17 نتیجه برای سمیعی
واجد سمیعی ،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1326 )
چکیده
واجد سمیعی،
دوره 7، شماره 4 - ( 2-1328 )
چکیده
واجد سمیعی،
دوره 12، شماره 8 - ( 1-1334 )
چکیده
ا . سمیعی، ع . علیمحمدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1340 )
چکیده
ا . سمیعی، ع . علیمحمدی،
دوره 19، شماره 5 - ( 2-1340 )
چکیده
ابراهیم سمیعی،
دوره 21، شماره 8 - ( 1-1343 )
چکیده
بهدخت سمیعیان،
دوره 24، شماره 5 - ( 2-1345 )
چکیده
ابراهیم سمیعی،
دوره 26، شماره 4 - ( 2-1347 )
چکیده
تعداد روز افزون مصدومین مغزی ایجاب می کند که هر چه زودتر لااقل در پایتخت تشکیلاتی برای رسیدگی با این مصدومین داده شود. مراحل مختلف این تشکیلات مانند رسیدگی اولی، انتقال به نزدیک ترین بیمارستان و خلاصه انتقال مصدوم به بخش جراحی اعصاب مورد بحث قرار گرفته و همکاری بیشتر با متخصص جراحی اعصاب پیشنهاد می شود.
محمد فتوحی، فرهاد سمیعی، فرناز اموزگار هاشمی، پیمان حداد، علی پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
درماتیت حاد رادیاسیون یکی از عوارض شایع پرتودرمانی در بسیاری از سرطانها، از جمله سرطان پستان میباشد. علیرغم شیوع بالای درماتیت حاد رادیاسیون، مطالعات اندکی برای پیشگیری از این عارضه با درمانهای موضعی انجام گرفته است. علیرغم ارزش کورتیکواستروییدهای موضعی، بعلت نگرانی از عوارض، معمولا˝ از آنها در کار بالینی استفاده نمیشود. این کارآزمایی برای یافتن درمان جدیدی با تاثیری مشابه کورتیکواستروییدها و بدون عوارض جانبی آنها انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بیماران ٧٣-٣٠ ساله با تشخیص سرطان پستان که پرتودرمانی پستان برای آنها در نظر گرفته شده بود، وارد طرح شدند. دوز دریافتی در بیماران با جراحی رادیکال مودیفیه ۵٠ گری در پنج هفته و در بیماران با جراحی کنسرواتیو ٦٠ گری در شش هفته در فراکشنهای ٢٠٠ سانتیگری بود. در مجموع ٦٠ بیمار بطور تصادفی به دو گروه بتامتازون (٣٠) و کالاندولا (٣٠) تقسیم شدند. به یک گروه پماد بتامتازون و به گروه دیگر پماد کالاندولا تجویز شد. بیماران دارو را از روز اول شروع درمان تا یکماه پس از خاتمه درمان روزانه دو بار در محل پرتودرمانی استفاده کردند. ویزیت بیماران بطور هفتگی و نیز یکماه پس از خاتمه درمان انجام شد و یافتهها در پرسشنامه ثبت گردید.
یافتهها: میانگین زمانی بروز درماتیت در دو گروه بتامتازون و کالاندولا به ترتیب ٧/٣ و٨٧/٣ (هفته) بود. حداکثر شدت درماتیت در طول درمان در گروه بتامتازون گرید صفر ٧/٦%، یک ٣/٧٣%، دو ٧/١٦%، سه ٠% و چهار ٣/٣% و در گروه کالاندولا بهترتیب گرید صفر ٣/١٣%، یک ٦٧%، دو٧/١٦%، سه ٠% و چهار ٣/٣% بود (762/0>(P که اختلاف آماری معنیداری نداشت. میزان بروز سمپتومهایی مانند خارش، سوزش و درد هم در دو گروه اختلاف آماری معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: پماد کالاندولا در کاهش شدت درماتیت حاد رادیاسیون دارای تاثیری معادل بتامتازون است و در عین حال عوارض دراز مدت کورتیکواستروییدها را ندارد.
زهرا عبدی لیایی، عبدالرضا سودبخش، لیدا عطارد، غلامرضا توگه، منوچهر نخجوانی، پریسا موسوی پناه، بهادر اشیدری، منوچهر امینی، فریده شاکری راد، سعیده هاشمی حفظ آبادی، شریفه سمیعی کیا،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
میلوپراکسیداز (MPO)، آنزیمی آهندار در گرانولهای آزوروفیلیک نوتروفیلها است که در عملکرد میکروب کشی نقش دارد و باعث تبدیل پراکسید هیدروژن به HOCl میشود. با این حال عفونتهای شدید در کمتر از 5% مبتلایان به کمبود MPO اتفاق میافتد که غالبا˝ در یک بیمار دیابتی است. در این طرح، بیماران دیابتی عفونتدار را از لحاظ احتمال نقص آنزیمی فوق با دیابتیهای بدون عفونت مقایسه نمودیم، تا ببینیم شیوع نقص میلوپراکسیداز در بیماران دیابتی که دچار عفونت شده بودند بیشتر است یا خیر و در صورتی که عفونت در بیماران فوق شایعتر باشد، این عفونتها کدامند؟
روش بررسی: در یک مطالعه case-control، 100 بیمار دیابتی در بیمارستان امام در سالهای 84 و 85 که حائز شرایط بودند، در دو گروه بررسی و اطلاعات مصاحبه، پرونده و آزمایشگاه ارزیابی گردید.
یافتهها: علیرغم اختلاف لامها در شدت رنگپذیری، آنزیم MPO در 100% بیماران مثبت بود و اختلافی بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین سنی و مدت ابتلا به دیابت در گروه هدف بیشتر بود. در ارتباط با جنسیت، نوع دیابت و میزان HbA1c، اختلاف معنیداری بین دو گروه وجود نداشت. BMI و PMN در گروه هدف بالاتر بود. شایعترین عفونتها در گروه هدف بهترتیب: عفونتهای بافت نرم، استخوان و مفاصل، TB، پنومونی و ادراری بود.
نتیجهگیری: بررسی ارتباط نقص MPO با عفونت امکانپذیر نبوده و انجام مطالعات به روش کمی جهت بررسی شیوع این اختلال در ایران پیشنهاد میگردد.
ابوطالب بیگی، لیلا سعیدی، هایده سمیعی، فریبا زرینکوب، هما زرینکوب،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
اتیولوژی پره اکلامپسی واکنشهای التهابی واسطه آسیب عروقی و فعال شدن اندوتلیوم میباشد. CRP یک اندکس بسیار حساس از التهاب سیستمیک است و احتمالا˝ میتوان از آن بهعنوان فاکتور پیشگویی کننده برای ابتلا به بیماری استفاده کرد. هدف در این پژوهش یافتن یک تست غربالگری یا پیشگوییکننده برای تشخیص و شناسایی زودرس زنان در معرض ابتلا به پره اکلامپسی بود.
روش بررسی: در این مطالعه آیندهنگر برای 170 زن با سن حاملگی 16-10 هفته سطح سرمی CRP سنجیده شد. بعد از زایمان با مراجعه به پرونده بیمار و اطلاع از پیامد حاملگی، بیماران با 4≤CRP و 4>CRP مورد مقایسه قرارگرفتند.
یافتهها: ابتدا میانگین سطح سرمی CRP در دو گروه زنان مبتلا به پره اکلامپسی و زنان با پیامد حاملگی طبیعی مقایسه شد، mg/l18/6 در مقایسه با mg/l12/4 (003/0=p). سپس برای اثبات معنیدار بودن تفاوت مشاهده شده میان دو گروه بیماران با CRP بالا و پایین در ابتلا به پره اکلامپسی آزمون 2 انجام شد. افراد با 4≤CRP در معرض ریسک بالاتری برای ابتلا به پره اکلامپسی قرار داشتند، بهعبارتی بیماران با 4≤CRP، 15/6 برابر نسبت به افراد با 4>CRP شانس ابتلا به پره اکلامپسی داشتند، (002/0=p 4/9=k) (28/22-69/0=CI %95، 15/6=OR).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش تاییدی است بر روی نتایج سایر مقالات ارائه شده در مورد ارتباط مثبت میان افزایش سطوح سرمی CRP در تریمستر اول و وقوع پره اکلامپسی در اواخر حاملگی. مطالعات بزرگتر و با دخالت سایر فاکتورهای التهابی لازم است تا بتوان به یک تست غربالگری قابل قبول و مقرون به صرفه برای شناسایی زنان در معرض خطر ابتلا به پره اکلامپسی دست یافت.
زهرا عسگری، فرحناز آیتی، هایده سمیعی ،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: هیسترکتومی شایعترین عمل جراحی زنان میباشد که انجام آن به روش لاپاراسکوپی در نقاط مختلف دنیا رایج بوده و بررسی عوارض این نوع عمل در ایران ضروری به نظر میرسد. روش بررسی: بیماران به صورت راندوم به دو گروه هیسترکتومیتوتال (TLH) و هیسترکتومیسابتوتال (SLH) (به روش لاپاراسکوپی تقسیم شدند. عوارض کوتاه و بلندمدت در طی شش هفته و سپس شش ماه با پرسشنامه ارزیابی شد. مطالعه در طی 24 ماه انجام شد. حجم مورد مطالعه 25 بیمار جهت TLH و 20 بیمار جهت SLH در نظر گرفته شد. یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که طول مدت جراحی در گروه SLH به طور معنیداری کمتر است. میزان افت هموگلوبین پس از جراحی SLH کمتر بود. همچنین در بیماران تحت جراحی SLH بهطور واضح مدت بستری در بیمارستان کمتر بود و زمان بازگشت به فعالیت عادی هم کمتر گزارش شده بود. مدت زمان جراحی بهطور واضح در گروه SLH کمتر بود میزان مسکن دریافتی بعد از جراحی در گروه SLH کمتر گزارش شده بود. در بررسی عملکرد جنسی بین دو گروه TLH و SLH تفاوتی چندانی به دست نیامد و فقط میزان دیسپارونی بعد از جراحی SLHبه طور معنیداری کمتر بود. نتیجهگیری: جراحی هیسترکتومی به روش سوپراسرویکال یا SLH در صورتی که بیمار اندیکاسیون آن را داشته باشد بهتر و آسانتر از جراحی TLH به روش شکمی یا لاپاراسکوپی است.
هایده سمیعی، زهرا طاولی، زینت قنبری، غلامرضا پورمند، شروین تسلیمی، بیتا اسلامی، آزاده طاولی،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: بیاختیاری استرسی ادرار شایعترین مشکل بیاختیاری زنان است که روشهای جراحی مختلفی در درمان آن وجود دارد. هدف مطالعه مقایسه روش لاپاراسکوپیک Burch با Trans-Obturator Tape (TOT) میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت کارآزمایی بالینی تصادفی در 40 بیمار مبتلا به بیاختیاری استرسی ادرار در بیمارستان آرش در سال 87-1385 صورت گرفته است. کلیه بیماران بهطور تصادفی در دو گروه تحت جراحی لاپاراسکوپیک Burch و TOT قرار گرفتند. اطلاعات بیماران توسط پرسشنامههای دموگرافیک، 22 سوالی کیفیت زندگی، UDI-6 مربوط به علائم ادراری، ISI مربوط به شدت بیاختیاری ادراری و بررسی ارودینامیک بهدست آمد.
یافتهها: دادههای مطالعه با 19 نفر در گروه TOT و 16 نفر در گروه لاپاراسکوپیک Burch بررسی شد. بهبود ابژکتیو بهصورت عدم وجود لیک ادراری در تست استرس سرفه و بررسی ارودینامیک نرمال شش ماه بعد از عمل در گروه لاپاراسکوپیک Burch 75% و در گروه TOT 2/84% بود (53/0p=). نتایج پرسشنامه ISI با تعیین بهبود سابژکتیو در هر دو گروه نسبت بههم تفاوت معنیداری نداشت (23/0p=). پاسخ به سوالات UDI-6 بهصورت تغییر نسبت به قبل از عمل نشان میدهد که علایم Urgency بعد از عمل در گروه TOT نسبت به لاپاراسکوپیک Burch کاهش یافت (04/0p=). نمره کیفیت زندگی IQOL، شش ماه بعد از عمل نسبت به مقدار پایه در هر دو گروه افزایش قابل ملاحظهای داشته است (05/0p<) ولی تفاوت مشاهده شده در دو گروه از لحاظ آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: بر اساس معیارهای سابژکتیو و ابژکتیو TOT با کولپوساسپنشن لاپاراسکوپیک Burch تفاوت معنیداری ندارد.
مهدی عقیلی، مریم مشتاقی، فرهاد سمیعی، ابراهیم عصمتی، مهبد اصفهانی، حسنعلی ندائی، پیمان حداد،
دوره 68، شماره 8 - ( آبان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : درمان استاندارد متداول آدنوکارسینوم معده بعد از رزکسیون جراحی کمورادیاسیون همزمان، بر اساس مطالعه اینترگروپ 0116 میباشد. اجرای صحیح رادیوتراپی کانسر معده یک مسأله مهم است. هدف از این مطالعه مقایسه سه تکنیک تجربی درمان سه بعدی، با تکنیک قراردادی متداول قدام و خلف بود. روشبررسی: در این مطالعه 24 بیمار مبتلا به آدنوکارسینوم معده که برای درمان ادجوانت کمورادیاسیون در بخش رادیوتراپی- انکولوژی پذیرش شده بودند، انتخاب شدند. ابتدا تحت سیمولاسیون ساده قرار گرفتند و به کمک آن حجم هدف ( PTV ) و ارگانهای حیاتی مشخص شدند. سپس همه بیماران تحت مشابهسازی CT قرار گرفتند. حجمهای مربوطه بر روی گرافیهای سیتیاسکن مشخص گردیدند. ابعاد فیلدها و شیلدهای تکنیک قراردادی به وسیله نرمافزار طراحی درمان بازسازی گردیدند. برای هر کدام از بیماران سه طرح درمان رادیوتراپی بر اساس تکنیکهای سه بعدی درمان اجرا گردید. 3D-POP-C obalt- 60) ، 3D-C obalt-60-3field و 3D-L inac- 2 field ). دادههای D ose- V olume H istogram (DVH s) هر چهار طرح درمان از لحاظ پوشش PTV و دوزهای دریافتی ارگانهای در معرض خطر با هم مقایسه شدند. یافتهها: در هر سه طرح درمان سه بعدی، منحنی ایزودوز 90%، 99% از حجم هدف ( PTV ) را پوشش میداد. ولی در طرح درمان C onv- C obalt- 60 ، منحنی ایزودوز 90%، 6/89% از حجم PTV را پوشش میداد (0001/0 p< ) . بررسی مقایسهای، هیستوگرام کلیهها و نخاع نشان داد که در تکنیکهای سه بعدی پیشنهادی تجربی میزان دوز دریافتی نخاع و کلیهها نسبت به تکنیکهای قدام و خلف کاهش نشان میدهد (000/0 p= ) . اگرچه که در تکنیکهای سه بعدی تجربی دوز دریافتی کبد بالاتر بود (03/0 p= ) ، ولی در حد تحمل کبد بود. نتیجهگیری: بهکار بردن تکنیکهای قراردادی درمان رادیوتراپی باعث پوشش ناکافی حجم هدف درمانی به میزان 10% گردید. در استفاده از تکنیکهای سه بعدی کاهش دوز دریافتی حداقل یک کلیه و نخاع حاصل میشود.
فرهاد سمیعی، افسانه مداح صفایی، ابراهیم عصمتی، عباس علیبخشی، منیر سادات میرایی آشتیانی، پیمان حداد،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: رژیم اپیروبیسین، اگزالیپلاتین و کپسیتابین (EOX) یکی از رژیمهایی است که برای شیمیدرمانی نئواجوانت مراحل موضعی پیشرفته و غیر قابل جراحی سرطان معده پذیرفته شده است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان پاسخ به این رژیم و تحملپذیری نسبت به آن میباشد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی فاز ۲، 28 بیمار مبتلا به آدنوکارسینوم مرحلهی موضعی پیشرفتهی معده، یا محل اتصال مری به معده تایید شده با بررسی پاتولوژیک و بررسیهای اولیه برای مرحلهبندی سرطان شامل سیتیاسکن قفسهی سینه و شکم، اندوسکوپی و اندوسونوگرافی مری و معده و بررسی آزمایشگاهی که طی سال ۱۳۹۰ به انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کرده بودند، تحت سه دوره شیمیدرمانی نئواجوانت با رژیم EOX بهفاصله ۲۱ روز (اپیروبیسین ۲m/mg۵۰ روز اول، اگزالیپلاتین ۲m/mg۱۳۰ روز اول و کپسیتابین ۲m/mg۶۲۵ دو بار در روز برای ۲۱ روز) قرار گرفتند. پاسخ به درمان با استفاده از اندوسونوگرافی مری و معده و سیتیاسکن شکم و قفسهی سینه مورد بررسی قرار گرفت. طی مدت درمان عوارض شیمیدرمانی نیز ارزیابی شد.
یافتهها: قبل از شیمیدرمانی، اکثر بیماران در مرحلهی III (۸/۹۲%) و پس از آن در مرحلهی II (۱۴/۵۷%) قرار داشتند. قبل از انجام شیمیدرمانی، فقط ۵/۲۸% تومورها قابل برداشت با جراحی بودند، اما پس از آن، ۱/۸۲% تومورها قابل برداشت بودند. شایعترین عارضه این رژیم نوتروپنی درجه سه و چهار بود که در ۲۵% بیماران اتفاق افتاد.
نتیجهگیری: این رژیم بهخوبی تحمل و بهطور قابل توجه موجب پاسخ و افت مرحلهی بیماری شد. لذا بهنظر میرسد که بررسی این رژیم در مطالعات بزرگتر و در کارآزماییهای فاز سه منطقی و ضروری است.
زهره دلیرثانی، آتسسا پاکفطرت، نصرالله ساغروانیان، نگین سمیعی، سمانه سالاری،
دوره 79، شماره 1 - ( فروردین 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: لنفوم، بدخیمی سلولهای لنفوئیدی است. لنفوم T-Cell بهصورت خارج نودی بسیار نادر میباشد. لنفومهای دهانی درصد کمی از بدخیمیهای سر و گردن را شامل میشوند. لنفوم نانهوچکین در دهان نادر است و بیشتر در افراد با ضعف سیستم ایمنی ایجاد میشود.
معرفی بیمار: بیمار خانمی 67 ساله با زخمی در کام که از دو ماه قبل ایجاد شده بود، مراجعه کرد. در نمای بالینی، یک ضایعه اندوفیتیک با سطح گرانولر در سمت چپ کام سخت به سمت کام نرم و ریج آلوئولر مشاهده شد. با تشخیص احتمالی اسکواموس سل کارسینوما تحت بیوپسی قرار گرفت. بررسی میکروسکوپی و ایمونوهیستوشیمی متاستاز لنفوم T-Cell را نشان داد. با توجه به سابقه ابتلای بیمار به لنفوم T-Cell روده کوچک، به انکولوژیست ارجاع گردید.
نتیجهگیری: متاستاز بدخیمیها به حفره دهان میتواند به صورت تورم و زخم بروز یابد. معاینه دقیق و گرفتن تاریخچه کامل در تشخیص زودهنگام ودرمان بهموقع میتواند مفید باشد.
زهره دلیرثانی، آتسسا پاک فطرت، نصرالله ساغروانیان، نگین سمیعی، الهه وزاوندی،
دوره 79، شماره 8 - ( آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کارسینوم اولیه سلول سنگفرشی داخل استخوانی درحفره دهان یک کارسینوم بسیار نادر، اما شناخته شده است. بهطور موضعی مهاجم بوده و پروگنوز آن کاملا ضعیف است.
معرفی بیمار: یک خانم 46 ساله با شکایت از لقی ناگهانی دو دندان خلفی مندیبل به دندانپزشک عمومی مراجعه کرده و به اشتباه با تشخیص بیماری پریودنتیت، دندانهای خلفی بیمار کشیده میشود. بیمار حدود چهار ماه بعد با شکایت اصلی تورم و عدم بهبودی حفره (Socket) دندان خلفی به دانشکده دندانپزشکی مشهد مراجعه میکند. پس از معاینه بالینی با احتمال Squamous cell carcinoma (SCC)، رادیوگرافی و بیوپسی انجام شد و کارسینوم سنگفرشی اولیه تشخیص داده شد و درمانهای لازم (جراحی، رادیوتراپی و شیمیدرمانی) صورت گرفت.
نتیجهگیری: دندانپزشکان باید بدانند ایجاد هر تغییر ناگهانی در دهان یا دندانها همچون لقی دندان باید بهعنوان علامت احتمالی بدخیمی مورد بررسی قرار گیرد تا با تشخیص سریعتر و شروع به موقع اقدامات درمانی بتوان پیشآگهی بیماری را بهبود بخشید و در نهایت درمانهای پیشنهادی (جراحی، رادیوتراپی و شیمیدرمانی) بیمار با حداقل عوارض انجام شود.