جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای زایری

لشکری، کریمی افشار، جزایری،
دوره 27، شماره 8 - ( 1-1349 )
چکیده

شرح حال بیماری داده می شود که بعلت اشک ریزش مراجعه می کند و در رایوگرافی ساده که برحسب اتفاق از بیمار انجام می گیرد علت اساسی وجود جسم خارجی (سند شکسته) در داخل کیسه اشک تشخیص داده می شود. این موضوع این نکته را روشن می کند که انجام کامل امتحانات لازم قبل از اقدام به درمان تا چه اندازه به تشخیص کمک میکند.


حمیدرضا صادق پور، ابوالقاسم جزایری، حمیده نیک بین، محمدرضا اشراقیان،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده

یک بررسی توصیفی-تحلیلی مقطعی در سال 1375 بر روی 350 دانش آموز دختر 14-11 ساله در مرکز شهر تهران (منطقه 11 آموزش و پرورش) با استفاده از تکنیک مصاحبه و مشاهده مشارکتی با هدف تعیین وزن، قد، نمایه توده بدن و میزان دریافت انرژی و مواد مغذی انجام شد. اندازه گیریهای تن سنجی (قد و وزن) و تکمیل سه پرسشنامه 24 ساعت یاد آمد، بسامد مصرف خوراک و اطلاعات عمومی در مورد کلیه افراد نمونه انجام گرفت. یافته های تن سنجی در مقایسه با استاندارد مرکز ملی آمارهای بهداشتی امریکا (National center for health statistics=NCHS) و براساس نماگر وزن برای سن و امتیاز Z، بیانگر 20% سو تغذیه خفیف زمان حال و گذشته می باشد. براساس نماگر قد برای سن، 16/6% دختران به سو تغذیه خفیف زمان گذشته مبتلا هستند؛ 12/5% دختران براساس نماگر نمایه توده بدن (Body mass index=BMI) به سو تغذیه شدید زمان حال مبتلا بوده و 13/7% آنان اضافه وزن دارند. مقایسه منحنی صدکهای وزن، قد و نمایه توده بدن با منحنی های استاندارد نشان می دهد که منحنی قد با استاندارد همخوانی دارد، اما در مورد وزن چنین نیست. منحنی صدک BMI نمونه نیز با استاندارد تفاوت زیادی دارد. علاوه بر این، از نظر میزان دریافت روزانه، 53/7% دختران نوجوان با کمبود شدید دریافت انرژی (کمتر از 80% نیاز)، 86% با کمبود ویتامین A (کمتر از 75% مقدار توصیه شده RDA) و 49/7% با کمبود ریبوفلاوین، 59% با کمبود B12 و 67/7% با کمبود فولاسین، 76/5% با کمبود کلسیم و 88% با کمبود آهن مواجه هستند. در این مطالعه بین میزان انرژی دریافتی با قد، ویتامین A دریافتی با وزن، روی دریافتی با قد و کربوهیدرات دریافتی با قد، همبستگی خطی مثبت بدست آمد.


سیدمجتبی علوی نائینی، سیدابوالقاسم جزایری، ناهید مقدم بنائم، غلامعلی افروز، بهبودی،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

تاثیر مصرف میان وعده غذایی در مدرسه بر توانایی یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در منطقه 18 آموزش و پرورش مورد آزمایش قرار گرفت. در این رابطه تاثیر پایه تحصیلی، وضع تغذیه، عادات مصرف صبحانه و عادت مصرف میان وعده در مدرسه نیز بررسی شد. بدین منظور بعد از امتحانات ثلث اول سال تحصیلی 76-1375، 236 نفر از دانش آموزان پسر در 4 دبستان بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی (119 نفر) و گروه شاهد (117 نفر) انتخاب شدند. بعد از انجام آزمون های روانشناختی به گروه آزمایشی یک میان وعده کم کالری از نوع غذاهای مخصوص برنامه تغذیه رایگان مدارس داده شد و گروه شاهد، برنامه معمولی خود را ادامه داد. بعد از 4 ماه مجددا آزمون های شناختی و امتحانات ثلث سوم برای هر دو گروه در شرایط یکسان و همزمان انجام شد. وضع تغذیه به روش تن سنجی، عادت خوردن صبحانه و میان وعده در مدرسه با بررسی عادات غذایی بوسیله پرسشنامه و مصاحبه، عملکردهای شناختی با سه آزمون ویژه عملکرد ذهنی و عملکرد تحصیلی نیز بوسیله امتحانات ثلث ارزیابی شدند. اطلاعات حاصل از اجرای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که میان وعده غذایی در مدرسه تاثیر مثبتی بر نمرات آزمون های شناختی داشت که در مورد حافظه کوتاه مدت، معنی دار بود (P<0.03). هرچند میانگین نمرات دروس اصلی و معدل دروس بعد از مداخله، در دانش آموزان گروه شاهد بالاتر از گروه آزمایشی بود، اما تفاوت معنی دار نبود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خوردن میان وعده در مدرسه چنانچه در طول سال تحصیلی و با مقدار انرژی بیشتر ادامه داشته باشد، احتمال پیشرفت تحصیلی و بهبود عملکردهای شناختی را افزایش خواهد داد.


