جستجو در مقالات منتشر شده


49 نتیجه برای صالحی

محمود صالحی، علاء الدین خطیر،
دوره 29، شماره 2 - ( 2-1350 )
چکیده


محمد حسن صالحی کرمانی، محمد پژوهی ،
دوره 47، شماره 1 - ( 1-1368 )
چکیده

اسکلروتراپی واریس مری درمان انتخابی و بمنظور پیشگیری از خونریزی واریس مری است. بهترین نتایج مربوط به اسکلروتراپی در فواصل خونریزی است. هدف از اسکلروتراپی از بین بردن واریس های قابل رویت است.در مرحله خونریزی حاد می توان از سوندبلک مورو یا اسکلروتراپی و یا هر دو استفاده کرد.ما روش تزریق ترکیبی (خارج و داخل رگ را توصیه و از محلول اتوکسی اسکلرول 1% استفاده می کنیم.
اکبر میرصالحیان، شهلا بهره مند، منصور جمالی، علیرضا شهدی،
دوره 52، شماره 3 - ( 2-1373 )
چکیده

ارتباط هلیکوباکترپیلوری (H.Pylori) با پاتوژنز ناهنجاری های دستگاه گوارش از آن جمله گاستریت در کودکان با نمای خاص آندوسکوپی آنتروندولار ارزش زیادی را در پیش گویی عفونت ناشی از این باکتری در کودکان بهمراه داشته است. با این حال در بررسی حاضر همبستگی معنی دار و بسیار گویایی را بین آنتریت ندولار در نمای آندوسکوپی و حضور فولیکولهای لنفوئیدی در مشاهدات بافت شناسی با جایگزینی H.Pylori در بیماران خردسال مشاهده نمودیم در این مطالعه 4 نفر (34/1 درصد) از کل بیماران از نظر H.Pylori مثبت بودند که در این میان میانگین سنی بیماران H.Pylori مثبت مشخصا بالاتر از میانگین سنی بیماران H.Pylori منفی بود و در این راستا یعنی افزایش احتمال وقوع عفونت همراه با افزایش سن در کودکان مورد تایید قرار گرفت. ضمنا ارتباط معنی داری بین حضور باکتری با علائم بالینی از آن جمله درد در ناحیه اپی گاستر، تهوع و استفراغ در بیماران یافتیم. یکی دیگر از نتایج حاصل از این مطالعه اثبات وجود ارتباط بین سابقه ناهنجاریهای دستگاه گوارشی فوقانی بستگان نزدیک با عفونت ناشی از H.Pylori در بیماران می باشد.


عادل رجبی، بهرام فتح الله زاده، نسرین معظمی، اکبر میرصالحیان، فرهاد غفرانی،
دوره 55، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

از 130 بیمار مبتلا به اختلالات دستگاه گوارش مراجعه کننده به بخش گوارش بیمارستان امام خمینی، بیوپسی معده در موقع آندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی به عمل آمد و کلیه نمونه ها مورد بررسی باکتریولوژیکی قرار گرفت که از این تعداد در 100 مورد، هلیکوباکترپیلوری ایزوله گردید، سپس پنج کشت خالص از موارد فوق را بصورت تصادفی انتخاب شد و اثر ضد باکتریایی املاح بیسموت (نیترات بیسموت، کربنات بیسموت، سیترات بیسموت و ساب سیترات بیسموت) و تاثیر سینرژیستی ساب سیترات بیسموت با تتراسایکلین و مترونیدازول به روش انتشار دیسک روی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. ضمنا به منظور کنترل روش کاری، حساسیت چهار کشت میکروبی استاندارد: استافیلوکوک اورئوس (ATCC:25923)، بروسلا ابورتوس (S-99 (CSBPI-A 103، سالمونلاتیفی (O-901 (CSBPI-B 196 و اشریشیاکولی (ATCC-25922) نیز سنجش گردید. در این تحقیق قطر هاله ممانعت از رشد توسط ساب سیترات بیسموت (با غلظت 128 میکروگرم در دیسک) در محیط کشت هلیکوباکترپیلوری برابر 2.4±15 (mean±SD) و در محیطهای کشت استاندارد فوق به ترتیب معادل 2.6±15، 3.1±20 و 2.5±14 میلی لیتر محاسبه گردید. در حالیکه اشریشیاکلی هیچگونه حساسیتی نسبت به املاح بیسموت از خود نشان نداد. به علاوه، قطر هاله ایجاد شده توسط تتراسایکلین (با غلظت 30 میکروگرم در دیسک) در محیط کشت هلیکوباکترپیلوری 30±2.6 و در محیط های کشت استاندارد به ترتیب 2.4±30، 2.9±40، 2.3±25 و 2.8±21 بود. همچنین قطر هاله ایجاد شده توسط مترونیدازول (با غلظت 200 میکروگرم در دیسک) در محیط کشت هلیکوباکترپیلوری برابر 1±4 و در محیط کشت سوشهای استاندارد به ترتیب 1.2±3، 2.4±8 و 1.38±3 بود و اشریشیاکلی نیز مقاوم گزارش گردید. املاح دیگر بیسموت که در بالا ذکر شد، هیچگونه اثر ضد باکتریایی از خود نشان ندادند. در آزمایشات دیگری که اثر سینرژیستی ساب سیترات بیسموت با تتراسایکلین و مترونیدازول (به میزان چهار قسمت ساب سیترات بیسموت، یک قسمت تتراسایکلین و شش قسمت مترونیدازول) با غلظت 359 میکروگرم مورد بررسی قرار گرفت. هاله ممانعت در محیط کشت هلیکوباکترپیلوری برابر 3±40 و علیه سوشهای شاهد به ترتیب 2.2±42، 2.1±45، 2.6±35 و 2.3±27 محاسبه گردید. بنابراین ارزیابی یافته های فوق نشان می دهد که از بین املاح بیسموت، ساب سیترات بیسموت نه تنها اثر ضد باکتریایی قابل توجهی از خود نشان می دهد، بلکه چنانچه همراه تتراسایکلین و مترونیدازول مصرف گردد، فعالیت ضدباکتریایی بسیار موثرتری علیه هلیکوباکترپیلوری و درمان اولسرهای پپتیک خواهد داشت.


بهرام فتح الله زاده، بهمن تبرائی، عادل رجبی، هادی غفرانی، اکبر میرصالحیان، نسرین معظمی،
دوره 56، شماره 2 - ( 2-1377 )
چکیده

از 230 بیمار مبتلا به اختلالات گوارشی مراجعه کننده به بخش گاستروآنترولوژی بیمارستان امام خمینی، بیوپسی به عمل آمده و کلیه نمونه ها مورد بررسی باکتریولوژیک قرار گرفتند. از این تعداد بیمار 200 مورد هلیکوباکترپیلوری جدا گردید. 100 نفر از این بیماران بوسیله ساب سیترات بیسموت توام با تتراسیکلین و مترونیدازول به مدت دو هفته تحت درمان قرار گرفتند. 100 بیمار دیگر بوسیله رانیتیدین به همراه آموکسی سیلین معالجه گردیدند. کلیه بیماران، یک ماه پس از دوره درمان، مجددا مورد بررسی اندوسکوپیک نتیجه درمان قرار گرفتند و جهت بررسیهای باکتریولوژیک، نمونه بیوپسی تهیه و به آزمایشگاه ارسال گردید. نمونه ها در آزمایشگاه از نظر وجود هلیکوباکترپیلوری مورد آزمایش قرار داده شدند. به همین ترتیب در دو نوبت دیگر، یعنی 6 ماه و 12 ماه پس از معالجه، بیماران از نظر وجود باکتری و عود بیماری بررسی گردیدند. در گروه اول پس از درمان کامل، در 79 نفر از 88 بیمار کنترل شده، باکتری ریشه کن شده و در 9 نفر باکتری کماکان وجود داشت. در گروه دوم (بیمارانی که بوسیله داروهای غیربیسموت معالجه گردیدند) در 21 نفر از 88 بیمار کنترل شده، باکتری ریشه کن شده و 67 نفر از آنان همچنان حامل باکتری بودند. نتایج حاصله از این بررسی تا یک سال ثابت مانده و هیچگونه تغییری مشاهده نگردید. به هر حال، در افرادی که باکتری در آنها ریشه کن شده، زخم دوازدهه نیز بهبود یافت.


اکبر میرصالحیان، ناصر ابراهیمی دریانی، عبدالفتاح صراف نژاد، حسین رستگاریان،
دوره 56، شماره 3 - ( 2-1377 )
چکیده

هلیکوباکترپیلوری میکروارگانیسمی است که به عنوان یکی از عوامل موثر در ناراحتیهای دستگاه گوارش نظیر زخم دوازدهه در دهه اخیر مطرح شده است. در راستای بکارگیری روشهای تشخیصی ساده و کم هزینه، استفاده از روش سرولوژی ELISA بعنوان روشی که می تواند جایگزین روشهای دیگر از جمله کشت و آزمایشهای بیوشیمیایی شود، توجه بسیاری از آزمایشگاههای تشخیص طبی را بخود جلب نموده است. به همین دلیل مطالعه ای بر روی 111 نفر از بیماران مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان امام خمینی صورت گرفت. پس از بررسی های اولیه از بیماران جهت انجام آزمایشهای میکروبی، بافت شناسی و سرولوژی، نمونه بیوپسی و خون گرفته شد. در آزمایشی که بر روی کلیه نمونه های بیوپسی و سرمی به عمل آمد، حساسیت و ویژگی آزمایش ELISA در مقایسه با سایر روشهای استاندارد به ترتیب 90% و 93% تعیین گردید. این مطالعه نشان داد که روش الایزا یک روش موثر و با ارزش در تشخیص عفونت هلیکوباکتر پیلوری می باشد.


نادر علیپور قربانی، عبدالفتاح صراف نژاد، اکبر میرصالحیان، رضا ملک زاده، زهره جدلی، قربانعلی بهزادیان، مرتضی ستاری،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده

هلیکوباکترپیلوری میکروارگانیسمی است که بعنوان یکی از عوامل اتیولوژیک ناراحتیهای دستگاه گوارش نظیر زخمهای معده و دوازدهه و گاستریتهای مزمن در دهه اخیر مطرح شده است. با توجه به شیوع بالایی که این بیماریها در جامعه دارند، معرفی روش های تشخیصی آسان، کم هزینه و غیرتهاجمی که در عین حال از حساسیت و کارآیی هم برخوردار باشند، ضروری بنظر می رسد. بهمین دلیل مطالعه ای بر روی 215 نفر از بیماران مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان دکتر علی شریعتی و 50 نفر داوطلب سالم که آزمون تنفسی آنها منفی بود، انجام گرفت. پس از بررسی های اولیه و آندوسکوپی از بیماران، جهت انجام آزمایشهای میکروبشناسی، بافت شناسی و سرولوژی نمونه بیوپسی و خون تهیه گردید. در این مطالعه، روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم جهت تشخیص بیماری، اجرا و راه اندازی شد و با روش رنگ آمیزی گیمسا و اوره آز بعنوان روشهای استاندارد، مورد مقایسه قرار گرفته است. در این تحقیق حساسیت، ویژگی و دقت ایمونوفلورسانس غیرمستقیم به ترتیب 94%، 86%، 90% محاسبه شده است. ضمنا روش کشت باکتری از نمونه های بیوپسی شده نیز با روشهای فوق مورد مقایسه قرار گرفته است. همچنین با توجه به گزارشاتی که در مورد احتمال وجود واکنش متقاطع بین کمپیلوباکتر ژژونی (فلور نرمال طیور) و هلیکوباکترپیلوری در دست می باشد، بخش دیگری از مطالعه حاضر، به آزمون جذب آنتی بادیهای غیراختصاصی توسط کمپیلوباکتر ژژونی اختصاص داده شد و نتایج حاصله نشان داد که قبل و بعد از جذب، تغییر محسوسی در تیتر آنتی بادی برعلیه هلیکوباکترپیلوری بوجود نمی آید. به این ترتیب بنظر می رسد که روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم یک روش غیرتهاجمی با ارزش، حساس، سریع و مناسب در تشخیص عفونت هلیکوباکترپیلوری می باشد. ضمنا مشخص گردید که منفی بودن جواب آزمون اوره آز سریع نشانه ریشه کنی یا نبود باکتری در نمونه های بیوپسی نمی باشد، بلکه در اکثر موارد موید مقدار اندک باکتری در نمونه بیوپسی می باشد که توسط آزمون اوره آز قابل ردیابی نمی باشد.


فریدون عزیزی، آرش اعتمادی، پیام صالحی، صالح زاهدی اصل،
دوره 61، شماره 5 - ( 5-1382 )
چکیده

مقدمه: سندرم متابولیک تجمع عوامل خطرساز بیماری های غیر واگیر همراه با مقاومت به انسولین می باشد. هدف بررسی حاضر تعیین شیوع سندرم متابولیک در افراد شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران بوده است.

مواد و روش ها: بررسی انجام شده در میان 10368 فرد بالغ (شامل 4397 مرد و 5971 زن) با سن بالاتر از 20 سال در افراد شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران بود. سندرم متابولیک بصورت وجود سه یا بیش از سه مورد از موارد زیر تعریف شد: چاقی مفرط در ناحیه شکم، تری گلیسیرید بالای سرمی، HDL-C کاهش یافته، فشار خون بالا و گلوکز ناشتای بالا.

یافته ها: شیوع خام سندرم متابولیک در جمعیت مورد مطالعه 30.1 درصد (فاصله اطمینان 95%: 31.0-29.2) و شیوع استاندارد شده براساس سن معادل 33.7 درصد (فاصله اطمینان 95%: 34.6-32.8) بود. میزان شیوع در دو جنس با بالا رفتن سن افزایش می یافت و در زنان بیش از مردان مشاهده شد (42% در مقابل24% و P<0.001). کاهش HDL-C شایعترین اختلال متابولیک در دو جنس بود. غیر از میزان بالای گلوکز ناشتای پلاسما، همه اختلالات در زنان شایعتر از مردان بودند (P<0.001). پنجاه و هشت درصد افراد مبتلا به سندرم متابولیک 3 مورد، 33% افراد 4 مورد و 9% افراد 5 مورد از معیارهای این سندرم را داشتند.

نتیجه گیری و توصیه ها: این مطالعه که اولین گزارش در مورد سندرم متابولیک در ایران محسوب می شود، شیوع بالای این اختلال را که اثرات جدی به نظام مراقبت بهداشتی تحمیل می کند، نشان می دهد. تلاش برای رواج رژیم های غذایی سالم، افزایش فعالیت بدنی و کنترل فشار خون باید مدنظر قرار گیرند.


اکبر میرصالحیان، فرشته جبل عاملی، بهرام کاظمی، صفرعلی علیزاده،
دوره 61، شماره 6 - ( 6-1382 )
چکیده

مقدمه: در بین باکتری های موثر در عفونت های بیمارستانی، جنس استافیلوکوکوس ها از جایگاه خاصی برخوردار می باشند. متاسفانه حدود 90% از سویه های استافیلوکوکسی جدا شده از عفونت های بیمارستانی به پنی سیلین مقاوم هستند و میزان مقاومت این سویه ها به پنی سیلین های صناعی مقاوم به بتالاکتاماز مانند متی سیلین و اگزاسیلین نیز رو به فزونی می باشد. از این رو درمان چنین عفونت هایی مشکل بوده و شناسایی سریع این عوامل در درمان اهمیت دارد. 

مواد و روش ها: تعداد 85 سویه استافیلوکوکسی کواگولاز منفی و 70 سویه کواگولاز مثبت از بیماران بستری در بیمارستان های دکتر شریعتی و مرکز طبی کودکان جدا گردید و با روش دیسک دیفیوژن مطابق روش استاندارد NCCLS تعیین حساسیت شدند و سپس با نتایج حاصل از واکنش PCR جهت جستجوی ژن mec A مورد مقایسه قرار گرفتند.

یافته ها: براساس نتایج بدست آمده 62 سویه استافیلوکوکسی کواگولاز منفی (72.9%) و 27 سویه استافیلوکوکسی کواگولاز مثبت (38.6%) با روش دیسک دیفیوژن نسبت به اگزاسیلین مقاوم بودند اما در روش PCR، شصت و سه سویه استافیلوکوکسی کواگولاز منفی (74%) و 28 استافیلوکوکسی کواگولاز مثبت (40%) دارای ژن mec A بودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: در مطالعه مذکور، روش دیسک دیفیوژن در مقایسه با PCR (بعنوان Gold standard) برای شناسایی استافیلوکوکسی کواگولاز منفی دارای حساسیت 96.28%، ویژگی 95.54% و دقت 94.74% و برای استافیلوکوکسی کواگولاز مثبت دارای حساسیت 92.58%، ویژگی 97.16% و دقت 95.17% بود. می توان گفت روش های فنوتیپی مانند دیسک دیفیوژن بعلت اینکه تحت اثر شرایط محیط رشد باکتری قرار می گیرند در مقایسه با روش های ژنوتیپی مانند PCR در جستجوی ژن mec A، حساسیت و ویژگی پایین تری هستند و قادر نیستند 100% سویه های استافیلوکوکسی مقاوم به متی سیلین را شناسایی کنند.


