جستجو در مقالات منتشر شده


20 نتیجه برای عادل

حسن محمدی ها، عادل رجبی، ناصر ملک نیا،
دوره 38، شماره 1 - ( 1-1361 )
چکیده

اسیدهای چرب سرم بیماران دیابتی - قلبی و تیروئیدی در مقایسه با افراد سالم به روش کروماتوگرافی گاز - مایع تعیین مقدار گردید و در میزان برخی از این اسیدهای چرب تغییراتی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.


عادل رجبی، بهرام فتح الله زاده، نسرین معظمی، اکبر میرصالحیان، فرهاد غفرانی،
دوره 55، شماره 1 - ( 1-1376 )
چکیده

از 130 بیمار مبتلا به اختلالات دستگاه گوارش مراجعه کننده به بخش گوارش بیمارستان امام خمینی، بیوپسی معده در موقع آندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی به عمل آمد و کلیه نمونه ها مورد بررسی باکتریولوژیکی قرار گرفت که از این تعداد در 100 مورد، هلیکوباکترپیلوری ایزوله گردید، سپس پنج کشت خالص از موارد فوق را بصورت تصادفی انتخاب شد و اثر ضد باکتریایی املاح بیسموت (نیترات بیسموت، کربنات بیسموت، سیترات بیسموت و ساب سیترات بیسموت) و تاثیر سینرژیستی ساب سیترات بیسموت با تتراسایکلین و مترونیدازول به روش انتشار دیسک روی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. ضمنا به منظور کنترل روش کاری، حساسیت چهار کشت میکروبی استاندارد: استافیلوکوک اورئوس (ATCC:25923)، بروسلا ابورتوس (S-99 (CSBPI-A 103، سالمونلاتیفی (O-901 (CSBPI-B 196 و اشریشیاکولی (ATCC-25922) نیز سنجش گردید. در این تحقیق قطر هاله ممانعت از رشد توسط ساب سیترات بیسموت (با غلظت 128 میکروگرم در دیسک) در محیط کشت هلیکوباکترپیلوری برابر 2.4±15 (mean±SD) و در محیطهای کشت استاندارد فوق به ترتیب معادل 2.6±15، 3.1±20 و 2.5±14 میلی لیتر محاسبه گردید. در حالیکه اشریشیاکلی هیچگونه حساسیتی نسبت به املاح بیسموت از خود نشان نداد. به علاوه، قطر هاله ایجاد شده توسط تتراسایکلین (با غلظت 30 میکروگرم در دیسک) در محیط کشت هلیکوباکترپیلوری 30±2.6 و در محیط های کشت استاندارد به ترتیب 2.4±30، 2.9±40، 2.3±25 و 2.8±21 بود. همچنین قطر هاله ایجاد شده توسط مترونیدازول (با غلظت 200 میکروگرم در دیسک) در محیط کشت هلیکوباکترپیلوری برابر 1±4 و در محیط کشت سوشهای استاندارد به ترتیب 1.2±3، 2.4±8 و 1.38±3 بود و اشریشیاکلی نیز مقاوم گزارش گردید. املاح دیگر بیسموت که در بالا ذکر شد، هیچگونه اثر ضد باکتریایی از خود نشان ندادند. در آزمایشات دیگری که اثر سینرژیستی ساب سیترات بیسموت با تتراسایکلین و مترونیدازول (به میزان چهار قسمت ساب سیترات بیسموت، یک قسمت تتراسایکلین و شش قسمت مترونیدازول) با غلظت 359 میکروگرم مورد بررسی قرار گرفت. هاله ممانعت در محیط کشت هلیکوباکترپیلوری برابر 3±40 و علیه سوشهای شاهد به ترتیب 2.2±42، 2.1±45، 2.6±35 و 2.3±27 محاسبه گردید. بنابراین ارزیابی یافته های فوق نشان می دهد که از بین املاح بیسموت، ساب سیترات بیسموت نه تنها اثر ضد باکتریایی قابل توجهی از خود نشان می دهد، بلکه چنانچه همراه تتراسایکلین و مترونیدازول مصرف گردد، فعالیت ضدباکتریایی بسیار موثرتری علیه هلیکوباکترپیلوری و درمان اولسرهای پپتیک خواهد داشت.


بهرام فتح الله زاده، بهمن تبرائی، عادل رجبی، هادی غفرانی، اکبر میرصالحیان، نسرین معظمی،
دوره 56، شماره 2 - ( 2-1377 )
چکیده

از 230 بیمار مبتلا به اختلالات گوارشی مراجعه کننده به بخش گاستروآنترولوژی بیمارستان امام خمینی، بیوپسی به عمل آمده و کلیه نمونه ها مورد بررسی باکتریولوژیک قرار گرفتند. از این تعداد بیمار 200 مورد هلیکوباکترپیلوری جدا گردید. 100 نفر از این بیماران بوسیله ساب سیترات بیسموت توام با تتراسیکلین و مترونیدازول به مدت دو هفته تحت درمان قرار گرفتند. 100 بیمار دیگر بوسیله رانیتیدین به همراه آموکسی سیلین معالجه گردیدند. کلیه بیماران، یک ماه پس از دوره درمان، مجددا مورد بررسی اندوسکوپیک نتیجه درمان قرار گرفتند و جهت بررسیهای باکتریولوژیک، نمونه بیوپسی تهیه و به آزمایشگاه ارسال گردید. نمونه ها در آزمایشگاه از نظر وجود هلیکوباکترپیلوری مورد آزمایش قرار داده شدند. به همین ترتیب در دو نوبت دیگر، یعنی 6 ماه و 12 ماه پس از معالجه، بیماران از نظر وجود باکتری و عود بیماری بررسی گردیدند. در گروه اول پس از درمان کامل، در 79 نفر از 88 بیمار کنترل شده، باکتری ریشه کن شده و در 9 نفر باکتری کماکان وجود داشت. در گروه دوم (بیمارانی که بوسیله داروهای غیربیسموت معالجه گردیدند) در 21 نفر از 88 بیمار کنترل شده، باکتری ریشه کن شده و 67 نفر از آنان همچنان حامل باکتری بودند. نتایج حاصله از این بررسی تا یک سال ثابت مانده و هیچگونه تغییری مشاهده نگردید. به هر حال، در افرادی که باکتری در آنها ریشه کن شده، زخم دوازدهه نیز بهبود یافت.


منصوره عادل قهرمان، فهیمه حاجی ابوالحسن، محسن نراقی، مهین صدایی، ابراهیم انتظاری، مجید حدادی اول، پرویز کمالی،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سرگیجه وضعیتی خوش خیم (BPPV) ، رایج ترین اختلال سیستم تعادلی است که در اثر ورود اتوکنیا یا سایر ذرات به مجاری نیم دایره و تاثیر آنها بر کوپولا به وجود می آید. قرار گرفتن بیمار در یک وضعیت خاص نظیر دراز کشیدن باعث ایجاد علایم آن می گردد. شیوع بالای BPPV ، بر لزوم به کارگیری و گسترش مانور بازگردانی ذرات تاکید می کند، از این رو این مطالعه برای بررسی عواملی که امکان دارد بر روند درمان مؤثر باشند، طراحی شده است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مداخله ای از نوع قبل و بعد روی 58 بیمار (14 مرد و 44 زن با میانگین سنی 22/13 12/48) مبتلا به BPPV انجام شد. افراد مورد مطالعه، بیماران مبتلا به BPPV مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی سرگیجه دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1381 تا 1383 بودند. نحوه مداخله در این مطالعه به صورت انجام مانور درمانی بر روی بیماران بوده و بیماران بر حسب میزان کارایی مانور تا بهبودی کامل یا خروج از مطالعه (نتیجه مثبت مانور هالپایک پس از سه بار پیگیری بیمار) در گروه های مختلف (بهبودی کامل، بهبودی تقریبی و عدم بهبودی) تقسیم بندی شدند. سپس تاثیر عوامل سن، جنس، اتیولوژی، مدت ابتلا، یک طرفه یا دو طرفه بودن مشکل، تعداد مانورها و تعداد جلسه ها بر روند درمان ارزیابی شد.
یافته ها: از 58 بیمار مورد مطالعه ، 49 نفر کاملاً بهبود یافتند. میزان بهبودی و به عبارت دیگر کارآیی درمان بر حسب سن ، جنس ، اتیولوژی و مدت ابتلا تفاوت معنی داری نداشت. درمان در BPPV یک طرفه به طور معنی داری مؤثرتر از دو طرفه بود و ینز غالب افراد (47 نفر) به یک جلسه درمان و حداکثر دو مانور (37نفر) نیاز داشتند.
نتیجه گیری: CRM در درمان BPPV به طور قابل توجهی مؤثر است. انتظار می رود احتمال بهبودی در نوع یک طرفه آن بیشتر از دو طرفه باشد. از آنجا که غالب بیماران با انجام حداکثر دو مانور و معمولاً طی یک جلسه بهبود می یابند، شاید بتوان پیش بینی نمود احتمال بهبودی کامل در کسانی که بیش از این تعداد نیاز دارند کمتر می شود.


ابراهیم رزم پا، سیروس عظیمی، مصطفی سلطان سنجری، حسین نظری، عادل قاسم‌پور، مریم یوسفی،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی‌از معضلات درمانی کشور وجود اختلالات و ناهنجاری‌های مادرزادی در زمینه ازدواج فامیلی می‌باشد که هزینه مالی زیادی در کشور و بار روانی و اقتصادی زیادی در خانواده ایجاد می‌کند. هدف این مطالعه آگاهی از شیوع این ناهنجاری‌ها در جامعه است تا بدین وسیله با یافتن راه‌کارهای مناسب، از بروز موارد جدید جلوگیری کرده و جهت رفع مشکلات افراد مبتلا راه حل مناسب ارائه گردد.

روش بررسی: 3502 شجره‌نامه بیماران مراجعه‌کننده به بخش ژنتیک بیمارستان امام خمینی در سال‌های 79-1378 انتخاب شد و سپس 206 شجره‌نامه که ناهنجاری‌های سر و گردن داشتند، استخراج گردید. در بین این 206 شجره‌نامه 157 شجره‌نامه که مربوط به ازدواج فامیلی می‌شد، بررسی گردید. در بین 157 شجره نامه فامیلی 496 مورد سالم یا دچار ناهنجاری‌های مادرزادی بودند که 219 مورد ناهنجاری‌های سر و گردن داشتند که این 219 مورد بر حسب بیماری، الگوی توارثی، نسبت والدین، جنسیت فرد مبتلا بررسی شده است. 

یافته‌ها: در 496 مورد چهار بیماری شایع‌ترین بیماری‌ها بودند که عبارتند از: ناشنوایی 115 مورد (23%)، کم‌شنوایی 53 مورد (7/10%)، شکاف لب به‌تنهایی 12 مورد (4/2%)، شکاف کام پنج مورد (1%). 

نتیجه‌گیری: سه بیماری اختلال شنوایی، شکاف لب و شکاف کام به‌ترتیب شایع‌ترین بیماری‌های سر و گردن در ازدواج‌های فامیلی می‌باشند. بنابراین پزشکان در برخورد با بیماران فوق، باید والدین را تحت مشاوره ژنتیک قرار داده و نوزادان حاصل ازدواج‌های فامیلی جهت بررسی وضعیت شنوایی، شکاف لب و شکاف کام به متخصصین گوش، حلق و بینی ارجاع دهند زیرا تشخیص زودتر این بیماران در درمان مطلوب‌تر تاثیر بسزایی دارد.


عادله جعفری، مریم زحمتکش، حمیدرضا صادقی‌پور، عبدالمحمد کجباف‌زاده، عبدالفتاح صراف‌نژاد،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: اگرچه واریکوسل یکی از علل عمده ناباروری مردان است اما مکانیسم دقیقی که از طریق آن سبب اختلال عملکرد بیضه و ناباروری می‌شود به درستی شناخته نشده است. مطالعات اخیر به نقش استرس اکسیداتیو به‌عنوان عامل واسطه‌ای مهم در اختلال عملکرد اسپرم در افراد واریکوسلی پرداخته‌اند. اگرچه گزارشات متعددی به افزایش آنیون سوپراکساید در مایع منی و بافت بیضه افراد واریکوسلی و نیز در مطالعات حیوانی اشاره کرده‌اند، اما هنوز منبع تولید گونه‌های فعال اکسیژن در شرایط واریکوسل مشخص نیست. هدف از انجام این مطالعه بررسی تولید آنیون سوپراکساید داخل سلولی به‌عنوان یکی از گونه‌های فعال اکسیژن عمده تولید شده در اسپرم می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه 28 سر موش صحرایی نر در چهار گروه کنترل، sham، واریکوسل یک و واریکوسل دو مورد بررسی قرار گرفت. از طریق انسداد نسبی ورید کلیه چپ، واریکوسل القا شد. پس از طی دو و شش ماه نمونه‌گیری انجام شد. تولید آنیون سوپراکساید، پتانسیل غشای میتوکندری، فعالیت آنتی‌اکسیدانی مایع منی و خصوصیات اسپرم بررسی شد. برای بررسی آنیون سوپراکساید داخل سلولی و پتانسیل غشای میتوکندری به ترتیب از فلروکروم‌های د‌ی‌هیدرواتیدیوم و رودامین 123 استفاده شد و آنالیز با فلوسایتومتری انجام شد.

یافته‌ها: این تحقیق نشان داد که به‌دنبال القای واریکوسل تولید آنیون سوپراکساید داخل سلولی افزایش و پتانسیل غشای میتوکندری، درصد سلول‌های زنده، تعداد اسپرم، تحرک اسپرم کاهش می‌یابد.

نتیجه‌گیری: منبع تولید ROS، داخل سلول می‌باشد که باید در انتخاب آنتی‌اکسیدان‌ها به عنوان راهکار درمانی مدنظر قرار گیرد.


عباس ‌علی‌‌بخشی، سعید صفری، حمید قادری، علی امینیان، یسری جهانگیری، سیده عادله میرجعفری دریاسری،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : تشخیص قبل از جراحی در مورد شکم حاد ضروری نیست بلکه مسوولیت اصلی جراح در برخورد با شکم حاد، تعیین نیاز به لاپاروتومی است. با این حال، در مورد پریتونیت‌های لوکالیزه‌ای مثل آپاندیسیت حاد، تابلوی بالینی و معاینه فیزیکی معمولاً آن قدر تشخیصی است که جراح را یکسره به سوی تشخیص نهایی هدایت می‌کند. از سوی دیگر، تشخیص‌های افتراقی آپاندیسیت حاد نیز بسیار فراوان و شایسته توجه هستند چرا که یافتن آپاندیس طبیعی در بیماری که با تشخیص آپاندیسیت حاد جراحی شده است، سرآغاز جستجو به دنبال سایر علل درد شکم است. در این میان، پیچ‌خوردگی امنتوم یک تشخیص نسبتاً نادر است که معمولاً دور از ذهن می‌ماند. با فکر کردن به این تشخیص و توجه به تظاهر تقریباً ثابت آن (خروج مایع سروزی- خونابه‌ای به محض گشودن صفاق) می‌توان مانع از تشخیص و درمان ناصحیح شد. معرفی بیمار : در این مقاله پسر بچه‌ای 9 ساله با شکم حاد معرفی می‌شود که با تشخیص آپاندیست جراحی شد و در نهایت پیچ‌خوردگی امنتوم علت درد شکم بود. نتیجه‌گیری : با آگاهی از این تشخیص و توجه به تظاهر تقریباً ثابت آن، می‌توان مانع از تشخیص و درمان ناصحیح شد.


حمید قادری، کورش شمیمی، فریدون معظمی، سیدحسن امامی رضوی، علی امینیان، سید مهدی جلالی، رضا افغانی، مرتضی نوع پرست، سید حبیب اله دشتی، سعید صفری، علیرضا احمدوند، سیده عادله میرجعفری دریاسری، فاطمه السادات نعیمی،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: با توجه به شیوع آپاندیسیت در دومین و سومین دهه عمر، زخم آن از نظر مسائل زیبایی حائز اهمیت می‌باشد، اسکار بعد از جراحی عامل مهمی جهت رضایت بعد از عمل بیماران می‌باشد از طرفی آموزش قدیمی در مورد بستن زخم‌های آپاندیسیت تاکیدی بر بستن زخم‌ها به‌روش مجزا (Separate) دارد.

روش بررسی: از فروردین 1386 الی فروردین 1387 از 321 بیمار مراجعه‌کننده به اورژانس جراحی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران که کاندید جراحی آپاندکتومی بودند، 278 (6/86%) بیمار دارای آپاندیسیت بدون عارضه بودند که به  یک کارآزمایی بالینی وارد شدند. همه بیماران به‌روش مشابهی تحت بیهوشی و جراحی قرار گرفتند و تصادفی در دو گروه بستن زخم به‌روش بخیه‌های Interrupted 139n= و بستن زخم به‌روش بخیه ساب‌کوتیکولر Subcuticular 139n= قرار گرفتند. بیماران به‌مدت چهار هفته از نظر وجود علایم عفونت و وجود ترشح چرکی از محل زخم، وجود درد در محل زخم، وجود گرمی در محل عمل، وجود تورم یا اریتم در محل تحت پی‌گیری قرار گرفتند. 

یافته‌ها: بین میانگین سن و جنس در بیماران دو گروه اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. بین فراوانی بروز عوارض محل زخم نیز در بین دو گروه اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. پنج مورد در گروه بخیه‌های interrupted و هشت مورد در گروه بخیه subcuticular،. 

نتیجه‌گیری: بستن زخم به‌روش subcuticular شانس عوارض زخم را افزایش نمی‌دهد و با توجه به نتایج زیبایی بهتر بخیه‌های subcuticular، به‌نظر می‌رسد این روش در ترمیم زخم آپاندکتومی بدون عارضه روش ارجح می‌باشد.


مینو نارویی‌نژاد، مریم یوسفی، حسین نظری، عادل قاسم‌پور،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بیماری‌های میکروواسکولار و ماکروواسکولار در زمینه بیماری دیابت تیپ دو از مدت‌ها قبل شناخته شده‌اند. هر دو نوع درگیری شریان، دارای ریسک فاکتور کم و بیش مشابهی هستند و با دیابت همراهی دارند، لیکن مطالعات زیادی در خصوص همراهی درگیری واسکولار شبکیه با درگیری عروق بزرگ نظیر کاروتید در مبتلایان به دیابت تیپ دو انجام نشده است. در این مطالعه سعی شده است تا ارتباط درگیری میکروواسکولار شبکیه با ضخامت لایه اینتیما- مدیا کاروتید بررسی شود. 

روش بررسی: در این مطالعه به‌روش مورد- شاهدی تعداد 100 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بررسی شدند. ضخامت لایه اینتیما و مدیای شریان کاروتید با استفاده از سونوگرافی داپلر رنگی اندازه‌گیری شد و با نتایج به‌دست‌آمده از معاینات چشم‌پزشکی مقایسه گردید. 

یافته‌ها: رتینوپاتی دیابتی در 50 بیمار (50%) وجود داشت. ضخامت لایه اینتیما- مدیا در این بیماران در مقایسه با بیماران فاقد رتینوپاتی بیش‌تر بود (17/0±77/0 در برابر 2/0±71/0 میلی‌متر 041/0P=). هم‌چنین در بیماران دچار رتینوپاتی پرولیفراتیو در مقابل نان- پرولیفراتیو بیش‌تر بود (16/0±87/0 در برابر 10/0±68/0 میلی‌متر 001/0P<).

نتیجه‌گیری: میان رتینوپاتی دیابتی با افزایش ضخامت لایه اینتیما- مدیا و درگیری کاروتید همراهی وجود دارد و وجود یکی از این یافته‌ها می‌تواند نشان‌دهنده وجود عارضه دیگر باشد. پیشنهاد می‌گردد که در بیماران دیابتی که به‌صورت روتین تحت معاینات چشم‌پزشکی قرار می‌گیرند، با مشاهده رتینوپاتی دیابتی، به‌خصوص رتینوپاتی پرولیفراتیو وضعیت عروق کاروتید با استفاده از روش‌های غیر‌تهاجمی نظیر سونوگرافی کالر داپلر به‌منظور تشخیص بیماری‌های شریان کاروتید و پیشگیری از حوادث عروق مغزی بررسی گردد.


ناصر قره باغی، محمد امین ولی‌زاد حسنلوئی، سید حسن عادلی، سید آرش منصوری زنگیر، جواد رسولی،
دوره 71، شماره 10 - ( دی ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پیشگیری از زخم استرسی دستگاه گوارش در بین بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه اهمیت ویژه‌ای دارد. ما در این مطالعه تاثیر استفاده از دستورالعمل ارایه شده توسط انجمن داروسازان سیستم سلامت آمریکا را در زمینه نحوه پیشگیری از زخم استرسی ارزیابی کردیم. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی نیمه تجربی (مطالعه قبل- بعد) به مدت سه ماه اطلاعات بیماران بستری شده در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان امام‌خمینی (ره) ارومیه ثبت گردید. سپس Guideline (رهنمود) American Society of Health-System Pharmacists (ASHP) انتخاب و به مدت یک‌ماه در اختیار پزشکان قرار داده شد و بار دیگر اطلاعات بیماران به مدت سه ماه جمع‌آوری گردید. بیمارانی که خون‌ریزی گوارشی حاد داشتند و یا در ساعات اولیه پذیرش فوت شدند از مطالعه کنار گذاشته شدند. این مطالعه به صورت نیمه تجربی بوده و گروه کنترل نداشت و شامل دو قسمت قبل از آموزش و بعد از آموزش پروتوکل ارایه شده به وسیله انجمن داروسازان سیستم سلامت آمریکا بود و نحوه تجویز داروهای پیشگیری از زخم استرسی بررسی گردید. یافته‌ها: طی این مطالعه 234 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. 112 نفر (1/91%) از بیماران قبل از مداخله و 99 بیمار (2/89%) طی دوره بعد از مداخله داروی آنتی‌اسید دریافت کردند (632/0P=). 77 نفر (8/62%) از بیماران قبل از مداخله، در مقایسه با 88 نفر (3/79%) بعد از مداخله اندیکاسیون پیشگیری داشتند (005/0P=). از این بیماران 39 نفر (7/31%) قبل از مداخله در مقایسه با 18 نفر (2/16%) از بیماران طی دوره بعد از مداخله بدون وجود ریسک فاکتور دارو دریافت کرده بودند (006/0P=). طی دوره قبل از مداخله 112مورد (1/91%) و طی دوره بعد از مداخله 93 مورد (8/83%) از دستورات دارویی تجویز شده توسط پزشکان بر اساس رهنمود ASHP نامناسب بود (092/0P=). نتیجه‌گیری: در مطالعه ما پیشگیری از زخم استرسی در اکثریت موارد مطابق با رهنمود معتبر ارایه شده نبود و آموزش ارایه شده نیز تاثیر قابل انتظاری را در تغییر این وضعیت نداشت.
فرامرز کریمیان، حمید قادری، علی امینیان، سید مسعود حقیقی کیان، سیده عادله میر جعفری،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده

زمینه: سانحه منجر به قطع اندام فوقانی، بالاتر از مقطع آرنج از جمله سوانح نادری هستند که یک جراح در طول دوران حرفه‌ای خود ممکن است با موارد انگشت‌شماری از آن مواجه شود. حتی با وجود تکنیک‌های پیشرفته جراحی میکروواسکولار، پیش‌آگهی بقای پیوند اندام فوقانی که از مقطع بازو به‌طور کامل قطع شده باشد به‌نسبت ضعیف است. معرفی بیماران: چهار بیمار در بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران بین سال‌های 1378 تا 1392 تحت درمان قرار گرفتند. دو بیمار دچار قطع کامل اندام و دو بیمار دیگر دچار قطع کامل شریان و ورید به‌همراه آسیب اعصاب و تخریب وسیع نسج نرم بودند. حیات اندام در تمام بیماران حفظ شد و هیچ‌گونه ایسکمی یا گانگرن رخ نداد. ولی کارایی نهایی اندام در بیمارانی که دچار آسیب رشته‌های اعصاب محیطی شده بودند به‌دلیل عدم ترمیم فوری عصب درخشان نبود. نتیجه‌گیری: در معاینات تاخیری پس‌از ترخیص، میزان کارایی اندام به‌وضعیت عصب‌دهی و شدت آسیب وارده به هر کدام از عضلات مربوط می‌شد. هیچ‌کدام از بیماران از هر وضعیتی که داشتند ناراضی نبودند. ترمیم با تاخیر اعصاب صدمه دیده از کارایی می‌کاهد. یک اندام فوقانی از جنس بدن فرد همیشه نسبت به پروتز ارجحیت دارد حتی اگر کارایی کمی داشته باشد.
سید مسعود مجیدی تهرانی، حمید قادری، مهنوش فروغی، منوچهر حکمت، محمود بهشتی منفرد، حسن تاتاری، سیدمحسن میرحسینی، ضرغام حسین احمدی، زهرا انصاری اول، سیده عادله میر جعفری،
دوره 72، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص و درمان میگزوم قلبی وابسته به تکنولوژی است. هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر پیشرفت روش‌های تشخیصی و درمانی طی سال‌های گذشته بر تظاهرات بیماری، تشخیص زودرس و یا درمان میگزوم قلبی بود. روش بررسی: 18 بیمار مبتلا به میگزوم قلبی‏ که در فاصله سال‌های 1392-1382 به بیمارستان شهید مدرس مراجعه و با تشخیص توده قلبی تحت عمل جراحی قرار گرفتند بررسی شدند و بعد از تایید تشخیص پاتولوژی متغیرهایی مانند سن، جنس، نحوه تظاهر و تشخیص بیماری، روش‌های درمانی و نتایج نهایی آن مورد بررسی قرارگرفت. یافته‌ها: هفت نفر مرد و 11 نفر زن با متوسط سن 05/53 سال (13 تا 76 سال) مورد بررسی قرار گرفتند. تنگی نفس (3/33%)6، طپش قلب (7/16%)3 و درد قفسه سینه (7/16%)3 شایع‌ترین علل مراجعه بود و چهار بیمار نیز خود را با علایم آمبولی نشان دادند. (4/94%)17 مورد تومور اولیه و یک مورد (6/5%) عود بود. محل تومور در (9/88%)16 مورد در دهلیز چپ بود. بعد از برداشتن تومور در (9/38%)7 مورد نقص سپتوم به‌صورت اولیه و 9 مورد با پچ پریکارد ترمیم شدند. یک بیمار هم‌زمان تحت عمل CABG و یک بیمار نیز تحت عمل ترمیم دریچه پولمونر قرار گرفتند. (8/77%)14 بیمار بدون معلولیت خاصی مرخص شدند. یک بیمار دچار بلوک قلبی‏، دو بیمار با عوارض عصبی ناشی از آمبولی مغزی و یک مورد (6/5%) مرگ بیمارستانی رخ داد. نتیجه‌گیری: مقایسه یافته‌های دو دهه میگزوم قلبی نشان داد که علی‌رغم پیشرفت‌های تشخیصی و افزایش مراکز درمانی، پیشرفت روش‌های تشخیصی نتوانسته در کاهش سن تشخیص آن یا نوع تظاهرات بالینی یا کاهش عوارض و یا کاهش سایز تومور در زمان عمل جراحی تغییر واضحی ایجاد کند.
علیرضا ابراهیمی، زهره نیکنامی، فهیمه نظری، مهستی قوامی عادل، امیر آتشی، عبدالفتاح صراف‌نژاد،
دوره 74، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده

اختلالات هموگلوبینی یکی از شایع‌ترین اختلالات ارثی در جهان هستند که حدود 7% از جمعیت دنیا و %5-6 از جمعیت ایران، حامل ژن‌های آن‌ها هستند. به‌صورت اتوزومال مغلوب به ارث می‌رسند و در مناطق مدیترانه‌ای و بخش بزرگی از آسیا و آفریقا بسیار شایع می‌باشند. به‌منظور کنترل اختلالات ارثی هموگلوبینی و پیشگیری از انتقال آن‌ها به فرزندان می‌توان از مشاوره ژنتیکی و غربالگری جمعیتی با روش‌های پیشرفته‌تر و دقیق‌تر استفاده نمود. هدف از این مطالعه بیان ویژگی‌های انواع اختلالات هموگلوبینی شایع در ایران، بیان روش‌های قابل دسترسی جهت غربالگری آن‌ها و معرفی بهتر روش کاپیلاری الکتروفورز به‌عنوان روشی سریع و دقیق، می‌باشد. اختلالات هموگلوبینی شامل دو گروه تالاسمی‌ها و واریانت‌های هموگلوبینی هستند که در اثر اختلال در تولید یا ساختار زنجیره‌های مختلف گلوبین ایجاد می‌شوند. هیچ‌یک از روش‌های آزمایشگاهی به‌تنهایی نمی‌تواند به‌عنوان یک روش قطعی جهت غربالگری معرفی شوند. برای شناسایی بهتر بایستی داده‌های کافی فراهم شده و از روش‌های مختلف مانند ژل الکتروفورز، کروماتوگرافی، ایزوالکتریک فوکوسینگ، کاپیلاری الکتروفورز، یا روش‌های مولکولی به‌صورت مکمل استفاده شود. روش کاپیلاری الکتروفورز یک روش دقیق و سریع برای غربالگری می‌باشد و از طرفی به‌دلیل عدم توانایی در تفکیک تمامی اختلالات هموگلوبینی، بایستی جهت تایید از روش‌های بیوشیمیایی، بیوفیزیکی یا مولکولی استفاده شود. بهره گرفتن از روش‌های غربالگری کاپیلاری الکتروفورز و کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا به‌عنوان دو روش مکمل، داشتن اطلاعات کافی از انواع اختلالات هموگلوبینی، شرح حال بیمار و شاخص‌های هماتولوژیکی در شناسایی و تشخیص اختلالات هموگلوبینی بسیار موثر است.


منوچهر حکمت، حمید قادری، سیده عادله میرجعفری، شهرام رجایی بهبهانی، مهران شاه زمانی، غلامرضا معصومی،
دوره 75، شماره 9 - ( آذر 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری تترالوژی فالوت (TF) را به‌عنوان بیماری با حجم بطن چپ نرمال یا کمی کمتر از نرمال می‌شناسند. با توجه به اینکه در بعضی بیماران نژاد آسیایی تفاوتی در نوع تترالوژی فالوت دیده شده است، هدف از انجام این مطالعه بررسی سمت چپ قلب با تعیین Z value میترال در بیماران ایرانی مبتلا به تترالوژی فالوت بود.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه آینده‌نگر و توصیفی بود که تمام بیمارانی که از ابتدای فروردین ۱۳۹۱ تا فروردین ۱۳۹۴ با تشخیص تترالوژی فالوت به بیمارستان شهید مدرس تهران مراجعه و کاندید جراحی شده بودند، وارد مطالعه شدند. پس از تعیین روش درمانی و نیاز به جراحی، سایز میترال و Z value میترال مشخص شدند. در این مطالعه متغیرهای سن، جنس، قد، وزن، Body surface area (BSA)، سایز دریچه میترال، Z-score (Z-score یا Z value پس از تعیین سایز میترال توسط اکو و مشخص کردن BSA بیمار، براساس نمودار استاندارد موجود تعیین می‌گردید) دیگر آنومالی‌های همراه، تعداد دفعات عمل جراحی، نوع عمل‌های جراحی پیشین و نوع عمل جراحی کنونی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: در مجموع ۸۰ بیمار طی سه سال وارد مطالعه شدند که (۳۶/۳%)۲۹ مرد و (۶۳/۸%)۵۱ زن بودند. میانگین سنی ۳/۳۷±۷/۱۵ سال بود. اندازه سایز میترال با اِکو در بیماران اندازه‌گیری شد که mm ۵/۹۹±۱۶/۲ بود و در محدوده mm ۲۷-۱۰ بود. میزان Z valve میترال در مجموع SD ۲/۱۱±۳/۰۹ - و در محدوده SD ۷/۱- تا SD ۱/۳+ بود.
نتیجه‌گیری: میزان Z value میترال به‌میزان چشمگیری کمتر از میزان نرمال (SD ۲ ± ۰) بوده است که می‌تواند نشان‌دهنده هایپوپلاستیک بودن بطن چپ در بیماران تترالوژی فالوت ایرانی باشد.

 

عادله پورصالح، محمد نجفی، فرحناز صادق‌بیگی،
دوره 77، شماره 3 - ( خرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: پاسخ‌های مرتبط با سیستم ایمنی در سلول‌های عروقی ممکن است شامل افزایش بیان مولکول‌های چسبان، رولینگ و نفوذ لکوسیت باشد. بررسی وقایع سلولی و مولکولی درگیر در فرآیند رولینگ برای درمان یا پیشگیری تنگی عروق به‌ویژه در شریان‌های کرونری مفید است. miRNAها، RNA‌های غیر‌کدکننده کوچک تک‌رشته‌ای با حدود ۲۳-۱۹ نوکلئوتید می‌باشند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر سرکوب microRNA-125 بر چسبندگی سلولی در فرآیند رولینگ به‌منظور کاهش یا مهار تنگی عروق در افراد مستعد بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که از تیر تا دی ۱۳۹۶ در مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت، نمونه‌های بافت آئورت از افراد سالمی که به هر دلیل دچار مرگ مغزی شده و مشمول اهدای قلب و سایر نسوج بودند، از بخش جراحی واحد فرآهم‌آوری اعضای پیوندی بیمارستان دکتر مسیح دانشوری تهیه و با رعایت شرایط کاملا استریل در کوتاه‌ترین زمان ممکن به مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی منتقل شد. سلول‌های اندوتلیال از آئورت با استفاده از کلاژناز و مونوسیتها با استفاده از کیت RosetteSep Kit (StemCell Technologies, Vancouver, Canada)، از خون کامل جدا شدند. microRNA-125 با استفاده از نانو ذره Polyethylenimine (PEI) به درون سلول‌های اندوتلیال منتقل شدند. سطح بیان مولکول چسبان اینتگرین بتا ۲ (ITGB2) با روش Quantitative reverse transcription polymerase chain reaction (qRT-PCR) و میزان چسبندگی سلول‌های اندوتلیال-مونوسیت با CytoSelect™ leukocyte-endothelium adhesion assay kit (Cell Biolabs, San Diego, CA, USA) ارزیابی شد.
یافته‌ها: براساس نتایج سطح بیان ژن اینتگرین بتا ۲ (ITGB2) و چسبندگی سلول‌های اندوتلیال-مونوسیت تحت درمان با
microRNA-125 در مقایسه با نمونه‌های کنترل به‌طور معناداری کاهش یافت (به‌ترتیب ۰/۰۰۸P= و ۰/۰۲P=) که در نتیجه منجر به کاهش یا تعدیل فرآیند رولینگ می‌شود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که microRNA-125 میزان بیان مولکول چسبان ITGB2 و چسبندگی سلول‌های اندوتلیال را به‌طور چشمگیری کاهش داد.

رسول ملاطفی، عادل احدی، حسین صالح‌زاده، الهام صفرزاده، هادی عباسی،
دوره 78، شماره 8 - ( آبان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: به‌دلیل تنوع آلرژن‌های تنفسی و تاثیرات جغرافیایی هر منطقه در نوع آلرژن‌ها، توصیه شده است که آلرژیست‌ها در منطقه‌ی مورد فعالیت خود آلرژن‌های شایع را مشخص نمایند. در مطالعه حاضر شیوع آلرژن‌های تنفسی در بیماران آسم و رینیت ‌آلرژیک بررسی گردید.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی و گذشته‌نگر می‌باشد. داده‌های مورد نیاز این مطالعه‌ی از پرونده‌ی 661 بیمار از فروردین سال 1395 تا اسفند 1396 در کلینیک آسم و آلرژی استان اردبیل استخراج شد. این بیماران پس از اثبات وجود آسم یا رینیت آلرژیک، مورد انجام تست پریک با عصاره‌های آلرژن قرار گرفتند. داده‌های این مطالعه توسط SPSS software, version 25 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: مطابق نتایج به‌دست آمده از 661 بیمار مورد مطالعه، 462 نفر تست پریک مثبت و 273 نفر تست پریک مثبت چشمگیر داشتند. دسته‌ی چمن‌ها با 293 تست مثبت و علف‌های هرز با 259 تست مثبت شایع‌تر از سایر دسته‌ها بودند که در میان تست‌های مثبت چشمگیر نیز این دو دسته‌ به همان ترتیب فوق با 161 تست چشمگیر و 142 تست چشمگیر به‌عنوان شایعترین آلرژن‌ها حضور داشتند. همچنین فراوانی آلرژن‌های تنفسی در بیماران دارای سابقه خانوادگی آلرژی در دسته‌ی علف‌های هرز و درختان بیشتر بود اما بر حسب سابقه تونسیلکتومی بیماران تفاوت معناداری در فراوانی آلرژن‌ها دیده نشد.
نتیجه‌گیری: در استان اردبیل حساسیت به چمن‌ها و علف‌های هرز شیوع بالاتری دارند که پیشنهاد می‌شود جهت توصیه‌های پیشگیرانه به بیماران آلرژیک و تولید پکیج‌های تست پوستی بومی‌سازی شده، مطالعات تکمیلی با تمرکز بر روی این دو دسته از آلرژن‌ها انجام گیرد.

عادله جعفری، بهروز خاکپور طالقانی،
دوره 79، شماره 1 - ( فروردین 1400 )
چکیده

بیماری آلزایمر شایعترین بیماری تحلیل برنده عصبی است که تاکنون هیچ پیشگیری یا درمان قطعی برای آن یافت نشده است. پلاک‌های پیری و کلاف‌های نوروفیبریلاری دو نشانه مهم بافتی در آلزایمر هستند که هر دو برای سلول سمی‌‌می‌باشند. تغییرات سلولی بسیاری از قبیل استرس اکسیداتیو، التهاب نورونی، تجمع پروتیین‌های بد تاخورده و اختلالات میتوکندریایی نیز در آلزایمر ایجاد می‌شوند که می‌توانند منجر به مرگ نورونی شوند. در سال‌های اخیر، اثرات حفاظت‌کننده نورونی فلاونوئیدها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این ترکیبات مشتق از گیاهان به سبب توانایی‌شان در تولید آنتی‌اکسیدان‌ها، دارای اثرات بسیار قوی بر روی اختلالات ناشی از دمانس مغزی می‌باشند. مکانیسم‌های متعددی برای فلاونوئیدها پیشنهاد شده است که به واسطه آن‌ها می‌توانند در پیشگیری و یا آهسته کردن روند بیماری نقش داشته باشند. براساس شواهد، فلاونوئیدها سمیت ناشی از آمیلوئید بتا را کاهش داده و مانع تشکیل کلاف‌های نوروفیبریلاری در مغز می‌شوند. این ترکیبات در شکل‌پذیری سیناپسی و ایجاد نورون‌های جدید نیز نقش دارند. همچنین، موجب کاهش آپوپتوز ناشی از استرس اکسیداتیو یا التهاب نورونی می‌شوند. از اینرو، این فرایندها می‌توانند از پیشرفت آلزایمر جلوگیری کرده و علایم شناختی را بهبود بخشند. در مقاله حاضر تاثیر برخی از فلاونوئیدهای مشتق از گیاهان در مدل‌های مختلف آلزایمر به‌طور خلاصه مرور می‌شود و مکانیسم اثر و مسیرهای پیامرسانی مهم در کاهش التهاب عصبی، آپوپتوز و آسیب اکسیدانی مطرح می‌شوند. با وجود اثرات سودمند این ترکیبات، بررسی‌های بیشتری مورد نیاز است تا بتوان فلاونوئیدها را به‌طور جدی به‌عنوان دارو در درمان آلزایمر استفاده نمود.

سید محمدرضا افشانی، حدیثه اقتداری سلیمی، سید محمدحسن عادل، محمد مومن غریبوند،
دوره 79، شماره 6 - ( شهریور 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: روش دسترسی معمول شریان رادیال به‌عنوان یکی از تکنیک‌های اصلی دسترسی در آنژیوگرافی در نظر گرفته می‌شود. رگ‌گیری شریان رادیال از سطح پشتی دست در ناحیه انفیه‌دان به‌عنوان یک راه حل مناسب برای غلبه بر برخی معایب روش استاندارد شریان رادیال معرفی شده است. از آنجایی که مطالعات در زمینه مقایسه این دو روش محدود می‌باشند از این‌رو این مطالعه با هدف مقایسه بررسی عوارض در دو روش مذکور انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 100 نفر از بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان امام اهواز از مهر تا اسفند 1399 اجرا شد. 50 نفر از بیماران تحت آنژیوگرافی با دسترسی معمول شریان رادیال و 50 نفر از بیماران با روش دسترسی انفیه‌دان،آنژیوگرافی شدند. تمام افراد مورد بررسی در دو گروه، 24 ساعت پس از آنژیوگرافی تحت سونوگرافی شریان رادیال قرار گرفتند. همچنین عوارض آنژیوگرافی شامل انسداد شریان رادیال (ترومبوز)، درد، هماتوم و بی‌حسی ثبت شدند.
یافته‌ها: در مطالعه حاضر میانگین سنی در دو گروه مشابه و در حدود 60-50 سال بود. توزیع زنان و مردان، دیابت، فشارخون، وزن و قد در این مطالعه در هر دو گروه همگن بود. تنها یک نفر (2%) از افراد مورد مطالعه در گروه انفیه‌دان تشریحی دچار عارضه ترومبوز، هماتوم و تورم شدند که این متغیرها در گروه رادیال در تعداد افراد بیشتری رخ داده بود که از نظر آماری تفاوت معناداری از نظر بروز عوارض ترومبوز و درد در دو گروه وجود دارد.
نتیجه‌گیری: آنژیوگرافی از انفیه‌دان تشریحی درمقایسه با روش رادیال معمول عوارض کمتری داشته و از طرفی منجر به راحتی بیشتر بیماران نیز می‌شود، از این‌رو می‌تواند به‌عنوان یک روش امن و مناسب جهت آنژیوگرافی به‌کار برده شود.

سید محمد حسن عادل، سعاد فاضلی، فاطمه جرفی، هدا ممبینی، حمیرا رشیدی،
دوره 80، شماره 3 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اثرات اضافه کردن مهارکنندههای انتخابی انتقال‌دهنده سدیم-گلوکز (SGLT2) به درمان استاندارد استاتین‌ها در بیماران با سندرم کرونری حاد (ACS) متناقض میباشد. همچنین تاکنون اثرات درمان ایمپاگلیفلوزین پس از مداخله زیر جلدی کرونری (PCI) بر پروفایل لیپیدی بیماران دیابتی تیپ دو بررسی نشده است.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی کنترل شده دوسویهکور بر روی 93 بیمار (56 مرد و 37 زن، میانگین سنی 55/56 سال) انجام شد. بیماران از بین مراجعه‌کنندگان دیابتی تیپ دو تحت PCI در بازه زمانی فروردین 1399 تا دی 1399 انتخاب شدند. بیماران به‌صورت تصادفی در دو گروه دریافت‌کننده ایمپاگلیفلوزین (mg 10 یک بار در روز) یا پلاسبو با دوز مشابه در کنار درمان‌های استاندارد برای مدت شش ماه قرار گرفتند. تغییرات پارامترهای متابولیک از جمله پروفایل لیپیدی پیش و شش ماه پس از مداخله بررسی شد.
یافته‌ها: در گروه پلاسبو پس از درمان سطوح LDL-C (متوسط mg/dl 0/90 به 0/82، 008/0=P) و HDL-C (متوسط mg/dl 0/40 به 0/35، 090/0=P) کاهش یافت، در حالی‌که در گروه ایمپاگلیفلوزین سطح LDL-C (متوسط mg/dl 0/87 به 0/96، 875/0=P) و HDL-C (متوسط mg/dl 0/38 به 0/48، 007/0=P) افزایش یافت. درمان با ایمپاگلیفلوزین و پلاسبو تاثیر معناداری در تغییر سطوح توتال کلسترول، تری‌گلیسیرید و eGFR نداشت (05/0<P). میزان کاهش وزن و کاهش FBS در بیماران گروه ایمپاگلیفلوزین به‌طور معناداری بیشتر از پلاسبو بود (به‌ترتیب 001/0=P و 048/0=P).
نتیجه‌گیری: ایمپاگلیفلوزین در بهبود پارامترهای متابولیک بیماران دیابتی پس از PCI در مقایسه با پلاسبو اثربخشی بهتری ندارد، بنابراین تجویز این دارو در بیماران دیابتی پس از PCI مقرون به‌ صرفه نمیباشد.

 

حسین اسکندری، فرامرز سهرابی، عادله رضاقلی‌زاده شیروان، محمد عسگری، ندا شاهواروقی فراهانی،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پریشانی وجودی، از جمله تجربه‌های رایج بیماران در مراحل پایانی زندگی است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر مرور مطالعات و مفهوم‌بندی پریشانی وجودی در مراقبت‌های تسکینی از بیماران مبتلا به سرطان است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مرور نظام‌مند بوده که جست‌وجوی آن از 1 اردیبهشت تا 31 تیر 1402 در دانشگاه علامه طباطبایی و در بانک‌های اطلاعاتی MEDLINE, Web of Science/PubMed و Scopus صورت گرفت.
یافته‌ها: پس از جست‌وجو، غربالگری و انتخاب مقالات منتخب براساس معیارهای ورود و خروج، در نهایت 22 مقاله وارد مطالعه شدند که از میان آنها، سه مطالعه مروری، هشت مطالعه کمی و 11 مطالعه کیفی بودند. در کنار بررسی شیوع این علامت، بیماران تجربه‌ی خود را از پریشانی وجودی در چند دسته توصیف کرده‌اند: احساس تنهایی و انزوا (یا از دست دادن سیستم حمایتی)، نگرانی‌های مربوط به روابط (نگرانی درباره‌ی خانواده، تغییر در روابط و وجود روابط متعارض)، از دست دادن کنترل/خودمختاری (کنترل فیزیکی، کنترل شناختی و هیجانی)، باری بر دوش دیگران بودن، از دست دادن حس پیوستگی و تداوم (از دست دادن نقش‌ها، فعالیت‌های لذت‌بخش و حس خود بودن)، ناتمام گذاشتن وظایف زندگی، ناامیدی/ درماندگی، انحلال/ فروپاشی برنامه‌های آینده، عدم قطعیت و ابهام دلهره‌آور، احساس گناه/ حسرت گذشته، فقدان معنا، افکار اجتناب‌ناپذیر مرگ.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد مضامین مطرح شده فراتر از تفاوت‌های فرهنگی، رنج جهانی انسان را نشان می‌دهد که مفهوم‌سازی دقیق آن می‌تواند به توسعه‌ی مداخلات درمانی مؤثر جهت کاهش پریشانی وجودی کمک کند.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb