جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای سبحانی

علیقلی سبحانی، بیژن رادمهر، احمدرضا راجی،
دوره 58، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده

امروزه محققان بر روی پدیده هدایت استخوان سازی با مواد مختلف مطالعه نموده و در این زمینه نتایج رضایت بخشی در استفاده از ژلاتین ماتریکس استخوانی که حاوی پروتئین های شکل دهنده استخوان می باشد ارائه نموده اند. در این پژوهش به بررسی نقش این ماده در تسریع ترمیم نقایص استخوانی پرداخته شده است. بدین منظور از استخوان های بلند 10 سر خرگوش بالغ ژلاتین ماتریکس استخوانی تهیه گردید. 12 سر خرگوش دیگر نیز بعنوان شاهد انتخاب گردید. در سطح داخلی استخوان درشت نی پای راست هر دو گروه حفره ای به قطر 3/5 میلیمتر ایجاد گردید. علاوه بر Bone wax، در گروه آزمایش در محل ایجاد حفره 2 میلی گرم ژلاتین ماتریکس استخوانی قرار داده شد. در روزهای 0، 20، 40 و 53 پرتونگاری به صورت قدامی خلفی و جانبی تهیه گردید. همچنین تصاویری از استخوانهای درشت نی نمونه های شاهد و مورد آزمایش پس از کشتن حیوانات تهیه شده و روند ترمیم محل حفره در نمونه ها با هم مقایسه گردید. در 6 نمونه شاهد تا 53 روز بعد از عمل تنها مقدار کمی ترمیم استخوانی انجام شده بود ولی در 4 مورد از نمونه های تحت آزمایش ترمیم استخوانی به طور کامل انجام گرفته بود و در دو مورد ترمیم بهتر از گروه شاهد بود. نتایج حاصله نشان دهنده موثر بودن این ماده در تسریع روند بازسازی استخوان است.


فریدون سرگلزایی اول، محمدعلی نراقی، حسن توفیقی، علیقلی سبحانی،
دوره 58، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده

تعیین جنسیت اولین قدم پس از شناسایی بقایای اسکلت می باشد و استخوان هیپ و یا قسمتهای تشکیل دهنده آن از قابلیت اطمینان و ارزش بالایی در این رابطه برخوردار می باشند. جهت تعیین ارزش استئومتری استخوان هیپ در افتراق بین دو جنس مطالعه حاضر صورت گرفت. 50 استخوان هیپ انسان (25 مذکر و 25 مونث) بطور تصادفی از یک موزه استخوان شناسی انتخاب گردید. بر روی کنار قدامی هرکدام از استخوانها 16 متغیر تعیین و مورد مطالعه قرار گرفت. از متغیرهای مورد مطالعه در دو جنس، چهار متغیر فاصله خار خاصره قدامی فوقانی تا تکمه پوبیس، فاصله خار خاصره قدامی تحتانی تا برآمدگی ایلیوپوبیک، فاصله خار خاصره قدامی تحتانی تا تکمه پوبیس و اندازه شکاف بین خار خاصره قدامی تحتانی و برآمدگی ایلیوپوبیک تفاوت معنی دار آماری را نشان دادند. این متغیرها می توانند جهت تعیین جنسیت استخوان هیپ انسان و یا قطعات باقیمانده آن، در صورت سالم بودن کنار قدامی، در مراکز پزشکی قانونی مورد استفاده قرار گیرند.


محمد اکبری، علیقلی سبحانی، ایرج راگردی کاشانی، الهه امینی، زهرا رضایی، حمیده شجری، ،
دوره 61، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: نقص های هنگام تولد از علل ناشناخته شده مرگ و میر در دوران نوزادی و پس از آن می باشد. حدود 6% تمام تولدهای زنده دچار ناهنجاری های مادرزادی می باشند که 2 تا 3 درصد به هنگام تولد تشخیص داده شده و 2 تا 3 درصد نیز تا سن 5 سالگی تشخیص داده می شوند. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع انواع نقص های هنگام تولد قابل مشاهده در بین نوزادان ایرانی بوده است.

مواد و روش ها: در این مطالعه تعیین شیوع انواع نقص های هنگام تولد قابل مشاهده در بین نوزادان بیمارستان های میرزا کوچک خان، امام خمینی و دکتر شریعتی در حد فاصل اول آذرماه 1378 لغایت پایان آبانماه 1379 انجام گرفت. نمونه های مورد مطالعه نوزادانی بودند که حداقل 24 ساعت پس از تولد زنده بودند. بمنظور کسب و ثبت داده ها، فرم جمع آوری اطلاعات طراحی گردید. جهت جمع آوری اطلاعات گروهی از متخصصین آموزش دیده بوسیله مصاحبه با مادران نوزادان و معاینه نوزادان فرم جمع آوری اطلاعات را کامل نمودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بوسیله نرم افزار Excel و SPSS انجام گردید.

یافته ها: بررسی داده ها نشان داد که از 6424 نمونه ثبت شده در این سه بیمارستان تعداد 205 نوزاد (3.2%) مبتلا به نقص های هنگام تولد قابل مشاهده بودند. شایعترین نقص های هنگام تولد در بین نوزادان مبتلا بترتیب نقایص دستگاه اسکلتی عضلانی (37.3%)، نقایص دستگاه عصبی (24.7%)، نقایص دستگاه ادراری تناسلی (24.3%) و نقایص سر و گردن (13.6%) تعیین گردیدند.

 نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج این مطالعه در مقایسه با مطالعات قبلی که اکثرا از کشورهای دیگر بودند نشان داد که میزان شیوع نقص های هنگام تولد قابل مشاهده در بیمارستان های مورد مطالعه نسبت به سایر کشورها در مجموع نتایج مشابهی دارند اما نوع نقص ها متفاوت بود.


فریدون سرگلزایی اول، علی قلی سبحانی، محمد اکبری، بهروز نیک نفس، عظیم هدایت پور،
دوره 62، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده

مقدمه: تحقیق حاضر بمنظور ارزیابی ظرفیت القا استخوان سازی و روند ترمیم ضایعات استخوانی در استخوان های پهن با استفاده از ترکیب OCP/BMG طراحی گردید. مواد و روش ها: در این تحقیق از 40 سر موش صحرایی جوان (6-5 هفته ای) از جنس نر و از نژاد Sprague Dawley استفاده شد. حیوانات بطور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند. ضایعه ای به قطر 5 میلیمتر بر روی استخوان پاریتال ایجاد و در گروه آزمایشی ترکیبی از OCP/BMG به نسبت 1.4 در محل ضایعه کشت داده شد. جهت بررسی روند استخوان سازی در طی روزهای 5، 7، 14 و 21 نمونه های لازم برداشت گردید. پس از آماده سازی بافتی، از نمونه های بدست آمده مقاطع بافتی به ضخامت 5 میکرون تهیه گردید. سپس با H & E و آلسین بلو رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند.    

یافته ها: در روز پنجم پس از کشت سلول های آماسی در اطراف مواد کاشت شده مشاهده گردید که در اطراف قطعات OCP از شدت بیشتری برخوردار بود. روند ترمیم با ظهور بافت غضروفی اندک در درون قطعات BMG در روز هفتم آغاز شده منتهی بافت استخوانی جدید به وضوح قابل مشاهده نبود. در روز چهاردهم استخوان جدید به وضوح مشهود بوده و علاوه بر استخوان سازی جدید در مجاورت حاشیه ضایعه، جزایر استخوانی در بین مواد کاشت شده نیز مشاهده شد. در پایان روز بیست و یکم قسمت اعظم مواد کاشت شده جذب گشته و ترابکول های منظم استخوانی همراه با حفرات مغز استخوان ایجاد شده بود. درصورتیکه در نمونه های گروه کنترل استخوان سازی ضعیفی فقط در مجاورت استخوان میزبان مشاهده شد.

نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که ترکیب OCP/BMG باعث تحریک فعالیت استخوان سازی و افزایش بافت استخوانی جدید در ناحیه ضایعه دیده استخوان پاریتال در موش صحرایی می شود. از این رو بنظر می رسد که این ترکیب ممکن است بتواند از نظر بالینی در مواردی که نقایص استخوانی بزرگ وجود دارد، موثر باشد.


قاسم ساکی، علیقلی سبحانی،  محمد اکبری،
دوره 63، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه، بررسی میزان سلولهای توده ای داخلی بلاتوسیست های حاصل از کشت جنین های دو سلولی موش سفیـد آزمایشگاهی در حضور یا عدم حضور فاکتور مهار کننده ی لوسمی انسانی بود.
مواد و روشها: ابتدا به موش های ماده نژاد ICR با سن 10- 8 هفته 5/7 واحد بین المللی PMSG و پس از 48 ساعت 5/7 واحد بین المللی hCG به روش داخل صفاقی تزریق شد. بلافاصله پس از تزریق hCG موش های ماده به صورت دو تایی داخل قفس نر با سن 12-10 هفته از همان نژاد قرار گرفتند تا جفت گیری صورت گیرد. صبح روز بعد موش های ماده دارای پلاک واژن حامله تلقی شدند. 50-48 ساعت پس از تزریق hCG موش های ماده با جابجائی مهره های گردنی کشته شدند و به روش عمل فلاشینگ جنین های دو سلولی جمع آوری گردیدند. جنین های دو سلولی حاصله که از نظر ظاهری سالم به نظر می رسیدند پس از شستشوی پی در پی به طور کاملاً تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند و هر گروه در محیط های کشت KSOM+aa (گروه کنترل)، KSOM+AA+1500 IU/ml LIF, KSOM+AA+1000IU/ml LIF, KSOM+AA+500 IU/ml LIF تا 120 ساعت در انکوباتور تحت شرایط 37ºC و %5co2 کشت داده شدند. بلاستوسیست های حاصله با رنگ آمیزی دوگانه یا افتراقی رنگ آمیزی شده و سپس با استفاده از میکروسکوپ معکوس مجهز به لامپ اشعه ی ماوراء بنفش، سلولهای توده ای داخلی که به رنگ آبی بودند شمارش شدند.
یافته‌‌ها: تعداد سلول های توده ای داخلی دربلاستوسیست های حاصل از کشت جنین های دو سلولی در محیط کشت بدون فاکتور مهار کننده ی لوسمی برابر با بود و در محیط های کشت با غلظتهای 1500 IU/ml LIF, 1000 IU/ml LIF, 500 IU/ml LIFبه ترتیب برابر بود با . تست آماری انجام شده نشان دهنده ی اختلاف معنی دار بین دو نوع محیط کشت (با و بدون فاکتور مهارکننده ی لوسمی) بود. این نتایج بیانگر این واقعیت بود که فاکتور مهار کننده ی لوسمی بر میزان سلول های توده ای داخلی اثر مثبت داشته و باعث افزایش تعداد سلولهای توده ای داخلی شده است .
نتیجه گیری و توصیه ها: در مجموع به نظر می رسد که افزایش فاکتور مهار کننده ی لوسمی به محیط کشت مخصوص بلاستوسیست می تواند بلاتوسیست هایی با تعداد سلولهای توده ای داخلی بیشتر در اختیارمان قرار دهد، اگرچه اثبات این امر به مطالعات بیشتر و گسترده تری نیاز دارد.


سعید سبحانیان، مرتضی پوراحمد، محمد حسین مدبر، سعید قناعت پیشه، بهنام آدینه،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده


سیروس صیادی، محمد اکبری، علیقلی سبحانی، فرید ابوالحسنی، نسرین تک زارع، پریچهر پاسبخش،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف :با توجه به این که هیالورونان نقش مهمی در نفوذ پذیری، موتیلیتی اسپرم و عمل متقابل گامت ها دارد و این عمل می تواند نقش مهمی در میزان باروری افراد داشته باشد، در تحقیق حاضر اثر دوزهای 750، 1000 و 1250 میکرو گرم در میلی لیترهیالورونان روی عوامل مورفولوژی، موتیلیتی، ویتالیتی و میزان لقاح اسپرم های موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 40 سر موش (20 سر نر و 20 سر ماده) به صورت تصادفی انتخاب شدند. اسپرم های به دست آمده از هر حیوان نر به چهار گروه تقسیم شدند که یکی از آن ها به عنوان گروه کنترل (درمحیط کشت RPMI، فاقد هیالورونان)، گروه های دوم، سوم و چهارم به مدت 2 ساعت به ترتیب در معرض دوزهای 750، 1000 و 1250 میکرو گرم در میلی لیتر هیالورونان قرار گرفتند. بعد از انکوباسیون، شمارش اسپرم ها با استفاده از لام نئوبار، مورفولوژی آن ها توسط رنگ آمیزی پاپانیکولا و بررسی ویتالیتی آن ها با رنگ آمیزی فوق حیاتی ائوزین B مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین موتیلیتی اسپرم ها با مشاهده میکروسکوپی طبق استاندارد WHO و میزان لقاح آن ها بعد از IVF با شمارش جنین های دو سلولی حاصل از آن بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج این تحقیق نشان داد که دوز 750 میکرو گرم در میلی لیتر، بیشترین تاثیر را روی موتیلیتی، ویتالیتی و میزان لقاح اسپرم ها دارد، تاثیر دوز 1000 میکرو گرم در میلی لیتر بر روی عوامل فوق نیز مثبت بود اما از دوز 750 میکرو گرم در میلی لیتر پایین تر بود. تاثیر دوز 1250 میکرو گرم در میلی لیتر بر روی عوامل فوق منفی بود و در این مطالعه هیچ تاثیری از دوزهای فوق الذکر هیالورونان روی مورفولوژی اسپرم ها مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که دوز مناسب هیالورونان (750 میکرو گرم در میلی لیتر) باعث افزایش تحرک، ویتالیتی و میزان لقاح در طی فرایند IVF می شود.


پریچهر پاس بخش، سارا سعید نیاریا،  فرید ابوالحسنی، محمد نوری موگهی،  محمود مافی، کبری مهران نیا،  علی قلی سبحانی،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف :هدف از این مطالعه، تعیین میزان پراکسیداسیون چربی و پروتئین بافتی به عنوان شاخصی از تخریب بافتی پس از ایسکمی و برقراری ری‌پرفیوژن به دنبال ایجاد آسیب القائی ناشی از انسداد شریان مزانتریک فوقانی در روده و بررسی اثر محافظتی هورمون ملاتونین به عنوان جمع کننده رادیکال آزاد و آنتی اکسیدان در رت می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه از 36 سر رت نر نژاد Wistar - Albino با وزن بین 120-80 گرم که به طور مساوی به شش گروه تقسـیم شـده بودنـد و دوزهای مخـتلف مـلاتونین (mg/Kg 10، 20، 30) به صورت داخل عضلانی دریافت می‌کردند، استفاده شد. گروه یک: کنترل، گروه دو: sham که در این گروه عمل جراحی تا مرحله تشریح شریان مزانتریک فوقانی بر روی آنها انجام شد و حجم یکسانی از حلال به صورت داخل عضلانی به آنها تزریق گردید، گروه سه: ایسکمی-ری‌پرفیوژن، گروه چهار: ایسکمی- ری‌پرفیوژن به همراه ملاتونین با دوز mg/Kg10 ، گروه پنج: ایسکمی- ری‌پرفیوژن به همراه ملاتونین با دوزmg/Kg 20 و گروه شش: ایسکمی- ری‌پرفیوژن به همراه mg/Kg 30 بود.
یافته‌ها: نتایج حاصل نشان داد که سطح ملان دی آلدئید (MDA ) بافتی به طور معنی داری در گروه 4، 5 و 6 از گروه 3 پایین‌تر بود (05/0> P). سطح پروتئین بافتی در گروه 4 نسبت به گروه 3 به طور معنی‌داری بالاتر رفته بود (001/0 > P). سطح پروتئین بافتی در گروه‌های 5 و 6 نسبت به گروه 3 اختلاف معنی‌داری را نشان نداد بحث: این مطالعه نشان داد که ملاتونین با دوز mg/Kg10، اثر آنتی اکسیدانی در جلوگیری از آسیب القائی ناشی از انسداد شریان مزانتریک فوقانی دارد.

میترا بختیاری، رضا محمودی، علیقلی سبحانی، محمد اکبری، محمد بربرستانی، پریچهر پاسبخش، فریدون سر گلزائی، عظیم هدایت پور،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده

علی‌رغم پیشرفت‌هایی که در انجماد اسپرم صورت گرفته است، میزان لقاح اسپرم‌ها پس از انجماد و ذوب به‌طور چشمگیری کاهش می‌یابد. با توجه به‌اینکه هیالورونان نقش مهمی در میزان لقاح اسپرم دارد لذا در تحقیق حاضر اثر دوز µg/ml750 هیالورونان روی میزان لقاح اسپرم‌های موش سوری قبل از انجماد و پس از ذوب بررسی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 24 سر موش نر سوری به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. نمونه‌های بدست آمده از هر حیوان نر به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول (کنترل بدون انجماد)، گروه دوم (کنترل منجمد شده)، گروه سوم (قبل از انجماد µg/ml750 هیالورونان افزوده شد) و گروه چهارم (پس از ذوب همین میزان هیالورونان اضافه شد). انجماد اسپرم‌ها در کرایوتیوب 8/1 میلی‌لیتری و با استفاده از ضد یخ 18% رافینوز و 3%skim milk انجام شد. پس از ذوب کردن نمونه‌ها و تهیه اووسیت متافاز II، IVF صورت گرفت و بعد از 18 ساعت جنین‌های دو سلولی شمارش شدند.
یافته‌ها: نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن دوز µg/ml750 هیالورونان پس از ذوب به نمونه‌ها تاثیر مثبتی را روی میزان لقاح اسپرم‌ها دارد، اما اضافه کردن همین دوز قبل از انجماد بر روی فاکتور فوق بی‌تاثیر بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این مطالعه به نظر می‌رسد که افزودن µg/ml750 هیالورونان به اسپرم منجمد شده پس از ذوب، باعث افزایش میزان لقاح اسپرم‌ها می‌شود. لذا توصیه می‌نمائیم با انجام تحقیقی مشابه در مورد نمونه‌ انسانی و در صورت تایید آن، از نتایج حاصله در کلینیک‌های IVF استفاده به عمل آید.


قاسم ساکی، فاطمه قلمبر دزفولی، علیقلی سبحانی،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده

این مطالعه به‌منظور بررسی اثر غلظت‌های متفاوت فاکتور مهارکننده لوسمی انسانی بر حرکت اسپرم‌های نرمال انسانی و هم‌چنین بقای آن‌ها طراحی شده است.

روش بررسی: در تحقیق حاضر 30 نمونه نرمواسپرمی بر اساس معیارهای سازمان بهداشت جهانی انتخاب شدند. اسپرم‌های هر نمونه پس از آماده‌سازی در محیط کشت Ham's F10+FCS%10 بدون فاکتور مهارکننده لوسمی و با غلظت‌های 3، 5، 10 و 50 نانو‌گرم در میلی‌لیتر همان فاکتور در شرایط C º 37 و CO2 5% کشت داده شدند. نمونه‌ها 6، 24 و 48 ساعت پس از کشت ارزیابی شده و اطلاعات مربوط به حرکت اسپرم‌ها و هم‌چنین بقای آن‌ها با استفاده از روش تورم سلولی هیپواسموتیک (host) ارزیابی و اطلاعات حاصله پس از ثبت در فرم‌های ویژه با استفاده از آزمون ANOVA و LSD توسط نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که اگر اسپرم‌ها به‌مدت 24 ساعت در محیط کشت با غلظت‌های پنج و ده نانوگرم در میلی‌لیتر فاکتور مهارکننده لوسمی کشت داده شوند تحرک رو به جلو اسپرم‌ها و در غلظت 50 نانوگرم در میلی‌لیتر تحرک در جای اسپرم‌ها بهبود می‌یابد (05/0p<). در همین مدت زمان، بقای اسپرم‌ها در محیط کشت با فاکتور مهارکننده لوسمی با غلظت 50 نانوگرم در میلی‌لیتر به‌صورت معنی‌داری بهبود می‌یابد (05/0p<). بعد از 48 ساعت تنها بقای اسپرم‌ها در غلظت‌های ده و 50 نانوگرم در میلی‌لیتر به‌طور معنی‌داری افزایش می‌یابد (05/0p<). تحرک در جای اسپرم‌ها بعد از 48 ساعت در محیط دارای فاکتور مهارکننده لوسمی با غلظت 50 نانوگرم در میلی‌لیتر بهبود می‌یابد (05/0p<).

نتیجه‌گیری: تاثیر فاکتور مهارکننده لوسمی بر حرکت و بقاء اسپرم‌های نرمال انسانی به غلظت آن و مدت زمان کشت مرتبط است.


محمود فرزان، امیر سبحانی عراقی، حامد مازوچی، زینب زراعتی، رامین اسپندار،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: سین‌داکتیلی شایع‌ترین آنومالی مادرزادی دست و انسیدانس آن در حدود یک در 2500-2000 تولد زنده می‌باشد. بنابراین در این مطالعه به بررسی نتایج نهایی عمل جراحی و عوارض بیماران مبتلا به سین‌داکتیلی پرداختیم.

روش بررسی: در این مطالعه بیماران مبتلا به سین‌داکتیلی دست که بین سال‌های 1375 تا1390 در بیمارستان امام‌خمینی تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند و معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، از لحاظ چهار فاکتور عملکرد، ظاهر، حس و عوارض معاینه و بررسی شدند. مدت پی‌گیری بیماران حداقل سه سال بود. 

یافته‌ها: 42 بیمار (27 پسر، 15 دختر) مورد بررسی قرار گرفتند و میانگین سن بیماران 4/4 سال بود. سابقه فامیلی مثبت در هشت بیمار وجود داشت. از نظر ظاهری 4/71 درصد، از نظر حس 4/90 درصد و از نظر عملکرد 8/73 درصد در محدوده خوب بودند.

نتیجه‌گیری: نتایج نهایی مطالعه ما 5/78 درصد خوب، 5/12 درصد متوسط و 4/8 درصد ضعیف بوده است. نتایج نهایی عمل جراحی پس از 18 ماهگی، بهتر بود.


زهرا اطاعتی، راضیه معظمی گودرزی، فرشته کلهری، سید علیرضا سبحانی، مهرداد صولتی، آذین علوی، سعید حسینی تشنیزی، نادره نادری،
دوره 70، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

Gestational زمینه و هدف: دیابت شیرین شامل گروهی از اختلالات متابولیک شایع ازجمله دیابت حاملگی است که وجه اشتراک آ نها در فنوتیپ هیپرگلیسمی م یباشد. در سال های اخیر جهت Diabetes Mellitus (GDM) یافتن اتیولوژی دیابت حاملگی مطالعات جدیدی انجام شده است که فعالیت مزمن سیستم ایمنی در مقابله با عفونت ها (و نه خود ایمنی) را از مه مترین عوامل تغییر متابولیسم بدن و عامل ایجاد دیابت حاملگی می دانند. این مطالعه با هدف یافتن پاسخ به تعدادی از مجهولات موجود در ارتباط سیستم ایمنی و دیابت حاملگی به مقایسه و آنتی بادی های مربوط به هر زیرگروه در افراد Th1/Th2 (T helper1/T helper سطوح سایتوکین های زیرگروه های ( 2 و زنان باردار سالم پرداخته است. روش بررسی: Gestational Diabetes Mellitus (GDM) مبتلا به دیابت حاملگی این مطالعه، مطالعه ای مقطعی بود که بر روی 90 زن در محدوده سنی باروری در دو گروه مورد شامل 45 زن مبتلا به دیابت حاملگی و گروه شاهد شامل 45 زن باردار سالم انجام شد. فاکتورهای ایمونولوژیک شامل اینترفرون گاما و IgG3 ،IgG2 ،IgG1 ،IgE و آنتی بادی های TGF فاکتور رشد ،IL- اینترلوکین دوازده 12 ،IL- اینترلوکین ده 10 ،IFNγ اندازه گیری و داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافت هها: در میان 90 زن مورد مطالعه میانگین سنی IgG4 ،IL-10) Th 27 به دست آمد. سطوح سایتوکین های سرمی وابسته به زیرگرو ههای 1 / 32 و بارداران سالم 9 / بیماران 5 بین گروه شاهد و مورد تفاوت (IgG و 4 IgG3 ،IgG2 ،IgG1 ،IgE) و آنتی بادی های مربوطه (IFNγ ،TGFβ ،IL-12 و آنتی بادی های مربوط به هر Th1/Th نتیج هگیری: تغییر بالانس سایتوکین ها 2 .(P>0/ معنی داری وجود نداشت ( 05 نقش ندارد و به عنوان اندیکاتور تشخیصی بیماری کاربرد ندارد.
محمود فرزان، حامد مازوچی، امیر سبحانی، زینب شجیرات، رویا ذولفقاری، رامین اسپندار،
دوره 70، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تونل کارپ شایع ترین مونونوروپاتی فوکال ناشی از تحت فشار قرارگیری یک عصب است. هدف مطالعه، بررسی موارد سندرم تونل کارپ و عوامل زمینه ای موثر بر آن از جمله شغل، بیماری های همراه و تاثیر جنس بر ابتلای به آن در یک بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه م یباشد. روش بررسی: در این مطالعه بیماران بستری بخش ارتوپدی بیمارستان امام خمینی (ره) که با تشخیص سندرم تونل کارپال را به صورت مقطعی توصیف نموده است. یافت هها: تعداد 362 بیمار در مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی مردان با اختلاف معنی داری بالاتر از زنان بود. درصد تعداد زنان از مردان بی شتر بود. شیوع ابتلا به نوع ایدیوپاتیک نسبت به شیوع از شایع ترین شغل در زنان مبتلا ب هترتیب .(P<0/ نوع همراه با عوامل زمین های تفاوت معنی داری داشت ( 0001 خانه داری و سپس آرای شگری و در مردان کارگری بیش ترین شیوع را داشت. دیابت و هیپوتیروییدی بیش ترین نتیج هگیری: با توجه به یافت ههای تحقیق اکثر موارد .(r =0/8 ،P<0/ همراهی را با سندرم تونل کارپ داشتند ( 0001 این سندرم بدون علت شناخته شده بود. بیماری های زمینه ای به این علت اهمیت دارند که با تشخیص آ نها شاید نیاز به عمل جراحی برطرف شود. با شناسایی این عوامل و پیشگیری از بروز آن ها و یا اصلاح شیوه فعالیت بتوانیم از بروز آن پیشگیری کنیم. از طرف دیگر در صورت بروز موارد مرتبط با این عوامل زمین های با رفع آ نها بتوانیم سندرم تونل کارپ را درمان کنیم و از اعمال جراحی بی مورد پرهیز شود.
صادق صابری، امیر سبحانی عراقی، محمود فرزان، حسین صفرعلی فرخانی، شیرین مردوخ‌پور، محمود میرزاآقاپور،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ناهنجاری چرخشی پس‌از نیل‌گذاری فمور یک عارضه شناخته‌شده می‌باشد. این شکل از ناهنجاری؛ شایع‌ترین فرم بد جوش‌خوردگی است و هدف از مطالعه تعیین میزان آن در بیماران مبتلا به شکستگی شفت فمور پس‌از انجام نیل‌گذاری فمور بود. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 70 بیمار مبتلا به شکستگی ایزوله شفت فمور که در سال‌های 1387 تا 1390 در بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران تحت درمان نیل‌گذاری فمور به‌روش Antegrade قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. در حین جراحی، تعیین میزان چرخش به‌کمک معاینه کلینیکی انجام شد و سپس طی مراجعات بعدی بیماران به درمانگاه جهت پی‌گیری، بار دیگر تحت معاینه قرار گرفتند و سی‌تی‌اسکن جهت بررسی میزان اختلال چرخش فمور درخواست شد. یافته‌ها: میانگین سنی مورد بررسی 21/28 سال با انحراف‌معیار 14 سال بود. 39 نفر (7/55 درصد) چرخش فمور به خارج و 31 نفر (3/44 درصد) چرخش به داخل داشتند. درجه میزان چرخش در 6/8 درصد کم‌تر از پنج درجه، در 7/75 درصد پنج تا 10 درجه و در 7/15 درصد بین 10 تا 15 درجه بود و به سن، جنسیت، محل شکستگی و محدودیت فعالیت بیماران ارتباط نداشت (05/0P>). نتیجه‌گیری: 7/15 درصد از بیماران چرخش 10 درجه یا بیش‌تر داشتند و بروز این عارضه ارتباطی به محل شکستگی نداشت. بیماران مبتلا به اختلال چرخش به خارج بیش‌تر از بیماران مبتلا به چرخش به داخل علامت‌دار بودند که البته در مطالعه ما ارتباط آماری معناداری در این زمینه دیده نشد.
صنمبر صدیقی، احد خوش‌زبان، امیرحسین توکلی، رامین خطیب سمنانی، زهرا سبحانی، نیر داداش‌پور مجیدآباد،
دوره 72، شماره 1 - ( فروردین 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: فن‌آوری بافت چربی به‌‌دلیل فراوانی و دسترسی آسان طی روند لیپوساکشن، منبع ایده‌آلی برای تهیه سلول‌های بنیادی مزانشیمی و تهیه داربست‌های طبیعی فراهم می‌آورد که موجب ترمیم و بازسازی مناسب بافت صدمه‌ دیده نسج نرم می‌شوند. هدف این مطالعه جداسازی و تکثیر و شناسایی سلول‌های بنیادی از بافت چربی انسانی است. روش بررسی: برای انجام این تحقیق نمونه بافت استریل چربی از نواحی شکم و پهلوی بیماران جوان تهیه شد. با کمک آنزیم کلاژناز و سانتریفوژ مکرر، سلول‌های بنیادی بافت چربی جداسازی و کشت داده شد. تکثیر و چسبندگی سلول‌ها در کشت دوبعدی، شمارش سلولی با لام نئوبار انجام شد. سپس ماهیت سلول‌های بنیادی بافت چربی با به‌کارگیری روش فلوسایتومتری و بررسی مشخصات سطحی سلول‌ها و هم‌چنین القای تمایز سلول‌ها به بافت استخوان و غضروف انجام شد. یافته‌ها: ماهیت مزانشیم بودن سلول‌ها، بر‌اساس بیان شاخص‌های CD90, CD105, CD166 و عدم بیان شاخص‌های رده خون‌ساز نظیر CD34, CD31, CD45 به‌وسیله تکنیک فلوسایتومتری تایید شد. رنگ‌آمیزی‌های هیستولوژیکی اختصاصی الیزارین رد و تولوییدن بلو به‌ترتیب تمایز سلول‌های بنیادی کاشته شده روی داربست را به سلول استئوسیت و غضروف تایید نمود. نتیجه‌گیری: هر چند در این تحقیق به مقایسه قدرت تکثیری و تمایزی این سلول‌ها در محیط داخل بدن پرداخته نشد، اما با توجه به نتایج ریخت‌شناسی، مطالعات فلوسایتومتری و تست‌های تمایزی به‌دست‌آمده می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که جداسازی سلول بنیادی بافت چربی به‌روش به‌کار رفته در این مطالعه موفقیت‌آمیز بوده است و این سلول‌ها قابلیت استفاده در ترمیم بافتی را به‌‌روش پیوند خودی و یا غیر‌خودی خواهند داشت.
علیرضا یوسفی، محمد سبحانی شهمیرزادی، محمدعلی وکیلی، مریم کوچکی، کامبیز افتخاری،
دوره 75، شماره 11 - ( بهمن 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هپاتیت A یکی از شایع‌ترین عفونت‌های ویروسی دنیا است. گرفتاری در کودکان به‌طور معمول خفیف‌تر و در بزرگسالان شدیدتر است. احتمال بروز نارسایی حاد کبدی در سنین بالاتر بیشتر است. هدف این مطالعه، بررسی فراوانی آنتی‌بادی‌های سرمی هپاتیت A در گروه سنی کودکان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی بر روی ۲۰۰ کودک شش ماه تا ۱۰ سال بستری در بخش اورژانس بیمارستان طالقانی گرگان از اردیبهشت تا تیر ۱۳۹۵ انجام گرفت. در دو گروه ۱۰۰ نفری، گروه اول شش ماه تا سه سال و گروه دوم سه تا ۱۰ سال بودند. پس از دریافت رضایت از والدین، میزان ml ۳ خون جهت تعیین آنتی‌بادی‌های HAV IgM & IgG به‌روش الایزا گرفته شد و داده‌های دموگرافیک کودکان در پرسش‌نامه ثبت شد.
یافته‌ها: مطالعه بر روی ۲۰۰ کودک انجام شد. ۱۲۷ (۶۳/۵%) پسر و ۷۳ (۳۶/۵%) دختر بودند. به‌طور کلی ۲۲ (%۱۱) بیمار شامل هشت نفر (%۸) در گروه اول و ۱۳ نفر (%۱۳) در گروه دوم، سرولوژی مثبت بودند. در نتیجه اختلاف معناداری بین دو گروه (سنی و جنسی) مشاهده نشد (۰/۲۳۹P=) و (۰/۵۳۵P=). تنها ۱۱% از کودکان زیر ۱۰ سال سابقه‌ی ابتلا به ویروس هپاتیت A را داشتند و در نتیجه حدود ۸۹% از کودکان سابقه تماس یا ابتلا به ویروس نداشتند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه، میزان ابتلا به هپاتیت A در سنین زیر ۱۰ سال در حدود ۱۱% بود که نشان از کاهش تماس و ابتلا به این بیماری می‌باشد و بر این اساس احتمال ابتلا به عفونت HAV به سنین بالاتر شیفت می‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb