8 نتیجه برای زینالی
احمدرضا سروش، مجتبی مجتهدزاده، مراد کتیرائی، محمدرضا گنجی، فرحناز زینالی،
دوره 60، شماره 6 - ( 6-1381 )
چکیده
مقدمه: کنترل دردهای پس از جراحی شکم یکی از روشهای بهبود کیفیت مراقبت های بیمارستانی و رضایت مندی بیماران می باشد. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه اثرات درمانی و عوارض جانبی ترامادول و مورفین در کنترل درد بیماران پس از جراحی شکم، در بخش جراحی 2 و جراحی زنان بیمارستان دکتر شریعتی تهران صورت گرفته است.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت Open lable تصادفی در یک مرکز طی مدت 3 ماه در سال 1378 انجام شده است در مجموع 64 بیمار وارد طرح شدند که 32 نفر با مورفین و 32 نفر با ترامادول درمان شدند. در هر گروه 12 مرد و 20 زن وارد مطالعه شدند، متوسط سن افراد در گروه ترامادول 15±48 و در گروه مورفین 16±43 سال بود. یک گروه پس از عمل 100mg/5ml ترامادول و یک گروه 5mg/5ml مورفین دریافت کردند. دارو به محض شکایت بیمار از درد تزریق شد. فعالیت تنفسی و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی قبل و بعد از تجویز دارو و (طی 24 ساعت) توسط دستگاه کاپنوگراف بررسی شد. شدت درد بیمار به روش 4 درجه ای مقیاس درجه بندی گفتاری (VRS (Verbal Rating Scale در ساعات 12-8-6-4.5-3-1.5-1-0 و 24 پس از دریافت دارو بررسی گردید. در گروه ترامادول، بیماران به طور متوسط 72±194 mg و در گروه مرفین 7±17 mg دارو دریافت کرده اند.
یافته ها: در آغاز مطالعه علایم حیاتی بیماران ثبت شد که تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه مشاهده نشد. توزیع نوع عمل سطح گسترده ای داشت و لاپاراتومی و کوله سیستکتومی بیشترین تعداد عمل را تشکیل می داد. تمام بیماران داروی بیهوشی دریافت نمودند که بیشترین داروهای مصرفی دیازپام، سوفنتانیل، سوکسینیل، کولین کلراید و تیوپنتال بود. تعیین میزان اشباع اکسیژن شریانی یکی از پارامترهای اساسی در مطالعه بود که تفاوت معنی داری در تغییر میزان اشباع بین دو گروه، پس از تزریق دارو مشاهده نشد (P>0.472). شدت درد در زمانهای مختلف در دو گروه ثبت شد. در آغاز مطالعه تفاوتی در شدت درد بین دو گروه دیده نشد. اما در طی 24 ساعت مشاهده شد که گروه ترامادول در وضعیت بهتری از لحاظ تسکین قرار داشتند (P<0.001).
نتیجه گیری و توصیه ها: این مطالعه نشان می دهد ترامادول نسبت به مورفین دارای اثر ضد درد پایدارتری است و می تواند در جراحی های شکم جایگزین خوبی برای مورفین باشد.
زهرا حلاجی، نفیسه اسماعیلی، فاطمه معینالدین، فاطمه زینالی، لیلا اعلمی، شیدا شمس دواچی،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: از زمان معرفی استروئیدهای سیستمیک، پیشآگهی بیماران مبتلا به پمفیگوس به طور قابل ملاحظهای بهبود یافت. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تظاهرات بالینی اولیه بیماری پمفیگوس ولگاریس (پیش از شروع درمان) بر پیشآگهی نهایی این بیماری میباشد.
روشبررسی: در یک مطالعه مداخلهای که بر 119 بیمار مبتلا به بیماری پمفیگوس ولگاریس انجام پذیرفت. پس از شروع درمان با رژیم مشترک پردنیزولون و آزاتیوپرین بیماران به مدت حداقل یک سال تحت پیگیری قرار گرفتند. ارتباط فاکتورهای دموگرافیک و شاخصهای بیماری با پیشآگهی شامل میزان مرگ و میر، عود ماژور، عود مینور و مدت رمیسیون اولیه بیماری بررسی شد.
یافتهها: 100 نفر از بیماران (1/84%) برای مدت بیش از یکسال پیگیری شده بودند، که در مدت پیگیری موردی از مرگ و میر وجود نداشت. در مدت پیگیری، 28 بیمار (5/23%) دچار عود ماژور و 65(6/54%) بیمار دچار عود مینور شده بودند. فراوانی عود ماژور در بیمارانی که درمان آنها با فاصله شش ماه یا کمتر شروع شده بود در مقایسه با دیگر بیماران کمتر بود 18 نفر (8/17%) در برابر 12 نفر (4/41%). مدت رمیسیون اولیه در اغلب بیماران 77(7/64%) نفر بیش از یکسال بود و این زمان به ترتیب دربیماران با ضایعات پوستی بیش از 10 عدد در هنگام بستری طولانیتر و در بیماران مسن (سن<50 سال) کوتاهتربود.
نتیجهگیری: سن بالا، جنس مرد، فاصله زمانی بیش از شش ماه بین تشخیص بیماری تا شروع درمان و ضایعات پوستی بیش از 10 عدد در هنگام بستری با پیشآگهی بدتر بیماران مبتلا به پمفیگوس ولگاریس همراهی دارند.
جواد زینالی، یوسف عطاییپور،
دوره 73، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف اینداکشنتراپی، پیشگیری از رد پیوند با ایجاد یک ضعف ایمنی شدید در زمان پیوند میباشد. تابهحال هیچ رژیم استانداردی جهت اینداکشنتراپی مشخص نشده و مطالعه جهت بررسی نتایج آن و رسیدن به یک رژیم بهینه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه Case series، پرونده 410 بیمار پیوندی در بیمارستان هاشمینژاد تهران از فروردین 1387 تا فروردین 1390 بررسی و بیماران اینداکشنتراپی با سن بالای 18 سال وارد مطالعه شده و از نظر علت و عوارض اینداکشنتراپی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از 410 بیمار، 66 نفر وارد مطالعه شدند که 44 نفر (7/66%) مرد بودند. کمترین سن 18 و بیشترین 64 سال و میانگین سنی 2/13±9/39 سال بود. شایعترین علت اینداکشنتراپی، پیوند از جسد (5/45%) و علل دیگر به ترتیب: 16 مورد (2/24%) سابقه پیشین پیوند، 11 مورد (7/16%) بدون ریسک فاکتور، هشت مورد (1/12%) تست پانل مثبت بالای 20% و یک مورد (5/1%) بهعلت شروع تأخیری عملکرد کلیه بود. شایعترین رژیم مورد کاربرد، تیموگلوبولین بود (97%). تعداد 11 بیمار (7/16%) دچار رد حاد پیوند شده بودند که بیشترین آن مربوط به تست پانل مثبت بود. هفت بیمار (6/10%) دچار دیابت پس از پیوند، یک بیمار (5/1%) دچار لکوپنی و 10 بیمار (2/15%) دچار ترومبوسیتوپنی شده بودند. کشت خون و ادرار مثبت به ترتیب در یک (5/1%) و 6 (1/9%) بیمار دیده شد.
نتیجهگیری: سن و جنس تاثیری روی رد پیوند نداشت. تست پانل مثبت، بیشترین همراهی را با رد پیوند کلیه داشت. شایعترین عارضه اینداکشنتراپی افت پلاکت بود.
سحر اسدی، هاله آیتالهی، جواد زینالی، زهرا یکتا،
دوره 73، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سزارین جزء شایعترین اعمال جراحی در زنان است و عوارض زخم آن بالغ بر 16-5/2% میشود. از اینرو مطالعه حاضر با هدف انتخاب روش مناسب جهت بستن پوست انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی در بیمارستان مطهری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از اردیبهشت تا آذر سال 1393 در زنان حامله با زایمان سزارین، انجام شد. 266 نفر واجد معیارهای ورود رضایت آگاهانه، سن حداقل 18 سال و سن حاملگی حداقل24 هفته، وارد مطالعه گردیده و در دو گروه که به طور پنهانی با رنگهای مختلف که توسط خود بیماران انتخاب میگردید، قرار گرفتند. همه بیماران از نظر عوارض جداشدگی زخم، درد، اسکار، هماتوم، سروما و مدت زمان عمل مقایسه گردیدند.
یافتهها: بیشترین اندیکاسیون سزارین در هر دو گروه، سابقه سزارین با جنین ترم بود که تفاوت معنادارنبود (381/0P=). شدت درد (Visual Analogue Scale, VAS) در روز اول و هفته ششم در گروه سوچور بهطور معنادار بیشتر بود (001/0P=). زمان بستن پوست در گروه استپل 07/0±03/1 و در سوچور 67/0±68/4 دقیقه بود که تفاوت معنادار بود (001/0P=). فراوانی باز شدن زخم در گروه استپل (3/11%)15 و در سوچور پنج مورد (8/3%) بود که تفاوت معناداری مشاهده شد (017/0P=). نمره معیار ونکوور از نظر اسکار گروه استپل 9/0±5/7 و سوچور 8/0±6/6 بود که تفاوت معنادار بود (001/0P=). بیماران با عارضه بازشدن زخم، دارای تفاوت معناداری از نظر سن (022/0P=) و شاخص توده بدنی (001/0P=) با افراد بدون این عارضه داشتند.
نتیجهگیری: استفاده از استپل میتواند باعث کاهش درد و همچنین مدت زمان عمل بیماران گردد اما عارضه بازشدن زخم و اسکار در آنها بیشتر میباشد.
عماد بهبودی، پریسا زینالی،
دوره 79، شماره 2 - ( اردیبهشت 1400 )
چکیده
سردبیر محترم
اپیدمی کنونی بیماری ناشی از کروناویروس 2019 (COVID-19) از ووهان چین ظهور کرد و بسیار سریع به یک نگرانی در سراسر جهان تبدیل شد. اولین موارد عفونت با علایمی مانند ذاتالریه با دلیل نامعلوم گزارش شد و خیلی زود بهعنوان نوعی کرونا ویروس شناخته شد. ویروس SARS-CoV-2، عامل این بیماری، متعلق به جنس بتاکورونا ویروس با RNA سنس مثبت میباشد.1 برای مقابله با چنین اپیدمیهایی، بررسی و استفاده از همه ابزارهای موجود مهم است. در این راستا استفاده از دانش فناوری نانو بهعنوان یک زمینه جدید در علوم پزشکی و ساختارهای چند منظوره آن میتواند راه حلی برای این مشکل باشد. فناوری نانو قادر است برای اهداف پزشکی مختلف مانند تشخیص بالینی، تحقیقات دارویی، فعال کردن سیستم ایمنی بدن و استخراج مواد بیولوژیکی استفاده شود. در شکست COVID-19، بهدست آوردن شناخت بهتر از ویروس، تشخیص، درمان و پیشگیری از مراحلی هستند که در آن فناوری نانو میتواند به دانشمندان کمک کند.2 مانندSARS-CoV ، SARS-CoV-2 با اتصال به آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین 2 (ACE2) به سلولهای میزبان حمله میکند. نقش ACE2 برای اولین بار در عفونت کرونا با استفاده از نانوذرات آشکار شده است. نقش ACE2 در موشهای ناک اوت شده را از طریق نانوذرات پلی آمیدوآمین دندریمر، بهوسیله آسیب شدید ریوی و اختلال در سیستم آنژیوتانسین- رنین نشان دادهاند. ایجاد یک مدل حیوانی برای SARS-CoV و SARS-CoV-2 ساده نبود، زیرا هیچیک از آنها با ACE2 در موشها تعامل ندارند. اما سرانجام Perlman و همکارانش یک مدل موش تراریخته با ACE2 انسان را معرفی کردند.3 همچنین در ثبت اختراع کرهای برای واکسن SARS، مکانیزم انتقال بهوسیله نانو طراحی شده است. آنها واکسن SARS DNA (pci-S) را بیان کردند که پروتیین S را با یک حامل پلیاتیلن آمین (PEI) منتقل میکند تا pci-S را به سلول منتقل کند. آنها مشاهده کردند که با استفاده از PEI میتوان واکسن را بهطور موثر به سلولهای موش رساند. این روند با افزایش تعداد سلولهای B220+ و اندازهگیری برخی سایتوکینها در موش واکسینه شده PEI / pci-S تایید شد. این دادهها نشان میدهد که استفاده از ذرات نانو میتواند باعث ایجاد پاسخهای ایمنی خاص آنتیژن شود.3 همچنین پیشرفتهای اخیر در تولید آنتیبادیهای مونوکلونال و نانو بادی خنثیکننده SARS و MERS به منظور محافظت بهطور خاص به زیر واحد S1 پروتیین ویروسی S مربوط میشود.4 در مطالعه اخیر که نانوذرات مغناطیسی پوشانده شده با یک پلیمر (آمینو استر) با گروههای کربوکسیل (pcMNPs) تولید شد، آنها یک روش استخراج RNA ویروسی را براساس pcMNPs ایجاد کردند تا حساسیت تشخیص SARS-CoV-2 را افزایش دهند. با استفاده از کنترل آسان و نتایج عالی آن، این روش جدید میتواند به شدت برای تسهیل روند و نیازهای کاری در تشخیص مولکولی SARS-CoV-2، بهویژه برای تشخیص سریع بالینی عفونت، کمککننده باشد.5 با توجه به گسترش سریع SARS-CoV-2 در جهان و افزایش مرگومیر، فناوریهای جدید همانند فناوری نانو میتوانند بهترین ابزار برای مبارزه با این بیماری همهگیر ویروسی باشند.6 گردآوری اطلاعات و نتایج مطالعات پیشین در مورد SARS و MERS به ما کمک میکند تا در آینده نزدیک به کشف راههای غلبه بر این عفونت نزدیک شویم. در حال حاضر، آگاهی دادن به مردم، استفاده از سیاستهای پیشگیرانه و همکاری ملتهای سراسر جهان بهترین راهها برای کاهش آسیبهای COVID-19 است.
سجاد عطایی، مسعود زینالی، عظیم معتمدفر، مریم مرادی، حسین جعفری مرندی،
دوره 80، شماره 9 - ( آذر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: کمردرد مزمن (Chronic low back pain, (CLBP از شایعترین اختلالات ستون فقرات میباشد که 80%-65 افراد دیده میشود. دانستن الگوهای نرمال پارامترهای ستون فقرات و لگن در مشخص کردن احتمال بروز CLBP در افراد بسیار کمککننده میباشد.
روش بررسی: این مطالعه در افراد سالم بدون سابقه جراحی و یا اختلالات ستون فقرات، و داشتن رادیوگرافی نرمال از فروردین 1397 تا فروردین 1398 در بیمارستان گلستان اهواز انجام شد. بهمنظور محاسبه زوایا و ایندکسها از تمامی افراد، کلیشه رادیولوژی 36 اینچی در حالت ایستاده تهیه شد.
یافتهها: در این مطالعه 50 شرکتکننده شامل (54%)27 مرد و (46%)23 زن با میانگین سنی 5/12±33 سال BMI kg/m2 5/5±25 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از بررسی پارامترهای ستونی و لگنی مشخص شد که، Pelvic incidence, (PI) بهطور معناداری در زنان بیشتر از مردان میباشد (02/0=P). همچنین مشخص شد با افزایش سن میزان PI نیز افزایش پیدا میکند (043/0=P). بهطوریکه در افراد بالای 60 سال میزان PI بهطرز معناداری از سایر افراد بالاتر است (05/0>P). در ادامه آنالیزهای بیشتر نشان داد که BMI، تاثیر مستقیمی بر میزان TK و (03/0=P) و LL (04/0=P) دارد. بهطوریکه بیشترین میزان LL و TK در افراد دارای BMI Kg/m2 9/34-30 دیده شد.
نتیجهگیری:یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که ایندکسهای ستون فقرات و لگن تاثیر مهمی در بروز CLBP دارند. بر این اساس، بررسی این پارامترها در افراد بدون علامت بهخصوص در سنین بالاتر شدیداً توصیه میگردد.
لقمان بارانی، حسین جعفری مرندی، مسعود زینالی، حسین صفری،
دوره 81، شماره 2 - ( اردیبهشت 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب طناب نخاعی بهدنبال تروما از جمله وقایع فاجعه بار محسوب میشود که میزان بروز آن، نسبت به دهههای گذشته در حال رشد بوده است. در مطالعه حاضر بیماران دارای شکستگیهای توراسیک و لومبار در دو بازه زمانی کمتر و بیشتر از 24 ساعت مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی زمانی بوده و بر روی بیماران دارای شکستگی توراکولومبار و توراسیک مراجعهکننده به بیمارستان گلستان اهواز در بازه زمانی خرداد 1398 تا دی 1400 انجام شد. شش ماه پس از جراحی، جهت ارزیابی اندامهای تحتانی از تستهای برداشتن جسم کوچک با انگشتان پا و دنبال کردن مسیر مستطیل استفاده شد. فورس عضلات پروگزیمال فوقانی و تحتانی نیز برای ارزیابی حرکات Motor gross بررسی شدند.
یافتهها: 160 بیمار شامل 133 مرد (1/83%) و 27 زن (9/16%) با میانگین سنی 12±36 سال وارد مطالعه شدند. شایعترین محل شکستگی در ناحیه لومبار (1/53%) و پس از آن بهترتیب در ناحیه توراسیک (1/43%) و شکستگی هر دو ناحیه (8/3%) دیده شد. بیشترین مهره اسیب دیده مهره L1 (5/27%) و T12 (8/18%) بودهاند. شش ماه پس از جراحی، بیماران با جراحی زیر 24 ساعت بهطرز معناداری دارای بهبودی بالاتری در برداشتن جسم کوچک با انگشت پا، توانایی دنبال کردن مستطیل و میزان بهبودی (امتیاز 5) بودهاند (05/0>P).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که انجام Decompression زیر 24 ساعت در بیماران دچار TSCI، با بهبود چشمگیر حرکات ظریف تحتانی همراه میباشد.
عماد بهبودی، پریسا زینالی،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده
سردبیر محترم
ویروس هپاتیت B (Hepatitis B virus) متعلق به خانواده هپادناویریده (Hepadnaviridae) میباشد. ژنوم ویروس دو رشتهای حلقوی ناقص بوده و از ویژگیهای عمده این ویروس تولید مقادیر بالای HBsAg همراه با پارتیکل کامل ویروسی در طی تکثیر میباشد. ویروس هپاتیت B یکی از عوامل اصلی سیروز کبدی و هپاتوسلولار کارسینوما است که منجر به مرگ 887000 نفر در سال میگردد.1 طیف علایم بالینی این عفونت متفاوت بوده و منجر به عفونت حاد، مزمن، عفونت بدونعلایم بالینی و حتی عفونت برق آسا میشود. عفونت حاد کم و بیش خود محدود شونده بوده و با التهاب و نکروز هپاتوسیتها همراه میباشد. میزان مرگومیر در عفونت حاد حدود 1%-5/0 میباشد. حضور HbsAg در خون یا سرم به مدت بیش از شش ماه نشاندهندهی عفونت مزمن خواهد بود. سن، یک فاکتور کلیدی در تعیین ریسک ابتلا به عفونت مزمن است. بهطوریکه احتمال عفونت مزمن در نوزادان متولد شده از مادران positive-HBsAg حدود 90%، در کودکان زیر پنج سال 60%-20 و احتمال ایجاد عفونت مزمن در بزرگسالان کمتر از 5% میباشد.2
در افراد مبتلا به عفونت مزمن (HBsAg مثبت برای حداقل شش ماه) طیف بیماری در افراد مختلف متفاوت است. در برخی از افراد عفونت غیرفعال بوده و منجر به بیماری شدید کبدی نمیشود اما در افراد دیگر منجر به فیبروز، سیروز و افزایش احتمال هپاتوسلولار کارسینوما میگردد که این عوارض میتواند سالها پس از عفونت اولیه رخ دهد. مطالعات طولانی بر روی افراد درمان نشدهی مبتلا به عفونت مزمن نشان داده که احتمال گسترش عفونت به سمت سیروز پس از گذشت پنج سال از آغاز عفونت 20%-8 میباشد که در این دسته از افراد احتمال نارسایی کبدی سالانه تقریبا 20% و بروز هپاتوسلولار کارسینوما حدود 5%-1 میباشد. عوامل مختلفی مانند عفونت همزمان با HDV، HCV، HIV و فاکتورهای دیگری مانند استفاده از الکل در گسترش عفونت مزمن به سمت هپاتوسلولار کارسینوما نقش دارند. ویروس هپاتیت B به تنهایی مسئول 45% از موارد هپاتوسلولار کارسینوما و 30% سیروز بهویژه در کشورهای با درآمد پایین میباشد.3 احتمال seroconversion HBeAg خودبهخودی در ژنوتیپهای C و D درمقایسه با ژنوتیپهای A و B کمتر است. همچنین ژنوتیپهای C و D بیشتر با بیماریهای شدید کبدی شامل سیروز و هپاتوسلولار کارسینوما در ارتباط هستند. پاسخ به درمان با اینترفرون بهویژه در ژنوتیپهای A و B نسبت به C و D بهتر است.4
انتقال مادر به کودک (MTCT) یکی از مسیرهای مهم انتشار HBV در سراسر جهان، بهخصوص در مناطقی که شیوع HBV بالاست میباشد. خوشبختانه، بیش از 90٪ از نوزادانی که از مادران HBsAg مثبت متولد میشوند، بهدلیل اجرای جهانی واکسیناسیون هپاتیت B از MTCT محافظت میشوند.5 علاوهبراین، آمار کودکان مبتلا به HBV مزمن زیر پنج سال از 7/4 به 3/1 کاهش یافته است.6 که بهخاطر بهبود مداوم استراتژیهای واکسیناسیون از جمله انجام سه دوز واکسیناسیون در زمان تولد، دوز اضافی ایمونوگلوبولین (HBIG) HBV برای نوزادان متولد شده از مادران HBsAg مثبت 24 ساعت پس از زایمان و آزمایش سرولوژی پس از واکسیناسیون (PVST) است. در سال 2016، مجمع بهداشت جهانی استراتژی جهانی بهداشت در مورد هپاتیت ویروسی را تصویب کرد، که شامل حذف هپاتیت ویروسی بهعنوان یک تهدید برای سلامت عمومی با کاهش بروز هپاتیت مزمن B بهمیزان 90٪ و میزان مرگومیر مربوط به HBV بهمیزان 65% (از ابتدای سال 2015) و همچنین کاهش شیوع HBsAg در کودکان زیر پنج سال تا سال 2030 بهمیزان 1/0% میباشد.7 برای رسیدن به این اهداف، MTCT هنوز یک مسئله چالش برانگیز در جهان است زیرا MTCT تاکنون مسئول حدود 50٪ از عفونتهای جدید HBV میباشد. براین اساس، جلوگیری از ابتلا به HBV در بدو تولد و در سال اول زندگی باید اولویت اصلی در پیشبرد حذف هپاتیت B باشد.8
موتاسیون در ژنوم ویروس شامل موتاسیون نواحی، EnhII، HBx، RT، PreC/C، S (a determinant)، preS2 و preS1 منجر به ایجاد vaccine escape mutant و drug resistant و pre core mutant است که مرتبط با مزمن شدن عفونت HBV و پیشرفت سرطان میباشند.9 در مورد اینکه شکست پروفیلاکسی بهدلیل موتاسیونهای منتقله از مادر به نوزاد میباشد یا اینکه در خود نوزاد متعاقب ایمونوپروفیلاکسی نظیر فشار ایمنی بهوجود میآید اختلاف نظر وجود دارد.10 در برخی موارد در ناحیه ژنومیک core region-Pre موتاسیونهایی اتفاق میافتد که مانع سنتز HBeAg میشود که در این موارد این افراد negative-HBeAg با عفونت مزمن هپاتیت B شناخته میشوند که هنوز عملکرد این موتاسیونها در این بیماران مشخص نشده است. از سوی دیگر، جهشهایی مانند T1753C/A/G در منطقه BCP و C1653T، V1753 و T1762/A1764 در ناحیه (enhancer II, EnhII) مرتبط با عفونت مزمن HBV و همچنین پیشرفت HCC همراه هستند.11و12 شبه گونههای ویروس هپاتیت B از نظر پاسخ به درمان، شدت بیماری و نتایج بالینی طولانی مدت با یکدیگر متفاوت هستند. موتاسیونهای خاص در ژنوم ویروس منجر به مقاومت دارویی، فرار از سیستم ایمنی و بیاثر کردن واکسیناسیون، گسترش فیبروز کبدی، توموری شدن کبد و ناتوانی در تشخیص ویروس میگردد.13 بنابراین شناخت این موتاسیونها و مطالعه مداوم و پیوسته تغییرات ژنومی ویروس HBV در طراحی استراتژیهای درمانی و پیشبینی پیامد بیماری بسیار تاثیرگذار خواهد بود.