جستجو در مقالات منتشر شده


۱۶ نتیجه برای صفری

سینا مرادمند، فرید صفری،
دوره ۵۶، شماره ۶ - ( ۴-۱۳۷۷ )
چکیده

وراپامیل داروی بلوک کننده کانال کلسیم می باشد که مدتهاست برای فشارخون بالا، بیماریهای ایسکمیک و آریتمی ها در بیماران قلبی مورد استفاده قرار گرفته است. عوارض گوارشی، حساسیتی و قلبی این دارو از قبل شناخته شده بود تا اینکه مصرف توام آن با سیکلوسپورین در بیماران پیوندی باعث افزایش طول عمر عضو پیوندی شد. با انجام مطالعه ای بر روی ۳۰ بیمار که به مدت بیش از ۳ ماه، حداقل ۱۲۰ mg/day وراپامیل مصرف کرده بودند و با افراد کنترل مقایسه شدند، مشخص گردید که وراپامیل از راه افزایش CD۸ T-cells و کاهش CD۴/CD۸ ممکن است باعث اختلال در ایمنی سلول گردد، ولی این نقص سیستم ایمنی سلولی در مدت مطالعه زمینه ساز عفونتهای فرصت طلب در بیماران نبوده است. از طرف دیگر می توان دارو را در بیماران با فشارخون بالا و گیرنده عضو پیوندی بکار برد.


بتول نصراله زاده، مرتضی شمشیری، منوچهر صفری، باقر مینایی، حسن مرزبان،
دوره ۵۷، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۷۸ )
چکیده

به منظور انجام تحقیق در خصوص کشت بافت اپی تلیال و پیوند اتولوگ، از ۴ راس خرگوش فرانسوی از نژاد آلبینو (Albino) با سن متوسط ۲ ماه استفاده شد. بعد از تکثیر بافت اپی تلیال (پوست) بر روی ساپورت در محیط کشت (Eagle's Minimum Essential Medium EMEM)، به صورت اتولوگ پیوند گردید. بعد از مراحل مختلف آماده سازی بافت، نمونه ها با دو روش رنگ آمیزی H & E و تری کروم ماسون رنگ آمیزی و از میکروسکوپ نوری جهت مطالعه استفاده شد. در بررسی مشاهده کردیم که بافتهای حمایتی (support) و پیوندی (graft) اتولوگ بخوبی رشد نموده است.


تقی گل‌محمدی، محمد انصاری، عبدالرحیم نیک ضمیر، رضا صفری ابهری، سپیده الهی،
دوره ۶۵، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۸۶ )
چکیده

مسمومیت با سرب یکی از مهمترین مشکلات زیستی شهرهای بزرگ جهان است و آثار زیان‌آور سرب روی اکثر بافتها مطالعه شده ولی روی رشد و وزن جنین در دوران حاملگی کمتر بررسی شده است. هدف این طرح بررسی وجود همبستگی بین غلظت سرب خون مادر، بندناف جنین و شیر مادر و اثر آن بر وزن نوزاد هنگام تولد می‌باشد.

روش بررسی: مطالعه از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. پس از تکمیل پرسشنامه، پنج میلی‌لیتر خون از ۸۶ مادر و نوزاد و سه میلی‌لیتر شیر از مادران منطقه غیرآلوده و ۸۵ نمونه خون مادر و نوزاد و شیر مادر منطقه آلوده جمع‌آوری و با روش اسپکترومتری جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین غلظت سرب خون مادران، نوزادان و شیر مادران در منطقه غیرآلوده به ترتیب: ۱/۴±۶/۷، ۲/۳±۹/۵ و ۵/۲±۲/۴ و در منطقه آلوده به ترتیب ۴۱/۸±۰۷/۹، ۱۸/۵±۶/۶ و ۵/۵±۸/۵ میکروگرم در میلی‌لیتر و میانگین وزن نوزادان در منطقه غیرآلوده ۵/۰±۲/۳ و در منطقه آلوده ۴/۰±۲/۳ کیلوگرم بود.

نتیجه‌گیری: بین میانگین غلظت سرب شیر مادران در دو منطقه غیرآلوده و آلوده تفاوت معنی‌داری وجود داشت (۰۱۲/۰(p=. با استفاده از آزمون Correlation و t-test، بین میانگین غلظت سرب خون مادران و نوزادان ومیانگین سرب شیر مادران و خون نوزادان در هر دو منطقه ارتباط معنی‌داری وجود داشت (۰۰۱/۰(p=. وزن نوزادان درهنگام تولد بین پنج تا دو کیلوگرم و به‌طور متوسط ۵/۳ کیلوگرم بود و با مقایسه آن با میانگین وزن نوزادان در منطقه آلوده و غیر آلوده احتمالا" آلودگی سرب برروی وزن نوزادان اثر چندانی ندارد (۸۹/۰p=).


عباس ‌علی‌‌بخشی، سعید صفری، حمید قادری، علی امینیان، یسری جهانگیری، سیده عادله میرجعفری دریاسری،
دوره ۶۷، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۸۸ )
چکیده

زمینه و هدف : تشخیص قبل از جراحی در مورد شکم حاد ضروری نیست بلکه مسوولیت اصلی جراح در برخورد با شکم حاد، تعیین نیاز به لاپاروتومی است. با این حال، در مورد پریتونیت‌های لوکالیزه‌ای مثل آپاندیسیت حاد، تابلوی بالینی و معاینه فیزیکی معمولاً آن قدر تشخیصی است که جراح را یکسره به سوی تشخیص نهایی هدایت می‌کند. از سوی دیگر، تشخیص‌های افتراقی آپاندیسیت حاد نیز بسیار فراوان و شایسته توجه هستند چرا که یافتن آپاندیس طبیعی در بیماری که با تشخیص آپاندیسیت حاد جراحی شده است، سرآغاز جستجو به دنبال سایر علل درد شکم است. در این میان، پیچ‌خوردگی امنتوم یک تشخیص نسبتاً نادر است که معمولاً دور از ذهن می‌ماند. با فکر کردن به این تشخیص و توجه به تظاهر تقریباً ثابت آن (خروج مایع سروزی- خونابه‌ای به محض گشودن صفاق) می‌توان مانع از تشخیص و درمان ناصحیح شد. معرفی بیمار : در این مقاله پسر بچه‌ای ۹ ساله با شکم حاد معرفی می‌شود که با تشخیص آپاندیست جراحی شد و در نهایت پیچ‌خوردگی امنتوم علت درد شکم بود. نتیجه‌گیری : با آگاهی از این تشخیص و توجه به تظاهر تقریباً ثابت آن، می‌توان مانع از تشخیص و درمان ناصحیح شد.


حمید قادری، کورش شمیمی، فریدون معظمی، سیدحسن امامی رضوی، علی امینیان، سید مهدی جلالی، رضا افغانی، مرتضی نوع پرست، سید حبیب اله دشتی، سعید صفری، علیرضا احمدوند، سیده عادله میرجعفری دریاسری، فاطمه السادات نعیمی،
دوره ۶۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴ زمینه و هدف: با توجه به شیوع آپاندیسیت در دومین و سومین دهه عمر، زخم آن از نظر مسائل زیبایی حائز اهمیت می‌باشد، اسکار بعد از جراحی عامل مهمی جهت رضایت بعد از عمل بیماران می‌باشد از طرفی آموزش قدیمی در مورد بستن زخم‌های آپاندیسیت تاکیدی بر بستن زخم‌ها به‌روش مجزا (Separate) دارد.

روش بررسی: از فروردین ۱۳۸۶ الی فروردین ۱۳۸۷ از ۳۲۱ بیمار مراجعه‌کننده به اورژانس جراحی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران که کاندید جراحی آپاندکتومی بودند، ۲۷۸ (۶/۸۶%) بیمار دارای آپاندیسیت بدون عارضه بودند که به  یک کارآزمایی بالینی وارد شدند. همه بیماران به‌روش مشابهی تحت بیهوشی و جراحی قرار گرفتند و تصادفی در دو گروه بستن زخم به‌روش بخیه‌های Interrupted ۱۳۹n= و بستن زخم به‌روش بخیه ساب‌کوتیکولر Subcuticular ۱۳۹n= قرار گرفتند. بیماران به‌مدت چهار هفته از نظر وجود علایم عفونت و وجود ترشح چرکی از محل زخم، وجود درد در محل زخم، وجود گرمی در محل عمل، وجود تورم یا اریتم در محل تحت پی‌گیری قرار گرفتند. 

یافته‌ها: بین میانگین سن و جنس در بیماران دو گروه اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. بین فراوانی بروز عوارض محل زخم نیز در بین دو گروه اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. پنج مورد در گروه بخیه‌های interrupted و هشت مورد در گروه بخیه subcuticular،. 

نتیجه‌گیری: بستن زخم به‌روش subcuticular شانس عوارض زخم را افزایش نمی‌دهد و با توجه به نتایج زیبایی بهتر بخیه‌های subcuticular، به‌نظر می‌رسد این روش در ترمیم زخم آپاندکتومی بدون عارضه روش ارجح می‌باشد.


علی‌اکبر امیر زرگر، مجید محمودی، هدایت ال.. نحوی، امیر کسائیان، زهرا صفری، مهدی محمودی، یداله شکیبا، کوروس دیوسالار، عباس جعفری، بیتا انصارپور، بتول مرادی، محمد‌علی محققی،
دوره ۶۸، شماره ۸ - ( آبان ۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس بعضی از مطالعات، فراوانی بیش از حد طبیعی الل‌های خاصی از ژن‌های HLA-class II می‌تواند همراه با مستعد بودن فرد به ابتلا به سرطان خاصی باشد. در این مطالعه فراوانی الل‌های بعضی از جایگاه‌های ژنی HLA-class II در زنان ایرانی مبتلا به کانسر پستان در مقایسه با افراد سالم بررسی شده است. روش بررسی: ۱۰۰ نفر از داوطلبین زن مبتلا به کانسر پستان (که از نظر پاتولوژی تائید شده بود) در دو گروه زیر ۴۰ سال و بالای ۴۰ سال سن انتخاب شدند و با ۸۰ نفر فرد سالم مقایسه گردیدند. از خون محیطی هر داوطلب، فراوانی الل‌های هر یک از جایگاه‌های ژنی HLA-DRB۱، HLA-DQA۱ و HLA-DQB۱ تعیین گردید. یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در گروه بیماران زیر ۴۰ سال الل‌هایی که بیشترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت شامل ۰۳۰۱HLA-DQA۱* (۰۰۲/۰p=) و ۰۳۰۲HLA-DQB۱* (۰۵/۰p<) بود و اللی که کمترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت ۰۵۰۵HLA-DQA۱* (۰۰۴/۰p=) بود. در گروه بیماران بالای ۴۰ سال، الل‌هایی که بیشترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت شامل ۰۳۰۱HLA-DQA۱* (۰۰۱/۰p=) و ۱۳۰۳HLA-DRB۱* (۰۲/۰p=) بود و در این گروه اللی که کمترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت، ۰۱۰۱HLA-DQA۱* (۰۰۲/۰p=) بود. نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست آمده که حاکی از مرتبط بودن فراوانی بعضی از الل‌های HLA class II در استعداد افراد به ابتلا به سرطان پستان و یا مقاومت در برابر این بیماری می‌باشد، این نتایج احتمالاً نشان می‌دهد که چگونگی اثر وراثت در ابتلا به بیماری در سنین جوانی در مقایسه با سنین بالا متفاوت است.
رویا ستارزاده بادکوبه، یونس نوذری، فرنوش لارتی، سعید صفری، فرخ‌لقا احمدی، مهدیه امامی،
دوره ۶۸، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: نقش رادیکال‌های آزاد اکسیژن در ایجاد پاتولوژی‌های مختلف قلبی شناخته شده است. تاثیر آلوپورینول به عنوان یک مهارکننده گزانتین اکسیداز در کاهش تولید رادیکال‌های آزاد و بهبود روند‌های پاتولوژیک قلبی مورد توجه قرار گرفته و مطالعات حیوانی تاثیر آن را در بهبود دیلاتاسیون، هیپرتروفی و فیبروز بطن چپ و نیز قدرت انقباضی میوکارد نشان داده‌اند. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثرات آلوپورینول در بهبود اختلال عملکرد دیاستولیک در بیماران مبتلا به بیماری کلیوی مرحله انتهایی (ESRD) و هیپراوریسمی است.

روش بررسی: یک مطالعه مداخله‌ای آینده‌نگر بر روی ۲۸ بیمار (۱۹ مرد و ۹ زن) مبتلا به ESRD و هیپراوریسمی انجام گرفت و در پایان یک ماه درمان با آلوپورینول (mg۱۰۰روزانه)، شاخص‌های اکوکاردیوگرافیک مربوط به اختلال عملکرد دیاستولیک با شاخص‌های متناظر در ابتدای دوره درمان مقایسه شد.

یافته‌ها: میانگین سطح اسید اوریک بیماران mg/dl۷/۵±۰/۹۶ و میانگین کسر جهشی (EF) بیماران قبل و بعد از مطالعه به ترتیب ۸/۹%±۲۸/۴۴% و ۷/۹%±۶۴/۴۴% بود (فاقد تغییر معنی‌دار). تنها دو شاخص زمان انقباض ایزوولمیک (IVCT) و موج A معکوس (A reversal) کاهش معنی‌دار با مقدار p معادل ۰۲۸/۰ و ۰۱۲/۰ (به ترتیب) داشتند. تفاوت معنی‌داری بین درجه‌بندی‌ شدت اختلال عملکرد دیاستولیک، قبل و بعد از درمان با آلوپورینول وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: بهبود معنی‌دار حاصل در برخی از شاخص‌های مورد بررسی، فقط در گروه مردان (و نه زنان) تکرار شد که این موضوع می‌تواند حاکی از پاسخ بهتر مردان (در قیاس با زنان) به آلوپورینول باشد. افزایش مدت درمان، انتخاب بهتر بیماران با کسر جهشی دارای توزیع نرمال (و گنجاندن بیمارانی که شدت اختلال دیاستولیک بیشتری در ابتدای مطالعه داشته باشند) و نیز تکرار مطالعه در بیماران هیپراوریسمیک غیردیالیزی می‌تواند به حصول نتایج دقیق‌تری منجر شود.


اصغر آقا محمدی، مجید محمودی، نیما رضایی، زهرا صفری، داریوش حیدر نسب، کوروس دیو سالار، محمد علی محققی،
دوره ۶۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بیش از سایرین در معرض خطر ابتلا به عفونت با باکتری‌های کپسول‌دار می‌باشند. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی اثر واکسن پلی‌ساکارید پنوموکوکال در این بیماران می‌باشد.
روش بررسی:
به ۶۶ فرد بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه، قبل از جراحی پیوند کلیه و ۴۰ نفر از افراد سالم، واکسن پنوموکوک تزریق گردید. نمونه‌های خون وریدی قبل از واکسیناسیون و چهار هفته بعد از واکسیناسیون گرفته شد. میزان رقت آنتی‌بادی‌های اختصاصی با استفاده از تکنیک الایزا اندازه‌گیری گردید.
یافته‌ها: از گروه بیماران، ۱۴ نفر (۲۱%) پاسخ ایمنی ضعیفی به واکسن نشان دادند (گروه یک)، در حالی که پاسخ ایمنی برای ۵۲ نفر از بیماران (۷۹%) نرمال بود (گروه دو). رقت ایمونوگلوبولین G (IgG) ضد پنوموکوک پس از واکسیناسیون در گروه یک به میزان معنی‌داری کمتر از گروه دو بود (۰۱/۰P= برای IgG، ۰۲/۰P= برای IgG۲). همین‌طور نسبت افزایش رقت IgG ضد پنوموکوک نیز در گروه یک به میزان معنی‌داری کمتر از گروه دو و یا گروه افراد سالم بود (به ترتیب ۰۰۱/۰P= و ۰۰۵/۰P=). با پی‌گیری بیماران دو گروه، ۱۸ ماه بعد از عمل پیوند، بیماران گروه یک بیشتر از بیماران گروه دو به عفونت‌های پنوموکوکی مبتلا شدند (۰۰۷/۰P=).
نتیجه‌گیری:
بخش قابل توجهی از بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی، پاسخ ایمنی مناسب نسبت به واکسن نشان نمی‌دهند و در معرض ابتلا به عفونت‌های پنوموکوکی می‌باشند.


محمد صادق فاضلی، سعید صفری، علیرضا کاظمینی، فرنوش لارتی، احسان جنیدی، مژگان رحیمی، علی‌پاشا میثمی،
دوره ۶۹، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده

۸۰۰x۶۰۰ Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴

زمینه و هدف: بیماری همورویید یکی از شایع‌ترین مشکلات آنورکتال است و انواع شدید آن، نیازمند درمان جراحی هستند. روش‌های جراحی مختلفی برای درمان بیماری همورویید ارایه شده است. هدف از این مطالعه، مقایسه پیامدهای هموروییدکتومی به وسیله لیگاشور با هموروییدکتومی به روش باز است.

روش بررسی: یک کارآزمایی تصادفی‌شده یک سوکور طراحی شد. ۵۷ بیمار (۲۸ بیمار در گروه لیگاشور و ۲۹ بیمار در گروه هموروییدکتومی باز) وارد مطالعه شدند. تمامی اعمال جراحی توسط دو جراح اصلی مطالعه انجام ‌شد. پیامد اصلی، مدت عمل جراحی (به ازای برداشت هر پاکه) بود. سایر پیامدها عبارت بودند از: درد بعد از عمل (بر اساس دوز مورفین بعد از عمل و نمره مقیاس آنالوگ بصری)، درد پس از ترخیص (دوز ایبوپروفن در منزل و میانگین نمرات مقیاس آنالوگ بصری طی ۱۰-۷ روز بعد از ترخیص)، عوارض (خون‌ریزی و احتباس ادراری) و زمان برگشت به فعالیت معمول.

یافته‌ها: دو گروه از نظر داده‌های دموگرافیک به طور همسانی تصادفی شده بودند. متوسط زمان برداشت یک پاکه در گروه لیگاشور، ۹۱/۸ دقیقه و خیلی کم‌تر از متوسط گروه هموروییدکتومی باز (۳۵/۱۷ دقیقه) بود (۰۰۱/۰P<). درد بعد از عمل بر اساس دوز مورفین و نمره مقیاس آنالوگ بصری در گروه لیگاشور کم‌تر بود، اما این تفاوت به طور «قاطعانه» معنی‌دار نبود (به ترتیب ۰۵۵/۰P= و ۰۷۷/۰P=). عوارض زودرس و تاخیری و نیز میزان بازگشت به فعالیت معمول در دو گروه مشابه بود.

 نتیجه‌گیری: هموروییدکتومی با لیگاشور روش بی‌خطری است و در دستان با تجربه، می‌تواند مدت عمل را به مقدار زیادی کاهش دهد. این روش ممکن است باعث قدری تخفیف در درد بعد از عمل نیز بشود.


مجید محمودی، علی‌محمد علیزاده، فاطمه امینی نجفی، علیرضا خسروی، سیدکاظم حسینی، زهرا صفری، داریوش حیدرنسب،
دوره ۶۹، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده

  زمینه و هدف : فومونیسین‌ها گروه خاصی از مایکوتوکسین‌ها هستند که عمدتاً در گندم، ذرت و فرآورده‌های آن یافت می‌‌شوند. مطالعات گذشته نشان دادند که فومونیسین B۱ ( F umonisin B۱, FB۱ ) از فراوان‌ترین نوع آن، عامل بسیاری از بیماری‌ها از جمله سرطان در حیوان و انسان می‌باشد. در مطالعه حاضر اثرات FB۱ بر تولید سایتوکین‌های پیش التهابی بر رده‌های سلولی روده و معده بررسی شد. روش بررسی: رده‌های سلولی اپیتلیال معده و آدنوکارسینومای کولون از انستیتو پاستور ایران خریداری شد و قبل از تحریک سلول‌ها با لیپوپلی‌ساکارید، سلول‌ها به‌مدت سه روز در مجاورت FB۱ بین صفر تا ۱۰۰ میکرومول قرار گرفتند. ۲۴ ساعت بعد از شروع تحریک سلولی، اندازه‌گیری سایتوکین‌ها شامل فاکتور نکروز توموری آلفا، اینترلوکین- ۱ بتا و اینترلوکین- ۸، به روش الایزا انجام شد. یافته‌ها: داده‌ها نشان دادند که FB۱ باعث مهار تولید اینترلوکین- ۸ گردید. اثر فومونیسین در کاهش تولید این سایتوکین وابسته به دوز بوده (۰۵/۰ P< ) و این کاهش برای هر دو نوع رده سلولی معده و کولون می‌باشد (۰۵/۰ P< ). هم‌چنین FB۱ باعث افزایش تولید سایتوکین‌های التهابی فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- ۱ بتا گردید (۰۵/۰ P< ). این افزایش در هر دو نوع رده سلولی معده و کولون دیده شده است (۰۵/۰ P< ). نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که FB۱ موجب افزایش سایتوکین‌های التهابی شامل فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- ۱ بتا در رده‌های سلولی روده و معده می‌شود. چنین اثرات FB۱ می‌تواند پیش‌زمینه‌ای در بروز یا کمک در توسعه التهاب و به تبع آن آتروفی باشد.


سیروس عظیمی، اصغر آقا محمدی، اصغر رامیار، زهرا صفری، کوروس دیوسالار، مجید محمودی،
دوره ۷۰، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: لوسمی لنفوبلاستی حاد، متداول‌ترین نوع بدخیمی در کودکان است که از تغییر شکل بدخیم سلول‌های خون‌ساز و در نتیجه ازدیاد لنفوییدهای نابالغ در مغز استخوان و خون شناخته می‌شود. هدف مطالعه، بررسی میزان حساسیت لنفوسیت‌های خون محیطی بیماران مبتلا به لوسمی لنفوبلاستی حاد به پرتو گاما در پیدایش ناهنجاری‌های کروموزومی در مقایسه با گروه کنترل سالم، در محیط In vitro بوده است.
روش بررسی: جهت تعیین حساسیت کروموزومی بیماران به اشعه گاما، دو آزمون سنجش حساسیت کروموزومی G۲- و G۰- برای ۲۰ کودک مبتلا به لوسمی لنفوبلاستی حاد و ۳۰ فرد سالم، به‌کار برده شد. در این تحقیق میزان ناهنجاری‌هایی از قبیل شکست‌ها و یا شکاف‌های کروموزومی و کروماتیدی و تبادلات کروماتیدی مورد بررسی و میانگین این ناهنجاری‌ها در گروه بیماران با گروه افراد سالم و هم‌چنین با گروه بیماران مبتلا به آتاکسی- تلانژکتازی (Ataxia Telangiectasia, AT) به‌عنوان گروه کنترل مثبت مقایسه شد.
یافته‌ها: بیماران مبتلا به لوسمی لنفوبلاستی حاد از نظر میانگین ضریب ناهنجاری‌های بررسی شده در مقایسه با گروه افراد سالم اختلاف معنی‌داری داشتند (۰۱/۰P<) و از نظر درصد افراد حساس به اشعه، ۶۵% این بیماران حساس به اشعه گاما و ۳۵% مشابه افراد گروه کنترل سالم بودند. در ضمن بیماران مبتلا به AT بالاترین حساسیت به پرتو گاما را داشتند (۰۰۱/۰P=).
نتیجه‌گیری: درصد بالایی از بیماران مبتلا به لوسمی لنفوبلاستی حاد نسبت به پرتو رادیوتراپی حساس هستند و از این‌رو بایستی مراقبت‌های لازم را از قبیل قرار دادن آن‌ها در مقابل وسایل تشخیصی و درمانی غیرضروری که اشعه گاما و یا اشعه x را مورد استفاده قرار می‌دهند اجتناب نمود.


هادی صفری، حسین میلادی گرجی،
دوره ۷۰، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات قبلی نشان داده است که وابستگی به مورفین و نیز قطع آن موجب افزایش رفتارهای شبه‌اضطراب در موقعیت‌های جدید استرس‌زا می‌شود. مواجه با برخی محرک‌های استرس‌زا موجب ایجاد گستره‌ای از پاسخ‌های سازگارانه و افزایش توانایی مقابله با وضعیت‌های استرس‌آور می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر استرس مزمن بی‌حرکتی و استرس حاد غرقه‌سازی در آب بر رفتار شبه‌اضطرابی موش‌های وابسته به مورفین است.
روش بررسی: تعداد ۳۲ سر موش در یک دوره ۱۰ روزه مورفین (mg/kg۱۰، روزی دو بار) زیر جلدی در حضور یا غیاب استرس مزمن بی‌حرکتی یک ساعت در روز دریافت کردند. رفتارهای شبه‌اضطرابی در روز ۱۱ با قرار دادن حیوان در ماز به‌علاوه‌ای شکل مرتفع در حضور یا غیاب استرس حاد غرقه‌سازی در آب بررسی شد. موش‌ها به‌طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: وابسته+ بدون استرس بی‌حرکتی (کنترل)، وابسته+ استرس بی‌حرکتی، وابسته+ استرس بی‌حرکتی، استرس غرقه‌سازی در آب، وابسته+ استرس غرقه‌سازی در آب.
یافته‌ها: گروه استرس بی‌حرکتی همراه با غرقه‌سازی در آب در مقایسه با گروه کنترل تعداد ورود و مدت زمان بیش‌تری در بازوهای باز از خود نشان دادند (به‌ترتیب ۰۳۷/۰P=، ۰۱۸/۰P=). هم‌چنین این میزان به‌طور معنی‌داری در گروه استرس غرقه‌سازی در آب به‌تنهایی نسبت به گروه استرس بی‌حرکتی همراه با غرقه‌سازی در آب کم‌تر بود (به‌ترتیب ۰۳۱/۰P=، ۰۴۹/۰P=).
نتیجه‌گیری: یافته‌های ما نشان می‌دهد استرس بی‌حرکتی همراه با غرقه‌سازی در آب موجب کاهش رفتارهای شبه-اضطرابی در موش‌های وابسته به‌مورفین گردید لذا ممکن است کاربرد درمانی در اختلالات همراه با اعتیاد داشته باشد.


منصوره قیومی، سهیلا امینی‌مقدم، حسن صفری، احمدرضا محمودزاده،
دوره ۷۴، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دهانه رحم به‌دلیل دوره طولانی پیش از تهاجم، در دسترس بودن غربالگری مناسب، سرطان قابل پیشگیری شناخته شده است. پاپ‌اسمیر به‌عنوان یک روش انتخابی در این غربالگری می‌باشد. هدف از مطالعه بررسی سطح آگاهی وعملکرد زنان ۶۵-۲۰ سال در تهران نسبت به پاپ‌اسمیر بود.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از فروردین تا شهریور ۱۳۹۴ در تهران انجام گشت. جامعه پژوهشی زنان ۶۵-۲۰ سال متاهل، بیوه، مطلقه، از مراجعه‌کنندگان به کلینیک زنان بیمارستان فیروزگر به‌عنوان بیمار یا همراه، در منطقه مرکز تهران، به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. توسط فرد مصاحبه‌گر، پرسش‌نامه در اختیارشان قرار گرفت. با توزیع پرسشنامه و بررسی پاسخ‌های ایشان، آنالیز آماری روی پاسخ، نتایج استخراج گردید.

یافته‌ها: افرادی که به‌طور کامل به پرسش‌نامه پاسخ دادند، ۹۰ نفر بودند، ۶/۶۶% پاپ‌اسمیر را انجام داده بودند. ۴۰% از افراد پاسخ‌دهنده ۳۹-۳۰ سال سن داشتند و فقط ۳% تحصیلات ارشد به بالا داشتند. نزدیک به ۸۰%، حداقل آشنایی با میزان سه از پنج را داشتند و افراد بین ۳۹-۳۰ سال، آگاهی نسبی بیشتری داشتند. بین متغیر آشنایی با پاپ‌اسمیر و تحصیلات (فرد و همسرش) ارتباط معناداری مشاهده شد (۰۰۰۱/۰P<). تفاوت معناداری بین سطح آگاهی افراد خانه‌دار و شاغل مشاهده شد (۰۵/۰P<). بیشترین عامل عدم انجام پاپ‌اسمیر در افراد، خجالت بود. بیشترین عامل ترغیب‌کننده افراد به انجام تست، مربوط به اطلاعاتی بود که توسط پزشک به بیمار داده می‌شد.

نتیجه‌گیری: متغیر میزان آگاهی از پاپ‌اسمیر که بر اساس وزن‌دهی به پاسخ افراد، توسط افراد خبره انجام گردید، نشان داد که در سنین بالای ۳۹ سال، میزان این آگاهی در سطح سه از پنج قرار دارد که رضایت‌بخش نیست.


صدیقه صفری، اکرم عیدی، مهرناز مهربانی، محمدجواد فاطمی، علی‌محمد شریفی،
دوره ۸۱، شماره ۱ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت یک بیماری دژنراتیو مفصلی و شایعترین نوع آرتریت است که سبب درد، ناتوانی و اختلال در عملکرد بیماران می‌شود. قند خون بالا به واسطه‌ استرس اکسیداتیو و افزایش میزان گونه‌های فعال اکسیژن و ایجاد واسطه‌های التهابی برغضروف تاثیر می‌گذارد. از آنجایی که درمان‌های دارویی برای استئوآرتریت کوتاه مدت و غیرموثر هستند، نیاز به درمان‌های جدید جهت درمان استئوآرتریت وجود دارد. استفاده از محلول رویی سلول‌های بنیادی مزانشیمی یا سیکریتا که حاوی محصولات ترشحی ازقبیل فاکتورهای رشد و سیتوکین‌ها است به‌عنوان یک جایگزین مناسب جهت درمان استئوآرتریت درنظر گرفته شود. هدف از این مطالعه اثرات سیکریتا براسترس اکسیداتیو القا شده توسط غلظت بالای گلوکز در کندروسیت‌های انسانی C۲۸I۲ می‌باشد.
روش بررسی: تحقیق حاضر به‌صورت تجربی از اردیبهشت ۱۳۹۷ تا شهریور ۱۳۹۹ در گروه فارماکولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. اثر سیکریتا و غلظت بالای گلوکز بر میزان بقای سلول‌های غضروفی C۲۸I۲ توسط آزمون WST۱ بررسی گردید. سپس تاثیر سیکریتا بر بیان mRNA، کاتالاز (CAT)، سوپراکسید دیسموتاز I (SOD۱) و گلوتاتیون اس ترانسفرازها I (GSTP۱) در گروه‌های درمانی و غیردرمانی مقایسه شدند.
یافته‌ها: پیش‌درمانی کندروسیت‌های انسانی C۲۸I۲ با سیکریتا سبب افزایش بیان ژن‌های CAT، SOD۱ و GSTP۱ در سلول‌های مجاورت داده شده با غلظت گلوکز بالا نسبت به گروه درمان‌نشده می‌شود.
نتیجه‌گیری: سیکریتا می‌تواند در سلول‌های غضروفی تحریک‌شده توسط غلظت بالای گلوکز، استرس اکسیداتیو را ازطریق افزایش ظرفیت آنتی‌اکسیدانی کاهش دهد و چون استرس اکسیداتیو از مکانیسم‌های اصلی آسیب غضروف می‌باشند، سیکریتا می‌تواند در جلوگیری از پیشرفت استئوآرتریت مفید باشد.

 
لقمان بارانی، حسین جعفری مرندی، مسعود زینالی، حسین صفری،
دوره ۸۱، شماره ۲ - ( اردیبهشت ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب طناب نخاعی به‌دنبال تروما از جمله وقایع فاجعه بار محسوب می‌شود که میزان بروز آن، نسبت به دهه‌های گذشته در حال رشد بوده است. در مطالعه حاضر بیماران دارای شکستگی‌های توراسیک و لومبار در دو بازه زمانی کمتر و بیشتر از ۲۴ ساعت مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی زمانی بوده و بر روی بیماران دارای شکستگی توراکولومبار و توراسیک مراجعه‌کننده به بیمارستان گلستان اهواز در بازه زمانی خرداد ۱۳۹۸ تا دی ۱۴۰۰ انجام شد. شش ماه پس از جراحی، جهت ارزیابی اندام‌های تحتانی از تست‌های برداشتن جسم کوچک با انگشتان پا و دنبال کردن مسیر مستطیل استفاده شد. فورس عضلات پروگزیمال فوقانی و تحتانی نیز برای ارزیابی حرکات Motor gross بررسی شدند.
یافته‌ها: ۱۶۰ بیمار شامل ۱۳۳ مرد (۱/۸۳%) و ۲۷ زن (۹/۱۶%) با میانگین سنی ۱۲±۳۶ سال وارد مطالعه شدند. شایعترین محل شکستگی در ناحیه لومبار (۱/۵۳%) و پس از آن به‌ترتیب در ناحیه توراسیک (۱/۴۳%) و شکستگی هر دو ناحیه (۸/۳%) دیده شد. بیشترین مهره اسیب دیده مهره (۵/۲۷%) و T۱۲ (۸/۱۸%) بوده‌اند. شش ماه پس از جراحی، بیماران با جراحی زیر ۲۴ ساعت به‌طرز معناداری دارای بهبودی بالاتری در برداشتن جسم کوچک با انگشت پا، توانایی دنبال کردن مستطیل و میزان بهبودی (امتیاز ۵) بوده‌اند (۰۵/۰>P).
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که انجام Decompression زیر ۲۴ ساعت در بیماران دچار TSCI، با بهبود چشمگیر حرکات ظریف تحتانی همراه می‌باشد.

 
مهناز صفری، پونه رحیمی، اکرم سادات طباطبایی بفروئی،
دوره ۸۱، شماره ۸ - ( آبان ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: شناخت فرآیندهای پیچیده سیستم ایمنی در مقابله با عفونت کووید-۱۹ که احتمالاً مربوط به پلی‌مورفیسم در ژن‌های سایتوکین و کموکاین است، می‌تواند وضعیت پیش‌التهابی بیماران را توضیح دهد. بنابراین در تحقیق حاضر همبستگی بین میزان فراوانی پلی‌مورفیسمهای تک‌نوکلئوتیدی در ژن پیش‌التهابی IFNAR۲ با شدت بیماری کووید-۱۹ بررسی شد.
روش بررسی: این تحقیق توسط کمیته اخلاق انستیتو پاستور ایران بررسی و با کد اخلاقی IR.PII.REC,۱۴۰۰.۰۴۲ به تایید این کمیته رسید و از دی ۱۴۰۰ تا آذر ۱۴۰۱ به طول انجامید. این مطالعه بر روی ۹۵۴ بیمار مبتلا به کووید-۱۹ انجام شد که به دو گروه بهبودیافته و فوت شده تقسیم شدند. پس از اخذ نمونه خون از بیماران و استخراج DNA، ژن IFNAR۲ با استفاده از پرایمرهای اختصاصی تکثیر شد. سپس پلی‌مورفیسمهای rs۲۲۳۶۷۵۷ در ژن IFNAR۲ با روش RFPL و آنزیم محدود کننده Cac۸I بررسی شدند. ژنوتیپ افراد با توجه به الگوی باندهای تشکیل شده، مشخص گردید.
یافته‌ها: ژنوتیپهای AA، GA، و GG به ترتیب با فراوانی ۲۱%، ۴۷% و ۳۲% مشخص شدند. فراوانی آللی این پلی‌مورفیسم نشان داد که ۵۶% موارد دارای آلل G و ۴۴% دارای آلل A بودند. بررسی همبستگی پلی‌مورفیسم rs۲۲۳۶۷۵۷ در ژن IFNAR۲ با شدت بیماری کووید-۱۹، عدم نقش این پلی‌مورفیسم در شدت بیماری (۱=OR) را نشان داد. از طرفی آلل A در افراد بهبود یافته به‌طور معناداری بیشتر از افراد فوت شده بود و مقدار ۱OR< نیز این مساله را تایید نمود.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل نشان داد که پلی‌مورفیسم rs۲۲۳۶۷۵۷ در ژن IFNAR۲ با کاهش شدت بیماری در ارتباط است که این مساله نشان‌دهنده نقش مهم ژن‌های مرتبط با پاسخ‌های التهابی و همچنین نقش واریانتهای ژنتیکی این ژن‌ها در شدت بیماری کووید-۱۹ می‌باشد.

 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb