8 نتیجه برای صبوری
محمدرضا قانع، احسان صبوری، امین صبوری،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: پنوموتوراکس از مشکلات بالقوه تهدید کننده حیات بهخصوص در بیماران با مشکلات زمینهای همراه است. در این مطالعه قصد داریم میزان صحت تشخیصی پزشکان عمومی و متخصصین اورژانس در تشخیص رادیوگرافی قفسه صدری بیماران مشکوک به پنوموتوراکس ایاتروژنیک در بخش اورژانس را مورد بررسی قرار دهیم. روش بررسی: مطالعه حاضر بر روی عکسهای رادیوگرافیک 100 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان شهید چمران تهران در طی سالهای 90-1388 که تحت کاتتریزاسیون ورید مرکزی فوقانی قرار گرفتهاند انجام شده است. یافتهها: از کل (500 کلیشه نفر) گرافیهای قفسه صدری 8/96% (معادل 484 کلیشه نفر) توسط پزشک عمومی و 4/99% (معادل 497 کلیشه نفر) توسط پزشک متخصص درست تشخیص داده شده است (0001/0P<). هیچ یک از متغیرهای زمینهای بر روی صحت تشخیصی تاثیرگذار نبودهاند (05/0P>). نتیجهگیری: صحت تشخیصی در پزشکان متخصص به وضوح بالاتر از پزشکان عمومی است لیکن میزان صحت تشخیصی در دو گروه پزشکان بالاتر از مقادیر در مطالعات مشابه است که این اختلاف میتواند به علت آموزشهای داده شده در بخش اورژانس باشد.
داوود کاظمی صالح، حیدر کریمی، امین صبوری، زهرا نیکنام، بهرام پیشگو، پدرام کریمی،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: درمان انتخابی استاندارد بیماران دچار تنگی قابل توجه کاروتید، اندآرترکتومی کاروتید میباشد. درمان جایگزین انتخابی در بیمارانی که دچار دیگر بیماریهای طبی همراه (بهعنوان بیماران پرخطر) باشند، آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید میباشد. در این مطالعه قصد داریم پیامد درمانی زودرس و دیررس حاصل از آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید را در این بیماران بررسی کنیم.
روش بررسی: 82 بیمار مراجعهکننده به بیمارستانهای بقیهالله (عج) و جماران تهران که در طی سالهای 89-1387 بهعلت تنگی قابل توجه شریان کاروتید (تنگی ≥50% در بیماران با علامت و تنگی ≥ 80-70% در بیماران بدون علامت) و بهعلت ریسک بالای جراحی کاندیدای استنتگذاری گردیده بودند وارد مطالعه شدند. تمامی بیماران توسط جراح و متخصص بیهوشی از لحاظ پرخطر بودن برای اندآرترکتومی کاروتید مورد تایید قرار گرفتند. متوسط زمان پیگیری پس از استنتگذاری بیماران 9/15 ماه بود.
یافتهها: مطالعه حاضر به روش مقطعی- توصیفی بر روی 54 بیمار مرد (9/65%) و 28 بیمار زن (1/34%) انجام گرفت. سن متوسط بیماران 2/9±7/69 سال بود. آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید در 79 بیمار (3/96%) موفقیتآمیز بود. متعاقبا 3/7% مرگ، 1/6% Stroke، 9/4% TIA، 9/4% MI بعد از انجام آن مشاهده گردید.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید روش درمانی موثر، قابل اطمینان و از لحاظ تکنیکی بسیار موفقیتآمیز باشد. همچنین این مداخله ثابت نمود که استفاده از روشدرمانی آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید با میزان شیوع بسیار پایین عوارض حین و بعد عمل همراه است.
نوشین بیات، مجید شهرتی، امین صبوری، زهرا عباسی، غلامحسین علیشیری، بیتا نجفیان،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هد ف: گزینه های درمانی متعددی از جمله کلس ی تونین برای بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان پیشنهاد
یکی از مارکرهای جدید روند جذب استخوانی می باشد. هدف C–telopeptide of Type I Collagen (CTX) . شده است
از این مطالعه بررسی اثرات اسپری بینی کلس ی تونین در زنان یائسه با کاهش تراکم استخوان با ارزیابی مارکر جذب
بوده است. CTX استخوانی
روش بررس ی: این مطالعه به صورت کارآزما یی بالینی تک گروهی بر روی 105 خانم یائسه مبتلا به استئوپنی
CTX . 1- انحراف معیار انجام گرفت / مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان بقی ه الله (عج) دارای تراکم استخوانی ک م تر از 5
و سایر مارکرهای آزمایشگاه ی قبل و شش ماه بعد از درمان روزانه با اسپری بینی کلس ی تونین ( 200 واحد ) و قرص
400 واحد) ارزیابی شد و مقایسه شد. ) D 1000 ) و ویتامین mg) کلسیم
3/10±2/ سرمی به صورت معن ی داری از 03 CTX یافت هها: در نهایت 52 بیمار در مطالعه باقی ماندند که در ایشان مارکر
در صورتی که سطح سرمی کلسیم، آمینوترا نسفرازهای کبدی، (P<0/ 2 پیکومول بر لیتر تغییر یافت ( 001 /61±1/ به 82
.(P>0/ پاراتورمون و آلکالین فسفاتاز کاهش داشته ولی این کاهش از لحاظ آماری معن یدار نمی باشد ( 05
CTX نتیج هگیری: به نظر می رسد اسپری بینی کلس ی تونین از طریق جلوگیری از جذب نسج استخوانی که توسط مارکر
نمایان می شود، علاوه بر جلوگیری از پیشرفت بیماری، در درمان بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان م یتواند موثر
باشد هر چند مطالعه ها با حجم نمونه بی شتر و همراه گروه کنترل ضروری به نظر می رسد.
رضا کرباسی افشار، آیت شهماری، نصرالله شفیقی، امین صبوری،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتکلهای درمانی مختلفی جهت کاهش چربی خون بهخصوص در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثربخشی تجویز سیمواستاتین با و بدون فنوفیبرات در بیماران اختلال چربی خون و بیماران عروق کرونر بر اساس یافتههای اکوکاردیوگرافی میباشد.
روش بررسی: یک کارآزمایی بالینی بر روی 124 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان بقیهالله تهران طی سالهای 89-1387 انجام شد. بیماران در گروه اول 64 نفر، سیمواستاتین (mg20)، فنوفیبرات (mg200) روزانه، رژیم غذایی و فعالیت ورزشی و گروه دوم 60 نفر، سیمواستاتین همراه رژیم فوق به مدت یک سال دریافت کردند.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 5/6±3/54 سال بود. در گروه اول نسبت به گروه دوم پروفایل چربی و میزان Left Ventricular Ejection Fraction (LVEF) تغییرات معنیداری داشت (05/0P<) اما پارامترهای کارکرد دیاستولی تغییر معنیدار آماری نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان میدهد درمان یکساله استاتین بههمراه فنوفیبرات، علاوه بر بهبود موثر پروفایلهای چربی خون، اثر مثبت روی LVEF و در نتیجه عملکرد بهتر قلبی را دارا میباشد.
اسدالله اماناللهی، جواد نقیزاده، عمیدالدین خطیبی، محمد تقی حلیساز، علیرضا شمسالدینی، امین صبوری،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دو روش ورزش کششی و ماساژ جهت درمان فیبرومیالژی پیشنهاد شده که در مطالعات قبلی برتری هیچ یک به اثبات نرسیده است. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر درمانی ماساژ اصطکاکی، ورزشهای کششی و درمان دارویی در بهبود درد بیماران دچار سندرم فیبرومیالژی است.
روش بررسی: بیماران با تشخیص فیبرومیالژی اولیه در کلینیک طب فیزیکی بیمارستان بقیهالله (عج) تهران طی سالهای 90-1389 بهصورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند که گروه اول تحت درمانهای دارویی با ایبوپروفن و نورتریپتیلین خوراکی، گروه دوم تحت درمان ماساژ اصطکاکی و گروه سوم نیز با ورزشهای کششی تحت درمان قرار گرفتند. بیماران با استفاده از Visual Analogue Scale (VAS) طی سه نوبت (ابتدا، پس از یک هفته و چهار هفته) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: درمجموع 129 نفر با میانگین سنی 60/46 وارد مطالعه شدند که همگی زن بودند. میانگین سنی در هر یک از گروههای درمانی به ترتیب عبارت است از: گروه دارو درمانی: 66/46 سال، گروه کششی: 73/46 سال و گروه ماساژ: 65/46 سال. تغییرات مقادیر VAS در طی چهار هفته در گروههای اول، دوم و سوم برابر با 2/4، 1/3 و 9/1 بود که مقادیر گروههای اول و دوم نسبت به گروه سوم تفاوت معنیداری دارد (05/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تاثیر کشش درمانی در کاهش میزان درد برابر با دارو درمانی ولی از ماساژ درمانی بیشتر است. همچنین تاثیر کشش درمانی در پایایی (پس از چهار هفته) کاهش میزان درد مساوی با دارو درمانی ولی از ماساژ درمانی بیشتر است.
مرتضی غلامی، اکبر حاجیزاده مقدم، احسان صبوری،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مورفین و ترامادول بر تشنج موثرند اما تاکنون چگونگی عملکرد تشنجی این دو دارو با افزایش سن مقایسه نشده است. هدف این مطالعه مقایسه اثر برخورد با این دو دارو در دوره شیرخواری بر تشنج ناشی از پنتیلن تترازول در دوره قبل از بلوغ موش صحرایی میباشد.
روش بررسی: 46 نوزاد نر موش صحرایی به طور تصادفی انتخاب و به گروههای سالین (21n=)، مورفین (12n=) و ترامادول (13n=) تقسیم شدند. در سن 14-8 روزه به ترتیب سالین، مورفین یا ترامادول تزریق شد. در سن 22 روز بعد از تولد گروه سالین در سه زیر گروه مجدداً سالین (8n=)، مورفین (8n=) یا ترامادول (5n=) دریافت کرد. گروه مورفین در دو زیر گروه برابر مجدداً مورفین یا سالین (6n=) و گروه ترامادول سالین (6n=) یا ترامادول (6n=) دریافت کردند. در روز 29 با تزریق پنتیلن تترازول موشها از نظر تشنج مطالعه شدند.
یافتهها: تعداد تشنج تونیک- کلونیک در تمامی گروهها نسبت به گروه کنترل و گروه ترامادول+ سالین افزایش داشت (05/0P<). دوره تشنج تونیک- کلونیک در گروه ترامادول+ سالین نسبت به سایر گروههای ترامادول کاهش داشت (05/0P<). زمان تاخیری تشنج تونیک- کلونیک در گروه سالین+ ترامادول نسبت به گروه کنترل کاهش داشت (05/0P<)، اما در گروه ترامادول+ سالین نسبت به تمامی گروهها بهجز گروه سالینی افزایش داشت (05/0P<). زمان تاخیری انقباضات میوکلونیک در گروههای سالین+ مورفین و سالین+ ترامادول نسبت به کنترل کاهش داشت (05/0P<).
نتیجهگیری: احتمالا تغییرات وابسته به سن مشابهی در اثر تماس مزمن با مورفین و ترامادول در دوره نوزادی موشهای صحرایی ایجاد میشود که در روزهای 28-22 بعداز تولد بر شدت تشنج اثر افزایشی میگذارد. اثر مورفین و ترامادول در این مورد باهم تفاوت معنیداری ندارند.
رضا کرباسی افشار، رضا نورروزیان، آیت شهماری، امین صبوری،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالشدن سمپاتیک کلیوی یکی از کلیدهای اساسی فشارخون اولیه است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر و ایمنی سمپاتکتومی عروق کلیوی در کاهش فشارخون است.
روش بررسی: در این مطالعه تصادفی آیندهنگر بیمارانی که علیرغم دریافت سه داروی ضدفشارخون یا بیشتر، فشارخون پایه سیستولیک mmHg160 یا بالاتر داشتند، بهطور تصادفی انتخاب شده و تحت بررسی قرار گرفتند. یک گروه تحت درمان با قطع عصب سمپاتیک کلیوی (Renal sympathetic denervation) و گروه دیگر (گروه کنترل) تحت ادامه درمان دارویی قبلی قرار گرفتند و تأثیر دو پروتکل درمانی در کنترل فشارخون در طی ششماه ارزیابی شد.
یافتهها: 117 بیمار (54%) از 212 بیمار اولیه برای قطع عصب سمپاتیک کلیوی انتخاب شدند (گروه یک). 95 بیمار (46%) بهمدت ششماه تحت ادامه درمان دارویی بهتنهایی قرار گرفتند (گروه دو). فشارخون براساس کنترل درمانگاهی پیگیری شد که در گروه یک، مقدار متوسط mmHg12/24±15/35 تغییر داشت (001/0P<). در مقابل گروه دو تغییر معنیداری از مقدار پایه نداشت (تغییر mmHg11/22±0/5 و (9/0P: سیستولی و 96/0P: دیاستولی). در عرض شش ماه، 92% از 117 بیمار گروه یک، کاهش فشارخون mmHg20 یا بیشتر را در مقایسه با 15% از 95 نفر گروه کنترل نشان داد (001/0P:). در طول مطالعه هیچ عارضه جدی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد میتوان از روش قطع عصب سمپاتیک کلیوی بهعنوان روشی اثربخش و مطمئن بهعنوان جایگزین درمان دارویی طولانیمدت در بیماران مقاوم به درمانهای معمول ضدفشارخون استفاده کرد. هرچند مطالعات با طول مدت پیگیری طولانیتر و تعداد نمونه بیشتر جهت اثبات این موضوع نیاز است.
هدا کشمیری نقاب، بهرام گلیایی، علی اکبر صبوری، علی اکبر موسوی موحدی،
دوره 74، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص دقیق و زودهنگام بیماریها بهویژه سرطان، بهخصوص زمانی که بیماری هنوز ایجاد علامت نکرده و فرد احساس ناخوشی ندارد، مهمتر و آسانتر از درمان بیماری در مراحل پیشرفته و توأم با ظهور عوارض است.
روش بررسی: گرماسنجی روبشی تفاضلی، روشی انتخابی جهت بررسی خواص ترمودینامیکی واسرشته شدن پروتیینها و استفاده از آن در شناسایی و تفکیک پروتیینهای پلاسمایی میباشد. مایعات زیستی مانند خون، مایع مغزی- نخاعی، ادرار، مغز استخوان و بزاق حاوی دادههای ارزشمندی از نوع و میزان پیشرفت بیماری میباشد.
یافتهها: نتایج حاکی از آن است که نمودار حرارتی حاصل از بیماریها و سرطانها در مراحل و شدتهای مختلف، شکلهای متفاوت و منحصر به فردی از خود بروز مینمایند که میتواند در تشخیص اولیه و زودهنگام بیماریها از آن بهره برد.
نتیجهگیری: در این مقاله گرماسنجی روبشی دمایی، بهعنوان یک روش جدید و حساس برای شناسایی نشانگرهای زیستی پروتیینی و در نهایت تشخیص بعضی بیماریها معرفی میگردد.