مقدمه: سیکلوسپورین A از داروهایی است که امروزه از آن به طور رایج در درمان کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک وابسته به استروئید و یا مقاوم استفاده می شود. براساس گزارشات ارائه شده تاثیر این دارو در القا رمیسیون در بیماران مبتلا به نفروز وابسته به استروئید 100%-70 و در کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک مقاوم 100%-0 می باشد. این مطالعه بمنظور ارزیابی اثر درمان طولانی مدت (CsA) در کودکان مبتلا به نفروز مقاوم و وابسته به استروئید انجام گرفت.
مواد و روشها: در این بررسی اثر طولانی مدت سیکلوسپورین A در 91 کودک ایرانی در محدوده سنی 3 ماه تا 11 سال (54 بیمار مبتلا به سندرم نفروتیک مقاوم و 37 کودک مبتلا به نفروز وابسته به استروئید) از سال 1363 لغایت 1378 مورد ارزیابی قرار گرفت. در 80 مورد از 91 کودک مورد مطالعه قبل از شروع CsA بیوپسی کلیه بعمل آمد و در 11 بیمار دیگر بدلیل عدم رضایت والدین انجام بیوپسی میسر نشد. عدم مشاهده رمیسیون پس از گذشت 3 الی 6 ماه از دریافت (CsA)، ملاک قطع درمان در بیماران بود.
یافته ها: همه بیماران تحت درمان با (CsA) روزانه و پردنیزولون با دوز پایین و بصورت یک روز در میان قرار گرفتند. مصرف (CsA) در 25 مورد (46/2%) از 54 بیمار مبتلا به RNS و 27 مورد (73%) از 37 کودک مبتلا SDNS منجر به رمیسیون بیماری گردید (P<0.02). پاسخ به درمان در 23 مرد (72%) از 32 بیمار مبتلا به MCD) Minimal Change Disease) مثبت بود در حالیکه جواب به (CsA) تنها در 4 مورد (22%) از 18 بیمار مبتلا به FSGS مشاهده شد (P<0.005) و 24 مورد (48%) از 50 بیمار پاسخ دهنده به (CsA) طی 12-1 ماه پس از قطع دارو دچار عود شدند. فاصله زمانی بین شروع سندرم نفروتیک و تجویز (CsA) و نیز جنسیت بیماران تاثیری در نتیجه درمان نداشت. عوارض ناشی از مصرف (CsA) در 25 مورد (27/4%) از بیماران مشاهده شد. در هیچ یک از کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک مقاوم و یا سندرم نفروتیک وابسته به استروئید، سطح ترانس آمینازهای سرم افزایش پیدا نکرد. در 8 مورد (8/7%) هیرسوتیسم، در 7 مورد (7/6%) هیپرتانسیون، در 7 مورد (7/6%) هیپرپلازی لثه، در 2 مورد (2/2%) توکسیسیته نورولوژیک و در 1 مورد (1%) افزایش کراتی نین سرم مشاهده شد.
نتیجه گیری و توصیه ها: سیکلوسپورین A می تواند در القا رمیسیون کامل در بخش قابل توجهی از بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک مقاوم و وابسته به استروئید موثر باشد. این تاثیر در بیماران مبتلا به نفروز وابسته به پردنیزولون به طور بارزی (معنی دار) بیشتر از کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک از نوع مقاوم می باشد. با توجه به یافته های فوق به نظر می رسد استفاده از (CsA) برای القا رمیسیون در بیماران مبتلا به نفروز مقاوم و یا وابسته به استروئید کمک کننده باشد.
مقدمه: عفونت دستگاه ادراری یکی از عفونت های شایع در شیرخواران و کودکان می باشد که می تواند موجب تغییرات پایدار در کلیه شود. امروز اسکن DMSA، یک روش بسیار حساس و انتخابی در ارزیابی بیماران مبتلا به پیلونفریت حاد می باشد.
مواد و روشها: در این پژوهش آینده نگر تغییرات پارانشیم کلیه در 62 کودک با محدوده سنی 1 ماه تا 12 سال که برای اولین بار با تشخیص پیلونفریت حاد بستری شده بودند توسط اسکن DMSA مورد بررسی قرار گرفت. در همه بیماران در مرحله حاد عفونت، اسکن DMSA و سونوگرافی سیستم ادراری و در 60 بیمار بعد از منفی شدن کشت ادرار سیستوگرام بعمل آمد.
یافته ها: میزان آسیب پارانشیم کلیه در گروه سنی بالاتر بیشتر بود (P=0.04) ولی هیچ ارتباط معنی داری بین گرفتاری پارانشیم کلیه ها و میزان CPR ،ESR مشاهده نشد. در 62 بیمار جمعا 124 کلیه مورد بررسی قرار گرفت که در 106 کلیه (85/5 درصد) اسکن DMSA غیر طبیعی گزارش گردید در حالیکه سونوگرافی غیر طبیعی فقط در 24 کلیه (19/4 درصد) مشاهده شد (حساسیت 20 درصد و ویژگی 83 درصد) (Kappa=0.06). چهارده کودک (23/3 درصد) مبتلا به ریفلاکس ادراری بودند و از 99 کلیه بدون ریفلاکس در 83 درصد موارد یافته ها به نفع گرفتاری پارانشیم کلیه در اسکن DMSA بود.
نتیجه گیری و توصیه ها: بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه حساسیت اسکن DMSA در تعیین درگیری پارانشیم کلیه در جریان پیلونفریت حاد بالاتر از سونوگرافی می باشد و نیز گرفتاری پارانشیم کلیه در کودکان مبتلا به پیلونفریت حاد حتی در صورت عدم وجود ریفلاکس ادراری شایع است.
مقدمه: سندرم نفروتیک اولیه حدود 90% از موارد نفروز دوران کودکی را تشکیل می دهد. برای کم کردن عوارض یا توکسیسیته کورتیکواستروئید و یا عودهای مکرر از پروتکل های مختلفی در درمان سندرم نفروتیک کودکان استفاده می شود. بمنظور بیان وضعیت کلینیکوپاتولوژی و نتایج درمانی، این مطالعه انجام شده است.
مواد و روش ها: ما 502 کودک مبتلا به سندرم نفروتیک اولیه را طی سال های 79-1360 مورد بررسی قرار دادیم.
یافته ها: از کل بیماران مورد مطالعه 5 کودک رمیسیون خودبخودی پیدا کردند و پاسخ اولیه به درمان در 313 مورد مثبت بود. از 184 بیمار باقیمانده از 78 مورد قبل از شروع درمان و در 106 مورد در ادامه درمان، حداقل یک نوبت بیوپسی کلیه بعمل آمد. از این تعداد در 67 مورد (36.4%) آسیب گلومرولی با ضایعات ناچیز (MCNS: Minimal change nephrotic syndrome) در 41 مورد (22.3%) اسکلروز گلومرولی قطعه ای کانونی (FSGS: Focal segmental glomerulosclerosis) در 28 مورد (15.2%) افزایش سلول های مزانژیال بصورت منتشر (DMP)، در 21 مورد (11.4%) گلومرولونفریت مامبرانوپرولیفراتیو (MPGN)، در 12 مورد (6.5%) گلومرونفریت پرولیفراتیو موضعی (FPGN)، در 8 مورد (4.3%) سندرم نفروتیک مادرزادی (CNS) و در نهایت در 7 مورد (3.8%) نفروپاتی مامبرانو (MN) از جمله یافته های مشاهده شده در مطالعه هیستولوژیک بود. از 103 کودک مبتلا به سندرم نفروتیک عود کننده و از نوع حساس و وابسته به استروئید 33 بیمار (31.7%) پس از درمان با لوامیزول رمیسیون طولانی مدت پیدا کردند. درمان با سیکلوفسفامید و سیکلوسپورین بترتیب در 49 مورد (50%) از 98 بیمار و 28 مورد (41.3%) از 68 بیمار منجر به رمیسیون طولانی مدت گردید.
نتیجه گیری و توصیه ها: این مطالعه نشان داد که در بیماران وابسته به استروئید یا دارای پاتولوژی MCNS، پاسخ به سیکلوفسفاماید یا سیکلوسپورین بهتر از گروه مقاوم به استروئید یا دارای پاتولوژی FSGS می باشد (P<0.05). بعلاوه، تجربه ما نشاندهنده فواید کلینیکی قابل توجه لوامیزول در بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک از نوع عود کننده و وابسته به استروئید می باشد.
مقدمه: سندرم نفروتیک شایعترین بیماری مزمن کلیوی در اطفال می باشد. اکثر کودکان درمان شده با دوره های کوتاه مدت پردنیزولون خوراکی، بعد از چند دوره عود، بهبود می یابند، معهذا دو گروه از بیماران فاقد این سیر بالینی هستند. گروه اول کودکانی که بدلیل وابستگی به پردنیزولون در معرض خطرات ناشی از عوارض داروی مذکور و گروم دوم کودکانی هستند که بدلیل مقاوم بودن به استروئید خوراکی لازمست از داروهای ایمونوساپرسیو استفاده نمایند.
مواد و روش ها: در این مطالعه سیر کلینیکی، ریسک فاکتورهای عود و عوامل پیشگویی کننده پی آمد طولانی مدت 502 کودک مبتلا به سندرم نفروتیک اولیه بطور متوسط بمدت 60 ماه (حداقل 3.5 ماه و حداکثر 240 ماه) طی سال های 79-1360 مورد پیگیری قرار گرفت.
یافته ها: از 502 بیمار، 5 مورد (1%) رمیسیون خودبخود پیدا کردند و پاسخ به درمان در 313 کودک مثبت بود. از 184 بیمار (78 مورد قبل از درمان، 106 مورد در ادامه درمان) حداقل یک نوبت بیوپسی کلیه بعمل آمد. در 103 بیمار مبتلا به سندرم نفروتیک عود کننده، حساس و وابسته به استروئید، لوامیزول باعث پیدایش رمیسیون طولانی مدت در 33 مورد (31.7%) از بیماران گردید. درمان با سیکلوفسفامید و سیکلوسپورین بترتیب در 49 مورد (50%) از 98 بیمار و 28 مورد (41.3%) از 68 بیمار منجر به رمیسیون طولانی مدت شد. در آخرین ارزیابی کلینیکی، رمیسیون طولانی مدت در 73 مورد (14.5%)، عود بیماری در 301 بیمار (59.9%)، تداوم پروتئینوری در 43 مورد (8.6%) و پیشرفت بیماری بسمت نارسایی پیشرفته کلیه ESRD در 33 بیمار (6.6%) مشاهده شد و شش مورد (1.2%) از کل بیماران که همه آنها دچار نارسایی مزمن کلیه شده بودند، فوت شدند. (5 مورد بدلیل عفونت و یک مورد بدلیل نارسایی قلبی-تنفسی). بین سن 5-1 سال در شروع بیماری و آتوپی بعنوان عوامل خطر غیر وابسته و عودهای مکرر ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.05). پاسخ به سیکلوفسفامید و سیکلوسپورین در بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک وابسته به استروئید یا (MCNS: Minimal change nephrotic syndrome) بهتر از گروه مبتلا به نفروز مقاوم به استروئید (SRNS: Steroid-resistant nephrotic syndrome) یا دارای هیستوپاتولوژی FSGS بود (P<0.05). همچنین بین پروتئینوری مداوم، پرفشاری خون، هماچوری میکروسکوپیک یا ماکروسکوپیک، گلوکوزوری و پیشرفت بیماری بطرف ESRD رابطه معنی داری مشاهده شد (P<0.05).
نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک از نوع وابسته به استروئید یا دارای هیستوپاتولوژی MCNS در طولانی مدت از پیامد خوبی برخوردار می باشند. از طرف دیگر وجود برخی متغیرهای بالینی مثل پرفشاری خون و پارامترهای آزمایشگاهی از قبیل پروتئینوری مداوم، هیستوپاتولوژی (FSGS: Focal segmental glomerulosclerosis)، هماچوری و گلوکوزوری در طولانی مدت این گروه از کودکان را با پیامد نامساعدی مواجه می سازد. ضمنا این مطالعه نشان داد که بین سن پایین (کمتر از 5 سال)، آتوپی و افزایش میزان عود رابطه معنی داری وجود دارد.
مقدمه: اگر چه درسال های اخیر در رابطه با درمان لوپوس تحقیقات متمرکزی صورت گرفته، لیکن تعداد کمی از این مطالعات در ارتباط با نفریت لوپوسی در اطفال بوده است. این بیماری درکودکان بویژه در گروه های مبتلا به گلومرولونفریت پرولیفراتیو منتشر و التهاب فعال انترسیس با پیش آگهی نامساعدی روبرو می باشد. همزمان با د سترسی به پروتکل های درمانی جدید در رابطه با بیماران مبتلا به انواع شدید نفریت لوپوسی، مشخص نمودن کودکانی که در معرض ابتلا به نارسائی کلیه قرار دارند، میتواند از اهمیت فزاینده ای برخور دار باشد. این مطالعه به منظور بررسی سیر بالینی، هیستوپاتولوژی، یافتههای سرولوژیک و اهمیت پروگنوستیک برخی پارامترها در تعیین ریسک فاکتورهای دخیل در پیدایش نارسائی کلیه و مرگ و میردر کودکان مبتلا به نفریت لوپوسی انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه پرونده 30 کودک زیر ١٦ سال و مبتلا به نفریت لوپوسی که در مرکز طبی کودکان بین سالهای ١٣٦٨ لغایت ١٣٧٧ بستری و تحت درمان قرارگرفته بودند، بصورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت. از همه بیماران قبل از شروع درمان بیوپسی کلیه از راه پوست بعمل آمد. در 3 مورد بیوپسی پیگیری انجام شد. ضایعات بر اساس کلاسیفیکاسیون سازمان بهداشت جهانی) Organization (WHO World Health درجه بندی گردید. پارا مترهای بالینی و سرولوژیکی در زمان بیوپسی کلیه ثبت گردید .
یافته ها: از همه بیماران طی یکسال از شروع بیماری بیوپسی کلیه بعمل آمد. از این تعداد بر اساس طبقه بندی WHO در یک مورد کلاس II، ٥ مورد (٧/١٦%) کلاس III، ٢١ مورد ( ٧٠% ) کلاس IV و ٣ مورد ( ١٠%) کلاس Vاز جمله یافته های مشاهده شده در مطالعه هیستولوژیک بود. میانگین پیگیری بیماران ٦٠ ماه بود .در بیوپسی های انجام شده در زمان پیگیری یافتهها از نظر هیستولوژیکی در دو مورد ثابت ودر یک مورد پیشرونده گزارش گردید. در مجموع میزان ماندگاری ٥ ساله کلیه و بیمار بترتیب ٦٧/٤٦% (١٤ از٣٠) و ٣٣/٩٣% (٢ از ٣٠) بود. در گروه مبتلا به کلاس IV این میزان بترتیب٦١/٤٧% (١٠ از٢١) و ٢١/٩٥% ( ٠ ٢ از ٢١) از بیماران را شامل میشد. بیشترین موارد نارسائی پیشرفته کلیه ٦٦/٦٦% (٢ از٣) و مرگ و میر ٣٣/٣٣% (١ از٣) در کودکانی مشاهده شد که مبتلا به کلاس V بیماری بودند. هیپرتانسیون مداوم، آنمی ( هموگلوبین کمتر از <10gr/dl )، کلیرانس کراتینین کمتر از ml/min/1.73m2 /75، پروتئین اوری در حد نفروتیک در زمان انجام اولین بیوپسی از جمله پارامترهائی بودندکه بین این فاکتورها و سیر بیماری بطرف اختلال عملکرد یا نارسائی پیشرفته کلیه رابطه معنیداری وجود داشت (P<0.01).
نتیجهگیری و توصیهها: در این مطالعه کودکان مبتلا به کلاس IV نفریت لوپوسی نسبت به دیگر مطالعات انجام شده در سالهای قبل از پیشآگهی بهتری برخوردار بودند. از طرف دیگر بیماران مبتلا به پرفشاری خون، آنمی، کلیرانس کراتینین کمتر از ml/min/1.73m2 /75، پروتئین اوری در حد نفروتیک و نفریت لوپوسی کلاس V د ر زمان تشخیص با ریسک بالائی از سیر بیماری بطرف اختلال عملکرد یا نارسائی پیشرفته کلیه مواجه می باشند. کلاسیفیکاسیون هیستولوژیک ضایعات در شروع بیماری، اعمال برخی مراقبت های درمانی ویژه، استفاده از برخی روش های درمانی تهاجمی از قبیل انفوزیون پالس متیل پردیزولون و پالس سیکلوفسفاماید از جمله اقداماتی هستند که بنظر می رسد در پیشگیری از مختل شدن عملکرد کلیه و افزایش میزان بقاء کلیه و ماندگاری بیماران موثر باشد.
اختلال عملکرد دستگاه ادراری تحتانی میتواند علت عفونتهای مکرر ادراری Urinary Tract Infection (UTI) و ریفلاکس وزیکویورترال Vesico Ureteral Reflux (VUR) در کودکان باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی فراوانی اختلال عملکرد مثانه در کودکان مبتلا به عفونت ادراری مکرر بوده است.
روش بررسی: در طول مطالعه 133 کودک (11 پسر و 122 دختر) وارد مطالعه شدند. دامنه سنی از 7 ماه تا 14 سال متغیر بود. گروه A شامل 78 کودک با سابقه UTI مکرر بدون VUR، در حالیکه گروه B شامل 55 کودک مبتلا به UTI و VUR بود. بررسیهای یورودینامیک (سیستومتری) بر روی تمام این کودکان انجام شد.
یافتهها: عملکرد غیرطبیعی سیستم ادراری تحتانی در 98 کودک (1/73%) دیده شد که 57 کودک از گروه A (1/78%) و 41 کودک از گروه B (8/78%) بودند. (05/0p>) شایعترین اختلال عملکرد دیسسینرژی دترسور اسفنکتر (DSD) بود که در 54% موارد وجود داشت،2/46% در گروه A و 60% در گروه B. (05/0p<) مثانه ناپایدار در 44 کودک (33%) دیده شد که تفاوت معنیداری در دو گروه نداشت. در 17 بیمار (6/12%) DSD همراه با ناپایداری مثانه بود. از نظر اختلال ادرار کردن حدود 20% کودکان در هر دو گروه هیچکدام از علائم اختلال را نداشتند، در حالی که 80% دیگر علائم مختلفی را گزارش میکردند که شایعترین آنها یبوست و اورجنسی بود. در نیمی از کودکان گروه A و یکچهارم افراد گروه B همزمانی چند علامت دیده میشد از جمله: تکرر ادرار، اورجنسی، ادرار منقطع، بیاختیاری، ادرار قطرهقطره و احتباس و یبوست.
نتیجهگیری: شایعترین اختلال عملکردی سیستم ادراری تحتانی در کودکان با UTI مکرر DSD است که در کودکان مبتلا به VUR با فراوانی بیشتری رخ میدهد.
سندرم نفروتیک یکی از بیماریهای قابل توجه دوران کودکی میباشد. گرچه مکانیسم پاتوفیزیولوژی آن روشن نیست. اکثر بیماران سیر بالینی خوشخیم داشته و به خوبی به استروئیدها پاسخ میدهند. در این مطالعه بهطور گذشتهنگر پیامد بالینی طولانی مدت 745 کودک مبتلا به سندرم تفروتیک حساس به استروئید از سال 1996 تا 2006 بررسی شد.
روش بررسی: دادههای موجود در پرونده پزشکی 745 کودک مبتلا به سندرم نفروتیک اولیه حساس به استروئید که حداقل به مدت شش ماه پیگیری شده بودند، بررسی گردید.
یافتهها: 1/63% پسر بودند. فراوانترین هیستوپاتولوژی Minimal Change Nephrotic Syndrome (2/30%)، Focal Segmental Glumerulosclerosis (25%) بود. در زمان مراجعه 6/22% از بیماران هماچوری میکروسکوپی داشتند. بیماران به طور متوسط 04/4±42/6 سال (شش ماه تا 22 سال) پیگیری شده بودند. 2/9% اصلا عود نداشتند، در حالی که 8/15% دچار عود مکرر شدند. در آخرین نوبت ویزیت، 7/49% از بیماران در وضعیت رمیسیون، 5/32% در عود و 29 نفر دچار نارسایی مزمن کلیه (CRF) یا End Stage Renal Disease بودند.
نتیجهگیری: اکثر کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک هیستوپاتولوژی خوشخیم MCNS دارند و با درمان اولیه استروئید رمیسیون پیدا میکنند، عود در آنها شایع بوده و کمتر از 10% برای همیشه در رمیسیون باقی میماند. از بین فاکتورهای بالینی میزان پاسخدهی به عوامل استروئید sparing، تعداد عود و مدت رمیسیون پابرجا با پیامد بالینی بیماران ارتباط دارد. پیگیری طولانی مدت کودکان با سندرم نفروتیک اولیه لازم میباشد.
سندرم نفروتیک در دوران کودکی اغلب با عودهای مکررهمراه است. جهت تعیین اثربخشی لوامیزول در درمان سندرم نفروتیک وابسته به استروئید (SDNS)، 305 کودک مبتلا به SDNS مراجعهکننده به مرکز طبی کودکان از سال 1365 لغایت 1385 بررسی شدند.
روش بررسی: تشخیص سندرم نفروتیک بر اساس معیارهای کلاسیک بود. هیچ کدام از بیماران علایم سندرم نفروتیک ثانویه نداشتند. پروتکل درمانی اولیه پردنیزولون با دوز mg/m260 روزانه در سه دوز منقسم برای چهار هفته بود. سپس در عرض سه تا شش ماه کم تا قطع شد. در صورت عود بعد از کاهش دوز پردنیزولون از لوامیزول استفاده گردید. وابستگی به استروئید به صورت عود در طی کاهش دوز استروئید یا 14 روز بعد از قطع استروئید در نظر گرفته شد.
یافتهها: از 305 کودک مبتلا به SDNS، 8/70% پسر بودند. متوسط سن بیماران در زمان مراجعه 1/3±8/4 سال (یک تا 15 سال) بود.در آخرین ویزیت، 84 نفر (5/27%) در رمیسیون، 220 نفر (1/72%) در وضعیت عود و نیاز به مصرف استروئید بودند. مصرف لوامیزول منجر به کاهش دوز استروئید و رمیسیون طولانی به ترتیب برای 68 (3/22%) و 90 بیمار (5/29%) شد. بعد از درمان با لوامیزول متوسط میزان عود (88/0±05/2 در برابر 23/1±1/1) و دوز روزانه استروئید (به ترتیب 39/0±74/0 در برابر 38/1±32/0 mg/kg) به طور معنیدار کاهش یافت (0001/0p<).
نتیجهگیری: لوامیزول به عنوان داروی موثر و با کمترین عوارض جانبی میتواند در درمان SDNS در دوران کودکی، به صورت داروی اولیه برای حفظ وضعیت رمیسیون با کاهش میزان عود و دوز استروئید به کار رود.
صفحه 1 از 1 |
نشانی: بلوار کشاورز، خیابان قدس، خیابان ایتالیا، پلاک ۴۹، طبقه هفتم، مجله دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تلفکس ۳-۴۲۹۱۰۷۰۲
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0
Designed & Developed by : Yektaweb