیپرامین، افزایش قابل ملاحظهای در میزان مرگ و میر جنین، ناهنجاریهای ظاهری، چرخش غیرطبیعی، چروکیدگی پوست و خونریزی زیر پوستی دیده میشود. تجزیه آماری نشان داد که میزان اثرات تراتوژنیک کافیین در دوز بالا و تجویز هم زمان کلومیپرامین و کافیین به صورت معنیداری بیشتر از سایر گروهها میباشد (001/0P≤).
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از این مطالعه حاکی از تراتوژن بودن کافیین در دوز بالا و مصرف همزمان کلومیپرامین و کافیین میباشد. توصیه میگردد که مادران باردار از مصرف بیرویه داروها و غذاهای کافییندار و مصرف همزمان آنها با کلومیپرامین در سه ماهه اول بارداری خودداری نمایند.
علیرضا کرم بخش، سید محمد حسین نوری موگهی، غلامرضا حسن زاده، نسرین تکزارع،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: نیتریک اکساید، در بسیاری از اندامهای بدن پستانداران تولید شده و اثرات فیزیولوژیک و پاتولوژیک فراوانی دارد. پیشساز تولید آن در بدن L-Arginine و سنتز آن توسط آنزیم نیتریک اکساید سنتتاز (Nitric Oxide Synthase, (NOS) بوده و مهارکننده آن L-NG-Nitroarginine Methyl Ester (L-NAME) میباشد. در این تجربه هدف مشاهده اثرات افزایش و کاهش تولید نیتریک اکساید بر وزن، حجم و هیستولوژی مخچه میباشد.
روش بررسی: 40 سر موش سفید آزمایشگاهی (Rat) نژاد ویستار، با وزن 250-200 گرم و سن متوسط هشت هفته انتخاب و پس از اطمینان از بارداری به پنج گروه تقسیمبندی شدند. به جز گروه کنترل، بقیه گروههای باردار به ترتیب ml/kg2 نرمال سالین، mg/kg L-Arginine200، mg/kg L-NAME20 و مخلوط دو ماده L-Arginine و L-NAME را با همان دوزهای مشابه، در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی دریافت کردند. سپس در روز 18 حاملگی بیهوش، و مخچه حیوانات خارج و پس از اندازهگیری وزن و حجم به روش معمول آمادهسازی و به روش هماتوکسیلین ائوزین و تریکروم ماسون رنگآمیزی و با میکروسکوپ نوری بررسی شدند.
یافتهها: بررسی دو به دو گروهها با معیار Mann-Whitney U-test در سطح 05/0 اختلاف معنیداری بین گروه L-Arginine با گروههای نرمال سالین و L-NAME و L-NAME+L-Arginine دیده شد (01/0P<). ضمناً اختلاف معنیداری بین گروه کنترل با سایر گروهها و نیز بین گروههای L-NAME و L-NAME+L-Arginine و نرمال سالین مشاهده نشد.
نتیجهگیری: L-NAME و ترکیبات مشابه آن جهت کاهش آسیبهای بافتی حاصل از نیتریک اکساید مفید میباشند.
نسرین تک زارع، سیده حمیده مرتضوی، غلامرضا حسنزاده، سحر صفایی، میرجمال حسینی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از گیاهان دارویی بسیار متداول گشته است. بومادران با اسم علمی Achillea millefolium L. بهدلیل وجود ترکیبات شیمیایی گوناگون، در طب سنتی و مدرن استفاده میشود. امروزه مسئله کنترل جمعیت اهمیت زیادی دارد و دارویی لازم است که بدون عوارض جانبی بوده و باعث مهار تولید اسپرماتوزییدها گردد. هدف این تحقیق بررسی اثر عصاره الکلی سرشاخههای گلدار گیاه بومادران برروی باروری و روند اسپرماتوژنز میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 32 رت بالغ نر، نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول؛ هشت رت، mg/kg200 عصاره الکلی بومادران، گروه دوم؛ هشت رت، mg/kg400 از عصاره الکلی بومادران و گروه آزمایشی سوم؛ هشت رت، mg/kg800 عصاره الکلی بومادران را بهصورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. گروه شاهد؛ هشت رت، آب مقطر استریل تزریقی را دریافت کردند. پس از 20 روز موشها کشته شده و برشهای بافتی از بیضه تهیه شد و روند اسپرماتوژنز مورد بررسی دقیق هیستولوژی قرار گرفت.
یافتهها: در مقایسه بین گروههای تجربی با گروه شاهد گروههایی که دوز بالای عصاره را دریافت کرده بودند تغییراتی مانند ضخیمشدگی غشای پایه لوله اسپرمساز، کاهش سلولهای اپیتلیوم ژرمینال، پرخونی در بافت بیضه را نشان دادند (001/0P<).
نتیجهگیری: غلظت بالای عصاره منجر به ایجاد تغییرات ساختمانی و تغییر روند اسپرماتوژنز در بیضه میگردد. این امر میتواند زمینه بررسیهای جامعتر جهت آزمایش برروی انسان بهعنوان داروی ضد باروری طبیعی و بدون خطر گردد.
مهدی زارعی، انسیه زیبافر، روشنک داعی قزوینی، محسن گرامی شعار، زینب برجیان بروجنی، لیلا حسینپور، سید جمال هاشمی،
دوره 70، شماره 12 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم بحثانگیز بودن نقش اتیولوژیک مالاسزیا در بیماری اونیکومایکوزیس بهدلیل عدم اثبات توانایی کراتینولیتیکی آن، اغلب موارد گزارش شده در دنیا (نه ایران)، اونیکومایکوزیس زیر ناخنی دیستالِ(Distal subungual onychomycosis)) بوده و موردی از اونیکومایکوزیس پروکسیمال (Proximal onychomycosis) که در این گزارش توصیف میشود، در کشور گزارش نشده است.
معرفیبیمار: خانمی 56 ساله، ساکن تهران، تحت درمان بهدلیل ابتــلا به بیماریهای قلـبی، روحــی و روانـی و نوسان قند خون، با هیپرکراتوزیس ناحیه پروکسیمال ناخنهای دو انگشت دست و تشخیص کلینیکی اونیکومایکوزیس، جهت تشخیص، در اردیبهشت ماه ســال 91 به آزمایشگاه ارجــاع و پس از انجام نمونهبرداری و آزمایشات افتراقی، مالاسزیا فورفور بهعنوان عامل بیماری شناسایی شد.
نتیجهگیری: علیرغم اثبات نشدن خاصیت کراتینولیتیکی مالاسزیا فورفور، این گونه میتواند عامل اتیولوژیک اونیکومایکوزیس پروکسیمال بوده که خاصیت تهاجمی این گونه را مطرح کرده و اهمیت بالینی آن، انتقال آسانتر عامل بیماری به بیماران بستری در بیمارستان و سایر افراد میباشد.