همان طوری که ذکر شد تجربیات بر روی این بیماری در نواحی مختلف توسط دانشمندان متعددی بر روی حیوانات انجام گرفته است و نتیجه این آزمایشات آن است که ضایعه مشابه با بیماری کران در نزد حیوانات نیز با کم و بیش اختلاف می تواند ایجاد شود و در ضمن پیدایش آن در انسان نیز به علل مختلف توجیه و تفسیر شده است.
درباره ایجاد آن شواهد بالینی وجود دارد که در بعضی مواقع نشان می دهد که دارای خاصیت ارثی و فامیلیال می باشد و در موارد دیگری شواهدی در دست است که امکان ضربه را رد نمی کند.
جستجو برای میکروب ها و یا ویروس مخصوص به نتیجه مثبتی نرسیده است بنابراین بیماری کران وضعیت خاصی از نظر آناتوموکلینیک دارد که از بقیه ضایعات روده به علت های خاص متفاوت شده است.
آنچه در دنبال تفحصات بی شمار مکشوف شده است آن است که بیماری بر خلاف آنچه که در ابتدا منحصر به انتهای ایلئون می دانستند- مربوط به این ناحیه نبوده بلکه بیماریی است که تمام نواحی جهاز هاضمه را می تواند مبتلی کند و این ابتلا در اکثر موارد در انتهای ایلئون است که در جریان پیشرفت خود قسمت های بالاتر و پائین تر را نیز مبتلی میسازد.
ولی موارد ثابت شده ای وجود دارد که گزارش شده است ضایعه ابتدائی در کولون در قسمت های مختلف آن به خصوص ناحیه رکتوم و همچنین در ژئوژونوم و حتی بالاتر در مری وجود داشته است. درباره پاتوژنی بیماری تئوری های مختلف ذکر شده است. درباره هر یک تجربیات برروی حیوان نیز انجام گرفته است که روی هم رفته اختلالات عروقی- وضعیت آلرژی- اختلال در حرکت روده به علت ضایعات عصبی و انسداد مجاری لنفاتیک و بالاخره اختلال در جذب مواد غذائی از جمله این تئوری ها می باشد.
به هر علتی که باشد نقش سلول های گانگلیونر روده ای چه به طور اولی و چه به طور ثانوی ثابت شده است. از لحاظ این که مواردی نزد نوزاد دیده شده است شاید ناهنجاری سلول های گانگلیونر روده نقش با اهمیتی را بازی کند و اگر در اکثر موارد بیماری تظاهرش دیررس است دلیلی بر رد این نظریه نیست.