علیرضا صالحی نوده، سیدمحمد موذنی، پروین منصوری،
دوره 62، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: آلوپشیا آره آتا یک بیماری التهابی مزمن و شایع مو و ناخن هاست که در برخی از موارد منجر به ناتوانی رشد و ریزش موها می گردد. تاکنون عوامل متعددی از جمله عوامل ژنتیکی، خودایمنی، آتوپی، استرس و ... بعنوان عوامل موثر در ابتلا و شدت بیماری شناخته شده اند. با این وجود علت اصلی ابتلای افراد به این بیماری هنوز بطور دقیق شناسایی نشده است. دلایل متعددی نظیر وجود اتوآنتی بادی ها برعلیه آنتی ژنهای فولیکول مو و همچنین ارتشاح سلول های صلاحیت دار سیستم ایمنی در مناطق آسیب دیده از بیماری، باعث شده است تا اکثر محققین این بیماری را در زمره بیماری های خودایمنی قرار دهند. در تحقیقی که در گروه ایمنی شناسی دانشگاه تربیت مدرس در ارتباط با نقش ایمنی هومورال در پاتوژنز بیماری آلوپشیا آره آتا صورت گرفت شواهدی از وجود نئوآنتی ژن ها در فولیکول موهای مبتلا بدست آمد لیکن بدلیل اینکه تحقیقات متعدد انجام شده حاکی از اهمیت بیشتر بازوی سلولی سیستم ایمنی در پاتوژنز آلوپشیا آره آتا می باشد و برآن شدیم تا بکارگیری تست LTT به جستجو و اثبات نئوآنتی ژن ها در فولیکول موهای مبتلا بپردازیم.

مواد و روش ها: به این منظور تعیین پاسخ تکثیری لنفوسیت های خون محیطی در دو گروه بیمار و سالم بطور مجزا برعلیه عصاره فولیکولی افراد سالم و بیمار مورد بررسی قرار گرفت.

یافته ها: نتایج حاصل نشاندهنده عدم وجود اختلاف معنی دار در پاسخ تکثیری لنفوسیت های خون محیطی افراد سالم و مبتلا به آلوپشیا نسبت به عصاره فولیکولی مو سالم بود. این پاسخ ها در عصاره فولیکولی موی مبتلا نیز تفاوت معنی داری از خود نشان نداد (P=0.808).

نتیجه گیری و توصیه ها: باتوجه به نتایج بدست آمده اگرچه نتوانستیم وجود نئوآنتی ژن ها را در فولیکول موی مبتلا به آلوپشیا اثبات نماییم. لیکن این نتایج نمی تواند نقش نئوآنتی ژن ها در پاتوژنز بیماری را بطور کامل رد کند زیرا در آزمایش LTT سلول های تکثیر شونده از نوع خاطره ای بوده و احتمالا درصد این سلول ها در خون محیطی بسیار پایین می باشد و پاسخ ایمنی بیشتر به مناطق درگیر همچون فولیکول های موی مبتلا محدود می شود. لذا تفاوت در پاسخ تکثیری لنفوسیت های خون محیطی نمی تواند دقیقا بیانگر چگونگی پاسخ های ایمنی در مناطق درگیر باشد. روشن است این مسئله نیازمند انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه است.


پریچهر کیمیایی، آمنه شیرین ظفرقندی، نفیسه ظفرقندی، مهری صالحی،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: اپیزیوتومی در همه زایمان ها نمی تواند سبب کوتاه شدن مرحله دوم زایمان به جلوگیری از آپگارپایین در نوزاد و کاهش تروما به پرینه شود. هدف این مطالعه بررسی اپیزیوتومی و عوارض آن و مقایسه با افراد کنترل می باشد.
مواد و روشها: این تحقیق در بیمارستان مهدیه در طی سالهای 79-78 به صورت Sequential randomized clinical trial بر روی 466 خانم تولی پار ترم و با نمایش اکسی پوت قدامی که وارد مرحله دوم زایمانی شده و به زمان مناسب برای انجام اپیزیوتومی رسیده بودند انجام گرفت. بیماران به طور تصادفی به دو گروه شاهد (اپیزیوتومی مدیولترال) 200 نفر و گروه آزمایشی (بدون انجام اپیزیوتومی) 266 نفر در زمان مناسب برای انجام اپیزیوتومی تقسیم شدند. مشخصات دموگرافیک، لیبر زایمان، لاسراسیون و نخ استفاده شده در دو گروه مقایسه و نتایج آزمون T- Test و Chi - square مقایسه شد.
یافته ها: طول مرحله دوم زایمان در گروه شاهد ( 7/13  36/27 دقیقه) بیشتر از گروه آزمایش ( 1/11  5/22 دقیقه ) بود ( 001/0P< ) ولی طول زمان مناسب برای اپیزیوتومی تا زایمان در گروه شاهد ( 5/3  78/4 دقیقه) کمتر از گروه آزمایش ( 4/3  9/5 دقیقه) بود ( 001/0P< ) ، در گروه شاهد اپیزیوتومی مدیوالترال معادل لاسراسیون درجه II در نظر گرفته شد که در تمام بیماران وجود داشت و 22 بیمار (11%) نیز لاسراسیون درجه I جدا از اپیزیوتومی داشتند. تعداد لاسراسیون در گروه آزمایش 96% 2/1 بود که در 64 نفر (24%) پرینه کاملاً سالم و 168 نفر (64%) لاسراسیون درجه I و 28 نفر (5/10%) لاسراسیون درجه 2 داشتند. آپگار کمتر از 7 در هیچ یک از نوزادان دیده نشد. وزن نوزادان که متغیر مداخله گر بود در گروه شاهد 4223248 گرم بیشتر از گروه آزمایش 376  3175 (05/0 P< ) بود به این علت دو گروه از نظر وزن نوزادان مشابه سازی شده و طول مرحله دوم و زمان مناسب برای زایمان مجدداً در گروه ها مقایسه شد. در وزن های کمتر از 3500 گرم طول مرحله دوم در هر گروه آزمایش و شاهد مشابه بود ولی انجام اپیزیوتومی باعث کاهش قابل توجه طول زمان مناسب برای اپیزیوتومی تا زایمان در گروه شاهد نسبت به آزمایش شد (05/0 P<) . این موضوع در وزن نوزاد بالای 3500 گرم صدق نمی کرد و طول مرحله دوم در این گروه وزنی در گروه شاهد بیشتر از گروه آزمایش (001/0P<) بود و انجام اپیزیوتومی باعث کوتاه شدن فاصله تا زایمان نمی شد.
نتیجه گیری و توصیه ها: عدم انجام اپیزیوتومی به طور روتین با شیوع بیشتر پرینه سالم همراه بود و باعث افزایش قابل توجه لاسراسیون وخیم پرینه نمی شود و اثری بر آپگار نوزاد ندارد. اپیزیوتومی در همه بیماران باعث افزایش ترومای نیازمند ترمیم در بیماران و افزایش خونریزی حین زایمان و هزینه شده و بهتر است استفاده از اپیزیوتومی در نمایش اکسی پوت قدامی محدود به موارد تشخیص زجر جنینی که نیازمند زایمان سریعتر نوزاد است گردد.


ناهید رحیمی فرد، اکبر میرصالحیان، پرویز مالک نژاد، ناصر ابراهیمی دریانی،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: هلیکوباکتر پیلوری عامل گاستریت مزمن فعال، زخم‌های معده و اثنی‌عشر در انسان و یک عامل کمکی در ایجاد سرطان معده و تومورهای لنفوئیدی مخاط است. اولین و مهمترین قدم برای ایجاد عفونت و بیماریزایی, چسبیدن باکتری به مخاط معده می‌باشد. لذا استفاده از مواد مهار کننده فاکتور چسبندگی باکتری و ممانعت از اتصال روشهای جدید درمانی در بیماریهای عفونی را مطرح می‌سازد. در نتیجه ارائه روش مناسب برای چسبندگی از جایگاه خاصی برخوردار می‌شود.
روش بررسی: با مقایسه روشهای گزارش شده از نظر نوع سلول ,غلظت شیرابه سلولی و باکتری, مدت زمان تماس و دمای مجاورت با ادغام و یا تغییر آنها روش مناسب برای چسبیدن هلیکوباکتر به سلولها بدست آمد و چسبندگی 22سوش هلیکوباکتر‌پیلوری جدا شده از بیوپسی انتر معده یا دوازدهه 49 بیمار با علائم دیس پپسی، گاستریت، زخم معده، زخم اثنی‌عشر و ... که تحت اندوسکوپی قرار گرفته بودند به هفت رده سلول انسانی از طریق ELISA با استفاده از فعالیت اوره‌آزی هلیکوباکتر پیلوری (Urea Phenol Red)UPR بررسی شد.
یافته‌ها: استفاده از غلظت شیرابه میکروبی معادل لوله 1 مک فارلند برای هلیکوباکتر پیلوری و شیرابه سلولی حاوی 10×5 سلول در میلی‌لیتر, زمان 90 دقیقه مجاورت باکتری با سلول در37 درجه سانتیگراد منجر به حداکثر چسبندگی شد. بین 22 سوش هلیکوباکتر‌پیلوری از نظر چسبیدن به سلولها تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. هلیکوباکتر پیلوری به تمام هفت رده سلولی مورد استفاده در شرایط invitro می‌چسبد و درصد چسبندگی به سلولها به ترتیب از HT29, HT29/219, AGS, SW742, HeLa, HepII تا Caco-2 کاهش قابل ملاحظه‌ای را نشان داد و بهترین چسبندگی به سه رده سلول اول بود.
نتیجه‌گیری: برای بررسی‌های چسبندگی، ممانعت از چسبندگی و جداسازی استفاده از روش چسبندگی ارائه شده در این تحقیق توصیه می‌شود و از بین هفت رده سلول آزمایش شده سه رده سلولی Sw742, HeLa, HepII پیشنهاد می‌گردند و از بین این سه رده سلول HepII بعنوان سلول مناسب برای استفاده در این گونه تحقیقات معرفی می‌گردد.


مهدی موسوی، مسعود اسلامی، رویا ستارزاده بادکوبه، حسن رادمهر، مهرداد صالحی، نفیسه توکلی، محمد رضا عوادی،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده

بتابلوکرها به تنهایی در پیشگیری از بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس ازCABG کافی نیستند و اسیدآسکوربیک درمانی مؤثر و نسبتا بی‌خطر می‌باشد. این مطالعه برای ارزیابی اثر تجویز همزمان اسید‌آسکوربیک با بتابلوکرها در کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از CABG طراحی شده است.
روش بررسی: بیماران کاندید جراحی منفرد بای‌پس عروق کرونر، در صورت دارا بودن سن بالای 50 سال و دریافت بتابلوکر قبل از عمل (حداقل برای یک هفته)، وارد مطالعه شدند. بیماران شب قبل از عمل جراحی به صورت تصادفی به دو گروه اسیدآسکوربیک و کنترل تقسیم شدند. گروه اسید‌آسکوربیک شب قبل از عمل دو گرم قرص جوشان اسید‌آسکوربیک دریافت داشتند. این دارو بعد از جراحی با دوز یک گرم، دو بار در روز تا پنج روز ادامه یافت. بتابلوکر در تمامی بیماران پس از عمل ادامه یافت.
یافته‌ها: 50 بیمار به عنوان گروه اسید آسکوربیک و 50 بیمار به عنوان کنترل مطالعه را کامل کردند. بروز کلی فیبریلاسیون دهلیزی در گروه اسید آسکوربیک چهار درصد و در گروه کنترل 26 درصد بود (002/0P=، 119/0OR= و 558/0-025/0 95%:CI).
نتیجه‌گیری: اسید آسکوربیک درمانی بی‌خطر، ارزان و کم عارضه است و بخوبی تحمل می‌شود، تجویز همزمان مکمل اسید آسکوربیک قبل و بعد از عمل جراحی به همراه رژیم معمول بتابلوکر در بیمارانی که مورد CABG قرار می‌گیرند در کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی مفید خواهد بود.


علیرضا صالحی نوده،  شهروز غفوری، محمد حسین علیمحمدیان، عبدالفتاح صراف نژاد، عباس میرشفیعی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده

تومور مارکر TPS از انواع تومور مارکرهایی است که به سبب ویژگیهای منحصر به فرد فیزیولوژیک خود مانند سهولت در اندازه‌گیری مقدار آن در سرم مبتلایان به انواع سرطان‌ها مورد توجه خاص قرار گرفته است. این تحقیق به‌منظور ارزیابی کارایی این تومور مارکر در پیش‌آگهی، کنترل درمان و پیگیری سیر بیماری در مبتلایان به سرطان‌های دستگاه گوارش شامل مری، معده و کولو رکتال صورت گرفت.
روش بررسی: اندازه‌گیری میزان TPS بر روی 109 نفر انجام گردید، از این تعداد 28 فرد سالم و 81 بیمار مبتلا به سرطان‌های مختلف دستگاه گوارش شامل 38 بیمار مبتلا به سرطان مری، 20 بیمار مبتلا به سرطان معده و 23 بیمار مبتلا به سرطان کولو رکتال بودند. نمونه‌گیری در سه نوبت و بسته به روش درمان انجام می‌گرفت. نمونه‌ها، شامل دو تا سه میلی لیتر از سرم بیماران و افراد سالم بود که به روش الیزا میزان TPS در آنها اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: در بیماران که به روش‌های مختلف تحت درمان قرار گرفته بودند تغییرات محسوسی در سطح سرمی TPS مشاهده گردید به نحوی که ‌از ورود بیمار به بخش و در طول مراحل درمان و در ترخیص میزان آن کاهش ‌یافت.
نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری میزان TPS در سرم در پیش‌آگهی بیماری همچنین در ارزیابی درمان و پیگیری بیماری کمک‌کننده است. با تولید پلی کلونال آنتی‌بادی برعلیه آنتی‌ژنهای خانواده TPS و با طراحی الگویی مناسب جهت بکارگیری این آنتی‌بادی می‌توان آزمایشات سرولوژیکی لازم را جهت تشخیص و ارزیابی روند بیماری سرطان راه‌اندازی نمود.


اکبر میر‌صالحیان، فرخ اکبری نخجوانی، امیر پیمانی، فرشته جبل عاملی، سید محمد میرافشار، محمد حمیدیان،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده

شیوع باکتریهای تولید‌کننده بتالاکتامازهای وسیع‌الطیف (ESBLs) در بخشهای ICU منجر به محدود‌شدن راههای کنترل عفونت و گزینه‌های درمانی صحیح شده است. هدف مطالعه تعیین فراوانی و ارزیابی اپیدمیولوژی گونه‌های آنتروباکتریاسه مولد ESBL در بیماران بخش‌های ICU می‌باشد.
روش بررسی: ابتدا به‌مدت هفت ماه تعداد 150 نمونه از ادرار، خلط، خون، زخم و سایر منابع بالینی بیماران بستری در بخش ICU جمع‌آوری سپس باکتریها ایزوله و تعیین هویت شدند. سپس‌ از نظر تولید ESBLs، با استفاده ازروش(DAD) مطابق دستورالعمل NCCLS غربالگری شدند. گونه‌های که در معیارهای غربالی ESBL قرار گرفتند، با استفاده از آزمایشهای تاییدی در حضور کلاولانیک اسید بررسی شدند.
یافته‌ها: از مجموع 150 ایزوله، 133(3/89%) نمونه حداقل به یکی از نشانگرهای سفالوسپورین مورد آزمایش مقاوم بودند. 121(6/80%) ایزوله به تمامی نشانگرهای مورد مطالعه مقاومت نشان دادند. 89 (3/59%) از ایزوله‌ها تولید‌کننده ESBL بودند. شایع‌ترین گونه‌های آنترو باکتریاسیه تولید‌کننده ESBL عبارت بودند از: کلبسیلا پنومونیه 33 (74/76%)، اشرشیاکلی 20 (60/60%)، آنتروباکترکلوآکه 8 (05/47%) و ضمنا˝ تمامی نمونه‌ها به ایمی پنم حساس بوده‌اند.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر حاکی از آن است که باکتریهای خانواده آنتروباکتریاسه مولد ESBLs در بیماران بخش ICU از شیوع بالایی برخوردارند. افزایش میزان این‌ گونه‌ها غالبا˝ ناشی از تجویز غیرمنطقی آنتی‌بیوتیک‌ها است که رفع این مشکل مستلزم به‌کارگیری عوامل ضد میکروبی جدید و محدود نمودن استفاده غیرضروری از عوامل ضد‌میکروبی و افزایش بهره‌گیری از ابزارهای کنترل عفونت می‌باشد.


حسین قناعتی، ساناز آقایی، نگار صالحیان زندی، مجید شکیبا، سید امیرحسین جلالی،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

اختلالات تصویربرداری در سینوس‌های پارانازال به عنوان یک یافته اتفاقی در MRI در مقالات ذکر شده است ولی شیوع آنها در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف از این مطالعه بررسی این یافته‌ها در سینوسهای پارانازال و همینطور بررسی شیوع، محل درگیری و نوع اختلالات سینوسهای پارانازال می‌باشد.
روش بررسی: تصاویر T2-weighted MRI در 256 بیمار که مبتلا به بیماریهایی غیر از بیماریهای مربوط به سینوسهای پارانازال بودند بین سالهای 82-81 مورد مطالعه قرار گرفت. یافته‌ها بر اساس موقعیت آناتومیکی و شاخص‌های تصویربرداری اختلالات موجود بررسی و اطلاعات موجود در فرمهای مخصوص بر اساس وجود کدورت سینوسها، ضخیم شدگی مخاطی به میزان مساوی یا بزرگتر از پنج میلی‌متر، وجود سطح مایع- هوا، کیست احتباسی و پولیپ ثبت گردید و یک‌طرفه یا دوطرفه بودن درگیری و انحراف سپتوم نیز مورد بررسی قرارگرفت.
یافته‌ها: اختلالات سینوس در 110 بیمار (9/42%) از 256 بیمار دیده شد. سینوس ماگزیلا (4/66%) و پس از آن سینوس اتموئید (6/63%) شایع‌ترین محل درگیری بودند. شایع‌ترین اختلال ضخیم شدگی مخاط بود. انحراف سپتوم به میزان معنی‌داری در بیمارانی که سینوزیت داشتند بالاتر بود (29% در مقابل 1/19%-01/0P<). 4/23% از بیماران انحراف سپتوم داشتند که بصورت معنی‌داری در بیماران با سینوزیت بیشتر بود (29% در مقابل 1/19%، 01/0P<). با بررسی بر روی شرح حال بیماران دارای اختلال سینوس معلوم گردید که 85% از آنها از سرفه، گرفتگی بینی، ترشحات بینی، درد فاسیال و ترشحات پشت حلق (PND) شکایت داشتند و در 24% آنها شخیص سینوزیت مزمن داده شده بود.
نتیجه‌گیری: نتایج نشانگر شیوع بالای اختلالات اتفاقی در سینوسهای پارانازال بود که با مشکلات اصلی بیمار که مراجعه کرده بودند مرتبط نبود.


غلامرضا صفر پور، محمد علی نوابی شیرازی، حسن رادمهر، مهرداد صالحی، علی اکبر سلیمانی، علی پاشا میثمی، مهدی صنعت کارفر،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

در این مطالعه نتایج عمل فونتان به روش بدون استفاده از ماشین قلب و ریه مصنوعی (off pump)‌ مورد بررسی قرار گرفته و به مقایسه عوارض و نتایج این روش با روش "on pump" پرداخته‌ایم.
روش بررسی: در طی سه سال (83-1380) تعداد 41 بیمار در سنین مختلف که با این روش تحت عمل جراحی فونتان با کاندوئی خارج قلبی قرار گرفتند بررسی شدند. اطلاعات از ICU sheet و پرونده بیماران و سپس طی ویزیت‌های سرپایی جمع‌آوری شدند. در اتاق عمل بعد از بیهوشی و اقدامات اولیه استرنوتومی مدیان انجام شده و با برقراری دو شنت موقت آناستوموز SVC به RPA و سپس آناستوموزهای کاندوئی خارج قلبی به شریان پولمونر و IVC انجام می‌شد. فنستریشن در تقریباً همه بیماران انجام شد. در صورت وجود شنت کار گذاشته شده قبلی در این مرحله شنت بسته می‌شد.
یافته‌ها: در 4/24% بیماران ما عمل فونتان به‌عنوان اولین عمل تسکینی انجام شد و در سایر موارد بیماران قبلاً یک یا دو مرحله عمل تسکینی در گذشته داشته بودند. در شش مورد (6/14%) ماشین قلب و ریه استفاده شد که در حدود 50% این موارد استفاده از ماشین قلب و ریه قابل انتظار و یا لازم بود. هیچ بیماری بعد از عمل فونتان نیازمند عمل مجدد به‌علت خونریزی نشد. پلورال افوزیون مداوم در دو مورد مشاهده گردید. مرگ و میر بیمارستانی 8/9% بود و در طی مدت پیگیری 24-2 ماه دو بیمار در کلاس عملکردی NYHAII و سایر بیماران در کلاس یک بودند.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که این روش را می‌توان به‌صورت بی‌خطر و با نتایجی حداقل در حد روش سنتی و در مواردی بهتر از روش سنتی به‌کار برد.


شهلا انصاری، ثریا صالحی،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

گزش عنکبوت در بیشتر دنیا گزارش شده است. اما در بعضی نواحی به‌خصوص در مناطقی که مار یا عقرب سلامت جامعه را به خطر می‌اندازد، عنکبوت نقش مهمی نداشته و کمتر بیماری در اثر گزش عنکبوت به بیمارستان مراجعه می‌کند.
معرفی بیمار: در این مقاله کودک شش ساله‌ای معرفی می‌شود که دو هفته پس از گزش عنکبوت با خونریزی شدید از بینی و لثه و اکیموزهای فراوان در روی بدن به‌خصوص اندام‌ها به بیمارستان کودکان حضرت علی‌اصغر ارجاع داده شد. نکات جالب توجه در ارزیابی آزمایشگاهی مقادیر فیبرینوژن در حد صفر میلی‌گرم درصد می‌باشد، PT و PTT می‌باشد شدیدا افزایش یافته، پلاکت و سطح فاکتور VIII نرمال می‌باشد. برای بیمار درمان پلاسما هر 12 ساعت شروع شد. یک هفته پس از درمان بیمار با حال عمومی خوب مرخص شد. یک ماه پس از ترخیص تست‌های انعقادی در مقادیر نرمال بود.
نتیجه‌گیری: گزش عنکبوت می‌تواند با عوارض شدید مثل آنمی‌همولیتیک، نارسایی کلیه و اختلال انعقادی همراه شود و نیاز به بستری بیمار در
ICU وجود داشته باشد.


رویا ستارزاده، حسن رادمهر، علی‌اکبر سلیمانی، مهرداد صالحی،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: روش Ross به عنوان یکی از روش‌های بسیار مناسب جهت جایگزینی دریچه آئورت معرفی شده است.   با این حال، برخی مطالعات از تنگی هموگرافت پولمونر پس از جراحی Ross به عنوان یکی از مشکلات این روش جراحی یاد کرده اند. هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل خطرساز ایجاد تنگی پولمونری هموگرافت پس از جراحی Ross می‌باشد.
روش
بررسی: این مطالعه کوهورت گذشته‌نگر روی 42 بیمار که تحت جراحی Ross قرار گرفته و جهت پی‌گیری اکوکاردیوگرافیک مراجعه کرده بودند، انجام شد. کلیه بیماران شش ماه و یک‌سال بعد از جراحی تحت اکوکاردیوگرافی کنترل و معاینات بالینی قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به اکوکاردیوگرافی همراه با اطلاعات هموگرافت از پرونده بیماران و دهنده‌های پیوند که در بخش پیوند اعضا موجود بود، استخراج گردید.
یافته‌ها: در مجموع 13 بیمار (31%) دچار تنگی هموگرافت پولمونر شده بودند. بروز تنگی پولمونر با سن گیرنده ارتباط معنی‌داری داشت (04/0p=). شانس نسبی وجود تنگی در افراد مبتلا به بیماری مادرزادی قلب نسبت به غیر مبتلایان 7/4 با بازه اطمینان 95% 06/1 تا 8/20 بود که از لحاظ آماری معنی‌دار می‌باشد (04/0p=). متغیرهای پیشگویی‌کننده تنگی هموگرافت پولمونر پس از جراحی Ross شامل سن پایین‌تر فرد دهنده (03/0p=) و فرد گیرنده (05/0p=) بودند.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که روش جراحی Ross با توجه به بروز کم تنگی، روش مناسبی جهت جایگزینی دریچه آئورت می‌باشد با این‌حال باید به این مطلب توجه کرد که بیماری‌های مادرزادی قلب و سن پایین فرد دهنده می‌توانند به عنوان فاکتور خطری جهت تنگی هموگرافت پولمونر مطرح باشد که علت آن viability بیشتر در سلول‌های دریچه‌ای آنان است.


اکبر میرصالحیان، محمد مهدی فیض آبادی، فرخ اکبری نخجوانی، فرشته جبل عاملی، حمید رضا گلی،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجا که مقاومت به سفالوسپورین‌های با طیف گسترده در اثر اکتساب ژن‌های کد کنندۀ بتالاکتامازهای وسیع‌الطیف در پسودوموناس آئروژینوزا در نقاط مختلف دنیا در حال افزایش است، در این مطالعه الگوی مقاومت و شیوع ژن‌های بتالاکتاماز OXA-10 و PER-1 در پسودوموناس آئروژینوزای جدا شده از بیماران سوختگی بررسی گردید.
روش بررسی: تعداد یک‌صد ایزولۀ پسودوموناس آئروژینوزا، به‌روش شیمیایی تعیین هویت شدند. سپس الگوی مقاومت به‌روش DAD و شناسایی سویه‌های تولیدکننده بتالاکتامازهای وسیع‌الطیف به‌روش Combined Disk مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص ژن‌های کدکنندۀ OXA-10 و PER-1 از روش PCR استفاده گردید. 
یافته‌ها: در بین 100 ایزولۀ پسودوموناس آئروژینوزا مقاومت به آنتی‌بیوتیک‌های سفودوکسیم، آزترونام، سیپروفلوکساسین، اوفلوکساسین، سفتازیدیم، سفپیم، ایمی پنم، مروپنم، سفوتاکسیم، لووفلوکساسین، پیپراسیلین- تازوباکتام و سفتریاکسون به‌ترتیب 100، 90، 83، 92، 85، 88، 63، 66، 98، 89، 70 و 91 درصد بود. در این میان 40 سویه (40%)، ESBL مثبت تشخیص داده شدند، که از بین آنها 29 سویه (29%) از نظر ژن OXA-10 و 18 سویه (18%) از نظر ژن PER-1، مثبت بودند.
 نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان‌دهندۀ گستردگی بالای مقاومت آنتی‌بیوتیکی و شیوع سویه‌های تولید کنندۀ ژن‌های کدکنندۀ OXA-10 و PER-1 در پسودوموناس آئروژینوزا بیماران سوختگی در ایران می‌باشد که لازم است ضمن اصلاح روش‌های رایج، نسبت به استفاده از پروتکل‌های درمانی مناسب‌تر اقدام نمود.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb