13 نتیجه برای عسکری
صادق پیروز عزیزی، عبدالصمد رفعت، حسن عسکری،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1332 )
چکیده
صادق پیروز عزیزی، عبدالصمد رفعت، حسین عسکری،
دوره 11، شماره 8 - ( 1-1333 )
چکیده
علی اکبر خدادوست، حسن عسکری شیرازی، رضا معزی،
دوره 32، شماره 9 - ( 7-1354 )
چکیده
تا حدود پانزده سال قبل عنصر سلنیم برای انسان و سایر پستانداران عنصری سمی تلقی می شد. در سال 1957 Faltz , Schwarz در نتیجه مطالعات خود اطلاع دادند که مقدار ناچیز سلنیم در موشهای سفیدی که دچار کمبود ویتامین بودند قادر است از نکروز کبد جلوگیری نماید. مطالعات دیگر نشان دادند که در اطفال مبتلا به بیماری Kwashiorkor که در قاره افریقا دیده می شود و نتیجه عدم تغذیه کافی است مقدار سلنیم در خون کامل خیلی کمتر از حد طبیعی موجود در افراد عادی است. از اینرو به اهمیت سلنیم در تغذیه انسان و سایر پستانداران پی بردند. این مقاله درباره اهمیت عنصر مزبور در تغذیه انسان و مختصری از فیزیولوژی آن بحث می نماید.کمبود سلنیم- سلنیم بوسیله تغذیه روزانه به بدن انسان می رسد. بعضی از غذاها مانند غذاهای دریائی (ماهی و امثال آن) و اصولاً غذاهائی که از نظر پروتئین غنی می باشد دارای سلنیم نسبتاً زیادی می باشند. بالعکس میوه جات از نظر محتوای سلنیم فقیر می باشند.اگر سلنیم کافی به بدن انسان نرسد و یا عمداً به حیوانات آزمایشگاهی غذاهائی که از نظر محتوای سلنیم فقیر باشند بدهیم دچار کمبود این عنصر خواهند شد.اثرات کمبود سلنیم را در چندین آزمایشگاه در مورد حیوانات اهلی مطالعه نموده اند (2) و کمبود سلنیم را در بیش از سی جنس مختلف از پرندگان خارجی در پارک ملی جانورشناسی در امریکا مورد مطالعه قرار داده اند (3) در قسمت اعظم این موارد کمبود سلنیم با کمبود ویتامین E نیز توام بوده است و کوشش به منظور تولید کمبود خالص سلنیم در حیواناتی که به مقدار کافی ویتامین E به آنها داده شد تا قبل از کارهای Mccoy , Weswig بر روی موشهای سفید (4) و همچنین آزمایشهای Scott, Thompson بر روی جوجه های مرغ (5) موفقیت آمیز نبوده است. پژوهشهای بعدی نشان دادند که موشهای سفیدی که با غذاهائی که از نظر سلنیم کمبود داشتند ولی ویتامین E به آنها اضافه شده بود تغذیه می شدند دچار ریزش مو، آب مروارید (CATARACT) و عروق خونی معیوب گردیدند (6 و7) همچنین اسپرماتوزوئیدهای آنها از نظر شکل غیر عادی بودند. در مورد جوجه مرغها کمبود سلنیم باعث استحاله و فیبروز غده لوزالمعده گردید. از لحاظ تغذیه انسان گزارش مقدماتی درباره اثرات سودبخش سلنیم در میمونهای سنجابی (SQUIRREL MONKEYS) بالغ که با غذاهائی که مقدار سلنیم آنها پائین بود تغذیه می شدند بسیار جالب است (8) هر چند بعضی ها معتقدند قبل از اینکه مطالعات مزبور تائید شده و توسعه یابند نتایج حاصله از آنها را بایستی با قید احتیاط تلقی کرد زیرا سایر محققین قادر نبوده اند در هیچ نوع حیوان بالغی که تا قبل از بلوغ با غذاهائی که محتوای سلنیم آنها کافی بوده است تغذیه می شده اند کمبود سلنیم ایجاد کنند و بعضی از علائم ذکر شده یادآور کمبود ویتامین E می باشد.دلیل مستقیم درباره نقش سلنیم در تغذیه انسان وجود ندارد. ولی تعدادی از مشاهدات در افرادی که شدیداً دچار سوء تغذیه شده اند کمبود سلنیم را در غذاهای آنها نشان داده اند مثلاً شوارتز (2) متذکر شده است که بعضی از کودکان مبتلا به کواشیورکور که پس از فائق آمدن به مرحله اولیه بیماری اندکی افزایش وزن پیدا کرده اند، در صورت دادن سلنیم به وزن آنها به مقدار قابل ملاحظه ای افزوده می شود. هاپکینزو مجاج (HOPKINS, MAJAJ) به طریق مشابهی اطفال مبتلا به کواشیورکور را مطالعه کرده و نشان داده اند که سلنیم به طور قابل ملاحظه ای شمارش رتیکولوسیت آنها را بهبودی می بخشد.
حسن عسکری شیرازی،
دوره 39، شماره 9 - ( 1-1365 )
چکیده
سیده سامیه عسکری،
دوره 56، شماره 3 - ( 2-1377 )
چکیده
حضور کره در بیماران مبتلا به سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی و لوپوس سیستمیک که کره اولین تظاهر بیماری باشد، شایع نبوده و طی سالهای اخیر، گزارشات اندکی از چنین مواردی ارائه شده است. این مقاله، گزارشی است از خانم 28 ساله ای که بیماری وی اولین بار با نمای بالینی کره در سن 10 سالگی تظاهر و سپس به سمت ترمبوز ورید عمقی اندام تحتانی، سقط جنین راجعه، ترمبوسیتوپنی، stroke و درگیری دریچه قلبی پیشرفت کرد. بررسی های آزمایشگاهی، تشخیص لوپوس سیستمیک و حضور آنتی بادی های آنتی فسفولیپید را محرز نمود. در این مقاله، بیمار به عنوان موردی از سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی در زمینه لوپوس سیستمیک با تظاهر اولیه کره، معرفی می گردد.
محسن عسکری شاهی، ابراهیم حاجیزاده، محمد افخمی اردکانی،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: یکی از عوارض بیماری دیابت، رتینوپاتی است که در
صورت تشخیص و درمان زودهنگام آن میتوان از عوارضی چون کمبینایی و حتی نابینایی
جلوگیری کرد. هدف این مطالعه تعیین عوامل موثر بر رتینوپاتی در بیماران دیابتی نوع
دو میباشد.
روش
بررسی: این مطالعه بهصورت تحلیلی مشاهدهای میباشد و در آن 459 بیمار دیابتی نوع دو که از ابتدای اردیبهشتماه 1388 تا پایان آبانماه
1388 به کلینیک چشمپزشکی مرکز تحقیقات دیابت یزد مراجعه نمودهاند وارد مطالعه
شدهاند. بیماران توسط یک متخصص
چشمپزشک تحت معاینات چشمی شامل آزمون تیز بینی، فشار داخل چشم و معاینه با دستگاه
اسلیت لامپ قرار گرفتهاند. پس از اتساع مردمک، معاینه ته چشم صورت گرفته و درجهبندی
بیماران بر اساس طبقهبندی ETDRS صورت گرفته است. برای شناسایی عوامل موثر بر
رتینوپاتی از مدل رگرسیونی مخاطرات متناسب برای دادههای وضعیت جاری استفاده شده
است.
یافتهها: در افراد مورد بررسی شیوع
رتینوپاتی (95% CI) 7/40% میباشد. با یکسال افزایش در مدت
ابتلای فرد به دیابت خطر ابتلا به رتینوپاتی 5% درصد افزایش مییابد (05/0p<). در
افراد دیابتی که برای کنترل قند خونشان از انسولین استفاده میکند، در مقایسه با
افرادی که از داروی خوراکی استفاده میکنند خطر ابتلا به رتینوپاتی 1/1 بار بیشتر
است (05/0p<). در این مطالعه مشاهده شد که داشتن سابقه
پر فشاری خون در فرد دیابتی خطر ابتلا فرد به رتینوپاتی دیابتی را کاهش میدهد.
نتیجهگیری: کنترل
قند خون، معاینه منظم افراد دیابتی توسط متخصصان چشمپزشکی در مراحل اولیه تشخیص
دیابت و کنترل شدید فشار خون در بیماران دیابتی نوع دو توصیه میشود.
مریم عسکری، مسعود محمدی،
دوره 75، شماره 11 - ( بهمن 1396 )
چکیده
سردبیر محترم
دیابت نوع دو یکی از اختلالات متابولیکی تهدیدکننده زندگی بوده و تخمین زده شده است که حدود چهار میلیون بزرگسال در ایران دارای دیابت نوع دو در سال ۲۰۱۴ بودهاند و عمدهترین مشکل بیماران دیابتی که پیشگیری و کنترل این بیماری را با مشکل مواجه کرده عدم آگاهی و توجه به بیماری میباشد. بنابراین لازم است در زمینه افزایش آگاهی افراد جامعه بهویژه افراد مبتلا اقدامات عملی صورت گیرد، همانطور که گزارش شد آمار و وضعیت بیماری دیابت در کشور در مقالات متعدد گزارش شده است۳و۴ اما نتایج آن مورد توجه سیاستگزاران سلامت قرار نگرفته است. یکی از اقدامات قابل توجه در زمینه پیشگیری، کنترل و آگاهسازی مردم تهیه اتوبوسهای دیابت میباشد، که در استانها و شهرهای کشور مورد استفاده قرار گرفته و میتواند در ارگانهای دولتی و خصوصی، اماکن عمومی، پارکها، محلات برنامه غربالگری و آموزش دیابت را انجام دهد.
در اتوبوس دیابت که بهصورت یک مرکز مشاوره طراحی شده است، روند ارایه خدمات در پنج ایستگاه شامل انجام میگیرد. ایستگاه اول ثبت دادههای اولیه شامل نام و نامخانوادگی، کد ملی، سن، جنس، اندازهگیری قد و وزن میباشد. در ایستگاه دوم از هر فرد سوالات کوتاهی درباره سابقه ابتلا به بیماریها و سابقه خانوادگی پرسیده شده و فشارخون هم گرفته میشود. در ایستگاه سوم شاخص توده بدنی محاسبه و تست قندخون توسط گلوکومتر انجام میگردد و سوالات کوتاهی درباره عادات غذایی از افراد پرسیده و توصیههای تغذیهای توسط کارشناس به افراد داده میشود. در ایستگاه چهارم و با توجه به دادههای گرفتهشده معاینات خاص توسط پزشک انجام شده و در ایستگاه پنجم دادهها از فرم انجام مراحل به دفتر ثبت نهایی انتقال و بستههای آموزشی لازم تحویل افراد شده و کار پایان میپذیرد.
چنین فرآیندی در پیشگیری و کنترل دیابت و افزایش آگاهی در مردم بسیار جالب توجه بوده و میتواند زمینه افزایش آگاهی برای تمام اقشار جامعه را فرآهم آورد اما چنین روندی را میتوان از طریق فرآیندهای زیر با کیفیتتر ارایه داد تا مردم نیز از این روش استقبال بهتری نمایند. در این روش برای اندازهگیری قندخون و فشارخون افراد باید مدت زمانی را منتظر بمانند و بسته به شلوغی مجبور به ایستادن هستند، بنابراین روی قندخون و فشارخون تاثیر گذاشته و آنها را مخدوش میکند، بنابراین لازم است شرایطی را برای نشستن افراد و یا از پیش محل حضور اتوبوس دیابت به مردم آگاهی داده شود و توسط پذیرش تعداد مشخصی نامنویسی شوند تا افراد ناشتا حضور یابند و ازدحام جعیت نیز نباشد، همچنین از آنجا که در اتوبوس اندازهگیری قندخون توسط دستگاه گلوکومتر انجام میگیرد بهتر است تا موارد مشکوک برای اندازهگیریهای بیشتر به آزمایشگاه فرستاده شود تا اندازهگیری دقیقتر انجام شده و همچنین پرونده آنها به مرکز جامع سلامت در نزدیکترین محل زندگی فرد ارجاع شود تا مراقبتهای جامعتر نیز اعمال گردند.
محمد حسن جعفری نجفآبادی، سعیده عسکریان، رضا کاظمی اسکویی، بیژن ملائکه نیکویی، مهدی رضایی، سید حمید آقایی بختیاری،
دوره 78، شماره 5 - ( مرداد 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: نانوحاملهای غیرویروسی مثل لیپوزومها و پلیمرهای کاتیونی دارای قابلیت دستورزی بسیاری به منظور انتقال ژن به سلولها هستند. با این وجود کارایی انتقال آنها کمتر از ویروسها است. هدف از این مطالعه، ترکیب لیپوزومها و پلیمرهای کاتیونی برای تهیه لیپوپلیپلکس و بهرهبرداری از خصوصیات مطلوب لیپوزوم و پلیمر بهصورت همزمان میباشد.
روش بررسی: این مطالعه مداخلهای-تجربی در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد از فروردین تا بهمن 1396 انجام گرفت. در این مطالعه، لیپوپلیپلکسهایی بر پایه PEI (پلیاتیلن ایمین) و با وزن مولکولی 25 و 10 کیلو دالتون و نسبت لیپوزوم به پلیمر 1 به 1 با استفاده از پلاسمید حاوی نشانگر GFP (پروتیین فلورسنتی سبز) تهیه گردید. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی حاملهای سنتز شده مانند اندازه، سمیت سلولی (متغیرهای اصلی) و ارتباط آنها با قابلیت انتقال ژن در سلولهای سرطان پروستات انسانی (PC3) مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: تمامی لیپوپلیپلکسها در 4/0C/P= با پایه هر دو وزن مولکولی PEI (پلیاتیلن ایمین) قادر به افزایش ترانسفکشن نسبت به حاملهای پایه (پلیاتیلن ایمین و لیپوزوم) بود (05/0P<، 001/0P<)، درحالیکه سمیت سلولی کمتری نیز نسبت به لیپوزوم دست ورزی نشده نشان میداد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد لیپوپلیپلکس حاصل از ترکیب PEI (پلیاتیلن ایمین) و لیپوزوم میتواند در مقادیر کم بهصورت کارآمدی ژن را به سلول منتقل نماید درحالیکه سمیت کم سلولی و اندازه مناسبی در مقیاس نانو دارد.
حسام الدین عسکری مجدآبادی، محسن سلیمانی، مجید میرمحمدخانی، الهام زمانی پور،
دوره 78، شماره 11 - ( بهمن 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت یک مشکل اساسی در بخشهای مراقبت ویژه است. امروزه برای کاهش کلونیزاسیون دهان از محلول کلرهگزیدین استفاده میشود. هدف این مطالعه بررسی کارایی محلول کلرهگزیدین در کاهش کلونیزاسیون دهان بیماران بستری در بخشهای ویژه بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی (از دی ماه 1397 تا مرداد 1398) بر روی 60 بیمار بستری در بخشهای مراقبت ویژه یکی از بیمارستانهای سمنان که براساس معیارهای ورود انتخاب شده بودند انجام شد. کلونیزاسیون دهان بیماران در بدو ورود با کشت از دهان و حلق بررسی شد. پس از 48 ساعت و انجام دهانشویه با محلول کلرهگزیدین 2/%0 سه بار در روز، مجددا کلونیزاسیون دهان بررسی شد. پس از جمعآوری دادهها نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: بیشتر بیماران مورد مطالعه مرد (80%) با میانگین سنی 19/15±23/45 سال بودند. اکثر بیماران از اورژانس به بخش ویژه منتقل شده بودند و دارای لوله تراشه بودند. در زمان ورود به بخش ویژه، 8 بیمار آلوده به ایکولای و 6 بیمار آلوده به کلبسیلا بودند. یافتهها نشان داد که کلرهگزیدین 2/0% تاثیری در کاهش کلونیزاسیون دهان نداشت. پس از 48 ساعت بستری در بخش ویژه میزان موارد آلودگی به ایکولای افزایش معناداری داشت (01/0P=) ولی اختلاف معناداری در افزایش موارد آلودگی به کلبسیلا وجود نداشت (25/0P=).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که کلرهگزیدین 2/0% تاثیری بر میکروارگانیسمهای دهان ندارد و لازم است برای کاهش کلونیزاسیون دهان حرکات مکانیکی و مسواکزدن نیز مورد توجه قرار گیرند. بیشتر بیماران در اورژانس آلوده به میکروارگانیسمهای بیماریزا بودند. بنابراین راهبردهای مناسب برای کاهش آلودگی در بخشهای اورژانس لازم است.
میترا رادفر، نرجس جعفری، مونا کریمی خالدی، نعیمه تسلیمی طالقانی، ریحانه عسکری کچوسنگی، لیلا یزدی،
دوره 78، شماره 12 - ( اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تاخیر در تکامل در نوزادان پرهترم بیشتر از نوزادان ترم برآورد شده است. شناسایی عوامل مستعدکننده تاخیر تکاملی میتواند به متخصصان این حوزه در پیشگیری از مشکلات تکاملی نوزادان کمک کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مستعدکننده تاخیر تکاملی شیرخواران پرهترم در سال اول زندگی بود.
روش بررسی: در این پژوهش تحلیلی-مقطعی، 87 شیرخوار پرهترم به روش نمونهگیری در دسترس در بازه زمانی فروردین 1397 تا اسفند 1398 و از دو بیمارستان امامحسین (ع) و مهدیه انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و اولیه شیرخواران مانند سن، جنسیت، سن بارداری و مشکلات بالینی مشاهده شده در بدو تولد از طریق پرونده پزشکی شیرخواران گردآوری شد. بهمنظور ارزیابی وضعیت تکاملی شیرخواران در یک سالگی، از تست غربالگری تکامل ASQ استفاده شد.
یافتهها: 23 شیرخوار (4/26%) تکامل غیرطبیعی داشتند. بین سن، قد بدو تولد، وزن یک سالگی، قد یک سالگی، مدت اتصال به ونتیلاتور، آپگار دقیقه اول و بیستم، تشنج، کاهش رفلکسهای نوزادی، پنومونی، تغذیه با شیر مادر در یک سال اول زندگی، بروز ضایعه رتینوپاتی، کاردرمانی و یافتههای غیرطبیعی نوار قلبی با وضعیت تکاملی شیرخواران در یک سالگی رابطه آماری معناداری وجود داشت. تنها متغیر تغذیه با شیر مادر در یک سال اول زندگی قدرت پیشبینی وضعیت تکاملی شیرخواران را داشت (18/0=OR).
نتیجهگیری: احتمال بروز تاخیر تکاملی در شیرخواران پرهترمی که در یک سال اول زندگی با شیر مادر و یا ترکیب شیر مادر و غذای کمکی تغذیه میشدند به میزان یک پنجم کمتر از شیرخوارانی بود که در یک سال اول زندگی از شیر مادر تغذیه نمیکردند.
بهنام عسکری، مژگان حاج احمدی پوررفسنجانی، پرین حمیدی آذر،
دوره 79، شماره 3 - ( خرداد 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: برای ارزیابی ریسک جراحی قلب چندین سیستم اسکوربندی در دسترس میباشد. سستی(Frailty) باعث افزایش پیامدهای نامطلوب پس از عمل بیماران میشود. سیستم ارزیابی سستی روش نسبتا جدیدی است و ما در این مطالعه به بررسی و مقایسه آن با روش مرسوم یورواسکور پرداختیم.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از نوع تحلیلی_مشاهدهای آیندهنگر در طی فاصله زمانی بین آبان 1398 تا اسفند 1398 در بیمارستان قلب سیدالشهدا ارومیه بر روی 88 بیمار با سن بیش از 65 سال (65 تا 91 سال) که تحت جراحی قلبی بایپس عروق کرونری قرار گرفته بودند، انجام شد. براساس ارزیابی معیارهای سیستم سستی یا اسکورینگکاف و سیستم ارزیابی یورواسکور در مرحله پیش از عمل نمره کل فرد محاسبه گردید. سپس پیگیری بیماران تا یک ماه پس از عمل از نظر عوارض و مرگومیر انجام شد. اطلاعات بیماران جمعآوری و ارتباط بین نمره کل هر دو سیستم و عواقب پس از عمل آنالیز آماری گردید.
یافتهها: در این مطالعه، میانگین سنی بیماران 84-70 سال بود که 9/73% موارد مذکر بودند. اکثر بیماران (1/84%) در گروه سستی متوسط قرار داشتند. در دوره پس از عمل دو مورد فوتی (3/2%) و چهار مورد عوارض(55/4%) وجود داشت. در مقایسه دو روش برای پیشبینی خطرات جراحی، میانگین نمره یورواسکور در دو بیمار فوت شده بهصورت معناداری بیشتر از بیماران ترخیص شده بود. (11/8 در مقابل 89/2 با 001/0=P)
نتیجهگیری: در مقایسه با ارزیابی کاف، ارزیابی نمرهبندی یورواسکور، پیشگوییکننده بهتر مورتالیتی بود و ارزیابی سادهتری داشت.
ناهید عسکری، علی شفیعیپور، سوده خنامانی فلاحتیپور،
دوره 81، شماره 5 - ( مرداد 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پیوند سلولهای بنیادی مزانشیمی برای بهبود آسیبهای کلیوی نویدبخش بوده، لذا در این پژوهش پتانسیل سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان گربه (fMSCs) در مقایسه با داروی تلمیزارتان در بیماریمزمنکلیوی بررسیشد.
روش بررسی: در 35 گربه نژاد پرشین، مارکرهای سلولهای بنیادی (CD44, CD90, CD105) با استفاده از Real time-PCR در fMSC دریک مطالعه بالینی مداخلهای از 1397 تا 1398 در کرمان، بررسیشد. متغیرهای مستقل سن، وزن و سابقه بیماریهای کلیوی و متغیر وابسته وجود یا عدموجود CKD بود. گروه اول، تزریق اتولوگ fMSCs، گروه دوم تلمیزارتان بهعنوان مسدودکننده رنین-آنژیوتانسین (RAB) استفاده و نتایج با گربههای سالم و بدون درمان، با معاینه فیزیکی حیوانات، اندازهگیری میزان فیلتراسیون گلومرولی (Glomerular filtration rate, GFR)، نیتروژن اوره خون (Blood urea nitrogen, BUN)، کراتینین و اوره سرم، آلانین ترانس آمیناز (Alanine transaminase, ALT) و وزن مخصوص (Specific gravity, SG) ادرار برای روزهای 1، 30، 60، 90 و 120 مقایسه شد. بررسی دادهها با استفاده از SPSS software, version 20 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) و آنالیز دو طرفه ANOVA و آزمون توکی انجام و 05/0<P معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: fMSCs باعث کاهش BUN، SCr، و اوره سرم و بهبود GFR و کاهش التهاب، نکروز و فیبروز در بافت کلیه و افزایش بقای سلولهای کلیوی شد. همچنین fMSCs با تاثیر بر روی ژنهای CD44، CD90، CD105، مارکرهای بنیادی را در سلولهای کلیوی تنظیم کرده، بهطوریکه fMSCs بهتر از تلمیزارتان عملکرد که فقط باعث کاهش فشار خون و پروتیینوری در گربهها شد.
نتیجهگیری: سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند بهعنوان یک کاندید بالقوه برای مطالعات بیشتر در بهبود عملکرد و کاهش آسیب کلیوی در بیماران CKD باشد.
جواد علیپور، ریحانه عسکری کچوسنگی، زهرا ابراهیمآبادی، یعقوب شاوهئی، محمد صادق ملک،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اکثر کودکان مبتلا به فلج مغزی همیپلژی اختلالاتی مرتبط با اندام تحتانی مانند تعادل را تجربه میکنند که تاثیراتی بر کیفیت راه رفتن کودکان نیز میگذارد. باتوجه به اهمیت تعادل، جهت مشارکت در فعالیتهای روزمره زندگی، استفاده از روشهای نوین توانبخشی عصبی مانند آینه درمانی جهت بهبود تعادل بسیار حایز اهمیت است. هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر بخشی آینه درمانی بر تعادل کودکان مبتلا به فلج مغزی همی پلژی 12-5 سال بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که از خرداد ماه 1400 الی مرداد ماه 1401روی 20 کودک مبتلا به فلج مغزی 12-5 ساله در شهر تهران انجام شده است. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (10 کودک) و درمان (10 کودک) قرار گرفتند. گروه درمان تحت 20 جلسه درمان طی چهار هفته قرار گرفتند. هر جلسه شامل 30 دقیقه درمان روتین و 15 دقیقه آینه درمانی بود. برای گروه کنترل نیز کنار درمان روتین به جای آینه درمانی، شم تراپی انجام شد. دو گروه در ابتدا و انتهای درمان تحت ارزیابی مقیاس تعادلی کودکان و آزمون بلند شدن و رفتن زماندار قرار گرفتند.
یافتهها: بررسی نتایج نشان داد پیش از درمان تعادل دو گروه تفاوت معناداری نداشتند، اما نمرات تعادل ایستا و پویا گروه درمان پس از مداخله تفاوت معناداری با گروه کنترل داشت (05/0P<).
نتیجهگیری: به نظر میرسد در کودکان مبتلا به فلج مغزی همیپلژی، آینه درمانی بهعنوان یک درمان مکمل میتواند بر تعادل پویا و ایستا تاثیر مثبتی داشته باشد.