جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای عبیری

مریم عبیری، سعید صادقیان، الهام حکی، محمدعلی برومند، پروین مهدی‌پور، منیژه ایزدی، محمد کرامتی‌پور،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بیماری عروق کرونر Coronary Artery Disease CAD از شایع‌ترین علل مرگ و میر در همه کشورها از جمله ایران می‌باشد. از عوامل مستعدکننده بیماری، سابقه خانوادگی مثبت است که اشاره به ماهیت ژنتیکی CAD دارد. شناخت فاکتورهای ژنتیکی مستعدکننده به CAD، برای شناسایی افراد در معرض خطر بسیار مهم است. تغییر در فاکتورهای محیطی مستعدکننده و احیانا تداخلات دارویی در این افراد، می‌تواند نقش اساسی در پیشگیری از بیماری داشته باشد. بررسی‌های ژنتیکی تاکنون نقش بیش از 100 ژن را در ابتلا به CAD نشان داده‌اند. ژن  Matrix Gla Protein (MGP) از جمله ژن‌هایی می‌باشد که نقش چندشکلی‌‌های آن در جایگاه‌های 7- و 138- در پرموتور ژن، در ایجاد خطر ابتلا به CAD در بعضی از جمعیت‌ها گزارش شده است. مطالعه حاضر به بررسی نقش چندشکلی‌های مذکور در ایجاد خطر ابتلا به CAD، در جمعیت ایرانی پرداخته است.

روش بررسی: 150 فرد مبتلا و 150 شاهد مناسب بر اساس علائم کلینکی و نتایج آنژیوگرافی انتخاب و از نمونه‌های خون DNA استخراج گردید و ژنوتیپ نمونه‌ها در هر دو چندشکلی با روش Polymerase Chain Reaction-Restriction Fragment Length Polymorphism PCR-RFLP و راندن محصولات روی ژل پلی‌آکریل آمید مشخص گردید.

یافته‌ها: مقایسه فراوانی ژنوتیپی و آللی بین گروه بیماران و شاهد نشان داد که آلل A در جایگاه 7- و آلل T در جایگاه 138- در بین بیماران بیشتر از گروه شاهد می‌باشد. هر چند این اختلاف از لحاظ آماری معنی‌دار نمی‌باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل پیشنهادکننده عدم همبستگی چند شکلی‌های مذکور با CAD در جمعیت ایرانی می‌باشد. تایید قطعی این امر نیازمند تکرار مطالعات مشابه می‌باشد.


ریحانه پیرجانی، علی اکبری ساری، محبوبه شیرازی، امین نخستین انصاری، مریم ربیعی، آمنه عبیری،
دوره 80، شماره 3 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکک گروه بتا (GBS: Group B Streptococcus) کوکسی گرم مثبت می‌باشد که در رکتوواژینال کلونیزه می‌شود. حدود 3/%31-6/4 زنان سنین باروری حامل عفونت GBS می‌باشند. GBS یک فاکتور خطر برای عفونتهای متعاقب در زنان حامله می‌باشد، که در 2%-1 موارد منجر به عفونت مهاجم نوزادی می‌شود. در بیشتر کشورهای دنیا، درمان بر طبق پروتکل CDC (Centers for Disease Control and Prevention) و براساس نتایج کشت انجام می‌شود. درایران درمان بر‌اساس ریسک فاکتورها انجام می‌شود. بنابراین بر آن شدیم تا در مطالعه‌ای نتایج به‌دست آمده از درمان براساس فاکتورهای خطر و براساس نتایج کشت و دیگر عوارض مادری و نوزادی را در این دو گروه با یکدیگر مقایسه کنیم.
روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی است. مطالعه در بیمارستان آرش از فروردین سال 1397 تا پایان اسفند سال 1398 به انجام رسیده است. در گروه مورد، نمونه‌های ترشحات رکتوواژینال از 98 زن باردار 37-35 هفته، برای کشت ارسال و درمان براساس نتیجه کشت، انجام شد. نمونه‌های شاهد 200 مادر باردار هستند که براساس فاکتور خطر تحت درمان قرار گرفتند. دو گروه از نظر پیامدهای حاملگی مقایسه شدند.
یافته‌ها: از 98 فرد مورد برررسی، 24 نفر (5/24%) کشت مثبت رکتوواژینال داشتند. افراد کشت مثبتی که تحت درمان آنتی‌بیوتیکی قرار گرفتند، تفاوت معناداری از نظر پیامدهای حاملگی در مقایسه با گروه شاهد نداشتند.
نتیجه‌گیری: در افراد با سابقه ترشحات واژینال، به‌طور معناداری شیوع کلونیزاسیون GBS بالاتر بود. به‌دلیل تعداد کم مطالعات صورت گرفته در ایران، توصیه می‌گردد مطالعات با حجم نمونه بیشتر انجام شود تا بتوان پروتکل مناسب‌تری به لحاظ اثربخشی و اقتصادی تبیین نمود.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb