12 نتیجه برای شیروانی
داریوش شیروانی،
دوره 31، شماره 3 - ( 2-1352 )
چکیده
از بهمن ماه 1348 تا بهمن ماه 1350 با همکاری جمعیت ملی مبارزه با سرطان ایران در واحد شماره 2 سیتولوژی در بنگاه حمایت مادران و نوزادان 32380 لام سیتولوژی زنانی را که میانگین سنی آنها در حدود 26 سال می باشد مورد مطالعه قرار دادیم و 32228 لام از لحاظ گروه بندی پاپانیکالائو منفی بود و 30 نفر مبتلا به کانسر دهانه زهدان و 50 مورد دیسپلازی مشاهده نمودیم و از طرفی چون افراد انتخاب شده از نظر متوسط سنی و طبقاتی با مطالعاتی که تا به حال انجام گرفته است اختلافاتی دارند مشغول مطالعات بیشتری در موردی بیش از هشتاد هزار لام سیتولوژی که تا به حال بررسی نموده ایم هستیم تا به نتیجه قطعی تری دست یابیم.
محمود دوستی، هنردخت شیروانی،
دوره 56، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده
نقش هلیکوباکترپیلوری (H.Pylori) به عنوان یکی از عوامل ایجاد کننده زخمهای معده و دازدهه و ورم معده ثابت شده است. برای تشخیص این عفونت روشهای گوناگونی به کار می رود که ساده ترین و بی خطرترین آنها برای بیماران، تست سرولوژیک می باشد. احتمال دارد گونه های موجود در ایران از گونه های کشورهای دیگر متفاوت باشد، لذا برای طراحی تست سرولوژی خاص بیماران ایران، شناسایی گونه ها و پروتئینهای آنتی ژنیک باکتریهای بدست آمده از این بیماری ضروری است. از آنجایی که بارزترین و شاخص ترین پروتئینهای آنتی ژنیک این باکتری مربوط به غشا خارجی آن می باشد و مطالعات مختلف پروتئینهای متفاوتی را گزارش کرده اند، در ابتدا بایستی پروتئینهای دیواره خارجی استخراج و تخلیص گردد و سپس پروتئینهای دارای خاصیت آنتی ژنیک تعیین شوند. در این مطالعه کلنی های باکتری بدست آمده از بیوپسی 15 بیمار مبتلا به زخم معده یا دوازدهه که در محیط کشت جامد (Blood Agar) یا مایع (Brucella Broth) کشت یافته بود، برای بررسی و شناسایی پروتئینهای غشا خارجی مورد آزمایش قرار گرفت. پس از طی مراحل شستشو، یخ زدن، سونیکه کردن، سانتریفوژ با دور بالا (100000g) و مجاورت با دترجنت سارکوزیل، جز نامحلول در سارکوزیل یا پروتئینهای غشا خارجی (Outer Membrane Protein یا OMP) استخراج گردید. با استفاده از الکتروفورز ژل پلی اکریل آمید در حضور (SDS-PAGE) پروتئینهای غشا خارجی از هم تفکیک گردید. از هر 15 نمونه OMP چهار باند پروتئینی بدست آمد که دو باند اول پررنگ تر و دو باند دوم کمرنگ تر بودند. وزنهای مولکولی تقریبی این چهار پروتئین عبارتند از: 67000، 61000، 30000، 17000 دالتون.
فریبا شیروانی، ناهید خسروشاهی،
دوره 56، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده
نظر به اهمیت میزان مرگ و میر پری ناتال به عنوان یکی از شاخصهای مهم وضعیت سلامت در یک جامعه این مطالعه جهت بررسی میزان مرگ و میر دوره پری ناتال در تهران بر روی 18885 نوزاد در کلیه مراکز زایمان در سطح شهر تهران و با روش نمونه گیری تصادفی در سال 1373 انجام شده است. میزان مرگ و میر بطور کلی 21/1000 برآورد گردیده است. در کل نمونه، زایمان سزارین در 42/2% موارد و زایمان واژینال در 57/8% موارد صورت گرفته است. 11/3 درصد نوزادان، پره ماچور و 8/4%، وزن زیر 2500 گرم داشته اند. براساس نتایج بدست آمده پره ماچوریتی (P=0.000) و (LBW (P=0.000، گروه سنی بالای 35 سال مادر در مقایسه با گروه سنی 29-20 سال (P=0.01)، سابقه زایمان بیش از 5 مورد (P=0.00001)، سابقه حاملگی بیش از 5 مورد (P=0.04)، عدم مراقبتهای پری ناتال (P=0.000002)، تحصیلات زیر دیپلم مادر (P=0.004)، دوقلو یا چندقلو زایی (P=0.000)، وجود ناهنجاریهای مادرزادی در نوزاد (P=0.000)، آپگار زیر 4 در دقیقه اول و پنجم (P=0.000) همراه با افزایش ریسک مرگ و میر بوده است. عوامل مرتبط با مرگ و میر نوزادان در دنیا نیز بررسی شده است که برحسب مناطق مختلف آمارهای متفاوتی در دسترس می باشد. عواملی مانند (LBW (Low Birth Weight، آسفیکسی، زایمان بریچ، عدم وجود مراقبتهای پری ناتال، دوقلو زایی و چندقلو زایی، آنمی مادر، وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده، سن مادر، تعداد زایمانها، زایمان طول کشیده، مالفورماسیونهای جنین، عفونت، تروماهای زایمان، توکسمی حاملگی و ... به عنوان فاکتورهای مرتبط با پری ناتال مورتالیتی ذکر شده اند. مرگ و میر پری ناتال می تواند نشان دهنده وضعیت سلامتی خانمها و کیفیت مراقبتهای بهداشتی باشد. همانطور که مرگ و میر شیرخوار به عنوان شاخصی برای ارزیابی وضعیت اقتصادی اجتماعی در نظر گرفته می شود. با توجه به تفاوت مسایل ژنتیکی، نژادی، جغرافیایی، سرویسهای خدمات بهداشتی با سایر نقاط دنیا این مطالعه در راستای پاسخ دهی به سوالات ذیل انجام شده است. میزان مرگ و میر نوزادان و علل آن و فاکتورهای مرتبط با آن به ترتیب اهمیت چیست؟ عوامل مرتبط مانند تولد زودرس (کمتر از 37 هفته) و LBW، سابقه وجود بیماری در مادر، سابقه مصرف دارو در مادر، دوقلو یا چندقلو زایی، پرولاپس بندناف، پارگی کیسه آب بیش از 18 ساعت، غیرشفاف بودن مایع آمنیوتیک و وجود ناهنجاریهای مادرزادی از مهمترین فاکتورهای موثر در مرگ و میر پری ناتال می باشند و عواملی مانند سابقه زایمان بیش از 5 مورد و عدم وجود مراقبتهای پری ناتال، سن بالای 35 سال، سابقه حاملگی بیش از 5 فرزند و سابقه داشتن فرزند LBW از سایر عوامل موثر می باشند.
حسین شیروانی، جلیل اصلانی،
دوره 75، شماره 7 - ( مهر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مشخص شده که مایوکاین آیریزین (Irisin) در تنظیم تعادل انرژی و وزن بدن نقش دارد. از اینرو، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو شیوه تمرین ورزشی بر میزان آیریزین سرمی و بیان ژن گیرنده فعالشده تکثیری پروکسیزومی PGC-1α در بافت عضلانی رتهای نر بود.
روش بررسی: این پژوهش تجربی در تابستان ۱۳۹۵ در دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله انجام شد. بهاین ترتیب که ۳۲ سر رت نر ویستار (با سن هشت هفته و میانگین وزن g ۵۵±۲۵۰) بهطور تصادفی و مساوی در چهار گروه کنترل پایه (CO)، کنترل هشت هفته (CO۸w)، تمرین تداومی متوسط (MICT) و تمرین تناوبی شدید (HIIT) تقسیم شدند. گروه CO در شروع مطالعه کشته و گروه CO8w همزمان با گروههای تجربی نگهداری شدند اما در هیچ تمرین ورزشی شرکت نکردند. گروههای MICT و HIIT نیز به مدت هشت هفته تحت فعالیتهای تدوامی متوسط (۶۰-۱۵ دقیقه با سرعت m/min ۳۰-۱۵) و تناوبی شدید (۸-۴ تناوب شدید یک دقیقهای با سرعت m/min ۵۵-۲۸ بههمراه ۷-۳ تناوب آهسته یک دقیقهای با سرعت m/min ۳۰-۱۲) قرار گرفتند. جهت اندازهگیری مقادیر آیریزین سرم از روش ELISA و برای بررسی بیان نسبی mRNA ژن PGC-1α از روش Real-time PCR استفاده شد.
یافتهها: میزان بیان mRNA ژن PGC-1α در هر دو گروه تناوبی شدید و تدوامی متوسط نسبت به گروههای کنترل افزایش معنادار پیدا کرده است (۰/۰۰۱P=). در حالیکه سطوح سرمی آیریزین تفاوت معناداری نداشت (۰/۲۰P=).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که این دو شیوه تمرین ورزشی احتمالاً با فعالسازی مسیرهای بالا دستی توانستند رونویسی از ژن PGC-1α (تنظیمکننده اصلی متابولیسم انرژی) در عضله اسکلتی را افزایش دهند، اما تغییر قابل ملاحظهای در سطوح آیریزین سرمی ایجاد نکردند.
حسین شیروانی، امین عیسینژاد، مصطفی رحیمی، بهزاد بازگیر، علی محمد علیزاده،
دوره 76، شماره 5 - ( مرداد 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه تجویز ورزش در درمان بیماریها مطرح است. هدف پژوهش کنونی تعیین تأثیر هشت هفته تمرین اینتروال هوازی بر میزان پروتیین مونوکربوکسیلات ترانسپورتر ۱ (Monocarboxylate transporter 1, MCT1) و بیان ژن p53 در تومور موشهای مبتلا به سرطان کولون بود.
روش بررسی: این پژوهش تجربی در دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله از اردیبهشت تا مهر ۱۳۹۳ انجام شد. تعداد ۲۰ سر موش نژاد BALB/c در سن سه هفتگی با میانگین وزنی g ۱/۴±۱۷/۶ انتخاب و بهطور تصادفی به چهار گروه پنجتایی شامل کنترل، تمرین ورزشی، تومور و تمرین ورزشی+ تومور تقسیم شدند. سرطان از طریق تزریق زیرجلدی داروی کارسینوژنیک آزوکسیمتان با دوز (mg/kg ۱۰) هفتهای یکبار و بهمدت سه هفته ایجاد گردید و تمرین اینتروال هوازی بهمدت هشت هفته، هر هفته پنج روز روی دستگاه نوارگردان اعمال شد. ۴۸ ساعت پس از آخرین مداخله موشها کشته و کولون خارج شد. اندازهگیری میزان پروتیین MCT1 با روش ELISA و بررسی بیان نسبی mRNA ژن p۵۳ با روش Real-time PCR انجام شد. دادهها در بخش توصیفی با میانگین و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی با Kruskal-Wallis test و Mann-Whitney U test آنالیز شد.
یافتهها: در گروه تومور کولون نسبت به سایر گروهها، افزایش معنادار در میزان پروتیین MCT1 (۰/۰۱P<) و کاهش معنادار در بیان ژن p53 (۰/۰۰۱P<) مشاهده شد. همچنین کاهش معنادار در میزان پروتیین MCT1 (۰/۰۱P<) و افزایش معنادار در بیان ژن p53 (۰/۰۰۱P<) در گروه تمرین و گروه تمرین+ تومور نسبت به گروه کنترل و گروه تومور مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تمرین تناوبی هوازی باعث کاهش محتوای پروتیینی MCT1 و افزایش بیان ژن p۵۳ (بهعنوان مهارکننده تومور) در تومور موشهای مبتلا به سرطان کولون شده است.
علی آرش انوشیروانی، عبداللطیف معینی، رضا حاجی حسین، عباس علیمرادیان، مجتبی دیدهدار،
دوره 77، شماره 5 - ( مرداد 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با افزایش بیماران با ایمنی در معرض خطر، عفونتهای قارچی بهویژه عفونت دستگاه تنفسی نیز افزایش یافته است. در پژوهش کنونی آلودگی قارچی دستگاه تنفس بیماران با ایمنی در معرض خطر در نمونههای برونکوآلوئولار لاواژ (BAL) مراجعهکننده به کلینیک تخصصی ریه بیمارستان امیرالمومنین شهر اراک مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی از اردیبهشت ۱۳۹۶ تا خرداد ۱۳۹۷ برروی بیماران با ایمنی در معرض خطر مشکوک به عفونت ریوی مراجعهکننده به کلینیک تخصصی ریه بیمارستان دانشگاهی امیرالمومنین (ع) شهر اراک انجام گرفت. از بین این بیماران، ۶۴ بیمار شامل ۳۵ زن و ۲۹ مرد انتخاب شدند. نمونه برونکوآلوئولار لاواژ (BAL) توسط پزشک از این بیماران تهیه و بهسرعت به آزمایشگاه قارچشناسی دانشکده پزشکی ارسال گردید. نمونههای برونکوآلوئولار لاواژ با رنگآمیزی Grocott-Gomori's methenamine silver (GMS) و روش کشت مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از ۶۴ بیمار، ۹ (۱۴%) بیمار آلوده به عفونتهای قارچی ریوی بودند. در بین بیماران آلوده به عفونت قارچی، ۹ بیمار (۱۰۰%) در آزمایش کشت و ۸ بیمار (۷۲%) با رنگآمیزی GMS مثبت شدند. در بین افراد آلوده ۷ (۷۷/۸%) نفر زن و ۲ (۲۲/۲%) نفر مرد بودند. شایعترین قارچهای جداشده شامل کاندیدا آلبیکنس، آسپرژیلوس فومیگاتوس و گونههای موکور (هر کدام ۲ مورد) بودند. بین آلودگی قارچی با جنس، سن، شغل و نوع بیماری رابطه معنادار مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش کنونی نشان داد، بیماران با ایمنی در معرض خطر مستعد عفونتهای قارچی بهویژه کاندیدیازیس و آسپرژیلوزیس هستند.
رویا امیرینژاد، زینب شیروانی فارسانی، بهار نقوی گرگری،
دوره 78، شماره 1 - ( فروردین 1399 )
چکیده
مولتیپل اسکلروزیس (MS)، بیماری عصبی مزمن و التهابی است که سیستم عصبی را گرفتار میکند. اتیولوژی آن ناشناخته است اما عوامل ژنتیکی و محیطی را در بیماریزایی آن دخیل میدانند. شواهدی در مورد نقش مکانیسمهای اپیژنتیکی در مولتیپل اسکلروزیس وجود دارد. کمبود ویتامین D، کشیدن سیگار و ویروس اپشتین بار سبب تغییرات اپیژنتیکی میشوند. مطالعات متعددی، تنظیم نامناسب متیلاسیون را در ژنهایی نشان دادند که با واکنشهای ایمنی غیرطبیعی و تغییرات بُعد ترجمهای پروتیینهای میلین در نمونههای مغز بیماران MS ارتباط دارد. همچنین پروفایلهای غیرطبیعی microRNA در بافتهای مغز و سلولهای ایمنی خون محیطی حاصل از بیماران MS گزارش شدهاند. در MS پیشرونده، افزایش استیلاسیون هیستون و سیترولینیشدن پروتیین بازی میلین ممکن است دوره بیماری را تشدید نمایند. فعال شدن سلولهای T بهواسطه Histone deacetylase (HDAC) ممکن است در بیماریزایی بیماری MS نقش داشته و شدت بیماری را افزایش دهد. همچنین میتوان افزایش رونویسهای HDAC را در هنگام فعالشدن سلول ایمنی مشاهده کرد. تمایز (Th1) T helper type 1توسط HDACs انجام گرفته و مهار این آنزیمها سبب کاهش تولید IFN-γ میگردد. بیان 364 miRNA در Peripheral blood mononuclear cell (PBMC) بیماران مبتلا در مراحل عود و خاموشی و افزایش تنظیم miR-18b و miR-599 در مرحله عود گزارش شده است. افزونبراین، بیان miRNAs در آسترویتها، میکروگلیا و سلولهای CD8+ T نیز افزایش مییابد. نقش اپیژنوم را از مطالعات اپیدمیولوژیکی تاثیر موقعیت جغرافیایی، ماه تولد، وضعیت تغذیه میتوان استنباط کرد. باوجود پیشرفتهای روزافزون، مکانیسم دقیق اپیژنتیکی MS تاکنون بهطور کامل شناسایی نشده است.
آرزو کاظمزاده، ایرج عابدی، علیرضا عموحیدری، عاطفه شیروانی،
دوره 78، شماره 9 - ( آذر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تاکنون روشهای درمانی متفاوتی برای پرتودرمانی بیماران مبتلا به سرطان پیشنهاد شده است. انتخاب روش درمانی مناسب بر کیفیت درمان موثر میباشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیر تعداد جلسات پرتودرمانی و میزان دوز دریافتی بیمار در هر جلسه، بر توزیع دوز تومور و دوز دریافتی بافتهای در معرض خطر در پرتودرمانی سرطان پستان بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی آیندهنگر بر روی طرح درمان 35 بیمار کاندیدای پرتودرمانی پستان چپ که بین مرداد 1398 تا فروردین 1399 به بیمارستان میلاد اصفهان مراجعه کردهاند، انجام شد. این بیماران سابقه جراحی و شیمیدرمانی نداشتهاند و غدد لنفاوی سوپراکلاو و زیربغل آنها نیز درگیر نبوده است. بیماران با جدول درمانی تقطیع دوز معمولی (Conventional fractionation, CF) یا جدول هایپوفرکشن (Hypo fractionation, HF) درمان شدند. پارامترهای دوزیمتری مختلف برای اندام هدف و اندامهای در خطر مانند شاخص انطباق، شاخص همگنی و دوز میانگین از نمودار توزیع دوز حجم استنتاج گردید و جهت بررسی دو جدول درمانی مختلف، با یکدیگر مقایسه شدند.
یافتهها: دادههای بهدست آمده از این مطالعه بیانگر کاهش دوز میانگین تمام اندامها در روش هایپوفرکشن نسبت به روش تقطیع دوز معمولی است که برای تومور، ریه و پوست معنادار بود (0/0P=). همچنین دوز ماکزیمم پوست نیز در روش هایپوفرکشن کاهش پیدا کرد. از طرفی، مقادیر شاخصهای همگنی و انطباقی در دو روش تفاوت چشمگیری را نشان ندادند (مقدار P بهترتیب برابر 99/0 و 86/0).
نتیجهگیری: بهطورکلی، رژیمدرمانی هایپوفرکشن منجر به کاهش فاکتورهای دوزیمتری نسبت به تقطیع دوز معمولی میگردد. و همچنین بهدلیل کاهش طول دوره درمانی میتواند بهعنوان روش جایگزینی در پرتودرمانی سرطان پستان بهکار برود.
فضائل فدایی، زینب آردین، صادق امانی شلمزاری، حسین شیروانی،
دوره 79، شماره 3 - ( خرداد 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر پنج هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح رزیستین و آدیپونکتین و آنزیمهای کبدی AST و ALT در رتهای ویستار مبتلا به کبد چرب غیرالکلی بود.
روش بررسی: برای انجام این پژوهش بنیادی، 24 سر رت نر ویستار خریداری و به حیوان خانه دانشگاه بقیه الله منتقل شدند. سپس به سه گروه مساوی کنترل-سالم، کنترل-بیمار و تمرین-بیمار تقسیم شدند. پژوهش حاضر در تیر ومرداد سال 1398 صورت گرفت. داروی تتراسایکلین با دوز 140 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن به مدت هفت روز به رتها با روش گاواژ خورانده شد. تایید کبد چرب (استئاتوزیس) با اندازهگیری آنزیمهای کبدی صورت گرفت. گروه تمرین، تمرینات تناوبی شدید (HIIT) را به مدت پنج هفته و پنج روز در هفته انجام دادند. ابتدا آزمون حداکثر توان بهعمل آمد و بر آن اساس پروتکل HIIT بهصورت پنج تناوب دو دقیقهای کار با فواصل استراحت یک دقیقهای شروع شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، نمونهبرداری انجام گرفت. تحلیل دادهها با آزمون ANOVA و تعقیبی توکی انجام گرفت.
یافتهها: پس از انجام تمرینات HIIT سطوح سرمی آدیپونکتین و رزیستین در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کبد چربی به ترتیب افزایش و کاهش معناداری را نشان داد (001/0=P). همچنین، گروه تمرین کاهش معناداری در سطوح سرمی آنزیمهایAST و ALT را تجربه کردند. توان هوازی رتها در گروه HIIT افزایش معناداری نسبت به دو گروه دیگر داشت.
نتیجهگیری: HIIT از طریق تعدیل سطوح چربی بدن و تعدیل ترشح آدیپوکاینهایی همچون آدیپونکتین و رزیستین در بهبود وضعیت رتهای مبتلا به کبدچرب غیرالکلی نقش دارد.
حسین شیروانی، ابراهیم فصیحی رامندی،
دوره 80، شماره 1 - ( فروردین 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع دو یک بیماری متابولیکی است و بهسرعت در حال افزایش است. (GLUT4) Glucose transporter type 4 و (RBP4) Retinol-binding protein 4 از عواملی هستند که در برداشت گلوکز نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی بر بیان ژنهای RBP4 و GLUT4 عضله نعلی در رتهای دیابتی به روش STZ بوده است.
روش بررسی: این پژوهش تجربی، مورخ اردیبهشت 1397 تا شهریور سال 1397 در دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله (عج) انجام شد. 48 رت بهطور تصادفی به چهار گروه کنترل پایه، کنترل12 هفتهای، دیابت، و دیابت و تمرین تداومی متوسط تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق استرپتوزوتوسین انجام گردید. پروتکل تمرینی شامل تمرینات هوازی بهمدت 12 هفته پنج جلسهای بود. بیان ژن با روش Real time PCR اندازهگیری شد. تحلیل آماری با نرمافزار SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و رسم نمودارها با نرمافزار GraphPad Prism version 8, (GraphPad Software, USA) انجام شد.
یافتهها: نتایج، افزایش چشمگیر RBP4 در گروه دیابت نسبت به سایر گروهها را نشان داد. در مقایسه دو گروه دیابت و دیابت به همراه تمرین تداومی، متوسط بیان ژن RBP4 در دیابتیهای تمرینی کمتر بیان شده بود. در رابطه با GLUT4 بین گروههای دیابت و دیابت بههمراه تمرین نسبت بههم تفاوت معناداری وجود داشت و همچنین میزان بیان ژن GLUT4 در گروه دیابت بههمراه تمرین نسبت به گروههای دیگر بیشتر بود.
نتیجهگیری: طبق پژوهش حاضر تاثیر تمرین تداومی با شدت متوسط بر بیان ژنهای RBP4 و GLUT4در عضله نعلی نشان داده شد که میتواند در برداشت گلوکز موثر باشد.
بابک وحدتپور، محمد شیروانی، حمیدرضا جهانبانی اردکانی، امید علیزاده خیاط، صادق برادران مهدوی،
دوره 81، شماره 4 - ( تیر 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه انطباق فرا فرهنگی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف و تعیین پایایی و روایی پرسشنامه در جمعیت فارسی زبان مبتلا به بیماری روتاتور کاف بود.
روش بررسی: این مطالعه در شهر اصفهان و از اردیبهشت 1401 تا اسفند 1401 انجام شده است. شرکتکنندگان شامل 56 فرد مبتلا به پاتولوژی روتاتور کاف بودند. پایایی آزمون-بازآزمون با ضریب همبستگی درون کلاسی ایجاد شد. سازگاری درونی با استفاده از آلفا کرونباخ محاسبه گردید. تخمین خطا در اندازهگیریها با خطای استاندارد اندازهگیری محاسبه شد. ارزیابی تکرارپذیری با فاصله سه روز بین تکمیل پرسشنامه آزمون -بازآزمون سنجیده شده است.
یافتهها: میزان آلفا کرونباخ 971/0 بود که سازگاری درونی بالایی را نشان داد. ضریب همبستگی درون کلاسی 99/0 بود که نشاندهنده پایایی بالای آزمون-بازآزمون است. مقدار همبستگی با پرسشنامه DASH برابر با 907/0 و با پرسشنامه SPADI برابر با 941/0 بوده است.
نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف ابزاری معتبر و قابل اعتماد برای ارزیابی کیفیت زندگی در بیماران با تشخیص آسیب روتاتور کاف است.
محمد مهدی غلامیان، مهرنوش دیانتخواه، محمد کرمانی القریشی، احسان شیروانی،
دوره 81، شماره 8 - ( آبان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان تطابق روند دارودرمانی بیماران مبتلا به NSTE-ACS با گایدلاین ESC2020 در بیمارستان شهید چمران اصفهان میباشد.
روش بررسی: مطالعه انجام شده یک مطالعه گذشتهنگر است که در مقطع زمانی شش ماهه (از فروردین ۱۴۰۰ تا شهریور ۱۴۰۰) بر روی پرونده ۲۳۹ بیمار NSTE-ACS در بیمارستان شهید چمران اصفهان انجام گرفت. در این تحقیق پرونده بیماران از لحاظ اندیکاسیون تجویز و انتخاب نوع و دوز داروی تجویزی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: از ۱۸ آیتم بررسی شده، در ۱۴ مورد تطابق بالای %۹۵ گزارش شد. تطابق کمتر از ۵۰% با گایدلاین نیز در موارد انتخاب نوع داروی ضدپلاکت، اندیکاسیون و دوز تجویز شده از مهارکنندههای GP2b3a و انتخاب نوع آنتیکواگولانت مشاهده شد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشاندهندهی تطابق کلی نسبتاٌ بالایی در دارودرمانی بیماران NSTEMI-ACS با گایدلاین میباشد. اما در ارتباط با تجویز مهارکنندههای GP2b3a و انتخاب نوع داروی ضدپلاکت و آنتی کواگولانت تطابق ضعیفی مشاهده شد.