18 نتیجه برای صفائی
پرویز صفائی نیلی، ابراهیم امیر مکری،
دوره 21، شماره 6 - ( 1-1342 )
چکیده
یک مورد استثنائی کندروبلاستوم نیک خیم در ناحیه متافیز استخوان تی بیای پای راست در دختر بچه 5/6 ساله ای مورد بحث قرار گرفت که به نظر می رسد اولین موردی باشد که در ایران گزارش داده می شود. چنین به نظر رسید که تومور از نقطه استخوانی شدن برجستگی قدامی تی بیا سرچشمه گرفته باشد. در مطالعه هیستولوژیک تمام خصوصیات لازم برای تشخیص تومور وجود داشت ولی کالسی فیکاسیون مشاهده نگردید.
بطور کلی این تومور از نظر سن پیدایش - حجم - محل و عدم کالسی فیکاسیون یک مورد استثنائی تلقی شد بعلاوه تشخیص های افتراقی آن با سایر تومورهای مشابه مورد بحث قرار گرفت درمان با عمل جراحی انجام شد و نتیجه آن تا زمان حاضر که دو سال از تاریخ عمل می گذرد کاملاً رضایت بخش بوده است.
مرتضی حکمی، منوچهر صفائی،
دوره 23، شماره 1 - ( 2-1344 )
چکیده
ناصر صفائی،
دوره 23، شماره 2 - ( 2-1344 )
چکیده
مرتضی حکمی، منوچهر صفائی، شهین دخت پروین،
دوره 24، شماره 5 - ( 2-1345 )
چکیده
از مطالعه مقاله فوق چنین استنباط می گردد که تومورهای کاروتید مواردی نسبتاً نادر بوده 75 درصد آنها علائم فونکسیونل خفیف و در 25 درصد موارد دیگر علائم فونکسیونل بطور واضح وجود دارد.
امتحان آرتریوگرافی برای تشخیص تومرهای فوق حائز اهمیت زیادی است و ارزش آن از نظر دو نظر می باشد. یکی از نظر تشخیصی و دیگری از نظر پرونوستیک .
با این امتحان میزان باز بودن کاروتیدها برای ما مشخص می شود و از نظر روش عمل جراحی کمک شایانی به جراحی می نماید.
سیر این تومرها کند می باشد و درمان انتخابی آن جراحی است و عمل آن عبارت است از برداشتن جسم تومورال حتی الامکان بدون قطع کاروتیدها و یا برداشتن تومر با رزکسیون کاروتیدها و پیوند کردن قطعات برداشته شده بوسیله Teflon و یا Dacron.
اما مواردی را که ما در بخش جراحی شماره یک بیمارستان ثریا مورد عمل جراحی قرار دادیم بعلت عدم توانائی مجزا نمودن تومور از کاروتیدها و نداشتن Teflon و یا Dacron اجباراً کاروتیدها را لیگماتور نمودیم و نتیجه هر دو آنها بدون بروز عوارض بعد از عمل کاملاً رضایت بخش بوده است.
مرتضی حکمی، منوچهر صفائی، غلامرضا امینیان نراقی،
دوره 24، شماره 9 - ( 1-1346 )
چکیده
1- چند کلمه ای از جریان خون گردن و سر استخوان ران ذکر گردید.
2- در مطالب فوق سعی گردید عواملی که در پیش آگهی شکستگی داخل کپسولی گردن استخوان ران نقشی دارند بیان گردند.
3- علل نکروز آسپتیک و جوش نخوردن این شکستگی ها ذکر گردید. این عوامل همان طوریکه مشروحاً بیان شد به دو دسته تقسیم می شوند یکی آن دسته که مربوط به خود شکستگی است دوم آنهائیکه به وسیله جراح به وجود می آیند. این فاکتورها به طور اختصار عبارتند از:
الف- ضایعات عروقی زیرا شریانهای این ناحیه کم بوده و به سهولت در اثر ضربه و غیره آسیب پذیر می باشند.
ب- عدم موفقیت در بدست آوردن ردوکسیون کامل . این خود فوق العاده مهم است زیرا گاهی بعلت چرخشهای سر استخوان و یا مثلاً در شکستگی نوع دوم Pauwel و یا شکستگی نوع سوم سوکپتیال که ردوکسیون بسته مشکل و گاهی غیر ممکن است و باید ردوکسیون باز انجام شود.
4- باید به این نکته توجه داشت که جذب قسمتی از گردن در مراحل اولی ترمیم شکستگی به وجود می آید. این خود یکی از عوامل مؤثر در جوش نخوردن این شکستگی ها است و باید سعی نمود در موقع ثابت کردن وسیله ای که شکستگی با آن ثابت می شود باعث جلوگیری از نزدیک شدن قطعات شکسته به یکدیگر نگردد.
5- پیش آگهی این شکستگی ها نیز بستگی به نوع شکستگی دارد. تغییر مکان قطعات شکسته و چند قطعه ای بودن شکستگی نقش بزرگی در پیش آگهی بازی می کند. شکستگی نوع سوم همراه با چند قطعه بودن گردن از شکستگی هائی است که نتیجه درمانی آنها خوب نیست. برای بدست آوردن یک نتیجه خوب در این مورد ردوکسیون دقیق و تثبیت محکم لازم است.
6- ثابت کردن شکستگی سر استخوان ران در وضعیت معیوب ، چه بصورت والگوس باشد و چه بصورت چرخش، در مسیر محور گردن استخوان ران ممکن است باعث انسداد بقیه عروق گردن که از راه رباط گرد می رسد گردد ولی اگر این شریان انسداد پیدا نکند سر دچار نکروز نمی شود.
7- تغییر شکل والگوس را می توان به راحتی اندازه گرفت ولی اندازه گیری چرخش در امتداد محور بزرگ گردنی استخوان ران خیلی مشکل است:
اندیکاسیون گذاشتن سرهای مصنوعی در شکستگی های تازه و قدیمی سر استخوان ران عبارتند از:
1- نوع سوم شکستگی ( در تقسیم بندی Pauwel )
2- جوش نخوردن شکستگی در اثر ضایعات شدیدی که به سر استخوان در موقع عمل جراحی وارد آمده است
3- نکروز آسپتیک سر استخوان ران
4- استئوآرتریت شدید مفصل ران که بیشتر محدود بسر باشد.
5- کوتاهی شدید گردن بعلت جذب این قسمت
6- در شکستگی های تازه بدون در نظر گرفتن تقسیم بندی Pauwel و همچنین شکستگی جوش نخورده در اشخاص مسن بخصوص در موقعیکه دچار عوارض پیری باشند.
مرتضی حکمی، منوچهر صفائی، غلامرضا بهشتی، افیک باغومیان،
دوره 24، شماره 10 - ( 1-1346 )
چکیده
بقراط صفائی،
دوره 25، شماره 6 - ( 2-1346 )
چکیده
ناصر صفائی،
دوره 28، شماره 2 - ( 1-1350 )
چکیده
منوچهر صفائی، سید حسین امامی، علی رحیمی، حسن قدیری،
دوره 32، شماره 1 - ( 2-1353 )
چکیده
موردی از تراتوم حلق در نوزاد شش روزه دختر (نرگس . ن) معرفی می شود و در مورد چگونگی پیدایش تراتوم ها و طبقه بندی آنها و تشخیص های افتراقی با دیگر مالفورماسیونها بحث کوتاهی به عمل می آید.
زهرا صفائی نراقی،
دوره 52، شماره 1 - ( 1-1373 )
چکیده
سندرمهای هیستیوسیتیک در طی سالهای اخیر از نظر منشا سلولی، مراحل تکاملی، کلینیک، اسم گذاری ضایعات در جداول متعدد، مطالعات هیستیوشیمی، میکروسکوپ الکترونی و ایمونوفنوتایپ مورد مطالعه قرار گرفته اند ولی با نتایج مبهم، غیرقابل قبول و گیج کننده برای عموم همراه بوده است. اصولا هیستیوسیتها شخصیتی بوالهوس و تغییر پذیر از نظر شکل، عمل و خصوصیات ایمونولوژیکی دارند: شکل: این سلولها با اشکال متفاوت، متغیر و قابل تبدیل در ضایعات مختلف دیده می شوند گاهی در یک هیستیوسیتوز واکنشی راکتیو خوش خیم با خصوصیات مرفولوژی یک سلول نئوپلاستیک تظاهر می کند و با توجه به اینکه هر دو عارضه در کنار هم در یک بیمار می تواند باشد، مشکل شناخت این سلول با میکروسکوپ معمولی معلوم می شود. عمل: سه عمل اصلی هیستیوسیت که عبارتند از بیگانه خواری، دخالت در مکانیسم ایمونولوژی، حضور در ضایعات گرانولوماتو، در بدن شناخته شده است. یک پدیده میکروسکوپی دیگر بنام Emperipolesis در بعضی از سندرمهای هیستیوسیتی و غیرهیستیوسیتی دیده می شود که گاهی باعث گمراهی در تشخیص پاتولوژی می باشد. شاخص: مارکرهای تشخیصی، بکار بردن آنتی بادیهای تک دودمانی، متدهای ژنتیک مولکولر هم باعث نتایج مخلوط و درهم شده است. در ارتباط با تقسیم بندی: جداول اسم گذاری متعددی (پاتولوژیکی-کلینیک) در نوشته های پزشکی موجود می باشد ولی هنوز جایگاه بعضی از این سندرمها ناشناخته باقی مانده است.
زهرا صفائی نراقی، نوید خان افشار، جعفر اصفهانی،
دوره 55، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده
نعمتالله عطایی، بارانک صفائیان، عباس مدنی، سید طاهر اصفهانی، فاطمه عطائی،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: تشخیص به
موقع درگیری پارانشیم کلیه در کودکان مبتلا به پیلونفریت حاد و شروع درمان زود
هنگام، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند در کاهش و یا جلوگیری از بروز ضایعات
پایدار در پارانشیم کلیه موثر باشند. این مطالعه به منظور بررسی ارزش تشخیصی برخی
پارامترهای بیولوژیک در کودکانی که برای اولین بار دچار پیلونفریت حاد، شده بودند
و درگیری پارانشیم کلیه در آنها با استفاده از اسکن 99mTc-Dimercaptosuccinic Acid DMSA تایید شده بود، انجام گردید.
روش بررسی: ما یافتههای آزمایشگاهی بهدست آمده
از شمارش گلبولهای سفیدخون، C- Reactive Protein CRP سرم و Rate ESR Erythrocyte Sedimentation را با نتایج اسکنها مورد مقایسه قرار دادیم. 102 کودک (93 دختر و
9 پسر) در محدوده سنی یک ماه تا 12 سال وارد مطالعه شدند. از این تعداد 203 واحد
کلیه تحت سنتی گرافی قرار گرفتند.
از 98 بیمار (195 واحد کلیه) پس از منفی شدن کشت ادرار سیستویورتروگرافی بهعمل
آمد. یافتهها: در همه کودکان یافتهها در سنتی گرافی در یک یا هر دو
کلیه به نفع درگیری پارانشیم بود. گزارش اسکنها در فار حاد بیماری در 178 کلیه
(88%) غیرطبیعی بود.این تغییرات در 113 از 178 کلیه (7/55%) در حد خفیف، در 40 از
178 کلیه (7/19%) در حد متوسط و در 25 از 178 کلیه (3/12%) در حد شدید بود. پس از
بررسی رابطه مارکرهای التهابی با نتایج اسکنها، یافتهها نشاندهنده وجود ارتباط
معنیدار بین ESR
بالا و لکوسیتوز با آسیب شدید پارانشیم کلیه در شروع عفونت بود.
نتیجهگیری: این
نتایج بیانگر شیوع بسیار بالای گرفتاری پارانشیم کلیه در کودکان ایرانی در جریان
پیلونفریت حاد میباشد. اگرچه افزایش سرعت رسوب گلبولهای قرمز و لکوسیتوز میتوانند
بهعنوان مارکرهای با ارزشی برای بیان گرفتاری پارانشیم کلیه در موارد شدید تلقی
شوند، اما این پارامترها و همچنین CRP در شناسائی درگیری خفیف یا متوسط فاقد قدرت تمیز میباشند.
نازنین اشراقی، محمدکاظم طرزمنی، عباس افراسیابی، ناصر صفائی، منیره حلیمی، آزاده اشراقی،
دوره 68، شماره 7 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: ارتباط بین بیماری عروق کرونری با آترواسکلروز شرایین محیطی
و تعیین شاخصهای غیرتهاجمی جهت وجود و شدت این بیماری مورد توجه میباشد. برخی
مطالعات گزارش کردهاند که ضخامت انتیما- مدیای شرایین محیطی میتواند کمککننده
باشد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین ضخامت انتیما- مدیای شرایین کاروتید و
فمورال مشترک با شدت آترواسکلروز در قوس آئورت و شدت بیماری عروق کرونری در افراد
کاندید بایپس عروق کرونری است.
روش
بررسی: در یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی، شدت بیماری عروق
کرونری، درجه آترواسکلروز قوس آئورت و ضخامت انتیما- مدیای شرایین کاروتید و
فمورال مشترک روی 115 کاندید بایپس کرونری تعیین شد.
یافتهها: رابطه
مستقیم ضعیف و معنیداری بین ضخامت انتیما- مدیای شریان کاروتید مشترک (193/0ρ=، 039/0p=) و فمورال مشترک (206/0ρ=، 028/0p=) با تعداد عروق کرونری درگیر وجود داشت؛ همچنین ارتباط مستقیم و
ضعیفی بین ضخامت انتیما- مدیا شرایین و کاروتید مشترک و تعداد عروق کرونر درگیر
وجود دارد. متوسط این دو متغیر بین سه گروه بیماری عروق کرونری تفاوت معنیداری
نداشت. رابطه معنیداری بینضخامت انتیما- مدیای شرایین کاروتید و فمورال مشترک با
شدت آترواسکلروز قوسآئورت مشاهده نشد. بین وجود پلاک آترواسکلروتیک در شرایین
کاروتید و فمورال مشترک با شدت بیماری عروق کرونری ارتباط معنیداری وجود نداشت.
موارد با آترواسکلروز شدید قوس آئورت در بیماران 3VD بهطور معنیداری بیشتر بود.
نتیجهگیری: ضخامت انتیما- مدیای شرایین کاروتید و یا فمورال
مشترک ممکن است با افزایش شدت بیماری عروق کرونر بیشتر شود، ولی این متغیرها
جایگزینی برای پیشبینی شدت بیماری عروق کرونر نیستند.
بارانک صفائیان، سیما شکری، سکینه محمدیان، فاطمه چراغعلی، لیلا جویباری، صفا آریان نژاد، طیّب رمیم،
دوره 71، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سطح استرادیول سرم از عوامل مورد بحث در پیشآگهی مبتلایان به چسبندگی لابیا میباشد. هدف از این مطالعه بررسی سطح سرمی استرادیول و پاسخدهی به استروژن موضعی در مبتلایان به چسبندگی لابیا میباشد.
روش بررسی: مطالعه به صورت مداخلهای و آیندهنگر انجام گردید. 100 کودک از میان دختران مراجعهکننده به درمانگاه کودکان بیمارستان طالقانی شهر گرگان در سال 1390 انتخاب شدند. تشخیص بیماری با معاینه بالینی ناحیه وستیبول انجام گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن سه ماه تا هشت سال، عدم وجود علایم بلوغ، عدم ابهام تناسلی، عدم وجود علایم وولوواژنیت، وجود چسبندگی لابیا بیشتر از 25%، عدم سابقه درمان قبلی با استروژن موضعی به فاصله کمتر از دو هفته و عدم سابقه درمان ناکامل قبلی بود. در صورت عدم مصرف مناسب دارو از نظر زمان و مقدار آن، عدم مراجعه برای معاینات بعدی و بروز عوارض مربوط به درمان طی دوره درمانی هفت روزه بیمار از مطالعه خارج گردید.
یافتهها: بیشترین فراوانی چسبندگی لابیا در کودکان زیر یکسال و کمترین آن در کودکان 8-7 سال وجود داشت. 86 بیمار بهبودی کامل یا نسبی داشتند. در 14 کودک هیچگونهای شواهدی از بهبودی مشاهده نگردید. در هیچکدام از بیماران شدت چسبندگی بدتر نگردیده بود. در افرادی که پاسخ مثبت به درمان داشتند، استرادیول خون در سطح پایینتری قرار داشت. اختلاف آماری معنیداری میان سطح استرادیول خون در موارد پیشرفت کامل یا نسبی در مقایسه با موارد بدون پیشرفت وجود داشت (044/0=P).
نتیجهگیری: در نهایت به نظر میرسد اثربخشی استفاده از کرم استروژن موضعی در بهبود چسبندگی لابیا در کودکانی که سطح استروژن پایینتری دارند بیشتر است.
پیمان حداد، افسانه مداح صفائی، ارمغان فرد اصفهانی،
دوره 71، شماره 10 - ( دی ماه 1392 )
چکیده
استخوان شایعترین محل متاستاز در بیماران مبتلا به سرطان است. تعداد زیادی از متاستازهای استخوانی بیعلامتند و اغلب بهطور اتفاقی در بررسیهای اولیه یا پیگیریها کشف میشوند. در موارد علامتدار، درد شایعترین علامت است. کیفیت درد متفاوت و از درد نقطهای تا تیر کشنده متغیر است. درد اغلب شبها و با فعالیت تشدید میشود. با افزایش طول عمر بیماران مبتلا به متاستاز استخوانی بهخصوص در مبتلایان کانسر پستان و پروستات در سالهای اخیر، انتخاب مناسب مجموعهای از روشهای درمانی برای آن اهمیت زیادی پیدا کرده و میتواند منجر به بهبود کیفیت زندگی بیماران، کاهش هزینههای درمانی، جلوگیری از ناتوانی و وابستگی بیمار به اطرافیان، عدم تاخیر در درمانهای ضد سرطان و پیشگیری از عوارض تهدیدکننده حیات گردد. درمان فعلی متاستازهای استخوانی شامل کنترل درد با آنالژزیکها، پرتودرمانی (پرتو درمانی موضعی یا سیستمیک)، بیسفسفوناتها و جراحی میباشد. درمان و کنترل متاستازهای استخوانی کاری پرچالش و نیازمند همکاری گروهی متخصصین رشتههای ذیربط است. رادیوتراپی در میان درمانهای انکولوژی بیشترین کاربرد را برای این منظور دارد. در این نوشتار، به مرور متاستاز استخوانی و درمانهای آن با تکیه بر نقش ویژه پرتودرمانی موضعی و سیستمیک میپردازیم و سعی میکنیم با مرور مقالاتی که در زمینه درمان متاستازهای استخوانی در کشور و بهخصوص توسط نویسنده و سایر همکاران در بخش رادیوتراپی- انکولوژی انستیتو کانسر و مرکز تحقیقات پزشکی هستهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است بتوانیم به انتخاب بهترین روش درمان در بیماران ایرانی مبتلا به متاستازهای استخوانی کمک کنیم.
مژگان تنهاپور، علی اصغر صفائی،
دوره 73، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبتهای بیمار- محور باعث بهبود کیفیت زندگی و مراقبتهای بهداشتی و کاهش هزینههای مراقبتی میشوند. فناوریهای نوین مانند شبکههای اجتماعی سلامت و پروندههای سلامت شخصی (PHR)، تحولات قابل توجهی در ارایه مراقبتهای بیمار- محور ایجاد کردهاند. هدف این مقاله تحلیل و ترکیب قابلیتهای پروندههای PHR و شبکههای اجتماعی سلامت و ارایه مجموعهای از امکانات مورد نیاز برای ایجاد پرونده PHR در شبکه اجتماعی سلامت بود. روش بررسی: در این مقاله، پس از معرفی امکانات ارایه شده توسط شبکههای اجتماعی سلامت موجود و بر اساس مطالعهای تطبیقی به توصیف انواع نیازمندیهای لازم برای ایجاد یک شبکه اجتماعی سلامت جامع بهعنوان یک سامانه PHR پرداخته شد. شناسایی ذینفعان و کاربران چنین شبکهای برای دستهبندی این نیازمندیها و همچنین دستهبندی سیستمهای موجود برای انجام تحلیل و طراحی بهتر ضروری است. یافتهها: شبکه اجتماعی سلامت پیشنهادی توسط گروههای کاربری مختلف در حوزه سلامت قابل استفاده بوده و امکانات مجزایی را برای هر گروه و با توجه به نیازهای آنها ارایه میکند. کاربران هر گروه در این شبکه اجتماعی سلامت، میتوانند با کاربران سایر گروهها تعامل داشته باشند. بررسیها نشان دادند الزامات و قابلیتهای پیشنهادی برای شبکه اجتماعی سلامت، ضمن پوشش قابلیتهای سامانههای مشابه، نیازمندیهای یک سامانه PHR برای ارایه خدمات مراقبت بیمار- محور را تا حد قابل قبولی تامین مینماید. نتیجهگیری: مجموعه نیازمندیهای ارایه شده با قابلیتهای دیگر سیستمهای مشابه از نظر کیفی مقایسه شده است. به کارگیری شبکه اجتماعی سلامت بهعنوان یک پرونده PHR، تاثیر انکارناپذیری در کیفیت و بهرهوری مراقبتهای بیمار- محور داشته و در بهبود سطح سلامت جامعه نقش مهمی را ایفا خواهد کرد.
زهرا اسفندیاری، محمد جلالی، لیلا صفائیان، اسکات ویز،
دوره 74، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده
کلستریدیوم دیفیسیل عامل مهم گسترش بیماریهای گوارشی بهدلیل مصرف آنتیبیوتیک و پیدایش مقاومت میکروبی میباشد. در گذشته، این باکتری تنها بهعنوان عامل عفونت در بیمارستان معرفی شد. اما در اپیدمیولوژی عفونت تغییراتی مشاهده گردید و سویههای هایپرویرولانت کلستریدیوم دیفیسیل در خارج از محیطهای درمانی مانند حیوانات و فراوردههای غذایی شناسایی شد. با این وجود، این باکتری بهعنوان پاتوژن مشترک انسان و دام یا غذازاد معرفی نشده است. اما افراد حساس مانند زنان باردار، سالمندان و کودکان ممکن است با مصرف فراوردههای غذایی آلوده، کلستریدیوم دیفیسیل وارد بدنشان شود و شرایط ابتلا به عفونت در آنها مهیا گردد. بنابراین تدوین گایدلاینهای پیشگیری از انتقال باکتری به انسان در جامعه مانند محیطهای بالینی اهمیت پیدا میکند. در این مقاله مروری، تاریخچه، عوامل خطر و پژوهشهای صورت گرفته بر روی شیوع کلستریدیوم دیفیسیل در محیطهای بالینی و خارج از آن در ایران بررسی میشود. در پایان فرضیاتی مطرح میشود که بهدلیل عدم تشابه در پروفایل ریبوتایپ و ساختار ژنتیکی کلستریدیوم دیفیسیل در ایران با سویههای بینالمللی، سویههای بومی در کشورمان وجود دارد که میتوانند در بروز عفونت این باکتری در بالین و جامعه نقش داشته باشند. همچنین با توجه به گزارشات موجود از مصرف غیرمنطقی آنتیبیوتیکها در کشورمان ایران، بهنظر میرسد عفونت ناشی از کلستریدیوم دیفیسیل رو به افزایش باشد. اثبات این فرضیات نیازمند ارزیابی مداوم و دقیق بیماری و بررسی جامع مولکولی اپیدمیولوژی در محیطهای درمانی و خارج از آن توسط سازمانهای متولی سلامت میباشد.
نازنین طالبآبادی، امیرنادر امامی رضوی، راحله صفائی جوان، حدیث محمدپور، علیرضا عبدالهی،
دوره 75، شماره 1 - ( فروردین 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در مورد نقش و میزان بیان ژن Transferrin receptor 2 (TFR2) که ژن رسپتور ترانسفرین است پژوهشهایی صورت گرفته که برخی موید ارتباط آن با ایجاد آدنوکارسنوم معده میباشد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بیان ژن TFR2 در سلولهای تومورال آدنوکارسینومای معده و مقایسه آن با بیان ژن در بافت نرمال مجاور تومور بود.
روش بررسی: این مطالعه بهروش مورد-شاهدی از مهر ۱۳۹۴ تا تیر ۱۳۹۵ در بخش پاتولوژی انستیتو سرطان بیمارستان امامخمینی (ره) تهران انجام پذیرفت. در این مطالعه تعداد ۳۰ نمونه بافت تازه توموری بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای معده و ۳۰ نمونه بافت تازه نرمال اطراف تومور و ۳۰ نمونه پلاسمای فریز شده همان بیماران تهیه گردید. پلاسمای بیماران از نظر وجود آنتیبادی هلیکوباکترپیلوری (بهروش الایزا) و بیان ژن TFR2 در بافت تومورال و طبیعی مجاور توسط Real-time polymerase chain reaction (Real-Time PCR) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بیان ژن در بافت تومورال نسبت به بافت نرمال افزایش معناداری داشت (۰/۱۲۵P=). بیان ژن TFR2 در افراد مبتلا به سرطان معده که درگیری عفونت همزمان هلیکوباکترپیلوری داشتند نشان داد که در افراد دارای این آلودگی بیان این ژن افزایش یافته است (۰/۰۷۷P=). بررسی ارتباط بیان این ژن با مرحله بیماری نشان داد که بیان ژن tfr2 در مراحل بالاتر بیماری افزایش چشمگیری دارد (۰/۳۹۶P=).
نتیجهگیری: بیان ژن TFR2 در بافت تومورال معده افزایش مییابد و در افرادی که عفونت همزمان هلیکوباکترپیلوری دارند و یا در مراحل پیشرفتهتر بیماری قرار دارند بیان ژن بیشتر است. این یافتهها میتواند موید ارتباط مستقیم میزان بیان ژن با ایجاد و گسترش آدنوکارسینومای معده باشد.