17 نتیجه برای عراقی
وزیرزاده، افلاطون، مهدی عراقی زاده،
دوره 17، شماره 5 - ( 2-1338 )
چکیده
باقر نصیر پور، مهدی عراقی زاده،
دوره 25، شماره 10 - ( 1-1347 )
چکیده
باقر نصیرپور، مهدی عراقی زاده،
دوره 28، شماره 2 - ( 1-1350 )
چکیده
مهدی عراقی زاده،
دوره 34، شماره 9 - ( 1-1356 )
چکیده
مهدی عراقی زاده،
دوره 35، شماره 7 - ( 1-1357 )
چکیده
1- توجه به رعایت کامل ضدعفونی موقع لوله گذاری ، نگهداری و تهیه سرم لوله و محل ورود لوله نهایت ضرورت را دارد.2- محلول سرم محیط خیلی خوب کشت میکروبی و قارچی است و با استفاده از فیلتر سیستم بسته تزریقی جلوگیری از آلودگی می گردد.3- توجه به تعادل الکترولیت و آب و در خاطر داشتن خطر عدم تعادل الکترولیتی و امکان دیوز شدید اسموتیک و دیهیدریشین 4- لزوم همکاری جراح - داروخانه ، آزمایشگاه5- وقتی به طور صحیح به کار رود یکی از بهترینروشهای درمانی در بیماران جراحی خیلی بیمار و بد حال است .6- برعکس اختلال در حجم و الکترولیت خون به هم خوردن نسبت پروتئین در بدن به ظاهر خوب تحمل می شود و موجب لاغری سلول و بد جوش خوردگی ضخم ها می شود همین خوب تحمل شدن باعث می شود که ما این موضوع را نادیده بگیریم و تعیین مقدار سرم آلبومین خون کلید خوبی برای وضع تغذیه در گذشته است.
علی موافق، محمد میراسکندری، پیام اقتصادی عراقی،
دوره 61، شماره 4 - ( 4-1382 )
چکیده
مقدمه: یکی از عوارض نامطلوب استفاده از پروپوفول، درد هنگام تزریق وریدی این دارو می باشد که میزان بروز آن در بیماران بین 28% تا 90% گزارش شده است. متوکلوپروماید دارویی است که بطور متداول جهت پیشگیری و درمان تهوع و استفراغ کاربرد بالینی دارد ولی دیده شده که از این دارو نیز می توان در کاهش درد پروپوفول استفاده نمود. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر تزریق متوکلوپروماید پیش از تزریق پروپوفول در میزان بروز و شدت درد ناشی از تزریق پروپوفول و مقایسه آن با لیدوکائین است.
مواد و روش ها: در این مطالعه آینده نگر، دوسوکور، تصادفی شده همراه با کنترل دارونما، 150 بیمار 18 تا 40 سال به صورت تصادفی به یکی از سه گروه (هر گروه 50 نفر) شاهد (دو میلی لیتر نرمال سالین)، لیدوکائین (دو میلی لیتر معادل 40 میلی گرم لیدوکائین) و متوکلوپروماید (دو میلی لیتر معادل 10 میلی گرم متوکلوپروماید) تقسیم شدند. بلافاصله دو میلی لیتر پروپوفول 10 میلی گرم در میلی لیتر با سرعت 0.5 میلی لیتر در ثانیه (در 4 ثانیه) از همان کاتتر وریدی که در بزرگترین ورید پشت دست قرار دارد، تزریق می گردید. شدت درد حین تزریق پروپوفول توسط روش (VAS: Visual analogue pain scale) (صفر بدون درد تا 100 شدیدترین درد) که پیش از مطالعه به بیمار آموزش داده می شد، تعیین می گردید و هر مقدار VAS بیشتر از صفر بروز درد تلقی می گردید. درصورت مشاهده هرگونه علائم خواب آلودگی، بیمار از مطالعه حذف می گردید.
یافته ها: در این مطالعه نشان داده شد که شدت درد بیماران در سه گروه تفاوت معنی داری داشتند (نرمال سالین=41.18، گروه لیدوکائین=25.4 و گروه متوکلوپروماید=13.1 و P<0.001) و بیماران گروه متوکلوپروماید به میزان معنی داری درد کمتری را نسبت به گروه های دیگر تجربه نمودند (P<0.001). میزان بروز درد در گروه نرمال سالین 77.1% است و لیدوکائین و متوکلوپروماید هر دو موجب کاهش بروز درد در حین تزریق نسبت با گروه نرمال سالین شدند (P=0.002) ولی اختلاف معنی داری در بروز درد بین دو گروه لیدوکائین با متوکلوپروماید مشاهده نشد (P=0.051).
نتیجه گیری و توصیه ها: بدین ترتیب این مطالعه نشان داد که متوکلوپروماید نسبت به لیدوکائین درد ناشی از تزریق پروپوفول را بیشتر کاهش می دهد (برخلاف درد ناشی از دیازپام) ولی در کاهش میزان بروز درد با یکدیگر تفاوتی ندارند. در نهایت باتوجه به دیگر اثرات سودمند متوکلوپروماید از جمله پیشگیری از تهوع و استفراغ پس از عمل و کاهش دوز پروپوفول مورد نیاز برای القا، می توان از این روش بویژه در مواردی که منع مصرف لیدوکائین وجود دارد، قبل از تزریق پروپوفول استفاده نمود.
فتانه عبدی ماسوله، حسین کاویانی، مرتضی خاقانی زاده، ابوالفضل مؤمنیعراقی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
فرسودگی شغلی یکی از عوامل اساسی در کاهش کارآیی، از دست رفتن نیروی انسانی و ایجاد عوارض جسمی و روانی، خصوصاً در حرفههای خدمات انسانی، میباشد. با توجه به اهمیت نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی، تحقیقی به منظور بررسی رابطهی فرسودگی شغلی با سلامت روان پرسنل پرستاری بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی که از نوع همبستگی و مقطعی میباشد روی 200 نفر از پرسنل پرستاری که بصورت چندمرحلهای احتمالی انتخاب شدند، انجام پذیرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل سه پرسشنامه: ویژگیهای دموگرافیک، پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ و پرسشنامه سلامت عمومی - 28 بود.
یافتهها: در مورد فرسودگی شغلی، در ابعاد خستگی هیجانی و مسخ شخصیت اکثریت واحدهای مورد پژوهش در سطح پایین و در بعد عدم کارآیی فردی اکثریت در سطح بالا قرار داشتند. در مورد سطح سلامت روان 43% از نمونهها دارای علامت بودند. رابطه بین فرسودگی شغلی و سلامت روان معنیدار بود 001/0p<. در مورد متغیرهای جمعیتشناختی، ارتباط بین فرسودگی شغلی با جنس، سن، سابقه کار و همچنین ارتباط بین متغیرهای سابقهکار و نوبت کاری با سلامت روان معنادار بود.
نتیجهگیری: با توجه به ماهیت استرسزای حرفه پرستاری و شیوع بالای اختلال در سلامت روان نسبت به جمعیت عمومی و فرسودگی شغلی خصوصاً در پرسنل جوانتر و با سابقه کمتر و وجود ارتباط قوی بین دو متغیر سلامت روان و فرسودگی شغلی، بنابراین جهت پیشگیری یا برطرف نمودن مشکل موجود، توجه جدی مسئولین دستاندرکار بهداشت روان دانشگاه ضروری میباشد.
محمدعلی نویان اشرف، آریا اخگر عراقی، حمیرا پیروی سرشکه، فروهر اخگر،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
القاء بیهوشی عمومی، لارنگوسکوپی و لولهگذاری داخل تراشه میتواند با تغییرات وسیع همودینامیک همراه گردد. هدف از این پژوهش تعیین پاسخهای همودینامیک در پی لارنگوسکوپی پس از القاء بیهوشی با پروپوفول در مقایسه با تیوپنتال میباشد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی 180 بیمار در گروه سنی 20 تا 50 سال با ASA کلاسІ تحت بیهوشی عمومی با پروپوفول و تیوپنتال سدیم قرار گرفتند. اطلاعات همودینامیک بیماران (شامل فشار خون سیستولی "Sp"/ دیاستولی/ "Dp" متوسط شریانی "Map" و تعداد ضربان قلب "HR") در چهار مرحله (بعد از قرارگرفتن بیمار روی تخت عمل، سه دقیقه بعد از تزریق پیش داروی بیهوشی، یک دقیقه بعد از القاء بیهوشی و بلافاصله بعد از لولهگذاری تراشه) ثبت گردید. اطلاعات بیماران با SPSS ویراست 5/13 و 2 test و student's t-test مورد آنالیز قرار گرفتند و مقادیر کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: از مجموع 180 بیمار مورد مطالعه (6/50%) 91 بیمار مرد و (4/49%) 89 بیمار زن بودند. دو گروه از نظر جنس، وزن و سن تفاوت آماری نداشتند (05/0p>). کاهش فشار خون سیستولی/ دیاستولی و فشار متوسط شریانی متعاقب القاء بیهوشی در دو گروه تفاوت معنیدار نداشت. میانگین تفاوت افزایش تعداد ضربان قلب بیماران در گروه تیوپنتال و پروپوفول بهترتیب 43/55/11 و 55/337/5 بود (0001/0p<).
نتیجهگیری: پروپوفول با سرکوب بهتری از پرسور رفلکس داروی مناسبتری جهت القاء بیهوشی در اعمال جراحی تحت بیهوشی عمومی میباشد این یافته با اکثر مطالعات انجامشده قبلی مطابقت دارد. پروپوفول میتواند داروی مناسبی در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر و یا بیمارانی باشد که تغییرات همودینامیک متعاقب لارنگوسکوپی و لولهگذاری در آنها مخاطرهانگیز است.
محمود فرزان، امیر سبحانی عراقی، حامد مازوچی، زینب زراعتی، رامین اسپندار،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: سینداکتیلی شایعترین
آنومالی مادرزادی دست و انسیدانس آن در حدود یک در 2500-2000 تولد زنده میباشد. بنابراین
در این مطالعه به بررسی نتایج نهایی عمل جراحی و عوارض بیماران مبتلا به سینداکتیلی
پرداختیم.
روش بررسی: در این مطالعه بیماران
مبتلا به سینداکتیلی دست که بین سالهای 1375 تا1390 در بیمارستان امامخمینی تحت
عمل جراحی قرار گرفتهاند و معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، از لحاظ چهار فاکتور
عملکرد، ظاهر، حس و عوارض معاینه و بررسی شدند. مدت پیگیری بیماران حداقل سه سال
بود.
یافتهها: 42 بیمار (27 پسر، 15 دختر)
مورد بررسی قرار گرفتند و میانگین سن بیماران 4/4 سال بود. سابقه فامیلی مثبت در هشت
بیمار وجود داشت. از نظر ظاهری 4/71 درصد، از نظر حس 4/90 درصد و از نظر عملکرد
8/73 درصد در محدوده خوب بودند.
نتیجهگیری: نتایج
نهایی مطالعه ما 5/78 درصد خوب، 5/12 درصد متوسط و 4/8 درصد ضعیف بوده است. نتایج نهایی
عمل جراحی پس از 18 ماهگی، بهتر بود.
صادق صابری، امیر سبحانی عراقی، محمود فرزان، حسین صفرعلی فرخانی، شیرین مردوخپور، محمود میرزاآقاپور،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ناهنجاری چرخشی پساز نیلگذاری فمور یک عارضه شناختهشده میباشد. این شکل از ناهنجاری؛ شایعترین فرم بد جوشخوردگی است و هدف از مطالعه تعیین میزان آن در بیماران مبتلا به شکستگی شفت فمور پساز انجام نیلگذاری فمور بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 70 بیمار مبتلا به شکستگی ایزوله شفت فمور که در سالهای 1387 تا 1390 در بیمارستان امامخمینی (ره) تهران تحت درمان نیلگذاری فمور بهروش Antegrade قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. در حین جراحی، تعیین میزان چرخش بهکمک معاینه کلینیکی انجام شد و سپس طی مراجعات بعدی بیماران به درمانگاه جهت پیگیری، بار دیگر تحت معاینه قرار گرفتند و سیتیاسکن جهت بررسی میزان اختلال چرخش فمور درخواست شد.
یافتهها: میانگین سنی مورد بررسی 21/28 سال با انحرافمعیار 14 سال بود. 39 نفر (7/55 درصد) چرخش فمور به خارج و 31 نفر (3/44 درصد) چرخش به داخل داشتند. درجه میزان چرخش در 6/8 درصد کمتر از پنج درجه، در 7/75 درصد پنج تا 10 درجه و در 7/15 درصد بین 10 تا 15 درجه بود و به سن، جنسیت، محل شکستگی و محدودیت فعالیت بیماران ارتباط نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: 7/15 درصد از بیماران چرخش 10 درجه یا بیشتر داشتند و بروز این عارضه ارتباطی به محل شکستگی نداشت. بیماران مبتلا به اختلال چرخش به خارج بیشتر از بیماران مبتلا به چرخش به داخل علامتدار بودند که البته در مطالعه ما ارتباط آماری معناداری در این زمینه دیده نشد.
محمد جواد فاطمی، امیر اسدالله خواجه رحیمی، بابک نیکومرام، مریم سخایی، شبنم مصطفوینیا، امیر آتشی، میر سپهر پدرام، حمیدرضا آقایان، شیرین عراقی، مجید سلطانی، مجید مصاحبی محمدی،
دوره 72، شماره 6 - ( شهریور 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی در درمان طیف وسیعی از بیماریها کاربرد دارند و از بافتهای مختلف بدن قابل جداسازی هستند. این سلولها به دو روش ترشح سایتوکینها و فاکتورهای رشد و نیز افتراق سلولی به درمان بیماریها کمک میکنند. زخمهای سوختگی یکی از مشکلات جراحی ترمیمی میباشند و ممکن است سلولهای بنیادی بتوانند به ترمیم سریعتر این زخمها کمک نمایند.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعه تجربی بوده و از دی ماه 1391 تا اردیبهشت 1392 در مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گردید. در این مطالعه 30 رت بهطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. چربی اینگوینال یک گروه ده تایی برای تهیه سلول بنیادی اتولوگ مورد استفاده قرار گرفت. از آمنیون آسلولار بهعنوان اسکافولد برای انتقال سلول بنیادی استفاده شد. در هر 30 رت یک زخم سوختگی ایجاد شد. پس از 24 ساعت زخم اکسیزیون و در گروه اول پانسمان معمولی و در گروه دوم آمنیون آسلولار و در گروه سوم که پیشتر چربی آنها برداشته شده بود آمنیون آسلولار با سلول بنیادی برای پوشش زخم استفاده شد. سرعت ترمیم زخم و مشخصات پاتولوژی در سه گروه با هم مقایسه گردید.
یافتهها: میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از سلول بنیادی در طی 15 روز،cm2 53/4 با انحرافمعیار 23/2± و حداقل و حداکثر سطح بهترتیب cm2 82/0 و cm2 5/10 بوده است. میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از آمنیون آسلولار در طی 15 روز،cm2 31/10 با انحرافمعیار 52/4± و حداقل و حداکثر سطح بهترتیب cm2 57/3 و cm2 9/21 بود (شکل 5). میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از پماد سیلور در طی 15 روز،cm2 06/9 با انحرافمعیار 37/1± و حداقل و حداکثر سطح بهترتیب cm2 5/5 و cm2 33/12 بوده است. میانگین سطح زخم در گروه آمنیون آسلولار دارای سلول بنیادی از هر دو گروه دیگر در روزهای سوم تا 15 بعد از جراحی بهطور معنادار کوچکتر بود (01/0P<). همچنین فیبروپلازی و واسکولاریزاسیون در زخمهای دارای سلول بنیادی بهطور معنادار بهتر از دو گروه دیگر بود (001/0P<)
نتیجهگیری: آمنیون آسلولار بهعنوان یک اسکافولد مناسب به همراه سلول بنیادی با منشاء چربی میتواند به ترمیم زودتر زخم سوختگی منجر شود.
ابوالفضل عباسزاده، طیبه محزونی، سید ابوالحسن امامی، حسین اکبری، محمدجواد فاطمی، محسن صابری، توران باقری، میترا نیازی، شیرین عراقی،
دوره 73، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: گشنیز با نام علمی Coriandrum Sativum از قدیمیترین گیاهان دارویی شناخته شده است، که در مطالعات مختلف به اثرات ضد التهابی و ضد میکروبی و ضد قارچی روغن آن اشاره شده است، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر روغن گشنیز در ترمیم زخم سوختگی درجه دو سطحی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در مهر و آبان 1392 انجام شد، در قسمت خلف 48 رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g 300-250 سوختگی درجه دو سطحی به ابعاد cm 4×2 ایجاد گردید و سپس در محل سوختگی گروه یک تا چهار بهترتیب از کرم سیلور سولفادیازین، پماد آلفا، کرم گشنیز و گاز وازلین (کنترل) برای پانسمان بهصورت روزانه تا بهبود کامل استفاده شد و روند بهبودی زخم با عکسبرداری بهصورت هر سه روز یکبار با ImageJ, ver. 1.45, (NIH, Maryland, USA) پایش شد. در روز 10 و 17 جهت بررسی میزان کلاژن و سلولهای التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.
یافتهها: میانگین سطح زخمها در چهار گروه در اولین مرتبه عکسبرداری (روز سه) اختلاف آماری معناداری نداشت (135/0P=) و برای بررسی روند بهبودی از تفاضل میانگین سطوح زخمها در گروههای چهارگانه در روزهای بعد نسبت به روز سه استفاده شد. سرعت بهبود زخمها در گروههای گشنیز و آلفا از روز 14 به بعد بهتر از دو گروه دیگر بود و اختلاف آماری معنادار وجود داشت (001/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد در بهبود زخم حاصل از سوختگی، اثر پماد گشنیز بهتر از گروه کنترل و سیلور سولفادیازین و مشابه پماد آلفا میباشد.
نوراحمد لطیفی، نوید رضوانی، محمدجواد فاطمی، مجید نوریان، شیرین عراقی، توران باقری،
دوره 73، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بقای گرفت در محل آسیب از مشکلات بزرگ جراحیهای ترمیمی بهحساب میآید. هدف ما در این مطالعه بررسی اثرات درمانی پلاسمای غنی شده با پلاکت و فیبرین غنی شده با پلاکت بر بقای پیوند پوستی تمام ضخامت اتولوگ، در موشهای صحرایی نر بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در اردیبهشت ماه 1394 در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) تهران انجام شد. 36 راس موش صحرایی نر نژاد اسپراگرداولی (محدوده وزنی gr 250-300) پس از بیهوشی به سه گروه تقسیم شده و پس از برداشتن پوست در گروه اول پلاسمای غنی شده با پلاکت، گروه دوم فیبرین غنی شده با پلاکت و گروه سوم نرمال سالین تزریق شد. 28 روز پس از جراحی، بررسی میکروسکوپی (میزان آنژیوژنز) و ماکروسکوپی (مساحت ناحیه نکروز) از نمونهها بهعمل آمد.
یافتهها: نتایج نشان دادند اختلاف معناداری در مساحت ناحیه نکروز بین گروه کنترل و گروه پلاسمای غنی شده با پلاکت وجود نداشت. درصد ناحیهی نکروز در حیوانات تحت درمان با فیبرین غنی شده با پلاکت بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (0001/0P=) اختلاف معناداری در دانسیتهی عروقی بین گروه کنترل و گروه پلاسمای غنی شده با پلاکت وجود نداشت، در حالی که در حیوانات تحت درمان با فیبرین غنی شده با پلاکت دانسیتهی عروقی بهطور معناداری از گروه کنترل کمتر بود (002/0P=).
نتیجهگیری: استفاده از پلاسمای غنی شده با پلاکت اتولوگ میتواند بر تسریع التیام آسیب بافت نرم و افزایش بقای گرفت مؤثر باشد.
محمدجواد فاطمی، شیرین چهرودی، توران باقری، سحر صالح، امیر آتشی، محسن صابری، سید ابوذر حسینی، شیرین عراقی،
دوره 74، شماره 12 - ( اسفند 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی با یا بدون داربست حملکننده این سلولها بهعنوان روشهای جدید در درمان زخمهای حاد و مزمن مطرح شدهاند. مطالعه حاضر با هدف بررسی امکان استفاده از نانوفیبرهای پلیاترسولفون بهعنوان اسکافولد نگهدارنده سلولهای بنیادی با منشا چربی با یا بدون فاکتور رشد در ترمیم زخم تمام ضخامت در رت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در تیرماه 1392 در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) تهران انجام شد. 48 رت بهصورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پس از ایجاد زخم در سطح خلفی رتها، پوشش زخم در گروه اول با پلیاترسولفون (PES) همراه سلولهای بنیادی چربی (ASC) و فاکتور رشد (GF)، در گروه دوم با پلیاترسولفون همراه سلولهای بنیادی چربی (ASC)، در گروه سوم با پلیاترسولفون به تنهایی، در گروه چهارم (کنترل) با گاز وازلین انجام شد. سپس در روزهای 20 و 35 با فتوگرافی وسعت زخم و سرعت ترمیم و همچنین در روزهای 20 و 45 با نمونهبرداری مشخصات هیستوپاتولوژی نمونهها بررسی شد.
یافتهها: نتایج سرعت ترمیم زخم در گروه کنترل بهطور معناداری بهتر بود (001/0P=، 013/0P=، 008/0P=). در بررسی خصوصیات هیستوپاتولوژیک نیز گروه کنترل در روز 20 بهطور معناداری نتایج بهتری داشت (001/0P<) و اما در روز 45 نتایج در پارامترهای متفاوت یکسان نبود.
نتیجهگیری: داربست پلیاتر سولفون به تنهایی یا همراه سلولهای بنیادی برگرفته از چربی نتوانست ترمیم زخم را بهبود بخشد. همچنین اضافه شدن فاکتور رشد VEGF نتوانست تغییر واضحی در ترمیم زخم ایجاد کند.
ثریا شاهرخ، سیدابوالحسن امامی، محمدجواد فاطمی، میر سپهر پدرام، سعید فرزاد فرزاد مهاجری، سیدجابر موسوی، سیدابوذر حسینی، توران باقری، شیرین عراقی،
دوره 75، شماره 1 - ( فروردین 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: گرافتهای غضروفی بهعنوان یک جزء تفکیکناپذیر در زمینههای مختلف جراحی پلاستیک بهویژه رینوپلاستی میباشد. عوارضی مانند ایجاد دفرمیتی و باز جذب آن در استفاده از غضروف وجود دارد که محل برداشتن غضروف میتواند از بروز این عوارض پیشگیری کند. پژوهش کنونی با هدف مقایسه میزان جذب غضروف در گرافت غضروفی حاصل از دنده با گرافت حاصل از کونکای گوش در خرگوش انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در آبان ۱۳۹۳ انجام شد، در ۱۵ سر خرگوش نر سفید نیوزلندی (با وزن تقریبی ۲۰۰۰ تا g ۲۵۰۰) پس از بیهوشی، بخشی از گوش و غضروف دندهای آن برداشته و سپس در قسمت خلفی تنه خرگوش در یک سمت ستون فقرات، کونکای گوش و در سمت دیگر غضروف دندهای پیوند شد. پس از هشت هفته نمونهها پس از تعیین وزن، از نظر میزان کندروسیتهای زنده و فیبروز توسط پاتولوژیست مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین وزن گرافت حاصل از گوش طی دو ماه افزایش داشت ولی این افزایش از نظر آماری معنادار نبود. در گرافت حاصل از دنده میانگین وزن طی دو ماه کاهش معناداری داشته است (۰/۰۰۹P=). از نظر میزان فیبروز و کندروسیت زنده در دو گروه تفاوت معنادار وجود نداشت ولی میزان فیبروز در گروه غضروف گوش بیشتر بوده است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش کنونی میتوان نتیجه گرفت که میزان جذب غضروف دنده تا حدودی نسبت به غضروف گوش نتایج بهتری داشته است.
توران باقری، محمدجواد فاطمی، سیدابوذر حسینی، سیدجابر موسوی، شیرین عراقی، میترا نیازی،
دوره 75، شماره 9 - ( آذر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه از ترکیباتی با منشا طبیعی در درمان زخمها بهویژه زخم سوختگی، بهعلت هزینههای بالای درمان و بازتوانی آنها، استفاده میشود. پژوهش کنونی با هدف بررسی تاثیر روغن حیوانی بر ترمیم زخم سوختگی در مدل حیوانی رت انجام گردید.
روش بررسی: در این پژوهش تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) در اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۴ انجام شد، در قسمت خلف ۳۶ رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g ۲۵۰-۳۰۰، سوختگی درجه دو عمقی به ابعاد cm ۴×۲ ایجاد گردید و سپس رتها بهطور تصادفی به سه گروه ۱۲ تایی تقسیم و بهترتیب با کرم سیلور سولفادیازین، روغن حیوانی و وازلین پانسمان شدند. روند بهبودی زخم با نرمافزارImage J, ver. 1.4.5 (NIH, Maryland, USA) پایش شد. در روز ۱۷ و ۳۰ نیز نمونهها جهت بررسی پاتولوژی فرستاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در روزهای ۵، ۱۵ و ۲۵ وسعت زخم در گروههای روغن حیوانی و وازلین در مقایسه با سیلور سولفادیازین بهطور معناداری کاهش یافته بود (۰/۰۰۱P=)، اما این تفاوت میان گروه روغن حیوانی و وازلین معنادار نبود. در بازه زمانی ۱۷ روز، نتایج از نظر آرایش کلاژنی (۰/۰۰۱P<) و در روز ۳۰، نتایج اپیتلیزاسیون (۰/۰۴P=)، سلولهای التهابی حاد (۰/۰۰۱P=) و فیبروپلازی (۰/۰۰۱P<) در گروه روغن حیوانی و وازلین بهطور معنادار بهتر بود.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد روغن حیوانی نمیتواند ترمیم زخم سوختگی را تسریع و ایندکسهای هیستوپاتولوژی را افزایش دهد.
محمد مهدی ثقفی، محمدجواد فاطمی، توران باقری، محمد حسن حبل الورید، میترا نیازی، محسن صابری، شیرین عراقی،
دوره 75، شماره 11 - ( بهمن 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: برخی از گیاهان دارویی ارزان و در دسترس مانند گیاه ابوخلسا یا هواچوبه با نام علمی Arnebia euchroma میتوانند در درمان زخم سوختگی و کاهش زمان بهبودی موثر باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثر پماد ابوخلسا بر ترمیم زخم سوختگی درجه دو عمقی در رت بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در مهر ۱۳۹۴ در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) در تهران انجام شد. در قسمت پشت ۲۴ رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g ۲۵۰-۳۰۰ سوختگی درجه دو عمقی به ابعاد cm ۴×۲ ایجاد گردید و سپس محل سوختگی در گروه اول با پماد ابوخلسا و در گروه دوم با وازلین پانسمان روزانه تا بهبود کامل انجام شد و روند بهبودی زخم با عکسبرداری بهصورت هر پنج روز یکبار پایش شد. در روز ۲۰ نیز جهت بررسی میزان کلاژن و سلولهای التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در طول روزهای پنج تا ۱۵ وسعت زخم در هر دو گروه کمتر شد (۰/۰۰۱P<) و این کاهش وسعت زخم در گروه وازلین نسبت به پماد ابوخلسا بهطور معناداری بیشتر بود (۰/۰۴۰P=). یافتههای حاصل از پاتولوژی نیز نشان دادند که هیچگونه اختلاف معناداری از نظر میزان کلاژن و سلولهای التهابی در دو گروه وجود نداشت.
نتیجهگیری: پماد دارویی گیاه ابوخلسا وسعت زخم را تا حدودی کاهش میدهد اما بهنظر میرسد در زخمهای سوختگی سطحی در مقایسه با مواد پانسمان دیگر تأثیر بیشتری داشته باشد.