جستجو در مقالات منتشر شده


19 نتیجه برای شاکر

زهرا خاتمی، صغری روحی، آزرم نامی، نزهت شاکری، محمد عباسی،
دوره 60، شماره 6 - ( 6-1381 )
چکیده

مقدمه: با توجه به اهمیت اندازه گیری مقدار پروتئین ادرار 24 ساعته در تشخیص، پیشگیری و پیگیری وضعیت بیماران در نارسائی های کلیوی و نیاز به مقادیر صحیح و دقیق آن جهت تعیین روند درمانی، سه روش مورد استفاده در آزمایشگاه های تشخیص طبی ایران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.

 مواد و روشها: این سه روش عبارت بودند از: روش 1) روش اسید تری کلرواستیک (TCA) (کدورت سنجی در طول موج 405 نانومتر). روش 2) روش اسید تری کلرواستیک (TCA) (کدورت سنجی در طول موج 620 نانومتر). روش 3) روش اسید سولفوسالیسیلیک (SSA) (کدورت سنجی در طول موج 620 نانومتر). این ارزیابی با استفاده از نمونه های کنترل و نمونه های ادرار جمعیت افراد بیمار و سالم و مواد کالیبراسیون متفاوت انجام شده است.

یافته ها: نتایج حاصل بیانگر کیفیت مناسب روش 1 برای اندازه گیری غلظت های 25-700 mg/l پروتئین و حداقل تاثیرپذیری در استفاده از مواد کالیبراسیون متفاوت می باشد، در حالیکه روش 3 پایین ترین کیفیت را در سنجش مقادیر کمتر از 200mg/l نشان داده و در استفاده از مواد کالیبراسیون مختلف تاثیرپذیری قابل توجهی را داشته است. روش 2 نیز، دارای کیفیت مناسب در اندازه گیری غلظت های 100-1000 mg/l پروتئین بوده ولی در استفاده از مواد کالیبراسیون متفاوت، تاثیرپذیری بیشتری از روش 1 را داشته است.

نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به نتایج فوق پیشنهاد می شود که استفاده از روش SSA در آزمایشگاه ها بطور کلی منسوخ گردد و از روش TCA در طول موج 620 نانومتر به منظور اندازه گیری روتین و از روش TCA در طول موج 405 نانومتر برای غربالگری مقادیر کم پروتئین در جمعیت های مستعد به بیماریهای کلیوی، برای تشخیص زودرس استفاده شود.


رضا ملک‌زاده، رامین شاکری،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

در طول دو دهه اخیر میزان تشخیص بیماری سلیاک یا انتروپاتی حساس به گلوتن در اغلب کشورهای غربی و همینطور در کشور ما سیر صعودی قابل توجهی داشته است. پیش از این دوره اغلب پزشکان تصور می‌کردند که بیماری سلیاک در کشور ما بسیار نادر است و این بیماری را در تشخیص افتراقی بیمارانی که علایمی از سوء جذب داشتند قرار نمی‌دادند. با ظهور طیف جدیدی از تستهای سرولوژیک که برای بررسیهای تشخیصی اولیه بیماری سلیاک استفاده می‌شوند امکان تشخیص این بیماری بهتر شد. مطالعات فراوانی با استفاده از این تست‌ها جهت بررسی شیوع بیماری سلیاک در اغلب کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و جنوبی، هند و خاورمیانه انجام شد، نتایج آنها حاکی از این بود که شیوع سلیاک در اغلب این مناطق بالا است. این یافته بر خلاف تصورات قبلی است که بیماری سلیاک را مخصوص کشورهای اروپایی، خصوصاً اسکاندیناوی، می‌پنداشتند. در کشور ما نیز اولین مطالعات غربالگری توسط مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد و معلوم شد که شیوع این بیماری در ایران نیز بالا می‌باشد. نکته قابل توجه در مورد نتایج این مطالعات تظاهرات این بیماری است که محدود به دستگاه گوارش نمی‌شود و شامل یک طیف وسیع از بی‌علامتی یا علایم خفیف گوارشی یا عصبی تا سوء تغذیه شدید می‌باشد. در این نوشتار سعی کرده‌ایم که با معرفی کارهای علمی که در زمینه بیماری سلیاک در ایران شده اهمیت توجه پزشکان و متخصصین محترم را به در نظر گرفتن این بیماری در تشخیصهای افتراقی علایم مرتبط با این بیماری خاطرنشان کرده و از طرف دیگر توجه مسئولین محترم سلامت را جهت فراهم آوردن تسهیلات لازم برای دسترسی این بیماران به رژیم غذایی فاقد گلوتن جلب نماییم.


نسیم آزادی بخش، راهبه شاکر حسینی، شهناز اتابک، نوید ناطقیان، بنفشه گلستان، آناهیتا هوشیارراد،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

میزان شیوع هیپرهوموسیستئینمی در بیماران همودیالیزی بالاتر از کل جمعیت است. هدف از این مطالعه بررسی اثر مکمل یاری با دوز بالای اسیدفولیک، با و بدون ویتامین 12B بر وضعیت هوموسیستئین در بیماران همودیالیزی در بیمارستان امام حسین (ع) تهران است.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 36 بیمار همودیالیزی که حداقل از سه ماه قبل مکمل اسید فولیک با دوز mg/d 5 دریافت می‌کردند انتخاب شدند. این بیماران به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شده و به مدت دو ماه، در گروه اول، mg/d 5 اسید فولیک همراه با دارونمای ویتامین 12B، در گروه دوم، همین مقدار اسید فولیک را همراه با mg/d 1 ویتامین 12B خوراکی، در گروه سوم، mg/d 15 اسید فولیک همراه با دارونمای ویتامین 12B و در گروه چهارم، همین مقدار اسید فولیک را همراه با mg/d 1 ویتامین 12B خوراکی دریافت کردند. سطح هوموسیستئین تام پلاسما و اسید فولیک و ویتامین 12B سرم در آغاز و پایان مطالعه اندازه‌گیری شد. میزان دریافت‌های غذایی بیماران نیز در طول مطالعه، ارزیابی شد.

یافته‌ها: از بیماران همودیالیزی مورد مطالعه که تحت مکمل یاری مداوم با اسید فولیک بوده‌اند، قبل از شروع مداخله، 8/27% در محدوده طبیعی tHcy و 2/72% در محدوده هیپرهوموسیستئینمی قرار داشتند. پس از پایان مداخله، سطح tHcy پلاسما در گروه اول، 35/1% افزایش و در گروه دوم، سوم و چهارم به ترتیب 99/6، 54/14 و 09/30 درصد کاهش یافت. تغییرات سطح tHcy پلاسما و ویتامین 12B سرم، فقط در گروه چهارم معنی‌دار بود و تغییرات سطح اسیدفولیک سرم، در هیچ یک از گروه‌ها معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: بهترین استراتژی درمانی برای مواجهه با هیپرهوموسیستئینمی در بیماران همودیالیزی، مکمل یاری با دوز mg/d 15 اسیدفولیک همراه با دوز mg/d 1 ویتامین 12B خوراکی است.


‌زهرا عبدی لیایی، عبدالرضا سودبخش، لیدا عطارد، غلامرضا توگه،  منوچهر نخجوانی، پریسا موسوی پناه،  بهادر اشیدری، منوچهر امینی، فریده شاکری راد، سعیده هاشمی حفظ آبادی، شریفه سمیعی کیا،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

میلوپراکسیداز (MPO)، آنزیمی آهن‌دار در گرانول‌های آزوروفیلیک نوتروفیل‌ها است که در عملکرد میکروب کشی نقش دارد و باعث تبدیل پراکسید هیدروژن به HOCl می‌شود. با این حال عفونت‌های شدید در کمتر از 5% مبتلایان به کمبود MPO اتفاق می‌افتد که غالبا˝ در یک بیمار دیابتی است. در این طرح، بیماران دیابتی عفونت‌دار را از لحاظ احتمال نقص آنزیمی فوق با دیابتی‌های بدون عفونت مقایسه نمودیم، تا ببینیم شیوع نقص میلوپراکسیداز در بیماران دیابتی که دچار عفونت شده بودند بیشتر است یا خیر و در صورتی که عفونت در بیماران فوق شایع‌تر باشد، این عفونت‌ها کدامند؟

روش بررسی: در یک مطالعه case-control، 100 بیمار دیابتی در بیمارستان امام در سال‌های 84 و 85 که حائز شرایط بودند، در دو گروه بررسی و اطلاعات مصاحبه، پرونده و آزمایشگاه ارزیابی گردید.

یافته‌ها: علی‌رغم اختلاف لام‌ها در شدت رنگ‌پذیری، آنزیم MPO در 100% بیماران مثبت بود و اختلافی بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین سنی و مدت ابتلا به دیابت در گروه هدف بیشتر بود. در ارتباط با جنسیت، نوع دیابت و میزان HbA1c، اختلاف معنی‌داری بین دو گروه وجود نداشت. BMI و PMN در گروه هدف بالاتر بود. شایع‌ترین عفونت‌ها در گروه هدف به‌ترتیب: عفونت‌های بافت نرم، استخوان و مفاصل، TB، پنومونی و ادراری بود.

نتیجه‌گیری: بررسی ارتباط نقص MPO با عفونت امکان‌پذیر نبوده و انجام مطالعات به روش کمی جهت بررسی شیوع این اختلال در ایران پیشنهاد می‌گردد.


ایرج لطفی‌نیا، مسلم شاکری، محمد شیمیا، بابک محبوبی، امید مشربی،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: هماتوم ساب دورال مزمن یکی از شایع‌ترین مشکلات جراحان مغز و اعصاب است و می‌تواند به‌عوارض شدید و دائمی منجر شود. هدف از این مطالعه مشخص نمودن علائم و تظاهرات هماتوم ساب دورال مزمن و مقایسه نتایج و عوارض در بین دو گروه از بیماران که با دو روش مختلف درمان شده‌اند، می‌باشد. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی که بر روی ۱٢۵ بیمار مبتلا به هماتوم ساب دورال مزمن طی سال‌های 84- ١۳۷۹ انجام شد. ۸٢ نفر از بیماران تحت جراحی با یک سوراخ در جمجمه و درناژ بسته و ۴۳ نفر از بیماران با دو سوراخ و درناژ بسته قرار گرفته بودند. یافته‌ها: از ١٢۵ بیمار ۱۰۸ نفر مرد (4/86%) و ۱۷ نفر زن (6/13%) بودند. میانگین سنی بیماران 41/16±79/65 سال بود. شایع‌ترین تظاهر بیماری ضعف اندام‌ها 98 (4/78%) مورد بود. در زمان تشخیص 88 (4/70%) نفر از بیماران چند علامت و 37 (6/29%) نفر از بیماران فقط یک علامت داشتند. 85 (۶۸%) نفر از بیماران سابقه ضربه مغزی خفیف از جمله زمین خوردن را ذکر می‌نمودند. فاصله زمان بین ضربه وارده به مغز و شروع علائم ١۰ روز تا چهار ماه (میانگین ۴۶ روز) بود. عود هماتوم در گروه با یک سوراخ در جمجمه پنج مورد و در گروه با دو سوراخ در جمجمه دو مورد بود. هماتوم اپیدورال فقط در گروه دو سوراخه یک مورد بود و پنوموآنسفالوس فشارنده نیز فقط در گروه دو سوراخه یک مورد بود. نتیجه‌گیری: هماتوم ساب دورال مزمن ضایعه شایعی است و عمل جراحی آن همراه با نتایج خوبی می‌باشد. وضعیت عصبی نهایی بیماران عمل‌شده با یک سوراخ به‌صورت معنی‌داری بهتر از بیماران عمل‌شده با دو سوراخ بود.


هایده حائری، غزاله شاکر، فهیمه اسدی آملی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه: کارسینوم پاپیلری شبه‌وارتین نوع نادری از کارسینوم پاپیلری تیرویید است. نمای آن شامل ساختارهای پاپیلری پوشیده از سلول‌های تومورال انکوسیتیک دارای هسته‌های با خصوصیات کارسینوم پاپیلری به‌همراه ارتشاح لنفوپلاسماسیتی در محور فیبرو-همبندی می‌باشد. نام‌گذاری این تومور ناشی از تشابه آن با تومور وارتین غدد بزاقی می‌باشد.
معرفی بیمار: در این گزارش موردی از کارسینوم پاپیلری مشابه تومور وارتین را در آقای 54 ساله با توده دو طرفه تیرویید معرفی می‌نماییم. در بررسی هیستوپاتولوژیک پاپیلاهای مفروش از سلول‌های ائوزینوفیلیک با هسته‌های شیشه مات و شیاردار به‌همراه ارتشاح لنفوپلاسماسیتی محور فیبرو-همبندی مشاهده گردید.
نتیجه‌گیری: کارسینوم پاپیلری شبه تومور وارتین ممکن است با ضایعات خوش‌خیم مثل تیروییدیت هاشیموتو، تومور با سلول‌های هرتلی و کارسینوم پاپیلری از نوع سلول بلند اشتباه گردد. پی‌گیری موارد گزارش شده پیشنهاد‌دهنده این امر است که این تومورها رفتاری همانند کارسینوم پاپیلری معمولی دارند.


هایده حائری، غزاله شاکر، فهیمه اسدی آملی، مینو احمدی‌نژاد،
دوره 71، شماره 7 - ( مهرماه 1392 )
چکیده

زمینه: متاپلازی سنگفرشی در غده تیرویید یافته هیستوپاتولوژی ناشایعی بوده و به‌طور معمول در همراهی با ضایعات پاتولوژیک غده تیرویید می‌باشد. اغلب به تعداد کم و به‌شکل کانونی در اندازه‌های کوچک دیده شده و تنها در موارد نادری متاپلازی وسیع سنگفرشی در غده تیرویید دیده می‌شود، به‌نحوی که حتی ممکن است ضایعه اصلی پاتولوژیک را بپوشاند و باعث مشکل تشخیصی شود.
معرفی بیمار: بیمار آقای 53 ساله‌ای است با سابقه چهارساله هیپوتیروییدی که اکنون با توده سفت و ندولار در ناحیه قدام گردن مراجعه نموده است. بیمار با تشخیص سیتولوژی مشکوک به بدخیمی تحت توتال تیروییدکتومی قرار گرفت.
نتیجه‌گیری: متاپلازی وسیع سنگفرشی در غده تیرویید می‌تواند باعث اشتباه تشخیصی و تفسیر نادرست از بررسی هیستوپاتولوژی و سیتولوژی گردد.

مهدیه شجاع، آقایی مهرداد ، آملی مهسا ، پاتریشیا خشایار، نائمه جاوید، فاطمه شاکری، مصطفی قربانی، رامین محبی،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی‌ژن 4 وابسته به لنفوسیت T سیتوتوکسیک نقش مهمی در جلوگیری از اختلالات خود ایمنی مانند بیماری لوپوس اریتماتوس سیستمیک بر عهده دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین پلی‌مورفیسم318CT با بیماری لوپوس اریتماتوس سیستمیک انجام شد. روش بررسی: مطالعه مورد- شاهدی حاضر بر روی کلیه بیماران مبتلا به لوپوس مراجعه‌کننده به درمانگاه تخصصی بیمارستان 5 آذر گرگان از 15 اردیبهشت ماه 1387 تا 15 مهرماه 1388 انجام شد. 180 فرد بیمار و 304 فرد سالم که از لحاظ سن و قومیت با افراد بیمار همسان بودند، وارد مطالعه شدند. جهت تعیین فراوانی الل‌ها و ژنوتیپ‌ها از تکنیک Polymerase chain reaction- restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) استفاده شد. یافته‌ها: ژنوتیپ CC در 170 بیمار (5/94%) مشاهده شد که به لحاظ آماری تفاوت معناداری با گروه کنترل داشت (53/7-77/1=95%CI، 51/3=OR، 0001/0=P). در حالیکه الل T به‌طور معناداری در گروه کنترل بیشتر بود (53/0-13/0=95%CI، 26/0=OR، 0001/0=P). نتیجه‌گیری: نتایج بررسی حاضر نشان داد، پلی‌مورفیسم 318CT در بیماری‌زایی بیماری لوپوس اریتماتوس سیستمیک نقش دارد.
هایده حائری، فاطمه مورعی، غزاله شاکر،
دوره 73، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین بدخیمی در زنان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان در خانم‌ها محسوب می‌گردد. یکی از علل اصلی مرگ در این بیماران متاستاز به ارگان‌های مختلف می‌باشد. معرفی بیمار: در این گزارش، موردی از متاستاز کارسینوم مهاجم داکتال پستان به میوم رحمی را در یک خانم 52 ساله معرفی می‌گردد که با تشخیص میوم رحم در شهریور سال 1392 در بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران تحت عمل هیسترکتومی قرار گرفته بود. در بررسی هیستوپاتولوژی در جدار میومتر کانونی از پرولیفراسیون سلول‌های دوکی بدون آتیپی سلولی همراه با ساختارهای غددی اپیتلیالی با هسته‌های هایپرکروم و استرومای دسموپلاستیک دیده شد. نتایج به‌دست‌آمده در بررسی رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمی نشانگر مثبت بودن GCDFP15 بود که وجود متاستاز کارسینوم داکتال پستان را تایید نمود. نتیجه‌گیری: با وجود اینکه متاستاز سرطان پستان به ارگان‌های تناسلی شایع نیست اما کارسینوم پستان اولین علت متاستاز از بدخیمی‌های با منشا غیر‌تناسلی به رحم به‌شمار می‌رود. متاستاز به میوم رحمی نادر است.
شهروز کاظمی، مژگان شاکری حسین آباد، مریم عامری، بتول قربانی یکتا،
دوره 73، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض مرتبط با صدمات تروماتیک مغزی، سندرم دیسترس حاد تنفسی (ARDS) است. هدف این مطالعه بررسی شیوع سندرم دیسترس تنفسی حاد در صدمات تروماتیک حاد به سر است.

روش بررسی: این مطالعه آینده‌نگر بر روی بیماران صدمه تروماتیک حاد سر بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان شهدای هفتم تیر تهران از مهر 1391 تا شهریور 1392 انجام شد. شرط ورود به مطالعه وجود ترومای سر در بیمار و شرط خروج صدمه قفسه سینه هم زمان بود. سپس بر اساس فرمول Cohran تعداد نمونه انتخاب شد. پرسشنامه‌ای طراحی شد که پزشکان وبا نظارت متخصص جراحی مغز و اعصاب آن را به صورت آینده‌نگر تکمیل کردند.

یافته‌ها: میزان شیوع سندرم زجر تنفسی 35(8/23%) مورد بود. شایع‌ترین آسیب همراه با اسیدوز متابولیک Subarachnoid hemorrhage (SAH) بود. شایعترین آسیب همراه با ARDS آسیب Subdural hemorrhage (SDH) بودند. رابطه بین Glasgow Coma Scale (GCS) و ARDS معنادار بود (0001/0P<). بیماران با SAH میانگین نمره GCS=7 و افراد فاقد SAH دارای میانگین نمره GCS=5 بودند. اختلاف بین این دو معنادار بود (012/0P<). 

نتیجه‌گیری: سندرم دیسترس حاد تنفسی به دنبال صدمات تروماتیک مغزی از عوارض شایع می‌باشد که توجه به آن در مدیریت درمان ضروری است و موجب کاهش مرگ و میر می‌گردد. در این مطالعه مشخص شد که مصدومان تصادفات با آسیب سر حسب ریسک فاکتورهای همراه و متغیرهای مربوطه پیامدهای مختلفی داشتند. بیشترین صدمه سر منجر بهARDS  خونریزیSDH  بوده و ریسک فاکتور همراه سن بالا در جنس مرد و وجود اسیدوز بود.


لیبا رضایی، سید علی حسینی، حمید رضا خانکه، مهدی رصافیانی، جلال شاکری، حبیب‌اله خزایی،
دوره 73، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: درک بهتر چگونگی تاثیر فرهنگ بر خودسوزی می‌تواند در ارایه راهکارهای پیشگیری از آن مفید باشد. بنابراین این پژوهش با هدف تبیین چگونگی تاثیر فرهنگ بر اقدام به خودسوزی زنان انجام شد.

روش بررسی: این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و از نوع تحلیل محتوای جهت‌دار و با مشارکت 21 نفر از اقدام‌کنندگان به خودسوزی، خانواده‌های آن‌ها و کادر درمانی در شش ماهه اول سال 1392 در بیمارستان امام‌خمینی (ره) کرمانشاه انجام شد. داده‌ها با استفاده از مصاحبه نیمه‌ساختار‌یافته جمع‌آوری شدند. مصاحبه‌ها ضبط و تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: درون‌مایه اصلی استخراج‌شده خرده‌فرهنگ خودسوزی بود، که در دو طبقه اصلی محدودیت فرهنگی با تاکید بر آداب و سنن ازدواج و مقبولیت فرهنگی با تاکید بر محاورات، معانی و همانندسازی فرهنگی خودسوزی طبقه‌بندی گردید.

نتیجه‌گیری: در خرده‌فرهنگ خودسوزی شرایطی وجود دارد که موجب بروز و ماندگاری اقدام به خودسوزی می‌شود. توجه به این شرایط در برنامه‌های پیشگیری از خودسوزی پیشنهاد می‌شود.


کامران ابراهیمی، شاکر سالاری‌لک، کمال خادم وطن،
دوره 75، شماره 3 - ( خرداد 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های قلب و عروق شایعترین علت مرگ در جهان بوده که بیشترین علت آن گرفتاری عروق است که این مطالعه به جهت محاسبه و مقایسه سال‌های از دست رفته عمر به‌دلیل مرگ و ناتوانی برای مهمترین عامل مرگ (سکته قلبی) در جامعه مورد بررسی انجام شد.

روش بررسی: مطالعه به‌صورت مقطعی و طی سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ با همکاری معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام گرفت، تمامی بیماران با تایید رخداد سکته قلبی بر اساس علایم بالینی، بروز تغییرات در نوار قلب و افزایش آنزیم‌های قلبی وارد مطالعه شدند و بار سلامتی ناشی از سکته قلبی، با استفاده از شاخص Disability adjusted life years (DALY) محاسبه گردید. داده‌های ابتلا از سامانه ثبت سکته قلبی وزارت بهداشت و داده‌های مرگ بر اساس نظام ثبت مرگ ICD۱۰ از معاونت بهداشت دانشگاه استخراج گردید.

یافته‌ها: تعداد رخداد سکته قلبی ۷۲۳۵ نفر (مردان ۶۰/۶% و زنان ۳۹/۴%) بود که میانگین سنی ۶۹±۱۵ سال بود. نتایج گویای ۵۳۸۰۴ سال (۱۷/۷ در هزار نفر) مفید از دسته رفته عمر به‌دلیل مرگ یا ناتوانی ناشی از سکته قلبی بود که سهم مرگ زودرس ناشی از سکته قلبی ۵۲۱۷۰ سال (۱۷/۱ در هزار نفر) و ناتوانی حاصل از این بیماری ۱۶۳۴ سال (۰/۵۴ در هزار نفر) بود. بار سکته قلبی در مردان بیشتر از زنان بود. در هر دو جنس بیشترین بار در گروه سنی ۸۰ به بالا بود. میزان شیوع بیماری ۳۷۶ (در صدهزار نفر) برآورد شد و سکته قلبی ۱۸/۸% از کل علل مرگ را به خود اختصاص داد.

نتیجه‌گیری: بالا بودن بار ناشی از سکته قلبی به‌ویژه در مردان، رخداد سکته قلبی را به‌عنوان یک اولویت بهداشتی و لزوم برنامه‌ریزی مناسب در جهت اقدامات موثر پیشگیری و درمان مطرح می‌کند.


فاطمه عزیزی مایوان، مهدی جباری نوقابی، علی تقی‌پور، محمدتقی شاکری، مهسا مکرم،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه خطر ابتلا به دیابت در افراد پره‌دیابتیک بسیار بالا است، تعیین عوامل موثر بر پره‌دیابت دارای اهمیت می‌باشد. این مطالعه با هدف مقایسه نتایج مدل رگرسیون لجستیک معمولی و لجستیک نیرومند در مدل‌بندی عوامل مرتبط با بیماری پره‌دیابت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه که از نوع مقطعی-تحلیلی است روی ۶۴۶۰ نفر از افراد بالای۳۰ سال، شرکت‌کننده در طرح غربالگری دیابت دانشگاه علوم پزشکی مشهد، از مهر تا آذر ۱۳۸۹ انجام شد. با توجه به میزان قند‌خون ناشتای افراد، ۵۴۱۴ نفر سالم و ۱۰۴۶ نفر به‌عنوان پره‌دیابتیک شناسایی شدند. سن، جنس، نمایه توده بدن، فشار‌خون سیستولیک، فشار‌خون دیاستولیک و نسبت کمر به باسن در مورد هر فرد اندازه‌گیری شد. مدل رگرسیون لجستیک معمولی روی داده‌ها برازش شد. سپس داده‌های پرت مشخص و سه مدل نیرومند Mallow، WBY و BY برازش شد. آنگاه مدل‌ها با هم مقایسه گردیدند.
یافته‌ها: متغیرهای سن، نمایه توده بدن و فشار‌خون سیستولیک در همه مدل‌ها از لحاظ آماری معنادار شدند (۰/۰۱P<) و متغیر نسبت کمر به باسن معنادار نشد (۰/۱P>). تعداد ۵۵۲ داده‌ی پرت با خطای بدرده‌بندی در مدل معمولی وجود داشت. مقادیر کای دو پیرسون و سطح زیرمنحنی راک در مدل Mallow به‌طور تقریبی فرقی با مدل معمولی نداشت. اما در مدل‌های WBY و BY به نسبت بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این پژوهش سن بالا، نمایه توده بدنی و فشار‌خون بالا در ابتلا به بیماری پره‌دیابت موثر می‌باشند. همچنین مدل‌های رگرسیون نیرومند WBY و BY برازش بهتر و توان پیشگویی بالاتری نسبت به رگرسیون لجستیک معمولی در مدل‌بندی عوامل گفته‌شده در ارتباط با پره‌دیابت دارند.

حسین تیره، محمدتقی شاکری، صادق رسولی‌نژاد، حبیب‌اله اسماعیلی، راضیه یوسفی،
دوره 77، شماره 5 - ( مرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بیماری مزمنی است که شایع‌ترین بیماری اختلالات متابولیسم و یکی از عمده‌ترین مسایل بهداشتی-درمانی در سرتاسر دنیا است. امروزه تکنیک‌های داده‌کاوی (Data mining techniques) با توجه به توانمندی آن‌ها، در حوزه‌های مختلف به‌کار برده می‌شوند. بنابراین در این پژوهش به مقایسه کارایی روش‌های داده‌کاوی در پیش‌بینی ابتلا به بیماری دیابت نوع ۲ پرداخته شد.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی، از مجموع ۷۰۰۰ نفر شرکت‌کننده در طرح غربالگری دیابت سال ۱۳۹۵ در منطقه ثامن مشهد که شامل بررسی میزان قند‌خون، چشم‌ها، آسیب کلیوی و سلامت پاها بود، تعداد ۵۴۰ نفر مبتلا به بیماری دیابت (درمان نشده) بودند و برای حفظ توازن ۶۰۰ فرد سالم به‌صورت نمونه‌گیری متناسب با حجم انتخاب شدند (حجم کل نمونه ۱۱۴۰ نفر). در این مطالعه مبتلایان به دیابت بالای ۳۰ سال وارد مطالعه گردیدند و افرادی که از پیش سابقه‌ی دیابت نوع ۲ داشتند و اکنون به‌سبب استفاده از دارو و یا رعایت سایر نکات مقدار قند‌خون طبیعی داشتند از مطالعه حذف گردیدند.
یافته‌ها: صحت هر سه مدل برابر بود (۸۶%) اما از نظر سطح زیرمنحنی راک (Receiver operating characteristic, ROC)، مدل‌های رگرسیون لجستیک (Logistic regression model) و بیزین ساده (Simple Bayesian model) با۹۰% سطح زیرمنحنی راک عملکرد بهتری داشتند. در مدل بیزین ساده و رگرسیون لجستیک به‌ترتیب متغیرهای شاخص توده بدنی و سن دارای بیشترین میزان اهمیت بودند، در‌حالی‌که در مدل ماشین‌بردار پشتیبان (Support vector machine, SVM)، متغیرهای شاخص توده بدنی و فشارخون دارای بیشترین اهمیت بودند.
نتیجه‌گیری: صحت هر سه مدل برابر بود. از نظر سطح زیرمنحنی راک، مدل‌های رگرسیون لجستیک و بیزین ساده مناسب‌تر بودند. در مجموع هر سه مدل عملکرد مشابهی داشتند. در هر سه مدل شاخص توده بدنی دارای بیشترین اهمیت بود.

حسین شاکری، علی‌اصغر عربی میانرودی، محمدعلی حق‌بین، نرگس خانجانی،
دوره 78، شماره 3 - ( خرداد 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: از مشکلات عمده در اعمال جراحی، درد پس از آن است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی تیزانیدین به‌عنوان پیش‌دارو در کاهش درد پس از عمل جراحی سپتوپلاستی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور از فروردین تا اسفند ۱۳۹۳ در بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان آموزشی درمانی شفا کرمان بر روی ۷۱ بیمار ۱۸ تا ۵۰ ساله‌ی کاندید جراحی سپتوپلاستی برای اولین بار، انجام گردید. بیماران به‌طورتصادفی در دو گروه قرار گرفتند. داروی تیزانیدین با دوز mg ۴ دو ساعت پیش از جراحی (سپتوپلاستی) به‌صورت خوراکی به بیماران گروه مداخله داده شد. در گروه کنترل دارونما تجویز گردید. داده‌های مربوط به‌شدت درد چهار ساعت، هشت ساعت و صبح روز پس از جراحی اندازه‌گیری و ثبت شد.
یافته‌ها: بیماران ۶۲ نفر (۸۷/۳۲%) مرد و ۹ نفر (۱۲/۶۸%) زن بودند. میانگین سنی افراد مورد بررسی ۷/۵±۲۴/۶ سال بود. دو گروه مداخله و شاهد از نظر سن همسان بودند (۰/۵۴P=)، اما طول مدت جراحی در دو گروه متفاوت بود (۰/۰۳۸P=) و در گروهی که تیزانیدین دریافت کردند، طولانی‌تر بود. میانگین امتیاز درد در دو گروه پس از چهار ساعت، متفاوت و در گروهی که تیزانیدین دریافت کرده بودند، بیشتر بود (۰/۰۴۳P=). میانگین امتیاز درد در دو گروه پس از هشت ساعت (۰/۹۵P=) و یک روز (۰/۷۹P=) تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه تجویز تیزانیدین پیش از عمل در کاهش درد پس از عمل جراحی سپتوپلاستی مؤثر نبود.

محسن بارونی، زهره شاکر، زینب شاکر، اسما صابرماهانی،
دوره 80، شماره 10 - ( دی 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: فلج مغزی نوعی سندرم اختلال حرکتی و وضعیتی در اوایل کودکی است. این بیماری به‌دلیل آسیب وارده به مغز یا ناهنجاری‌های مادرزادی ایجاد می‌شود. در سال‌های اخیر، پیوند سلول‌های بنیادی مزانشیمی انسان (hMSC) به یک استراتژی درمانی امیدوارکننده برای CP تبدیل شده است. در این مورد سالانه هزینه‌های زیادی برای درمان و مدیریت این بیماری می‌شود که هدف از این مطالعه ارزیابی ایمنی، اثربخشی این روش بر CP می‌باشد.  
روش بررسی: این مطالعه از نوع متاآنالیز می‌باشد. تحقیق از 24 اسفند 1399 تا هشت فروردین 1400 محیط پژوهش ایران، کرمان بوده است. ابتدا در پایگاه‌های داده‌ای PubMed، Scopus و Scholar، تحقیق سیستماتیک انجام گرفت که معیار ورود و خروج برای آن تعیین شد.
یافته‌ها: پس از انجام مرور نظام‌مند در نهایت به 18 مقاله رسیدیم که نشان داد استفاده از فناوری سلول‌های بنیادی به‌عنوان یک روش علمی می‌تواند باعث بهبود کیفیت زندگی افراد بیمار و بهبود نقص حرکتی گردد.
نتیجه‌گیری: با توجه به شواهد محدود و مطالعات انجام شده فناوری سلول‌های بنیادی در بهبود افراد CP می‌تواند ایمن، کارا باشد ولی درمورد اثربخشی آن شواهد کافی وجود ندارد و مطالعات بیشتری در اینباره لازم است. در مجموع سلول‌های بنیادی ممکن است آینده بسیار امیدوارکننده‌ای در درمان این بیماران داشته باشند. در نهایت اینکه فناوری سلول‌های بنیادی همراه با بیوتکنولوژی‌های نوآورانه ممکن است به‌زودی نتایج نویدبخشی به بیماران دهد.

 

شهرام سیفی، نازلی فرنوش، کیوان لطیفی، پرویز امری ‌مله، حامد مهدی‌نژاد گرجی، اسدالله شاکری، خدیجه ازوجی،
دوره 80، شماره 11 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: لنفانژیولیومیوماتوزیس اسپورادیک Lymphangioleiomyomatosis, (LAM) یک بیماری نادر است که به‌طور کلی زنان جوان را درگیر می‌کند و شامل تکثیر غیرطبیعی سلول‌های عضله مانند صاف (سلول‌های LAM) در ریه‌ها (LAM ریوی) است. شایعترین تظاهر این بیماری پنوموتوراکس ناشی از پارگی کیست می‌باشد. عوامل مرتبط با پیش‌آگهی ضعیف اغلب عواملی هستند که با کاهش سریعتر عملکرد ریه مرتبط هستند.
معرفی بیمار: بیمار خانم 24 ساله‌ای بود که با پنوموتوراکس مراجعه داشته و بولا‌های متعدد در هر دو ریه بیمار مشهود بود. بیمار هیچ سابقه خانوادگی بیماری تنفسی نداشت. هیچ مدرکی دال بر درگیری سایر اندامها به‌جز ریه وجود نداشت. علاوه‌بر گذاشتن Chest tube، بیمار تحت تهویه مکانیکی قرار گرفت. پس از 24 روز بستری، اکسیژن‌تراپی بیمار با ماسک معمولی انجام شد و تحت پلورودز دوطرفه نیز قرار گرفت. در 36مین روز بستری، بیمار با حال عمومی خوب ترخیص شد (مرداد و شهریور 1399) و در پیگیری چهار ماه بعد، مشکلی نداشت.
نتیجه‌گیری: خوشبختانه با تشخیص LAM برای بیمار با توجه به نمای سی‌تی‌اسکن ریه بیمار، پنوموتوراکس بیمار تحت درمان قرار گرفت و با انجام پلورودز، از عود پنوموتوراکس جلوگیری شد. در خانم جوان با پنوموتوراکس خودبه‌خودی، LAM اسپورادیک جز تشخیص‌های افتراقی می‌باشد.

 

نازلی فرنوش، شهرام سیفی، خدیجه ازوجی، اسدالله شاکری، کیوان لطیفی، پرویز امری مله،
دوره 81، شماره 8 - ( آبان 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تهویه فشار مثبت غیرتهاجمی Noninvasive ventilation (NIV) یکی از امیدوارکننده‌ترین روش‌هایی است که برای درمان نارسایی تنفسی هایپوکسیک در کووید 19 استفاده شده است.
روش بررسی: در این مطالعه، نتایج بالینی 80 بیمار مبتلا به نارسایی حاد تنفسی ناشی از COVID-19 که در طول دوره بستری خود تحت تهویه فشار مثبت غیرتهاجمی (NIV) قرار گرفته بودند، تا پیامد نهایی بررسی شد. میزان ترخیص از ICU بدون نیاز به انتوباسیون، به‌عنوان پیامد اولیه بررسی گردید و بیماران براساس آن بیماران به دو گروه شکست NIV و موفقیت NIV تقسیم شدند. میزان مرگ‌ومیر، طول مدت بستری در ICU، فراوانی بیماران لوله‌گذاری شده و فاکتورهای آزمایشگاهی بیماران به‌عنوان پیامدهای ثانویه در دو گروه شکست NIV و موفقیت NIV، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
یافته‌ها: در مورد پیامد مرگ و ترخیص، تفاوت آماری معناداری بین دو گروه وجود داشت به‌طوریکه تمامی بیماران مبتلا به کروناویروس بستری در ICU که NIV دریافت کرده بودند و به‌دلیل عدم پاسخ به NIV انتوبه شده بودند پیامد مرگ داشتند و بیمارانی که انتوبه نشدند همگی از بیمارستان ترخیص شدند. میانگین APACHEIIscore در بیماران گروه موفقیت با 05/5±07/11 NIV به‌طور معناداری کمتر از گروهی بودکه موفقیت با NIV نداشتند (96/4±16/20).  نتیجه‌گیری: مرگ‌ومیر در گروه لوله‌گذاری شده بیشتر از گروه NIV بود. ترکیب اسکور APACHEII و تعداد تنفس یک ساعت پس از دریافت NIV می‌تواند موفقیت با NIV را پیشبینی کند.

 
راضیه یوسفی، پیام ساسان‌نژاد، عیسی نظر، علی هادیانفر، محمد تقی شاکری، زهرا جعفری،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی عوامل تاثیرگذار بر طول مدت بستری بیماران مشکوک به سکته مغزی، می‌تواند در بهینهسازی استفاده از منابع بیمارستانی موثر باشد. لذا این مطالعه با هدف تحلیل بقای عوامل مرتبط با زمان بستری بیماران مشکوک به سکته‌ مغزی، که با اورژانس به بیمارستان قائم (عج) مشهد انتقال داده شده‌ بودند، انجام شد.
روش بررسی: در این کوهورت تاریخی، اطلاعات کلیه بیماران مشکوک به سکته مغزی که از ابتدای فروردین تا آخر اسفند 1397 با اورژانس 115 مشهد تماس گرفته و به بخش اورژانس بیمارستان قائم (عج) مشهد منتقل شده بودند جمعآوری شد. داده‌های اورژانس پیش بیمارستانی با استفاده از شناسه ماموریت با سوابق بیمارستانی ادغام شدند. پیامد نهایی مطالعه، طول مدت بستری بیماران بود. برای تحلیل داده‌ها، از نرم‌افزار Stata استفاده شد.
یافته‌ها: میانه طول مدت بستری بیماران هفت روز بود. از بین 578 بیمار شرکتکننده 386 مورد (67%) بهبود یافته و 190 مورد (33%) سانسور شده بودند. در تحلیل چند متغیره، رگرسیون کاکس به‌دلیل عدم‌برقراری فرض خطرات متناسب، نامناسب شناخته شد. پس از برازش مدل‌های پارامتری لگ نرمال، لگ لجستیک، نمایی و وایبل، مدل لگ نرمال با کمترین مقادیر AIC و BIC به ترتیب برابر 909/1273و 740/1356 به‌عنوان بهترین مدل انتخاب شد. از بین متغیرهای مورد‌بررسی اولویت پذیرش بیماران، بیمه، فصل بستری و حاشیه‌نشینی به‌عنوان متغیرهای معنا‌دار شناخته شدند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد مدل‌های بقا می‌توانند به‌ خوبی جهت تحلیل داده‌های طول عمر به‌کار گرفته شوند و براساس معناداری متغیرها، به نظر می‌رسد که با تمرکز بر آمادگی بیشتر مراکز و تخصیص منابع، برنامه‌ریزی‌های مفیدتری قابل‌اجرا باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb