جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای شمس‌الدین

سوزان امیر سالاری، حمید دالوند، لیلا دهقان، آوات فیضی، سید علی حسینی، علیرضا شمس‌الدینی،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: امروزه، از بوتولینیوم توکسین به طور وسیعی در اختلالات حرکتی کودکان فلج مغزی استفاده می‌شود. مطالعه حاضر به مقایسه تاثیر تزریق بوتولینیوم توکسین نوع  Aدر عضلات هامسترینگ و کاف با و بدون گچ‌گیری سریال مچ پا در بهبود توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی می‌پردازد.

روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی دو‌سویه‌کور بود، که جامعه هدف آن کودکان فلج مغزی همی‌پلژیک و دای‌پلژیک 8-2 ساله شهر تهران بودند که از میان آن‌ها، 25 کودک که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، با در نظر گرفتن شرایط همگنی به صورت ساده و هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ساده به دو گروه 13 و 12 نفره تقسیم شده و به ترتیب مداخلات درمانی تزریق بوتولینیوم توکسین نوعA  به تنهایی و بوتولینیوم توکسین نوعA  همراه با گچ‌گیری سریال مچ پا بر روی آن‌ها صورت گرفت.

یافته‌ها: مقایسه بین دو گروه از نظر عملکرد حرکتی درشت، میزان اسپاستیسیتی زانوی راست و چپ و میزان دامنه حرکتی پاسیو زانوی راست و چپ در بازه‌های زمانی قبل، یک‌ماه، سه ماه، شش ماه و 12 ماه بعد از مداخله تفاوت معنی‌داری نشان نداد (1/0P>). در مقایسه بین دو گروه از نظر میزان اسپاستیسیتی مچ پای راست و چپ و دامنه حرکتی پاسیو مچ پای راست و چپ، در مقاطع زمانی قبل، یک‌ماه و سه ماه تفاوت معنی‌داری دیده نشد (1/0P>) ولی در بازه‌های زمانی شش ماه و دوازده ماه تفاوت معنی‌دار دیده شد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: درمان ترکیبی بوتولینیوم توکسین A همراه با گچ‌گیری سریال مچ پا نسبت به بوتولینیوم توکسین A به تنهایی بر کاهش میزان اسپاستیسیتی و افزایش دامنه حرکتی مچ پای کودکان فلج مغزی موثرتر می‌باشد.


اسدالله امان‌اللهی، جواد نقی‌زاده، عمیدالدین خطیبی، محمد تقی حلی‌ساز، علیرضا شمس‌الدینی، امین صبوری،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دو روش ورزش کششی و ماساژ جهت درمان فیبرومیالژی پیشنهاد شده که در مطالعات قبلی برتری هیچ یک به اثبات نرسیده است. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر درمانی ماساژ اصطکاکی، ورزش‌های کششی و درمان دارویی در بهبود درد بیماران دچار سندرم فیبرومیالژی است.
روش بررسی: بیماران با تشخیص فیبرومیالژی اولیه در کلینیک طب فیزیکی بیمارستان بقیه‌الله (عج) تهران طی سال‌های 90-1389 به‌صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند که گروه اول تحت درمان‌های دارویی با ایبوپروفن و نورتریپتیلین خوراکی، گروه دوم تحت درمان ماساژ اصطکاکی و گروه سوم نیز با ورزش‌های کششی تحت درمان قرار گرفتند. بیماران با استفاده از Visual Analogue Scale (VAS) طی سه نوبت (ابتدا، پس از یک هفته و چهار هفته) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: درمجموع 129 نفر با میانگین سنی 60/46 وارد مطالعه شدند که همگی زن بودند. میانگین سنی در هر یک از گروه‌های درمانی به ترتیب عبارت است از: گروه دارو درمانی: 66/46 سال، گروه کششی: 73/46 سال و گروه ماساژ: 65/46 سال. تغییرات مقادیر VAS در طی چهار هفته در گروه‌های اول، دوم و سوم برابر با 2/4، 1/3 و 9/1 بود که مقادیر گروه‌های اول و دوم نسبت به گروه سوم تفاوت معنی‌داری دارد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تاثیر کشش درمانی در کاهش میزان درد برابر با دارو درمانی ولی از ماساژ درمانی بیش‌تر است. هم‌چنین تاثیر کشش درمانی در پایایی (پس از چهار هفته) کاهش میزان درد مساوی با دارو درمانی ولی از ماساژ درمانی بیش‌تر است.


ذبیح‌اله راستی، علیرضا شمس‌الدینی، سید ناصر حسینی،
دوره 76، شماره 3 - ( خرداد 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تندرنس، درد، ضعف عضلانی و محدودیت دامنه حرکتی از علایم سندرم درد میوفاشیال است. یکی از روش‌های توانبخشی این بیماران کینزیوتیپ (Kinesio tape) می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کینزیوتیپ بر درد، ناتوانی گردن و همچنین قدرت عضلانی در سندرم درد میوفاشیال بود.
روش بررسی: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی یک‌سوکور، از خرداد ۱۳۹۶ تا آبان ۱۳۹۶ در بیمارستان امام حسین (ع) مشهد و با حمایت مرکز تحقیقات فیزیولوژی ورزش دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله (عج)، ۳۰ بیمار مبتلا به سندرم درد میوفاشیال، با قرعه‌کشی در دو گروه قرار گرفتند. در گروه درمان، کینزیوتیپ با کشش مناسب روی محل درد و عضله تراپزیوس فوقانی قرار گرفت و گروه کنترل کینزیوتیپ را به‌صورت پلاسبو (کینزیوتیپ بدون کشش) دریافت کرد. درد، ناتوانی و قدرت به‌ترتیب با استفاده از مقیاس عددی اندازه‌گیری درد، شاخص ناتوانی گردن، تست دستی قدرت عضلانی پیش از مداخله و سه روز بعد سنجیده شدند.
یافته‌ها: ۳۰ فرد مبتلا به سندرم درد میوفاشیال در این مداخله شرکت داشتند که میانگین سنی در گروه درمان ۳۰/۲۰ و در گروه کنترل ۳۲/۸۰ سال بود. در مقایسه میانگین نمرات درد و قدرت پیش و پس از درمان، تفاوت معناداری مشاهده شد (۰/۰۰۱P= و ۰/۰۰۵P= به‌ترتیب برای درد و قدرت عضلانی). این در حالی است که در ناتوانی گردن تفاوت معناداری مشاهده نشد (۰/۲۲۴P=). سپس جهت بررسی دقیق‌تر، با استفاده از Paired samples t-test، میانگین ناتوانی گردن پیش و پس از درمان مقایسه شد که در گروه درمان تفاوت معنادار و در گروه کنترل عدم تفاوت معنادار مشاهده گردید.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد، کینزیوتیپ می‌تواند درد گردن را کاهش، قدرت عضله تراپزیوس فوقانی را افزایش و در نهایت منجر به کاهش ناتوانی ناشی از سندرم درد میوفاشیال شود.

احمد صوفی محمودی، عرفان شمس‌الدین، بیتا مسگرپور، شاهین آخوندزاده، پیام کبیری،
دوره 79، شماره 7 - ( مهر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تفاوت‌های جنسیتی در شاخص‌های علم‌سنجی در بین اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها و موسسات علوم پزشکی کشور بررسی شد.
روش بررسی: مشخصات هیات علمی علوم پزشکی ایران در سامانه علم‌سنجی وزارت بهداشت (isid.research.ac.ir) در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ بررسی شد. داده‌های استخراج شده با استفاده از نرم‌افزار آماری R v4.0.1 (R Core Team, R Foundation for Statistical Computing, Vienna, Austria. http://www.r-project.org) تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: در مجموع ۲۱۰۶۴ عضو هیات علمی در ۷۷ دانشگاه و موسسه علوم پزشکی کشور شناسایی شدند که 4/57% از آن‌ها مرد بودند. تعداد مردان در ۶۲ دانشگاه و موسسه بیش از تعداد زنان بود. تعداد مردان در همه رتبه‌های آموزشی به‌جز رتبه مربی بیش از تعداد زنان بود. در هر دو جنسیت، بیش‌ترین اعضای هیات علمی استادیار بودند. مقالات و استنادات مردان بیشتر از زنان بود. در میان ۱۷۸۹ عضو هیات علمی با صفر مقاله، 4/50% مرد بودند. ۱۵۴ نفر در فهرست پژوهشگران، 1% پر استناد برتر نظام رتبه‌بندی جهانی ESI در دنیا بودند که اکثریت این افراد مرد بودند (5/80%). میانه تمام شاخص‌های علم‌سنجی مورد بررسی در مردان بیش‌تر از زنان بود. مردان دارای تعداد مقالات، تعداد استنادات، h-index، استناد به‌‌ازای مقاله، درصد مقالات بین‌المللی و نویسندگان همکار بیش‌تری بودند، با این‌ حال، زنان خود استنادی کم‌تری داشتند (56/1% در مقابل 51/2%). در همه رتبه‌های علمی، مردان شاخص بالاتری داشتند. تنها استثنا خود استنادی دانشیاران بود که در آن خود استنادی زنان بالاتر از مردان بود (5/3 در مقابل 3/3).
نتیجه‌گیری: بین اعضای هیات علمی علوم پزشکی کشور در سال ۱۴۰۰ تفاوت‌هایی براساس جنسیت دیده شد به این‌صورت که شاخص‌های علم‌سنجی در مردان هیات علمی علوم پزشکی در ایران نسبت به زنان بالاتر گزارش شد.

آیه شمس‌الدینی، مریم عامی‌زاده، کرامت مظفر‌نیا، نفیسه فخارپور،
دوره 79، شماره 8 - ( آبان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اوتیت یک واژه عمومی برای التهاب یا عفونت گوش است که به دو دسته کلی اوتیت مدیا و اوتیت اکسترن تقسیم می‌شود. هدف بررسی فراوانی انواع اوتیت و علایم آنها در بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه است.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت مقطعی و توصیفی از فروردین تا اسفند ۱۳۹۸ در بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه ریفرال بیمارستان شفا کرمان با تشخیص انواع اوتیت انجام شد و اطلاعات دموگرافیک آنها بررسی شد. نمونه‌گیری به‌صورت سرشماری و بررسی با استفاده از پرسشنامه انجام شد.
یافته‌ها: در این مطالعه ۲۰۰ بیمار با تشخیص اوتیت بررسی شدند که ۵۳% آنها اوتیت اکسترن، ۵/۲۶% اوتیت مدیای حاد، %۱۱ اوتیت مدیای مزمن و ۵/۹% اوتیت سروز بودند. درصد اوتیت در جنس مرد، سطح تحصیلات دیپلم و پایین‌تر، در زندگی در شهر بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای اوتیت در قشر فعال جامعه (زیر۵۰ سال) و عوارض داخل و خارج جمجمه‌ای آن توصیه به تشخیص و درمان سریعتر می‌شود.

محمد علی دامغانی، آیه شمس‌الدینی، الهام عباس‌زاد،
دوره 81، شماره 6 - ( شهریور 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: اتالژی می‌تواند اولیه یا ارجاعی باشد. اتالژی اولیه اتیولوژی درد ساختمان گوش و در اتالژی ارجاعی درد علت مشخصی در گوش ندارد. باتوجه به اینکه اتالژی از شایعترین دلایل مراجعه بیماران به کلینیک است و تشخیص افتراقی وسیعی دارد، هدف بررسی علت درد گوش در بیماران ارجاعی است.
روش بررسی: مطالعه مقطعی روی بیماران مبتلا به اتالژی مراجعه‌کننده به کلینیک بیمارستان شفا از فروردین تا شهریور 1401 انجام شد. نمونه‌ها توسط سرشماری جمع‌آوری و براساس لیست علل اتالژی بررسی شدند و با نرم‌افزار SPSS software, version 20 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: شایعترین دلایل اتالژی، اوتیت حاد 29%، اوتیت خارجی 17%، اوتیت مزمن مدیا 15% بود.
نتیجه‌گیری: شایعترین علل اتالژی به‌ترتیب اوتیت مدیای حاد، اوتیت اکسترن و اوتیت مدیای مزمن بود. رابطه معناداری بین اتالژی و جنسیت، بیماری زمینه‌ای، وضعیت اقتصادی، سیگار و تریاک مشاهده نشد. بین اتالژی و سن بیماران رابطه معناداری وجود داشت.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb