جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای سعیدی مقدم

پویا ایرانپور، آزاده شریف‌زاده یزدی، رضوان روانفر حقیقی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 79، شماره 4 - ( تیر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ساده‌ترین دلایل افزایش غیرضروری مقدار پرتوگیری بیماران، تکرار تصویربرداری به‌دلیل کیفیت نامناسب تصویر می‌باشد. در این مطالعه دلایل کاهش کیفیت تصاویر سی‌تی آنژیوگرافی ریه بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت مقطعی طی یک دوره شش ماهه، از خرداد 1397 تا آذر 1397 در بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. اطلاعات 75 بیمار مشکوک به آمبولی ریه که برای تصویربرداری سی‌تی آنژیوگرافی مراجع کرده بودند، گردآوری شد. جهت بررسی کفایت تقویت دانسیته شریان ریوی، عدد هانسفیلد شریان ریوی اصلی در مقطع قوس آئورت و شریان‌های نیمه فوقانی و تحتانی اندازه‌گیری شد، همچنین هشت فاکتور تاثیرگذار بر کیفیت تصاویر بررسی شدند.
یافته‌ها: میانگین عدد هانسفیلد شریان ریوی اصلی 312 در محدوده  124 تا 677 بود. میانگین عدد هانسفیلد در بیماران با و بدون تشخیص آمبولی ریوی به‌ترتیب 358 و 302 بود. اغلب سی‌تی‌‌ها (61%) دارای کیفیت نامناسب جهت تشخیص آمبولی ریوی بودند. در مقایسه با تصاویر و پروتکل‌های استاندارد تنها 2% قابل قبول بود. تصویربرداری دیرتر‌از‌موعد شایعترین فاکتور مخدوش‌کننده کیفیت در این مطالعه بود.
نتیجه‌گیری: کیفیت نامطلوب سبب کاهش دقت تشخیص پزشک و در نتیجه تشخیص اشتباه به‌علت کیفیت پایین تصاویر می‌شود. به‌علاوه گاهی کیفیت ضعیف تصاویر منجر به تکرار تصویربرداری می‌شود که نتیجه آن افزایش پرتوگیری بیمار و از این‌رو افزایش خطرات ناشی از پرتو است. از این‌رو می‌بایست فاکتورهای مخدوش‌کننده قابل اصلاح شناسایی و تصحیح شوند. یکی از مهمترین این فاکتورها پروتکل زمانبندی تصویربرداری ناصحیح پس از تزریق کنتراست است.

سید حامد جعفری، مهشید منوچهری‌نسب، مهدی سعیدی مقدم، بنفشه زینلی رفسنجانی،
دوره 80، شماره 5 - ( مرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سی‌تی اسکن یک روش تشخیصی مهم و استاندارد-طلایی در تشخیص سنگ کلیه و مجاری ادراری است. این تصویربرداری سبب پرتودهی به بیماران و افزایش ریسک ابتلا به سرطان می‌شود به‌ویژه در بیمارانی که نیازمند بررسی مکرر هستند. هدف این مطالعه مقایسه توانایی تشخیصی سونوگرافی در کشور نسبت به سی‌تی برای تشخیص سنگ کلیه در جمعیت بیماران با دردهای کولیکی پهلو است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی گذشته‌نگر اطلاعات بیماران مشکوک به نفرولیتیازیس که از اول فروردین 1398 تا 31 شهریور 1398 برای انجام سی‌تی به بیمارستان نمازی شیراز مراجعه کرده بودند به‌همراه گزارش سونوگرافی آن‌ها از سیستم پکس جمع‌آوری شد. برای مقایسه سونوگرافی و سی‌تی، حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت و منفی محاسبه گردید و درصد تفاوت تشخیصی دو مدالیته بررسی شد. کارآیی تشخیصی سونوگرافی در سنگ‌های با اندازه‌های مختلف و مکان‌های متفاوت نیز بررسی شد.
یافته‌ها: 807 بیمار وارد مطالعه شدند. حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت و منفی سونوگرافی در تشخیص اولیه سنگ به‌ترتیب 47/83%، 15/62%، 94/85% و 58/57% تخمین زده شد. تشخیص سونوگرافی تفاوت چشمگیری با سی‌تی نداشت.23=P و تشخیص‌های سونوگرافی تنها در 11/2% از موارد با سی‌تی متفاوت بود. سونوگرافی در تشخیص سنگ‌های بزرگتر از mm 10 در مثانه و پیشاب‌راه بیشترین موفقیت را داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه مشخص کرد اگرچه سونوگرافی نسبت به سی‌تی حساسیت و ویژگی کمتری برای تشخیص نفرولیتیازیس دارد، اما استفاده از سونوگرافی می‌تواند به‌عنوان آزمون تشخیصی اولیه در بیماران مشکوک به نفرولیتیازیس مفید باشد.

 
سید حامد جعفری، هاجر زاهدی مهر، بنفشه زینلی رفسنجانی، سارا حاصلی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از بیماران نیاز به سی‌تی دینامیک کبدی دوره‌ای دارند. یک تصویر بی‌کیفیت، باعث تکرار می‌شود که افزون‌بر پرتوگیری غیرضروری بیمار، برای پرسنل و بیمار بسیار وقت‌گیر است و افزون‌برآن برای مرکز از لحاظ زمان و هزینه مقرون به صرفه نیست. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین کیفیت تصویر و واحد-هانسفیلد کبد و عروق آن در فاز شریانی و وریدی به منظور تعیین محدوده قابل قبول واحد-هانسفیلد برای تصاویر سی-تی کبدی برای تولید تصاویر با کیفیت بالا انجام شد.
روش بررسی: کیفیت 146 تصویر سی‌تی در بیمارستان نمازی شیراز از شهریور 1398 تا مرداد 1400 به‌صورت مقطعی بررسی شد. ابتدا ارزیابی کیفی توسط دو متخصص رادیولوژی با تجربه انجام شد. آنها کیفیت تصویر را در سه گروه دسته‌بندی کردند. سپس ارزیابی کمی تصاویر، با استفاده از واحد هانسفیلد نواحی آئورت، ورید کبدی، ورید باب اصلی، لوب قدامی راست، راست خلفی و چپ کبد در فاز شریانی و وریدی انجام شد.
یافته‌ها: براساس نتایج ارزیابی کیفی تصاویر سی‌تی اسکن‌های تری فازی، 6/59% کیفیت خوب، 8/17% کیفیت قابل‌قبول و 6/22% کیفیت ضعیف داشتند. بین کیفیت تصاویر و واحد هانسفیلد در فاز شریانی رابطه معناداری وجود داشت (005/0P>). بین واحد هانسفیلد ورید باب، بخش قدامی راست و خلفی کبد در فاز وریدی ارتباط معنا‌داری مشاهده گردید (03/0P>).
نتیجه‌گیری: در یک سی‌تی سه‌فازی با کیفیت بالا، واحد هانسفیلد قسمت‌های مختلف در فاز شریانی به‌صورت زیر میباشد، آئورت 78±310، ورید باب 40±150، ورید کبدی 7±44، بخش‌های جانبی راست خلفی و قدامی و چپ کبد 11±77، 7±77 و 12±78 واحد هانسفیلد. ورید باب، ورید کبدی و بخش‌های خلفی و قدامی راست کبد در فاز وریدی باید به‌ترتیب 27±155، 30±167، 19±111، 16±112 باشند. از این مقادیر می‌توان به‌عنوان معیاری برای تصاویر با کیفیت استفاده کرد.

 

فریبا زارعی، محمدرضا ساسانی، بنفشه زینلی رفسنجانی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 80، شماره 7 - ( مهر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آسپراسیون نمونه‌برداری سوزنی ظریف (FNAB) تیرویید برای تشخیص ندول‌های خوش‌خیم و بدخیم تیرویید استفاده می‌شود. این روش باعث ایجاد درد و ترس در بیماران می‌شود. این مطالعه به بررسی اثر بی‌حسی موضعی پیش از انجام آسپراسیون درایجاد درد و اضطراب با در نظر گرفتن اندازه ندول پرداخته است.
روش بررسی: دراین مطالعه به‌صورت مقطعی 114 نفر که نیاز به انجام FNAB غده تیرویید داشتند شرکت کردند. برای 41 نفر از بیماران بی‌حسی موضعی پیش از انجام آزمون انجام شد، برای بقیه آزمون بدون بی‌حسی موضعی انجام گردید. میزان درد و اضطراب به‌ترتیب براساس مقیاس visual-analog-score و Spielberger اندازه‌گیری شد و اندازه ندول‌ها به چهار گروه تقسیم شدند. این اطلاعات از شهریور 1396 تا بهمن 1396 در بیمارستان‌های دانشگاه در بیمارستان شهید فقیهی شیراز جمع‌آوری گردید.
یافته‌ها: بیماران با میانگین سن 69/44 و شاخص توده بدنی 7/26 سال، پیش از انجام آزمون بی‌حسی دریافت کردند. بیماران با میانگین سن 17/48 شاخص توده بدنی 26 آزمون را بدون بی‌حسی موضعی انجام دادند. بیماران با اندازه ندول حداکثر mm 10 درد بیشتری را درحین FNAB بدون دریافت بی‌حسی موضعی احساس کردند ولی از نظر میزان اضطراب (S/T-anxiety-test) تفاوت معناداری در بیماران مشاهده نشد. همچنین تفاوت معناداری از نظر مقیاس درد و اضطراب در بیماران با ندول بزرگتر وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: درد بیشتر در بیماران با اندازه ندول کوچکتر احساس می‌شود که این می‌تواند ناشی از اندازه کوچک ندول و نیاز به دستکاری بیشتر و دقت کمتر در هنگام ورود سوزن به توده در انجام آزمون باشد. بنابراین استفاده از بی‌حسی موضعی پیش از انجام آزمون دربیماران با اندازه ندول کوچکتر از mm 10 می‌تواند باعث کاهش قابل‌توجه درد شود.

 
سمیه زمانی، محمد رضا ساسانی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 81، شماره 4 - ( تیر 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ام‌آرآی یک روش تصویربرداری برای تشخیص استئومیلیت پدال دیابتی است. این مطالعه سکانس  STIR، مهمترین سکانس حساس به مایع، را با تصاویر کنتراست تقویت‌شده برای تشخیص استئومیلیت پدال دیابتی مقایسه می‌کند.
روش بررسی: پرونده پزشکی 48 بیمار دیابتی مشکوک به استئومیلیت پدال مراجعه‌کننده به یکی از بیمارستان‌های دانشگاه که تحت MRI پا با و بدون تزریق ماده حاجب قرار گرفتند، این مطالعه به‌صورت مقطعی در بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از اول فرودین 1395 تا 31 شهریور 1396 جمع‌آوری و بررسی شد. به‌طورکلی، 52 MRI و 60 قسمت استخوانی جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. تشخیص‌ها با همبستگی بالینی تایید شد. در نهایت، حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی سکانس STIR و تصاویر با کنتراست افزایش یافته مقایسه شد. افزون‌براین، اثر افزودن یافته‌های تصویر وزن T1 به‌دنباله STIR مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: تشخیص نهایی استئومیلیت در 47 استخوان (78%) تایید شد. 13 استخوان (22%) استئومیلیت نداشتند. ویژگی سکانس‌های کنتراست تقویت شده و STIR به‌ترتیب 3/92% و 8/53% بود، درحالی‌که حساسیت دو دنباله مشابه (100%) بود.
نتیجه‌گیری: سکانس STIR حساسیت بالایی برای تشخیص استئومیلیت پدال نشان داد. ویژگی کمتر این دنباله در مقایسه با تصاویر با کنتراست افزایش یافته را می‌توان با افزودن سکانس وزن T1 جبران کرد. بنابراین، MRI بدون تزریق ماده حاجب را می‌توان به‌طور قابل اعتمادی با MRI تقویت شده با کنتراست برای تشخیص استئومیلیت پدال دیابتی جایگزین کرد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb