جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای زاهد حسین خان

سیدعلی فخر طباطبائی، زاهد حسین خان، سعید حمیدی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: نظر به اینکه گیرنده های کلینرژیک نخاعی یک عمل ضد درد خصوصا در مقابل دردهای سوماتیک دارند، می توان با تجویز داخل ساک نخاعی مهار کننده های کولین استراز (نئوستیگمن) این اثر را تقلید و تقویت کرد. پژوهش اخیر به منظور تعیین تاثیر نئوستیگمین اینتراتکال در کاهش درد پس از عمل جراحی دیسک کمر طراحی و انجام شد.

مواد و روشها: طی یک مطالعه مداخله ای-تجربی از تیرماه 1379 لغایت شهریور 1380 در بیمارستان امام خمینی تهران 66 بیمار مبتلا به بیرون زدگی (اکستروژن) یک طرف و یک فضای دیسک کمر بطور تصادفی به دو گروه 33 نفری کنترل (ک) و نئوستیگمین (ن) تقسیم و طی بیهوشی عمومی با تکنیک مشابه تحت عمل جراحی قرار گرفتند. در پایان جراحی به داخل ساک نخاعی در گروه-ک 2 cc سالین نرمال و در گروه-ن 100 میکروگرم نئوستیکمین متیل سولفات (0.2 cc در ترکیب با 1.8 cc سالین نرمال) تزریق شد. میزان درد محل جراحی در ساعات 1، 4، 8 و 12 پس از عمل با روش چارت 10 سانتی متری مقیاس آنالوگ بینایی (VAS) Visual Analogue Scale اندازه گیری شد. مقدار مرفین تجویز شده پس از عمل، بعنوان داروی ضد درد کمکی، در 24 ساعت اول و نیز عوارض احتمالی بعد از جراحی مورد بررسی قرار گرفت.

یافته ها: میانگین نمره VAS درد محل جراحی در ساعات اول و چهارم به ترتیب در گروه-ن (Standard Error Mea=SEM=0.36) و 2/24 و (SEM=0.28) و 1/82 و در گروه-ک (SEM=0.39) و 5/36 (SEM=0.37) و 5/61 و میانگین مخدر تجویز شده در 24 ساعت اول در گروه-ن (SEM=0.4) و 0/9 میلی گرم و در گروه-ک (SEM=0.65) و 4/7 میلی گرم بود که این تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار بودند (P<0.05). در هیچ یک از بیماران دو گروه نقص عصبی جدید و نشت مایع نخاعی از محل برش جراحی مشاهده نشد و شیوع تهوع و استفراغ در دو گروه ک و ن (به ترتیب 15% و 24/2%) از لحاظ آماری تفاوت معنی داری نداشت.

نتیجه گیری و توصیه ها: در این پژوهش دریافتیم تجویز 100 میکروگرم نئوستیگمین هیپرباریک اینتراتکال یک روش ضد درد سالم، موثر و با عوارض جانبی حداقل جهت کنترل درد پس از جراحی دیسک کمر بوده، موجب کاهش قابل ملاحظه مصرف مخدر پس از عمل می شود.


حمید زاهدی، وحید اخیانی، زاهد حسین خان، مسعود یونسیان،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از پاسخ های متابولیک به استرس جراحی، افزایش قند خون می باشد. در این مطالعه تغییرات قند خون بیماران قبل، حین و بعد از اعمال جراحی انتخابی چشمی تحت بیهوشی عمومی، با دو روش سنجش با گلوکومتر و اندازه گیری آزمایشگاهی به روش آنزیمی گلوکز اکسیداز و عوامل احتمالی موثر بر این تغییرات و میزان همبستگی دو روش بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی با بعد تحلیلی، روی 230 بیمار غیر دیابتی با کلاس فیزیکی یک یا دو انجام شد. تمام بیماران توسط روش واحد تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند و قند خون آنها در سه نوبت و با دو روش به طور همزمان، اندازه گیری شد.
یافته ها: در تمامی موارد، تغییرات قند خون بعد از عمل د رمقایسه با قبل از عمل، با هر دو روش اندازه گیری و بدون در نظر گرفتن متغیرهای مستقل مطالعه، افزایش آماری معنی داری را نشان داد و در اکثر موارد با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل مطالعه افزایش قند خون از نظر آماری معنی دار بود و میانگین افزایش قند خون بعد از عمل در مقایسه با قبل از عمل با روش آزمایشگاهی، با نوع عمل جراحی چشم ارتباط آماری معنی داری داشت ولی با متغیرهای جنس، سن و طول مدت عمل ارتباط آماری معنی داری نداشت. همبستگی دو روش اندازه گیری نسبتاً خوب و از لحاظ آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه و مخفی ماندن علایم تغییرات قند خون حین بیهوشی عمومی توصیه می نماییم، حین اعمال جراحی طولانی مدت در افراد غیر دیابتی، پایش قند خون به عمل آید و با توجه به مزایای گلوکومتر Accu-Chek (مدل Sensor)، استفاده از آن مناسب به نظر می رسد.

 


زاهد حسین خان، مصطفی محمدی، پیام اقتصادی،
دوره 64، شماره 5 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: در مطالعات قبلی دقت آزمون لب‌گزه با آزمون مالامپاتی مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه دقت آزمون لب‌گزه (ULBT) با آزمون‌های فاصله دندان‌های ثنایا، تیرومنتال و استرنومنتال در ارزیابی راه هوایی فوقانی و پیش‌گویی لوله‌گذاری دشوار می‌باشد.
روش بررسی: در یک مطالعه آینده‌نگر، 380 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. در تمام بیماران پیش از القای بیهوشی، کلاس آزمون لب‌گزه، فاصله دندان‌های ثنایا، تیرومنتال و استرنومنتال تعیین گردید. پس از القای بیهوشی نیز نمای حنجره براساس تقسیم‌بندی کورمک تعیین گردید. درجه 3 و 4 معادل انتوباسیون دشوار در نظر گرفته شد. بهترین نقاط با بالاترین دقت توسط منحنی ROC برای هر یک از آزمون‌ها تعیین گردید. حساسیت و ویژگی آزمون‌ها در پیش‌گویی دشواری انتوباسیون محاسبه و مقایسه گردید.
یافته‌ها: در 19 بیمار (5%) لوله‌گذاری دشوار بود. کلاس 3 آزمون لب‌گزه، فاصله دندان‌های ثنایا کمتر از 5/4 سانتی‌متر، فاصله تیرومنتال کمتر از5/6 سانتی‌متر و فاصله استرنومنتال کمتر از 13 سانتی‌متر، لوله‌گذاری دشوار در نظر گرفته شد. اختلاف معنی‌داری بین دو جنس در لوله‌گذاری دشوار یافت نشد، اما تمامی آزمون‌های به کار گرفته شده بالا در مقادیر ذکر شده اختلاف معنی‌داری در دو گروه با نمای لارنگوسکوپی داشتند (Mc-Nemar، 005/0P<). میزان ویژگی و دقت آزمون لب‌گزه به میزان معنی‌داری از آزمون‌های تیرومنتال، استرنومنتال و فاصله بین دندان‌های ثنایا بیشتر است (به ترتیب ویژگی96/91 % در مقابل01/77%، 64/70% و 27/82% و دقت 05/91% در مقابل 58/76%، 32/71%، 84/81% و53/90%).
نتیجه‌گیری: آزمون لب‌گزه با داشتن بالاترین دقت و ویژگی نسبت به آزمون‌های فاصله استرنومنتال، تیرومنتال و فاصله بین دندان‌های ثنایا در ارزیابی راه هوایی مناسب‌تر است.


زاهد حسین خان، مهرداد بهزادی،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده

لرز پس از عمل عارضه شایعی پس از عمل محسوب می‌شود. هدف از انجام این مطالعه مقایسه اثر مرفین، پتیدین و فنتانیل در کنترل لرز پس از عمل می‌باشد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور آینده‌نگر، 72 نفر از بیماران بالغی که در سال 1383 در بیمارستان امام خمینی جهت اعمال جراحی تحت بی‌هوشی عمومی کاندید شده بودند، وارد شدند. همه بیماران به یک روش بیهوش شدند. پس از انتقال بیمار به ریکاوری ضمن ثبت اسکور لرز بیماران، به بیماران با اسکور لرز بیشتر یا مساوی یک به صورت تصادفی، یکی از داروهای مرفین (5/2 میلی‌گرم)، پتیدین (25 میلی‌گرم) و فنتانیل (25 میکروگرم) یا نرمال سالین که همگی حجم 10 میلی‌لیتر داشتند، آهسته در طی دو دقیقه به صورت وریدی تزریق گردید. اسکور لرز 10 دقیقه پس از تزریق داروها مجددا˝ اندازه‌گیری می‌شد.
یافته‌ها: پتیدین و فنتانیل در مهار لرز به طور معنی‌داری از نرمال سالین موفق‌تر بوده و در دو گروه نرمال‌سالین و مرفین اختلاف معنی‌داری دیده نشد. پتیدین از دو داروی دیگر موفق‌تر بود.
نتیجه‌گیری: پتیدین، لرز پس از عمل را به میزان معنی‌داری بیشتر از دو داروی دیگر مورد مطالعه کاهش می‌دهد. فنتانیل نیز شدت لرز را کاهش می دهد اما مرفین تاثیری در لرز پس از عمل ندارد و اثر آن با نرمال سالین مشابه است.


زاهد حسین خان، شهریار اربابی، علیرضا ابراهیم سلطانی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده

در این مقاله تاریخچه، ارزیابی راه‌هوایی پیش از بیهوشی و نحوه برخورد با بیماری که احتمال می‌رود اداره راه‌هوایی وی مشکل باشد و یا احتمال دشواری اداره راه‌هوایی در وی پیش‌بینی نشده است مورد مرور قرار می‌گیرد. اکثر مقالات اخیر در زمینه وسایل جدید برای اداره راه‌هوایی و کاربرد آنها در شرایط مختلف در این مقاله لحاظ شده‌اند. این مقاله علل راه‌هوایی مشکل را مورد بررسی قرار می‌دهد و برای برخورد با بیمارانی که به‌نظر می‌رسد راه‌هوایی مشکل دارند راه‌حل‌های مناسبی ارائه می‌دهد.


زاهد حسین خان، فلورا میرعظیمی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

شکست در انتوباسیون داخل تراشه یکی از مهمترین علل مرگ و میر در بیماران بیهوش محسوب می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر حرکت رو به جلوی فک تحتانی در پیش‌بینی لوله‌گذاری مشکل می‌باشد.

روش بررسی: در یک مطالعه آینده‌نگر، 300 بیمار (بیش از 16 سال سن) که کاندید جراحی انتخابی بودند، وارد شدند. میزان حرکت رو به جلوی فک تحتانی در هر یک از بیماران پیش از بیهوشی توسط یک متخصص بیهوشی اندازه‌گیری شد. بر اساس تعریف، این مقدار برابر است با اختلاف فاصله بین دندانهای پیشین فک پائین و بالا در حالت طبیعی و حداکثر پیش‌آمدگی فک تحتانی بر حسب میلی‌متر. در زمان انتوباسیون متخصص بیهوشی دیگری نمای لارنگوسکوپیک را بر اساس طبقه‌بندی Cormack و Lehane تعیین می‌نمود. بر اساس تعریف نمای لارنگو-سکوپیک III و IV به‌عنوان انتوباسیون دشوار در نظر گرفته شدند.

یافته‌ها: در 21 بیمار انتوباسیون دشوار بود. فقط در یک بیمار امکان انتوباسیون وجود نداشت و در بقیه با موفقیت انجام شد. میانگین میزان حرکت فک در گروه بیماران با انتوباسیون آسان به میزان معنی‌داری از بیماران با انتوباسیون دشوار بیشتر بود. (به‌ترتیب 95/1 ± 42/6 میلی‌متر در برابر 26/1 ± 58/3 میلی‌متر، (001/0 P<) بکارگیری رقم پنج میلی‌متر و کمتر برای پیش‌بینی انتوباسیون دشوار با حساسیت 86/92% و ویژگی 43/70% همراه بود.

نتیجه‌گیری: میانگین میزان حرکت فک تحتانی در بیماران با انتوباسیون آسان از بیماران با انتوباسیون دشوار بیشتر است. لذا این حرکت می‌تواند در انجام لارنگوسکوپی و انتوباسیون بسیار مهم باشد.


زاهد حسین خان، زهرا آذربخت،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده

سیستم طبقه‌بندی چهار قسمتی Cormack و Lehane که در سال 1984، جهت توصیف منظره حین لارنگوسکوپی مستقیم ارائه شد، در مطالعات بالینی و همچنین کمک به متخصصین بیهوشی در اداره بیماران با راه‌هوایی دشوار، کاربرد وسیعی دارد. گرید III و IV در بالین نسبتا˝ نادر هستند. به‌دلیل مواجهه با انتوباسیون دشوار در برخی موارد گرید II، نیاز به سیستم گریدینگ دقیق‌تری احساس شد. استفاده از سیستم تعدیل‌یافته Cormack و Lehane در طبقه‌بندی نمای حنجره در حین لارنگوسکوپی مستقیم در کشورهای غربی مورد ارزیابی گرفته است. هدف از انجام این مطالعه بررسی این سیستم در بیماران ایرانی است.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، سیستم تعدیل‌یافته ارزیابی Cormack و Lehane برای گریدینگ نمای حنجره در 300 بیمار با وضعیت فیزیکی Ι و ΙΙ که نیاز به لوله‌گذاری داخل تراشه داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. در این سیستم تعدیل‌یافته گرید ΙΙ (فقط قسمتی از گلوت مشخص است) به دو گرید IIa (قسمتی از طنابهای صوتی مشخص است) و IIb (فقط آریتنوئیدها یا منشاء خیلی خلفی طنابهای صوتی مشخص است) تقسیم شد. انتوباسیون دشوار به‌صورت نیاز به انجام بیش از یک‌بار لارنگوسکوپی و یا استفاده از ابزارهای تخصصی تعریف شد.

یافته‌ها: 68 بیمار (7/22%) گرید IIa و 32 بیمار (7/7%) گرید IIb بودند. فراوانی انتوباسیون دشوار در بیماران با گرید IIb به‌میزان معنی‌داری از بیماران با گرید IIa بیشتر بود. (به‌ترتیب 8/47% در برابر 9/2%، Fisher's exact test, (001/0p=).

نتیجه‌گیری: سیستم تعدیل‌یافته گریدینگ اطلاعات بیشتری نسبت به سیستم اصلی Cormack و Lehane در اختیار قرار می‌دهد.


محمد تقی بیک محمدی، زاهد حسین خان، علی‌رضا ماهوری،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

با توجه به اثرات مثبت کتامین بر روی فشار خون و ضربان قلب، انفوزیون مقدار کم کتامین با تعدیل اثرات ناخواسته همودینامیک رمی‌فنتانیل، می‌تواند همودینامیک بهتری را فراهم کند.

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی، 54 بیمار 50-20 ساله، با حالت فیزیکی ASA Ι، در دو گروه (27 نفره) کتامین- رمی‌فنتانیل (K-R) و دارو نما- رمی‌فنتانیل (P-R) مطالعه شدند. رمی‌فنتانیل با دوز 5/0 (میکروگرم/ کیلوگرم/ دقیقه) القاء بیهوشی با تیوپنتال سدیم دو (میلی‌گرم/ کیلوگرم) و آتراکوریوم 5/0 (میلی‌گرم/ کیلوگرم) داده شد. نگهداری بیهوشی با هالوتان و نایتروس اکساید/ اکسیژن تامین و رمی‌فنتانیل در هر دو گروه با دوز 5/0 (میکروگرم/ کیلوگرم/ دقیقه) ادامه یافته، در گروه K-R، کتامین با دوز ده (میکروگرم/ کیلوگرم/ دقیقه) و در گروه P-R نرمال سالین با دوز یکسان کتامین آغاز شد. ضربان قلب، فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و متوسط شریانی در دقایق 1، 3، 5، 10، 15، 20، 25 و 30 مقایسه شد.

یافته‌ها: خصوصیات پایه بیماران شامل میانگین سنی، جنس، وزن، فشار خون سیستولیک، دیاستولیک، متوسط شریانی و ضربان قلب در دو گروه اختلاف معنی‌داری نداشت (2/0p>). تغییرات فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و متوسط شریانی در گروه P-R به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه K-R بود (006/0p<). تغییرات ضربان قلب در دو گروه یکسان (6/0p=) و افت شدید فشارخون در گروه K-R کمتر از گروه P-R بود (11% در مقابل 89%) (000/0p=).

نتیجه‌گیری: انفوزیون مقدار کم کتامین افت فشارخون رمی‌فنتانیل را تعدیل و ثبات همودینامیک را در بیهوشی فراهم می‌کند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb