جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای سیستانی

عبدالرضا سودبخش، زهرا احمدی نژاد، مجید سیستانی زاده اقدم،
دوره 61، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

مقدمه: در بیماران سل ریوی اسمیر مثبت، ارزیابی باکتریولوژیک خلط از نظر باسیل اسیدفاست (AFB: Acid fast bacilli) اهمیت اساسی دارد. این ارزیابی توسط تهیه اسمیر مستقیم خلط و کشت خلط انجام می شود. اکثر مطالعات نشان داده اند که با درمان کلاسیک یعنی رژیم شش ماهه شامل چهار داروی ایزونیازید، ریفامپین، پیرازینامید و اتامبوتول در دو ماه اول درمان که در عین حال به فاز حمله ای درمان معروف است و سپس دو داروی ایزونیازید و ریفامپین بمدت 4 ماه دیگر که تحت عنوان فاز نگهدارنده خوانده می شود، حدود 85% بیماران در دو ماه اول اسمیر خلط آنها تغییر یافته (Sputum conversion) و کشت خلط آنها منفی می شود. باید به یاد داشت عواملی ممکن است در زمان تغییر اسمیر تاثیرگذار باشند. هدف از انجام این مطالعه عبارت بود از ارزیابی درصدی از بیماران که در مدت 4 ماه از شروع درمان تغییر اسمیر پیدا کرده اند و در عین حال بررسی عوامل تاثیرگذار احتمالی در زمان تغییر اسمیر.

مواد و روش ها: بدین منظور با انجام یک مطالعه Cross sectional بیماران مبتلا به سل ریوی اسمیر مثبت که در طی سال های 79-1378 در بیمارستان امام خمینی، مرکز بهداشت غرب و بیمارستان مسیح دانشوری تحت نظر بودند، بررسی و زمان منفی شدن اسمیر خلط و عوامل موثر بر آن را مورد مطالعه قرار دادیم.

یافته ها: این مطالعه نشان داد که از کل بیماران به تعداد 218 نفر، 74.6% بیماران تا پایان ماه دوم فاز حمله ای درمان، تغییر اسمیر پیدا کرده بودند. تا پایان ماه سوم میزان تغییر اسمیر به 83.9% و تا پایان ماه چهارم این میزان به 85.3% رسید. همچنین در مورد نقش عوامل زمینه ای بیماران مانند سن، جنس، ملیت، علائم بالینی، بیماری های زمینه ای، اعتیاد به مواد مخدر و سیگار و نمای رادیوگرافی، در زمان منفی شدن اسمیر این بررسی نشان داد که میزان تغییر اسمیر ارتباط زیاد با وضعیت گرافی ریه بیماران (مخصوصا تعداد کاویته ها) و میزان غلظت باسیل در ابتدای درمان دارد. نقش متغیرهای دیگر مانند سن، دیابت، مصرف سیگار، کاهش وزن شدید و ملیت چندان قطعی نیست و نیازمند بررسی های کامل دیگر مخصوصا بصورت پروسپکتیو است. متغیرهای دیگر نیز ارتباط خاصی را نشان ندادند و یا آنکه از تعداد کافی جهت ارزیابی آماری برخوردار نبودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: با در نظر گرفتن کلیه نتایج بدست آمده و مقایسه آن با نتایج مطالعات دیگر، عوامل مستقل پیش بینی کننده پاسخ دهی این بیماران با وسعت درگیری و تخریب بافت ریوی و میزان غلظت باسیل در ابتدای درمان در واحد حجم خلط مرتبط است. در مورد نقش عوامل دیگر جای بحث وجود دارد و به نظر می رسد لازم است مطالعات وسیعتر با گروه کنترل مناسب انجام شود.


داریوش خرمیان، سروش سیستانی، امین بنایی، سالار بیجاری،
دوره 75، شماره 7 - ( مهر 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: روش‌های متعددی به‌منظور کاهش دوز مانند استفاده از سیستم کنترل خودکار تابش‌دهی، در تصویربرداری‌های سی‌تی اسکن ابداع شده‌اند. در این مطالعه تاثیر استفاده از این سیستم بر دوز دریافتی اندام‌های حساس به پرتو بیماران زن در سی‌تی اسکن قفسه سینه، ارزیابی شده است.
روش بررسی: این پژوهش، مطالعه‌ای مقطعی، تحلیلی و کمی بوده که در بهار سال ۱۳۹۶ در بخش تصویربرداری بیمارستان فیروزگر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با ثبت پارامترهای تابش‌دهی به ۵۴ بیمار زن هنگام سی‌تی اسکن قفسه سینه انجام شده است. ۲۵ آزمون با سیستم کنترل خودکار تابش‌دهی و بقیه بدون این سیستم انجام شدند. شاخص دوز سی‌تی در مرکز و اطراف فانتوم استاندارد اندازه‌گیری و شاخص وزنی دوز سی‌تی محاسبه شد. همچنین دوز موثر اندام‌ها با استفاده از CT-Expo software, version 2 (Medizinische Hochschule, Hannover, Germany) و نویز به‌عنوان مشخصه‌ای از کیفیت تصویر در فانتوم آب برای هر دو گروه محاسبه و مقایسه شد.
یافته‌ها: شاخص وزنی دوز سی‌تی، با استفاده از سیستم کنترل خودکار تابش‌دهی، ۹/۹۴ میلی‌گری (mGy) و دوز موثر، ۵/۴ میلی‌سیورت (mSv) بود. بدون استفاده از این سیستم، این مقادیر به‌ترتیب،mGy  ۱۲/۴۶  و mSv ۶/۳ بودند. درحالی‌که نویز از ۴/۲۰ به ۴/۷۴ (۱۱/۳%) افزایش داشت. بیشترین دوز موثر دریافتی مربوط به پستان، مری، ریه و تیموس به‌ترتیب با میزان ۱۵، ۱۴، ۱۴ و mSv ۱۴ در پروتکل بدون سیستم کنترل خودکار تابش‌دهی بود. 
نتیجه‌گیری: استفاده از سیستم کنترل خودکار تابش‌دهی به‌منظور کاهش دوز بیمار در سی‌تی اسکن قفسه سینه زنان، به طور معناداری موثر بوده و نویز اضافه شده به تصویر در حد قابل قبولی می‌باشد.

مهران کوچک، نیلوفر طاهرپور، میرمحمد میری، روجا اسدپور، فاطمه ایل‌بیگی، سید پوژیا شجاعی، محمد سیستانی‌زاد،
دوره 80، شماره 9 - ( آذر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: فشارخون بالا یک عامل خطر مهم و قابل کنترل برای بیماری‌های قلبی، سکته مغزی، نارسایی کلیه و بیماری‌های عروق محیطی محسوب می‌شود. هدف از مطالعه حال حاضر تعیین میزان آگاهی بیماران مبتلا به سکته مغزی خونریزی‌دهنده نسبت ‌به کنترل فشارخون و ارایه راهکارهایی جهت ارتقا سطح آگاهی بیماران بوده است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مقطعی-توصیفی می‌باشد که با هدف ارزیابی آگاهی بیماران مبتلا به سکته مغزی خونریزی‌دهنده نسبت‌ به مصرف داروهای ضد‌فشارخون انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این طرح شامل تمام بیماران مبتلا به سکته مغزی خونریزی‌دهنده، بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران در بازه زمانی شهریور تا اسفند ۱۳۹۹ بودند. اطلاعات مرتبط با آگاهی از فشارخون و مصرف داروها توسط محقق و با روش ارتباط مستقیم با بیمار یا همراه بیمار تکمیل گردید. در این پژوهش، 17 نفر از مبتلایان سکته مغزی خونریزی‌دهنده متعاقب بیماری پرفشاری خون در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران وارد مطالعه شدند. میزان تبعیت صحیح از درمان در این مطالعه با استفاده از پرسشنامه موریسکی بررسی گردید.
یافته‌ها: در این مطالعه میانه سنی بیماران 67 سال بوده‌است که 10 نفر (82/58%) زن بودند. میانه فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در بدو ورود 170 و mmHg 95 بود. چهار نفر (53/23%) از وجود این بیماری در خود آگاهی نداشتند. از 13 نفری که از بیماری پرفشاری خون خود آگاه بودند، 11 نفر (71/64%) تحت نظر پزشک بودند. اما هفت نفر (64/63%) با وجود اینکه تحت نظر پزشک بودند و تبعیت از درمان مطلوبی داشتند، فشار خون کنترل‌شده نداشتند که منجر به فوت شده است.
نتیجه‌گیری: این مطالعه هشداری برای بیماران و پرسنل بهداشتی به‌‌منظور توجه بیشتر به کنترل فشارخون می‌باشد. همچنین آموزش افراد جامعه و نیز کادر بهداشتی در زمینه‌ اهمیت تشخیص به‌موقع و درمان دقیق پرفشاری خون به‌شدت توصیه می‌گردد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb