16 نتیجه برای شجاعی
داود شجاعی زاده،
دوره 55، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده
مطالعه حاضر بررسی عوامل افسردگی در جانبازان بالای 40 درصد معلولیت شهر اصفهان در سال 1370 می باشد. در این مطالعه تعداد افراد کل جامعه مورد نظر مجموعا 1186 نفر بود. که به درجه تفکیک درصد معلولیت 49-40 و 69-50 و 70 به بالا طبقه بندی شد. تعداد کل هر طبقه به ترتیب 1 تا 680، 1 تا 272 و 1 تا 234 نفر می باشد که به ترتیب شماره گذاری و سپس با استفاده از جداول اعداد اختلافی 10 درصد هر طبقه (مجموعا 120 نفر) انتخاب گردیدند. لازم به ذکر است که از بین جمعیت مورد نظر 4 نفر به دلایل عدم حضور در شهر و دلایل دیگر در آزمون شرکت نکردند. نتیجه آزمون نشان داد بیشترین فراوانی مربوط به افسردگی با درجات بالا است. 32/70 درصد نسبت به کل افسردگی (65%) است به طوری که با افزایش سن میزان شدت افسردگی نیز افزایش می یابد. بالاترین نرخ افسردگی مربوط به فاکتورهای مسائل مادی، مسکن، آموزش و تحصیل و در نهایت شغلی بوده است.
داود شجاعی زاده،
دوره 55، شماره 5 - ( 2-1376 )
چکیده
این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که جهت بررسی و مقایسه تاثیر دو روش مستقیم و غیر مستقیم آموزش بهداشت بر آگاهی و نگرش دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور مرکز سقز در زمینه ایدز در شهر سقز و در سال 1372 انجام گرفت. روش نمونه گیری در این مطالعه، روش نمونه گیری تصادفی بوده و 106 نفر دانشجو از میان 218 نفر جامعه آماری انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول با استفاده از روش مستقیم آموزش بهداشت (سخنرانی همراه با وسایل آموزشی نوری دیداری) و گروه دوم با استفاده از روش غیرمستقیم آموزش بهداشت (خودآموز) تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه بوده که از چهار بخش (مشخصات عمومی، منابع کسب اطلاعات، آگاهی، نگرش) تشکیل شده بود. پس از انجام آزمون اولیه برنامه آموزشی طی سه هفته به اجرا درآمد و چهار هفته پس از اتمام برنامه آموزشی، آزمون ثانویه انجام شد. سپس اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که در هر دو روش بین میزان آگاهی و نگرش واحدهای مورد پژوهش در قبل و بعد از اجرای برنامه آموزشی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین دو روش مستقیم و غیر مستقیم از نظر تاثیر بر افزایش میزان آگاهی تفاوت معنی داری وجود ندارد، ولی از نظر نگرش تفاوت معنی دار بوده و روش مستقیم بیش از روش غیرمستقیم بر تغییر نگرش واحدهای مورد پژوهش تاثیر داشته است.
داود شجاعی زاده،
دوره 55، شماره 6 - ( 5-1376 )
چکیده
این پژوهش، یک مطالعه نیمه تجربی است که تاثیر یک برنامه آموزشی را بر آگاهی، نگرش و عملکرد کمک دندانپزشکان تجربی شیراز در زمینه ایدز، راههای انتقال ویروس در دندانپزشکی و روشهای پیشگیری از آن براساس چهار متغیر آموزش، آگاهی، نگرش و ارزیابی مورد بررسی و عملکرد قرار داده است. روش انجام پژوهش بدین نحو است که پژوهشگر، یک موقعیت خاص را که همان اجرای برنامه آموزشی است ایجاد نموده و طی دو مرحله آزمون اولیه قبل از اجرای برنامه آموزشی، و آزمون ثانویه بعد از اجرای برنامه آموزشی، تاثیر این برنامه را بر متغیرهای ذکر شده مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. اطلاعات لازم جهت بررسی متغیرهای پژوهش و ارزیابی برنامه آموزشی از طریق پرسشنامه و چک لیست که قبل و بعد از اجرای برنامه آموزشی تکمیل گردیده به دست آمد. پس از انجام آزمون اولیه و تکمیل چک لیست عملکرد توسط مشاهده مستقیم در مطب های افراد مورد پژوهش، براساس نیاز آنان به یک برنامه آموزشی که شامل روشهای سخنرانی، بحث گروهی، پرسش و پاسخ با استفاده از وسایل کمک آموزشی بوده در 4 جلسه و به مدت یکماه تدوین و اجرا گردید. به منظور کاهش تاثیر عوامل مداخله گر، آزمون ثانویه در مورد آگاهی و نگرش، 6 هفته بعد از آموزش و در مورد سنجش عملکرد حدود 3 ماه بعد، انجام گرفت، و مجددا جهت کنترل عملکرد، از چک لیست استفاده شد که با بازدید از مطب و مشاهده مستقیم در چند نوبت تکمیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد قبل و بعد از برنامه آموزشی، تفاوت معنی داری از نظر آماری وجود دارد. به عبارت دیگر، برنامه آموزشی در ارتقا سطح آگاهی، ایجاد نگرش مثبت و همچنین عملکرد مناسب در افراد مورد پژوهش، موثر بوده است.
سوسن تحویلداری، داوود شجاعی زاده، کاظم محمد، محمدعلی محققی،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده
در این تحقیق 600 زن کادر اداری و آموزشی منطقه 7 آموزش و پرورش تهران جهت بررسی میزان آگاهی قبل و بعد از آموزش خودآزمایی پستان مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز قبل و بعد از آموزش از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج بررسی نشان داد که میانگین نمرات آگاهی، قبل و بعد از آموزش به ترتیب 42/3 و 54/2 بود و اختلاف معنی دار آماری از نظر آگاهی در رابطه با خودآزمایی ماهیانه پستان قبل و بعد از آموزش در زنان تحت بررسی وجود داشت (P<0.0001). بین قومیت و وضعیت تاهل با آگاهی زنان در رابطه با خودآزمایی پستان هیچگونه اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد. لیکن بین سن تحصیلات زنان تحت بررسی و همچنین سطح تحصیلات همسر زنان تحت بررسی با آگاهی آنان در مورد خودآزمایی ماهیانه پستان اختلاف معنی دار آماری مشاهده شد (P=0.04).
محمدرضا ظفرقندی، مجید معینی، ابوالفضل شجاعی فرد،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده
از نظر علل انسداد، شایعترین علت وجود adhesion band بوده که در کتب مرجع تا 70 درصد علل را تشکیل داده و در مطالعه ما نیز شایعترین علت بوده 23 درصد کل علل را تشکیل می دهد. در انسداد کولورکتال، شایعترین علت سرطان های کولون و رکتوم بوده و اثر فشاری تومورهای داخل شکم و لگن در مکان دوم ولولوس علت سوم از نظر شیوع می باشد. در مطالعه ما ولولوس شایعترین علت انسداد کولورکتال بوده و 9 درصد کل موارد انسداد و حدود 40% کل موارد انسداد کولورکتال را شامل می شد. سرطان های کولون و رکتوم در مکان دوم قرار داشته و حدود 6 درصد کل موارد انسداد و یا حدود 30% موارد انسداد کولورکتال را شامل می شد. 70 درصد بیماران مورد مطالعه ما را مردان و 30 درصد را زنان تشکیل می دادند. دامنه سنی آنها بین 3 سالگی تا 85 سالگی و میانگین سنی آنها 45 سال بوده است. شایعترین عمل جراحی در سابقه بیماران قبل از ایجاد انسداد آپاندکتومی بوده است. 75 درصد بیماران دچار انسداد کامل و 25 درصد انسداد نسبی داشته اند. 56 درصد از بیماران (از کل 112 نفر) قبلا در سابقه خود عمل جراحی داشته اند. میزان مرگ و میر بعد از عمل جراحی برای انسداد در بیماران 5/3 درصد بود که تقریبا معادل کتب مرجع می باشد. مرگ و میر با فشار خون قبل از عمل رابطه داشته و نتیجه گرفته شد که بالا بودن فشارخون قبل از عمل ریسک مرگ و میر را می تواند بالا ببرد. میزان گانگرن روده مشاهده شده حین عمل حدود 21 درصد یا 23 مورد از کل 112 بیمار بود و گانگرن روده با موربیدیته یا عوارض بعد از عمل رابطه داشته و بیماران دچار گانگرن روده بیشتر دچار عوارض بعد از عمل می شوند (P=0.032). عوارض بعد از عمل جراحی به علت انسداد روده در حدود 33/3 درصد از بیماران دیده شد. اهداف اصلی مطالعه عبارتند از: تعیین علل انسداد روده در بیماران مورد مطالعه و مقایسه فراوانی آنها با کتب مرجع و دو مطالعه دیگر از بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران. تعیین فراوانی نوع و محل انسداد. تعیین میزان مرگ و میر و علل آن و عوامل موثر بر آن. تعیین فراوانی عوارض بعد از عمل و بررسی عوامل موثر بر آن.
جواد سلیمی، مرتضی تقوی، ابوالفضل شجاعی، فرمازیار شادمان،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
این مطالعه جهت بررسی خصوصیات بالینی و روشهای مختلف درمانی آنوریسمهای کاذب عفونی شریان فمورال به دنبال تزریق داخل عروقی مواد مخدر صورت گرفته است.
روش بررسی: 42 بیمار که در سالهای 83-1378 به اورژانس بیمارستان سینا مراجعه کرده بودند از نظر علائم بیماری تحت بررسی قرار گرفتند. روشهای درمانی شامل ترمیم اولیه، بستن شریان فمورال و بای پس اورژانس یا تاخیری بوده است.
یافتهها: همه 42 بیمار مرد بودند و میانگین سنی آنها 9/36 سال و میانگین تأخیر در مراجعه پزشکی 3/17 روز بود. 28 بیمار بطور اولیه مراجعه کردند. متوسط مدت تزریق هروئین 14 ماه بود.
نتیجهگیری: لیگاتور ساده شریان فمورال یا ایلیاک خارجی در موارد آنوریسم کاذب عفونی شریان فمورال نتایج قابل قبول داشته و در مواردی که امکان انجام سونوگرافی داپلر حین عمل جراحی وجود ندارد نظارت حین و بعد از جراحی جهت تشخیص ایسکمی اندام به منظور جلوگیری از عمل جراحی غیر ضروری توصیه میگردد.
افشین آماری، سید علیرضا رضوی، آرزو جمالی، عباسعلی امینی سردرود، معصومه معتمدی، سعیده شجاعی، بیتا انصاریپور، آرش پورغلامی نژاد، جمشید حاجتی،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای دندریتیک مهمترین سلولهای عرضهکننده آنتیژنهای توموری به سلولهای TCD8+ و TCD4+ میباشند که باعث برانگیختن این سلولها و ایجاد پاسخ اختصاصی ضد تومور میشوند. یکی از راههای ایجاد پاسخ مناسب ضد توموری افزایش کارایی سلولهای دندریتیک در عرضه آنتیژن و تحریک لنفوسیتهای T میباشد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر سلولهای دندریتیک فعال شده با اجزاء پروتیینی توکسوپلاسما گوندی بر نفوذ سلولهای TCD8+ در بافت تومور و پاسخ سیتوتوکسیک آنها است.
روش بررسی: سلولهای مغز استخوان موش بهمدت پنج روز در حضور GM-CSF و IL-4 کشت داده شدند. روز پنجم سلولهای دندریتیک نابالغ حاصله با اجزاء پروتیینی یا عصاره کامل توکسوپلاسما گوندی و یا LPS بهمدت دو روز کشت داده شد. برای القای تومور سلول WEHI-164 بهصورت زیر جلدی به موش تزریق شد. برای ایمونوتراپی ١٠٦ سلول دندریتیک بالغ شده با ترکیبات مختلف به موشها تزریق شد. از روش فلوسایتومتری برای اندازهگیری میزان نفوذ سلولهای CD8+ استفاده شد و قدرت کشندگی لنفوسیتها با روش LDH اندازهگیری گردید.
یافتهها: استفاده از اجزاء پروتیینی توکسوپلاسما برای بلوغ سلولهای دندریتیک در مقایسه با سایر عوامل بهطور معنیداری باعث افزایش نفوذ سلولهای
CD8+ به بافت تومور و تقویت پاسخهای سیتوتوکسیک گردید. میزان بقای موشها در این گروه از گروههای دیگر بیشتر بود (p<0/0001).
نتیجهگیری: ترکیبات میکروبی مانند اجزاء پروتیینی توکسوپلاسما که پاسخ Th1 را سبب میشوند، میتوانند باعث افزایش کارایی سلول دندریتیک در نفوذ سلولهای CD8+ T و افزایش پاسخهای سیتوتوکسیک شوند.
سرور روز افزای، خدیجه حکمت، کبری شجاعی، پوراندخت افشاری، محمد بهادرام،
دوره 72، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: واژینوز باکتریال شایعترین علت ترشحات غیرطبیعی در زنان سن باروری و یکی از شایعترین علل مراجعه به درمانگاههای زنان محسوب میشود. از عوامل دخیل در پاتوژنز و عود مکرر این بیماری میتوان به افزایش pH محیط واژن بهدنبال کاهش تعداد لاکتوباسیلها و در نتیجه افزایش تعداد باکتریهای بیهوازی اشاره کرد. شیوع این بیماری بین 30-10% ذکر شده است. معیارهای Amsel بهعنوان آزمونی تشخیصی در واژینیت باکتریایی استفاده میشود. این مطالعه با هدف بررسی اثر شیاف لاکتوباسیل بر بهبودی و عود بیماران مبتلا به واژینوز باکتریال انجام گرفت.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور، 130 بیمار با تشخیص واژینوز باکتریال و استفاده از معیار Amsel با مبنای علایم بالینی، وارد مطالعه شدند. این افراد بهطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با مترونیدازول خوراکی بههمراه شیاف لاکتوباسیل و گروه دوم تحت درمان با مترونیدازول و شیاف دارونما قرار گرفتند. پیگیری بیماران در هفته یک و چهار درمان انجام شد.
یافتهها: بیماران در دو گروه میانگین سنی کمتر از 32 سال داشتند. معیارهای Amsel و میزان بهبودی بیماران در هر دو گروه طی هفته یک و چهار پس از درمان، نسبت به شروع مطالعه بهطور معناداری بهبود یافت، لیکن در گروهی که مترونیدازول را بههمراه لاکتوباسیل دریافت کردند نسبت به گروه شاهد در موارد ذکر شده بهطور معناداری بهبودی بیشتری را نشان دادند (0001/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به اثرات حفاظتی لاکتوباسیلها در مقابله با پاتوژنهای بیهوازی و اثرات منفی مترونیدازول بر لاکتو-باسیلهای واژن، استفاده از شیاف لاکتوباسیل همراه با مترونیدازول، بهخصوص در بیماران با عفونت راجعه مفید میباشد.
حسین خیراندیش، احسان شجاعیفر، علی پاشا میثمی،
دوره 74، شماره 12 - ( اسفند 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: حجامت یکی از روشهای سنتی درمانی است که از زمانهای بسیار دور در سراسر دنیا رواج داشته و دارد. با توجه به فراوانی قابل توجه استفاده و تجویز این روش درمانی و وجود نقطهنظرات پراکنده در مورد اثربخشی حجامت، مطالعهی حاضر به منظور بررسی نظاممند دادههای معتبر علمی منتشر شده در مورد انواع حجامت و تعیین موارد مطرح به منظور توصیه احتمالی و یا پژوهش در مورد این روش درمانی، به انجام رسید.
روش بررسی: در این مطالعهی مروری با جستجوی نظاممند در موتورهای جستجوگر Google، PubMed، Scopus، به همراه موتورهای جستجوگر فارسی IranMedex و SID، در نهایت 99 مطالعهی مختلف از مجلات معتبر داخلی و بینالمللی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. به منظور مقایسه نتایج مطالعات مختلف، بیماریهای مورد بررسی در 19 گروه بر اساس شباهتهای ماهیت و بیماریزایی طبقهبندی شدند.
یافتهها: مطالعات، تأثیر حجامت بر بیش از 50 بیماری مختلف را بررسی کردهاند. در 9/84% از مطالعات نتیجه معنادار در مورد تأثیر حجامت گزارش شده است. در مورد بیماریهای عضلانی و اسکلتی، درد با منشاء مختلف و مشکلات پوستی بیشترین تعداد مطالعات کارآزمایی بالینی با تخصیص تصادفی انجام شده است. از این بین بیشترین مطالعات در زمینه تأثیر حجامت در رابطه با دردهای کمر بوده و نتایج به سود حجامت را گزارش کردهاند.
نتیجهگیری: با توجه به نوع مطالعات صورت گرفته میتوان نتیجه گرفت حجامت بهعنوان یک روش درمانی دارای تأثیر در بیماریهای مختلفی منجمله بیماریهای اسکلتی-عضلانی و پوستی بهعنوان یک مداخلهی گزارش شده است.
سعید نوری، آناهیتا ذوقی، محمدرضا شریف، نجلا فرهنگ، مازیار شجاعی،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هر ماده توکسیک بسته به تغییرات فیزیولوژیک در حین تماس نشانههای منحصر به فرد خود را دارد. اثر سرب بر روی غده تیرویید نامشخص است. در این مطالعه تغییرات هورمونهای تیروییدی در بیماران دچار مسمومیت با سرب بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی از فروردین تا اسفند ۱۳۹۵ در بیمارستان لقمان حکیم تهران از طریق روش نمونهگیری در دسترس، سطح هورمونهای تیروییدی در ۹۰ نفر همسانسازیشده اندازهگیری شد. ۳۰ بیمار مسموم با سرب، ۳۰ بیمار با اعتیاد به اپیوم مراجعهکننده به مرکز ترک اعتیاد و ۳۰ فرد سالم، از نظر سطح سرب و هورمونهای تیروییدی بررسی شدند. هورمونهای تیروییدی در گروه مورد نسبت به گروههای کنترل مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: سطح سرب در گروه دچار مسمومیت با سرب µg/dl ۲۳/۵ ± ۵۷/۵ و در گروه کنترل اول با اعتیاد به اپیوم µg/dl ۳/۸ ± ۷/۸ و در گروه کنترل دوم µg/dl ۵/۹ ± ۹ بود. هورمون تحریککننده تیرویید در بیماران دچار مسمومیت با سرب mIU/L ۰/۰۱ ± ۰/۲ بهمیزان معناداری نسبت به گروه کنترل اول (۱/۰۵±۲/۴) و گروه کنترل دوم (۰/۰۱ ± ۲/۳) کمتر بود (۰/۰۴P=). تیروکسین در بیماران دچار مسمومیت با سرب (µg/dl ۲/۶ ± ۱۷/۸) بهمیزان معناداری نسبت به گروه کنترل اول ۱/۹±۸/۸ و گروه کنترل دوم ۳/۵±۷/۴ بیشتر بود (۰/۰۲P=).
نتیجهگیری: مسمومیت با سرب بر عملکرد تیرویید موثر است و باعث کاهش هورمون تحریککننده تیرویید و افزایش تیروکسین میشود.
رقیه قاسمی، آزاده شجاعی، بهناز کریمی،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پروستات در حال حاضر سومین بیماری بدخیم در ایران و پنجمین سرطان رایج در سراسر جهان است. اگرچه شیوع این سرطان در ایران بسیار کمتر از کشورهای غربی است، اما میزان آن در طول سالهای اخیر افزایش یافته است. این مطالعه با هدف تعیین بیان ژنهای GPRC6A، E.cadherin و ZEB1 در سرطان پروستات در مقایسه با بافت خوشخیم آن انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی در طی بهمن ماه ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۳۹۷ در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، ۳۰ نمونه شامل ۱۵ نمونه از بافت بدخیم سرطان پروستات و ۱۵ نمونه از بافت خوشخیم آن از بیماران تهیه گردید. از بافتهای مورد نظر RNA استخراج شد. سپس cDNA آنها ساخته شد. در ادامه با استفاده از تکنیک Real-time polymerase chain reaction (PCR) بیان ژنهای GPRC6A، E.cadherin، ZEB1 اندازهگیری شده و برای تحلیل میزان بیان ژنها از نرمافزار Relative expression software tool (REST), Version 2009 (http://rest.gene-quantification.info/) استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه بیان ژنهای GPRC6A و ZEB1 در سرطان پروستات در مقایسه با بافت خوشخیم آن افزایش و بیان ژن E.cadherin کاهش داشت. در این مطالعه ارتباط معناداری بین بیان ژنها در نمونههای خوشخیم و بدخیم با فاکتورهای تشخیصی مرسوم در این نوع بیماری مثل سن، مقدار Prostate-specific antigen (PSA)، مرحله پاتولوژیکی و رتبه گلیسون یافت نشد.
نتیجهگیری: ژنهای بررسی شده دارای توان بالقوه برای غربالگری سرطان پروستات میباشند و با بررسیهای بیشتر میتوانند بهعنوان مارکر تشخیصی سرطان پروستات استفاده شوند.
پرهام مردی، سرور شجاعیان، نوشین طاهرزاده قهفرخی، غزاله مولاوردی، مائده امیریرودی، علی سلحشور، محمود بختیاری، سیدحمیدرضا مژگانی،
دوره 78، شماره 11 - ( بهمن 1399 )
چکیده
سارس کروناویروس دو یکی از اعضای خانواده کروناویریده (Coronaviridae) میباشد که منشا آن کشور چین و شهر ووهان اعلام شده است. انتقال این ویروس که موجب بیماری کووید-19 میشود از راه تماس نزدیک با فرد مبتلا، تماس با وسایل آلوده به ویروس و انتشار قطرات معلق هوا امکانپذیر است. مهمترین علایم این بیماری شامل تب، سرفه، تنگینفس، اختلالات گوارشی و اسهال است و در موارد بسیار شدید این بیماری موجب سندرم حاد دیسترس تنفسی در فرد میشود که میتواند منجر به بستری در ICU و مرگ گردد.
هر چه سن مبتلایان افزایش مییابد شانس مرگ و بروز عوارض در آنان بیشتر میشود. این درحالیاست که بیماری در کودکان عموما بیعلامت است. در برخی مواقع فرد مبتلا علامتدار نمیباشد، اما همچنان میتواند ناقل این بیماری باشد. برای تشخیص این بیماری، تستهای سرولوژی و اندازهگیری واکنشگرهای فاز حاد نظیر ESR و CRP میتواند کمککننده باشد هرچند تشخیص قطعی با تستهای مولکولی نظیر PCR به انجام میرسد.
CT، درگیری ریه را در این بیماران نشان میدهد، در این بیماران شایعترین علامت Ground glass opacification در لوب تحتانی و در ناحیه سابپلورال است که برای تشخیص کووید-19 کمککننده است ولی اختصاصی نیست. جمعآوری و بررسی مطالعات مختلف در خصوص این بیماری، میتواند راهگشای قدمهای بعدی برای روند شناخت بهتر ماهیت این بـیماری باشد.مطالعهی مروری حاضر، با جمعآوری اطلاعات موجود در زمینههای ویروسشناسی، بیماریزایی مولکولی، علایم بیماری، اپیدمیولوژی و گسترش آن و ارایه راهکارهای پیشگیری و درمان براساس اسناد موجود میتواند چراغ راه سیاستگذاران حوزه سلامت، متخصصان بالینی، دستاندرکاران حوزه بهداشت عمومی، محققین و دانشجویان باشد.
حمیده مولایی، اقلیم نعمتی، احسان شجاعیفر، لیلا خدمت،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه، تعیین فراوانی ضایعات پوستی و بررسی ارتباط آن با مشخصات دموگرافیک بیماران پس از پیوند کلیه بود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی و بر روی100 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه نفرولوژی بیمارستان بقیهالله (عج) که طی سال 1394 (از فروردین ماه 1394 تا اسفند ماه سال 1394) تحت پیوند کلیه قرار گرفته بودند انجام شد. اطلاعات بیماران در پرسشنامههای طراحی شده جمعآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سنی بیماران مورد مطالعه 82/11±4/50 سال بود. میانگین مدت زمان ایجاد ضایعه پوستی پس از پیوند 77/5±1/8 هفته بود. شایعترین نوع سرطانهای غیر ملانومی، سارکوم کاپوسی (4%) و کارسینوم سلولهای سنگفرشی (2%) بود که از لحاظ آماری بین زن و مرد تفاوت معناداری وجود نداشت. (05/0<P). عفونت پوستی در 66% افراد مشاهده شد که شایعترین آنها بهترتیب زگیل (34%) و تینهآ ورسیکالر (11%) بود. میزان ابتلا به عفونتهای پوستی بهطور معناداری در بیماران مرد بالاتر از بیماران زن بود (004/0=P). فراوانی ابتلا به عفونت پوستی تینهآ ورسیکالر در افراد مبتلا به دیابت به طور معناداری بیشتر از افراد غیر دیابتی بود (046/0=P).
نتیجهگیری: در مجموع این مطالعه نشان داد که عوارض پوستی در بیماران پس از عمل پیوند کلیه شایع است. آگاه کردن بیماران پیوند کلیوی و کادر درمان از مسایل پوستی، منجر به ارجاع زود هنگام بیماران به متخصص مربوطه و کسب درمانهای لازم شده و باعث افزایش طول عمر و بهبود کیفیت زندگی آنها خواهد شد.
امیر حسین مردانی، محمد حسن پور، شهلا خسروی، علیرضا پارساپور، امیر احمد شجاعی،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: رویکرد دورههای آموزش اخلاق پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی تهران برای تغییر نگرش و ارتقای دانش اخلاق پزشکی فراگیران دارای چالشهایی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی چالشهای موجود در آموزش اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
روش بررسی: این یک مطالعه کیفی، و با مصاحبههای نیمه ساختاریافته است که در اردیبهشت سال 1398 در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. با استفاده از نمونهگیری هدفمند 23 شرکتکننده از اعضای هیئت علمی بالینی و گروه اخلاق پزشکی و دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. دادهها با روش تحلیل درونمایه مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که چالشهای آموزش اخلاق پزشکی از دیدگاه شرکتکنندگان در سه تم: 1- برنامه درسی (Curriculum) پنهان 2- ضرورت تکمیل برنامه آموزشی اخلاق پزشکی 3- عوامل اجرایی و مدیریتی کلان دستهبندی میشوند.
نتیجهگیری: اثرگذاری و بازده ارایه درس اخلاق پزشکی جهت تغییر در رفتار و نگرش فراگیران قابل قبول نیست. مقابله با چالشهای موجود نیازمند تلاش گروه اخلاق پزشکی برای استفاده حداکثری از منابع موجود و تعامل اثربخش با سایر بخشهای دانشگاهی است.
سپهر صحرائیان، علیرضا پارساپور، امیر احمد شجاعی،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سالیان اخیر تلاش بسیاری برای ارتقای آموزش اخلاقپزشکی صورت گرفته است، اما با توجه به نوپا بودن این ساختار آموزشی، نیازمند پژوهشهای بیشتری برای شناسایی و رفع مشکلات آن میباشیم. هدف این مطالعه توصیف وضعیت آموزش این واحد درسی در دانشگاه علوم پزشکی تهران و موانع موجود در اثربخشی آن میباشد تا بتوان با برنامهریزی مناسب سبب ارتقای آن شد.
روش بررسی: نوع این پژوهش کمی-کیفی توصیفی با روش نمونهگیری سرشماری است و دادههای آن از تاریخ دی 1397 تا مهر 1398 در دانشگاه علوم پزشکی تهران جمعآوری شده است. ابتدا 165 مقطع تحصیلی در دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود واحد اخلاقپزشکی یا حرفهای در کوریکولوم اموزشی توصیف شدند. سپس مصاحبه نیمه ساختارمند با 13 نفر از افراد موثر در آموزش این واحد درسی برای توصیف چگونگی وضعیت مدرسین-آموزش و شناسایی موانع در اثربخشی انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در 53% مقاطع از 165 مقطع تحصیلی بررسی شده در کوریکولوم آموزشی، واحد درسی اخلاقپزشکی یا حرفهای بهصورت جداگانه وجود ندارد و بیشترین پوشش آموزشی این واحد درسی در دانشکدههای پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری و مامایی صورت میگرفت. موانع موجود در اثربخشی آموزش آن، در پنج مقوله اصلی کوریکولوم آموزشی، کوریکولوم پنهان، شیوه تدریس، مدرسین و مدیریت آموزش دستهبندی گردید.
نتیجهگیری: نتایج نشان دادکه محتوای برنامههای درسی نیاز به بازنگری دارد و آموزش باید فراگیر باشد. ایجاد یک سازمان آموزشی منسجم و نظارت بر آموزش پنهان از دیگر موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
مهران کوچک، نیلوفر طاهرپور، میرمحمد میری، روجا اسدپور، فاطمه ایلبیگی، سید پوژیا شجاعی، محمد سیستانیزاد،
دوره 80، شماره 9 - ( آذر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: فشارخون بالا یک عامل خطر مهم و قابل کنترل برای بیماریهای قلبی، سکته مغزی، نارسایی کلیه و بیماریهای عروق محیطی محسوب میشود. هدف از مطالعه حال حاضر تعیین میزان آگاهی بیماران مبتلا به سکته مغزی خونریزیدهنده نسبت به کنترل فشارخون و ارایه راهکارهایی جهت ارتقا سطح آگاهی بیماران بوده است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مقطعی-توصیفی میباشد که با هدف ارزیابی آگاهی بیماران مبتلا به سکته مغزی خونریزیدهنده نسبت به مصرف داروهای ضدفشارخون انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این طرح شامل تمام بیماران مبتلا به سکته مغزی خونریزیدهنده، بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران در بازه زمانی شهریور تا اسفند ۱۳۹۹ بودند. اطلاعات مرتبط با آگاهی از فشارخون و مصرف داروها توسط محقق و با روش ارتباط مستقیم با بیمار یا همراه بیمار تکمیل گردید. در این پژوهش، 17 نفر از مبتلایان سکته مغزی خونریزیدهنده متعاقب بیماری پرفشاری خون در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران وارد مطالعه شدند. میزان تبعیت صحیح از درمان در این مطالعه با استفاده از پرسشنامه موریسکی بررسی گردید.
یافتهها: در این مطالعه میانه سنی بیماران 67 سال بودهاست که 10 نفر (82/58%) زن بودند. میانه فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در بدو ورود 170 و mmHg 95 بود. چهار نفر (53/23%) از وجود این بیماری در خود آگاهی نداشتند. از 13 نفری که از بیماری پرفشاری خون خود آگاه بودند، 11 نفر (71/64%) تحت نظر پزشک بودند. اما هفت نفر (64/63%) با وجود اینکه تحت نظر پزشک بودند و تبعیت از درمان مطلوبی داشتند، فشار خون کنترلشده نداشتند که منجر به فوت شده است.
نتیجهگیری: این مطالعه هشداری برای بیماران و پرسنل بهداشتی بهمنظور توجه بیشتر به کنترل فشارخون میباشد. همچنین آموزش افراد جامعه و نیز کادر بهداشتی در زمینه اهمیت تشخیص بهموقع و درمان دقیق پرفشاری خون بهشدت توصیه میگردد.