جستجو در مقالات منتشر شده


33 نتیجه برای شهریار

شهریار ترنجی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1329 )
چکیده


مرتضی سادات اخوی، علی مرشد، شهریار قندی،
دوره 26، شماره 1 - ( 2-1347 )
چکیده


شهریار قندی،
دوره 33، شماره 8 - ( 1-1355 )
چکیده

با استفاده روز افزون از وسایل نقلیه پارگی ضربه ای دیافراگم نیز رو به تزاید است. 75 درصد این پارگی ها در نتیجه حوادث اتومبیل و 25 درصد در اثر ورزش و ضایعات صنعتی است. 95 درصد پارگی ضربه ای در طرف چپ و 5 درصد در نیمه راست دیافراگم اتفاق می افتد. محل پارگی در گنبد دیافراگم و به طرف جدار قفسه صدری است و به ندرت سوراخهای طبیعی دیافراگم را شامل می گردد. در مراحل اولیه علائم مختصر و تشخیص مشکل و گاه با نارسایی حاد قلبی و ریوی در مراحل دیررس معمولاً با عوارض انسداد و خونریزی خودنمایی می کند. با عبور لوله معده و رادیوگرافی با ماده حاجب از معده یا تنقیه با ماده حاجب از کولون تشخیص مثبت داده می شود. درمان آن در موارد دیررس همیشه از راه قفسه صدری و شامل راندن احشا به داخل شکم و ترمیم لبه های پارگی است. عود پارگی ممکن است ایجاد گردد. در این مقاله ضمن گزارش یک مورد پارگی ضربه ای غیر مستقیم دیافراگم از روی نوشتجات طبی بحثی پیرامون آن صورت گرفت.


محمدحسین ماندگار، جواد غفارپسند، احمد یمینی شریف، شهریار عالی نژاد،
دوره 52، شماره 3 - ( 2-1373 )
چکیده

بیماری که در این مقاله معرفی می شود با تشخیص ناهنجاری بخش ارتباطی وریدهای ریوی Partial Anomalous Pulmonary Venous Connection یا (PAPVC) و ناهنجاری دیواره بین دهلیزی (Atrial Septal Defect (ASD در بخش قلب بیمارستان دکتر شریعتی تهران بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفت. بیمار بعد از ترمیم ناهنجاری های فوق با حال عمومی خوب ترخیص گردید و تا زمان تهیه این مقاله مشکلی نداشته است.


هژیر صابری، محمدعلی شعبانی، مهران مستعان، شهریار شهریاران، سیدمحمد میرباقری، علیرضا فروغی،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده

مطالعه ای روی 102 بیمار مبتلا به آسیت که جهت بررسی سونوگرافیک به بخش رادیولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه کردند، انجام گرفت. ابتدا بدون آگاهی از تاریخچه، یافته های بالینی و پاراکلینیک و با توجه به یافته های سونوگرافیک، اتیولوژی آسیت را پیشنهاد می کردیم و پس از شناسایی تشخیص نهایی، مقایسه با تشخیص اولیه سونوگرافیک صورت می گرفت. بیشترین شیوع بیماریهای کبدی با 42%، بدخیمی 20/5% و بیماری کلیوی 14/7% دیده شد. حساسیت کلی در تعیین اتیولوژی آسیت حدود 91/1 درصد، ویژگی کلی 97/8 درصد، دقت کلی 94/4 درصد، PPV برابر 97/8% و NVP برابر 91/1 درصد تعیین شد. همینطور پارامترهای فوق در مورد هریک از گروهها (بیماری کبدی، بدخیمی، بیماری کلیوی، ...) بطور جداگانه تعیین شد. علایم فرعی آسیت (رشته های متحرک، سپتوم، ذرات اکوژن) در 28/4 درصد موارد دیده شد که بخصوص در تعیین موارد عفونی آسیت نقش عمده ای داشتند.


مهران مستعان، هژیر صابری، شهریار شهریاریان، حمیدرضا بهارجو، فائزه مهدیزاده،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده

سال هاست که آنژیوگرافی بعنوان روش Gold standard برای تعیین شدت تنگی عروق کاروتید گردنی پذیرفته شده اما وجود عوارض اندک ولی خطیر همچون سکته مغزی و مرگ، توجه پژوهشگران را به روش های غیر تهاجمی و کم هزینه تر معطوف نموده است. این پژوهش با هدف تعیین دقت و همبستگی سونوگرافی داپلر رنگی و مقایسه آن با نتایج آنژیوگرافی DSA در تعیین شدت تنگی عروق کاروتید گردنی انجام گرفته است. مطالعه از نوع آینده نگر، اکتشافی و دوسوکور بر روی 40 بیمار با علائم ایسکمی مغز که معیارهای ورود به مطالعه را داشته اند، طی یک سال در مجتمع تصویربرداری امام خمینی (ره) تهران در سال 1378 انجام شد. تمامی بیماران توسط دو رادیولوژیست بطور جداگانه ابتدا تحت بررسی داپلر رنگی و سپس آنژیوگرافی DSA کاروتید گردنی قرار گرفتند. متغیرهای داپلر (PSV و EDV) و نیز شدت تنگی در آنژیوگرافی براساس سه روش معروف A و B و C محاسبه شد. بیشترین حساسیت و Accuracy در تمامی درجات تنگی مربوط به PSV بود. در تنگی شدید حساسیت داپلر 93.8% و Accuracy آن 96.5% بود. تفاوت محسوسی بین دقت پارامترهای مختلف داپلر برای تشخیص انسداد کامل وجود نداشت. باتوجه به یافته های فوق چنین استنباط گردید که داپلر رنگی در ارزیابی شدت تنگی عروق کاروتید قابل اعتماد بوده و PSV بیشترین دقت را دارد. ضمنا بیشترین همخوانی و کاپای آماری بین PSV و روش A وجود داشت که بترتیب 88.4% و 0.813% بود.


جمشید لطفی، هومان سلیمی پور، شهریار نفیسی،
دوره 59، شماره 3 - ( 3-1380 )
چکیده

شکایت و علائم بیماران در ترومبوز سینوس مغزی نسبتا غیراختصاصی است و تشخیص این بیماری ممکن است از نظر کلینیکی مشکل باشد. این بیماری قبلا فقط در اتوپسی قابل کشف بود و بعدها نیز با آنژیوگرافی تشخیص گذاشته می شد، در حال حاضر روش انتخابی برای تشخیص این بیماری، MRI مغز است. اگرچه آنژیوگرافی عروق مغز روش انتخابی (Gold standard) تشخیص بیماری محسوب می شود. این مطالعه برای بررسی تابلوی بالینی و اتیولوژی ترومبوز سینوس مغزی در ایران انجام شده است. در یک مطالعه از نوع case series، تمام بیماران با تشخیص ترومبوز سینوس مغزی از سال 1372 تا 1378 در 3 بیمارستان بزرگ شهر تهران بررسی گردیدند. بیماران 50 نفر (39 زن، 11 مرد) از سن 14 تا 56 سال با میانگین 34 سال بوده اند. سردرد شایعترین و اغلب زودرس ترین شکایت (82 درصد موارد) و ادم پاپی شایعترین علامت (56 درصد) بدست آمده است. عفونت به عنوان علت 26 درصد از موارد ترومبوز سینوس در بیماران ما شناخته شد. دیگر علل شامل OCP معادل (32 درصد)، واسکولیتها (6 درصد)، بیماری بهجت (4 درصد)، عوامل پس از زایمان (4 درصد)، بیماریهای میلوپرولیفراتیو (2 درصد)، کولیت اولسروز (2 درصد)، کمبود آنتی ترومبین III (دو درصد) و کتواسیدوز دیابتی 2 درصد بوده است. OCP شایع ترین عامل اتیولوژیک و عفونت هنوز یکی از مهمترین علل ترومبوز سینوس محسوب می شود ولی اختلالات پیش انعقادی غیر شایع هستند.


عباس ندیمی تهرانی، شهریار یحیوی،
دوره 60، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده

تومور نورواکتودرمال بدخیم محیطی (Primitive Peripheral Malignant Neuroectodermal Tumor) یا PNET نئوپلاسمی است بدخیم با منشا بافت عصبی و مورتالیته بالا که عموما در نواحی قفسه صدری و مجاور مهره های ستون فقرات کودکان و نوجوانان بروز می کند. تشخیص این نئوپلاسم براساس مطالعات هیستوپاتولوژیک و شواهد ایمونوهیستوشیمی بوده، درمان آن شامل جراحی، پرتو درمانی و شیمی درمانی می باشد. در این مقاله، یک مورد نسبتا نادر از این تومور با منشا نسوج قدام گردن بدون شواهد متاستاز دوردست معرفی می شود. بیمار مذکور ابتدا تحت عمل جراحی اکسیزیون تومور قرار گرفته و سپس برای پرتودرمانی و شیمی درمانی به پرتودرمان معرفی شده است.


نسرین احمدی نژاد، شهریار شهریاریان، افسانه قاسمی فیروزآبادی، معصومه گیتی،
دوره 60، شماره 4 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: درحال حاضر ماموگرافی همراه با معاینه کلینیکی اولین و اصلی ترین وسیله تشخیصی سرطان پستان می باشد. اما با وجود حساسیت بالای ماموگرافی حدود 5 تا 15 درصد ضایعات پستان بوسیله ماموگرافی قابل تشخیص نبوده و افتراق ضایعات خوش خیم و بدخیم در این روش میسر نمی باشد. سونوگرافی داپلر رنگی می تواند یک روش مفید در افتراق ضایعات خوش خیم و بدخیم پستان باشد.

مواد و روشها: این تحقیق از دی ماه 1378 لغایت آبان ماه 1379 در مرکز تصویربرداری بیمارستان امام خمینی (ره) جهت تعیین حساسیت و ویژگی سونوگرافی داپلر رنگی و پاور داپلر در افتراق ضایعات خوش خیم و بدخیم پستانی انجام گردید. روش مطالعه توصیفی و آینده نگر از نوع Process Research بود. در این تحقیق سیگنالهای داپلر رنگی و پاور داپلر توسط دستگاه GE logic 500 با پروب 7.5 MHz در 71 توده پستانی بررسی شد و متغیرهای RI) Resistive Index)، میزان و نحوه انتشار عروق در ضایعات مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس این فرضیه که ضایعات فاقد رگ یا کم عروق و دارای عروق محیطی یا مرکزی و با RI بیش از 0/6 خوش خیم و ضایعات پرعروق یا کم عروق دارای عروق نفوذی یا منتشر و RI کمتر از 0/6 بدخیم می باشند، نتایج داپلر رنگی تعیین شده و سپس با نتایج پاتولوژی که از طریق FNA و جراحی بدست آمده بود مقایسه و میزان حساسیت و ویژگی هر تست محاسبه گردید.

یافته ها: با توجه به نتایج پاتولوژی از 71 توده مورد بررسی 22 توده بدخیم و 49 توده خوش خیم بودند. اکثر توده های بدخیم پرعروق بوده (15 توده) و بیشتر آنها عروق نفوذی و منتشر داشتند (14توده). سه توده بدخیم فاقد رگ بود که هر سه کوچکتر از 10 میلی متر بودند. اکثر توده های خوش خیم و فیبروآدنومها فاقد رگ بودند (35 توده). پنج توده خوش خیم پرعروق بود و عروق منتشر و نفوذی در 9 توده خوش خیم دیده شد. 12 توده بدخیم، 2 فیبروآدنوم و تمامی ضایعات خوش خیم، RI بیشتر از 0/6، 7 توده بدخیم و 6 توده خوش خیم، RI کمتر از 0/6 داشتند. حساسیت سونوگرافی داپلر رنگی و پاور داپلر برای تعیین بدخیمی بر اساس پرعروق بودن ضایعه 68 درصد، براساس عروق منتشر و نفوذی 64 درصد و براساس RI کمتر از 0/6 برابر 32 درصد بود. ویژگی این روش برای معیارهای فوق به ترتیب 90 درصد، 82 درصد و 88 درصد می باشد با استفاده از مجموع معیارهای فوق برای تعیین بدخیمی حساسیت، 73 درصد و ویژگی 82 درصد می باشد (P<0.0001).

نتیجه گیری و توصیه ها: بنابر نتایج فوق میزان و نحوه انتشار و مورفولوژی عروق توده های پستانی در داپلر رنگی و پاور داپلر یک یافته مهم برای تشخیص احتمال بدخیم است اما RI ارزش تشخیصی چندانی ندارد. حساسیت سونوگرافی داپلر و پاور داپلر نسبت به ماموگرافی پایینتر بوده و این تست به عنوان یک تست غربالگری سرطانهای پستان مناسب نمی باشد ولی به عنوان مکمل جهت افتراق ضایعات خوش خیم و بدخیم و کاهش موارد بیوپسی های غیرضروری یک روش مفید است. در این بررسی بین نتایج داپلر رنگی و پاورداپلر، بجز یک مورد که در داپلر رنگی توده فاقد رگ بوده و در پاور داپلر دارای یک رگ مرکزی بود هیچگونه تفاوتی دیده نشد.


رضا شهریار کامرانی، شاهپور شیرانی، محمدتقی طهماسبی،
دوره 61، شماره 2 - ( 2-1382 )
چکیده

در شکستگی های ناپایدار لگن، یکی از روش های ثابت کردن قسمت خلفی لگن، استفاده از پیچ ایلیوساکرال است. این روش با وجودی که در بسیاری از مواقع روش انتخابی است ولی در ایران بعلت مشکلات تکنیکی در جاگذاری این پیچ، بطور شایعی مورد استفاده قرار نمی گیرد. ما روش معمولی پیچ گذاری ایلیوساکرال را با کمی تغییر برای افزایش کیفیت تصویرنگاری و کاهش خطر عوارض عصبی، به صورت پیچ گذاری با راهنمایی سی تی اسکن زیر بیحسی موضعی در دو بیمار انجام دادیم در هر دو مورد پیچ در جای مناسب قرار گرفته عوارض جانبی ناشی از آن بوجود نیامد.


حمید نورالهی مقدم، شهریار نفیسی،
دوره 61، شماره 6 - ( 6-1382 )
چکیده

مقدمه: درگیری سیستم عصبی خودکار در بیماران دیابتی که می تواند احتمالا جدا از نوروپاتی حسی-حرکتی محیطی رخ دهد گاه منجر به بروز شکایاتی در بیماران می گردد که تشخیص آنها ممکن است از طریق روش های الکترودیاگنوستیک تسهیل شود. از طرفی کنترل گلیسمیک این بیماران محتمل است که از بروز این عوارض پیشگیری نماید. هدف از این مطالعه ارزیابی روش های الکترودیاگنوستیک معمول در بررسی سیستم اتونوم دیابتی ها می باشد.

مواد و روش ها: 30 بیمار دیابتی با 30 فرد بعنوان گروه شاهد از نظر نتایج تست های الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم مقایسه شدند. در هر فرد دیابتی شکایت قابل انتساب به اختلال سیستم اتونوم شامل اسهال شبانه، سبکی سر، بی اختیاری ادرار، یبوست، تهوع و خشکی دهان ثبت گردید. در تمامی افراد دیابتی و نیز گروه شاهد پاسخ سمپاتیک پوستی پالمار و پلانتار و نیز نسبت بازدم/دم و نسبت والسالوا توسط الکترومیوگرافی بررسی شد. بعلاوه در بیماران دیابتی بررسی هدایت عصب (NCS) در دو عصب حسی و دو عصب حرکتی انجام شد.

یافته ها: نتایج بدین صورت بودند که هیچ ارتباط معنادار آماری بین سن دیابتی ها با اختلال در نسبت بازدم/دم، نسبت والسالوا و نیز شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم وجود نداشت. ارتباطی بین نوروپاتی محیطی حسی-حرکتی و اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم یافت نشد. بین شدت سمپتوم های اختلال اتونوم و شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم نیز هیچ ارتباطی وجود نداشت. ارتباطی بین هیپوتانسیون ارتوستاتیک دیاستولی یا سیتولی با شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم، فقدان پاسخ سمپاتیک پوستی (SSR) پالمار، نسبت بازدم/دم غیرطبیعی و نسبت والسالوای غیرطبیعی دیده نشد ولی بین فقدان SSR پلانتار با هیپوتانسیون ارتوستاتیک ارتباط معنادار قابل توجهی یافت شد (P~0.019) بطوریکه در 80% بیماران دچار هیپوتانسیون ارتوستاتیک SSR پلانتار ثبت نشد. SSR پالمار و پلانتار در تعداد قابل توجهی از بیماران دیابتی در مقایسه با افراد گروه شاهد قابل ثبت نبود (در مورد پالمار P~0.00 و در مورد پلانتار P<0.015). ارتباط معنادار آماری بین سال های گذشته از تشخیص دیابت و شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم وجود نداشت.

نتیجه گیری و توصیه ها: شاید مهمترین نتیجه گیری این مطالعه این باشد که نوروپاتی اتونوم دیابتی جدا از نوروپاتی محیطی حسی-حرکتی و احتمالا با مکانیسم متفاوتی ایجاد می شود و همچنین نسبت بازدم/دم و سپس نسبت والسالوا بیش از همه تست های مورد بررسی در بیماران دیابتی مختل بود. وجود ارتباط معنادار آماری بین هیپوتانسیون ارتوستاتیک با فقدان SSR پلانتار نشان می دهد این دو مربوط به سیستم سمپاتیک است که این موضوع به لحاظ تئوریک نیز قابل توجیه بوده و یا مطالعات دیگر و منابع موجود در این زمینه همخوانی دارد ولی عدم وجود چنین ارتباطی با SSR پالمار می تواند نشاندهنده حساس تر بودن SSR پلانتار به اختلال سیستم سمپاتیک باشد. همچنین عدم ارتباط معنادار آماری بین سال های گذشته از تشخیص دیابت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم شاید ناشی از عدم تشخیص دیابت نوع دو و یا ناشی از عدم وجود ارتباط پاتوفیزیولوژیک بین هیپرگلیسمی طولانی مدت و نوروپاتی اتونوم باشد.


پریسا آیت الهی، شهریار نفیسی، محمدرضا اشراقیان، آپامه طرازی،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سنجش پیامد بیماری‌های مزمن مثل مالتیپل اسکلروزیس، یک عامل مؤثر در شناسایی اثرات سوء این بیماری‌ها بر روی ابعاد مختلف کیفیت زندگی و نیز ارزیابی تأثیر انواع درمان‌ها در بهبودی بیمار می‌باشد. هدف این مطالعه، ترجمه و تطابق فرهنگی یکی از ابزارهای اختصاصی سنجش پیامد بیماری MS با عنوان پرسشنامه MSIS-29 ، برای بیماران ایرانی بود.
روش بررسی: ترجمه و تطابق فرهنگی MSIS-29 برای بیماران ایرانی در طی پنج مرحله انجام شد. برای بررسی قابلیت اعتماد نسخه فارسی، ۹۶ بیمار مبتلا به clinically definite MS که به درمانگاه سرپایی مراجعه می‌کردند به طور متوالی انتخاب شدند و نسخه فارسی را در مرحله تست تکمیل کردند. مرحله تست مجدد با فاصله ۷ روز در زیرگروه ۳۰ نفره از بیماران صورت گرفت. برای بررسی اعتبار نسخه فارسی، زیر گروه ۳۰ نفره بیماران نسخه فارسی SF-36 را نیز تکمیل کردند.
یافته‌ها: آنالیز آماری داده‌ها، نشان‌دهنده سازگاری درونی مناسب (ضرایب آلفا کرونباخ > ۰/۷۰) و قابلیت اعتماد خوب آزمون- باز آزمون (ضرایب همبستگی درون طبقه‌ای > ۰/۷۰) و همچنین اعتبار خوب نسخه فارسی MSIS-29 بود.  
نتیجه‌گیری: نسخه فارسی MSIS-29 یک ابزار قابل اعتماد و معتبر برای سنجش پیامد بیماری MS در بیماران ایرانی است. این ابزار قابل استفاده در مطالعات مداخله‌ای و مقطعی مرتبط با MS می‌باشد.


سید مسعود نبوی، شهریار پورفرزام، حسن قاسمی،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

این مطالعه، به منظور آگاهی یافتن از خصوصیات سیر بالینی و پیش آگهی مولتیپل اسکلروزیس (MS) و مشخص نمودن میزان پیشرفت آن و میزان توانایی و ناتوانی بیماران طراحی شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی تحلیلی، توصیفی در 203 بیمار مبتلا به MS قطعی (بر اساس معیارهای مک دونالد 2001) طراحی گردید و براساس تکمیل پرسشنامه ای مشتمل بر ثبت خصوصیات دموگرافیک، تاریخچه بیماری، وضعیت توانایی بیماران و معاینات ویژه بود.
یافته ها: میانگین سن بیماران مورد مطالعه 6/35 سال و 6/60 درصد آنها مونث بودند. میانگین طول دوره بیماری 3/8 سال و شروع بیماری در 8/70 درصد موارد تدریجی و بیشترین تظاهر شروع بیماری به صورت حسی- حرکتی بوده است. میانگین تعداد حملات در طول دوره بیماری 5/5 مرتبه و میانگین تعداد بستری شدن 15/2 مرتبه بود. سیر بالینی در 4/72 درصد از بیماران به صورت عود کننده - فروکش کننده (Relapsing Remitting) بوده و میانگین درجه ناتوانی بر حسب معیار EDSS (Expanded Disability Status Scale) در بیماران 2/5 ثبت شده است.
نتیجه گیری: سیر بالینی بیماران مورد مطالعه ما عمدتا عود کننده - فروکش کننده (Relapsing Remitting) بود(4/72 درصد). در میانگین هشت ساله طول مدت بیماری، میانگین درجه ناتوانی برحسب EDSS معادل پنج بود. با وجود میانگین نسبتا بالای طول دوره بیماری، اغلب بیماران قادر به انجام کارهای شخصی خود هستند.


زاهد حسین خان، شهریار اربابی، علیرضا ابراهیم سلطانی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده

در این مقاله تاریخچه، ارزیابی راه‌هوایی پیش از بیهوشی و نحوه برخورد با بیماری که احتمال می‌رود اداره راه‌هوایی وی مشکل باشد و یا احتمال دشواری اداره راه‌هوایی در وی پیش‌بینی نشده است مورد مرور قرار می‌گیرد. اکثر مقالات اخیر در زمینه وسایل جدید برای اداره راه‌هوایی و کاربرد آنها در شرایط مختلف در این مقاله لحاظ شده‌اند. این مقاله علل راه‌هوایی مشکل را مورد بررسی قرار می‌دهد و برای برخورد با بیمارانی که به‌نظر می‌رسد راه‌هوایی مشکل دارند راه‌حل‌های مناسبی ارائه می‌دهد.


مرضیه منصوری، محسن پرویز، منصور کشاورز،  نپتون سلطانی، شهریار غریب زاده،
دوره 65، شماره 13 - ( دوره 65، ویژه نامه شماره 1 1386 )
چکیده

دیابت ملیتوس یک اختلال متابولیک شایع است که با تغییرات ساختمانی و عملکردی در سیستم عصبی مرکزی و محیطی همراه است. در جریان بیماری دیابت، اختلال حافظه رخ می‌دهد و سطح منیزیم پلاسما در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس کاهش می‌یابد. برخی مطالعات نشان داده‌اند که افزودن منیزیم به رژیم غذایی می‌تواند تاثیر مثبت در کنترل دیابت داشته باشد. روش بررسی: موش‌های صحرایی نر با mg/kg 40 استرپتوزتوسین وریدی دیابتی گردیدند. جهت کنترل دیابت از سولفات منیزیم با دوز g/l10 استفاده گردید که به آب آشامیدنی آنها اضافه می‌شد. به‌منظور بررسی اینکه آیا استفاده سیستمیک از سولفات منیزیم می‌تواند از اختلالات شناختی جلوگیری کند، هشت هفته پس از تایید دیابت، حیوانات در ماز آبی موریس مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته‌ها: کاهش معنی‌داری در مدت زمان یافتن سکو و مسافت شنا در رسیدن به سکو در تمام مدت چهار روز در همه گروه‌ها دیده شد. میانگین مدت زمان تاخیری در گروه دیابتی در مقایسه با سایر گروه‌ها به‌طور معنی‌داری طولانی بوده است که نشان‌دهنده عملکرد ضعیف موش‌هایی بوده که به‌مدت هشت هفته دیابتی بوده‌اند. این عملکرد ضعیف به‌طور نسبتا˝ کامل با استفاده از سولفات منیزیم قابل پیشگیری است. به‌طوری‌که مدت زمان یافتن سکو و مسافت شنا در موش‌های دیابتی درمان‌شده با منیزیم در مقایسه با موش‌های دیابتی تفاوت معنی‌داری داشت. نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد پس از هشت هفته درمان با منیزیم (به‌میزان g/l10 در آب آشامیدنی)، حافظه فضایی حیوانات مورد آزمون در مقایسه با پاسخ گروه دیابتی بهتر است که می‌تواند مطرح‌کننده نقش منیزیم در جلوگیری از اختلال حافظه فضایی حیوانات دیابتی باشد.


شهریار اربابی، بهار اشجعی، ستاره ممیشی،
دوره 65، شماره 14 - ( دوره 65، ویژه نامه شماره 2 1386 )
چکیده

برای درآوردن جسم خارجی از تراشه و برونش روش‌های متعددی وجود دارد با این حال موارد غیرممکن نیز دارد که به یک جراحی بزرگ می‌انجامد. آشنایی با روش‌ها و تجربیات گوناگون به پزشک امکان تصمیم‌گیری بهتر می‌دهد.

معرفی بیمار: کودک 17 ماهه با سابقه آسپیراسیون جسم خارجی و عفونت ریوی طولانی مدت که در برونکوسکپی جسم گرد و سفتی داشت که با روش‌های متداول خارج نشد و به‌وسیله کاتتر فوگارتی در آورده شد.

نتیجه‌گیری: استفاده از کاتتر فوگارتی برای اجسام گرد و سفت که با فورسپس‌های استاندارد قابل خارج کردن نیستند، می‌تواند کمک‌کننده باشد.


علیرضا ابراهیم سلطانی،  شهریار اربابی، هدایت ا.. نحوی، نیکی مشیریان،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده

پیش درمانی به‌طور گسترده‌ای برای کاهش اضطراب استفاده می‌گردد. هدف از این مطالعه مقایسه اثرات تجویز مقعدی دو داروی کتامین و میدازولام در بیهوشی اطفال می‌باشد.

روش بررسی: 64 کودک یک تا 10 ساله، II و I ASA در یک مطالعه دو سویه‌کور در دو گروه قرار گرفتند: گروه اول mg/kg5/0 داروی میدازولام و گروه دوم 5 mg/kg کتامین را به‌صورت مقعدی دریافت نمودند. میزان آرام‌بخشی، اثر ضداضطرابی، میزان تحمل ماسک حین القاء بیهوشی و نحوه جدا شدن از والدین براساس جدول دو تا چهار امتیازی ارزیابی شد.

یافته‌ها: اختلاف معنی‌داری از لحاظ میانگین و توزیع سنی وجود نداشت. (385/0p=) از طرفی از لحاظ جنسیت نیز اختلاف معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد (740/0p=). امتیاز آرام‌بخشی در گروه‌های میدزازولام و کتامین کمتر از 75% بود (725/0p=). اثر ضد اضطرابی و پذیرش ماسک القاء بیهوشی در هر دو گروه در سطح رضایت‌بخشی بود (>75%) با برتری گروه میدازولام (042/0p=) (00/0p=) امتیاز گریه کردن حین جدا شدن از والدین تفاوت معنی‌داری (288/0p=) نداشت.عوارض جانبی مهم مثل آپنه در هیچکدام از گروهها دیده نشد.

نتیجه‌گیری: اثرات ضداضطرابی و پذیرش ماسک در حین القای بیهوشی در هر دو گروه با برتری میدارولام رضایت‌بخش بود. جدا شدن از والدین در هر دو گروه بدون تفاوت معنی‌داری قابل قبول بود. آرام‌بخشی با اینکه در گروه میدازولام بهتر بوده اما در سطح قابل قبولی نبود. به نظر می رسد که داروی میدازولام رکتال با دوز mg/kg5/0 می‌تواند انتخاب مناسبی در Premedication در بیهوشی اطفال باشد.


بهنوش وثاقی قراملکی، منصور کشاورز، شهریار غریب‌زاده، حمیدرضا مروی، جواد مصیب‌نژاد، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: شکل کلی آسیب عضلانی ناشی از انقباضات اکسنتریک، درد عضلانی با تاخیر Delayed-Onset Muscle Soreness (DOMS) و کاهش قدرت عضلانی طولانی مدت است. گرم کردن غیرفعال در کاهش آسیب‌های عضلانی موثر است. به‌علت تداخل اثر عوامل مختلف در موجود کامل، از عضله اسکلتی گاستروکنمیوس داخلی ایزوله پرفیوز شده جهت مطالعه اثر مستقیم دما بر کاهش قدرت متعاقب تمرینات اکسنتریک استفاده نمودیم.

روش بررسی: پس از لوله‌گذاری در شریان رانی و جداسازی عضله گاستروکنمیوس داخلی، کل اندام تحتانی چپ به داخل محفظه‌ای با دمای oC35 انتقال داده شد. دمای محفظه قبل یا در حین انقباض اکسنتریک به 31oC و 39 رسانده شد و مقدار کاهش قدرت ایزومتریک متعاقب پانزده انقباض اکسنتریک اندازه‌گیری گردید و با دمای oC35 مقایسه شد (9-7=n).

یافته‌ها: کاهش در حداکثر قدرت ایزومتریک به‌عنوان شاخصی جهت تعیین آسیب ایجاد شده توسط انقباضات اکسنتریک استفاده می‌شود. در این تحقیق اعمال 15 انقباض اکسنتریک سبب کاهش شدیدی در مقدار حداکثر قدرت ایزومتریک در تمام گروه‌ها گردید.     (01/0oC و 39، در حین یا قبل از انقباض، با دمای 35oC وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: به‌طور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان‌دهنده عدم تاثیر تغییر دمای عضله قبل یا در حین انقباضات بر مقدار کاهش قدرت عضلانی متعاقب تمرینات اکسنتریک است.


صنمبر صدیقی، محمد‌علی محققی، پیمان حداد، رامش عمرانی‌پور، علیرضا موسوی جراحی، فریدون معماری، جهانگیر رافت، افشین عبدی‌راد، رامین خطیب‌سمنانی، شهریار شهریاران، بیژن شهبازخانی، نرجس خلیلی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده با رشد موضعی منطقه‌ای حتی بدون متاستاز دوردست کمتر از یک سال بر آورد می‌شود. این مطالعه به‌منظور بررسی طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده، با انتشار به ارگان‌های اطراف از جمله غدد لنفاوی، پریتونئوم و کبد، با استفاده از شیمی‌درمانی قبل از جراحی و کمورادیوتراپی پس از عمل جراحی طراحی گردید.

روش بررسی: 100 بیمار مبتلا به آدنوکارسینومای معده در مرحله II، III و یا IV بیماری ولی بدون متاستاز دوردست، شیمی‌درمانی شامل Docetaxel، Cisplatin و 5FU TCF و پس از جراحی شیمی‌درمانی شامل 5FU همزمان با رادیوتراپی دریافت کردند. 

یافته‌ها: 57% بیماران در مرحله IV بیماری در طرح وارد شدند. 83% بیماران شیمی‌درمانی Neoadjuvant دریافت کردند. تا به‌حال برای 75 بیمار جراحی گاسترکتومی D1 یا D0 انجام شده و سه مورد پاسخ کامل پاتولوژیک به شیمی‌درمانی قبل از عمل داشتند. مرحله بیماری به‌طور مشخص پس از جراحی کاهش نشان داد، به طوری‌که از 47 نفر بیمار مرحله IV بیماری تنها 15 نفر در گزارش آسیب‌شناسی و جراحی در مرحله IV بیماری بودند. تا به‌حال 44 بیمار کمورادیوتراپی کامل را دریافت کرده‌اند. با متوسط زمان پی‌گیری 16 ماه، 3/2 بیماران هنوز زنده هستند و میانگین طول عمر بیماران 25 ماه است. 

نتیجه‌گیری: با توجه به مرحله پیشرفته بیماری و امکان جراحی برای 75% از بیماران و به‌دست آمدن طول عمر بیش از دو سال، به‌نظر می‌رسد استفاده از TCF به‌عنوان شیمی‌درمانی قبل از جراحی و ادامه درمان با کمورادیوتراپی روشی مناسب برای افزایش امکان جراحی کامل و بهبود طول عمر بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای پیشرفته ولی موضعی معده باشد.


عارف رحیمی، سیما مازیار، فرخ‌لقا احمدی، سوگل شهریاری، فاطمه فتاحی، سارا جم، بنفشه مرادمند بدیع، زهرا کروریان،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: کم‌خونی عارضه شایعی در بیماران همودیالیزی است که با موربیدیتی و مورتالیتی بالایی همراه است. از آنجایی‌که علت اصلی کم‌خونی اورمیک کاهش تولید اریتروپوئیتین (EPO) می‌باشد، تجویز اریتروپوئیتین نوترکیب انسانی (rHuEPO) در اکثریت بیماران سبب تصحیح کم‌خونی می‌شود. عده‌ای از بیماران همودیالیزی، بدون نیاز به EPO هموگلوبولین قابل قبولی خواهند داشت، علل آن می‌تواند مدت همودیالیز، نمایه توده بدنی (BMI) و سطح پلاسمایی لپتین باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سطح پلاسمایی لپتین و میزان نیاز به EPO می‌باشد.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، 50 بیمار همودیالیزی واجد شرایط که هموگلوبولین بالاتر از mg/dl 11 داشتند وارد مطالعه شدند. سطح پلاسمایی لپتین و آلبومین آنان در شروع همودیالیز اندازه‌گیری و BMI و میزان نیاز هفتگی آنان به rHuEPO محاسبه گردید. اطلاعات مربوط به سن، جنس، مدت زمان همودیالیز و علت نارسایی کلیه از پرونده آنان استخراج گردید. 

یافته‌ها: در بررسی 50 بیمار همودیالیزی، 27 مرد و 23 زن، با میانگین سنی 57 سال، ارتباطی بین نیاز هفتگی بیماران به rHuEPO با جنس، BMI، علت نارسایی کلیه و سطح پلاسمایی آلبومین به‌دست نیامد. همین‌طور با سطح پلاسمایی لپتین (254/0=p). ولی ارتباط معنی‌داری بین نیاز هفتگی بیماران به rHuEPO با مدت زمان همودیالیز (0001/0 

نتیجه‌گیری: بر اساس این مطالعه، سطح پلاسمایی لپتین ارتباط مستقیمی با میزان نیاز فرد به دریافت rHuEPO ندارد و لپتین نمی‌تواند عامل مؤثری در اریتروپوئزیس بیماران باشد. البته سن بالاتر و مدت زمان کوتاه‌تر همودیالیز با کاهش نیاز فرد به دریافت rHuEPO همراه بوده است.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb