4 نتیجه برای صحرائیان
محمود معتمدی، هژیر سیگارودی، رضا وثوقی، سیدجلال حسینی، محمدعلی صحرائیان،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده
صرع یا اپی لپسی بیماریی است که شیوع بالایی دارد و با رانندگی تداخل نموده و ممکن است منجر به تصادف در حین رانندگی شود. این مطالعه یک بررسی مورد-شاهدی بر روی 100 نفر بیماران صرعی و 100 نفر گروه شاهد است که رانندگی می کرده اند. نمونه گیری بصورت مصاحبه حضوری و با تکمیل پرسشنامه بوده است. میانگین تصادف در گروه مورد به ازای ساعات رانندگی حدودا سه برابر گروه کنترل بوده است، که این تفاوت آماری در مردها و افراد گروه سنی کمتر از 30 سال قابل توجه می باشد. بیش از 60% تصادفات در افراد صرعی بعلت حملات صرعی نبوده است؛ تصادفات معمولی نیز در افراد صرعی از گروه شاهد بیشتر است. کمپلیانس دارویی در افراد صرعی تصادف کرده بدتر از افراد صرعی تصادف نکرده بوده است و کمپلیانس بدتر دارویی می تواند یک پیش گویی کننده احتمال بیشتری برای بروز تصادف باشد. در افراد صرعی که حمله حین رانندگی داشته اند نیز کمپلیانس دارویی نسبت به افراد صرعی که حین رانندگی حمله نداشته اند بدتر بوده است. 58% بیماران صرعی راجع به رانندگی با پزشک معالج صحبتی نکرده بودند. 43.3% حملات صرعی اتفاق افتاده در حین رانندگی از نوع فراگیر بوده است. هیچیک از بیماران مصروع موضوع بیماری خود را به اداره راهنمایی و رانندگی اطلاع نداده بودند.
حسن اسدی گندمانی، عبدالرضا ناصر مقدسی، محمد علی صحرائیان، شراره اسکندریه،
دوره 79، شماره 12 - ( اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بروز بیماری Multiple sclerosis (MS) فرم پیشرونده اولیه (Primary progressive multiple sclerosis, PPMS) میتواند بهواسطه عواملی مانند مواجهه با نور آفتاب و میزان فعالیت فیزیکی کاهش یابد. هدف این مطالعه تعیین اثر مواجهه با نور آفتاب و میزان فعالیت فیزیکی در بروز بیماری مذکور است.
روش بررسی: این مطالعه، مورد-شاهدی است که در آن موارد بیماران MS فرم پیشرونده اولیه و کنترلهای سالم از جمعیت عمومی شهر تهران از شهریور 1398 تا شهریور 1399 گردآوری شدهاند. برای انتخاب کنترلهای همسان براساس جنس از روش شمارهگیری تصادفی تلفنی (RDD) استفاده شده است. میزان مواجهه با نور آفتاب بر حسب ساعت و مواجهه در دو گروه سنی 13-19 سال و بالای 20 سال در دو فصل زمستان و تابستان ارزیابی شد. میزان فعالیت فیزیکی نیز در هفته محاسبه گردید.
یافتهها: مطالعه روی 146 مورد و 294 کنترل انجام گردید. مواجهه با نور آفتاب در فصل تابستان در گروه سنی 19-13 سال با بروز بیماری ارتباط منفی داشت (82/0-57/0CI=) 68/0OR=). این ارتباط منفی در میزان مواجهه 5/0 تا 2 ساعت در تابستان در گروه مردان (53/1730-39/10CI=) 10/134OR=) در گروه خانمهای با مواجهه بالای پنج ساعت درتابستان (96/0-01/0CI=) 09/0OR=) رویت شد. در گروه بالای 20 سال مواجهه با نور آفتاب در فصل تابستان (66/0-36/0CI=) 49/0OR=) و زمستان (28/0-07/0CI=) 14/0=OR) با بروز بیماری ارتباط منفی داشت. فعالیت فیزیکی بالا در هفته در گروه زنان با بروز بیماری ارتباط منفی داشت (59/26-05/1=CI) 30/5=OR).
نتیجهگیری: مواجهه با نور آفتاب در فصل زمستان و تابستان با بروز بیماری ارتباط منفی داشته است. فعالیت فیزیکی نیز تنها در مقادیر بسیار بالا و گروه زنان با بروز بیماری ارتباط منفی داشته است.
سپهر صحرائیان، علیرضا پارساپور، امیر احمد شجاعی،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سالیان اخیر تلاش بسیاری برای ارتقای آموزش اخلاقپزشکی صورت گرفته است، اما با توجه به نوپا بودن این ساختار آموزشی، نیازمند پژوهشهای بیشتری برای شناسایی و رفع مشکلات آن میباشیم. هدف این مطالعه توصیف وضعیت آموزش این واحد درسی در دانشگاه علوم پزشکی تهران و موانع موجود در اثربخشی آن میباشد تا بتوان با برنامهریزی مناسب سبب ارتقای آن شد.
روش بررسی: نوع این پژوهش کمی-کیفی توصیفی با روش نمونهگیری سرشماری است و دادههای آن از تاریخ دی 1397 تا مهر 1398 در دانشگاه علوم پزشکی تهران جمعآوری شده است. ابتدا 165 مقطع تحصیلی در دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود واحد اخلاقپزشکی یا حرفهای در کوریکولوم اموزشی توصیف شدند. سپس مصاحبه نیمه ساختارمند با 13 نفر از افراد موثر در آموزش این واحد درسی برای توصیف چگونگی وضعیت مدرسین-آموزش و شناسایی موانع در اثربخشی انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در 53% مقاطع از 165 مقطع تحصیلی بررسی شده در کوریکولوم آموزشی، واحد درسی اخلاقپزشکی یا حرفهای بهصورت جداگانه وجود ندارد و بیشترین پوشش آموزشی این واحد درسی در دانشکدههای پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری و مامایی صورت میگرفت. موانع موجود در اثربخشی آموزش آن، در پنج مقوله اصلی کوریکولوم آموزشی، کوریکولوم پنهان، شیوه تدریس، مدرسین و مدیریت آموزش دستهبندی گردید.
نتیجهگیری: نتایج نشان دادکه محتوای برنامههای درسی نیاز به بازنگری دارد و آموزش باید فراگیر باشد. ایجاد یک سازمان آموزشی منسجم و نظارت بر آموزش پنهان از دیگر موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
نازنین رزازیان، محمد علی صحرائیان، شراره اسکندریه، نوشین جعفری، منصور رضایی، نگین فخری،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کووید-19 تهدیدی برای افراد مبتلا به بیماریهای مزمن ناشی از سیستم ایمنی، مانند مالتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis, MS) است. هدف از این مطالعه پیگیری بیماران MS تا سه ماه پس از واکسیناسیون با واکسن آسترازنکا برای عود MS و عفونت کووید-19 بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع پیگیری، جامعه مطالعه بیماران MS بالای 18 سال استان کرمانشاه بودند که دو دوز واکسن آسترازنکا را بین مرداد تا آبان 1400 دریافت کردند. اطلاعات دموگرافیک بیماران از سامانه ملی ثبت MS ایران استخراج شد. اطلاعاتی در مورد مشخصات بالینی افراد، عفونت کووید-19 و عود MS بهصورت تلفنی با استفاده از فرم محقق ساخته گردآوری گردید.
یافتهها: 40 بیمار MS با میانگین (SD) سن 27/39 (8/8) سال شامل 32 نفر (0/80%) زن بررسی شدند. از دوز دوم واکسن تا سه ماه بعد، چهار نفر (10%) عود MS داشتند شامل دو نفر (50%) علایم حسی، یک نفر (25%) درگیری عصب اپتیک و یک نفر (25%) علایم حرکتی و درگیری راههای پیرامیدال. چهار نفر (10%) به کووید-19 مبتلا شدند که سه نفر از آنان علایم خفیف داشتند و بدون مراجعه به پزشک بهبود یافتند اما در یک نفر که ریتوکسیماب استفاده میکرد، علایم شدید بود و نیاز به مراجعه به پزشک پیدا کرد. هیچ موردی از ترومبوز مشاهده نشد.
نتیجهگیری: تفاوت معناداری از نظر شیوع ابتلا به کووید-19 و عود MS، در سه ماه پیش از واکسیناسیون و سه ماه پس از واکسیناسیون در بیماران مشاهده نشد. نیاز به مطالعات بیشتر با دوره پیگیری طولانیتر احساس میشود.