فرناز آموزگار هاشمی، بیتا کلاغچی، احمد رضا سبزاری، پیمان حداد، زهره شهابی،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع بالای بیماران دارای سرطان پستان که پرتودرمانی پس از عمل دریافت میکنند باعث شده است که بسیاری، به یک دوره کوتاهتر از رادیوتراپی که میتواند کاهش قابل توجهی در زمان استفاده از دستگاه، ساعات کار و ویزیتهای کمتر بیمار داشته باشد، فکر کنند. این مطالعه بهمنظور ارزیابی اثر رادیوتراپی کوتاهمدت و معمولی بر عوارض پوستی حاد و نتایج زیبایی در سرطان پستان مراحل اولیه انجام شده است.
روش بررسی: پنجاه و دو بیمار مبتلا به سرطان پستان قابل عمل (pT1-3pN0-1M0) که از دیماه 1389 تا دیماه 1390 تحت عمل جراحی حفظ پستان قرار گرفتند، بهطور تصادفی برای رادیوتراپی به دو بازوی رادیوتراپی معمولی (دوز Gy50 در 25 جلسه) با بوست الکترون متعاقب و رادیوتراپی کوتاهمدت (Hypofraction) (دوز Gy5/42 در 16 جلسه) و بوست الکترون متعاقب اختصاص داده شدند.
یافتهها: در بررسی وضعیت بیماران حین درمان، در هفتهی اول و دوم هیچ عارضهی پوستی مشاهده نشد. عوارض پوستی از هفتهی سوم شروع شد که بهصورت عوارض درجه یک بود. پس از ختم رادیوتراپی، عوارض پوستی در گروه رادیوتراپی کوتاهمدت بیشتر از گروه معمولی بود ولی در پیگیری پس از چهار هفته تفاوتی در میزان عوارض وجود نداشت. در پیگیری شش ماه بعد و در پیگیری یکساله تفاوتی از لحاظ عوارض پوستی و نتایج زیبایی بین دو گروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که استفاده از پرتودرمانی کل پستان با رژیم رادیوتراپی کوتاهمدت از نظر عوارض پوستی و زیبایی با نتایج خوبی همراه بوده ولی پیگیری طولانیتر و حجم نمونه بیشتری برای تایید این نتایج لازم است.
مرضیه خادمی، مریم مسائلی، مهدی آزرمنیا، مسعود شهابیان، مازیار کرمنژاد، محمد رضا عظیمی اول، آزاده اصغری بیربنه،
دوره 80، شماره 4 - ( تیر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تروما یکی از شایعترین علل مرگومیر درتمام سنین میباشد. باتوجه به شیوع تروما در جامعه و عوارض و هزینههای آن، استفاده از ابزارهای کمکی جهت تشخیص و اقدامات به موقع مورد اهمیت میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی میباشد که از فروردین تا اسفند ١٣٩٧ در اورژانس بیمارستان بعثت نهاجا اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعهکننده دارای لسراسیونهای (Lacerations) عمقی اندامهای فوقانی میباشند که آسیب عناصرسطحی/عمقی (تاندونها، اعصاب) در آنها وجود داشته است. برای تمامی بیماران که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، سونوگرافی در بالین با پروب سطحی فرکانس ۱۱ مگاهرتز توسط محقق و با نظارت رادیولوژیست انجام شد و با نتایج حاصل از اکسپلور موضعی تحت نظارت جراح مقایسه شد و پس ازاتمام حجم نمونه و جمعآوری دادهها، با SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) آنالیزآماری انجام شد.
یافتهها: دراین پژوهش از ۱۴۴ نفر با ترومای نافذ اندام فوقانی ۵۶ نفر در ارزیابی مشکوک به آسیب عصبی و ۵۰ نفر مشکوک به آسیب تاندونی بودند. پس از ارزیابی با پروب سونوگرافی از ۲۳ مورد آسیب مشکوک عصبی در اکسپلور، ۲۱ مورد تایید و از ۲۸ نفر مشکوک به آسیب تاندونی در اکسپلور ۲۷ مورد تایید شد. دقت سونوگرافی در ارزیابی آسیب عصبی 64/%96 و در آسیب تاندونی %۹۲ برآورد گردید و همچنین حساسیت سونوگرافی در تشخیص آسیب عصبی 30/91% و در تشخیص آسیبهای تاندونی 42/96% محاسبه گردید.
نتیجهگیری: سونوگرافی ضمن تشخیص سریعتر و میدان دید وسیعتر، آسیبهای احتمالی ثانویه را نیزکم کرده، دقت تشخیص را افزایش میدهد.