حسن رادمهر، زینت حتمی، سیدعلی جزایری طهرانی، آیت اله بیاتیان،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: بیماریهای ایسکمیک قلب شایع ترین علت مرگ در کشورهای توسعه یافته می باشند. یکی از روشهای درمانی این بیماریها عمل بای پس شریان کرونر قلب (Coronary Artery Bypass Graft (CABG است. با توجه به روند صنعتی شدن کشور و افزایش شیوع بیماریهای شرایین کرونر این مطالعه بنا به ضرورت صورت پذیرفت.

مواد و روشها: در این مطالعه سه ساله از مهرماه 1375 الی مهرماه 1378 عوامل خطر عمل CABG در بیمارستان امام خمینی و میزان تاثیر آنها در مرگ و میر این بیماران مطالعه شد. طی مطالعه، 20 عامل خطر شامل سن، جنس، مصرف سیگار، سابقه خانوادگی بیماریهای قلبی، دیابت، چاقی مفرط، هیپرکلسترولمی، فشارخون بالا، تپش قلب، نارسایی کلیه، بیماری انسدادی مزمن ریه، سابقه انفارکتوس قلبی، نارسایی احتقانی قلب، سابقه PTCA، سابقه CPR) Cardio Pulmonary Resuscitation) و سابقه اندآرتکتومی بررسی شدند، این مطالعه بصورت مقطعی انجام گردید.

یافته ها: تعداد 635 بیمار، 467 مرد (73/5 درصد) و 168 زن (26/5 درصد) تحت بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی 58/5 سال با انحراف معیار 9/56 سال بود. از میان عوامل بررسی شده فاکتورهای سیگار CHF) Coronary Heart Failure)، اندارکتومی، سابقه CPR، سابقه استفاده از Pace maker، تپش قلب، در مرگ و میر بیماران موثر بود. با توجه به آنالیز آماری انجام شده مشخص گردید سیگار کشیدن در جنس مرد بطور معنی داری به عنوان عامل خطر می باشد (P=0.04)، همچنین CHF در زنان (P=0.03)، اندارترکتومی در هر دو جنس (P=0.003) و به تفکیک در مردان (P=0.004) و Pace maker در هر دو جنس (P=0.00006) و به تفکیک در زنان (P=0.05) و مردان (P<0.0001)، تپش قلب در هر دو جنس (P=0.0001) و زنان (P=0.002) و CPR در هر دو جنس و مردان (P<0.001) و زنان (P<0.001) در مرگ و میر بعد از CABG موثر بودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: CHF، آندارترکتومی ساقه CRP، استفاده از Pace maker، تپش قلب و سیگار از عوامل موثر در مرگ و میر بعد از CABG شناخته شدند.


محبوبه تسلیمی‌طالقانی، سیدابوالقاسم جزایری، سیدعلی کشاورز، هاله صدرزاده یگانه، عباس رحیمی،
دوره 63، شماره 1 - ( 2-1384 )
چکیده

مقدمه: دوران نوجوانی از بحرانی ترین دورانهای زندگی محسوب می‌گردد. نتایج مطالعات مختلف بیانگر پایین بودن سطح آگاهی و نگرش تغذیه ای نوجوانان بویژه دختران می‌باشد. لذا در سالهای اخیر آموزش تغذیه به عنوان امری ضروری مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین برخی از عوامل اقتصادی- اجتماعی با اثر بخشی آموزش پرداخته اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر وضعیت تحصیلات والدین، شغل والدین، بعد خانوار، نوع مالکیت مسکن، نحوه نظارت درسی، تصور ذهنی از بدن، میزان پول توجیبی ماهانه و معدل نمرات درسی بر اثربخشی آموزش تغذیه در ارتقاء سطح آگاهی و نگرش تغذیه ای دانش آموزان دختر سال اول راهنمایی تهران صورت گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه 300 نفر دانش آموز به شکل سه گروه 100 نفری ( آموزش از راه جزوه ، آموزش از راه بحث گروهی و کنترل) از 11 مدرسه به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. با استفاده از آزمون اولیه و ثانویه، قبل وچهار هفته بعد از اجرای آموزش که از طریق تکمیل سه پرسشنامه عمومی، آگاهی و نگرش صورت گرفت، اطلاعات جمع‌آوری گردید. آموزش به صورت ارائه جزوه و جلسات بحث گروهی طی 4 جلسه یک و نیم ساعته در دو گروه اجرا و به گروه کنترل آموزشی داده نشد.
یافته ها: بررسی نتایج نشان داد تحصیلات مادر به طور مستقل از نوع آموزش با افزایش نمرات آگاهی ارتباط مثبت داشته است (007/0= p). دو متغیر سطح تحصیلات مادر و معدل نمرات درسی به دلیل ارتباط با سطح نگرش تغذیه ای از میزان تاثیر آموزش بر تغییر سطح نمرات نگرش کاسته اند(139/0= p و 29/0= p) و تاثیر آموزش بر ایجاد افزایش در نمرات آگاهی مستقل از متغیر پول توجیبی ماهانه نبوده است(035/0= p). بجز موارد مذکور، سایرمتغیرها نه بطور مستقل و نه از طریق تاثیر متقابل با نوع آموزش، هیچگونه رابطه معنی داری با تغییر نمرات آگاهی و نگرش نداشتند.
نتیجه گیری و توصیه ها: بطور کلی مشخص گردید به استثنای متغیر پول توجیبی، تاثیرنوع آموزش بر سطح آگاهی و نگرش مستقل از متغیرهای مورد مطالعه بوده است و از بین کلیه متغیرهای مستقل تنها تحصیلات مادر به طور مستقل از نوع آموزش با نمرات آگاهی ارتباط داشته است.


نفیسه ظفرقندی، آمنه شیرین ظفرقندی، شهرزاد هداوند، فرید زایری، لیلا حمزه‏ لو،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

بررسی عوامل خطر مرتبط با پارگی درجه چهارم در زایمان واژینال
روش بررسی: در این مطالعه مورد شاهدی 131802 پرونده بیماران زایمان واژینال در طول 14 سال (1383-1369) در دو مرکز مورد بررسی قرار گرفت. پارگی درجه چهارم 93 مورد در بیمارستان و هفت مورد متعاقب زایمان در خانه اتفاق افتاده بود. گروه کنترل 200 زایمان واژینال بدون پارگی درجه سوم یا چهارم بودند و به صورت تصادفی انتخاب شدند تأثیر سن مادر، ملیت، پاریتی، سن حاملگی، ساعت زایمان وعوامل دیگر بر روی پارگی درجه چهارم مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته‌ها: از بین 131802 زایمان واژینال 93 مورد (070/0%) پارگی درجه چهارم ثبت شده به دست آمد
نتیجه‌گیری: این مطالعه فاکتورهای متعددی را که با افزایش ریسک پارگی درجه چهارم همراه بودند شناسایی نموده است. اپی‏زیوتومی میدلاین ،اول زا بودن، ماکروزومی جنین و وضعیت اکسی‌پوت پوستریور عضو نمایش از عوامل خطر قابل توجه در پارگی درجه چهارم هستند و نیازمند توجه بیشتر عامل گیرنده زایمان می‏باشند.


نفیسه ظفرقندی، فرحناز ترکستانی، شهرزاد هداوند، فرید زایری، هدیه جلیلی‎نژاد،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده

هیسترکتومی یک عمل جراحی رایج برای برطرف کردن مشکلات خوش‏خیم ژنیکولوژی می‏باشند. هر ساله بیش از نیم‌میلیون زن آمریکایی تحت عمل هیسترکتومی قرار می‏گیرند. در این مطالعه به‌دنبال تأثیر هیسترکتومی بر عملکرد جنسی زنان می‏باشیم.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی - تحلیلی، بر روی 100 نفر از زنانی انجام شد که حداقل دو سال از عمل جراحی آنها گذشته و معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. در ابتدا فرم‏های اطلاعاتی طی مصاحبه با افراد تکمیل شدند، سپس معاینه صورت گرفت و اطلاعات بیشتر از طریق پرونده بیماران به‌دست آمد.
یافته‌ها: در این بررسی، بیشترین علت عمل، فیبروم و شایع‏ترین نوع عمل، توتال ابدومینال هیسترکتومی بود، و اکثراً بدون برداشتن تخمدان انجام شده بود. در 20 درصد افراد مورد مطالعه در مرحله قبل از عمل، میل جنسی وجود نداشت و یا ضعیف بود اما در 80 درصد آنها، میل جنسی متوسط یا قوی بود. پس از جراحی، این میزان در دو گروه به‌ترتیب به 41% و 59% تغییر یافت لذا بعد از عمل میل جنسی با 001/0=P، دفعات نزدیکی با 001/0P= و رضایت جنسی با 013/0=P به‌طور معنی‏داری کاهش یافتند. با افزایش سن میل جنسی به‌صورت معنی‏داری کاهش یافت (01/0=P). بین برداشتن تخمدان‏ها و میل جنسی رابطه‏ای وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: عملکرد جنسی بعد از هیسترکتومی کاهش قابل توجهی پیدا می‏کند، که این کاهش به نوع عمل و برداشتن تخمدان‏ها بستگی ندارد.


زهرا کرم سلطانی، احمد رضا درستی، محمد رضا اشراقیان، فریدون سیاسی، ابوالقاسم جزایری،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

امنیت غذایی به مفهوم دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی به‌منظور زندگی سالم و فعال است، همچنین فراهم بودن غذای سالم و کافی از نظر تغذیه‌ای و کسب اطمینان از توانایی افراد در بدست آوردن غذای مورد قبول از طرق مورد پذیرش جامعه را شامل می‌شود. این مطالعه به‌منظور تعیین شیوع چاقی، امنیت غذایی در کودکان دبستانی و برخی عوامل غذایی (انرژی و درشت مغذی‌ها) مرتبط با آنها در شهر یزد انجام گردید.

روش بررسی: طی نمونه‌گیری خوشه‌ای دو مرحله‌ای در سال تحصیلی 84-1383، تعداد 3245 دانش‌آموز 11-6 ساله جهت تعیین شیوع چاقی بررسی شدند. تعداد 187 دانش آموز 9 تا 11 ساله دارای BMI بزرگتر یا مساوی صدک 95 مرجع ایرانی حسینی و همکاران، به‌عنوان افراد چاق (مورد) و همین تعداد افراد هم‌سن و هم‌جنس غیر چاق BMI (کوچکتر از صدک 85 همان مرجع) به‌عنوان گروه شاهد محسوب شدند. پرسشنامه امنیت غذایی خانواده (USDA) و پرسشنامه 24 ساعت یادآمد خورال برای تعیین وضعیت ناامنی غذایی میزان دریافت انرژی و درشت مغذی‌ها بکار رفت.

یافته‌ها: شیوع چاقی در بین کل دانش‌آموزان 3/13% و شیوع ناامنی غذایی در بین دانش‌آموزان گروه مورد 5/30% بود. میانگین انرژی و کربوهیدرات دریافتی بر حسب RDA، درصد انرژی دریافتی از پروتئین و کربوهیدرات و میزان انرژی و درشت مغذی‌های دریافتی به ازاء کیلوگرم وزن بدن در بین دو گروه اختلاف آماری معنی‌داری داشت (05/0p<). با کنترل چربی، بین امنیت غذایی و چاقی ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده گردید. (027/0p=).

نتیجه‌گیری: دریافت بالای انرژی، پروتئین و کربوهیدرات از عوامل غذایی مرتبط با چاقی در بین دانش‌آموزان دبستانی شهر یزد بود. همچنین تغییر در میزان دریافت چربی نیز، یک عامل مرتبط با ناامنی غذایی بود.


هادی کریم‌زاده بیدهندی، سعید رضا پاکزاد، محمود محمودی، سهیلا اژدری، مهدی نوروزی، مینو اکبری، مریم دارم، سید محمد جزایری،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: طبق توصیه WHO، واکسیناسیون هپاتیت B از سال 1991 در برنامه کاری ایمن‌سازی روتین قرار گرفته است. از آنجایی‌که در تعداد معدودی از موارد عدم پاسخ به واکسن مشاهده شده که می‌تواند به علت‌های مختلف از جمله: موتاسیون ویروسی، اشکال در سیستم ایمنی فرد، کاهش کارایی واکسن و غیره باشد. لذا کیفیت واکسن هپاتیت B بایستی با روش مناسبی ارزیابی شود.

روش بررسی: در روش In vitro با استفاده از روش الایزا بر روی رقت‌های واکسن استاندارد و واکسن مورد آزمایش، مقدار آنتی‌ژن موجود در واکسن مورد ارزیابی قرار گرفت. در روش In vivo دوزهای مختلفی از واکسن استاندارد و تست به موش‌های Balb/c تلقیح گردید. همچنین ماتریکس واکسن به یک گروه موش به‌عنوان گروه کنترل تزریق شد. پس از چهار هفته، سرم موش‌ها توسط روش الایزا از جهت حضور آنتی‌بادی علیه هپاتیت B مورد آزمایش قرار گرفت. سپس نتایج توسط روش Probit آنالیز گردید.

 یافته‌ها: با ارزیابی سری ساخت‌های مختلف واکسن هپاتیت B هر دو روش In vitro و In vivo در آزمایشگاه ملی کنترل راه‌اندازی شد و مشاهده گردید که هر دو روش نتایج قابل مقایسه‌ای را نشان می‌دهند. لذا می‌توان جهت کنترل کیفی واکسن از تست In vitro به‌طور روتین استفاده نمود.

نتیجه‌گیری: روش In vitro را می‌توان جایگزین روش پرهزینه و وقت‌گیر In vivo نمود. همچنین از آنجایی‌که در روش In vitro از حیوان آزمایشگاهی استفاده نمی‌شود، این روش با مفهوم 3R و تمایل استفاده از روش‌های بدون حیوان مطابقت می‌کند.


شکوفه رادفر، سیده طاهره جزایری، حمید حقانی، مهدی حبیبی، سمیه السادات انوری،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف : اختلال استرس بعد از حادثه ( PTSD ) یک اختلال اضطرابی است که با ایجاد علایم بعد از مواجهه با حوادث تروماتیک زندگی رخ می‌دهد. شیوع آن در تمام جنبه‌های زندگی یک فرد در امریکا 8% برآورد شده است. مشکلات شناختی همراه با PTSD شامل ضعف تمرکز و اختلال حافظه می‌باشد. با توجه به نقش مهم حافظه در سطح عملکرد این مطالعه قصد دارد تا وضعیت حافظه را بررسی نماید. روش بررسی: در مجموع 100 بیمار مرد در دو گروه جانبازان مبتلا به PTSD توام با افسردگی (50 n= ) و بیماران افسرده غیر جانباز (50 n= ) بر اساس ملاک‌های DSM-IV بررسی شدند. این بیماران از لحاظ شدت افسردگی، جنس، سن، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل با یک‌دیگر همسان شدند. پرسش‌نامه‌های دموگرافیک، می‌سی‌سی‌پی، چک لیست اختلال استرس بعد از حادثه (PCL) ، افسردگی بک و حافظه وکسلر توسط یک روانشناس تکمیل شد. یافته‌ها: بین شدت علایم PTSD ، مدت ابتلا به آن و تاثیرشان بر حافظه ارتباط معنی‌داری وجود نداشت (05/0 P> ). فقط بین اطلاعات شخصی و عمومی با تجربه مجدد خاطرات همبستگی منفی وجود داشت (05/0 P< ). هر چه سن بالاتر از 45 سال، سطح تحصیلات پایین‌تر از دیپلم، افسردگی شدیدتر و مدت زمان حضور در جبهه بیش‌تر باشد تاثیر آن بر اختلالات حافظه نیز بیش‌تر خواهد بود. نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این تحقیق نشان داد گرچه هر دو اختلال استرس بعد از حادثه و افسردگی بر حافظه موثر هستند، وضعیت حافظه در بیماران مبتلا به PTSD توام با افسردگی و بیماران افسرده مزمن تفاوتی ندارد.


سارا جام برسنگ، علیرضا اکبرزاده باغبان، سید سعید هاشمی نظری، فرید زایری، علی نیک فرجام،
دوره 73، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پس از عفونت اولیه HIV با پیشرفت بیماری تعداد سلول‌های CD4 کاهش می‌یابد. سطح این سلول‌ها شاخص مناسبی جهت ارزیابی وضعیت ایمنی بدن در مبتلایان به ویروس HIV است. هدف از پژوهش کنونی بررسی روند تغییرات سلول‌های CD4 در افراد HIV مثبت تحت درمان با داروهای ضدرتروویروسی به‌وسیله مدل چند‌وضعیتی مارکوف بود.

روش بررسی: پژوهش کوهورت حاضر شامل 122 فرد HIV مثبت مراجعه‌کننده به مرکز ایدز ایران واقع در بیمارستان امام‌خمینی (ره) شهر تهران بود. این افراد از فروردین 1374 تا دی 1389 به این مرکز وارد و با داروهای ضدرتروویروسی تحت درمان قرار گرفته و تا زمان فوت یا تا پایان مطالعه آبان 1393 پی‌گیری شدند. مبتلایان بالای 18 سالی که حداقل سه بار تحت آزمایشات مربوطه قرار گرفتند به مطالعه وارد شدند. داده‌های ثبت‌شده جهت برآورد زمان ماندگاری در وضعیت‌های بیماری که بر اساس سطح سلول‌های CD4 تعریف شد، به‌وسیله مدل چندوضعیتی مارکوف استفاده شد.

یافته‌ها: نمونه شامل (18%) 22 زن با میانگین سن 32/43 (انحراف‌معیار 33/8) و (82%) 100 مرد با میانگین سنی 28/45 (انحراف‌معیار 34/8) سال بود. سن افراد به دو گروه 40 سال و کمتر، (1/54%) 66 نفر و بیشتر از آن، (9/45%) 56 نفر، تقسیم شد. احتمال‌های انتقال بین وضعیت‌ها برای مدت زمان یک‌ساله و شش‌ساله برآورد شد، اگر فردی در وضعیت یک CD4 باشد با احتمال 51% یک‌سال بعد در همان وضعیت خواهد بود. این احتمال پس از شش سال 33% خواهد بود. در طول مطالعه 29 نفر فوت شدند. میانگین زمان اقامت افراد در وضعیت چهار، 21 ماه برآورد شد. نسبت بخت انتقال از وضعیت سه به وضعیت چهار در مردان 4/4 زنان برآورد شد.

نتیجه‌گیری: استفاده از درمان‌های ضدرتروویرسی در افراد با عفونت HIV سبب کاهش بار ویروسی و افزایش عمر افراد می‌شود. پژوهش کنونی این روند را با برآورد میانگین زمان‌های ماندگاری تا انتقال به وضعیت‌های وخیم‌تر نشان داد.


فاطمه مصائبی، فرید زایری، ملیحه نصیری، مهدی عزیزمحمد لوها،
دوره 76، شماره 11 - ( بهمن 1397 )
چکیده

با پیشرفت علوم پزشکی استفاده از تست‌های تشخیصی به‌منظور تمایز افراد بیمار از سالم گسترش فراوانی پیدا کرده است. بنابراین بررسی دقت تست‌های تشخیصی تحت ارزیابی به‌منظور تعیین توانایی آن‌ها در جداسازی افراد بیمار از سالم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. دقت یک تست را میزان تطابق نتایج آن تست با نتایج استاندارد طلایی تعیین می‌کند و این میزان براساس معیارهای حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی و مساحت زیرمنحنی مشخصه‌ی عملکرد بیان می‌شود. استاندارد طلایی یک روش دقیق و بدون خطا برای تشخیص است که در برخی از بیماری‌ها به دلایلی مانند هزینه‌بر بودن وجود ندارد. در این وضعیت، استاندارد مرجع به‌عنوان بهترین روش جایگزین قابل دسترس برای تشخیص بیماری، مورد استفاده‌ی پزشکان قرار می‌گیرد. نتایج روش استاندارد مرجع لزوما بدون خطا نیست و گاهی نیز به‌دلیل داشتن حالت تهاجمی نمی‌توان آن‌را روی همه‌ی افراد مورد مطالعه اجرا کرد، همه‌ی این موارد به شرایطی اشاره می‌کند که در آن استاندارد طلایی موجود نیست. استفاده از استاندارد مرجع دارای خطا منجر به تفکیک درست افراد بیمار از سالم نمی‌شود و نمی‌تواند یک معیار مقایسه برای بررسی دقت تست‌های تشخیصی باشد. ازجمله روش‌هایی که در شرایط فاقد استاندارد طلایی به‌کار گرفته ‌می‌شود، روش جانهی، روش تصحیح استاندارد مرجع ناقص و روش ساخت استاندارد مرجع است. هر کدام از این روش‌ها با توجه به ویژگی، مزیت و محدودیت‌هایی که دارند برای ارزیابی و تعیین دقت تشخیصی تست‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. در مقاله کنونی به مرور و مقایسه‌ی این روش‌ها و نقاط ضعف و قوت آن‌ها پرداخته شد

مهسا نظری، فرید زایری، سید سعید هاشمی نظری، سارا جام برسنگ، علی نیک‌فرجام، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مدل‌های مارکوف چندوضعیتی جهت بررسی پیشروی بیماری ایدز با تقسیم‌بندی مارکر آزمایشگاهی سلول CD۴ کاربرد گسترده‌ای دارند. این مدل‌‌ها با تعداد وضعیت‌های مختلف، نتایج متفاوتی از اثر متغیر کمکی و پیشگویی روند بیماری ایدز دارند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه‌ی مدل چهار و پنج وضعیتی با مدل سه وضعیتی جهت انتخاب مدل با توان پیشگویی بهتر وقوع ایدز و مرگ در افراد آلوده به ویروس سندرم نقص ایمنی انسانی بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه‌ی هم‌گروهی است که بر روی ۳۰۵ فرد آلوده به ویروس سندرم نقص ایمنی انسانی که از فروردین ۱۳۷۴ تا دی ماه ۱۳۸۹ به مرکز تحقیقات ایدز ایران در تهران مراجعه کرده‌اند و تا سال ۱۳۹۳ مورد پیگیری قرار گرفته‌اند، انجام شده است. سه مدل مارکوف همگن‌زمان سه، چهار و پنج وضعیتی به داده‌ها برازش داده شد. مقایسه‌ی مدل‌ها با استفاده از معیار اصلاح‌ شده‌ی آکاییکه‌ی DRAIC و معیار اعتبارسنجی متقابل براساس درست‌نمایی DRLCV به همراه فاصله ردیابی ۹۵% آن‌ها انجام شد. برای برازش مدل‌ها از نرم‌افزار R استفاده شد.
یافته‌ها: توان پیشگویی مدل چهار وضعیتی از مدل پنج وضعیتی بیشتر است. در مدل چهار وضعیتی نسبت مخاطره‌ی پیشروی به مرگ برای افرادی که درمان ضد‌رتروویروس ‌خیلی‌فعال دریافت کرده‌اند ۰/۶۴ کمتر از دسته‌ای بود که درمان را دریافت نکرده بودند. همچنین نسبت مخاطره‌ی پیشروی بیماری در مردان به زنان ۲۰۳۳ برابر بود. همچنین نسبت مخاطره‌ی پیشروی به مرگ در مردان به زنان ۴/۹ برابر بوده است.
نتیجه‌گیری: معیار‌های DRAIC و DRLCV نشان دادند که مدل چهاروضعیتی توان پیشگویی بهتری از روند پیشروی بیماری در مقایسه با مدل پنج وضعیتی دارد.

الهام رجائی، امین حسام، کریم مولا، زینب دریس زایری،
دوره 77، شماره 9 - ( آذر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اسکلروز سیستمیک یک بیماری خودایمنی بافت همبند است که باعث درگیری عروق کوچک و رسوب کلاژن در پوست و احشای داخلی بدن می‌شود. بیماران براساس نوع درگیری پوستی به دو گروه محدود و منتشر تقسیم می‌شوند. براساس مطالعات، شیوع بیماری اسکلروز سیستمیک ۱۵ مورد در صدهزار نفر برآورد شده است که از این میزان، زنان با نسبت سه برابر بیشتر از مردان، عمده‌ی بیماران را تشکیل می‌دهند. هدف این مطالعه بررسی علایم بالینی و آزمایشگاهی این بیماری می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه که به‌صورت توصیفی-مقطعی در سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۴ بر روی ۲۰۰ بیمار مبتلا به اسکلرودرمی مراجعه‌کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان گلستان اهواز صورت گرفت، علایم بالینی و آزمایشگاهی بیماران از طریق پرونده بیماران گردآوری شد.
یافته‌ها: از مجموع ۲۰۰ بیمار مبتلا به اسکلرودرمی، ۹۱/۵% زن و ۸/۵% مرد بودند. میانگین سنی مبتلایان ۴۴ سال بود. شایع‌ترین نژاد با شیوع ۷۸/۵%، نژاد لر بوده است. ۶۸% بیماران مبتلا به نوع منتشر اسکلرودرمی و موارد محدود اسکلرودرمی ۳۲% بود. پدیده رینود در ۱۰۰% بیماران و اسکلروداکتیلی در ۵/۸۸% مبتلایان وجود داشت. ۵۴/۵٪ بیماران دچار عوارض ریوی و فیبروز بینابینی ریه بودند. موارد مثبت ویژگی‌های آزمایشگاهی به‌صورت آنتی‌بادی‌های ضد هسته‌ای (ANA) %۹۳، آنتی توپوایزومراز (Anti-Scl-۷۰) ۷۷/۵٪ و آنتی‌بادی آنتی‌سانترومر (ACA) ۷۰% برآورد گردید.
نتیجه‌گیری: بیماران اسکلرودرمی در استان خوزستان بیشتر زنان میان‌سال و از نژاد لر بودند که در دو‌سوم موارد مبتلا به نوع منتشر این بیماری بودند.

علی شیدایی، علیرضا ابدی، فاطمه ناهیدی، فرزانه امینی، فرید زایری، نفیسه گازرانی،
دوره 79، شماره 1 - ( فروردین 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: در مطالعات آماری، به‌منظور بررسی ارتباط بین متغیرها از مدل‌های آماری استفاده می‌شود. با توجه به تنوع مدل‌های آماری پیدا کردن مناسب‌ترین مدل کار پیچیده‌ای است. این مطالعه با هدف مقایسه مدل‌های مختلف در بررسی درمان کولیک شیرخواران و تاثیر بد مشخص‌ سازی انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده در درمانگاه اطفال بیمارستان امیرکبیر اراک، بر روی 100 شیرخوار مبتلا به کولیک به‌صـورت تصادفی و در دو گروه مداخله و کنترل انجام شد. جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها در سال 1395 انجام شد. پس از آموزش ماساژ به مادران گروه مداخله، از آن‌ها خواسته شد روزی سه بار در طول هفته ماساژ را بر روی شیرخواران انجام دهند و در گروه کنترل با تکان‌ دادن شیرخوار، علایم کولیک را برطرف کنند. در هر گروه، والدین روزانه تعداد و شدت گریه کودکان را در چک‌لیست مربوطه ثبت نمودند. در نهایت، با به‌کارگیری مدل‌های مختلف و نرم‌افزارهای R، SAS و معیارهای نیکویی‌برازش بهترین مدل معرفی شد.
یافته‌ها: در گروه ماساژ میانگین شدت گریه شیرخواران مبتلا به کولیک از 01/5 در روز نخست به 47/2 واحد در روز هفتم کاهش پیدا کرد. از روز چهارم به بعد شیرخواران گروه ماساژ میانگین مدت‌زمان خواب بالاتری را دارا بودند. همچنین شدت گریه در شیرخواران گروه ماساژ به‌طور معناداری بیشتر از گروه تکان به‌دست آمد. در خصوص برازش مدل‌های حاشیه‌ای، ساختار همبستگی خودبازگشتی مرتبه اول بهترین برازش و برای برخی از متغیرها مدل اثرات تصادفی با توزیع گاما برای مولفه تصادفی برازش بهتری داشته است.
نتیجه‌گیری: ماساژ می‌تواند باعث کاهش کولیک شیرخواران گردد. ازنظر آماری نیز در صورت بدمشخص‌سازی مدل غیرخطی، واریانس برآوردها بیش از مقدار برآورد شده تحت تاثیر بدمشخص‌سازی ساختار همبستگی قرار می‌گیرند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb