زینب عساکره، الهام مراغی، بیژن کیخایی، امل ساکی مالحی،
دوره 80، شماره 7 - ( مهر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از تحقیقات پزشکی، رگرسیون خطرات متناسب کاکس برای بررسی توزیع بقای بیماران سرطانی، مبتنی بر گروهبندیهای دموگرافیک و کلینیکی بهکار برده میشود. هدف از این مطالعه تعیین عوامل موثر بر بقای بیماران مبتلا به لنفوم هوچکین با استفاده از روش ناپارامتری جنگل تصادفی بقا (RSF) و مقایسه آن با مدل خطرات متناسب کاکس است.
روش بررسی: در این مطالعه کوهورت گذشتهنگر، پروندههای تمامی بیماران مبتلا به لنفوم هوچکین که در طی سالهای 1381 (فروردین) تا 1391 (اسفند) به مرکز آنکولوژی و هماتولوژی بیمارستان شفای اهواز مراجعه نمودند، مورد بررسی قرار گرفتند. بقای بیماران از زمان تشخیص اولیه بیماری تا عود بیماری محاسبه شد. برای ارزیابی روند بیماری، ویژگیهای جمعیتشناختی و متغیرهای مربوط به بیماری (شامل مرحله بیماری، شیمی درمانی، محل درگیری لنف و غیره) از پرونده 387 بیمار مبتلا به لنفومهوچکین استخراج شد. تحلیل دادهها با نرمافزار R4.0.3 و با استفاده بستههای survival و RandomForestSRC انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از مدل کاکس نشان میدهد که LDH (001/0=P) و طبقهبندی کلاسیک لنفوم (001/0P<) معنادار میباشند. نتایج برازش مدل RSF نشان داد که مهمترین متغیرهای موثر بر عود بهترتیب مرحله بیماری، شیمی درمانی، طبقهبندی کلاسیک لنفوم و هموگلوبین بودند. همچنین مدل RSF براساس شاخصهای مناسبت مدل (شاخص هماهنگی=9/84) نسبت به مدل کاکس ( شاخص هماهنگی=6/57) عملکرد بهتری داشت.
نتیجهگیری: در صورتیکه تعداد متغیرها زیاد بوده و بین متغیرها رابطه وجود داشته باشد، مدل RSF، متغیرهای مهم و تاثیرگذار بر بقای بیماران را بدون نیاز به پیشفرضهای محدودکننده با دقت بالا نسبت به مدل کاکس شناسایی میکند.