جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای صادقیان

ارشمیدس صنعتی، حکیمه صادقیان،
دوره 58، شماره 3 - ( 3-1379 )
چکیده

نقش آدنوزین در پاتوژنز سندرم X اخیرا مطرح شده است. مطالعات قبلی مطرح ساخت که آمینوفیلین (آنتاگونیست گیرنده آدنوزین) تست ورزش را در این بیماران بهبود می بخشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع ریسک فاکتورهای قلبی-عروقی، یافته های بالینی، ECG و آنژیوگرافیک و اثر تئوفیلین در بیماران سندرم X انجام گرفته است. 31 بیمار سندرم X در مطالعه وارد شدند. 16 بیمار اول روی درمان تئوفیلین و 15 بیمار بعد روی پلاسبو قرار گرفته بعد از 2-1 هفته تست ورزش تکرار شد. بیمارانی که روی درمان تئوفیلین بودند، افزایش Rate-pressure product در حداکثر ورزش را نشان دادند و علامت بیماران در حین تست و St نیز کاهش یافت اما مرحله بروز افتادگی قطعه St و مجموع افتادگی قطعه St و تولرانس تست ورزش و باقی ماندن تغییرات بیش از سه دقیقه در مرحله Recovery، همچنین علایم بیماران تغییر بارزی نشان نداد. تئوفیلین روی درد قفسه صدری حین تست ورزش و Rate-pressure product در حداکثر ورزش در بیماران سندرم X دارای اثرات مفیدی است، اما روی سایر متغیرهای تست ورزش و علامت بیماران بطورکلی تاثیر بارزی ندارد.


گیتی صادقیان، سیدحسین حجازی، محمدعلی نیلفروش زاده،
دوره 62، شماره 5 - ( 5-1383 )
چکیده

مقدمه: لیشمانیوز جلدی بیماری انگلی است که توسط گونه های مختلف انگل لیشمانیا ایجاد می شود. در بعضی مواقع با مواردی از بیماری مواجه می شویم که هم از نظر شکل بالینی و هم دوره و سیر با حالات معمول تفاوت دارند. هدف از انجام این مطالعه تعیین هویت انگل لیشمانیا در این موارد بوده است.           

مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی و روش نمونه گیری آسان بود. از بیماران مراجعه کننده با اشکال بالینی غیرمعمول اسمیر مستقیم تهیه و بخشی از نمونه برداشت شده وارد محیط کشت NNN گردیده و پس از آن جهت تولید انبوه به محیط کشت 1640RPMI انتقال یافته، پروماستیگوت های بدست آمده در پلیت الایزا پوشش داده شد و با استفاده از منوکلونال آنتی بادی اختصاصی ایزوله ها تعیین هویت گردید.

یافته ها: از 74 نمونه مورد بررسی 87.8 درصد L.major و 12.2 درصد L.tropica گزارش گردید. اشکال غیرمعمول تحت انجام آزمایش قرار گرفتند شامل ضایعات اقماری در 40.54% اسپوروتریکوئید 33.78%، ضایعات مزمن (بیش از 2 سال) 9.45%، زوستریفرم 6.75%، وروکوز 5.4% و اریزپلوئید 4.05% بودند تعداد 50 نفر (67.56%) از بیماران هیچ درمانی قبل از بروز ضایعات آتیپیک دریافت نکرده و 24 نفر (32.43%) تحت درمان های مختلف قرار گرفته بودند. از 74 بیمار 36 نفر از شهر اصفهان بودند که در آنها 25 درصد L.tropica و 75 درصد L.major جدا گردید و از کل 38 نفر مراجعه کننده از حومه L.major جدا شد.

نتیجه گیری و توصیه ها: گونه های جدا شده در این مطالعه شامل L.major و L.tropica بودند و رابطه معنی داری بین اشکال بالینی غیرمعمول و گونه های جدا شده وجود نداشت. بیشترین اشکال غیرمعمول روی اندام مشاهده گردیدند. رابطه معنی داری نیز بین درمان های انجام شده قبلی و یا عدم درمان و اشکال بالینی آتیپیک بیماری وجود نداشت از افراد مراجعه کننده داخل شهر هر دو گونه ولی از حومه شهر فقط گونه L.major جدا گردید.


گلاویژ اعتمادی، سیاوش صادقیان، عارف امیرخانی، سرور اسدی، اکرم شهرابی فراهانی، مروه رحمتی، محمدمهدی فیض آبادی،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی مقاومت داروئی سویه های کلیسیلاپنومونیه حدا شده از بیماران ایرانی و تعیین میزان فراوانی سویه های مقاوم به سفالوسپورین های نسل جدید بوده که دارای آنزیم های بتا لاکتاماز با طیف گسترد می باشند.
مواد و روش ها: تعداد 100 سویه کلبیلا پنومونیه جدا شده از بیماران بستری و سرپائی در 6 بیمارستان مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. هویت سویه ها با روشهای باکتریولوژی تائید و آزمایش تعیین حساسیت داروئی آنها نسبت به 14 آنتی بیوتیک با استفاده از روش دیسک دیفیوژن انجام شد. حداقل غلظت ممانعت کننده (MIC) به روش رقتی (Macro broth dilution) برای سفتازیدیم، جنتامایسین و سیپروفلوکساسین بر روی 40 سویه تعیین گردید. فعالیت آنزیم بتا لاکتاماز به روش یدومتریک مشخص و سویه های تولید کننده آنزیم های بتالاکتاماز با طیف گسترده (Extended Spectrum Beta - Lactamases: ESBL) طبق پروتوکل NCCLS با استفاده از دیسک های ترکیبی سفتازیدیم و سفتازیدیم / کلاولانیک اسید شناسائی شدند.
یافته ها: ایمی پنم مؤثرترین دارو بر علیه سویه های کلبیلا بوده (100%) و بدنبال آن آمیکاسین (8/80%) ، پیپیراسیلین/ تازوباکتام (74%)، سیپروفلوکساسین (73%)، جنتامایسین (69%)، سفتازیدیم (68%) و نالیدیکسیک اسید (7/67%) قرار داشتند. کلیه سویه های مقاوم به سفتازیدیم، جنتامایسین و سیپروفلوکساسین از نظر تولید آنزیم بتالاکتاماز مثبت بودند. 22 ایزوله (22%) از نظر تولید ESBL مثبت بوده و تمامی آنها به بیش از 8 آنتی بیوتیک مقاوم بودند.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به گزارش پیدایش مقاومت نسبت به ایمی پتم در سایر کشورها در تجویز این دارو باید احتیاط و دقت بیشتری نمود. حساسیت نسبت به سفتریاکسون و سفتی زوکسیم نیز بالا بوده ولی مقاومت حد واسط در آنها رو به رشد می باشد. فراوانی سویه های دارای ESBL در نمونه های مورد مطالعه در حد کشورهای اروپائی بوده ولی احتمال افزایش آنها بدلیل حضور پلاسمیدهای حامل ژن های کد کننده مقاومت وجود دارد. ارتباط معنی داری بین مقاومت نسبت به سفتازیدیم ، جنتامایسین و سیپروفلوکاسین با تولید آنزیم بتالاکتاماز وجود داشته و حاکی از پیوستگی ژن های مربوطه و احتمال انتقال همزمان آنها توسط پلاسمید می باشد.


سعید صادقیان، مهرداد شیخ وطن، الهام حکی کزازی، مهسا روزکاری، محمود شیخ فتح‌الهی،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

متداولترین روش‌های غربالگری بیماران مشکوک به ایسکمی قلبی، انجام استرس تست (ETT) و در شرایط خاصی، اسکن پرفیوژن می‌باشد که مثبت بودن نتایج آنها از اندیکاسیون‌های انجام آنژیوگرافی عروق کرونر محسوب می‌گردد. اگرچه ارزش پیش‌بینی کننده اسکن پرفیوژن مورد بررسی قرار گرفته است، ولی با در نظر گرفتن تاثیر مسائل تکنیکی و تخصصی در نتایج آن و با توجه به شتاب گسترش این تکنیک در کشور ما که گاهی حتی علی‌رغم هزینه بالا و نیاز به صرف وقت بیشتر، به غلط جایگزین استرس تست شده است، ضروری است تا قدرت پیش‌بینی‌کنندگی این روش در مقایسه با ETTدر کشور ما مورد بررسی قرار گیرد.

روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی بر روی بیمارانی انجام گرفته است که با ETT مثبت یا اسکن پرفیوژن مثبت از تمام مراکز کشور در سال‌های 1383 و 1384 جهت انجام آنژیوگرافی کرونر به مرکز قلب تهران ارجاع شده بودند. مشخصات بیماران از طریق مصاحبه و آزمایشات پاراکلینیک تعیین و نتایج حاصله به صورت کلی و به تفکیک جنس تحت آنالیز قرار گرفت. سپس مقدار ارزش پیشگوئی‌کننده مثبت (PPV) بین دو آزمون اسکن پرفیوژن و استرس تست مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها: تعداد کل موارد اسکن پرفیوژن و استرس تست مثبت به ترتیب برابر 2178 و 2581 نفر بود. بین مقدار PPV اسکن پرفیوژن و استرس تست در مردان تفاوت آماری مشاهده نشد (PPV اسکن پرفیوژن برابر 9/86% و PPV استرس تست برابر 6/86%، 814/0p=). مقدار PPV اسکن پرفیوژن در زنان تنها در مقاطع سنی 60 سال و بالاتر، بیشتر از ETT بود (0002/0p=).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر و با در نظر گرفتن هزینه سنگین اسکن پرفیوژن، به نظر نمی‌رسد در مواردی که امکان استرس تست وجود دارد، انجام اسکن پرفیوژن با شرایط مراکز اسکن ما ارجحیتی به آن داشته باشد و به خصوص در مورد خانم‌های جوان ،ارزش پیش‌بینی‌کننده آن تفاوتی با ETT ندارد. البته لازم است علت این یافته غیر معمول با توجه به نقش دارو، نیروی انسانی متخصص و تجهیزات، در آینده مورد بررسی قرار گیرد.


مریم عبیری، سعید صادقیان، الهام حکی، محمدعلی برومند، پروین مهدی‌پور، منیژه ایزدی، محمد کرامتی‌پور،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بیماری عروق کرونر Coronary Artery Disease CAD از شایع‌ترین علل مرگ و میر در همه کشورها از جمله ایران می‌باشد. از عوامل مستعدکننده بیماری، سابقه خانوادگی مثبت است که اشاره به ماهیت ژنتیکی CAD دارد. شناخت فاکتورهای ژنتیکی مستعدکننده به CAD، برای شناسایی افراد در معرض خطر بسیار مهم است. تغییر در فاکتورهای محیطی مستعدکننده و احیانا تداخلات دارویی در این افراد، می‌تواند نقش اساسی در پیشگیری از بیماری داشته باشد. بررسی‌های ژنتیکی تاکنون نقش بیش از 100 ژن را در ابتلا به CAD نشان داده‌اند. ژن  Matrix Gla Protein (MGP) از جمله ژن‌هایی می‌باشد که نقش چندشکلی‌‌های آن در جایگاه‌های 7- و 138- در پرموتور ژن، در ایجاد خطر ابتلا به CAD در بعضی از جمعیت‌ها گزارش شده است. مطالعه حاضر به بررسی نقش چندشکلی‌های مذکور در ایجاد خطر ابتلا به CAD، در جمعیت ایرانی پرداخته است.

روش بررسی: 150 فرد مبتلا و 150 شاهد مناسب بر اساس علائم کلینکی و نتایج آنژیوگرافی انتخاب و از نمونه‌های خون DNA استخراج گردید و ژنوتیپ نمونه‌ها در هر دو چندشکلی با روش Polymerase Chain Reaction-Restriction Fragment Length Polymorphism PCR-RFLP و راندن محصولات روی ژل پلی‌آکریل آمید مشخص گردید.

یافته‌ها: مقایسه فراوانی ژنوتیپی و آللی بین گروه بیماران و شاهد نشان داد که آلل A در جایگاه 7- و آلل T در جایگاه 138- در بین بیماران بیشتر از گروه شاهد می‌باشد. هر چند این اختلاف از لحاظ آماری معنی‌دار نمی‌باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل پیشنهادکننده عدم همبستگی چند شکلی‌های مذکور با CAD در جمعیت ایرانی می‌باشد. تایید قطعی این امر نیازمند تکرار مطالعات مشابه می‌باشد.


مریم عدالتی‌فرد، سید محمدرضا خاتمی، سعید صادقیان، مجتبی سالاری‌فر،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: رابطه بین بیماری عروق کرونر و شیوع تنگی شریان کلیوی Renal Artery Stenosis (RAS) مورد تأیید قرار گرفته است. با وجود شیوع بالای بیماری‌های قلبی- عروقی و فراوانی قابل ملاحظه عوامل خطر این بیماری‌ها در ایران، مطالعه جامعی در زمینه رابطه بین این عوامل خطر و بروز RAS وجود ندارد. مطالعه حاضر، با هدف بررسی این ارتباط در جامعه ایرانی انجام گرفت.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، 146 بیمار که هنگام انجام آنژیوگرافی، وجود بیماری عروق کرونر در آن‌ها تأیید شده بود، به طور ترتیبی وارد مطالعه شدند و همزمان آنژیوگرافی کلیه شدند. ارتباط تنگی شریان کلیه با شاخص‌های دموگرافیک بیمار و عوامل خطر بیماری کرونری سنجیده شد و بر اساس آن شاخص‌های بررسی RAS در بیماران قلبی ارزیابی گردید.

یافته‌ها: شیوع تنگی شریان کلیوی در کل بیماران تحت مطالعه 3/25% و در مردان و زنان به ترتیب 7/13% و 1/47% بود (001/0p=). از مجموعه کل بیماران دچار تنگی شریان کلیه، تنها 2/6% بیماران دچار تنگی دو طرفه آن بودند. تنگی قابل ملاحظه شریان کلیوی (تنگی بیش از 50%) در 1/17% از بیماران گزارش شد. از لحاظ تعداد عروق کرونر درگیر، به ترتیب 30% و 39% بیماران دارای درگیری دو و سه کرونر بودند. بین تعداد عروق کرونر درگیر و دو شاخص شدتRAS  و یک یا دو طرفه بودن آن، رابطه آماری معنی‌داری یافت نشد (716/0p=). جنس مؤنث (001/0p=)، افزایش سن (046/0p=)، مدت ابتلا به فشارخون (032/0p=) و سطح کراتی‌نین پایه (018/0p=)، عوامل قوی پیش‌بینی‌کننده وقوع RAS بودند.

نتیجه‌گیری: ارزیابی آنژیوگرافیک عروق کلیوی در حین انجام آنژیوگرافی کرونری در بیماران دچار ایسکمی قلبی به ویژه زنان، بیماران با سابقه فشار خون بالا و بیماران دارای سطح سرمی افزایش یافته کراتی‌نین توصیه می‌گردد.


فریبا جعفری، محمدعلی نیلفروش‌زاده، هانیه شریفیان کوپائی، گیتا فقیهی، سیدمحسن حسینی، فاطمه سخنوری، نازلی انصاری، گیتی صادقیان،
دوره 75، شماره 1 - ( فروردین 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: به‌دلیل بروز عوارض و شکست درمانی تلاش جهت یافتن داروهای جدید برای بیماری آکنه ولگاریس کماکان در جریان است. امپرازول دارای اثرات آنتی‌باکتریال و آنتی‌آندروژنی بوده و می‌تواند درمان بالقوه آکنه ولگاریس باشد. پژوهش کنونی با هدف بررسی اثربخشی امپرازول توام با محلول اریترومایسین در مقایسه با داکسی‌سیکلین طراحی گردید.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، بیماران با آکنه متوسط مراجعه‌کننده به مرکز تحقیقات بیماری‌های پوست و سالک اصفهان از مرداد ۱۳۹۳ تا آبان ۱۳۹۴ به‌طور تصادفی تحت درمان سه ماهه امپرازول به‌همراه محلول اریترومایسین ۴%، داکسی‌سیکلین به‌همراه محلول اریترومایسین ۴%، قرارگرفتند. معیارهای ورود شامل آکنه متوسط، عدم حساسیت به مهارکننده‌های پمپ پروتون، نداشتن بیماری فعال کبدی و کلیوی، عدم مصرف وارفارین، فنی‌تویین، دیازپام، سن بالاتر از ۱۲ سال بود. بارداری، شیردهی، سابقه حساسیت دارویی، مصرف فرآورده‌های موضعی (مانند رتینوییدها) و سابقه درمان سیستمیک آکنه یک ماه پیش از مطالعه، الیگومنوره، هیرسوتیسم، مصرف کنتراسپتیوهای خوراکی و بیماران با آکنه کنگولوباتا، آکنه فولمینانتو، آکنه بدن به‌تنهایی، معیارهای خروج بودند. پیش از شروع درمان بیماران از نظر هلیکوباکترپیلوری آزمایش شدند.

یافته‌ها: میزان ضایعات التهابی و غیرالتهابی در هر دو گروه کاهش یافته و با سن ارتباط معکوس داشت (۰/۰۲P=). تست هلیکوباکترپیلوری با کاهش ضایعات ارتباطی نداشت. از لحاظ عوارض درمان و رضایتمندی بین دو گروه درمانی تفاوتی مشاهده نشد. درصد عوارض پوستی در گروه درمانی امپرازول و داکسی‌سیکلین به‌ترتیب ۲۰/۵۸% و ۱۱/۴۲% و عوارض غیرپوستی ۲/۹۴% و ۱۴/۲۸% بود.

نتیجه‌گیری: امپرازول می‌تواند به‌عنوان یک درمان آلترناتیو موثر در درمان بیماران آکنه ولگاریس متوسط، به‌ویژه ضایعات غیرالتهابی مطرح گردد.


سید محمدرضا خاتمی، آرش جلالی، سعید صادقیان، المیرا زارع، فاطمه شکویی‌زاده، الهام رستمی،
دوره 76، شماره 1 - ( فروردین 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تنگی شریان کلیه عامل مهم فشارخون ثانویه و نارسایی پیشرفته کلیه در افراد مسن است. هدف از این مطالعه ایجاد یک مدل امتیازدهی برای تشخیص تنگی شریان کلیه براساس وجود ریسک فاکتورهای شناخته شده بود.
روش بررسی: در این مطالعه هم‌گروهی تاریخی که از فروردین ۱۳۸۰ تا اسفند ۱۳۹۵ در مرکز قلب تهران و با حمایت و نظارت مرکز تحقیقات نفرولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، تعداد ۴۱۷۷ بیمار که در این فاصله آنژیوگرافی شریان کلیه شده بودند به‌طور اتفاقی به نسبت ۲:۱ در دو گروه مجموعه پیشگویی و اعتبارسنجی قرار داده شدند. مشخصات پایه بالینی و آزمایشگاهی ۲۷۷۰ بیمار در گروه پیشگویی مورد آزمون قرار گرفت. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای پیشگویی‌کننده تنگی شریان کلیه مشخص شدند و امتیازهای مخاطره برای هر یک محاسبه شد. سپس این مدل در گروه اعتبارسنجی محک زده شد.
یافته‌ها: احتمال وجود تنگی شریان کلیه در مجموعه پیشگویی ۱۴/۴% و در مجموعه ارزیابی ۱۳/۵% بود. سه عامل جنس مونث، سابقه فشارخون و فیلتراسیون گلومرولی به‌عنوان پیشگویی‌کننده‌های تنگی شریان کلیه مشخص شدند. با دادن ضریب، درجه خطر برای هر یک مشخص شد. مساحت زیر منحنی مشخصه عملیاتی (ROC) و فاصله اطمینان %۹۵ آن برای مدل نهایی برابر (۷۰/۸%- ۶۵/۰%) ۹/%۶۷ به‌دست آمد. احتمال وقوع تنگی شریان کلیه به‌طور تصاعدی با افزایش درجه خطر، زیادتر می‌شد. در ۱۴۰۲ بیمار در گروه اعتبارسنجی، این مدل درجه‌بندی خطر، قدرت تمایز خوبی نشان داد (۰/۷۶C statistic=).
نتیجه‌گیری: با این مدل ریاضی به‌سادگی می‌توان احتمال وجود تنگی شریان کلیه را پیش از انجام آنژیوگرافی تخمین زد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb