41 نتیجه برای سروی
جمشید اعلم، ناصر معین زاده، امیرهمایون خسروی،
دوره 23، شماره 2 - ( 2-1344 )
چکیده
جمشید اعلم، ناصر معین زاده، امیر همایون خسروی،
دوره 24، شماره 5 - ( 2-1345 )
چکیده
ماندانا محی الدین، فریده خسروی، بهروز نیک بین،
دوره 53، شماره 1 - ( 1-1374 )
چکیده
مینا قنبر، سیدمحمد علی خسروی،
دوره 59، شماره 5 - ( 6-1380 )
چکیده
کاهش ناگهانی فشار خون پس از بی حسی اسپاینال بطور اعم عارضه شناخته شده ای است. این عارضه در خانم های حامله قادر است خون رسانی به جنین را برحسب شدت با اشکال مواجه ساخته و آنرا به خطر اندازد. اثرات پروفیلاکتیک حاصل از افزایش حجم داخل عروقی با سرم کریستالوئید و انفوزیون پروفیلاکتیک افدرین برای جلوگیری از افت فشار خون طی بی حسی اسپاینال با مارکائین 5 درصد در خانمهائی که تحت عمل سزارین قرار گرفته اند، مقایسه شده است. در این مطالعه، 44 خانم ترم که برای سزارین بصورت الکتیو به اطاق عمل آورده شده بودند، بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول یا گروه سرم پره لود سرم رینگر به میزان 15 ml/kg قبل از بی حسی اسپاینال ظرف 10 تا 15 دقیقه تجویز گردید. در گروه دوم یا گروه افدرین هیچگونه حجمی قبل از بی حسی اسپاینال داده نشد و بلافاصله پس از بی حسی، انفوزیون افدرین با دوز 0.25mg/kg/3min آغاز می گردید. در هر گروه فشار خون شریانی از دقیقه اول پس از قرار گرفتن بیمار در وضعیت خوابیده به پشت کنترل می شد. میزان افت فشار خون سیستولیک متوسط تا شدید در گروه اول شدیدتر از گروه دوم بود. در این مطالعه اینچنین نتیجه گیری شد که انفوزیون پروفیلاکتیک افدرین قادر است از افت فشار خون حاصل از بی حسی اسپاینال در عمل سزارین بطور موثر ممانعت نماید.
حمیدرضا صادقی پور رودسری، آذین میرصدرائی، محمد عفت پناه، عباس سروی، مهدی دلیلان،
دوره 60، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده
مقدمه: سرخک یکی از بیماریهای مهم واگیردار است که به علت خطر مرگ و میر، عوارض جسمی و ذهنی و احتمال همه گیری، همواره مورد نظر بوده است. با توجه به بار جهانی بیماری همواره جهت کنترل و ریشه کنی سرخک اقدامات فراوانی انجام شده است. در کشور ما مهمترین استراتژی جهت کنترل بیماری، واکسیناسیون می باشد که به دنبال آن Surveillance یا مراقبت از سرخک نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. بیماریابی (فعال و غیرفعال) و اقدامات کنترل صحیح و بدون تاخیر در نواحی پرخطر، ما را در رسیدن به هدف کنترل سرخک یاری می کند.
مواد و روشها: مرکز بهداشت جنوب تهران با جمعیتی معادل 1375283 نفر که پنج منطقه شهرداری تهران شامل 17، 16، 11، 10 و 19 را تحت پوشش دارد، مهاجر پذیر بوده و از نظر تراکم جمعیت، سو تغذیه، فقر و ... در ردیف مناطق پرخطر قراردارد. بدین منظور بررسی مقطعی بر روی بیماران مظنون به سرخک تشخیص داده شده در سال 1378 در این منطقه انجام شد.
یافته ها: از 230 بیمار مظنون به سرخک، 147 بیمار با تائید آزمایشگاهی مبتلا به سرخک قطعی شناخته شدند که از این تعداد 121 نفر را مردان تشکیل می دادند. بیشترین موارد ابتلا در گروه سنی 24-20 سال (35/7 درصد) و اکثرا در منطقه 11 شهرداری تهران بوده است، علت این امر وجود دو پادگان دانشکده افسری و حر در این منطقه می باشد که اکثریت بیماران مبتلا به سرخک قطعی را شامل می شدند. متاسفانه اکثر بیماران سابقه نامشخصی از واکسیناسیون قبلی داشته اند. در مورد سابقه تماس در گروه مبتلا، 61/2 درصد تماس داشته اند. از نظر توزیع فصلی بیشترین موارد ابتلا به سرخک در فصل زمستان مشاهده شده است.
نتیجه گیری و توصیه ها: آنچه که در این تحقیق اهمیت ویژه دارد، تغییر در سن ابتلا به سرخک است که نیازمند به تحقیقات بیشتر در این زمینه می باشد.
جعفر اصلانی، مصطفی قانعی، لیلا خسروی،
دوره 60، شماره 6 - ( 6-1381 )
چکیده
مقدمه: تماس شغلی با ذرات کربن-سیلیس و کوارتز عامل شناخته شده برای ایجاد آنتراکوزیس در برونش می باشد. مواردی از آنتراکوزیس در برونکوسکوپی مشاهده گردیده که هیچ سابقه تماس شغلی نداشتند و در بعضی موارد مشخص گردید عفونت با مایکروباکتریوم توبرکلوزیس در این بیماران وجود دارد.
مواد و روشها: در یک مطالعه آینده نگر در طی سالهای 1378 لغایت 1380 از 919 برونکوسکوپی بعمل آمده در بخش برونکوسکوپی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله الاعظم (عج) تعداد 96 بیمار که یافته های منطبق بر آنتراکوزیس داشتند انتخاب شدند.
یافته ها: از این تعداد 26 (27%) بیمار در اسمیر و یا کشت ترشحات ریه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس رشد کرد که از این 26 نفر تنها 8 (8%) نفر سابقه شغلی مثبت داشتند. در مابقی بیماران 41 بیمار هیچ گونه سابقه شغلی نداشتند و 29 بیمار نیز سابقه شغلی داشتند.
نتیجه گیری و توصیه ها: یافته های فوق به نفع همراهی قوی توبرکلوزیس و آنتراکوزیس ریوی می باشد. مطالعات تکمیلی جهت مشخص نمودن ارتباط اتیولوژیک این دو مورد نیاز است.
حسین جباری، علی اکبر امیرزرگر، محبوبه حاجی عبدالباقی، بهروز نیک بین، فریده خسروی، محمدحسین نیک نام، بیتا انصاری، بتول مرادی، علیرضا یلدا،
دوره 61، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
مقدمه: بیماری سل گسترده ترین اپیدمی عفونی است که دنیای امروز دچار آن است. تخمین زده می شود که یک سوم جمعیت دنیا با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس آلوده شده اند که منجر به 10-8 میلیون مورد جدید سل و سه میلیون مرگ در سال در سراسر دنیا می شود. مطالعات اپیدمیولوژیک بیانگر این است که ترکیب ژنتیکی بعضی از گروه های نژادی ممکن است زمینه ای مساعد در ابتلا به عفونت و پیشرفت آن ایجاد کند.
مواد و روش ها: در این مطالعه که بصورت تحلیلی و به روش مورد-شاهد (Case-control) صورت گرفته است سعی شد تا نسبت به شناسایی فاکتورهای ژنتیک مستعد کننده (و/یا محافظت کننده) در بیماران و افراد کنترل ایرانی در ابتلا به بیماری سل اقدام گردد. بدین منظور تعداد 40 نفر بیمار سل ریوی خلط مثبت درمان شده یا در حال دریافت درمان به همراه 100 نفر شاهد فاقد بیماری های زمینه ای و نیز سل ریوی از نظر فراوانی آلل های HLA class II (شامل DQB1 و DQA1 و HLA-DRB) به روش PCR-ssp برای اولین بار در ایران مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل بیانگر نقش مستعد کننده آلل HLA-DQA1*0101 و نقش محافظت کننده آلل های DQA1*0301 و DQA1*0501 از لوکوس DQA1، نقش مستعد کننده آلل HLA-DRB1*07 و نیز نقش محافظت کننده آلل HLA-DRB*52 (که یک Public antigen محسوب می شود) از لوکوس DRB با P.value های اصلاح شده (Pc) از نظر آماری معنی دار می باشد. در این مطالعه از لوکوس DQB1 آلل محافظت کننده یا مستعد کننده آماری معنی داری یافت نشد. همچنین تفاوت معنی دار آماری هاپلوتیپی در گروه بیمار و شاهد بدست نیامد.
نتیجه گیری و توصیه ها: باتوجه به نتایج بدست آمده آلل های HLA-DR/DQ می توانند در ابتلا و یا مقاومت در برابر ابتلا به بیماری نقش بارزی داشته باشند.
مریم خسروی، سیدعلی کشاورز، مصطفی حسینی،
دوره 63، شماره 1 - ( 2-1384 )
چکیده
مقدمه: علت تاخیر در رشد داخل رحمی نوزادانی که با ترم کامل متولد مشوند تاثیر عواملی همچون سن مادر، وزن و قد مادر، تعداد تولدها، بیسوادی والدین، درآمد پایین خانواده و تعداد افراد خانوار میباشد لذا با توجه به اینکه تاثیر این عوامل بر وضع تغذیه نوزادان در شهرستان بجنورد تاکنون بررسی نشده است پژوهش حاضر با هدف تعیین وضع تغذیه نوزادان این شهرستان و برخی عوامل موثر بر آن انجام شده است.
مواد و روشها: به منظور بررسی وضع تغذیه نوزادان شهرستان بجنورد تعداد 566 نوزاد ظاهرا سالم، تک قلو و ترم کامل متولد شده در مراکز زایمانی شهرستان مذکور مورد بررسی قرار گرفتند. وضع تغذیه نوزادان با اندازه گیری شاخصهای وزن برای سن، قد برای سن، وزن برای قد و دور سر برای سن مورد ارزیابی قرار گرفت به طوریکه این شاخصها برای نوزادان جامعه مورد مطالعه در بدو تولد محاسبه شد و با استفاده از صـدک پنجم جامعه بازبرد بعنوان مرز سوء تغذیه مقایسه گردید و مشخص شد که وضع تغذیه در نوزادان مورد بررسی مطلوبتر از نوزادان جامعه بازبرد میباشد. جامعه بازبرد در این بررسی استانداردهای مرکز ملی آمارهای بهداشتـی آمریکا (NCHS) میباشد که سازمان جهانی بهداشت استفاده از را به عنوان استاندارد بینالمللی توصیه نموده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل دادههای این پژوهش نشان داد بین وزن نزدیک زایمان مادر(p=0.037 ) ،نگرش تغذیهای مادر(P=0.004) و تعـداد افراد خانــوار(P=0.006) با نمایه قد برای سن، بین جنس نوزاد(P=0.004)، سن مادر(P=0.038 )، وزن نزدیـک زایمان مـادر (P=0.042) و عملکرد تغذیهای مادر در دوران بارداری(P=0.041 ) بانمایه وزن برای قد و بین سن مادر(P=0.043 )، وزن نزدیک زایمان مادر(P=0.048 )، قد مادر (P=0.025 )، زمان آگاهی مادر از بارداری(P=0.046 )با نمایه دورسر برای
نورالدین نخستین انصاری، محمدرضا هادیان، حسین باقری، صوفیا نقدی، شهره جلایی، طاهره خسرویان عرب،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپاستیسیته یک اختلال حرکتی است که با افزایش وابسته به سرعت در رفلکس های کششی تونیک (تون عضله) و تشدید تاندون جرک بعلت افزایش تحریکپذیری رفلکس کششی بعنوان جزئی از سندرم نورون محرکه فوقانی مشخص میشود. ارزیابی کلینیکی در درمان و تعیین پیشرفت بیماران اسپاستیک ضروری میباشد. در حال حاضر، پذیرفته شدهترین مقیاس کلینیکی برای ارزیابی تون عضلانی، مقیاس اصلاح شده اشورت است. هدف تحقیق، بررسی پایایی مقیاس اصلاح شده اشورت (اینترریتر ریلایبیلیتی) و مقایسه پایایی در اندام فوقانی و تحتانی، عضلات پروگزیمال و دیستال اندامها بود.
روش بررسی: در این مطالعه 30 بیمار، 14 زن و 16 مرد با میانگین سنی40/59 مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران توسط دو فیزیوتراپیست خانم و با تجربه ارزیابی شدند. اداکتورهای شانه، فلکسورهای آرنج و فلکسورهای مچ دست از اندام فوقانی و اداکتورهای هیپ، عضلات چهار سر رانی و پلانتار فلکسورهای مچ پا از اندام تحتانی تست شدند. برای تعیین سطح توافق بین معاینه کنندهها از Cohen&aposs kappa Test و برابری کاپاها از آزمون مجذور کای استفاده شد.
یافتهها: پایایی مقیاس اصلاح شده اشورت در عضلات ادوکتور شانه و فلکسورآرنج "نسبتاً متوسط" (مقدار کاپا به ترتیب 372/0 و 0.369)، فلکسور مچ دست "خوب" (612/0)، ادوکتور هیپ " نسبتا متوسط" (350/0)، اکستانسوزانو و پلانتارفلکسور مچ پا" متوسط " (مقدار کاپا به ترتیب 518/0 و 542/0)، میانگین کاپا بین عضلات اندام فوقانی (505/0) و تحتانی (516/0) معنیدار نبود (p>0.05). مقدار کاپا در عضلات دیستال اندام فوقانی 612/0 (خوب) و در عضلات پروگزیمال آن 372/0 (نسبتاً متوسط) بود که این اختلاف معنیدار بود (p<0.05 =33.87, df=1,²X). مقدار کاپا در عضلات دیستال اندام تحتانی 0.542 (متوسط) و در عضلات پروگزیمال آن 350/0 (نسبتاً متوسط) بود که این اختلاف معنیدار نبود (p>0.05 =1.315, df=1,²X).
نتیجهگیری: اینتر ریتر ریلایبیلیتی مقیاس اصلاح شده اشورت خوب نیست. اندام در میزان پایایی اثر ندارد و در اندام فوقانی بر خلاف اندام تحتانی بین عضلات پروگزیمال و دیستال اختلاف معنیدار است. هنگام استفاده از مقیاس باید محدودیتهای آن را در نظر گرفت.
محبوبه حاجی عبدالباقی، علی اکبر امیرزرگر، مهرداد خالدی، فریده خسروی، مهرناز رسولی نژاد، زهرا احمدی نژاد، عبدالرضا سودبخش، سیروس جعفری، بیتا انصاری پور، بهروز نیک بین،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: درک بهتر مکانیسمهای ایمونوپاتولوژیک بیماری سل برای تولید واکسنهای نوین و داروهای ایمونومدولاتور جایگزین ضروری میباشد. بدین منظور مطالعه زیر شامل اندازهگیری سایتوکاینهای Th1 (اینترفرون- گاما و اینترلوکین- 2) و Th2 (اینترلوکین- 4 و اینترلوکین- 10) در سرم بیماران مبتلا به سل ریوی با اسمیر خلط مثبت و مقایسه آن با افراد سالم PPD مثبت طراحی گردید.
روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران HIV منفی که براساس تعریف WHO مبتلا به سل ریوی خلط مثبت بوده و در بخشهای عفونی بیمارستان امام خمینی تهران بستری شدند یا به مراکز بهداشتی- درمانی جنوب تهران مراجعه نمودند، بود. گروه شاهد شامل افراد سالم و PPD مثبت بود که در تماس نزدیک با بیماران مبتلا به سل ریوی خلط مثبت قرار داشتند. در این تحقیق 34 بیمار مبتلا به عفونت فعال سل ریوی (شامل 17 مرد و 17 زن) و 23 فرد سالم با تست پوستی PPD برابر با 10 میلیمتر یا بیشتر (شامل 12 مرد و 11 زن) مورد مطالعه قرار گرفتند میانگین سنی افراد بیمار 73/41 سال و افراد سالم 74/27 بود.
یافتهها: میانگین سطح اینترفرون- گاما در سرم افراد مبتلا به سل ریوی بطور معنیدار از نظر آماری بالاتر از میانگین سطح آن در افراد سالم PPD مثبت بود در حالیکه در مورد اینترلوکین-2، اینترلوکین-4 و اینترلوکین-10 این میزان در افراد سالم بطور معنیدار از نظر آماری بالاتر از افراد بیمار بدست آمد. مقایسه میانگین سطح این سایتوکاینها قبل از درمان و حین درمان (حدود 2 ماه بعد از شروع درمان) نشان داد که اگرچه در مورد اینترفرون-گاما و اینترلوکین-4 این میزان افزایش یافت، در مورد اینترلوکین-2 و اینترلوکین-10 کاهش در این مقادیر مشاهده شد. این تغییرات فقط در مورد اینترلوکین-10 از نظر آماری معنیدار میباشد. سن و جنس بر تغییرات سایتوکاینها قبل از درمان و حین درمان تأثیری نداشته است.
نتیجهگیری: نتایج حاصله از اندازهگیری سایتوکاینهای Th1 و Th2 در سرم بیماران مبتلا به سل ریه با نتایج حاصله از مطالعات انجام گرفته در محیط کشت سلولهای تکهستهای خون محیطی تحریک شده با آنتیژنهای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس متفاوت میباشد. لذا اندازهگیری همزمان آنها در سرم و در محیط کشت و همچنین در مایع بلور و مایع BAL پیشنهاد میشود.
مسعود خسروی، مریم قاهری فر، علی منفرد،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: براساس مسایل مرتبط با ژنتیک، عادات غذایی و سطح بهداشت عمومی، علل ایجاد کننده (End Stage Renal Disease) ESRD میتوانند متفاوت باشند.
ESRD مرتبهای از نارسایی کلیه است که اگر درمانهای جایگزین انجام نشوند، میتواند منجر به مرگ گردد. در این تحقیق علل ESRD در بیماران دیالیزی استان گیلان بررسی میشود و فراوانی نسبی علل ایجاد کننده ESRD در بیماران دیالیزی تعیین خواهد شد.
روش بررسی: این تحقیق به روش توصیفی بر روی 407 نفر بیماری که از مهر ماه 1381 تا مهر ماه 1382در مراکز همودیالیز استان گیلان تحت دیالیز بودهاند صورت گرفت. اطلاعات از پرونده بیماران در بخش همودیالیز استخراج شد و بررسی آماری با استفاده از برنامه SPSS-10 صورت گرفت.
یافتهها: در بررسی صورت گرفته روی 407 نفر بیمار همودیالیزی در استان گیلان، شایعترین علل ایجاد کنندهESRD عبارتند از: هیپرتانسیون144 نفر (4/35 %)، علل نامعلوم 66 نفر (2/16%)، دیابت 56 نفر (8/13%)، گلومرولونفریت 39 نفر (6/ 9 %)، بیماریهای اورولوژیک 37 نفر (1/9 %)، بیماریهای کیستیک کلیه 31 نفر(6/7%)، سایر موارد24 نفر(9/5%)، بیماریهای مادرزادی10 نفر (5/2 %).
نتیجهگیری: علی رغم این که دیابت و سپس هیپرتانسیون شایعترین علل ایجاد کننده ESRD ذکر شدهاند، در مطالعه ما هیپرتانسیون علت شماره یک بود.
سید صادق بنی عقیل، عبدالفتاح صراف نژاد، علی اکبر امیر زرگر، فریده خسروی، بیتا انصاری پور، بتول مرادی، شهین درخوش، بهروز نیک بین،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده
عفونت مزمن با ویروس هپاتیت B (HBV) Hepatitis B Virus طیف وسیعی از بیماران، شامل ناقلین بدون علامت، هپاتیت حاد، هپاتیت مزمن و سیروز کبدی را در برمیگیرد. از علل ایجادکننده عفونت مزمن هپاتیت B میتوان فاکتورهای ویرولانس ویروس، فاکتورهای ایمونولوژیک و ژنتیک میزبان را نام برد. از مهمترین فاکتورهای ژنتیکی میزبان آنتیژنهای HLA میباشند و ارتباط آنتیژنهای HLA با هپاتیت مزمن نشان داده شده است. در این مطالعه فراوانی آللهای HLA در گروه شاهد و کنترل مورد بررسی و مقایسه آماری قرار گرفتهاند.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت تحلیلی و به روش Case-Control انجام گرفته است. در این بررسی تعداد 50 بیمار مبتلا به هپاتیت B مزمن از نژاد ترکمن که حداقل شش ماه HBsAg مثبت بودند و 65 نفر گروه کنترل سالم ترکمن (اهدا کننده سالم) انتخاب شدند و آللهای HLA کلاس دو (DRB, DQA1 DQB1) با روش PCR - SSP تعیین گردید.
یافتهها: فراوانی آلل HLA-DRB1*0301 (000/0P=)، HLA-DQB1*0604 (000/0P=) و HLA-DQA1*0501 (032/0P=) در بیماران بهطور معنیداری از گروه کنترل بیشتر بوده است در حالی که فراوانی آللهای HLA-DRB1*1301 (009/0P=)، HLA-DRB1*1501 (007/0P=)، HLA-DQA1*0401 (000/0P=)، HLA-DQB1*0401 (016/0P=) و DQA1*0102 (008/0P=) در گروه کنترل بیشتر بوده است.
نتیجهگیری: این تحقیق نشان میدهد که احتمالاً برخی از آللهای HLA - Class IIدر استعداد ابتلا به هپاتیت B مزمن و برخی دیگر، در پیشگیری از مزمن شدن بیماری نقش بارزی داشته باشند.
جواد صراف زاده، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، ابوالفضل خسروی، فاطمه حائری، سیده لیلا سید حسینی،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده
در مورد وجود بهترین روش برای باربرداری همچنان تردید وجود دارد. هدف مطالعه حاضر مقایسه توان تولید حداکثر نیروی انقباضی ایزومتریک در سه وضعیت استاتیکی باربرداری با خم شدن کمر(stoop)، نیمه چمباتمه(semi -squat) و ایستاده از آرنج (arm lifting) به عنوان یکی از جنبههای موثر در توصیه روش باربرداری مناسب به افراد می باشد.
روش بررسی: این بررسی به صورت شبه تجربی بر روی 30 نفر از زنان سالم با میانگین سنی 37/22 سال انجام گردید. آزمون شوندگان پس ازایستادن برروی دستگاه Lift Track TM داینامومتر دستگاه را با حداکثر توان به طرف خود میکشیدند. مرتبه اول به عنوان گرم شدن و میانگین اعداد بدست آمده در دو مرتبه بعدی به عنوان مقادیر حداکثر نیروی انقباضی ایزومتریک برای آن وضعیت در نظر گرفته شدند. برای بررسی آماری از نرم افزار SPSS ویراست 10 استفاده به عمل آمد.
یافتهها: مقدار نیروی ایزومتریک بدست آمده در وضعیت نیمه چمباتمه بطور معنی داری از دو وضعیت دیگر بیشتر بود (001/0p<) همچنین مقدار این نیرو در وضعیت stoop نیز بیشتر از وضعیت arm lifting بود. (001/0p<)
نتیجهگیری: توان تولید بیشتر حداکثر نیروی ایزومتریک در وضعیت semi-squat میتواند به عنوان یکی از موارد مثبت برای توصیه این روش نسبت به دو روش دیگر در نظر گرفته شود. تفاوتهای ایجاد شده در وضعیت بیومکانیکی و تغییر الگوی فعالیت عضلات در وضعیتهای متفاوت باربرداری میتوانند توجیهکننده نتایج بدست آمده باشند. به نظر میرسد که فعالیت عضله چهار سر رانی در طی بار برداری semi-squat نسبت به دو وضعیت دیگر علت اصلی برای تولید نیروی ایزومتریک بیشتر در این وضعیت باشد. بنابراین، توجه به قدرت مناسب عضلات چهار سر رانی هنگام توصیه این روش بسیار ضروری است.
مهدی مقتدایی، سیروس ملکپور، حسین فراهینی، ابوالفضل خسروی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: عفونت و شل شدن محل پین در کشش خارجی
یکی از معضلات ارتوپدی محسوب میشود و روشهایی که بهطور
معمول به منظور درمان این دو عارضه بهکار میروند پر هزینه و گاهی همراه با عوارض
جانبی هستند.
هدف
از انجام این مطالعه بررسی تاثیر استفاده از محافظ گچی در شلشدگی و عفونت محل پین
پروگزیمال تیبیا میباشد.
روشبررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 60 بیمار مراجعهکننده
به بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی ایران بیمارستان رسولاکرم (ص) در سالهای
84-1383 که نیاز به حداقل یک ماه پین پروگزیمال تیبیا داشتند مورد مطالعه قرار
گرفتند. در تمام بیماران تا 24 ساعت آنتیبیوتیک خوراکی تجویز گردید. بیماران بر
اساس به کارگیری و عدم بهکارگیری محافظ گچی بهصورت تصادفی به دو گروه با محافظ
گچی (30=n)
و بدون محافظ گچی (30=n) تقسیم شدند. میزان عفونت و شلشدگی پین پس
از یکماه در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: در گروه فاقد محافظ گچی عفونت در
7/26% بیماران مشاهده شد و این مقدار در گروه واجد محافظ 3/13% بود که اختلاف معنیداری
نداشتند بهعلاوه اگرچه میزان شلشدگی در گروه فاقد محافظ گچی از گروه دارای آن بیشتر بود
اما این اختلاف نیز از لحاظ آماری معنیدار نبود. (20% در برابر 10%، 47/0=p).
نتیجهگیری:
استفاده یا عدم استفاده از محافظ گچی تاثیری در میزان عفونت و شل شدگی پین کار
گذاشته شده در استخوان تیبیا ندارد. در حالی که رعایت تکنیک صحیح گذاشتن پین، شامل
عدم ایجاد آسیب حرارتی و هماتوم موضعی اهمیت فراوانی دارد.
سید امیر کاظم وجدان، قدرتالله ناصح، ملحیه خسروی، احمد خامسان،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: آمپیم یکی از بیماریهای عفونی فضای پلور است که بهدلایل
زیاد مستعد بروز عوارض شدید و ناتوانکننده است. در مراحل سهگانه آمپیم پلورال
درمانهای جراحی معمولاً در مرحله سوم انجام میشوند کهمرحله عوارض مزمنو ناتوانکننده
است و به درمانهای عادی و مدیکال جواب نمیدهد. این مطالعه بهبررسی تاثیر درمانی
و مفید توراکوسکوپی (جراحی با تهاجم کم) در مرحله دوم آمپیم پرداخته و اثر آنرا
با درمانهای طبی مرسوم در این مرحله مقایسه کرده است.
روش بررسی: در یک مطالعه آیندهنگر، 54 بیمار
مبتلا به آمپیمِ مرحله دوم بیماری، به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول درمانهای
طبی و درناژ فضای پلور با چست تیوب انجام گرفت و در گروه دوم توراکوسکوپی و درناژ
و درمانهای طبی استفاده شد. هدف استفاده از توراکوسکوپی معاینه کامل فضای پلورال
با دید مستقیمو آزاد کردن چسبندگیهای فیبرو و آبسههای لوکوله فضایپلور و شستشو
تحت دید مستقیمو گذاشتن چست تیوب در مکان مناسب بود.
یافتهها: درصد بروز عوارض در گروه شماره یک 35% و در گروه شماره دو
8% بود (05/0p<). مدت زمان بهبودی و ترخیص از بیمارستان گروه شماره یک بهطور
متوسط 12 روز و در گروه شماره دو هشت روز بوده است (05/0p<). درصد گروه
اول که نیاز به عمل توراکوتومی پیدا کردند 20% و گروه دوم فقط 5/3% بوده است (05/0p<).
نتیجهگیری: توراکوسکوپی
در مرحله دوم آمپیم حاد باکتریال بهعنوان اولین اقدام درمانی علاوه بر کاهش عوارض
و نیاز به عمل جراحی همزمان باعث کوتاه شدن مدت بستری خواهد شد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
فرزاد کتیرائی، علیرضا خسروی، وحید خلج، محبوبه حاجی عبدالباقی، علیاصغر خاکسار، مهرناز رسولینژاد، میرسعید یکانی نژاد،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: کاندیدیازیس دهانی رایجترین عفونت قارچی در مبتلایان
ویروس HIV میباشد. هدف از این مطالعه
ارزیابی شیوع کاندیدیازیس دهانی و تعیین عوامل عفونت و ارزیابی فاکتورهای خطر این
بیماری در بیماران آلوده به ویروس HIV در ایران است.
روش
بررسی: در این مطالعه 150 بیمار مبتلا به ویروس HIV در بیمارستان امام خمینی تهران بررسی
شدند. نمونههای دهانی بیماران در محیطهای قارچی کشت داده شد و مورد تشخیص قرار
گرفت. میزان لنفوسیت TCD4+ اندازهگیری شد و
براین اساس بیماران دستهبندی گردیدند. همچنین بیماران از نظر فاکتورهای خطر
کاندیدیازیس دهانی بررسی شدند.
یافتهها: 88 نفر (59%)
از بیماران مورد مطالعه به کاندیدیازیس دهانی مبتلا بودند و در مجموع حفرات دهانی
116 بیمار (2/77%) با گونههای مخمری کلونیزه شده بود. بیشترین گونههای جدا شده؛ کاندیدا
آلبیکنس از 103 (50%) نمونه و کاندیدا گلابراتا از 45 (22%) نمونه
بالینی بوده است. شایعترین علایم بالینی عفونت؛ برفک دهانی در 57 (38%) بیمار،
التهاب گوشه لب در 30 (20%) و کاندیدیازیس اریتماتوز در هفت (7/4%) بیمار، بوده
است. تفاوت معنیداری از نظر تعداد سلولهای، جنس، سابقه درمان ضد قارچی، اعتیاد تزریقی و مصرف سیگار در بین بیماران در وقوع کاندیدیازیس
دهانی مشاهده گردید.
نتیجهگیری: کاندیدیازیس دهانی در مبتلایان به HIV در ایران از شیوع قابل توجهی
برخوردار است و کاندیدا آلبیکنس و کاندیدا گلابراتا اصلیترین عوامل
ایجاد عفونت هستند. تعداد سلولهای TCD4+، سابقه درمان ضد قارچی، جنس، دخانیات
و اعتیاد تزریقی از مهمترین فاکتورهای مرتبط با بیماری است. افزایش سن و دندان
مصنوعی فاکتورهای خطر کلونیزاسیون بدون علامت گونههای مخمری میباشد.
علی بهاری، شاهرخ ایزدی، پیمان ادیبی، اسماعیل صانعی مقدم، هما خسروی، توران شهرکی،
دوره 69، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: هپاتیت
B در گروههای پر خطر
مانند زندانیان شیوع بالایی داشته و لزوم واکسیناسیون سریعتر در این گروه ضروری بهنظر
میرسد. هدف اصلی این مطالعه بررسی این مطلب بود که آیا ایمنی بخشی شیوه «واکسیناسیون
هپاتیت B در دو نوبت با دوز دو
برابر» با شیوه معمولی سه دوزی برابری میکند؟
روشبررسی: طی
یک کار آزمایی بالینی تصادفیسازی شده، شیوه واکسیناسیون سریع (صفر و یک ماه) با
دوز دو برابر (µg20) با شیوه
واکسیناسیون معمولی (صفر و یک و شش ماه) با دوز معمول (µg10) در 100 زندانی زندان مرکزی زاهدان مورد
مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: یک ماه پس از واکسیناسیون نوبت دوم mIU/ml10HBsAb> در 2/79% شرکتکنندگان گروه واکسیناسیون معمولی و در 8/95% از شرکتکنندگان
گروه واکسیناسیون سریع با دوز دو برابر مشاهده شد (188/0P=). در ماه هفتم، تیتر آنتیبادی مذکور در گروه
واکسیناسیون معمولی در 1/94% و در گروه واکسیناسیون سریع دوز دو برابر 3/93%
مشاهده شد (1P=). میانگین تیتر آنتیبادی در ماه دوم در
گروه اول 1/332 و در گروه دوم 8/212 میکرو واحد در میلیلیتر (383/0P=) و در
ماه هفتم در گروه اول 1/514 و در گروه دوم 0/130 میکرو واحد در میلیلیتر بود (002/0P=).
نتیجهگیری: نتایج واکسیناسیون سریع هپاتیت B در دو نوبت صفر و یک ماه با دوز دو برابر، یک روش مطمئن
و قابل قبول بوده و نتایج آن با روش معمول و استاندارد سه دوزی قابل مقایسه است.
نسترن خسروی، علیرضا امینیان، رضا تقیپور،
دوره 69، شماره 7 - ( 7-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: بیلیروبین
تمایل به فسفولیپیدهای غشای سلولی دارد، از مهمترین آنها رسپتور N-Methyl-D-Aspartate میباشد
منیزیم از مهمترین مهارکنندگان این رسپتور میباشد. هدف از این مطالعه مقایسه
میزان منیزیم قبل و بعد از فتوتراپی و ارزیابی روشهای نوین درمان (تجویز منیزیم) میباشد.
روش بررسی: مطالعه نیمهتجربی (Semi-experimental) و آیندهنگر
میباشد و جمعیت مورد مطالعه، نوزادان مبتلا به زردی بستری در بیمارستان علیاصغر
از فروردین الی اسفند 1389 بودند. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن کمتر از 28
روز، عدم مالفور-ماسیون، اختلال متابولیسم و سپسیس، عدم دریافت منیزیم سولفات در
مادر بود.
یافتهها: در مطالعه 106 نوزاد
زرد، 9/50 درصد پسر و 1/49 درصد دختر بودند. فراوانی علت زردی در بیماران شامل 37
نوزاد با ناسازگاری (34/9%) ABO، پنج نوزاد با ناسازگاری (4/7%)Rh، 17 نوزاد با مصرف کم شیر مادر (16%) Breast feeding و 47
نوزاد ناشی از شیر مادر (3/44%) بود. میانگین منیزیم قبل (24/2) و بعد (12/2) از
فتوتراپی در بیماران مبتلا به زردی با اختلاف معنیدار کاهش مییابد (001/0P<) و بین دو جنس
و بین گروههای سن بارداری از نظر میانگین سطح سرمی منیزیم در زمان بستری (کمتر
از 34 هفته= 35/2، بین 35 تا 37 هفته= 27/2، بیش از 38 هفته= 17/2) و بین گروههای
وزنی از نظر میانگین منیزیم در زمان بستری (1500 تا2500 گرم= 4/2، بیش از 2500
گرم= 23/2) و بین گروههای شدت هیپربیلیروبینمی از نظر منیزیم سرمی در زمان بستری
(خفیف= 2/23، متوسط= 21/2، شدید= 29/2) اختلاف معنیدار وجود ندارد.
نتیجهگیری: فتوتراپی میتواند منجر به کاهش
منیزیم توتال سرمی شود.
مجید محمودی، علیمحمد علیزاده، فاطمه امینی نجفی، علیرضا خسروی، سیدکاظم حسینی، زهرا صفری، داریوش حیدرنسب،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : فومونیسینها گروه خاصی از مایکوتوکسینها هستند که عمدتاً در گندم، ذرت و فرآوردههای آن یافت میشوند. مطالعات گذشته نشان دادند که فومونیسین B1 ( F umonisin B1, FB1 ) از فراوانترین نوع آن، عامل بسیاری از بیماریها از جمله سرطان در حیوان و انسان میباشد. در مطالعه حاضر اثرات FB1 بر تولید سایتوکینهای پیش التهابی بر ردههای سلولی روده و معده بررسی شد. روش بررسی: ردههای سلولی اپیتلیال معده و آدنوکارسینومای کولون از انستیتو پاستور ایران خریداری شد و قبل از تحریک سلولها با لیپوپلیساکارید، سلولها بهمدت سه روز در مجاورت FB1 بین صفر تا 100 میکرومول قرار گرفتند. 24 ساعت بعد از شروع تحریک سلولی، اندازهگیری سایتوکینها شامل فاکتور نکروز توموری آلفا، اینترلوکین- 1 بتا و اینترلوکین- 8، به روش الایزا انجام شد. یافتهها: دادهها نشان دادند که FB1 باعث مهار تولید اینترلوکین- 8 گردید. اثر فومونیسین در کاهش تولید این سایتوکین وابسته به دوز بوده (05/0 P< ) و این کاهش برای هر دو نوع رده سلولی معده و کولون میباشد (05/0 P< ). همچنین FB1 باعث افزایش تولید سایتوکینهای التهابی فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- 1 بتا گردید (05/0 P< ). این افزایش در هر دو نوع رده سلولی معده و کولون دیده شده است (05/0 P< ). نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که FB1 موجب افزایش سایتوکینهای التهابی شامل فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- 1 بتا در ردههای سلولی روده و معده میشود. چنین اثرات FB1 میتواند پیشزمینهای در بروز یا کمک در توسعه التهاب و به تبع آن آتروفی باشد.
لیلی صفدریان، محبوبه محمدزاده، مرضیه آقاحسینی، اشرف آل یاسین، فاطمه سروی،
دوره 70، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
و وقایع (OHSS) زمینه و هدف: مهم ترین عوارض فن آوری های کمک باروری سندرم تحریک بیش از حد تخمدان
ترومبوآمبولیک مرتبط با آن است. هدف از این مطالعه ارزیابی برخی ترومبوفیلی ها در بیماران منتخب می تواند در
ارزیابی خطر و تصمیم گیری برای اقدامات پیشگیرانه سودمند باشد. روش بررسی: در 108 بیمار کاندیدای لقاح
،C پروتیین ،S آزمایشگاهی که به دنبال تحریک تخمدان 20 فولیکول یا بیش تر داشتند، سطح فعالیت پروتیین
آنتی ترومبین، آنتی بادی های آنتی کاردیولیپین و لوپوس آنتی کوآگولانت اندازه گیری شد. آزمایشات ترومبوفیلی در
بیماران دچار علایم شدید و غیرشدید سندرم تحریک بیش از حد تخمدان مقایسه شد و تغییرات آ نها پس از
مراجعه کردند OHSS شروع تظاهرات بالینی، با تکرار آزمایشات در هنگام بستری 43 بیماری که با علایم شدید
101 در /7±16/ شدید پیدا کردند، کم تر بود ( 3 OHSS بیماران یکه علایم S پی گیری شد. یافت هها: میانگین پروتیین
شدید نیز کاهش یافت و OHSS فعالیت این پروتیین پس از بروز تظاهرات بالینی .(P<0/001 ؛118/4±17/ مقابل 0
2 درصد کاهش یافت، / سطح آنتی ترومبین مبتلایان به فرم شدید، با بروز علایم 09 .(P<0/ 91 رسید ( 001 /6±20/ به 1
آنتی ترومبین و آنتی بادی های آنتی کاردیولیپین یا ،C سطوح پروتیین .(P=0/ اما این تفاوت معن یدار نبود ( 051
نسبتاً پایین، S شدید نداشتند. نتیج هگیری: بیماران با فعالیت پروتیین OHSS آنتی کوآگولانت لوپوسی، ارتباطی با بروز
شدید و بالطبع خطرات متعاقب آن هستند؛ در هنگام OHSS به دنبال تحریک تخمدان در معرض خطر بالاتر بروز
کم تر نیز می شود. بنابراین بیماران در مقابل افزایش انعقادپذیری S پروتیین Severe OHSS بروز تظاهرات بالینی
آسیب پذیرتر خواهند بود. این نکته باید در ارزیابی ریسک بیماران و طراحی استراتژی پیشگیرانه مد نظر باشد.