6 نتیجه برای شیخحسن
مهدیه قیاثی، رضا طباطبائی قمی، محسن نیکبخت، محسن شیخحسن،
دوره 73، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: انتخاب داربست مناسب یکی از عوامل بسیار مهم در یک تکنیک موفق مهندسی بافت است که امکان مهاجرت سلولها، انتقال عوامل زیست فعال و همچنین فراهمسازی محیط رشد مطلوب برای سلولهای بنیادی را ایجاد مینماید. در این پژوهش به ارزیابی قابلیت دو داربست مختلف بهعنوان محیطی مناسب جهت تکثیر و تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی برگرفته از چربی پرداخته شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت تجربی در آزمایشگاه سلولهای بنیادی جهاد دانشگاهی استان قم از اردیبهشت تا اسفند 1392 انجام شده است. دو داربست فیبرینگلو و آلژینات بهعنوان دو گروه مجزا تهیه گردید و سلولهای بنیادی مزانشیمی پس از جداسازی از بافت چربی و تکثیر کافی، بهصورت جداگانه بر روی این دو داربست قرار گرفته و در محیط کندروژنیک کشت داده شدند. پس از گذشت 14 روز، ارزیابی توانایی بقای سلولی و بیان ژنهای کلاژن I و II، SOX9 و اگریکان (Aggrecan) در سلولهای مزانشیمی مشتق از چربی کشت شده بر روی هر داربست بهصورت مجزا بهترتیب توسط روشهای 3 (4 و 5-دی متیل) تیازول-2-یل-2و5-دی متیل تترازولیوم بروماید و Real-time PCR صورت پذیرفت. همچنین تشکیل بافت غضروفی بر روی داربستها توسط آنالیز هیستولوژی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: داربست فیبرینگلو تفاوت معناداری را از لحاظ قابلیت بقا نسبت به داربست آلژینات در محیط تمایزی به غضروف نشان داد (023/0P=). همچنین نتایج حاصل از آنالیز Real-Time PCR نشان داد که داربست فیبرینگلو در مقایسه با داربست آلژینات ژنهای ویژه غضروفی را در سطح بالاتری بیان مینماید.
نتیجهگیری: استفاده از داربست طبیعی فیبرینگلو میتواند بهعنوان محیط مناسبی بهمنظور تکثیر و تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی برگرفته از چربی در مهندسی بافت غضروفی در نظر گرفته شود.
محسن شیخحسن، محسن نیکبخت، مهدیه غیاثی،
دوره 74، شماره 11 - ( بهمن 1395 )
چکیده
تخریب دیسک بین مهرهای بیشتر با درد کمر و گردن همراه است که بهعنوان یک نوع معلولیت از آن یاد میشود. با وجود اینکه نتایج شناخته شدهای از فرآیند آبشاری تخریب دیسک بین مهرهای موجود است، اما درمان این بیماری هنوز به عملهای جراحی و روشهای پیشگیرانهای محدود شده است که قابلیت معکوسزایی بیماری و یا حفظ و بازگرداندن بافت دیسک بین مهرهای را ندارند. در طول دهه گذشته، طب ترمیمی با استفاده از تزریق سلولهای دیسک بین مهرهای، کندروسیتها یا سلولهای بنیادی، پژوهشهای گستردهای را بر روی مدلهای حیوانی مختلف مبتلا به دیسک بین مهرهای انجام داده است که این پژوهشها، تا مطالعات پیشبالینی بر روی درمان بیماریهای مختلف ستون فقرات پیشرفت کرده است. با وجود اینکه نتایج اولیه، تاثیرات مثبت روش تزریق سلولی را در زمینه بازسازی دیسک بین مهرهای نشان داده است، اما پژوهشهای پایهای دقیقی که بر روی سلولهای دیسک بین مهرهای و اکوزیست آنها صورت پذیرفته است حاکی از آن میباشد که سلولهای پیوند شده قادر به حیات نبوده و توانایی سازگاری با اکوزیست بدون شریان دیسک بین مهرهای را ندارند. جهت افزایش احتمال موفقیت در این روش درمانی، میبایستی موارد استفاده از این روشها و بیمارانی که از این روشها بیشترین بهره را کسب مینمایند بهخوبی تعریف شوند. فایق آمدن بر این مشکلات تنها با تمرکز بر روی پژوهشهای آزمایشگاهی و بالینی میسر خواهد بود.تخریب دیسک بین مهرهای بیشتر با درد کمر و گردن همراه است که بهعنوان یک نوع معلولیت از آن یاد میشود. با وجود اینکه نتایج شناخته شدهای از فرآیند آبشاری تخریب دیسک بین مهرهای موجود است، اما درمان این بیماری هنوز به عملهای جراحی و روشهای پیشگیرانهای محدود شده است که قابلیت معکوسزایی بیماری و یا حفظ و بازگرداندن بافت دیسک بین مهرهای را ندارند. در طول دهه گذشته، طب ترمیمی با استفاده از تزریق سلولهای دیسک بین مهرهای، کندروسیتها یا سلولهای بنیادی، پژوهشهای گستردهای را بر روی مدلهای حیوانی مختلف مبتلا به دیسک بین مهرهای انجام داده است که این پژوهشها، تا مطالعات پیشبالینی بر روی درمان بیماریهای مختلف ستون فقرات پیشرفت کرده است. با وجود اینکه نتایج اولیه، تاثیرات مثبت روش تزریق سلولی را در زمینه بازسازی دیسک بین مهرهای نشان داده است، اما پژوهشهای پایهای دقیقی که بر روی سلولهای دیسک بین مهرهای و اکوزیست آنها صورت پذیرفته است حاکی از آن میباشد که سلولهای پیوند شده قادر به حیات نبوده و توانایی سازگاری با اکوزیست بدون شریان دیسک بین مهرهای را ندارند. جهت افزایش احتمال موفقیت در این روش درمانی، میبایستی موارد استفاده از این روشها و بیمارانی که از این روشها بیشترین بهره را کسب مینمایند بهخوبی تعریف شوند. فایق آمدن بر این مشکلات تنها با تمرکز بر روی پژوهشهای آزمایشگاهی و بالینی میسر خواهد بود.
محسن شیخحسن، مهدیه غیاثی،
دوره 75، شماره 9 - ( آذر 1396 )
چکیده
سلولهای بنیادی، سلولهای بیولوژیکی منحصر به فردی هستند که میتوانند به سلولهای تخصصی متفاوتی تمایز یابند. در پستانداران، دو نوع گسترده از سلولهای بنیادی وجود دارد: سلولهای بنیادی جنینی که از توده سلولی داخل بلاستوسیست جدا میشوند و سلولهای بنیادی بالغ که در بافتهای مختلف یافت میشوند. سلولهای بنیادی مزانشیمی (Mesenchymal stem cells, MSC)، سلولهای چند توانی هستند که بهعنوان یکی از مهمترین سلولهای بنیادی بالغ از آنها یاد میشود. بهدلیل ظرفیت تکثیری بسیار بالا و توانایی خودنوزایی مناسبی که این سلولها دارند، منبع قدرتمند و امیدوارکنندهای را جهت استفاده در زمینه طب ترمیمی ایجاد نمودهاند. همچنین، سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند به چندین رده سلولی مانند استئوبلاستها (سلولهای استخوانی)، کندروسیتها (سلولهای غضروفی)، آدیپوسیتها (سلولهای چربی) و میوسیتها (سلولهای عضلانی) تمایز یابند. از آنجایی که سلولهای بنیادی مزانشیمی بهعنوان یک منبع جذاب جهت پیوند اتولوگ در زمینه طب ترمیمی محسوب میگردند، بررسی چرخههای سیگنالدهنده سلولی- مولکولی که در تمایز این سلولها موثر بوده و همچنین تغییرات مولکولی ایجاد شده حین تمایز آنها و در نتیجه درک نقش سایتوکین، کموکین و فاکتورهای نسخهبرداری بر روی تمایز این سلولها پراهمیت میباشد. تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی به رده مزانشیمی بهصورت ژنتیکی مورد دستکاری واقع شده و توسط فاکتورهای نسخهبرداری خاصی که با ردههای سلولی ویژه در ارتباط هستند، تحریک میشود. مطالعات اخیر به بررسی نقش عوامل نسخهبرداری شامل Runx2، Sox9، PPARγ، MyoD، GATA9 و GATA6 در تمایز MSC پرداختهاند.
شهرزاد شیخحسنی، نادره بهتاش، سهیلا امینیمقدم،
دوره 75، شماره 10 - ( دی 1396 )
چکیده
سارکومهای رحمی بدخیمیهای نادر ژنیکولوژیک هستند که ۷-۳% از کل بدخیمیهای رحم و حدود ۱% از کانسرهای ژنیکولوژیک را تشکیل میدهند و سبب بخش مهمی از مرگومیر بهعلت کانسرهای ژنیکولوژیک میگردند. این تومورها ماهیت تهاجمی و میزان عود بالایی دارند. شایعترین نوع آنها لیومیوسارکوم میباشد. نادرترین نوع سارکوم رحمی اندومتریال استرومال سارکوم میباشد که در سنین جوانتری دیده میشود. در این مقاله مروری با بررسی متون و مقالات (۲۰۰۰-۲۰۱۷) انواع سارکومهای رحمی، روشهای تشخیصی، پاتولوژی و انواع درمانهای اولیه و کمکی این تومورها بررسی و جمعآوری شده است. طبق آخرین طبقهبندی هیستوپاتولوژیک این تومورها بر اساس سیستم FIGO 2009و WHO، سارکومها در سه گروه لیومیوسارکومها، اندومتریال استرومال سارکوم و کارسینوسارکومها طبقهبندی میشوند. تشخیص این تومورها پیش از درمان و افتراق آنها از میومهای خوشخیم با استفاده از روشهای تشخیص کنونی مشکل میباشد. در حال حاضر MRI، سونوگرافی و PET روشهای تشخیصی در دسترس هستند. جراحی کامل و بدون آسیب تومور با حاشیههای منفی، استاندارد طلایی درمان در این نوع تومور میباشد. در موارد بیماری پیشرفته یا عود، جراحی سیتوریداکتیو با هدف حذف بقایای تومور و بهدنبال آن شیمیدرمانی در الویت است. برای بیمارانی که بیماری غیرقابل جراحی یا بیماری متاستاتیک دارند، شیمیدرمانی تسکینی در نظر گرفته میشود. در حال حاضر گزارش شده که ترکیب Docetaxel و Gemcitabine بهترین پاسخ درمانی را دارد. مطالعات اخیر برای اثبات نقش موثر Targeted agents به تنهایی یا همراه با شیمیدرمانی سیتوتوکسیک در درمان این تومورها در حال انجام است. بهطور کلی این تومورها پاسخ مناسبی به شیمیدرمانی و رادیوتراپی ندارند، این بدخیمی در تمامی مراحل پیشآگهی ضعیفی دارد.
محسن شیخحسن، سادات قیاثی قیاثی،
دوره 76، شماره 5 - ( مرداد 1397 )
چکیده
فرآیند بازسازی آسیبهای عضلانی-اسکلتی (ارتوپدی)، بهدلیل توانایی خودنوزایی ذاتی بسیار ضعیف بافت بالغ غضروفی، باعث ایجاد مشکلاتی در زمینه پزشکی شده است. بنابراین، پژوهشهایی بر روی گسترش استراتژیهای نوین بازساختی با استفاده از ترکیب نمودن کندروسیتها یا سلولهای بنیادی با داربستها و فاکتورهای رشد با هدف حل این مشکلات تمرکز یافته است. بهدلیل قابلیت تکثیری بهنسبت پایین کندروسیتهای پیوند شده، مدلهای جدید ساخت غضروف، استفاده از سلولهای بنیادی مشتق از چربی را تحت بررسی قرار دادهاند. سلولهای بنیادی مشتق از چربی بهراحتی بدون هیچگونه عوارض جدی قابل دسترس بوده و قدرت تمایزی به چندین رده سلولی شامل تمایز خودبهخودی به غضروف را زمانی که در داربستهای ژلی همچون کلاژن به دام انداخته میشود دارا میباشد. همچنین، مطالعات اخیر برخی از مکانیسمهای دخیل در فرآیند ساخت غضروف سلولهای بنیادی مشتق از چربی را در شرایط آزمایشگاهی و همچنین قابلیت ترمیمی آنها را در داربستهای مهندسیشده زیستی و در حضور فاکتورهای رشد نشان داده است. افزونبراین، نقش مهم مولکولهای mRNA کوچک غیر کدکننده (miRNAs)، در فرآیند تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی به رده غضروفی مشخص شده است. بهطوریکه طی مطالعات مختلف، تاثیر چندین miRNAs بر روی تنظیم فرآیند تمایز به غضروف سلولهای بنیادی مشتق از چربی تایید شده است. در این مقاله مروری، به بررسی پیشرفتهای صورتپذیرفته در زمینه استفاده از سلولهای بنیادی مشتق از چربی در بازسازی غضروف پرداخته خواهد شد.
محسن شیخحسن، حسین بختیاری پاک، محمد بختیاری پاک، ناصر کلهر،
دوره 77، شماره 12 - ( اسفند 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در احتمال موفقیت روشهای ایمپلنت دندانی میتوان به کیفیت و کمیت استخوان فک اشاره نمود. در این مطالعه، به بررسی کارایی چسب استخوانی بهمنظور تحریک بازسازی استخوان تحلیل رفته در دو بیمار پرداخته شد.
معرفیبیمار: این پژوهش بهصورت یک مطالعه موردی در درمانگاه آل مرتضی شهر قم از خرداد تا بهمن ۱۳۹۵ انجام شده است. در این مطالعه، ml ۱۰ از خون دو بیمار بهصورت مجزا دریافت گردید و جهت جداسازی فیبرین غنی از پلاکت، بهمدت هشت دقیقه تحت سانتریفوژ با دور rpm ۱۳۰۰ قرار گرفتند. سپس، فیبرین غنی از پلاکت جهت تهیه چسب استخوانی، با استخوان آلوژن ترکیب شد. چسب استخوانی تهیه شده همراه با ایمپلنت داخل استخوان فک بیمار استفاده شد.
نتیجهگیری: چسب استخوانی بهدلیل دارا بودن فاکتورهای رشد متعدد، قابلیت استفاده بهعنوان یک روش مناسب جهت تحریک بازسازی استخوان تحلیل رفته فک را دارا میباشد.